رفتن به مطلب

آموزش قواعد صرف و نحو عربی متوسطه


masi eng

ارسال های توصیه شده

تعریف علم صرف : صرف در لغت به معنی تغییر دادن است و در اصطلاح علمی است که به ما می آموزد چگونه کلمه ای را به صورت های گوناگون تغییر دهیم تا معانی مختلف بدست آید. در هر زبانی بسیاری از کلمات از کلمه دیگر ساخته می شود مثلا در فارسی کلمات گفتم گفتی گفت گوینده بگو می گوید گویا گویش ، از مصدر گفتن گرفته شده است . در زبان عربی نیز تغییراتی در کلمه ایجاد می شود که گاه از یک کلمه دهها کلمه می توان ساخت . علمی که از این تغیرات بحث میکند صرف نامیده می شود . بنابراین باید علم صرف را بیاموزیم تا : 1. کلمات را بشناسی 2. به معانی آنها پی ببریم 3. برای معنایی که مورد نظر ماست آن گونه که در زبان عربی رایج است کلمه مناسب بسازیم. در هر زبانی مفاهیم را با جملات بیان می کنند و جمله از چند کلمه که به یکدیگر نسبت داده شدهاند و بین آنها ارتباط خاصی دارد ساخته می شود . کلمه نیز مجموعه ای از حروف است . حروف هجاء یا الفبا در زبان عربی 29 حرف است که عبارتند از : « همزه الف ب ت ث ج ح خ د ذ ر ز س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک ل م ن ه و ی » . الفبای عربی تقریبا همان الفبایی است کهر فارسی بکار می رود با این تفاوت که چهار حرف « پ چ ژ گ » در زبان عربی وجود ندارد .

لینک به دیدگاه

حروف شمسی و قمری

 

14حرف ( ت ث د ذ س ش ص ض ط ظ ن ) را حروف شمسی می گویند . اسمایی که با حروف شمسی شروع می شوند هر گاه ال بر سر آنها وارد شود لام خوانده نمی شود و حروف شمسی تشدید میگیرد . مانند : الشَّجَرَه خوانده می شود یا مانند اَلسَّماء که اَسسَماء خوانده می شود .

 

و 14 حرف ( همزه ب ج ح خ ع غ ف ق ک م و هـ ی ) حروف قمری هستند .

 

اسمهایی که با حروف قمری شروع می شود هر گاه ال بر سر آنها قرار گیرد « لام » تلفظ می شود مانند :

 

( اَلاَرض اَلهلال اَلقَمَر ) از بین حروف هجاء یا الفبای عربی الف نه قمری است و نه شمسی زیرا هیچ کلمه ای با الف شروع نمی شود . بنابراین شناسایی و تمرین قرائت ال با کلمات شمسی و قمری جهت قرائت متون عربی دارای اهمیت بسیار می باشد .

لینک به دیدگاه

فرق بین همزه و الف 1. همزه حرکات سه گانه و سکون را می پذیرد اما الف همشه ساکن است ، مانند : إِبراهیم أُکتُب اَکرَم َ اَلشَّی ء همزه د ابتدا ، وسط و آخر قرار می گیرد مانند : « أَذهَبُ سَأَلَ قَرَأَ » اما الف در ابتدای کلمه قرار نمی گیرد .

لینک به دیدگاه

حرکات و سکون

 

حروف هجاء یا الف در بان عربی به کمک حرکات خوانده می شود . به علامتهای َ ِ ُ حرکت گفته می شود که به علامات فتحه ، کسره و ضمه معروفند .

 

حرفی که فتحه داشته باشد مفتوح ، حرفی که کسره داشته باشد مکسور و حرفی که ضمه داشته باشد مموم نام دارد .

حرفی که حرکت ندارد را ساکن و علامت آن سکون نام دارد .

لینک به دیدگاه

تنوین

 

تنوین علامتی است که در آخر بعضی از کلمات عربی به کار می رود و باید به هنگام تلفظ ی نون ساکن به آخر آن اضافه شود .

 

 

تنوین بر سه قسم است :

 

الف ) تنوین رفع ( ٌ ) مانند کتابٌ ، شجرةٌ که به ترتیب ( کتابُن ) و ( شجرتُن ) خوانده می شود .

 

ب ) تنوین جر (ٍ ) مانند کتابٍ ، شجرةٍ که به ترتیب ( کتابَن ) و ( شجرتَن ) خوانده می شود .

 

ج ) تنوین نصب ( ً ) مانند کتاباً ، شجرةً که به ترتیب ( کتابَن ) و ( شجرتَن ) خوانده می شود .

 

توجه

 

به آخر اسمهایی که تنوین نصب می گیرند الف افزوده می شود مانند :

 

کتاباً ، قلماً ، معلّماً ، تلمیذاً

 

البته اسمهایی که به ( ة ) یا ( اء ) ختم شوند در این صوت به الف نیازی نیست مانند :

 

شجر ةً ، عالمـﺔً و مساءً .

لینک به دیدگاه

اقسام کلمه

 

کلمه در زبان عربی بر 3 قسم است

 

1. اسم

 

2. فعل

 

3. حرف

 

اگر گفتید اسم چیه :

 

به کلمه ای می گویند که بر جانداران ، اشیاء ، مفاهیم عقلی و ذهنی دلالت کند یا به کلمه ای می گویند که معنای مستقلی دارد بدون آنکه بر زمان دلالت کند مثل چی ؟

 

الفرس ، الشّجر ، سعید ، العلم ، الاجتهاد

 

لینک به دیدگاه

حالا بگید فعل چیه :

 

کلمه ای که بر انجام گرفتن کاری و یا روی دادن حالتی در زمان گذشته ،حال و یا آینده دلالت کند یا به عبارت دیگر کلمه ای که بر معنای مستقلی دلالت می کند و مقرون به یکی از زمانهای گذشته ، حال یا آینده است مثل : کَتَبَ ، یَکتُبُ ، اَکتُب

 

حالا بگید حرف چیه ؟!

 

به کلمه ای که نه فعل است و نه اسم و فقط رابط بین این دوست حرف می گویند

 

مثل:

 

سَ ، مِن ، اِلی ، عَلَی ، فی ، أَ ، یا

 

دوستان همراه می دانید که فعل مشخصاتی داره اما اگر می خواهید بیشتر بدانید با ما همراه باشید

 

مهمترین علامت فعل ساختار آن است که حتما توضیح خواهیم داد اما هر کلمه ای که قبل از آن « قَد ، لَم ، سوف ، سَـ» قرار بگیرد حتما فعل است مثل :

 

قد کَتَبَ ، لَم یَکتُب ، سوف یَرجِع ُ ، سَیَذهَبُ

لینک به دیدگاه

فعل

 

فعل به اعتبار زمان انجام گرفتن بر سه قسم است :

 

1. ماضی ( دلالت بر گذشته )

 

2. مضارع ( دلالت بر حال و آینده )

 

3. امر ( دلالت بر آینده )

 

1) ماضی چیست ؟

 

فعلی که انجام گرفتن کاری یا روی دادن حالتی را در گذشته بیان کند مانند :

 

کَتَبَ ( نوشت ) حَفِظَ ( به خاطر سپرد ) حَسُنَ ( نیکو شد )

 

می دونید چطور میشه فعل ماضی ساخت ؟

 

اولین صیغه فعل ماضی ثلاثی مجرد از مصدر گرفته می شود و برای ساختن آن حروف زائد( اگر مصدر حروف زائد داشته باشه) حذف می کنیم و سه حرف اصلی باقیمانده بدست می آید سپس فاء الفعل و لام الفعل را مفتوح می کنیم ، توجه داشته باشید عین الفعل گاهی مفتوح گاهی مجرور و گاهی مضموم می شود چون حرکت آن قاعده و قانون خاصی ندارد و فقط با مراجعه به کتاب لغت یا اهل زبان حرکت آن مشخص می شود .

 

اولین صیغه ثلاثی مجرد بر سه وزن فَعَلَ فَعِلَ فَعُلَ است به مثال توجه کنید :

 

1. الکتابـ مصدر است سه حرف اصلی آن ( ک ت ب ) می باشد و اولین صیغه فعل ماضی آن کَتَبَ می شود .

 

2. الرُکوب مصدر است و سه حرف اصلی آن ( ر ک ب ) و اولین صیغه فعل ماضی آن رَکِبَ است .

 

3. الحُسن باز هم مصدر است و سه حرف اصلی آن (ح س ن ) پس اولین صیغه فعل ماضی آن حَسُنَ می باشد .

 

خوب حالا رسیدیم به صیغه های فعل

 

حتما می دونید که فاعل یک فعل یا غائب است یا مخاطب و یا متکلم

 

1. غائب کسی است که در مورد آن گفتگو می شود

 

2. مخاطب کسی است که با او سخن می گوییم یا همان شنونده

 

3. متکلم هم کسی است که سخن می گوید یا همان گوینده

 

توجه : در باب غائب لازم نیست کسی که در مورد آن گفتگو می کنیم حضور نداشته باشد بلکه ممکن است حضور داشته اما مورد خطاب ما نباشد .

 

هر یک از غائب یا مخاطب بر مذکر یا مونث دلالت می کند و مذکر یا مونث نیز یا مفرد است یا مثنی و یا جمع

 

بنابراین فعل غائب 6 صیغه و فعل مخاطب نیز 6 صیغه دارد اما فعل متکلم دو صیغه دارد چون گوینده یا یک نفر است که آن را متکلم وحده گویند و یا چند نفر است که آن را متکلم مع الغیر می گویند و فعل متکلم نیز برای مذکر و مونث یکسان است .

 

لینک به دیدگاه

تذکر مهم :

 

1. فعل متکلم به مانند زبان فارسی برای مذکر و مونث یکسان به کار می رود

 

2. لام الفعل کلیه فعل های ماضی از صیغه ششم ( جمع مونث غائب ) به بعد ساکن می شود

لینک به دیدگاه

چطوری فعل مضارع بسازیم ؟؟؟

فعل مضارع در ثلاثی مجرد از فعل ماضی ساخته می شه بدین شکل که ابتدا یک یاء مفتوح (یـَ ) بر سر فعل ماضی می آوریم بعد فاء الفعل را ساکن می کنیم و لام الفعل را مضموم می سازیم اما حرکت عین الفعل سماعی است و بعضی اوقات مفتوح ، گاه مکسور و گاه مضموم می آید برای تعیین حرکت عین الفع لاز کتاب لغت استفاده می شود . پس فعل مضارع از مصدر کتابَه همراه با ترجمه و مطابقت آن با فعل مضارع در زبان فارسی بدین صورت است .

لینک به دیدگاه

 

[TABLE=class: MsoTableGrid]

[TR=class: td-odd]

[TD=width: 102]

غائب

[/TD]

[TD=width: 170]

مذکر

[/TD]

[TD=width: 180]

مونث

[/TD]

[TD=width: 187]

ترجمه فارسی

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 170]

مفرد یَکتُبُ

[/TD]

[TD=width: 180]

تَکتُبُ

[/TD]

[TD=width: 187]

می نویسد

[/TD]

[/TR]

[TR=class: td-odd]

[TD=width: 170]

مثنی یَکتُبانِ

جمع یَکتُبونَ

[/TD]

[TD=width: 180]

تَکتُبانِ

یَکتُبنَ

[/TD]

[TD=width: 187]

می نویسند

می نویسند

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 102]

مخاطب

[/TD]

[TD=width: 170]

مفرد تَکتُبُ

[/TD]

[TD=width: 180]

تَکتُبِینَ

[/TD]

[TD=width: 187]

می نویسی

[/TD]

[/TR]

[TR=class: td-odd]

[TD=width: 170]

مثنی تَکتُبانِ

جمع تَکتُبونَ

[/TD]

[TD=width: 180]

تَکتُبانِ

تَکتُبنَ

[/TD]

[TD=width: 187]

می نویسید

می نویسید

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 102]

متکلم

[/TD]

[TD=width: 350, colspan: 2]

وحده اَکتُبُ

مع الغیر نَکتُبُ

[/TD]

[TD=width: 187]

می نویسم

می نویسیم

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

لینک به دیدگاه

مطابقت فعل حال یا آینده فارسی با مضارع در عربی

 

 

[TABLE=class: MsoTableGrid]

[TR]

[TD]

فارسی

[/TD]

[TD]

عربی

[/TD]

[TD]

فارسی

[/TD]

[TD]

عربی

[/TD]

[/TR]

[TR=class: td-odd]

[TD]

می نویسیم

می نویسی

می نویسد

[/TD]

[TD]

اَکتُب

تَکتُبُ تَکتُبِینَ

یَکتُبُ- تَکتُبُ

[/TD]

[TD]

می نویسیم

می نویسید

می نویسند

[/TD]

[TD]

نَکتُبُ

تَکتُبانِ- تَکتُبونَ تَکتُبنَ

یَکتُبانِ تَکتُبانِ

یَکتُبونَ- یَکتُبنَ

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

 

 

 

نکته :اگر دیدید در اول هر یک از صیغه های فعل مضارع یکی از حروف ( یـ - تـ - أ ن ) قرار دارد بدانید که این 4 حرف حروف مضارعه هستند .

لینک به دیدگاه

ساختن فعل امر

 

فعل امر فعلی است که به وسیله آن انجام کاری یا روی دادن حالتی را از دیگری طلب می کنیم .

 

مانند :

 

اِذهَب = برو

 

اُحسُن = نیکو شو

 

اِحزَن = غمگین شو

 

فعل امر بر دو قسم است : الف ) امر باللام ب) امر حاضر

 

فعل امر را از فعل مضارع به ترتیب ذیل می سازیم:

 

لینک به دیدگاه

الف ) امر باللام

 

در صیغه های غائب و متکلم یک لام مکسور که آن را لام امر می گویند به ابتدای فعل مضارع اضافه میکنیم و آخر فعل را مجزوم میکنیم.

 

مانند :لِیَکتُب

 

j مجزوم کردن فعل مضارع

 

الف ) فعلهایی که آخر آنها حرکت ضمه است ( صیغه های 1-4-7-13-14 ) ضمه را به سکون تبدیل می کنیم .

 

توجه کنید

 

û یَکتُبُ ç لِیَکتُب

 

û أَکتُبُ ç لِأَکتُب

 

ب ) فعلهایی که آخر آنها نون اعراب است نون اعراب را از آخر آن حذف میکنیم

 

توجه کنید

 

û یَکتُبانِ ç لِیَکتُبا

 

û یَکتُبونَ ç لِیَکتُبوا

 

تذکر:

 

حرف نونی که در آخر فعل مضارع وجود دارد نون اعراب نامیده می شود به جز نون جمع مونث در دو صیغه ( 6 12 ) که نون در این دو صیغه ضمیر است و حذف نمی شود .

توجه : یَکتُبنَ و تَکتُبنَ « یَکتُبنَ ™

 

( امر بلام ) لِیَکتُبنَ »

 

ج) فعلهای معتلی که به حرف عله ختم میشوند حرف عله را از آخر آن حذف می کنیم مانند : یَدعُو ç لِیَدعُ

لینک به دیدگاه

ب ) امر حاضر

 

برای ساختن فعل امر حاضر مراحل ذیل را باید طی کنیم

 

الف : حرف مضارعه را حذف کنیم

 

ب: آخر فعل مضارع را مجزوم کنیم

 

مانند :

 

1. تُعَلِّمُ ç عَلِّم 2. تَکتُبُ ç کْتُبْ در صورتیکه اول حرف کلمه بدست آمده متحرک باشد فعل امر ساخته شده مانند شماره 1 ولی اگر حرف کلمه بدست آمده ساکن باشد باید یک همزه به آن اضافه کنیم مانند شماره 2 و این همزه همیشه مکسور است مگر در دو حالت :

 

الف ) در ثلاثی مجرد وقتی فعل مضارع بر وزن تَفْعُلُ باشد در این صورت همزه امر را مضموم می کنیم . تَکْتُبُ ß کْتُبْ ß اُکْتُبْ

 

ب ) در باب افعال که همزه امر آن مفتوح است مانند : تُکْرِمُ ß اَکْرِمْ

 

لینک به دیدگاه

[TABLE=class: MsoTableGrid]

[TR=class: td-odd]

[TD=width: 102]

غائب

[/TD]

[TD=width: 170]

مذکر

[/TD]

[TD=width: 180]

مونث

[/TD]

[TD=width: 187]

ترجمه فارسی

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 170]

مفرد لِیَکْتُبْ

[/TD]

[TD=width: 180]

لِتَکْتُبْ

[/TD]

[TD=width: 187]

باید بنویسد

[/TD]

[/TR]

[TR=class: td-odd]

[TD=width: 170]

مثنی لِیَکتُبا

جمع لِیَکْتُبوا

[/TD]

[TD=width: 180]

لِتَکتُبا

لِیَکْتُبْنَ

[/TD]

[TD=width: 187]

باید بنویسند

باید بنویسند

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 102]

مخاطب

[/TD]

[TD=width: 170]

مفرد اُکْتُبْ

[/TD]

[TD=width: 180]

اُکْتُبِی

[/TD]

[TD=width: 187]

بنویس

[/TD]

[/TR]

[TR=class: td-odd]

[TD=width: 170]

مثنی اُکْتُبا

جمع اُکْتُبوا

[/TD]

[TD=width: 180]

اُکْتُبا

اُکْتُبْنَ

[/TD]

[TD=width: 187]

بنویسید

بنویسید

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 102]

متکلم

[/TD]

[TD=width: 350, colspan: 2]

وحده لِاَکْتُبْ

مع الغیر لِنَکْتُبْ

[/TD]

[TD=width: 187]

باید بنویسیم

باید بنویسیم

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

 

 

 

تذکر : همزه فعل امر در تمام افعال همزه وصل است مگر در باب افعال که همزه آن مفتوح و قطع می باشد

لینک به دیدگاه

همزه وصل و همزه قطع همزه ابتدای کلمات بر دو قسم است الف ) همزه قطع ب ) همزه وصل الف) همزه قطع : همزه ای است که در ابتدا یا وسط کلام تلفظ می شود و علامت آن (ء ) است مانند : أَحْسِنْ الی والِدِکَ و أَحْسِنْ الی أُمِّکَ . إِنِّی أَذْکُرُ ضیافَتَک و إِکرامَکَ لی . همزه أَحْسِنْ ، أُمّ ، إِنَّ ، أَذْکُرُ ، و إِکرام همزه قطع است . ب ) همزه وصل : همزه ای است که در ابتدای کلام تلفظ می شود اما در هنگام وصل و بین کلام تلفظ نمی گردد مانند :

« اِرکَعُوا و اسْجُدوا و اعْبُدوا رَبَّکُمْ و افْعَلُوا الْخیرَ »

همزه در کلمات : اِرکَعُوا ، اُسْجُدوا ، اُعْبُدوا ، اِفْعَلُوا و الْخیرَ همزه وصل است .

لینک به دیدگاه

در موارد ذیل نیز همزه اول کلمه ، همزه قطع است : 1. فعل مضارع متکلم وحده مانند : أَکْتُبُ 2. ماضی و امر و مصدر باب افعال مانند : أَحْسَنَ ، أَحْسِنْ ، أِحسان 3. همزه حروف : إِنَّ ، إِلی ، إِنْ ، أَنْ .... 4. همزه صیغه تعجب مانند : ما أَجْمَلَ الرَّبیعَ 5. همزه ضمائر و بسیاری از اسمها مانند : أَنا ، أَنْتَ ، أَمیر ، إِبراهیم ، أَعمال

لینک به دیدگاه

درموارد ذیل همزه اول کلمه ، همزه وصل است :

 

1. در تمام افعال امر به جز باب افعال مانند : اکْتُبْ ، اجْتَهِدْ

 

2. همزه فعلهای ماضی و مصادر بابهای افتعال ، انفعال ، استفعال

 

3. همزه در حرف تعریف « ال » الکتاب

 

4. همزه در اسنهای اِبْن ، اِسم ، اِثنان ، اثنتان

لینک به دیدگاه

التقای ساکنین

 

هرگاه دو حرف ساکن کنار هم قرار بگیرند برای سهولت تلفظ حرف اول را با حرکت تلفظ می کنیم که این حرکت غالبا کسره است مانند :

 

اِسْتَمِعْ الْاخبارَ ß اِسْتَمِعِ الْاَخبارَ

 

ذَهَبَتْ المُعَلِّمَهُ ß ذَهَبَتِ المُعَلِّمَهُ

 

اگر اولین کلمه بعد از حرف جرّ مِنْ ساکن باشد نون مِنْ را مفتوح می کنیم مانند : جئتُ مِنَ المَدْرَسَهِ

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...