masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۳ يعني ميگيد برا شروع اون تحول مورد نظر شخص ميخواد با قطع كردن فعاليت هاي قبليش(حالا چ اينجا اومدن چه كاراي ديگه) وقتش رو آزادتر كنه و دغدغه ش رو كمتر؟! من ميگم متعادل.. كه مجبور به ترك نشه.. چون ترك اصلا وجود نداره. شما به يه بهانه اي.. پستت ميخوره به اين جور انجمن ها.علميش گرفته تاتفريحي... 3 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۳ وايبر/واتس اپ/لاين/تانگو كه بماند.. ولي ما جرممون زياد سنگين نيست در حد همون وايبر و واتس اپه.. اونم گاهي كلا خاموش ميكنم.. كه معتادش نشم ديگه.. معتادي بد دردي سهند.. با تخت بستنم نميتوني ترك كني حالا این همه وقت میدین چی گیرتون میاد؟؟؟ 3 لینک به دیدگاه
victoria_r 7682 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۳ سلاميه سوالي برام پيش اومد خواستم اول از يكي از بچه ها تو پروفايلش بپرسم اما بعد با خود انديشيدم با بقيه دوستان هم مطرح كنم. چرا خيلي از بچه هاي انجمن وقتي تصميم ميگيرن يه تحولي تو زندگيشون ايجاد كنن اولين حركتي كه ميزنن اينه كه ديگه نيان انجمن نوانديشان؟ البته خودمم نظر دارم اما خوشحال ميشم نظر شما رو هم بدونم. كاش بچه هاي متحول هم نتيجه تصميمشون رو بيان ميكردن. سلام من تجربه ی خودمو میگم. من قبلا این سوال برام پیش اومده بود اما ترجیح دادم نپرسم. تا اینکه فعالیت خودم تو انجمن کم شد. هم یه دلیل شخصی داشتم هم اینکه واقعا چیز خاصی دریافت نمیکردم از اینجا (من تو تالارهای عمومی فعالیت میکردم و صحبتم فقط در مورد اونجاس ). همه با هم بحث میکردیم.مرتب مشکلات جامعه مطرح میشد بدون راه حل.مخصوصا مشکلاتی که راه حلشون دست ما نبود و ما نمیتونستیم براشون کاری کنیم.هیچ کس درباره ی رفتارهایی که داشتیم و باید عوض میشدن حرف نمیزد. به خودم اومدم دیدم هر وقت میام اینجا بعدش سردرد میگیرم و بحث کردن یکی از عادات بارزم شده بود نه تنها تو فضای مجازی،هر وقت با فامیل یا دوستامم جمع میشدیم بحث میکردیم. تا اینکه فعالیتمو کم کردم.عادت بحث کردنو تو خودم کم رنگ کردم. بعد از صحبت با چندتا دوست عاقل و فهمیده متوجه شدم من از اینجا انرژی منفی دریافت میکردم. آگاهیم نسبت به توانایی ها و ارزشهام و راه حل های کوچیک برای تحولات کوچیک و بهتر شدن اوضاع زندگیم بیشتر نمیشد فقط متوجه درد و رنج بیشتری میشدم و چون نمیتونستم کاری کنم باعث ناراحتیم میشد. این شروعی شد برای تحول من و زندگیم. هرکسی تو زندگیش مشکلاتی داره.نمیخوام مثل خیلیا بگم من یه خانواده ی بی نقص یا یه شخصیت بی نقص دارم و نه دلم میخواد ناله کنم از شرایط زندگیم چون هم از ناله کردن بدم میاد و هم اوضاع همه چیز رو به بهبوده تو زندگی من و خانوادم. از اینجا فاصله گرفتم چون برام منفی بود. شروع کردم به خوندن مطالب مفید در مورد اعتماد به نفس و بهبود زندگی.فایلهای صوتی گوش میکردم و خلاصشونو مینوشتم.تمرینهای زیادی انجام میدادم و روز به روز همه چیز بهتر میشد.دوستای منفیمو از زندگیم حذف کردم و به جاشون آدمای مثبتی تو زندگیم پررنگ تر شدن که میتونن بهم کمک کنن. تا اینکه خواستم کسای دیگه ای رو هم تو این بهبود سهیم کنم.برگشتم به انجمن و الانم که دارم مطالبیو که مفیدن مینویسم. به نظرم ما زیادی تو دنیای مجازی غرق شدیم.اینجا بحث میکنیم،اینجا قیام میکنیم شاید برای همین باشه که وقتی میخوایم یه تحولی تو زندگیمون به وجود بیاریم اول از همه از اینجا کنده میشیم. شایدم چون اینجا خیلی ناله و انرژی منفی هست. دنیای مجازی باید یه محیط باشه برای بهبود زندگی تو دنیای واقعی. برای همین هر چند روز که فعالیت میکنم چند روزی از نت و انجمن خودمو دور میکنم تا دوباره دچار اون حالت نشم،به قول خودم اعتیاد. راه حلیم به ذهنم میرسه برای اینکه اینجا محلی برای تحول افراد باشه،به جای اینکه برای تحول از اینجا دور شن ازش کمک بگیرن. اینجارو مثبت کنید،راه حل بدید برای حل مشکلات،فضارو دوستانه تر کنید،اگه اینجا حرفی برای گفتن داشته باشه کاربراش فقط بهم پیام خصوصی نمیدن یا بدون فعالیت نمیمونن. اگه فعالیت تو انجمن به همین شیوه ادامه پیدا کنه بعد از مدتی اینجا بسته میشه چون کاربرا جذب فضاهایی میشن که بهشون انرژی بده در کنار اینکه تو تالارهای تخصصیش بهشون کمک میکنه. ببخشید طولانی شد.امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم 8 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۳ سلاممن تجربه ی خودمو میگم. من قبلا این سوال برام پیش اومده بود اما ترجیح دادم نپرسم. تا اینکه فعالیت خودم تو انجمن کم شد. هم یه دلیل شخصی داشتم هم اینکه واقعا چیز خاصی دریافت نمیکردم از اینجا (من تو تالارهای عمومی فعالیت میکردم و صحبتم فقط در مورد اونجاس ). همه با هم بحث میکردیم.مرتب مشکلات جامعه مطرح میشد بدون راه حل.مخصوصا مشکلاتی که راه حلشون دست ما نبود و ما نمیتونستیم براشون کاری کنیم.هیچ کس درباره ی رفتارهایی که داشتیم و باید عوض میشدن حرف نمیزد. به خودم اومدم دیدم هر وقت میام اینجا بعدش سردرد میگیرم و بحث کردن یکی از عادات بارزم شده بود نه تنها تو فضای مجازی،هر وقت با فامیل یا دوستامم جمع میشدیم بحث میکردیم. تا اینکه فعالیتمو کم کردم.عادت بحث کردنو تو خودم کم رنگ کردم. بعد از صحبت با چندتا دوست عاقل و فهمیده متوجه شدم من از اینجا انرژی منفی دریافت میکردم. آگاهیم نسبت به توانایی ها و ارزشهام و راه حل های کوچیک برای تحولات کوچیک و بهتر شدن اوضاع زندگیم بیشتر نمیشد فقط متوجه درد و رنج بیشتری میشدم و چون نمیتونستم کاری کنم باعث ناراحتیم میشد. این شروعی شد برای تحول من و زندگیم. هرکسی تو زندگیش مشکلاتی داره.نمیخوام مثل خیلیا بگم من یه خانواده ی بی نقص یا یه شخصیت بی نقص دارم و نه دلم میخواد ناله کنم از شرایط زندگیم چون هم از ناله کردن بدم میاد و هم اوضاع همه چیز رو به بهبوده تو زندگی من و خانوادم. از اینجا فاصله گرفتم چون برام منفی بود. شروع کردم به خوندن مطالب مفید در مورد اعتماد به نفس و بهبود زندگی.فایلهای صوتی گوش میکردم و خلاصشونو مینوشتم.تمرینهای زیادی انجام میدادم و روز به روز همه چیز بهتر میشد.دوستای منفیمو از زندگیم حذف کردم و به جاشون آدمای مثبتی تو زندگیم پررنگ تر شدن که میتونن بهم کمک کنن. تا اینکه خواستم کسای دیگه ای رو هم تو این بهبود سهیم کنم.برگشتم به انجمن و الانم که دارم مطالبیو که مفیدن مینویسم. به نظرم ما زیادی تو دنیای مجازی غرق شدیم.اینجا بحث میکنیم،اینجا قیام میکنیم شاید برای همین باشه که وقتی میخوایم یه تحولی تو زندگیمون به وجود بیاریم اول از همه از اینجا کنده میشیم. شایدم چون اینجا خیلی ناله و انرژی منفی هست. دنیای مجازی باید یه محیط باشه برای بهبود زندگی تو دنیای واقعی. برای همین هر چند روز که فعالیت میکنم چند روزی از نت و انجمن خودمو دور میکنم تا دوباره دچار اون حالت نشم،به قول خودم اعتیاد. راه حلیم به ذهنم میرسه برای اینکه اینجا محلی برای تحول افراد باشه،به جای اینکه برای تحول از اینجا دور شن ازش کمک بگیرن. اینجارو مثبت کنید،راه حل بدید برای حل مشکلات،فضارو دوستانه تر کنید،اگه اینجا حرفی برای گفتن داشته باشه کاربراش فقط بهم پیام خصوصی نمیدن یا بدون فعالیت نمیمونن. اگه فعالیت تو انجمن به همین شیوه ادامه پیدا کنه بعد از مدتی اینجا بسته میشه چون کاربرا جذب فضاهایی میشن که بهشون انرژی بده در کنار اینکه تو تالارهای تخصصیش بهشون کمک میکنه. ببخشید طولانی شد.امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم من تا بحال تو انجمن هیچ رقم انرژی منفی ندیدم. اتفاقا بخش اعظم متحول شدنم را مدیون انجمن و همه کادر اون و بچه هام. کلا 99 درصد حرفات برام غیر قابل قبول بود. تشکر 3 لینک به دیدگاه
a.namdar 5908 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۳ مرسي از صحبت هاتون. حرفتون حق ه راجع ب اينكه خب ادم بايد از هرآنچه بهش انرژي منفي ميده دور شه. حالا هرچي هست. با مقايسه شما و كلامتون با خودم الان به ذهنم اومد كه خب پس در واقع اين خود شخص هست ك در درجه اول رويكردش رو در فضاي فعاليت تعيين ميكنه. مثلا تو كلاس دانشگاه همه جور آدمي هست اما اين خود شخص ه ك تعيين مي كنه با كي ارتباط و مراوده بيشتري داشته باشه. و خب نهايتا دوست و همراه منتخب انرژي مثبت يا منفي خودش رو ميده. كار شما(ترك موقتي انجمن)، براي تغيير روحيه به نظرم كار درستي بوده كه اميدوارم رويكردتون در زندگي موثر، كارا و با دوام باشه. 4 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۳ من تا بحال تو انجمن هیچ رقم انرژی منفی ندیدم. اتفاقا بخش اعظم متحول شدنم را مدیون انجمن و همه کادر اون و بچه هام.کلا 99 درصد حرفات برام غیر قابل قبول بود. تشکر ولي من يه توصيه به شما ميكنم. هيچ وقت با اطمينان درصد نزاريد براي حرفاتون..دليلشو به مرور زمان متوجه ميشيد... منظور دوستمون انرژي منفي نبود.. جو منفي بود.. 3 لینک به دیدگاه
victoria_r 7682 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۳ مرسي از صحبت هاتون. حرفتون حق ه راجع ب اينكه خب ادم بايد از هرآنچه بهش انرژي منفي ميده دور شه. حالا هرچي هست. با مقايسه شما و كلامتون با خودم الان به ذهنم اومد كه خب پس در واقع اين خود شخص هست ك در درجه اول رويكردش رو در فضاي فعاليت تعيين ميكنه. مثلا تو كلاس دانشگاه همه جور آدمي هست اما اين خود شخص ه ك تعيين مي كنه با كي ارتباط و مراوده بيشتري داشته باشه. و خب نهايتا دوست و همراه منتخب انرژي مثبت يا منفي خودش رو ميده. كار شما(ترك موقتي انجمن)، براي تغيير روحيه به نظرم كار درستي بوده كه اميدوارم رويكردتون در زندگي موثر، كارا و با دوام باشه. با حرفتون موافقم اما منظور من فقط تعدادی آدم منفی نگر نبوده.منظور من جوی هست که منفی میشه. وقتی تعدادی آدم منفی نگر بین بقیه پخش میشن و تاثیر میذارن و کم کم بقیه هم به سمت اونا کشیده میشن.در واقع کسایی که یه روزی با انرژی وارد اون محیط میشدن حالا آرومتر وارد میشن و بیشتر دنبال حواشی و حوادث هستن. بیشتر حرفم واسه تغییر این محیط هست. 3 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۳ ولي من يه توصيه به شما ميكنم. هيچ وقت با اطمينان درصد نزاريد براي حرفاتون..دليلشو به مرور زمان متوجه ميشيد...منظور دوستمون انرژي منفي نبود.. جو منفي بود.. از اولین روز هایی که نواندشان متولدشد من عضوش بودم. هنوزم هستم. جوّش هیچوقت منفی نبوده. یعنی صد در صد نبوده. 2 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۳ با حرفتون موافقم اما منظور من فقط تعدادی آدم منفی نگر نبوده.منظور من جوی هست که منفی میشه.وقتی تعدادی آدم منفی نگر بین بقیه پخش میشن و تاثیر میذارن و کم کم بقیه هم به سمت اونا کشیده میشن.در واقع کسایی که یه روزی با انرژی وارد اون محیط میشدن حالا آرومتر وارد میشن و بیشتر دنبال حواشی و حوادث هستن. بیشتر حرفم واسه تغییر این محیط هست. من 50 درصد موافقم باهاتون و اینم بگم درجامعه ها افراد باید از خودشون شروع کنند تا بتونن تغییر بدن و همیشه حس قویتر مغلوب میکنه حس ضعیفترو این 50 درصد موافقتم بود ممنون دوست من 3 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۳ به به.. پس موقع تولدشم بوديد.. خيلي عاليه..خوب حالا انرژي يا جو حالا؟ شما درمورد انرژي منفي گفتيد.. والان درمورد جوش؟ خوب متفاوته..... پس ديديد هميشه خطا وجود داره بازی با کلمات منو خسته میکنه. این خود فرد هست که با رفتار یا برداشتش حس منفی یا مثبت رو خلق میکنه. یعنی برداشت ها و تاثیر یا تاثر ما از محیط یه حس شخصیه و ربطی به محیط نداره. 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۳ سلاممن تجربه ی خودمو میگم. من قبلا این سوال برام پیش اومده بود اما ترجیح دادم نپرسم. تا اینکه فعالیت خودم تو انجمن کم شد. هم یه دلیل شخصی داشتم هم اینکه واقعا چیز خاصی دریافت نمیکردم از اینجا (من تو تالارهای عمومی فعالیت میکردم و صحبتم فقط در مورد اونجاس ). همه با هم بحث میکردیم.مرتب مشکلات جامعه مطرح میشد بدون راه حل.مخصوصا مشکلاتی که راه حلشون دست ما نبود و ما نمیتونستیم براشون کاری کنیم.هیچ کس درباره ی رفتارهایی که داشتیم و باید عوض میشدن حرف نمیزد. به خودم اومدم دیدم هر وقت میام اینجا بعدش سردرد میگیرم و بحث کردن یکی از عادات بارزم شده بود نه تنها تو فضای مجازی،هر وقت با فامیل یا دوستامم جمع میشدیم بحث میکردیم. تا اینکه فعالیتمو کم کردم.عادت بحث کردنو تو خودم کم رنگ کردم. بعد از صحبت با چندتا دوست عاقل و فهمیده متوجه شدم من از اینجا انرژی منفی دریافت میکردم. آگاهیم نسبت به توانایی ها و ارزشهام و راه حل های کوچیک برای تحولات کوچیک و بهتر شدن اوضاع زندگیم بیشتر نمیشد فقط متوجه درد و رنج بیشتری میشدم و چون نمیتونستم کاری کنم باعث ناراحتیم میشد. این شروعی شد برای تحول من و زندگیم. هرکسی تو زندگیش مشکلاتی داره.نمیخوام مثل خیلیا بگم من یه خانواده ی بی نقص یا یه شخصیت بی نقص دارم و نه دلم میخواد ناله کنم از شرایط زندگیم چون هم از ناله کردن بدم میاد و هم اوضاع همه چیز رو به بهبوده تو زندگی من و خانوادم. از اینجا فاصله گرفتم چون برام منفی بود. شروع کردم به خوندن مطالب مفید در مورد اعتماد به نفس و بهبود زندگی.فایلهای صوتی گوش میکردم و خلاصشونو مینوشتم.تمرینهای زیادی انجام میدادم و روز به روز همه چیز بهتر میشد.دوستای منفیمو از زندگیم حذف کردم و به جاشون آدمای مثبتی تو زندگیم پررنگ تر شدن که میتونن بهم کمک کنن. تا اینکه خواستم کسای دیگه ای رو هم تو این بهبود سهیم کنم.برگشتم به انجمن و الانم که دارم مطالبیو که مفیدن مینویسم. به نظرم ما زیادی تو دنیای مجازی غرق شدیم.اینجا بحث میکنیم،اینجا قیام میکنیم شاید برای همین باشه که وقتی میخوایم یه تحولی تو زندگیمون به وجود بیاریم اول از همه از اینجا کنده میشیم. شایدم چون اینجا خیلی ناله و انرژی منفی هست. دنیای مجازی باید یه محیط باشه برای بهبود زندگی تو دنیای واقعی. برای همین هر چند روز که فعالیت میکنم چند روزی از نت و انجمن خودمو دور میکنم تا دوباره دچار اون حالت نشم،به قول خودم اعتیاد. راه حلیم به ذهنم میرسه برای اینکه اینجا محلی برای تحول افراد باشه،به جای اینکه برای تحول از اینجا دور شن ازش کمک بگیرن. اینجارو مثبت کنید،راه حل بدید برای حل مشکلات،فضارو دوستانه تر کنید،اگه اینجا حرفی برای گفتن داشته باشه کاربراش فقط بهم پیام خصوصی نمیدن یا بدون فعالیت نمیمونن. اگه فعالیت تو انجمن به همین شیوه ادامه پیدا کنه بعد از مدتی اینجا بسته میشه چون کاربرا جذب فضاهایی میشن که بهشون انرژی بده در کنار اینکه تو تالارهای تخصصیش بهشون کمک میکنه. ببخشید طولانی شد.امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم اینکه تونستین این مسئله رو مدیریت کنین واسه خودتون خیلی خوبه اون قسمتی هم که قرمز کردم خیلی خوب بود 6 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آبان، ۱۳۹۳ چون کلا نت به این شکل یعنی سردرگمی یعنی یک مشکل در زندگی وجود داره که به نت پناه آورده برای حل مشکل باید از یه وضع پایدار شروع کرد 4 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۳ چون کلا نت به این شکل یعنی سردرگمی یعنی یک مشکل در زندگی وجود داره که به نت پناه آورده برای حل مشکل باید از یه وضع پایدار شروع کرد خب به نظرم این شکل رو تو هر چیزی خود آدما تعیین میکنن و انتخاب میکنن چه شکلی باشه 4 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۳ خب به نظرم این شکل رو تو هر چیزی خود آدما تعیین میکنن و انتخاب میکنن چه شکلی باشه درسته ولی چیزی که در اکثریت موارد دیدم این شکل بوده 2 لینک به دیدگاه
setare.blue 23086 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۳ حالا بمــــــــــــــــــــاند چــــــــــــــــرا سرمون شلوغه ، کــــــــــــــــــــــارای بزرگــــــــــــــــــــمونم زیــــــــــــــــاد 4 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۳ سلاميه سوالي برام پيش اومد خواستم اول از يكي از بچه ها تو پروفايلش بپرسم اما بعد با خود انديشيدم با بقيه دوستان هم مطرح كنم. چرا خيلي از بچه هاي انجمن وقتي تصميم ميگيرن يه تحولي تو زندگيشون ايجاد كنن اولين حركتي كه ميزنن اينه كه ديگه نيان انجمن نوانديشان؟ البته خودمم نظر دارم اما خوشحال ميشم نظر شما رو هم بدونم. كاش بچه هاي متحول هم نتيجه تصميمشون رو بيان ميكردن. من برام ثابت نشده که هر کسی متحول شد , نمیاد. من میگم : اونایی که زورشونو میزنن که متحول بشن ولی نمیتونن , فرار رو بر قرار ترجیح میدن. انسان متحول شده همیشه دنبال تازه ها میگرده. انجمن هم هر روز تازه تر میشه. بنابراین اونایی که میان متحول شدن نه اونایی که دیگه نمیان. ما ها که هستیم داریم مراحل تحول رو طی میکنیم که انجمن هم یکی از پله های تحول هست. بنا براین کسانی که نمیان , از بدست اوردن تحول نا امید شدن . 3 لینک به دیدگاه
a.namdar 5908 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۳ حالا بمــــــــــــــــــــاند چــــــــــــــــرا سرمون شلوغه ، کــــــــــــــــــــــارای بزرگــــــــــــــــــــمونم زیــــــــــــــــاد زبونم قاصر شد ز جوابتون قانع كننده ترين جواب رو داديد مرسي... حضورتون براي لحظه اي مايه خوشحالي بود و هست. 3 لینک به دیدگاه
a.namdar 5908 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۳ من برام ثابت نشده که هر کسی متحول شد , نمیاد. من میگم : اونایی که زورشونو میزنن که متحول بشن ولی نمیتونن , فرار رو بر قرار ترجیح میدن. انسان متحول شده همیشه دنبال تازه ها میگرده. انجمن هم هر روز تازه تر میشه. بنابراین اونایی که میان متحول شدن نه اونایی که دیگه نمیان. ما ها که هستیم داریم مراحل تحول رو طی میکنیم که انجمن هم یکی از پله های تحول هست. بنا براین کسانی که نمیان , از بدست اوردن تحول نا امید شدن . بعضي وقتا احتياج ه يه پيله اي دور خودت بكشي تا به يه ارامش نسبي برسي تا خودت و جايگاهت رو پيدا كني و باز برگردي بين همون آدما و جامعه اي ك قبلا توش بودي اما اينبار با يه نگاه ديگه. بحث فرار نيس. بحث رشد و پيشرفت ه. البته نه اينكه فقط انجمن نياي. يه انقلاب اروم و همه جانبه ك مخصوصا زندگي حقيقي رو پوشش بده. و ميتونه به قول ويكتورياي عزيز ب بحث مديريت زمان هم برگرده. 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده