رفتن به مطلب

این همه دلتنگی ..


Hanaaneh

ارسال های توصیه شده

معشوقه ی خواجه ای بوده ام شاید

روزگاری در بلخ یا قونیه

و یا تمام دلخوشی تاجری در ونیز ..

 

 

سوز صدای خنیاگر پیری بوده ام شاید

در بزم پادشاهان جوان

و یا تمام رویای یک سرباز رومی

در چکاچک شمشیرها ی جنگ

 

 

به گمانم

بازرگانی

از همه ی بندر ها و خلیج ها و بار اندازها

عبورم داده در سینه اش زمانی

 

 

به گمانم

چوپانی

برای همه ی بره های معصومش

در دره های دور

یادم را نی زده روزی ..

 

 

 

 

شک دارم

که مر ا تنها تو زاده باشی مادر

معشوق مرا روزی

راهزنان به غارت برده اند

معشوق مرا

روزی، دریایی در خود غرق کرده است

معشوق مرا

روزی چکاچک شمشیر ها ... با آخرین

مکتوب عاشقانه ی من در جیبش ..

 

 

بی گمان یک بار سر زا رفته ام

بی گمان یک بار گرگی مرا دریده است

بی گمان یکبار به رودخانه پرتاب شده ام

بی گمان یکباردر زمین لرزه ای ...

با اولین نطفه ی یک انسان در تنم

 

 

یقین که

اینهمه دلتنگی نمی تواند

فقط مال همین عصر باشد

 

 

مال همین غروب چهارشنبه ی دی ماه

شرق، ایران، ارومیه و رویا ..

 

 

 

 

{ رویا شاه حسین زاده }

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...