رفتن به مطلب

مرا به او بخواهانید ..


Hanaaneh

ارسال های توصیه شده

من و ساقی و عطش ، این چه حکایت باشد !؟

همه در میکده عشق ، طراوت باشد

 

به نسیم نگهت ، خوشه جانم سوخت

سحر از جانب اشراق ، عنایت باشد

 

به تمنای رخت ، عشق بچینم هرشب

و معمای غمت ، شور و اشارت باشد

 

دل و مهتاب در این کوچه تنگم ، شب ها

به تمنای نیازم به تو عادت باشد

 

نفس آخر صیدم سر و سامانم کو ؟

تو بمان عاشقی ام عین عبادت باشد

 

چو شباهنگ غمت ، حجم نگاهم تنها

و کویری که در او آب نهایت باشد

 

همه در سلسله ی موی تو در بندند

چو رسیدی ، تو بمان ، اجر عیادت باشد

 

به خیالت، شب غم ، تا به سحر جوشیدم

من و محراب و غمت ، این چه شکایت باشد !

رضا براهنی

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...