مجید بهره مند 43111 اشتراک گذاری ارسال شده در ۱۱ مهر، ۱۳۹۳ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام گشت و گذار در کاخ سلطان سلیمان ایران مطلب : اگر دوست داشته باشید، میتوانید سفرتان را با بازدید از مسجد سلیمانیه، یعنی مقبره سلطان سلیمان و همسرش، خرمسلطان آغاز کنید. این مسجد، یکی از آثار برجسته هنر معماری عثمانیها ست که در قرن ۱۶ میلادی به دست معمار معروف عثمانی - معمار سینان- برای سلطان سلیمان ساخته شد. این مسجد، بالای تپهای در بخش قدیمی شهر و بالای گلدن هورن قرار دارد. مقبره سلطان و زنش هم در محوطه مسجد واقع شده. سلیمانیه، بزرگترین مسجد استانبول است اما شکوه امپراتوری عثمانی در زمان سلطان سلیمان را در کاخ توپکاپی به تصویر کشیدهاند. توپکاپی، اولین کاخ عثمانی است که بعد از فتح بزرگ امپراتوری، در قرن ۱۵ میلادی به دستور سلطان محمد دوم ساخته شد. سلطانهای عثمانی برای مدت ۴۰۰ سال در توپکاپی زندگی کردند. در اوج دوران شکوفایی، ۸ تا ۱۰ هزار نفر در این کاخ زندگی میکردند که بیشترشان سربازهای پیاده نظام بودند. در سال ۱۹۲۴ این کاخ تبدیل به موزه شد و حالا یکی از پربازدیدترین موزههای جهان محسوب میشود. دیدنیترین تالارهای توپکاپی؛ خزانهداری، آثار مذهبی اسلامی، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لباسهای سلطانها، دیوان، حرم، آشپزخانهها و سالن ظروف چینیاند. خرم سلطان که در ۱۵ آوریل ۱۵۵۸ درگذشت، در توربهای (آرامگاه گنبدیشکل) زینتشده با نفیسترین کاشیهای ایزنیک که طرحی از باغهای بهشت روی آنها نقش بسته است، دفن شد. آرامگاه او در نزدیکی آرامگاه مجزای سلطان سلیمان، در مسجد سلیمانیه قرار دارد. بلیت ورودی توپکاپی ۲۰ لیر است و همه روزه از ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر میتوان از آن بازدید کرد.کاخ ابراهیم پاشا هم در نزدیکی کاخ توپ کاپی تحت تعمیر بوده و فعلا تعطیل است. علاوه بر اینها چهار مدرسه دینی، یک مدرسه طب، یک کاروانسرا، حمام ترکی، آشپزخانه و آسایشگاهی برای فقرا در این مجموعه به چشم می خورد. دیزنی لند به سبک ترکی Vialand برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام اگر میخواهید هیجان سفرتان را به ترکیه چند برابر کنید، ویالند را در فهرست مهمترین مکانهایی که باید به آنجا سر بزنید، قرار دهید. ویالند یک دیزنیلند به سبک استانبول است؛ در این پارک انواع سرگرمیها، از ماجراجویی و بازیهای مهیج تا تاریخنوردی یکجا جمع شدهاند. بچه یا بزرگسال فرقی نمیکند؛ در ویالند برای هر سن و سلیقهای یک تفریح هیجانانگیز پیدا میشود. غیر از اینها یک رستوران خوب، سینمای 5بعدی و مرکز خرید هم دارد. ورودی ویالند 55 لیر برای بزرگسالان و 45 لیر برای بچهها است، اما ورود برای کودکان زیر شش سال رایگان است. بازدید از تونل زیبای ماهیها Istanbul Aquarium برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بزرگترین آکواریوم اروپا در استانبول طرفداران بیاندازهای دارد.این آکواریوم که در سال ۲۰۰۳ ساخته شده است ،از لحاظ اندازه و تنوع، یکی از بهترین آکواریومهای دنیا به شمار میرود. این مجموعه در مساحت ۲۲هزار مترمربع واقع شده و از ۶۲ تانک آب، ۱۵۰۰ گونه و در کل ۱۵هزار موجود زنده برخوردارست. تونل زیبا و چشمگیر آن، امکان ملاقات از نوع خیلی نزدیک را با جانوران آبزی به بازدیدکنندگان میدهد. در این آکواریوم علاوه بر جانداران دریایی از آبهای شور و شیرین و ماهیهای اقیانوسی، ماهیهای تروپیکال ، پنج نوع کوسه ماهی و نهنگ مختلف و نیز ارفوز که در معرض انقراض است، وجود دارد، این مجموعه سوغاتفروشی، کافه تریا، رستوران، پارکینگ و البته سینمایی پنج بعدی هم دارد. ورودی این آکواریوم ۲۹ لیر است و بازدید برای عموم هر روز از ساعت 10صبح تا ۱۹:۰۰ بعدازظهر آزاد است. بیوک آدا را از قلم نیندازید برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بیوک آدا، بین مسافران استانبول کم اسم و رسم ندارد. بزرگترین و زیباترین جزیره مجموعه جزیرههای پرینس (Prince Islands)است. در بیوکآدا، رفت و آمد ماشین ممنوع است و همه از دوچرخه و کالسکه برای رفت و آمد استفاده می کنند. در این جزیره خوش آب و هوا که تفرجگاه پولدارهای استانبول است، بیشتر بخشهای سریال معروف لامیا هم فیلمبرداری شده که مسافران میتوانند در کوچهپسکوچههای سرسبز بیوکآدا قدم بزنند و در کافهها و رستورانهای لب ساحل چیزی سفارش بدهند و از همه بهتر، دوچرخه یا درشکه کرایه کنند و چرخی در جزیره بزنند. قایقهای تفریحی تندرو که مسافران را به جزیرههای پرینس (Prince Islands) میبرند، از اسکله کاباتاش در بخش اروپایی و اسکلههای کادیکوی، بوستانچی، مالتپه و کارتال در بخش آسیایی حرکت میکنند. ایستگاه بوستانچی نه تنها پررفتوآمدترین اسکله بخش آسیایی است، که قایقهای اختصاصی جمع و جوری هم برای کرایه دارد. هزینه بلیت دوسره برای هر نفر، 10 لیره است. موزهای با 16000 نوع مو Museum برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام درترکیه موزهای هست بهنام موزه مو که داستان این موزه به سالها قبل بازمیگردد. یعنی زمانی که گالیپ کورکاسو، کوزهگر مشهور ترکیه در سال ۱۹۷۹ شروع به جمعآوری موهای خانمها میکند. تاریخ پیدایش این موزهعجیب و غریب رقم میخورد. هدف او از جمع آوری موها این بود که مردم در کلاسهای کوزهگری او شرکت کنند. به همین خاطر شروع به جمع آوری موهای زنان کشور خود و سایر کشورها میکند. گالیپ بیش از ۱۶هزار موی مختلف از زنان دنیا جمعآوری کرد و با این کار، توانست نام خود را در کتاب رکورددارها ثبت کند. شما میتوانید مجموعه ای از موهای زنان دنیا را در این موزه ببینید. پارک دلفینها در استانبول Aqualand پارک آبی دلفین در استانبول در منطقه باغچه شهیر استانبول قرار دارد. در این پارک علاوه بر استخر بزرگ، استخر کودکان، سرسرههای آبی و رستوران و کافه تریاهای مختلف، دلفین زیبایی به نام یونس نیز نگهداری میشود. علاقهمندان میتوانند هر روز به تماشای حرکات زیبای این دلفین بنشینند. به علاه بچهها اگر مایل باشند میتوانند با این دلفین در استخر شنا کنند یا عکس بگیرند. اگر در طول اقامت خود در شهر استانبول مایل به گذراندن وقت در پارک آبی استانبول باشید، پیشنهاد میکنیم سری به پارک آبی دلفین بزنید. همچنین خانه دلفینهای استانبول، بزرگترین مجموعه مسقف نگهداری از دلفینها در اروپاست که در سال ۲۰۰۸ تاسیس شد. ورودی این مجموعه 25 لیر است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لوکیشن سریال عشق ممنوع Bosfor با کشتی که از تنگه «بسفر» در قسمت آسیایی استانبول بگذرید، کاخها و عمارتهای بسیار زیبایی در ساحل ردیف شدهاند. در این منطقه هم خانه نور و مهند در سریال نور از روی کشتی در جنوب پل معلق قابل مشاهده است و هم خانه تاریخی متعلق به رحمی کوچ، میلیونر ترکی که سریال «عشق ممنوع» را در آن فیلمبرداری کردهاند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام منبع : taknaz.ir 5 لینک به دیدگاه
محمد2014 1323 اشتراک گذاری ارسال شده در ۲ اردیبهشت، ۱۳۹۴ با توجه به سفرنامه هایی که قبل از رفتن به استانبول خونده بودم امروز تصمیم گرفتم که سفرنامه ام رو با توجه به تجربیاتی که خودم در این شهر بدست اوردم در اختیار خواننده های لست سکند بذارم. سفر ما از 26 شهریور 93 به شهر بسیار زیبای استانبول شروع شد و مدت 7 روز اقامت داشتیم. اختلاف ساعت استانبول با ایران 1:30 هست. بعد از اینکه به فرودگاه استانبول رسیدیم منتظر تور لیدر مون شدیم تا بالاخره بعد از 2ساعت معطلی تور لیدر، همه مسافرها رو جمع کرد و با یک ون ما رو به سمت هتل برد. توی راه هم در مورد استانبول یه سری توضیح دادن و لیست برنامه هاشون رو طبق معمول دو برابر قیمت به مسافرهای از همه جا بیخبر میدادن و تاکید هم داشت که هر کس هر کدوم از این برنامه ها رو میخواد حتما حتما باید همین الان تصمیم بگیره و الان بگه که براش رزرو کنم در غیر اینصورت با توجه به اینکه جاها محدود هستن برنامه پر میشه و مسافرهای ساده هم خیلی سریع برای تورها اسم می نوشتن. من واقعا تعجب میکنم که الان با اینکه توی همه ی خونه ها اینترنت و تمامی امکانات هست چرا مسافرها قبل از سفرشون یه خورده در مورد جایی که میرن اطلاعات جمع نمیکنن تا اینجوری بخوان یه عده سرشون کلاه بذارن. ما هیچ کدوم از برنامه های تور لیدر رو نگرفتیم و با توجه به اینکه لیست جاهایی رو که دوست داشتم ببینم قبل از سفرمون اماده کرده بودم، با کمتر از نصف قیمت تور لیدر ها، همه جای استانبول رو گشتیم و واقعا لذت بردیم. البته ناگفته نمونه که از قبل از سفر هم کلی استرس داشتیم که ما هیجا رو بلد نیستیم، چطوری این همه جا رو خودمون بریم، اصلا چطوری ایستگاهها رو پیدا کنیم و کلی استرس دیگه، ولی خدا رو شکر همون روز اول از رسپشن هتل یه نقشه گرفتیم که تمام ایستگاههای تراموا و مترو و ینی کاپی (اتوبوس) رو بهمون داد و منم از اونجایی که از سفرنامه های دوستان تمامی آدرس ها رو نوشته بودم خیلی راحت از همون روز اول اکثر جاهایی رو که میخواستیم رو فهمیدیم که چطور باید بریم. خلاصه ما ساعت 6 صبح به هتل رسیدیم. هتلی که انتخاب کرده بودیم هتل سه ستاره تاپ آلفا بود که واقعا هتل تمییز و خوبی بود و خیلی خیلی از هتلمون راضی بودیم. روز اول (پنجشنبه): بعد از یه روز کامل بیخوابی وقتی رسیدیم هتل 2 ساعت استراحت کردیم و ساعت 8 صبح بیدار شدیم و بعد از آماده شدن برای صرف صبحانه رفتیم، صبحانه هتل خیلی خوب و کامل بود همه چی از جمله : چند نوع پنیر، کره، انواع مربا ها و عسل ، هندوانه، خربزه ،خیار، گوجه، سوسیس، کالباس ،خوراک کدو و بادنجان، کدو و بانجان سرخ شده، تخم مرغ اب پز و نون سیمیت، کیک ، بوراک،شیر و چند نوع کرنفلکس و آبمیوه و چای وقهوه و چند نوع نان شاملش میشد و ما از صبحانه هتل با توجه به اینکه هتل 3 ستاره بود خیلی راضی بودیم. اتاق های هتل خیلی تمیز و نو بودن، هر روز هم اتاق رو تمیز میکردن و دوتا تی بگ و دو تا بسته چای میوه ای و شکر و قند و دو بطری آب میذاشتن که اینها روی سرویس اتاق بود و رایگان بودند، داخل خود اتاق هم کتری برقی داشت و دیگه ما مشکل چای نداشتیم. صبحانه هتل اتاق هتل هتل ما در منطقه آکسارای بود و ایستگاه مترو و اتوبوس و تراموا همه نزدیک هتلمون بود و قبل از اینکه از هتل بیرون بریم از رسپشن هتل در مورد رفتن به قسمت های مختلف سوال پرسیدیم و نقشه مسیرهای تراموا و مترو اتوبوس رو از رسپشن گرفتیم و به سمت ایستگاه تراموا برای رفتن به منطقه سلطان احمد راه افتادیم. سره کوچه هتل نقشه تراموا و ینی کاپی و مترو-مکانهای مهم علامت گذاری شده اند. (خطوط سبز: مسیرهای ینی کاپی یا اتوبوس، خطوط آبی تیره : مسیرهای اصلی تراموا که بیشتر جاهای تاریخی را با این خط میرید،خطوط قرمز: مسیر های مترو، خطوط خاکستری : مسیر کشتی ها ) تمامی جاهای دیدنی و تاریخی و تفریحی و پاساژها رو در استانبول خیلی راحت میتونید با تراموا و اتوبوس و مترو برید و اصلا نیازی به تور لیدر و تاکسی ندارید. اولین کاری که ما کردیم از دویز(صرافی) که نزدیک هتل بود 300 دلار چنج کردیم بعد از یک دکه روزنامه فروشی یه دونه استانبول کارت برای دوتامون گرفتیم که با شارژش شد20 لیر و به ازای هر بار زدن 2 لیر از کارت کم میشد که بدونه استانبول کارت هزینه هر بلیط 4 لیر میشد. بعد با تراموا به سمت ایستگاه کاباتاش رفتیم و ایستگاه سلطان احمد پیاده شدیم تا از بناهای تاریخی اونجا دیدن کردیم. اول به یه محوطه خیلی بزرگ رسیدیم که میدان هیپوردم هم اونجا بود توی اون منطقه پر از توریست بود که با تور لیدر ها اومده بودن. توی این محوطه یه خورده گشتیم و بعدش به سمت مسجد سلطان احمد رفتیم که یه صفه خیلی خیلی طولانی داشت و ورودی اش مجانی بود و بعد از حدود 30 دقیقه ای که توی صف بودیم وارد مسجد سلطان احمد (مسجد آبی) شدیم این مسجدخیلی بزرگ بود و با مسجد های خودمون خیلی تفاوتی نداشت قبل از ورود به مسجد ، به آقایون و خانومایی که لباسشون نا مناسب بود یه پارچه ی آبی میدادن که خودشون رو بپوشونن و به همه ی خانوم ها هم یه شال میدادن که روی سرشون بندازن. نمایی از سقف مسجد سلطان احمد مسجد سلطان احمد بعد از اینکه داخله مسجد رو دیدیم، بیرون اومدیم و به سمت مسجد ایاصوفیه رفتیم. مسجد سلطان احمد و ایاصوفیه دقیقا روبروی هم هستند و مسجد سلطان احمد مسجدی هست که 6 مناره داره. بین این دو مسجد یه محوطه بزرگ پر از صندلی بود که برای رفع خستگی توریستها گذاشته بودن. با توجه به اینکه قبلا خونده بودم که مسجد سلطان احمد و ایاصوفیه شبیه هم هستند و سلطان احمد مسجدش رو از روی ایاصوفیه ساخته تصمیم گرفتیم که به داخله ایاصوفیه نریم. ورودی ایاصوفیه نفری 30 لیر بود که ما از خیرش گذشتیم. بیرون مسجد سلطان احمد بیرون مسجد سلطان احمد فاصله بین مسجد سلطان احمد و ایاصوفیه نمای بیرون ایاصوفیه بعد سمت کاخ توپکاپی رفتیم، ورودی کاخ نفری 30 لیر بود. وقتی وارد محوطه کاخ شدیم بعد از طی مسافتی به باجه های فروش بلیط رسیدیم که صف فروش بلیط خیلی شلوغ بود، البته یه سری دستگاه گذاشته بودن که پول رو میتونستیم بهش بدیم و بلیط رو بگیریم بدون اینکه توی صف بایستیم. خلاصه بعد از یه خورده پرس و جو، کار کردن با دستگاه رو یاد گرفتیم و بدونه اینکه توی صف بایستیم بلیطمون رو گرفتیم ولی تعداد خیلی کمی از این دستگاه ها استفاده می کردن و همه توی صف می ایستادن. حیاط توپکاپی حیاط توپکاپی بعد از اینکه وارد محوطه کاخ شدیم همزمان با ما، یه گروه ایرانی همراه با یک تور لیدر وارد شدن که از شانس خوبمون ما هم با اونا راه افتادیم ولی بر خلاف تصورم که تور لیدر قسمت به قسمت کاخ رو با مسافرها میره و براشون توضیح میده، فقط قبل از اینکه وارد هر بخش بشن یه توضیح کوتاهی میداد و بعدش میگفت خودتون برید ببنید. حیاط کاخ خیلی باصفا و بزرگ بود و منظره های خیلی خوبی رو به دریا داشت که واقعا راه رفتن توی اون حیاط لذت بخش بود و فکر کردن به اینکه چه افرادی با چه سرنوشتهایی داخل این کاخ رفت و آمد داشتن واقعا یه حال دیگه ای به آدم دست میداد. ویوی دریا و حرمسرا از بالکن اتاق سلاطین عثمانی اولین قسمتی که توی کاخ وارد شدیم قسمت مطبخ بود که انواع بشقاب و کاسه ها و سفره ها و سرویس های غذاخوری که اکثرشون با سنگ های زینتی درست شده بودن قرار داشت. نمایی از وسایل عتیقه مربوط به آشپزخانه کاخ بعدش وارد یه قسمته دیگه شدیم که 6 تا اتاق کنار هم بودن که یکی از اتاق ها مخصوص نگهداری اشیا و لباس ها و ریش و دندان پیامبر و امام ها بود که داستان این اتاق از این قرار بود که زمانیکه سلطان سلیم مکه رو فتح میکنه هر چی وسیله و اشیای عتیقه و با ارزش داشتن رو از اونجا با خودش به استانبول میاره که با توجه به قداست این اشیا از همون موقع داخل یک اتاق ما بین این اتاق هایی که ازین وسایل نگهداری میشه چندین قاری قران استخدام میشن و به صورت شبانه روزی در این اتاقها قران تلاوت میشه و هر 2 ساعت یکبار قاری ها عوض میشن که مدت حدودا 450 ساله بدونه اینکه خواندن قران در این مکان قطع بشه این سنت ادامه داره، حتی در زمانهایی که این اتاقها رو بازسازی میکردن خوندن قران رو قطع نکردن . ورودی اتاق های کاخ تور لیدر میگفت دولت عربستان به دولت ترکیه درخواست داده که تمامی این وسایل رو به عربستان پس بده و در ازاش 50 سال نفت و گاز کل کشور ترکیه رو رایگان میده ولی دولت ترکیه قبول نکرده که به نظر هم میاد کار درستی کرده چون به خاطر همین وسایل و لباس ها یی که مربوط به امامان و پیامبرها میشن هر ساله تعداد خیلی زیادی توریست و باستان شناس و مورخ میان و از اینا دیدن میکنن که همین یه منبع درامد خیلی خوبی براشون محسوب میشه. قبل از اینکه کسی سوال کنه که از کجا معلوم که این اشیایی که اینجا هستن مثل عصای حضرت موسی و لباس حضرت فاطمه و امام حسین وریش و دندان پیامبر و ... صحت داره و دقیقا منتسب به پیامبرها و امامان هستن خودش گفت که از چندین کشور دنیا مورخ ها و باستان شناسان و ... اومدن و با کلی تحقیق صحت همه ی اینا رو تایید کردن. یکی دیگه ازین اتاق ها مربوط به جواهرات و زیورآلات و هدیه های با ارزش دولت عثمانی بود که واقعا زیبا بودن و بین این جواهرات هم هدیه ای که از طرف شاه ایران به دولت عثمانی داده شده بود نیز قرار داشت. داخل کاخ اتاق های خیلی زیادی بود که هر کدومش مربوط به یه سری از وسایل و کتاب ها و دست نوشته ها و لباس ها و ... از شاههای دوران عثمانی بودند. یکی از اشعار سلاطین بر روی دیوار ورودی کاخ دیوارهای کاخ سقف کاخ درب ورودی کاخ بعد از اینکه تمام اتاق ها را دیدیم به قسمت حرمسرا رسیدیم که با توجه به اینکه خیلی خسته شده بودیم دیگه اون قسمت را نرفتیم، بلیط حرمسرا نفری 25 لیر بود. چیزی که توی محوطه نظرم رو جلب کرد درختهای کاخ بودن که بیشترشون رو موریانه خورده بود و روی تنه درخت حفره های بزرگی درست کرده بودن. درخت موریانه خورده نمایی از حرمسرای کاخ (با توجه به اینکه ما خودمون به حرمسرا نرفتیم این عکس ها را از یکی از همسفرهامون گرفتیم) از محوطه کاخ که داشتیم میامدیم بیرون من خیلی خسته بودم و از خدمه کاخ که سوار یه موتور کابین دار بود سوال کردیم که گلخانه کجاس و اون هم بهمون پیشنهاد داد که سوار موتورش بشیم و تا اونجا ما را رسوند که واقعا از این کارش کلی خوشحال شدیم چون من دیگه نای راه رفتن نداشتم. قسمت گلخانه هم مثله یه پارک بزرگ بود که محیط آروم و قشنگی داشت. موتور هایی که خدمه کاخ با آنها رفت و امد میکردند نمایی از گلخانه برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 6 لینک به دیدگاه
محمد2014 1323 اشتراک گذاری ارسال شده در ۲ اردیبهشت، ۱۳۹۴ بعد از دیدن گلخانه هم سوار تراموا شدیم و به سمت هتل رفتیم ،خدا رو شکر اطراف هتل پر بود از انواع غذاخوری ها که ما یکی از این غذاخوری ها رو انتخاب کردیم و نهار کباب ترکی خوردیم که فوق العاده خوشمزه بود. نون کباب ترکی ها دو نوع بود یکی با نون ساندویچی که مثله همون نون ساندویچی های خودمون بود یکی دیگه هم با یه نوع نون لواش که فوق العاده کباب ترکی با این نون ها خوشمزه و لذیذ بودن. نهار اون روز برای دوتامون 12 لیر شد. بعد از صرف نهار رفتیم هتل و بعد از استراحت به سمت خیابان استقلال رفتیم. خدا رو شکر سره خیابان هتلمون ایستگاه دلموش ها (ون) بود که از اونجا مستقیم با نفری 2.5 لیر ما رو میبردن خیابان استقلال و مسیرش تا اونجا حدودا بین 5 تا 10 دقیقه بود و برای برگشت از خیابان استقلال هم با همین دلموش ها میتونستیم برگردیم. خیابان استقلال که معروفترین و پر طرفدارترین خیابان استانبول هست که معمولا شب ها خیلی شلوغه و داخله اون انواع رستوران ها ، پاساژها، مغازه های تکی، دست فروش ها، چایخانه ها، باقلوافروشی و ... هست وگوشه به گوشه اش یه سری هنرمند و خواننده نشتند و دارن هنر نمایی میکنن که بین اینها ایرانیهای زیادی به چشم میخورد. کلا مکان خیلی زنده و شلوغ و خوبیه برای خوش گذرونی و ما اغلب شبها به خیابان استقلال میرفتیم و من اونجا رو خیلی دوست داشتم. باقلواهای خیابان استقلال هم که حرف نداشتن. باقلواهای خیابان استقلال روز دوم (جمعه): روز بعد تصمیم داشتیم که به پارک آبی بریم و صبح زود بیدار شدیم و بعد از صبحانه و اماده شدن ساعت حدودا 9 بود که ما تصمیم گرفتیم اول بریم جمعه بازار( دقیقا بین هتلمون و هتل کایا بود و انقدر به هم نزدیک بودن که پیاده این مسیر رو رفتیم) و بعد از اونجا بریم هتل کایا که با سرویس دلفین لند بریم پارک آبی. ساعت حدودا 10:15 رفتیم هتل کایا، اونجا هم چند نفر دیگه ایرانی و خارجی منتظر سرویس بودن که هرچی منتظر موندیم نیومد. من از رسپشن هتل در مورد سرویس پرسیدم که گفت با توجه به اینکه هوا سرد شده و تعداد متقاضیا کم شده سرویس از هفته پیش دیگه نمیاد و از اونجایی که مسیرش طولانی بود برامون به صرفه نبود که خودمون بخواییم بریم. کلا تفریحات آبی از 15 شهریور به بعد توی استانبول به خاطر سرد شدن هوا مناسب نیست. بعد تصمیم گرفتیم که روزمون رو به بازارا اختصاص بدیم که از اونجا اول رفتیم گرند بازار که یه بازار مثله بازار بزرگه تهران بود و قسمت ابتداییش بیشتر غرفه های صنایع دستی و خوراکی بودن. بعد از گشتن توی بازار پرسون پرسون به سمت میسی چارشی رفتیم که پیاده مسیر خیلی طولانی بود و هر چی میرفتیم نمیرسیدیم حدودا 1 ساعت از گراند بازار تا میسی چارشی پیاده راه رفتیم تا بالاخره رسیدیم ، روزای بعد فهمیدیم که اگه با تراموا ایستگاه امین نونو رو پیاده بشیم میسی چارشی هم همونجاس و نیازی به این همه پیاده روی نبود ولی از اونجایی که ظاهرا ترکا زیاد پیاده روی میکنن از هر کس که میپرسیدیم بمون میگفت پیاده برید راهی نیست. برای گراند بازار هم که دقیقا تراموا یه ایستگاه با همین نام داره. بعد از دیدن این بازار ها اول به رستوران رفتیم و اون روز هم کباب ترکی خوردیم . مجددا با تراموا به ایستگاه آکسارای رفتیم و از اونجا سوار ینی کاپی (اتوبوس) های عثمان بی شدیم و به سمت خیابان عثمان بی که همش مغازه و پاساژ هست رفتیم. خیابان عثمان بی و کوچه پس کوچه هاش و خیابان نیشان تاشی که توی همین عثمان بی هست یکی از بهترین جاها برای خرید هست که هم قیمتاش نسبتا مناسبه و هم لباس ها و تنوعش. اخره خیابان عثمان بی پاساژ جواهر هست که یه پاساژه شیکه ولی نسبتا گران هست و خیلی از اونجا نمیشه خرید کرد ما بعد از گشت زدن داخله پاساژ رفتیم طبقه آخر این پاساژ که یه محوطه خیلی بزرگ بود که دور تا دورش تمام فست فودهای مختلف و غذا خوری ها و کافی شاپ ها بودن و وسط هم میز و صندلی برای سرو غذا. اونجا یه عصرونه خوردیم و بعد مجددا رفتیم هتل تا یه استراحت کوتاه کنیم و خودمون رو برای شب خیابان استقلال اماده کنیم. پاساژ جواهر خیابان استقلال که پر بود از انواع غذاهای متنوع و سنتی استانبول که من با دیدن این غذا ها ارزو میکردم که ای کاش جا داشتم همشون رو بخورم، غذاهایی مثله نخود پلو، بوراک با انواع مخلفات،کفنه،اسکندر کباب، کوفته کباب و ... که واقعا حیفه کسی استانبول بره و غذاهای اصیلشون رو نخوره. ما اون شب هم دو کفنه خوردیم که فوق العاده خوشمزه بود.کفنه در واقع گوشت چرخ کرده اس که مثله کباب تابه ای روی گریل سرخش میکنن با مخلفات داخله نون لواشای نرم میذارن که خیلی خیلی لذیذه . انواع بوراک ، نان سیمیت و پیراشکی بوراک روز سوم (شنبه): صبح روز شنبه مجددا تصمیم گرفتیم که بریم پارک آبی البته بر خلاف میلمون چون شنبه ها و یکشنبه ها بلیط پارک آبی گرونتره ولی اجبارا آماده شدیم و این احتمال رو هم دادیم که امکان داره سرویس پارک ابی بازم نیاد، قبلش از رسپشن هتل خواستیم که به پارک آبی آکوا لند زنگ بزنه که بپرسه باز هست یا نه و سریس داره یا نه که اون هم زنگ زد و گفت که بازه و سرویسش هم سره ساعت 10 از پیشه هتل کایا حرکت میکنه که ما از 9:30 اونجا بودیم و باز هم تا 10 به همراه چند نفره دیگه منتظر سرویس موندیم ولی باز سرویس نیومد. از اونجا تصمیم گرفتیم که به جزیره بیوک آدا بریم و همونجا سواره تراموا شدیم و اسکله امین نونو پیاده شدیم و بلیط جزیره رو که نفری 6 لیر برای رفت بود گرفتیم و منتظر موندیم تا کشتی پر بشه، این کشتی ها هر نیم ساعت یکبار حرکت میکنن که ساعت های رفت و برگشت هم توی یه لیست زده شده . ساعت های رفت و برگشت به جزایر پرنسس کشتی دو طبقه داره که یکیش طبقه بالاس وسر باز هست که بعد از چند دقیقه روی دریا واقعا سرد میشه و نمیشه تحمل کرد و میتونیم به طبقه پایین بریم که کاملا پوشیده اس و محیط گرم و خوبیه دور تا دورش هم پنجره بزرگ هست که در کمال ارامش و راحتی و به دور از یخ زدگی میتونید از منظره دریا لذت ببرید. کشتی دو ایستگاه داره: اولی کنار جزیره صدف نگه میداره که اکثر مسافرها مخصوصا ایرانی ها به اشتباه این جزیره رو میخواستن پیاده بشن که راهنماییشون کردم و بشون گفتم که این جزیره کوچک تر هست و ایستگاه آخر باید پیاده بشید و اونا به اشتباه فکر میکردن که چون کشتی ایستاده و یه عده از مسافرا دارن پیاده میشن باید اینا هم پیاده بشن و همین ایستگاه اخره. بعد از اینکه به جزیره رسیدیم وارد یه محوطه شدیم که مملو از مسافر بود و خیلی شلوغ بود و اونجا بستنی ها و خوراکی و غذاهای دریایی خیلی خوشمزه ای داره. نمایی از ورودی جزیره بیوک آدا بعد به قسمت کرایه درشکه ها رفتیم که میگفتن یه دوره کامل دوره جزیره میزنن و بعد همونجایی که سوار شدیم پیاده مون میکنن و دوره کامل هم برای درشکه 70 لیر بود که حدواد 30 دقیقه میشد ولی از اونجایی که ما میخواستیم به پلاژ بریم نمیخواستیم دوره کامل بزنیم و از هر کدوم که خواستیم ما رو نصفه تا یه پلاژ ببرن قبول نکردن و ما هم تصمیم گرفتیم که خودمون پیاده به سمت پلاژ بریم که خیلی هم کار درستی کردیم البته میتونستیم دوچرخه هم بگیریم، پیاده روی داخله جزیره خیلی خوب بود و میتونستیم هر قسمتی که میخواییم بایستیم و عکس بگیریم یا روی صندلی ها مینشستیم و از فضای اونجا لذت میبردیم. نمایی از مسیر و ویلاهای جزیره حدودا 1 ساعت پیاده روی ما طول کشید تا پرسون پرسون پلاژ یوروک علی رو پیدا کردیم که پلاژ خیلی خوب و تمیزی بود، ورودی پلاژنفری 25 لیر بود که برای برگشت هم سره ساعت هایی با قایق رایگان میبردمون همون اول جزیره که از کشتی پیاده شدیم و دیگه نیازی به پیاده برگشتن نبود. داخله پلاژ هم سیف باکس داشت که برای اون هم 30 لیر جدا میگرفتن که ما استفاده نکردیم چون پلاژ خیلی خلوت بود و ما به وسایلمون نیاز داشتیم. تخت و چتر و دوش و اتاق برای عوض کردن لباس هم داشت. این پلاژمحیط خیلی آروم و تمییزی داشت. پلاژ یوروک علی داخله آب دریا هم پر بود عروس دریایی که وقتی شنا میکردیم انقدر عروس های دریایی زیاد بودن و جفت جفت کنار هم بودن که باید کنارشون میزدیم تا جا باز بشه ولی سرگرمیه خیلی جالبی برای ما بود که با این عروس های دریایی بازی میکردیم و خیلی جالب بودن. از اونجایی که ما عاشقه تفریحات آبی هستیم با وجود اینکه اب دریا خیلی خیلی سرد بود ولی نتونستیم قیده شنا رو بزنیم و بعد از 5 دقیقه کله بدنمون از سرمای بیش از اندازه آب بیحس شده بود ولی شنا توی اون آب تمیز که حتی بدون عینک راحت میتونستیم کفه آب رو ببنیم واقعا لذت بخش بود. یکی از هزاران عروس دریایی در آب راس ساعت 4 قایق از همون پلاژ به سمت ایستگاه کشتی حرکت میکرد که ما هم با اون قایق برگشتیم و به اسکله رسیدیم. برگشت با قایق از پلاژ به سمت اسکله کشتی یکی از اون بستنی های بزرگ و معروف جزیره رو که دونه ای 7 لیر بود گرفتیم و از اونجایی که می خواستیم زودتر به استانبول برگردیم قیده نهار دریایی توی جزیره را زدیم و با کشتی که بلیط برگشتش نفری 6 لیر بود به اسکله امین نونو برگشتیم، توی مسیر برگشت هم که تفریح مسافرا غذا دادن به مرغای دریای بود که خیلی خیلی جالب هستند و اطراف کشتی پر از مرغای دریاییه که غذا ها رو توی اسمون و از دست مسافرا میقاپیدن و همونجا در حالت پرواز میخوردن. برگشت از اسکله به استانبول اطراف هتل که رسیدیم رستوران رفتیم، اونجا هم اسکندر کباب و کفنه با برنج خوردیم. اسکندر کباب غذای خیلی چربیه که مزه اش تقریبا تو مایه های آبگوشت خودمونه با این تفاوت که گوشتش همون گوشته کباب ترکیه که برای ساندویچ هاشون استفاده میکنن و روش یه آب سس که مزه ی آبگوشت رو میده و خیلی هم چربه میریزن و کنارش هم ماست میذارن که در کل برای یه بار امتحان کردن خوبه. جمعا شام دو نفرمون 33 لیر شد. کوفنه با برنج اسکندر کباب کوبیده با برنج بعدش رفتیم هتل و اول خواستیم 1 ساعت استراحت کنیم، بعدش بریم خیابان استقلال و از اونجایی هم که شنبه بود و شبه تعطیلیشون بود مطمئن بودیم که برنامه های زیادی دارن ولی وقتی خوابیدیم انقدر خسته بودیم که تا صبح نتونستیم بیدار بشیم. روز چهارم (یکشنبه) برای این روز مجددا تصمیم گرفتیم که پارک آبی بریم ولی اینبار دیگه اول مطمئن شدیم که پارک ابی آکوا مارین بازه و برای رفتن هم اول باید با مترو( که اون هم ایستگاهش نزدیکه هتلمون بود) به ایستگاه (yenibosna)بریم وبعد از اونجا هم پرسون پرسون اتوبوس های آکوا مارین رو سوار شدیم که کلا از هتل تا خوده پارک آبی 2:20 دقیقه تو راه بودیم که واقعا خسته شدیم و ارزش این همه زحمت رو نداشت. هزینه رفتن با مترو و اتوبوس تا پارک آبی برای دو نفرمون 10 لیر شد. وقتی هم رسیدیم متوجه شدیم که لیر هامون کمه و باید پول چنج کنیم و چون اون منطقه توریستی نبود ،شنبه و یکشنبه تمامی صرافی هاشون تعطیل بودن و هیچ جا نبود که ما بتونیم پولمون رو چنج کنیم و فقط باجه بلیط فروشی پارک باید برامون چنج میکرد که اون هم 100 دلار رو 200 لیر یعنی 22 لیر کمتر چنج میکرد که اجبارا چون کمتر از اسکناس 100 دلاری نداشتیم مجبور شدیم 100 دلار رو چنج کنیم. ورودی اکوا مارین هم برای آقایون روز شنبه ویکشنبه گرونتر بود که از 30 لیر میشد 50 لیر ولی خانوم ها همون نرخ عادی یعنی 30 لیر حساب میشد. ورودی پارک آبی آکوا مارین برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
محمد2014 1323 اشتراک گذاری ارسال شده در ۲ اردیبهشت، ۱۳۹۴ اکوا مارین هم محیط خوب و تمییز و قشنگی بود ولی از شانس بدمون اون روز هوا ابری و آفتابی بود و برای شنا هوا نسبتا خنک بود ولی خب چندتا استخر خیلی خوب داشت و چندتا سرسره بقیه بازی هاش که موج مصنوعی و سرسره های تونلی و چندتا بازی خیلی خوب و مهیج بودند رو بسته بودن و میگفتن که تعمیرات دارن ولی من فکر میکنم چون خلوت بود براشون صرف نداشت که بازشون کنن و ما کلی ضده حال خوردیم که این همه خودمون رو به آب و آتیش زدیم تا بریم پارک آبی و حالا که با این همه دردسر و بعد از این همه سختی اومدیم نمیتونیم از همه بازی ها استفاده کنیم و این همه پول داده بودیم فقط میتونستیم از چندتا استخر و 2-3 تا سرسره استفاده کنیم. خلاصه یکی دو ساعتی رو توی پارک بودیم و بعد از عکس گرفتن توی قسمتهای مختلف پارک و یه خورده آب تنی و بازی با وسایل به خاطره سردی هوا مجبور شدیم برگردیم. قسمت بازی بچه ها سرسره های پارک استخر پارک نزدیک پارک آبی مرکز خرید میگروس بود که اون هم نسبتا مرکز خرید گرونی بود ولی طبق معمول نمایندگی کوتون و ال سی واکینگش قیمتاش خوب بودن و یه سری خرید از اونجا کردیم و برای برگشت هم همونجا یه ایستگاه متروباس بود که خیلی سریع و خوب بود و با متروباس رفتیم زیتون بورنو و از ایستگاه زیتون بورنو هم سواره تراموا شدیم و ایستگاه (gungoren) پیاده شدیم که دقیقا رو به روی پاساژکاله بود، این پاساژ هم نسبتا ارزون و خوب بود.مسیر برگشت بر خلاف رفت خیلی سریعتر بود و حدودا 40 دقیقه ای ما به پاساژ رسیدیم. نمایی از پاساژکاله ولی در مورده پاساژهای استانبول باید بگم که اکثرا شبیه به هم هستن ،من پاساژای زیادی رو توی استانبول رفتم بیشتره مغازه هایی که توی پاساژا هستن لباسای اسپرت مردونه و زنانه و نمایندگی های برندهای مختلف هست که خیلی شبیه به هم هستن و نیازی نیست که همه پاساژا رو برید همشون تقریبا در یک سطح اند و لباساشون بیشتر چه مردونه و چه زنونه اسپرت هستن اگه خانوما لباسای مجلسی و مناسب برای مهمانی بخوان باید بیشتر همون خیابان عثمان بی و نیشان تاشی و آکسارای و فاتیح رو برن، توی پاساژا نمیتونید خیلی لباس مناسب برای مهمانی و شب پیدا کنید اونجا لباسای کاملا اسپرت رو میتونید تهیه کنید.طبق معمول یه دور کوتاه توی پاساژ زدیم و یه سری خرید کردیم و بعد به طبقه اخر پاساژ که اینجا هم مثله پاساژای دیگه طبقه آخرش اختصاص به انواع خوراکی ها داشت رفتیم و یه دونه سیب زمینی شکم پر و یه همبرگر از مگدونالد گرفتیم که سیب زمینی شکم پر با نوشابه و تمامی مخلفات 10 لیر بود و ساندیچ مگدونالد هم 12 لیر. سیب زمینی شکم پر همبرگر مگ دونالد از اونجا تصمیم گرفتیم که زیره پل بغاز بریم که باز هم سوار تراموا شدیم و ایستگاه امین نونو پیاده شدیم و از اونجا با اتوبوس (E25) رفتیم زیره پل بغاز که یه محوطه بزرگی بود، انواع کافه ها و رستوران ها کناره هم قرار داشتن و سره ساعت 9 شب یه گروه ترکی اومدن و روی سن کنسرت راه انداختن که یه جمعیت خیلی زیادی اونجا اومده بودن که بیشترشون هم ترک های بومی بودن، ظاهرا شنبه و یکشنبه ها اونجا کنسرت های رایگان راه میندازن و یه محیطه شاد و خیلی خوبی بود و کلی اون شب ما لذت بردیم. بعدش از دستفروشها یه سری نماد استانبول مثله برج گالاتا و مسجد سلطان احمد و ایاصوفیه و یه سری رو یخچالی خریدیم. یکی از خریدهای سفر همیشه باید به نماد های اون کشور یا شهر تعلق داشته باشه که من همیشه توی سفرهام این کارو میکنم. نمایی از مسجد آرتاکوی زیره پل بغاز نمایی از کافه های زیره پل بغاز کنسرت شبانه رایگان زیره پل بغاز نمایی از مسجد آرتاکوی زیره پل بغاز نمایی از پل بغاز در شب روز پنجم (2شنبه): این روز رو برنامه گذاشتیم که به شهربازی Vialand بریم و برای رفتن به این شهربازی اول از رسپشن هتل پرسیدیم که چطوری میتونیم بریم، اون هم راهنمایی کرد که یه سری مینی بوس هستن که با یه کاغذ روشون نوشته ویالند و اون خیابانی که مینی بوس هاش از اونجا میگذرن رو نشونمون داد که پیاده رفتیم و منتظر موندیم تا مینی بوس ویالند اومد و تا خوده پارک ویالند مستقیم نفری 3 لیر ما رو برد. حدودا 1:30ساعت تو راه بودیم تا رسیدیم. وقتی رسیدیم اول دوتا خیابان موازی بودن که انتهای این خیابان ها به پارک میخوردن. این خیابان ها خیلی شیک و مدرن بودن که هم زمان با پارک ساخته شدن و تمامه این خیابان، مغازه و رستوران هست و واقعا شیک و خاصه. من توضیحات بیشتر در مورده مکان ها رو به عکس ها واگذار میکنم. نمایی از خیابان ورودی پارک ویالند ورودی پارک نفری 60 لیربود که به نظره من پارک خیلی خوب و مهیجی بود توش هم بازی های وحشتناک داشت و هم بازی های اروم و هم یه قسمت بازی برای بچه ها، یعنی برای همه سنین با هر نوع روحیه ای مناسبه. ما از ساعته 11:30 تا 4 بعد از ظهر اونجا بودیم و تقریبا تمام بازی ها رو چندبار سوار شدیم کلی لذت بردیم و روز پر هیجان و خیلی خوبی بود. ورودی پارک ویالند چندتا کاره جالب که توی پارک کرده بودن این بود که یکی از قسمتهاش این بود که سوار قایق میشدی و از یه قسمت مثله غار مانند رد میشدی که تمام مراحلی که دولت عثمانی شروع به تصرف استانبول کرده به صورت ماکت های متحرک درست کرده بودن و با نورپردازی و صداگذاری منظره جالبی درست کرده بودن. ماکتهای درون غار محوطه این پارک هم که فوق العاده قشنگ و رنگی رنگی بود و همون اول پارک هم یه قطار گذاشته بودن که اول میتونستیم بریم کله پارک رو با قطار دور بزنیم .دو نوع هم ترن هوایی داشت که یکیش واقعا ترسناک و سریع و بلند بود و یکی دیگش معمولی بود. دوتا بازی آبی هم داشت که تقریبا یه خورده توی این دوتا بازی آب ریخته میشد رومون و خیس میشدیم. و چندتا تفنگ بازی و 360 درجه و ... بودن که در کل با اینکه بازی های محیجش تقریبا فقط دو سه تا بود ولی خیلی خوش گذشت و ارزش یه بار رفتن رو داره. ترن هوایی بسیار سریع پارک بازی 360 درجه نمایی از محوطه بیرون پارک ساعت حدودا 4:30 از پارک خارج شدیم و به سمت سرویس های نقلیه پارک رفتیم که رایگان ما رو به ایستگاه اتوبوس رسوند و از اونجا هم اول ایستگاه کاراکوی پیاده شدیم و رفتیم زیر پل ساندویچ های ماهی معروف استانبول رو خوردیم که من واقعا دوست داشتم و لذت بردم . کافه های زیر پل گالاتا ماهی های سرخ شده برای ساندویچ ماهی از همونجا هم با کشتی به سمت منطقه آسیایی رفتیم تا به خیال خودمون به چامیلیجا تپه و خیابان بغداد بریم. وقتی از کشتی پیاده شدیم پرسون پرسون مینی بوس های چامیلیجا تپه رو پیدا کردیم و بمون گفتن که باید ایستگاه آخر پیاده بشید ولی راننده فکر کرده بود که ما منطقه چامیلیجا تپه میخواییم بریم و دو ایستگاه بالاتر مارو پیاده کرد، کلی هم توی راه و ترافیک بودیم. بعدش دوباره تاکسی گرفتیم و سره همون خیابانی که به سمت پارک چامیلیجا تپه میرفت تاکسی ما رو پیاده کرد و بمون گفت که بقیه اش رو خودتون پیاده برید مسیرش کوتاهه و ما هم از همه جا بیخبر یه خیابان سربالایی با شیب خیلی تند رو بالا رفتیم. قبلا من توی سفرنامه ها خونده بودم که این قسمت رو مسافرا پیاده میرن که با توجه به اینکه ما همون اول مسیر تاکسی نگرفته بودیم و دیگه اون موقع هم تاریک شده بود هیچ ماشینی برامون نمی ایستاد که ما رو به این پارک ببره. بعد از کلی پیاده روی و نا امیدی از گرفتن تاکسی و تاریکی شب و خلوتی خیابان تصمیم گرفتیم که بیخیال این چامیلیجا تپه بشیم و برگردیم. که کله مسیر رو برگشتیم بعدش هم اول گفتیم تا اومدیم منطقه آسیایی به خیابان بغداد که جز خیابان های معروف استانبول هست بریم ولی وقتی که ترافیک سنگین خیابان ها رو دیدیم قیده اونجا رو هم زدیم و تصمیم گرفتیم که دست از پا دراز تر برگردیم همون منطقه اروپایی خودمون و به خیابان استقلال بسنده کنیم. اون شب خیابان نویزاده و کوچه فرانسوی ها توی خیابان استقلال رو پیدا کردیم و محیط جالب و خوبی بود. روز ششم (سه شنبه) با توجه به اینکه توی اکثر سفرنامه ها نوشته بود که پاساژ الویوم یکی از بهترین پاساژهاس و فقط سه شنبه ها از اونجا خرید کنید، قرار شد که صبح اول به پاساژ الویوم بریم که اون هم یه پاساژ مثله بقیه پاساژا بود با این تفاوت که یه خورده تنوع جنساش بیشتر بود و قیمتش هم مناسب تر بود. اول یه خورده توی پاساژگشتیم و یه خورده خرید کردیم و بعد از اونجا خواستیم بریم خیابان مرتر که با همون مینی بوس های رو به روی پاساژ سوار شدیم که توی راه من پاساژ مارمارا فروم رو دیدم که توی سفرنامه ها خیلی تعریفش رو شنیده بودم به همین خاطر هم نصفه راه رو به روی پاساژ پیاده شدیم که این پاساژ خیلی خیلی گرون و شیک بود، ما فقط در حده 10 دقیقه کله پاساژ رو دور زدیم. پاساژ مارمارا فروم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
محمد2014 1323 اشتراک گذاری ارسال شده در ۲ اردیبهشت، ۱۳۹۴ دوباره برگشتیم و سوار مینی بوس شدیم تا به سمت ایستگاه زیتون بورنو بریم که از همونجا خیابان مرتر شروع میشد.خیابان مرتر هم که بنجل فروشی بیش نبود که فقط از اونجا خریدهایی مثله شلوار جین و تیشرت و یه سری لباس های بنجل رو میشه کرد، البته اینجور چیزا سلیقه ای و شانسی هست و شاید کسی بتونه خرید خوبی از اونجاها بکنه ولی ما که هیچی نتونستیم از مرتر خرید کنیم. توی اکثر سفرنامه ها هم گفته بودن که به درد نمیخوره ولی من تا چیزی رو خودم تجربه نکنم و نبینم راضی نمیشم. بعد از مرتر رفتیم هتل و استراحت کردیم و اماده شدیم که بریم برای تور بوسفور که با توجه به اینکه اون روز هوا طوفانی شده بود و یه خورده بارون بود نظرمون عوض شد و تور بوسفور رو گذاشتیم برای آخرین روز. مجددا شب رو به خیابان زنده و شلوغ و رستورانهای استقلال اختصاص دادیم.که به نظره من از همه ی مکان های استانبول برای شب بهتر بود. روز هفتم (چهارشنبه) روز آخر برنامه این بود که اول بریم چهارشنبه بازار که خیلی تعریفش رو شنیده بودم و توی منطقه فاتیح بود که از آکسارای میشه رفت اونجا که ظاهرا دو قسمته یک قسمتش بیشتر میوه و سبزی و یه سری دستفروش برای لباس هست و یه قسمت دیگه اش همش لباس و کفش و کلی ازین چیزا داره که متاسفانه تاکسی ما رو اشتباها اون یکی قسمت اش که بیشتر میوه و سبزی بود برد و ما هم یه نیم ساعتی رو توی این بازار دور خوردیم و از اونجا رفتیم به سمته کاخ دولما باغچه (کاخ آتاتورک) که این کاخ هم توی همون ایستگاه امین نونو هست و جز یکی از گران ترین کاخ های جهانه و برای ساختش از کلی طلا و نقره استفاده شده و بزرگترین حال بدون ستون رو داره و از اونجایی که آتاتورک 5 ساله آخره عمرش رو در این کاخ زندگی کرده به کاخ آتاتورک هم معروفه و تمامی ساعت های کاخ هم سره ساعت 9:20 یعنی زمانی که آتاتورک فوت شده ایستادن. ورودی کاخ نفری 30 لیر بود . نمایی از محوطه بیرون کاخ دولما باغچه (آتاتورک) محوطه و داخله کاخ خیلی قشنگ و رویایی بود و یه مکان فوق العاده برای لذت بردن از طبیعت و منظره و دریا و عکس گرفتن هست، البته داخل ساختمان کاخ عکس گرفتن ممنوعه ولی در محوطه آزاده. نمایی از درون کاخ دولما باغچه (با توجه به اینکه عکاسی درون کاخ ممنوع بود کیفیت عکس های گرفته شده خوب نیست.عکس ها صرفا به این خاطر از داخل کاخ گرفته شده که اگر برای کسی جذابیتی نداره تا حدودی بفهمه داخل چه خبره و بیخودی هزینه نکنه) بعد از دولما باغچه هم به سمت مسجد سلیمانیه رفتیم که برای اون هم پیاده روی خیلی زیادی کردیم تا به این مسجد رسیدیم. مجددا اشتباهی که ما کردیم این بود که از ایستگاه امین نونو اول وارد بازار میسی چارشی شدیم و بعد از اونجا پرسون پرسون پیاده رفتیم تا مسجد سلیماینه، در صورتی که نزدیکه مسجد سلیمانیه، تراموا ایستگاه داره که نیازی به این همه پیاده روی نبود. ولی خب این مسجد ارزش این همه پیاده روی رو داشت و از همون اولش تا آخرش برامون جالب بود. اولش که یه قبرستان قدیمی بود که مدله سنگ های قبر که ایستاده بودن جالب بود و بعدش هم که قبر سلطان سلیمان و مهری ماه در یک جا بود و قبر خرم سلطان هم توی همون مسجد ولی داخله یه مقبره دیگه بود. ورودی مقبره رو قفل کرده بودن ظاهرا از زمانی که سریال حریم سلطان پخش شده به این مسجد توریست های زیادی میرن که برای حفاظت از قبرها دیگه اجازه ورود به داخل مقبره رو نمیدن. قبرستان ورودی مسجد سلیمانیه و قبرهای ایستاده مقبره اصلی مسجد که سلطان سلیمان و چند تن دیگر از سلاطین عثمانی به همراه مهری ماه در آن دفن شده اند. بعد از اونجا قرار بود که تور بوسفور رو بریم، از اونجایی که ما دوست داشتیم غروب اونجا باشیم تصمیم گرفتیم که با آخرین حرکت کشتی یعنی ساعت 6 بعد از ظهر بریم. چون زمان زیاد داشتیم ما مجددا به عثمان بی رفتیم و یه سری خرید باقیمانده رو انجام دادیم و همچنین میدان تکسیم رو رفتیم تا در روز کنار مجسمه معروف وسطه میدان عکس بگیریم، چون خریدامون زیاد بودن موقع برگشت هم یه سر هتل رفتیم و خریدارو گذاشتیم و نهار خوردیم و وقتی به ایستگاه تراموا رسیدیم از شانسمون دوتا تراموا رد شد و مسافر سوار نکرد. مجسمه وسطه میدان تکسیم ما به جای اینکه ساعت 6 برسیم 6:10 دقیقه رسیدیم که تازه کشتی راه افتاده بود و یه آقایی ایستاده بود که میگفت اگر مسافر جمع شه میبرمتون ولی چون ما ساعت 9 باید هتل آماده میبودیم تا تور لیدرمون بیاد دنبالمون نتونستیم ریسک کنیم و قیده تور بوسفور رو زدیم. که من خیلی ناراحت شدم و واقعا دوست داشتم که تور بوسفور رو برم. روز اول هم تور لیدرمون بهمون گفته بود که کسایی که برای اولین بار از زیره پل بغاز رد بشن آرزو کنن، ارزوشون براورده میشه که البته خرافاته ولی خب یه اعتقادیه که ترکای اونجا دارن. ایستگاه امین نونو به این ترتیب سفره 7 روزه ما به استانبول به پایان رسید و ما در این 7 روز از لحظه به لحظه ی سفرمون لذت بردیم و واقعا بمون خوش گذشت. غیر از این جاهایی که ما رفتیم، استانبول مکانهای دیدنی زیاد دیگه ای هم داره که با توجه به اینکه برای ما خیلی جذابیت نداشتن توی برناممون نذاشتیم، البته لیست اکثر جاهای دیدنی و تفریحی و مراکز خرید رو تا اونجایی که تحقیق کردم و از سفرنامه ها خلاصه کردم ،براتون اینجا میذارم شاید به دردتون بخوره: 1- مسجد سلطان احمد 2- مسجد ایاصوفیه 3- آب انبار یرتابان : که سر مجسمه مدوسا هم اونجا هست . 4- کاخ توپکاپی و گلخانه 5- کاخ دولما باغچه 6- گرند بازار 7- میسی چارشی 8- مسجد بایزیت 9- بازار یونانی 10- مسجد سلیمانیه (آرامگاه سلطان سلیمان و خرم و مهری ماه) 11- پارک مینیاتورک : بناهای تاریخی استانبول رو به صورت ماکت در یک پارک قرارداده. 12- آکواریوم: دوتا اکواریوم در استانبول هست یکیش که جدیده و بزرگترین اکواریوم اروپا محسوب میشه و ماشین هاش از میادین اصلی استانبول مثله تکسیم به صورت رایگان میبره و برمیگردونه که این اکواریوم یه قسمت هم داره که جنگل های آمازون رو تقریبا اونجا شبیه سازی کردن و دمای هوا هم در اون فصله سال در آمازون هر جوری که باشه اونجا هم به همون صورت تنظیم شده. یک اکواریوم دیگه اش هم در پاساژ استانبول فروم قرار داره که میتونید با مترو برید، موزه یخ هم داره . 13- برج گالاتا 14- شب های ترک هتل هیلتون 15- پل گالاتا 16- شهربازی ویالند 17- پارک آبی دلفین لند (میگن که این پارک بهتره) 18- پارک آبی آکوا مارین 19- جزیره پرنسس(بیوک آدا) 20- بام استانبول (چامیلیجا تپه): بلندترین تپه استانبول که یه پارک هست و کله استانبول زیره پاتونه ترجیا قبل از تاریکی برید بهتره مراکز خرید: 1- جواهر (گران) 2- الویوم (مناسب) 3- مارمارا فروم (گران) 4- ایستین پارک (گران) 5- متروسیتی (گران) 6- فروم استانبول (گران) 7- کاله (مناسب) 8- اندر (گران) 9- آک مرکز (گران) خیابان ها : 1- شیشیلی 2- نیشان تاشی (لباس مجلسی): یکی از کوچه های خیابان عثمان بی هست 3- مرتر (عمده فروشی و مناسب) 4- فاتیح (لباس مجلسی) 5- کادیکوی (لباس مجلسی، در منطقه آسیایی) 6- خیابان بغداد (گران) 7- لاللی (عمده فروشی و مناسب) 8- باکرکوی (لباس مجلسی) 9- بازارهای هفتگی مثله شنبه،یکشنبه،...، جمعه بازار: هر روز در یک منطقه هستن 10- خیابان های اصلی و فرعی آکسارای و دست فروش ها (مناسب) ساحل: 1- اورتاکوی 2- بشیکتاش 3- منطقه کیلوس 4- منطقه فلوریا چند توصیه : 1- قبل از سفر حتما آب و هوای مقصد رو توی اون روزایی که هستید چک کنید.که من از این سایت : برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام چک میکردم و غالبا درست بود. 2- حتما یک لیست کامل از اماکن دیدنی و تفریحی و تاریخی که مورد علاقتون هست و نحوه رفتن به اون جاها رو پیدا کنید.اگر بینه این جاهایی که من توی لیست قرار دادم جایی مد نظرتون بود بگید تا نحوه رفتنش رو بتون بگم. 3- حتما از تورهایی استفاده کنید که بیمه مسافر رو انجام میدن چون هزینه درمان در خارج از کشور خیلی بالاست. 4- میتونید زمان ورود به کشور سیم کارتتون رو از گوشی خارج کنید و از طریق وایبر و واتس آپ با خانواده در ارتباط باشید. 5- اگر تفریحات آبی براتون مهمه برنامه سفرتون رو جوری تنظیم کنید که از اواخر خرداد تا اواسط شهریور استانبول باشید در غیر اینصورت اصلا برای تفریحات آبی هواش مناسب نیست. 6- با توجه به اینکه قبل از سفر توی اکثر سفرنامه ها خونده بودم که منطقه آکسارای اصلا امن نیست و شبها رفت و آمد اونجا خطرناکه و هتل رو اونجا نگیرید، اصلا همچین چیزی درست نبود و ما با وجوده اینکه هتلمون آکسارای بود خیلی راضی بودیم و با توجه به اینکه تراموا فقط در آکسارای رفت و آمد داشت و اکثر جاهای دیدنی هم با تراموا میشه رفت به نظره من خیلی بهتر از مناطق دیگه استانبول هست. اینکه میگن هرچی هتل به تکسیم نزدیکتر باشه بهتره فقط به خاطره خیابان استقلال هست که خیلی راحت در تمام ساعات شب دلموش برای رفت و آمد هست و از لحاظ امنیت هم چون اکسارای منطقه توریستی هست معمولا بیشتر غذاخوری هاش تا نصفه شب بازن و مشکلی از بابت امنیت ندارید. 7- به محض اینکه به هتل رسیدید از رسپشن هتل نقشه ی کامل تراموا و مترو و ینی کاپی (اتوبوس) رو بگیرید و هر جا که خواستید برید قبلش از رسپشنتون بخوایید که نحوه رفتن به اونجا رو از روی نقشه بتون نشون بده. 8- آکبیل کارت یا استانبول کارت رو از دکه های روزنامه فروشی حتما تهیه کنید چون هزینه بلیط با آکبیل 2 لیر میشه و بدون آکبیل 4 لیر حساب میشه. شارژ آکبیل رو هم حسابش رو داشته باشید که قبل از اینکه شارژتون تمام بشه مجددا شارژش کنید چون امکان داره بعضی جاها دستگاه یا باجه های شارژ آکبیل نباشه. یک آکبیل هم برای چند نفر کافیه و به ازای هر بار قرار دادن آکبیل روی دستگاه ورودی، یک بلیط یعنی 2 لیر کم میشه.(که بار اول به خاطره اینکه ما ناشی بودیم و فکر میکردیم که مثله کارت های مترو خودمونه و اگه چند بار هم بزنیم هزینه ای کم نمیشه ، آکبیل رو اشتباهی دو سه بار زدیم و منتظر بودیم میله ها اتوماتیک خودشون باز بشه و حدودا 6 لیر ازمون کم شد.) 9- پاساژهای استانبول تقریبا همشون مثله هم هستند و نمایندگی های معتبر و ترکی داخله بیشترشون شعبه دارن و جنساشون هم تقریبا مشابه هستن نیازی نیست که همه پاساژارو دونه دونه برید و بگردید اگه قصدتون خرید اسپرت هست که توی چند پاساژی که زدم مناسب گیرتون میاد و اگر هم قصد خرید لباس های شب و مهمانی و زنانه دارید هم توی خیابان هایی که مشخص کردم توی لیست میتونید پیدا کنید.بیخودی خودتون رو مجبور نکنید که همه پاساژا رو دونه دونه برید به نظر من که پاساژای گرون اصلا ارزش رفتن ندارن فقط یه خورده شیک تر هستند همین. 10- مسافرهایی که هتلشون گلدن هیل بود خیلی خیلی ناراضی بودن و میگفتن اتاق هاشون خیلی کهنه و قدیمیه و درو دیوارای اتاقشون کاغذ دیواری هاش بلند شدن و شیر آب حمام و دسشویی ها چکه میکرده جوری که تا صبح از صداش خوابشون نمیبرده، و اتاق ها نمور و بد بو بودن و کلا از خدمات و نظافت هتل خیلی ناراضی بودن و برای استفاده از استخر هتل هم باید نفری 30 لیر ورودی میدادن و کلا خیلی از هتلشون بد میگفتن و با اینکه هتل 4 ستاره بوده اصلا راضی نبودن ولی هتل ما با اینکه 3 ستاره بود (هتل آلفا) ما واقعا راضی بودیم و خیلی خیلی تمیز و نوساز بود. 11- در تمام کشورهای توریستی، دزدی و کیف زدن چه در هتل از طرف کسایی که اتاقتون رو نظافت میکنن و چه بیرون امکان دزدیده شدن پول و وسایلی که میخرید هست. پس در هتل حتما حتما وسایل با ارزش مثله پول و پاسپورت و بلیط هاتون رو داخله سیف باکس بذارید که معمولا مجانیه و کاملا امن هست و سعی کنید قبل از بیرون رفتن از هتل خریداتون رو داخله چمدون بذارید و درش رو کامل ببندید و اگر چمدانتون قفل داشته باشه که خیلی خوبه ولی همین که وسایل و خریدهای نو جلو چشمشون نباشه بهتره. برای ما که اتفاق نیوفتاد ولی هم در هتل خودمون برای یکی از همسفرامون از اتاقش پول و وسایلش رو دزدیده بودن و هم توی فرودگاه از چند نفر دیگه شنیدیم که با اینکه هتل های معروف و 4 یا 5 ستاره بودن ولی از اونها هم توی اتاقهاشون دزدی شده بود. پس تا جایی که امکان داره موظب وسایلتون باشید که خدایی نکرده ازین اتفاقا براتون نیوفته. 12- یکی از همسفرامون موقع برگشت برای پسرش تفنگ شکاری خریده بود که از همون دمه در فرودگاه بهش اجازه ندادن بیارتش داخل، و به جای اینکه تحویل تور لیدر بده که براش ببرتش هتل به دوستش بده خودش از همون فرودگاه تاکسی گرفته بود و رفته بود هتل و تفنگ رو به دوستش داد و برگشت که هم 500 لیر هزینه رفت و برگشتش شد و هم نزدیک بود که پرواز رو از دست بده و هم اینکه 3 ملیون تومنی که پول تفنگ رو داده بود از دستش رفت. به هیچ عنوان گول حرفای فروشنده ها که میگن این تفنگ مجوز داره و میتونید ببرید داخله پرواز رو نخورید. هیچ نوع تفنگ و چاقو و وسایل اینجوری رو نمیتونید با خودتون ببرید. اگر هم احیانا وسیله ای داشتید که بتون اجازه ندادن با خودتون ببرید داخله هواپیما یا توی بار بذارید حتما از تور لیدرتون بخوایید که وسیلتون رو برگردونه یا به اون تحویل بدید که بعدا از طریق شماره ای که ازش دارید بتونید پیگیری کنید یا اینکه براتون بفرسته خودتون فرودگاه رو ترک نکنید. 13- برای چنج کردن پول هاتون حواستون جمع باشه هر صرافی اونجا یه قیمت میده دو تا صرافی کنار هم بودن که یکیشون هر 100 دلار 215 لیر چنج میکرد صرافی که چند متر بالاتر بود هر 100 دلار رو 222 لیر چنج میکرد که من با توجه به اینکه قبلا پرسیده بودم فهمیدم که اولی داره قیمت رو پایین میگه و پیش اون پول هام رو چنج نکردم. و در آخر اگر سوال دیگه ای داشتید خوشحال میشم از تجربیاتی که توی این سفر بدست آوردم در خدمت شما خوانندگان عزیز بذارم. با سپاس فراوان از سایت بسیار خوب و پرکاربرد لست سکند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
مجید بهره مند 43111 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در ۲ اردیبهشت، ۱۳۹۴ :a030:خیلی عالی و کامل ممنون 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده