EN-EZEL 13039 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۸۹ نويسنده: سيد امير غفاري صنعت توليد فولاد در دهههاي اخير از ابعاد اقتصادي و فني دستخوش تحولات شگرفي شده و پيشبيني ميشود سير اين تحولات در آينده نيز ادامه يابد. متن زير كه برگرفته از مقالة پروفسور ريگاد (Riguad) در همايش بينالمللي مواد ديگرگداز تهران است، سير تحولات صنعت فولاد در جهان را مورد بررسي قرار داده و اشاراتي بر تاثير آن بر صنعت توليد مواد ديرگداز ميكند: صنعت فولاد به عنوان يكي از مصرفكنندگان اصلي محصولات ديرگداز (70 درصد كل محصولات ديرگداز توسط صنعت فولاد مصرف ميشود) بسياري از استراتژيهاي توليدي صنعت ديرگداز را معين ميكند. از اينرو مهم است تا پيش از بررسي مشكلات و موانع صنعت ديرگداز، نيازها و خواستهاي صنعت فولاد مطرح شوند: نگاهي به وضعيت توليد و مصرف فولاد و ديرگداز بر اساس آمار جهاني در سال 2000، ميزان مصرف مواد ديرگداز در صنعت فولاد، 25 كيلوگرم به ازاي توليد هر تن فولاد بود كه اين مقدار روزبهروز كاهش مييابد. در عين حال از 20 سال گذشته تاكنون توليد فولاد در جهان سالانه بين 820 تا 870 ميليون تن بوده است و طبق پيشبينيهاي انجام شده تا سال 2010 مقدار توليد تفاوت زيادي با اين اعداد نخواهد داشت. نكته قابل توجه، كاهش مصرف ديرگداز و در عين حال رشد بسيار كم توليد سالانه فولاد است. در ذيل نگاهي به روند تغييرات صنعت فولاد خواهيم داشت. تحولات اقتصادي صنعت فولاد انستيتوي بينالملي آهن و فولاد در سال 2002، تصوير كلي از موقعيت 30 ساله صنعت فولاد را در قالب شكل و نمودار ارايه داد. طبق اين دادهها، توليد جهاني فولاد، از 600 ميليون تن در سال 1970 به 800 ميليون تن در سال 2001 افزايش يافت. افزايش ميزان توليد سالانه همراه با افزايش تعداد كشورهاي توليدكننده بود. البته لازم به ذكر است كه در طي دورة افزايش توليد، بازار جهاني ظرفيت رشد سالانة 10 درصدي يعني 60 ميليون تن را داشت و لذا نتيجه آن شد كه افزايش 250 ميليون تني توليد، فضاي رقابتي شديدي را براي كاهش قيمتها در بين توليدكنندگان بوجود آورد. درسالهاي 1970 تا 2001، تناژ توليد فولادسازان، اروپا، ژاپن و آمريكاي شمالي از 200 ميليون تن در سال به 600 ميليون تن در سال افزايش يافت و مجموع شاغلين از اين صنعت از 2/2 ميليون نفر در سال 1975 به 840 هزار نفر در سال 2001 كاهش يافت. توليدكنندگان از يك سو با فشار رقابت ميان توليدكنندگان و از سوي ديگر با فشارهايي كه از سوي مصرفكنندگان وارد ميشد (كه به سمت استفاده از مواد جايگزين مانند آلومينيوم و پلاستيك حركت ميكردند) مواجه بودند. تغييرات ساختاري با حذف موانع جهاني شدن تجارت، بازار فولاد نيز گسترش يافت. به گونهاي كه سهم صادرات كشورها از توليد فولاد آنها به دو برابر افزايش يافت. به عنوان مثال، به طور متوسط در دهة 70، 20 درصد فولاد توليدي كشورها صادر ميشد، اما در سال 2000، متوسط صادرات محصولات فولاد كشورهاي جهان به 40 درصد رسيد. همچنين سهم توليد جهاني 10 شركت بزرگ توليدكنندة فولاد جهان از 12 درصد در سالهاي 81-1980 به 20 درصد در سال 1990-91 و به 25 درصد در سالهاي 2001-2000 افزايش يافت. علاوه بر اينها در طي سالهاي 1970 تا 2000، بسياري از شركتهاي بزرگ به صورت شركتهاي چندمليتي تغيير ساختار دادند. برخي از شركتهاي چندمليتي جديد با رويكرد به محصولات جديد و برخي ديگر با تمركز روي هستة رقابتي قبلي خود (فولاد) به كار ادامه دادند. اما اين تغييرات ساختاري، تغييري در مصرف مواد ديرگداز بوجود نياورد. برخي شركتهاي چندمليتي پس از تشكيل، رويكردهاي جديدي را دنبال كردند كه از آن جمله ميتوان به روند واگذاري برخي مراحل توليد به ساير توليدكنندگان اشاره كرد. همچنين توانستند ضرباتي به بازار خريد و فروش مواد ديرگداز وارد آوردند. جدول 1- ده شركت بزرگ توليدكنندة فولاد جهان (ميليون تن) تقسيمبندي توليدكنندگان فولاد جهان تعاريف كلي در خصوص توليد و مقدار صادرات در جهان يكسان و كاربردي نيست چرا كه در قسمتهاي مختلف دنيا، تفاوت زيادي از لحاظ كيفيت و كميت در فولاد توليدشده وجود دارد. يك راه حل اين است كه با استفاده از آمار انستيتو بينالمللي آهن و فولاد گروهبندي جديدي ارائه كنيم؛ 15 كشور اتحاديه اروپا ( E )، ژاپن و كرة جنوبي ( J ) و آمريكاي شمالي ( US ) را در قالب EJUS گروهبندي و ساير كشورها را در شش گروه زير متمايز كنيم: • روسيه، اوكراين و قزاقستان • ساير كشورهاي اروپايي • چين • هند، تايوان و ساير كشورهاي آسيايي و استراليا • آمريكاي مركزي و جنوبي • آفريقا و خاورميانه هر كدام از گروههاي 7 گانه فوق، داراي الگوها و روابط مختلفي با صنايع ديگر (مانند شركتهاي ديرگداز) دارند و روابط تجاري آنها با آنچه در كشورهاي EJUS برقرار است، تفاوت دارد. جدول 2- كشورهاي بزرگ توليدكننده در سال 2000 و 2001 تحولات تكنيكي صنعت فولاد توليدكنندگان فولاد براي بهبود كارآيي توليد، در نوسازي تجهيزات و فناوري با يكديگر رقابت دارند كه همراه با ايجاد تغييرات متعدد در سيستمهاي توليد است كه بايستي توليدكنندگان به آن تن دهند. در ذيل 3 تغيير مهمي كه در صنعت فولاد رخ ميدهد آورده شده است. پيشبيني ميشود كه تنها عدة كمي از توليدكنندگان به آن دست مييابند. • فرآيند توليد آهن خالص، با روش جديد گدازش از كانيهايي مانند CCF ، DIOS و Core x انجام ميشود و روشهاي كوره بلند، كوره كك و طرح رنينتز كه رايج هستند به مرور از بين ميروند. در سالهاي آينده به مرور اهميت توليد آهن به روش احياي مستقيم افزايش مييابد. • امروزه از كورههاي BOF استفاده ميشود. اما در آينده كورههاي الكتريكي ( DC-AD و EAF ) و فناوري توليد با استفاده از كورههاي بهينة شدة انرژي ( EOF ) جايگزين خواهند شد. كارآيي توليد فولاد كورههاي EOF از 200 تن در ساعت در سال 2000 به 300 تن در ساعت در سال 2010 بهبود مييابد كه فاصلة راندمان خود را با كورههاي BOF كم ميكند. همچنين لازم است براي افزايش راندمان، كورههاي قوس و كنورتورها معقرتر شوند. • در آينده روشهاي جديد ريختهگري دقيق و سريع براي توليد اسلب و استريپ نازك بوجود ميآيند كه سبب افزايش سوددهي نيز ميشود. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده