ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مهر، ۱۳۹۳ من و شب و خیالت .... یک استکان خالی روی میز...... یک فندک شیشه ای... یک زیری و ... یک بسته ناتمام سیگار... محفلمان جور است تا دلتنگ شویم حکایت سر حرف مردمه یکی ار نواهای نامحرم و بیگانه از دولت عشق نالیده بود و دیگری هم سنگ جفا به سویم پرتاپ میکرد گویا مریمی بود که گناهش ابستنی مسیح بود و من !!!!واعظ تزویری شهر هزار رنگ ..... ودرد تو چیست دوست من ... درد مشترک تو چیست بحث دل را دور بیانداز و از درد مشترک بگو ..... سپاس دوستان 1 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مهر، ۱۳۹۳ یکی خانه به دوش از حرف مردم و یکی خانه نشین از حرف مردم یکم عمیق فکر کن 1 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مهر، ۱۳۹۳ سعی کردم جوابی ندم ولی در جواب پست اول حرف مردم و شرع و عرف و دل اصلا با هم همخونی ندارن و جایی میرسه ک دل باید عقب نشینی کنه فقط بخاطر حرف مردم و شرع و عرف 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده