Mohammad Aref 120450 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۳ چکیده تداوم بقاء انسان در گرو تعاملات اجتماعی است و شهر به عنوان بستر زیست آدمی میبایست مملوء از عرصههای جمعی برای این تعاملات باشد تا پایداری و تداوم در آن جریان يابد. آنچه از شهر در ذهن باقی میماند و ادراک میشود، مجموعهای از عرصهها و فضاهای جمعی با مقیاس و عملکردهای مختلف بهم پیوسته است که ساختار فضایی شهر را شکل میدهد و با توجه به اقتضای هر دوره از زیست بشری در آن نقشی را ایفا میکند. به یک تعبیه مسکن عرصه تعاملات کوچکترین واحد اجتماعی(خانواده) میباشد و در مقابل فضاهای جمعی در شهر عرصه تعاملات اجتماعی شهروندان از جمله گذران اوقات فراغت محسوب میشوند. حال چرا برخی از شهرها، مملو از فضاهای جمعی سازمان یافته است و هنوز احساس کمبود فضاهای جمعی در آنها حس میشود و برخی از شهرها از وجود یک فضای جمعی مناسب بی نصیبند و تلاشی هم در جهت بر طرف کردن این موضوع در آن وجود ندارد؟ در این مقاله ضرورت توجه به فضاهای جمعی، تاریخچه فضای جمعی، عوامل موثر در شکلگیری فضای جمعی و بررسی فضای جمعی در تهران بر اساس عوامل شکلگیری آن صورت پذیرفته و در نهایت توصیههای لازم برای بهبود وضعیت کنونی مطرح میگردد . فرضیه انسانها روزگاري دور، يكجانشيني را تجربه كردند و آنگاه دانستند ناگزيرند آنچه را براي سكونت میآفرینند كنار هم بگذارند، و از ميان آنها بگذرند و در آن حضور يابند. بدین ترتیب فرایند شهرنشینی در میان انسانها شکل گرفت و شهر انسان را به عنوان مهمترین عضو معنیدار خود معرفی کرد، تا جایی که شهر بدون عامل انساني مفهوم شهری خود را از دست میدهد. بنابراین وقتی از شهر صحبت میکنیم، صحبت از بستر تعاملات انسانی است، بستر تعاملات انسان با انسان، انسان با محیط، انسان با شهر، و تداوم بقاء شهر و شهروند نیزدر گرو این تعاملات اجتماعی است. شهر به عنوان بستر زیست آدمی، میبایست مملوء از عرصههای جمعی برای این تعاملات باشد تا بتواند پایداری و تداوم در آن جریان داشته باشد. وقایع و رویدادهایی که در طول زندگی بشر یکی پس از دیگری و به صورت خطی رخ میدهند، در ابتدا دارای ارزش یکسانی هستند، ولی با گذشت زمان برخی از آنها به دلایل مختلف (نوع رخداد، زمان و مکان آن) ممکن است از اعتبار و ارزش والاتری نزد شخص برخوردار شود و به عنوان خاطره در ذهن فرد ثبت گردند. این خاطرات دیگر به صورت خطی به یاد نمیآیند، بلکه هرکدام بدون رعایت زمان و توالی وقوع، ممکن است لحظهای و آنی به یاد آید. هرچه اين خاطرهها بيشتر باشد، هويت انسان و شهر کاملتر است و آنچه از شهر در ذهن ما نیز باقی میماند و ادراک میشود،مجموعهای از عرصهها و فضاهای جمعی با مقیاسها و عملکردهای مختلف به هم پیوسته میباشد که بستری برای تعاملات انسانی و اجتماعی بوده و میتوان گفت پایداری شهر در گرو پایداری اجتماعی آن و فضاهای جمعی تبلور اندیشه و جریان حیات مدنی آن جامعه است. حال چرا برخی از شهرها مملوء از فضاهای جمعی سازمان یافته بوده و با این حال هنوز احساس کمبود فضاهای جمعی در آنها حس میشود و برخی از شهرها از وجود حتی یک فضای جمعی مناسب بی نصیبند و تلاشی هم جهت بر طرف کردن این موضوع در آنها وجود ندارد؟ ضرورت وجود فضای جمعی طبق ماده 4 قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری، شهر مکانی است با حدود قانونی که در محدوده جغرافیایی مشخص واقع شده و از نظر بافت ساختمانی، اشتغال و سایر عوامل دارای سیمایی با ویژگیهای خاص خود است. اما آیا شهر تنها مجموعهای از فضاهای سکونت، کار و تفریح است و یا میتواند بعنوان فضای کالبدی حیات اجتماعی تلقی گردد؟ جدای از تعریف فوق، شهر جایی است که تعاملات شهری در آن به وقوع میپیوند و مردم از حس شهروندی نسبت به شهر خود برخوردار میباشند. بعبارتی آنچه شهر را میسازد، ساختمانهای عظیم و پارکهای آن نیست، بلکه مردم خود شهرند که با تمام سلایق و ویژگیهای منحصر بفردشان، جایی که در آن روابط انسانی و اجتماعیشان شکل گرفته است را شکل میدهد. بدین ترتیب میتوان ادعا نمود که یک شهر تنها بر پدیدههای مادی و فضای کالبدی استوار نیست، بلکه نیاز به زندگی اجتماعی و روابط انسانی نقش مهمتری را در شکلگیری بسترهای زیستی آن ایفا میکند. شهروندان علاقهمند به شرکت در نمايشهاي اتفاق افتاده در بستر شهر هستند. نمايشهايي که در يک لحظه هم بازيگر آن باشد، هم تماشاچي، بنابراین هرچه رویدادها و وقایع در شهر قويتر باشد، شهر جذابتر میشود و فضاهای جمعی به عنوان بستر این رویدادها و وقایع در شهر بوده و به شهر هویت و زندگی و شاکله میبخشد. به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان، بالاترین مرحله بلوغ فرهنگی، اجتماعی شهروندان یک شهر در فضاهای شهری بوقوع میپیوندد؛ همانجایی که علاوه بر فرم و کالبد دارای مفهومی وسیعتر به عنوان محتواست. بطور کلی در تعریف فضای جمعی میتوان چنین گفت: "فضاهای جمعی از مولفههای کیفی زندگی شهری میباشند که خواندن مکانها و درک مشترک از منظر شهر را ممکن ساخته و سبب انس گرفتن متقابل جامعه با شهر میشوند". لذا با توجه به مقتضیات کنونی زندگی شهری، وجودشان لازم و ضروری است. خلق فضاهاي مناسب جمعی زمينه بهبود تعاملات اجتماعي و كاهش ناهنجاريها و افسردگيهاي فردي و جمعي را فراهم و انسان را در عصري كه اشتغال و سكونت براساس فرد محوري شكل گرفته به سمت جمع و اجتماع سوق داده و پيوند انسان و محيط را تعميق ميبخشد. اين فضاها به تقويت احساس محلي در شرايطي كه مراكز قدرت جهاني سعي در جهاني نمودن همه چيز دارند، نيز كمك ميكنند. بنابراین، فضاهای جمعی بعنوان بطن حیات اجتماعی و شهری امروزی مطرح بوده و دارای ابعاد مختلفی میباشند، اما به نظر میرسد در کشور ما بجز معدود مواردی در حیطه طراحی شهری، همچنان به تعاریف نظری موضوع پرداخته و کمتر به مردم، فعالیتهای آنان و فضاهای ویژه آنان توجه شده است. در صورتی که امروزه در شهرهایی که عرصهای برای زندگی جمعی پیش بینی نمیشود، حیات شهری نیز در آن جریان ندارد و بدین ترتیب شهر بدون فضای جمعی را میتوان شهر بی توجه به حضور شهروند ارزیابی نمود. 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120450 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۳ عوامل موثر در شکل گیری فضاهای جمعی اگر شكلگيري فضاهاي جمعی مختلف در طول تاريخ مورد بررسی قرار گیرد مشاهده میشود فضاي شهري آگوراي يونان باستان، برخاسته از تفكرات فلسفي و نظرات اقشار عامة مردم در جامعة آن زمان يونان باستان بوده است. در روم باستان، تفكرات مردمي با نظر حكومتي در قالب فوروم خود را مينماياند و در قرون وسطي استقرار حكومتهاي محلي، بافتهاي متراكم و فشرده را متجلي مينمايد. در دوران رنسانس، رشد تفكرات علمي و كشف حقايق فيزيكي و منجمله كرويت زمين و مركز عالم نبودن زمين، فضاهاي شهري خاص خود را بوجود ميآورد كه در آن ميان تاثيرات بازرگاني و تجارت نيز مشهود است و عناصر پيرامون ميدانهاي شهري، از كليساها وكاخ شاهان، به ساختمان شهرداري و خانه بازرگانان تغيير مييابد. در دوران انقلاب صنعتي، روح زمانه كه همانا تحولات شگرف صنعتي و تكنولوژيكي است، فضاي جمعی را به شدت تحت تأثیر خود قرار ميدهد و اكنون در ابتداي قرن حاضر فضاهاي جمعی، براساس تفكرات فرهنگي، اجتماعی، مشاركتهاي مردمي، قانون گرايي، و برابري از آنها عميقاً تأثیر پذيرفته و شكل ميگيرد. فضاي جمعی حاصل و نتيجة تعامل فرهنگ، اجتماع و قوانین حاکم بر اجتماع میباشد که حقوق مدنی و شهروندی را بوجود آورده و با توجه به توانمندی و اقتضاء و نیاز ساکنان جنبههای اقتصادی، فرهنگی و.. در شهر را شامل میشود و بستر شهر و میزان توانمندی و پتانسیل شهر برقوام این تعاملات موثر میباشد. به عبارت دیگر تعاملات دو عامل شهر و شهروند در شکلگیری فضاهای جمعی موثر بوده و به ظهور فضاهای جمعی در شهر کمک میکند. بر این اساس عوامل موثر شهری و شهروندی در شکل گیری فضاهای جمعی عبارتند از: شهروند 1 - حقوق شهروندی: مجموعه قوانین حاکم بر شهر به شکل هنجار وحقوق شهروندی موثر بر تعالی ارزشها انسانی و اجتماعی 2 - مقتضیات و نیازهای شهروند بر اساس توانمندی متوسط جامعه: مجموعه نیازها و اقتضاهای شهروند در وجوه مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... شهر 1- توانمندی و پتانسیل شهر: ظرفیتهای اقتصادی اجتماعی، سیاسی، زیر ساختها و جغرافیایی و. . موثر بر شکلگیری فضاهای جمعی 2- بستر شهر: مجموعه از فعالیتها، عملکردها، کالبد و عناصر شهری با مقیاس ها و نقشهای متفاوت موثر بر مطلوبیت فضای جمعی الف: حقوق شهروندی شهر به طور كلي قوانين و هنجارهای حاكم بر روابط فرهنگي مردمان يك جامعه را در خود به نمايش ميگذارد. قوانین در وجوه مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... در اشياء، اشكال، ترسيمات، ابزار و محيط فيزيكي ظاهر ميشود و ساختارهاي عمومي بطور صريح بازتاب این قوانین و هنجارهایی است که بسیاری از ارزشها و اعتقادات يك ملت را در بر میگیرد. از اينرو قوانین مستقيماً از طريق نظام فعاليتها و تعاملات اجتماعی با ارائه دستورالعملهاي معين ناظر بر انجام فعاليتها است و مستقيماً بر فضا و محيط شهري تأثیر ميگذارد. بنابراین فضاي شهري به عنوان فضايي ساخته شده، محصولي برخاسته از قوانین و هنجارهای شهر به شمار ميآيد و مجموعة این قوانين و هنجارهاي نهادينه شده جامعه"حقوق شهروندی" نام میگیرد و «همين نيروها و تعاملات فرهنگي و اجتماعي است كه به صورت هنجار و قانون در طول اعصار به شكلگيري توده و فضا منجر شده است» (توسلي،1376:16). بنابراین حقوق شهروندی حاکم بر جامعه میبایست به سمتی سوق پیدا کند که شهروندان از زندگی در بستر شهر و فضاهای جمعی لذت ببرند و احساس کنند که به ارزش انسانی احترام گذاشته میشود. ب: اقتضا و نیازهای شهروند بر اساس توانمندی متوسط جامعه فضاي جمعی ظرف و مكان بروز زندگي اجتماعي افراد جامعه است که پاسخگوی نیازها و مقتضیات شهروندان آن شهر میباشد. شناخت این نیازها میتواند به عنوان یکی از عناصر اساسی شکلگیری محتوای فضای جمعی و نحوه روابط اجتماعی و انسانی و از سوی دیگر نوع و مقیاس فعالیتهای شهری به شمار آید و نقش بسزایی در شکلگیری فضاهای جمعی ایفا نماید. در شناخت نیازهای شهروندان، شناخت طبقات مختلف جامعه، مسائل اقتصادی، میزان درآمد، هزینه زندگی، نوع امرار معاش شهروندان و... ضروری است تا فضاهای جمعی بتواند بر اساس پاسخ به نیازهای عموم مردم و نه گروهی و بخش کوچکی از جامعه شکل گیرد، تا بخش وسیعی از جامعه از کنار هم بودن در فضاهای جمعی شهر لذت ببرند و بتوانند در بسیاری از محافل فرهنگی، ورزشی، هنری و... حضور یابند. برخی از معضلات مانند مسائل اقتصادی، پایین بودن سطح درآمد و چند شغلي و به تبع آن نبود زمانی برای صرف اوقات فراغت موجب میشود تا عموم مردم نتوانند در فضاهای جمعی حضور پیدا کنند. از سوی دیگر فضاهای جمعی دارای مقیاسها و عملکردهای مختلفی بوده و هر یک از آنها به نوعی پاسخگوی نیازهای شهروندان میباشند. به طور معمول هر چه مقیاس عملکردی فضاهای جمعی از محله به مقیاس شهری و فراشهری سوق پیدا میکند، امکانات بیشتری را در جهت پاسخگویی به نیازهای مردم در بر میگیرد و در نتیجه هزینه بیشتری را نیز شهروند میبایست صرف کند تا بتواند از امکانات و هزینههای آن بهرهمند شود. عدم تعادل بین هزینه صرف شده و استفاده از امکانات فضاهای جمعی، موجب انزوای شهروند و یا استفاده از فضاهای جمعی کشورهای دیگر میگردد و شهروندان بجای حضور در فضاهای جمعی تهران به شهرهای اطراف مثل استانبول، باکو، ایروان، دبی و آنتالیا سفر میکنند. بنابراین فضاهای جمعی شکل گرفته میبایست براساس شناخت نوع معاش و نیازهای عموم مردم آن شهر در مقیاسها و نقشهای مختلف تعریف شود تا بتواند کارایی و پایداری لازم را در پي داشته باشند. ج: توانمندی و پتانسیل شهر میزان توانمندی و پتانسیل شهر از جهات مختلف باید بررسی شود تا بر اساس آن شکل گیری فضاهای جمعی در شهر مشخص شود. مثلا پتانسیل جغرافیایی شهری مانند ماسوله در ایران و یا شهر استانبول ترکیه تأثیر بسزایی در جذب توریست و ایجاد فضاهای جمعی دارد و یا برگزاری نمایشگاهها، گردهماییهای بزرگ ورزشی مانند المپیک، جام جهانی فوتبال و...که شهرها برای پذیرفتن میزبانی آن میلیونها دلار هزینه میکنند، نشان میدهد تا چه اندازه برگزاری چنین فعالیتهایی در ارتقاء نقش و ساختار شهر و توانمندیهای اقتصادی و اجتماعی موثر است.کشورهای آفریقایی، به دلیل پایین بودن سطح اقتصادی و مسائل سیاسی حاکم بر آنها، توان کمتری برای توسعه نقش بینالمللی و جهانی دارند و پتانسیل و بستر مناسبی برای بوجود آوردن فضاهای جمعی ندارند. ولی این کشورها با برگزاری میزبانی اتفاقات مهم ورزشی از جمله جام جهانی سعی در ارتقا جلب اقبال جهانی دارند، شهرهای نظیر کن که در آن فستیوال سینمایی برگزار میشود و یا هالیوود و یا شهر ژنو سوییس که از لحاظ اجتماعی و سیاسی نقش جهانی به عهده گرفتهاند، پتانسیل فراوانی جهت ایجاد فضاهای جمعی فراهم نمودهاند، جنبههای تاریخی شهرهای جهان مانند روم، آتن و... که نظیر آنها در ایران ما که یکی از قدیمیترین تمدنهای جهان است، نیز کم نمی باشد، خود میتواند توانمندی شهر را برای بوجود آوردن فضاهای جمعی بالا ببرد. مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، تاریخی،فرهنگی، جغرافیایی و. ..حاکم بر شهر عوامل موثری در شکلگیری فضاهای جمعی بشمار میآید که شناخت آنها برای شکل دادن فضاهای جمعی ضروری است. د: بستر شهر بستر شهر که مجموعهای از فعالیتها، عملکردها را در کالبد و منظر خود دارد و تأثیر بسزایی در شکل گیری فضاهای جمعی ایفا مینماید، در رابطه با فعالیتهای انجام گرفته در فضاهای جمعی و همچنین مطلوبیت فضای جمعی در جذب انسانها به فضا و تضمین پایداری آن فضا نقش مهمی بر عهده دارد. عملکردها و فعالیتها که در فضای جمعی بر اثرتعاملات اجتماعی شکل گرفتهاند، خود به ارتقا تعاملات اجتماعی فضای جمعی تأثیر میگذارند. به عبارت دیگر الگوی عملکردها و فعالیتهای اجتماعی که حاصل نظام تعاملی میان اجتماع و فرهنگ جامعه است موجب میشود اين فضاها بيش از هر فضاي ديگري عرصة اعمال متقابل اجتماعي و هنجارها و موازين و ارزشهاي اجتماعي- فرهنگي شود که نيازمند منطقگرايي در رفتار، كنترل اجتماعي، مشاركت مردمي است و بيش از هرچیز، عرصه آزادي بیان، تكثر، گوناگوني، تنوع، هماهنگي و خويشتن داري اجتماعي است كه تماماً از پارامترهاي انديشة اجتماعي در ظهور فضاي شهري محسوب میشوند. عامل دیگر در بستر شهر که بر فضاهای شهری تأثیر میگذارد، مطلوبیت فضای شهری است، وجود فضاهایی با منظر شهری مناسب و مبلمان شهری و عناصرطبیعی مانند آب و درخت که در فرهنگ ما ریشه دارد و استفاده از دستاوردهای تکنولوژی روز مانند دیوارها و پانلهای دینامیکی و حتی مجازی بوسیله نورپردازی، آبنما و... موجب مطلوبیت فضا، تاکید بصری و امکان ایجاد حس مشترک بین افراد میشود، بطور مثال در ساعتی مشخص همه افراد واقع در پارک ملت کنار دریاچه میایستند و به رقص آب همراه با موسیقی توجه میکنند و یا در مسیر بام تهران منظر شهر تهران را نظارهگر هستند، بدون آنکه هدف خرید از مغازه تجاری و یا رفتن به جایی مشخص را داشته باشند. این فضاها، فضای پرسه زدن انسانها و گذران اوقات فراغت میباشد. بنابراین ساخت و اجرای اینچنین فضاهایی خود عاملی جهت افزایش تعاملات اجتماعی و ارتقاء مناسبات انسانی و به تبع آن افزایش پایداری فضای جمعی میشود، هر چه این نمونههای موفق بیشتر گردند حس نیاز به این فضاها در شهروندان نیز افزایش مییابد. بنابراین بستر شهر به عنوان زمینهای مناسب برای بروز و ظهور انواع فعالیتها و عملکردهای گوناگون و متنوع میباشد. 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120450 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۳ بررسی تأثیر عوامل شکل گیری فضاهای جمعی در فضاهای جمعی شهر تهران فضاهای شهری بدلیل جوانب فیزیکی و کالبدی خود، نوعی فضای نمادین، اداراکی، مادی و حقیقی است که با شهر و کالبد شهر پیوندی عمیق دارد. بنابراین یک فضای شهری، فضایی است که عنصری هویت بخش از یک شهر تلقی میشود؛ بطوریکه اغلب شهرهای بزرگ را میتوان بواسطه فضاهای شهری آن بازشناخت. فضاهای شهری که بر اساس قواعد زیبایی شناسی شکل گرفته و در کل سیما و ظاهری زیبا به منطقه تحت نفوذ خویش میدهند، میتوانند بعنوان عناصر کلیدی و محورهای توسعه یک شهر مد نظر قرار گیرند و یا بعنوان عنصری مونومانتال از یک شهر بر منظر و سیمای شهر تاثیرگذار باشند. در ابتدای این بخش چند سؤال، نمایندة نوع نگاه از فضای جمعی تهران میباشد: 1ـ پتانسیل وجود فضای جمعی در فضاهای شهری امروز ما چه حد است؟ 2ـ اگر پتانسیل این فضاها وجود ندارد آیا مقایسه حضور این فضاها در دورههای تاریخی بین ایران و شهرهای اروپا در همان دوره و قیاس این مطلب با شرایط کنونی در ایران و اروپا نیاز به ایجاد این پتانسیل را در ما ایجاد نمینماید؟ 3ـ عدم حضور این فضاها نشان دهندة حرکت فرهنگ شهرنشینی به چه سمتی است؟ 4ـ عدم حضور این فضاها آیا نشان دهندة عدم احتیاج مردم به این فضاها است؟ 5ـ هویت بخشی این فضاها به فضاهای جمعی یک شهر تا چه حد در پیشرفت و ارتقاء فرهنگی یک جامعه مؤثر است؟ با توجه به بررسی عوامل موثر در شکلگیری فضاهای جمعی در بخش قبلی، در این قسمت این عوامل را در فضاهای جمعی شهر تهران بررسی کرده و در نهایت توصیههایی برای بهبود فضاهای جمعی پایتخت ارائه میشود. حقوق شهروندی الف: ایجاد حس امنیت و آرامش ذهنی برای شهروندان و احترام به ارزشهای انسانی: مردم از اينكه در كنار همشهريان خود هستند، لذت ميبرند. در نتیجه به مرور فرهنگ جمعی برای استفاده از فضایی جمعی را مییابند و مسئولان باید به مردم جامعه به اندازة حضور در يك فضاي همگاني و زندگي مسالمتآميز براي ساعاتي از روز اعتماد کنند و از گردهماييهاي سالم در شهر واهمه ای نداشته باشند. شهر بستری برای تعاملات اجتماعی شهروندان میباشد. بنابراین یکی از عوامل پایداری شهر وجود این تعاملات اجتماعی در بستر شهر است این تعاملات اجتماعی، بدلیل آنکه انسان علاقه به زیست جمعی دارد بوجود میآید ولی در صورتی که به ارزشها و علایق انسان پاسخ داده نشود و یا محترم شمرده نشود، موجبات دلسردی و سرخوردگی برای حضور در فضاهای عمومی برای شهروندان فراهم شده و انزوا اتفاق میافتد. مثلا آزادی تعاملات جنس مذکر و مونث، برگزاری همایش، گردهمایی و.. به طور کلی تا زمانی که معضلاتی برای جامعه فراهم نکند دلیلی برای محدودیت آنها وجود ندارد. ترس از گردهماییها و ایجاد محافل سرزنده غیر مذهبی بدلیل ترس از نتیجه آن و از پیش قضاوت کردن و بدلیل عدم تجربه برگزاری اینچنین گردهماییها و تجربههای تلخ گذشته از چنین رویدادهایی که موجب اغتشاش و جنجال شده است، مانع شکلگیری آن میشود. بطور مثال جنب و جوشهای ایجاد شده قبل از انتخابات منجر به وجود آمدن فضاهای جمعی خودجوش گردید، ولی به دلیل آنکه بدعتی نو در رابطه با انتخابات بوده از کنترل خارج شده و منجر به اغتشاش گردید. مواردی مانند بسته شدن تمامی پارکها، فضاهای جمعی و. ..پس از ساعت 24 که موجب میشود زندگی شبانه در شهر تهران از بین رفته و هیچ فردی جرات پرسه زدن در شهر را بخود ندهد. احساس ترس از تذکرات و برخوردهای بسیار در جامعه، عدم مجوز برای برگزاری یک کنسرت رو باز،حرکت فرهنگی، سینمایی و ورزش، و... سبب شده است که جذب شهروندان برای حضور در این محافل با دلسردی آنها جایگزین شود. کاهش تماشاگران سینما، ورزشگاهها، تئاتر و.. نشان دنده این موضوع است و اکثرا در معدود گردهماییهایی که ریشه مذهبی دارد و به احترام ساحت ائمه معصوم که خود باعث امنیت گشته، مردم در کنار هم جمع میشوند. ب: در نظر گرفتن زمانی بعنوان زمان اوقات فراغت برای شهروندان اوقات فراغت یکی از چهار رکن اصلی زندگی انسان بوده ( کار، سلامت، استراحت و اوقات فراغت) که در زندگی انسان نقش مهمی را ایفا میکند. حال اگر زمان استراحت و سلامت را برای عموم مردم یکسان تصور کنیم مشاهده میشود که زمان باقیمانده در شهر تهران بگونهای به کار اختصاص پیدا کرده است. ترافیک شهر تهران و زمانهای صرف شده در این ترافیک که حتی میتواند بخش پنجم زندگی شهروند تهرانی را در بر بگیرد از یک سو و از سوی دیگر با مروری بر خاطرات پدرها و مادرها در تهران، این موضوع مشخص میشود که با درآمد ناچیز آن زمان امرار معاش به طور مناسب صورت میگرفت و حتی امکان پساندازی برای آینده نیز وجود داشته که در زمان حال با کار مضاعف هم درآمد کافی جهت تامین معاش وجود ندارد. بنابر این افراد شاغل در این شهر بندرت زمانی برای اوقات فراغت پیدا میکنند و در اغلب فضاهای جمعی شهر افراد زیر 15 سال و یا بالای 65 سال مشاهده میشود که مشغله کاری ندارند و تنها در روزهای تعطیلی و یا در تابستان میتوان شاغلین و دانشجویان را در این محیطها مشاهده کرد. در حالی که در کشورهای توسعه یافته دنیا، تعادلی بین هزینه و درآمد شهروند وجود داشته و همچنین دولت تعطیلات مشخصی را برای کارمندان در زمان مشخص با هزینه مشخص اعلام میدارد وامکان استفاده از اوقات فراغت را برای شهروندان فراهم میکند تا با تجدید انرژی آنها راندمان کاری خود را افزایش دهد. 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120450 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۳ اقتضا و نیازهای شهروند بر اساس توانمندی متوسط جامعه الف: فضایی برای پرسه زدن فرض كنيد در جامعة امروزي، شما در بخشي از فضاهايي قرار ميگيريد كه ضمن تجربة همگاني از آن فضا تعامل با افرادي داريد كه فقط در اين فضا با شما برخورد مينمايند و شما بدون هدف تجاري و اداري و مذهبي در اين فضا قرار گرفتهايد. به عنوان مثال شما تصور كنيد كه در ميدان تجريش حضور دارید. شما به غير از اينكه مقاصد تجاري داشته باشيد و يا به دنبال ايستگاه تاكسي و اتوبوس باشيد در اين فضا با يك پرسپكتيو مناسب به سمت كوههاي شمال تهران قرار گرفتهايد. حركت سواره در اين فضا قطع شده است و شما به عنوان يك محيط تفريحي با در كنار داشتن امامزاده صالح به عنوان ركن مذهبي و بازارچة سنتي تجريش با شيب دامنه کوههای البرز فضای مناسبی را حس میکنید. اگر به خوبي اين مسأله فرض شود شما به غير از اهداف تجاري و مذهبي و دسترسي با قرارگيري در يك محيط باز و تعامل و همصحبتي با همشهريان خود از يك محيط رايگان جهت نشستن و تفريح دسته جمعي به همراه تمام كساني كه همچون شما از حضور در اين محيط لذت ميبرند، استفاده ميكنيد. در واقع شما در اين فضاي توصيف شده به همراه تمام خصوصيات يك عنصر فرهنگي حاصل از تعامل افراد داريد و از يك طرف هديهاي به عنوان منظر مناسب شهري ياري رسان شما از بعد زيبائي شناختي خواهد بود و فضا به تنهایی عامل کشش میباشد. بطور مثال دریا به خودی خود کشش و جاذبه ایجاد میکند بدون آنکه فعالیتی در کنار آن باشد و موجب ایجاد فضای جمعی میشود. حرکت در مسیر بام تهران و دیدن منظره شهر تنها به عنوان یک فضای پرسه زدن زیباست و نمونههای چهار باغ اصفهان، پیاده راه بلوار چمران شیراز و... فضاهایی هستند که به تنهایی موجب سر زندگی مردم میشود. به دليل كم بودن چنين فضاهايي، فعالیتهایی مانند ماشین سواری در خیابان ایران شهر، خوردن غذا در رستورانهای شیک و..، ویراژ دادن با موتور در میان پیادهروها به عنوان نوعی گذران اوقات فراغت بشمار ميآیند. ب: دردسترس بودن و قابل استفاده بودن فضای جمعی برای عموم مردم دسترسی مناسب و مقیاس و کیفیت مناسب فضاهای جمعی تأثیر بسزایی در پایداری آن دارد، بطوریکه بازار تهران قبل از احداث مترو دارای دسترسی نامناسبی بوده و بنابراین رونق کمی داشت و با ایجاد مترو، رنسانسی در بازار تهران اتفاق افتاد تا جایی که شهروند از هر نقطه شهر برای خرید میتوانند به آنجا برود. در دسترس نبودن و کمبود فضاهای جمعی با کیفیت مناسب شهری موجب میشود که حضور شهروندان در فضاهای جمعی تهران کمرنگ گردد. به عنوان مثال دوستان با هم قرار میگذارند آخر هفته به فرحزاد بروند. بنابراین فرحزاد فضایی در شهر تهران محسوب میشود که برنامه آن از یک هفته قبل میبایست تنظیم گردد. در صورتی که در شهرهای کوچک اروپا به دلیل کثرت وجود فضاهای جمعی با کیفیت مناسب بین تعیین قرار و محل قرار، زمانی کوتاهی صرف میشود. از طرفی وجود فضاهای جمعی که صرف هزینه در آنها برای عمده شهروندان در طبقات متوسط شهر میسر نيست(مانند قیمت بلیط کنسرت50 هزار تومان و یا بلیط تئاتر 15 هزار تومان که حدود یک ششم حقوق یک ماه بسیاری از خانوادهها است)، موجب میشود اکثر شهروندان تهرانی حتی یکبار هم به کنسرت و یا تئاتر نرفته باشند و اين جای تامل دارد. تک بعدی بودن فعالیت فضای جمعی و اختصاص داشتن آن برای استفاده عده خاصی از افراد نمیتواند موجب پایداری فضای جمعی تلقی شود. پارک نهج البلاغه که به تازگی در غرب تهران افتتاح شده است، به دلیل نداشتن فضاي كافي برای جذب خانوادهها، پاتوق پسرهای جوان و خانواده و یا دختران جوان نمیتواند از آن استفاده بهینه کنند. فضای جمعی میبایست همه طبقات عموم جامعه را برای تعاملات اجتماعی جلب کند. ج: توجه به فرهنگ و هویت شهروند قوانين حاكم بر روابط فرهنگي مردمان يك جامعه را در خود به نمايش ميگذارد. فرهنگ در اشياء، اشكال، ترسيمات، ابزار و محيط فيزيكي ظاهر ميشود و فضای جمعی را بوجود میآورد( آمفي تئاترها و مجالس سنا در يونان و معماري هلني که نمونة بارزي از فضاهاي همراه و همگون با فرهنگ یونانی است و نشان ميدهد كه مشورت و شورا جزء لاينفكي از اين فرهنگ است). فضای جمعی موفق، میبایست با فرهنگ، تاریخ، هویت و یا واقعه و رویدادی در ارتباط تنگاتنگ باشد. به عبارت دیگر فضاهای جمعی در صورت ایجاد و یا داشتن یک خاطره میتواند برای مردم تعلق خاطر ایجاد کند. در سطحیترین برآیند آن میتوان مطمئن بود مردم از این فضاها به اندازة تعلق خاطری که دارند محافظت مینمایند. چه از روح فضا و چه از کالبد آن. خاطره جمعي سبب میشود که همة مردم در ساعتي شايد بتوانند از پيروزي و یا باخت تیمشان در يك مسابقه فوتبال در كنار هم لذت ببرند و يا غمگين شوند و يك فيلم غرورآفرين در كنار هم ببينند. با چنين شرايطي در كشورهاي اروپايي حتي اگر صاحب مغازه بخواهد شغل خود را به فروش لوازم يدكي ماشين تغيير دهد، ازجانب دولت با منع قانوني مواجه ميشود. ولي آيا در جامعه ما نيز به چنین مسئله ظريف و مهمي اهميت داده ميشود. 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120450 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۳ توانمندی و پتانسیل شهر الف: تبلیغ و ترویج فضاهای جمعی، تمدن، فرهنگ در شهر تهران عملا تبلیغاتی جهت جذب شهروندان و حضور آنها در فضاهای جمعی صورت نمیگیرد و یا این کار بندرت و ناقص انجام میشود. هر شهروند تهرانی از فضاهای جمعی شیراز اصفهان و شمال ایران اطلاعات بیشتری نسبت به تهران دارد و وقتی با تبلیغات ساده تلويزیونی در خصوص پیادهروی همگانی، سیل عظیمی از مردم برای پیاده روی میآیند. چرا چنین تبلیغاتی در خصوص فضای جمعی و ترغیب استفاده کننده از آنها صورت نمیگیرد؟ چرا در روزهای خاصی از سال برنامه برای دعوت از مردم برای حضور در فضای عمومی در جهت بیشتر کردن تعاملات شهروندان صورت نمیگیرد؟ مثلا در نانسی فرانسه یک روز در سال را به جشنواره پنیر اختصاص میدهند و یا در پاریس کالاهای دسته دوم در فضاهایی از شهر قبل از سال نو به نمایش در میآید و یا جشنواره گل در هلند و یا مراسم گاو بازی در مادرید و...آیا نمیتوان در روزهای خاصی که نیاز به مناسبت خاصی هم نباشد و مردم فارغ از کار باشند، برنامههای خاصی برای حضور مردم ترتیب داد. به عنوان مثال جمعه آخرين هفته ماه رمضان به روز قدس یا جمعه آخر هفته سال به روز نیکوکاری اختصاص دارد که در کشورمان اجرا میشود. چنين مناسبتهايي را ميتوان توسعه داد. جمعهای را به پوشیدن لباس محلی توسط شهروندان (کشور ما دارای قومیتهای متعدد میباشد)، جمعهای به نمایش لوازم دسته دوم خانگی، جمعهای را به نمایشهای خیابانی میتوان اختصاص داد و جمعه آخر سال مثلا ویژه پوشیدن لباس عمو نوروز حاجی فیروز و...باشد تا ضمن احیاء فرهنگی که روز به روز در حال ازبین رفتن است، فرصت بیشتری برای تعامل بیشتر شهروندان عرضه شود. ب: مشخص کردن نیازهای یک شهر امروزی تهران در چشماندار طرح جامع به عنوان پایتخت جهان اسلام معرفی شده است. بنابر این نقشی که برای پایتحت ایران متصور شده است مقیاس بینالمللی و جهانی پیدا میکند. حال آیا میخواهیم در تهران فضای جمعی در مقیاس بینالمللی داشته باشیم یا آنکه فضاهای جمعی در مقیاس شهروندان شهرمان پاسخگو باشند، باید ظرفیتهای گردهمایی نمایشگاهها فستیوالها، مسابقات المپیک و... در مقیاس جهانی بررسی شود. به دلیل ویژگیهای فرهنگی و مذهبی ما نمیتوانیم نیازهای توریستها را تامین کنیم، ولی چرا کشورهای مسلمان دیگر مانند قطر، اندونزی، مالزی، ترکیه و.. قادر به برگزاری این گردهماییها هستند. شاید عدم وجود زیر ساختهای مناسب برای برگزاری چنین مراسمی مانع برگزاری این همایشها در تهران میشود. شهر لندن، ریو دوژانیرو، پکن طرح جامع خود را بر اساس المپیک طراحی میکنند و یا کشور آفریقای جنوبی با آنکه مشکلات بهداشتی و آموزشی در آن بیداد میکند، سرمایه هنگفتی را برای برگزاری جام جهانی میپردازد و.. اگر بخواهیم فضاهای جمعی در مقیاس جهانی و بینالمللی ایجاد کنیم که باعث جذب توریست شود، میبایست نیازهای آنها را شناخته و در جهت بر طرف کردن آن قدم برداریم. با توجه به شرایط فرهنگی، ما در همه جنبهها نمیتوانیم فضای جمعی را تقویت کنیم، ولی با این حال چرا تمدن ایران که با توجه به اسناد و مدارک یکی از قدیمیترین تمدنهای زنده در جهان میباشد-3300 سال قبل از میلاد- نمیتواند به درستی عرضه شود. درحالیکه مهمترین عامل توریستی ما بشمار میآید. باید اذعان داشت در صورت عدم ایجاد چنین فضاهای بینالمللی، حداکثر کارکرد فضای جمعی ما در مقیاس شهروندان شهرمان خواهد بود و آیا جز این است که تداوم چنین برنامههایی موجب آشنایی و تعامل هر چه بیشتر شهروندان با اعتقادات مذهبی و فرهنگی خود است؟ 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120450 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۳ بستر شهر الف: مقیاس فعالیتها، تنوع فعالیتها فضای جمعی معمولا دارای یک فعالیت و نقش اصلی و تعدادی فعالیت و نقش تبعی است که موجب پایداری نقش اصلی آن میشود و میبایست فعالیتهای مذکور بر اساس نقش فضای جمعی در ارتباط با شهر بوجود آید. بطور مثال خیابان ولیعصر در مقیاس شهر و حتی استان نقش ایفا میکند. بنابراین فعالیتها و فضاهای شکل گرفته در آن نیز میبایست در جهت این نقش باشند و درصورت توجه به این محورها و کانونها و تحقق نقش و مقیاس هر یک، ساختار شهر شکل خواهد گرفت. بطور مثال پارک ملت و پارک ساعی هر دو نقش پارک شهری را ایفا میکنند، ولی وجود فعالیتهایی مانند سینما، اغذیه فروشیهای خیابان ولیعصر و یا برگزاری مراسم موسیقی و رقص آب که به نوعی فعالیتهای تبعی و فرعی پارک ملت میباشند، موجب زندهتر و فعالتر شدن مجموعه پارک ملت نسبت به پارک ساعی شده است. ایجاد برخی از فضاها به دلایل مختلف در کشور ما مقدور نیست، ولی خوردن اغذیه که یکی از ملزومات زندگی بشمار میرود محدودیت نداشته و میتواند کمبود برخی فعالیتها را نیز جبران کند. بعنوان مثال رستورانهای زنجیرهای مختلف میتوانند به عنوان فعالیتهای فرعی در فضاهای شهری نقش مهمی را ایفا کنند. ب مطلوبیت منظر و کالبد فضای شهری انسان برای تعدیل فضای سنگین شهر نیاز به طبیعت دارد، عناصر طبیعی نظیر آب و درخت در فرهنگ ما ریشه داشته، به گونهای که فضاهایی مانند پارکهای جمشیدیه، درکه و دربند از پارکهایی مثل ساعی و پارک رازی که فضاهای مصنوعی زیادی دارند، برای شهروند ایرانی دلپذیرتر است. شاید فضاهایی مانند میدان سیینای ایتالیا که دارای فضای سبز و آب نیست در فرهنگ ایرانی فضای جمعی کارآمدی محسوب نشود. تأثیر وجود مبلمان شهری در فضاهای جمعی جهت حضور شهروندان امری بدیهی است، بگونهای که مبلمان شهری را ميتوان یکی از عناصر اصلی فضای جمعی دانست، اما مبلمان شهری بايد بگونهای قرار گیرد که محور فضای جمعی نشود و یا تعاملات اجتماعی را تحت شعاع خود قرارنداده وکاهش ندهد. اخیرا با پيشرفت تكنولوژي، دولت در بعضي ميدانها تلويزيونهايي مخصوص مردم شهر قرار داده شده كه شايد نمود ديگري از فضاي جمعی باشد، ولي در اين فضاي جمعی همه چيز حول محور برنامة پخش شده ميچرخد و فضاي معماري تحت تأثير قرار ميگيرد. با پیشرفت تکنولوژی و استفاده از مضامین مثل دیوارها و پانلهای دینامیک و حتی مجازی بوسیلة نورپردازی، دود و استفاده از مبلمان شهری با هدف خوانایی و روانی عملکردها میتوان فضاهای واقعی و مجازی را برای جذب و دعوت شهروندان ساخت بطوریکه استفاده از عناصر صفحه، نقطه و خط در محور بلوار چمران شیراز فضاهای جمعی متعددی را ایجاد کرده است که این فضاها در شهر تهران بسیار اندک میباشد. همچنین در نهایت عناصر و مبلمانهای شهری با شناخت تاریخ محیط میتواند تأثیر مثبتی در ارتقائ فضای جمعی داشته باشد. شناخت تاریخ خیابان ولیعصر، انقلاب، لاله زار و... در طراحی و نوع و شکل مبلمانهای شهری آن تأثیر بسزایی دارد، مانند کاری که در شهر برسی فرانسه صورت گرفته و طراحی شهری فضاهای جمعی آن تحت تأثیر هویت و تاریخ آن قرار گرفته است. 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120450 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۳ نتیجهگیری( توصیههایی برای بهبود فضاهای جمعی پایتخت) با توجه به موضوعات مطرح شده در این بخش توصیههایی جهت بهبود وضعیت کنونی فضاهای جمعی ارائه میشود که برخی از مهمترین آنها عبارتند از: حقوق شهروندی حاکم بر جامعه میبایست به سمتی سوق پیدا کند که شهروندان از زندگی در بستر شهر و فضاهای جمعی لذت ببرند و احساس کنند که به ارزش انسانی احترام گذاشته میشود و حس اعتماد را در شهروندان بوجود آورد. فضاهای جمعی بر اساس پاسخ دادن به بخش وسیعی از جامعه شکل بگیرد. تعادلی بین هزینه صرف شده و امکانات مورد استفاده درفضاهای جمعی وجود داشته باشد توجه به پتانسیلها و نقش و توانمندی شهر در مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، تاریخی،فرهنگی، جغرافیایی و. .. مسئولان به اندازة حضور در يك فضاي همگاني و زندگي مسالمتآميز براي ساعاتي از روز اعتماد کنند و از گردهماييهاي سالم در شهر واهمهای نداشته باشند. بر طرف شدن معضلات ترافیک شهر تهران سیاستهایی جهت ایجاد تعادل بین هزینه و درآمد برای تامین زمان اوقات فراغت برای عموم مردم اعلان گردد. دسترسیهای آسان و سریع عموم مردم به فضای پیاده با درنظر گرفتن حرکت سریع و آسان معلولین، سالمندان و کودکان و. .. حق پیشه برای افرادی که در فضاهای جمعی حضور دارند، تعیین شود تا فعالیتهای فضاهای جمعی دستخوش تغییر نشود تبلیغ و ترویج حضور مردم به حضور در فضاهای جمعی به خصوص از طریق رسانههای جمعی افزایش یابد. در روزهای خاصی از سال برنامههایی برای حضور مردم در فضای عمومی به منظور افزایش تعاملات شهروندان تدارک دیده شود. بهرهگیری از ظرفیت تمدن ایرانی جهت شکل گرفتن فضاهی جمعی در مقیاس بینالمللی صورت پذیرد. افزایش ظرفیت و اصلاح زیر ساخت شهر به منظور برگزاری گردهمایی نمایشگاهها، فستیوالها، مسابقات المپیک و... در مقیاس آسیایی و جهانی بهرهگیری از فضاهای چند منظوره که دارای یک فعالیت اصلی و تعدادی فعالیت تبعی بوده و میتواند موجب تنوعهای لازم باشد. ایجاد فضاهایی که بدون بهانه خرید و زیارت و... کشش و جاذبه داشته و فضایی برای پرسه زدن بشمار آیند. ایجاد انگیزه در مردم برای حضور در فضاهای مختلف، بنابراین لزوم ایجاد انگیزه هایی مانند حضور موفق اتفاقی، مذهبی، انگیزه تجاری و انگیزههای بصری، رویداد تاریخی و. .مشخص میشود. فضای سبز مناسب با درنظر گرفتن وسعت دید مورد نیاز. امکان حضور انسانهایی با عقاید و طبقات مختلف بدون اینکه این تفاوت به صورت عینی دیده شود و یا فضا مخصوص افراد خاصی گردد. ارتباط مناسب عملکردهای کلان با محیط فضای جمعی که واسط این عملکردهاست. ایجاد عملکردهای مخصوص این فضاها مثل خانه فرهنگ و یا آمفی تئاتر روباز و. .... توجه به تأکید بصری و امکان ایجاد حس مشترک بصری بین افراد استفاده کننده. بازنگری در مکانیابی و ساخت فضاهای جمعی از مقیاس شهری تا محلی امکان بالقوهای است که با توجه به خاستگاه اجتماعی– فرهنگی جامعه ایرانی میتواند نقش خود را در رفع دشواریهای توسعه پایدار از حیث پایداری اجتماعی و تداوم مدنی آن بالفعل کند. مطلوبیت فضای شهری وجود فضاهایی با منظر شهری مناسب و دارای مبلمان شهری و عناصری مانند آب و درخت و استفاده از دستاوردهای تکنولوژی روز مانند دیوارها و پانلهای دینامیکی و حتی مجازی بوسیله نورپردازی، آبنما و... فهرست منابع مدنی پور، علی، "طراحی فضای شهری (نگرشی بر فرآیندی اجتماعی و مکانی)"، شرکت پردازش و برنامهریزی شهری، تابستان 1384. توسلی، محمود، " طراحی فضاهای شهری"، مرکز مطالعات و تحقیقات معماری و شهرسازی ایران، 1376. پارسی، حمیدرضا، "چارچوب نظری محتوای فضای شهری"، هنرهای زیبا، شماره 42. شواي، فرانسوا، (1375)، شهرسازي از تخيل تا واقعيت، ترجمة سيد محسن حبيبي، تهران، انتشارات دانشگاه تهران. Castelles، Manuel، (1977)، The Urban Question، Cambridge، The MIT Press. Choay، F، (1969)، Urbanism and Semiology: in Meaning in Architecture by charles Jencks، London، John Wiley publisher. Colquhoun، Alqn، (1985)، ON Modern and Post-Modern، In Architecture Critism Ideology، by Joan Ockman، Princeton Architectural Press، Princeton، New jersey، USA. منبع: سازمان زیباسازی شهر تهران 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده