Ala Agrin 14476 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مهر، ۱۳۹۳ سپان صدایش می کنند و با تهریشی که دارد در میان دیگر مبارزان کرد سوری از 'یگان های مدافع خلق' در شمال شرقی سوریه در خط مقدم جنگ با گروه 'دولت اسلامی' خیلی متفاوت به چشم نمیآید.ولی واقعیت این است که فرق میکند. به انگلیسی صحبت میکند و لهجهاش مثل مردم مناطق جنوبی آمریکاست. نام اصلی اش جرمی است و از ایالت میسیسیپی آمده است. تازه یک ماه است که به سوریه آمده، اما آن را "خانه دوم" خود میداند. جرمی وودوارد یکی از انگشتشمار سربازان سابق ارتش آمریکاست که نیمی از دنیا را طی کردهاند تا به جنگ علیه داعش بپیوندند. تمام چیزی را که با خود به همراه آورده بود با حمله شبهنظامیان از دست داد. سه روز بعد موقعیتشان را پس گرفتند و سپان میگوید دو نفرشان را کشته است: "با کشتن آنها حس نکردم که آدم بدی هستم." او میگوید: " هر روز مردم بیگناه را میکشند. به زنان و کودکان تجاوز میکنند و آنها را به عنوان برده میفروشند. از نظر من کشتن یک عضو داعش خدمت به دنیاست. همهشان را باید نابود کرد. نمیشود با چنین آدمهایی گفتوگو کرد. منطق به کارشان نمیآید. این یک جنگ است و باید همهشان را نابود کنیم." [h=2]'خوبها در برابر بدها'[/h]سیپان، مثل دیگر داوطلبان آمریکایی، جنگ سوریه را از طریق اینترنت و فیسبوک و سایر شبکههای اجتماعی دنبال میکرده است. البته همه داوطلبان آمریکایی در یک واحد رزمی نیستند اما در جبهههای متفاوتی در یک منطقه گسترده پخش شدهاند. او همان راهی را رفت که زاگرس، با نام واقعی برایان ویلسون رفته بود. برایان که اهل اوهایوست با واسطههای کرد ارتباط برقرار کرده بود، و از طریق ترکیه و کردستان عراق یک ماه پیش خود را به این نقطه رساند. برایان در جبهه دیگری در راسالعین خدمت میکند، در منتهای غرب این منطقه وسیع در شمال شرقی سوریه که توسط شبهنظامیان "یپگ" و شریک سیاسی اش 'حزب اتحاد دموکراتیک' اداره میشود. [h=2]جرمی وودوارد، داوطلب آمریکایی[/h] من دارم طوری زندگی میکنم که واقعا میخواهم. هرچند چیز زیادی نیست، اما من حس میکنم اکنون با چیزهایی که دارم، یعنی دوستانی که میتوانم رویشان حساب کنم، ثروتمندترین فرد جهانم. 'حزب اتحاد دموکراتیک' شاخهای از 'حزب کارگر کردستان' ترکیه به رهبری عبدالله اوجالان است که تصاویرش در همه جای این منطقه به چشم میخورد. برایان به من گفت: "بعضی اینجا کمی انگلیسی بلدند و به من کردی یاد میدهند." "من میخواستم در جنگ با داعش به 'یگان های مدافع خلق' کمک کنم. برای من موضوع سیاسی نیست؛ ساده است، داعش آدمهای بدی هستند، و در طرف مقابلشان آدمهای خوبی قرار دارند. 'یگان های مدافع خلق' نمیخواهند سرزمینهای دیگران را تصرف کند. آنها فقط در حال دفاع از خانههایشان هستند." برایان هم مثل سیپان میگوید با اینکه دو فرزند ۱۰ و ۱۴ ساله دارد که با همسر سابقش در اوهایو زندگی میکنند، اما احتمالا برای مدت زیادی اینجا میماند. وقتی ما او را دیدیم تازه از مراسم خاکسپاری یکی از همرزمانش بازگشته بود. او میافزاید: "اگر من اینجا کشته شوم، احتمالا بچههایم درک نمی کنند. در واقع شاید خیلی از مردم آمریکا هم موضوع را درک نخواهند کرد." [h=2]'دلیل شرافتمندانه'[/h]پس از نیمروز رانندگی به سمت شرق، هنوز تهریشی دارد. او که دندانش در یک حمله با نارنجک شکسته، میداند احتمال کشتهشدنش هم وجود دارد. وقتی از او میپرسم چه چیز باعث می شود اینجا را رها کنی،می گوید: "مرگم!" و می خندد: "همیشه احتمالش هست. وقتی آمدم، خیلیها گفتند خودکشی است. شاید هم راست بگویند اما من شکل دیگری ماجرا را می بینم." "به نظرم دلیل خوب و شرافتمندانهای برای این کار دارم. اگر بمیرم، میدانم که برای کمک کردن به اینجا آمده بودم، و این چیزی است که من میخواهم." جرمی میگوید بیشتر از هر چیز دلش برای دختر چهارسالهاش تنگ شده که سرپرستیاش نیز با او بوده است. "اگر برگشتم برای او توضیح خواهم داد که من فقط به وظیفهام عمل کردم، چیزی که به عنوان یک انسان حس کردم باید انجام دهم، ایستادگی کنم و بجنگم. امیدوارم مرا درک کند. امیدوارم خانوادهام هم درکم کنند. اما فعلا که شرایط سختی را به من تحمیل کردهاند." "من الان آنطور که واقعا میخواهم زندگی می کنم. چیز زیادی ندارم اما حس میکنم با چیزهایی که دارم، یعنی دوستانی که میتوانم رویشان حساب کنم، ثروتمندترین فرد جهانم. البته که این جا به سمت شما تیراندازی می کنند، یا بمبی در کنارتان منفجر می شود، اما این موقعیتی است که باید از آن استفاده کرد." او میگوید "چیزبرگر، کوکاکولا، پیتزا، و رانندگی با ماشین و زدن به جاده ، بدون تیرخوردن" از چیزهای دیگری است که دلش برایشان تنگ شده است. [h=2]دشمن سرسخت[/h]جرمی که ۲۸ سال دارد، ۱۸ ماه در عراق و یک سال در افغانستان، به عنوان متخصص در گردان پیادهنظام ارتش آمریکا خدمت کرده است. او میگوید: "اما نبرد اینجا کاملا متفاوت است." "جنگ با داعش بهمراتب سختتر است. آنها قویتر، مسلحتر و با پشتوانه مالی قدرتمندتری هستند. القاعده و طالبان در مقایسه مثل چند کودک، بسیار ضعیف بودند." جرمی می افزاید: "ما از سوی آمریکا با حملات هوایی پشتیبانی می شویم، اما این کار را تمام نمیکند. کشورهای بیشتری باید همکاری کنند و نیروهای زمینیشان را بفرستند. این تنها راه حل است، در غیر این صورت وضعیت بدتر میشود." همین تعداد کم از آمریکاییهایی که برای جنگ به کمک 'یگان های مدافع خلق' آمدهاند، نشانهای نمادین در مقابل صدها نفر خارجی شده اند که به عضویت گروه "دولت اسلامی" درآمده اند. 'یگان های مدافع خلق' سیستمی برای جذب داوطلبان خارجی ندارد. این داوطلبان حقوقی دریافت نمیکنند و تنها لباس نظامی، غذا و محل اسکان به آنان داده میشود. جرمی وودوارد میگوید تنها وقتی که دار و ندارش را در حمله داعش از دست داد به او مقداری پول دادند. با اینکه داوطلبان آمریکایی همراه با دولتشان در یک جبهه مشترک میجنگند، اما روشن است که از سوی دولت برای آمدن به اینجا تشویق نشدهاند. آنها میگویند هیچ تماس با دولت آمریکا ندارند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده