fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۹۳ عادت ما در مورد مصرف بی رویه خبر از زایش بحران های متعدد در زمینه اقتصاد و مواد اولیه و تولید و دهها موارد مشابه رو میده. به نظرشما سهم تعلیم و تربیت فردی تا چه حد در افراطی گری ما موثره ؟ محدودیت ها و ضعف سیستم اقتصادی ما چقدر سهم داره ؟ نمونه و مثال ساده : چند در صد از تماسهای تلفنی ما و زمان گفتگو هامون شامل افراطی گری در مصرف و عدم استفاده صحیح از امکانات موجود هست؟ 1 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۹۳ . یک سال زندگی بدون پول یک روزنامهنگار زن آلمانی یک روزنامهنگار آلمانی یک سال تمام را بدون پول زندگی کرده،تا شخصاً زندگی در شرایط فرضی سقوط کامل سیستم اقتصادی موجود را تجربه کند. گرتا تاوبرت زن ۳۰ سالهآلمانی در این یک سال به طور کلی با جامعه مصرفی که همه مردم در آن زندگی میکنند خداحافظیکرد و حتی یک سِنت هم برای خرید مواد غذایی و یا پوشاک خرج نکرد. وبسایت خبری «رپلر» در ادامه گزارش خود مینویسد که در پایاناین دوره یکساله ریاضت مطلق وقتی که از گرتا تاوبرت سؤال شد که اکنون چه چیزی را بیشاز هر کالای دیگری میخواهد در پاسخ گفت: «وسایل بهداشتی و نظافت فردی و چند جفت جورابو یا جوراب شلواری». او در ادامه مصاحبه افزود: «در تمام این دوره یکساله من موادبهداشتی لازم را برای خودم تهیه میکردم که همه آنها صد در صد از مواد طبیعی بودند.من حتی برای خودم شامپو و صابون درست میکردم. البته ظاهر من به خاطر مصرف این موادخیلی تغییر کرده بود. دوستانم میگفتند که شبیه انسانهای نخستین و نئاندرتالها هستمو شاید در این کار افراط کردهام.» گرتا تاوبرت روزنامهنگار ساکن شهر لایپزیگ آلمان مواد غذاییخود را از طریق کشت سبزیجات در باغهای کوچک حاشیه شهر که به طور جمعی اداره میشوندتامین میکرد. برای تامین پوشاک مورد نیازش لباسهای خود را در فروشگاههای پوشاک دستدوم با اقلام دیگر و بدون پرداخت پول معاوضه میکرد. خبرگزاری فرانسه نیز در گزارشی که درباره گرتا تاوبرت منتشرکرده مینویسد که او برای تعطیلات سالانه، در جادهها از مسافران دیگر میخواست کهوی را همراه خود تا مقصد بعدی ببرند. او به همین شکل توانست حدود ۱۷۰۰ کیلومترسفر کرده و از لایپزیگ در شرق آلمان به بارسلون برود. دوره اقامت خود در شهر بارسلون را نیز همراه گروهی از جوانانکه ساختمانهای خالی را اشغال کرده و در آنها زندگی میکنند سپری کرد. او از تجارب سخت خود در این دوره کتابی نوشتهاست با عنوان«آخرالزمان ، هماینک!» که به فیلمی با عنوان مشابه به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولااز کارگردانان مشهور آمریکایی و محصول سال ۱۹۷۹ اشاره دارد. کتاب گرتاتاوبرت در فوریه امسال به زبان آلمانی منتشر شدهاست. گرتا تاوبرت در این کتاب با تمام جزئیات توضیح میدهد که چگونهروش معمولی برای تامین کالاهای مورد نیاز خود را تغییر داد و به جای خرید و هزینه کردنپول، کالاهای مورد نیاز خود را از مواد مازاد و دورریختنی سوپرمارکتها و مردم تامینمیکرد. او میگوید که این ماجرای یکساله از روزی آغاز شد که برایصرف نهار به منزل مادربزرگش رفته بود. میز غذا از انواع و اقسام خوراکیها انباشتهبود و به خوبی نشان میداد که چگونه مردم در جوامع پیشرفته امروزی به مصرف بیرویهعادت کردهاند. او در بخشی از کتاب خود مینویسد: «نظام اقتصادی و روش زندگیما براساس این فرضیه بنا شده که به شکلی بی مهار و بینهایت میتوانیم مصرف کنیم. ولیواقعیت این است که منابع طبیعی ما به شدت محدود است. بنابراین، روش زندگی و مصرف بیمهارنمیتواند همیشگی و پایدار باشد.» وبسایت خبری «رپلر» یادآوری میکند که در سال ۲۰۱۲ فقطدر کشور آلمان حدود هفت میلیون تُن مواد غذایی سالم و قابل مصرف دور ریخته شد. یعنیهر شهروند آلمانی به طور میانگین در طول یک سال حدود ۸۲ کیلوگرممواد غذایی را مستقیماً به ظرفهای آشغال میریزد. گرتا تاوبرت میگوید که در سالهای بحران اقتصادی اخیر در اروپاموضوع مصرف بیرویه و از سوی دیگر آگاهی از محدودیتها و ضعفهای سیستم اقتصادی موجودبرجستهتر شدهاست. او میافزاید: «مردم دریافتهاند که اجرای طرحهای موسوم بهنجات اقتصادی کشورهای بحرانزده و یا روشهای اصلاح نظام اقتصادی اروپا راه حل نهایینیستند. ما هنوز هم همان روشهای اقتصادی پیشین را پیش میبریم ولی مشخص شده این سیستمهایموجود پایه و اساس سالم و پایداری ندارند.» استدلالهای او شبیه به مطالبی است که دو نویسنده بریتانیاییبه نامهای رابرت و ادوارد اسکیدلسکی در کتاب خود به نام «چقدر کافی است؟» در سال ۲۰۱۳ مطرحکرده بودند. این دو نویسنده بریتانیایی معتقدند که حرص و طمع بینهایت برای داشتن واندوختن پول و سرمایه بیشتر به مهمترین عامل در سیستم اقتصادی و روش زندگی امروزیبشر بدل شدهاست. وبسایت خبری «رپلر» میافزاید که تحت تاثیر بحران اقتصادیسالهای اخیر علاوه بر نقد سیستم اقتصادی موجود، نظریههای مختلفی هم در مورد صرفهجوییو کاستن از مصرفگرایی افراطی مطرح شدهاست. در کشورهای جنوب اروپا مثل یونان و یا اسپانیا که بیش از همهاز پیامدهای بحران اقتصادی آسیب دیدهاند، جوانان روشهای جدیدی را برای تامین زندگیخود در پیش گرفتهاند. یکی روش موسوم به «بانک وقت» است که در آن هر فردی دانش یا حرفهخود را از طریق انجام کارهای موقت با کار یک فرد دیگر معاوضه میکند. مثلا در مقابلتدریس انگلیسی به فرزندان یک خانواده پدر آن خانواده که تعمیرکار برق است وسایل برقیو یا سیمکشی خانه معلم زبان را تعمیر میکند. گرتا تاوبرت در یک سالی که بدون هزینه کردن پول زندگی کردهروشهای گوناگونی را برای کاهش مصرف آموختهاست و میگوید: «مسلماً من بسیاری از اینروشها را در زندگی خود به کار میبندم ولی در عین حال خوشحالم که پس از پایان آن تجربهیکساله دیگر مجبور نیستم با آن دشواریها و محدودیتها زندگی کنم.» 2 لینک به دیدگاه
رضا نیوز 805 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۹۳ تو جامعه ما استفاده کاذب و پدیده چشم هم چشمی رواج پیداکرده و مسئله مسئولان کمتر بهش توجه دارندمسئله سطح انتظارات افراد هستش رفته رفته بیشتر می شوه لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده