masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۹۳ مادری که کوچک ترین فرزندش در یک کشور اروپایی متولد شده میگوید: «با تولد فرزندم مددکاران بیمارستان سه کتاب به من دادند و آموزش دادند که چگونه این کتابها را برایش بخوانم. من در مدت سهماه، هر روز براساس آموزشهایی که آنها به من داده بودند، این کتابها را برای بچهام میخواندم. نتیجه خیلی جالب بود. چون بعد از سه ماه وقتی مددکاران به خانه آمدند، بچهام به آزمونهایی که آنها از کتابها انجام میدادند، واکنش نشان داد. مددکاران بعد از این آزمون سه کتاب دیگر به من دادند». این نمونه نشان میدهد که کمک به مادران و آموزش آنها در زمینه کتابخوانی برای کودکان و قرار دادن کتاب در دسترس آنها دست کم در مناطقی که کمتر به کتاب دسترسی دارند میتواند فرهنگ کتابخوانی را به میزان زیادی گسترش دهد. پس از آن هم میتوان این روند را در مهد کودکها، مدارس و دوره دانشگاه ادامه داد. در کشورهایی که درصد کتابخوانها در آنها زیاد است کتابخوانی از بدو تولد آغاز میشود و این روند در مهدکودکها، مدارس، دانشگاهها و رسانهها هم بهطور جدی دنبال میشود. بهعنوان مثال در این کشورها در دوره مدرسه دانشآموزان در کلاس ادبیات ناچارند چند کتاب از ادبیات قدیم و جدید انتخاب کنند و در طول سال آنها را مطالعه کنند. از هر دانشآموز هم بهطور جداگانه از این کتابها امتحان گرفته میشود. در کلاسهای درس هم کتاب داستان خوانده میشود و دانشآموزان به اتفاق معلمان این کتابها را در کلاس درس تحلیل میکنند. نکته جالب این است که دانشآموزان از همان ابتدا میآموزند که همه کتابها حتی کتابهای کلاسیک و مشهور کشورشان را دربست قبول نکنند و به آنها اجازه داده میشود که به این کتابها انتقاد وارد کنند. به این ترتیب هم کلاسهای کتابخوانی از حالت خشک خارج میشود و هم کودکان و نوجوانان یاد میگیرند که ایدههای جدیدی مطرح کنند و آینده کشورشان را با ایدههای جدید بسازند. کتابخانه مدارس هم در این کشورها مجهزند. حتی در هر مراسم ویژهای که در مدارس برگزار میشود به شیوهای جذاب برای بچهها کتاب خوانده میشود. برای رفع کمبود کتابخانههای مدارس میتوان همان گونه که جهاد مدرسه سازی به کمک آموزش و پرورش آمد، از خیرین خواست که در تأمین کتاب کتابخانههای مدارس بویژه در مناطق محروم هم بکوشند. خوشبختانه هم اینک کتابهای جذاب زیادی برای کودکان و نوجوانان ما در بازار موجود است و به راحتی میتوان کتابخانههای مدارس را با کتابهای متنوع و مفیدی تجهیز کرد و هم در کلاسهای ادبیات با کمک آنها جلسات بحث درباره کتابهای کلاسیک و جدید را به راه انداخت. کودکان و نوجوانان نیز به کتابهای زیادی دسترسی دارند تا از میان آنها کتابهای متنوعی را برای مطالعه در طول سال انتخاب کنند. درضمن ما عاداتی در قبال کتاب و کتابخوانی داشتهایم که میتوانیم آنها را احیا کنیم. بهعنوان مثال والدین مانند گذشته میتوانند به هر مناسبتی بویژه تولد به فرزندانشان کتاب هدیه کنند. مدارس هم میتوانند برای تشویق به دانشآموزان کتاب جایزه دهند. تبلیغات به کمک کتابخوانی بشتابد رسانهها میتوانند نقش زیادی در زمینه اطلاعرسانی درباره کتاب و گسترش کتابخوانی ایفا کنند. اخیراً علاوه بر مطبوعات که معمولاً بخشهایی برای نقد و معرفی کتاب دارند، رادیو و تلویزیون هم کارهایی را در زمینه معرفی کتاب شروع کردهاند. ولی این برنامهها هنوز جای کار زیادی دارد تا جذاب تر شود. بویژه آن که اگر قرار است کتابخوانی در میان عامه مردم گسترش یابد، لازم است که کتابهای جدیدی که امکان اقبال عموم مردم به آنها وجود دارد نیز در کنار کتابهای تخصصی معرفی شود. خوشبختانه در کشور ما هر چند که شمارگان کتابها کم است ولی هر ساله عناوین زیادی کتاب منتشر میشود که میتوانند اقشار مختلف مخاطبان با سلیقههای مختلف را به خود جذب کنند. این کار میتواند شمارگان کتابها را هم بالا ببرد. اطلاعرسانی درباره کتابهای موجود در بازار یا کتابهای جدید، البته به شکل جذاب میتواند به والدین در انتخاب کتاب برای بچهها کمک کند. علاوه بر تأثیری که رسانهها میتوانند بر گسترش فرهنگ کتابخوانی در کودکان و نوجوانان به جا بگذارند، بقیه مخاطبان رسانهها را هم با تبلیغات جذاب میتوان به سوی کتابخوانی سوق داد. این تصور اشتباهی است که مردم در کشورهایی که درصد کتابخوانها در آنها زیاد است تنها با دیدن یک جلد کتاب در کتابفروشیها و یا وجود عناصر جذاب و خلاق در کتاب به سوی آن هجوم میبرند و یا گاهی صفی برای خرید آن کتاب ایجاد میشود، بلکه صنعت تبلیغات بسیار به کمک کتاب میآید. در این کشورها در برنامههای محبوب و پرطرفدار و در ساعتهای پربیننده، کتابهای جالب و خواندنی به عموم مردم معرفی میشود و از نویسندگان این کتابها دعوت میشود تا در مصاحبههای جنجالی با مجریان محبوب تلویزیونی درباره کتابشان شرکت کنند. شاید یک راه حل دیگر برای گسترش کتابخوانی در کشور ما گسترش کتابخانههای دیجیتال باشد. در حالی که نوجوانان و جوانان ما اقبال خوبی به اینترنت نشان میدهند، میتوان امیدوار بود که گسترش کتابخانههای دیجیتال هم بتوانند به کنجکاوی و علاقه آنها برای جستوجو در اینترنت پاسخ گویند و هم آنها را به کتابخوانی تشویق کنند. مهندسی که از یکی از دانشگاههای اروپایی فارغالتحصیل شده تعریف میکند که در این دانشگاه با دانشجویی فرانسوی آشنا شد که بدون این که ایران را دیده باشد تاریخ ایران بویژه در دوره هخامنشی را از بر بود و به مطالعه در این زمینه هم ادامه میداد. او درباره کتابهای جدیدی که درباره تاریخ ایران میخواند صحبت میکرد و من از این که هیچ چیز درباره تاریخ کشورم نمیدانستم شرمنده میشدم و او را هم از بابت ناآگاهیم متعجب میکردم. وقتی تک تک ما چیز زیادی از تاریخ و فرهنگ خودمان نمیدانیم طبیعی است که در صورتی که در شرایط دفاع از آن برآییم حرف زیادی برای گفتن نداریم. جز آن ما اگر اهل کتاب خواندن نباشیم ممکن است به تعداد زیاد تحصیلکرده دانشگاهی داشته باشیم ولی استراتژیستها و تئوریسینهای زیادی نخواهیم داشت. کارشناس جامعهشناسیای که تنها درسهای دانشگاهیاش را خوانده است نمیتواند برای مشکلات جامعه راه حل ارائه دهد. همچنین ما تنها در صورت داشتن کتابخوانهای حرفهای میتوانیم برای آینده کشورمان استراتژیستهای زیادی پرورش دهیم که حتی بتوانند جهان را هم از خود متأثر سازند. رسیدن به این مرحله هم صبر و تلاش هر روزه از سوی همه، از خانوادهها گرفته تا نهادهایی که به نوعی میتوانند به تشویق کتابخوانی کمک کنند را میطلبد. 3 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۴ جالب بود. بچه ها همان رفتاری را یاد میگیرند و تکرار میکنند که عملا میبینند.خواهرم یه پسر 4 ساله داره که طبقه بالای خونه ما میشینن و این بچه اکثرا میاد پیش ما.هر بار هم میبینه که من کتاب جلوم بازه و دارم میخونم.براش کتاب قصه میخریم و میخونیم. خیلی قشنگ گوش میده. بعدشم از چن تا موضوع مختلف از کتاب قصه های متعددی که براش خوندیم یه قصه هایی میسازه و به ما میگه. الان شما ایشونو ببری بازار و بهشون تعارف کنی که چیزی براش بخری و اونو ازش سئوال بکنید ، قطعا کتاب قصه رو به تنقلات ترجیح خواهد داد،کما اینکه تا حالا هم همین بوده. برای ساختن فردائی روشن باید روی بچه ها سرمایه گذاری کرد. 1 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۴ عادت به کتابخونی رو چه جوری میشه نهادینه ش کرد؟ 2 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۴ فکرکنی میتونی نهادینه کنی..شما که استادی... نسبت به مسایل دیگه. اینو مثال خودت بدون.. نهادینه کنید/ 1 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۴ عادت به کتابخونی رو چه جوری میشه نهادینه ش کرد؟ نمونه اش رو خودت گفتی. ب نظرم با همون رفتار میشه نهادینه کرد. ولی مهم تر اینکه فرد احساس نیاز کنه. ی جور نیاز دایم ب دانستن! البته گمان می کنم این نیاز از ابتدا هست ب نام کنجکاوی، شناخته شده. حس میکنم بشه این کنجکاوی رو توسط ترکیب با مطالعه کتب کاربردی، مثل ازمایشات فیزیک و شیمی در دوران 10 ساله ابتدایی زندگی بچه ها، جا داد 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده