رفتن به مطلب

موفقیت در اجرای مهندسی ارزش


ارسال های توصیه شده

چکیده

استفاده از مهندسی ارزش در کشورهای پیشرفته تقریباً از سال 1950 آغاز شد و تا به امروز در حال تکامل است. استفاده از این روش در کشور ما نیز پیشرفت زیادی داشته است و برای برخی از پروژه­ها با منابع مالی بالاتر نیز الزامی است.

روشهای مختلفی برای بررسی فرایندها و محصولات وجود دارد .این روشها در طول سالیان گذشته توسعه پیدا کرده­اند که از آن جمله فن مهندسی ارزش است که هدف از به‌کارگیری آن بررسی تحلیلی و سیستماتیک فرایند و محصول به نحوی است که موجب کاهش هزینه ها و افزایش بازدهی شود.

 

 

مهندسی ارزش یک مبحث جدید نیست بلکه بیش از نیم قرن است که این موضوع به عنوان یک تکنیک مطرح شده است و بیشتر در ابعاد طراحی به‌کار رفته است. سابقه اجرایی این روش در ایران، شاید حدود یک دهه باشد و اغلب استفاده از این روش در طرحهای عمرانی صورت گرفته است. نکته قابل ذکر این است که مهندسی ارزش در پروژه های متفاوت قابل اجراست و تنها در زمینه پروژه­های صنعتی دخیل نیست بلکه در اغلب فرایندها و براساس فلسفه­ای که شاید از پنج دهه پیش شکل گرفته قابل تعمیم است.

مقدمه

مهندسی ارزش یک کوشش سازماندهی شده گروهی با مشارکت کلیه عوامل موثر آگاه به موضوع برای تحلیل منظم ارزش و هزینه ها به منظور بهبود ارزش عملکرد پروژه و طرح روشهای جدید با حذف هزینه های غیر ضروری در جهت کاهش هزینه های کلی، بهبود عملکرد و افزایش کیفیت است. (جبل عاملی، میر محمد صادقی. ص 17)

یکی از ویژگیهای مهندسی کارایی آن در تمامی عرصه­هاست؛ زیرا اولا این روش مبتنی بر کار تیمی بوده و ثانیا استفاده از خلاقیت یکی از مهمترین مراحل آن است. همچنین مهندسی ارزش به علت ماهیت کارکردگرا بودن آن در هر صنعتی که محصول آن دارای کارکرد باشد قابل استفاده است.

به عنوان نمونه بر طبق آمارهای به‌دست آمده، در آمریکا در 90 درصد پروژه­های حمل و نقل و راهسازی و 25 درصد پروژه­های ساختمانی، مهندسی ارزش مورد استفاده قرار می­گیرد.(نشریه انجمن مهندسی ارزش ایران، 1384)

در این مقاله عوامل کلیدی مهندسی ارزش بر مبنای پژوهش های محقق شناسایی شده است و برمبنای رویکرد فرایند محور طبقه بندی شده است.

تاریخچه مهندسی ارزش

تاریخچه مهندسی ارزش به سالهای پس از جنگ جهانی دوم در شرکت جنرال الکتریک، به‌خاطر کمبود مواد اصلی(مواد نسوز) و مصالح خاص در تولیدات صنعتی برمی­گردد. در آن زمان مطالعاتی در ایجاد تغییرات که به‌صورت جایگزین­سازی و استفاده از مصالح کم هزینه­تر در طراحی­ها، بدون از دست دادن کیفیت کارکرد مورد انتظار، انجام گرفت که زایش علم مهندسی ارزش را به‌دنبال داشت. بدین ترتیب که هانری ارلیکر معاون شرکت مذکور متوجه شد که در بسیاری موارد این تغییرات منجر به هزینه­های کمتر و محصولات بهتر می­شود. این موضوع وی را ترغیب کرد که با برنامه­ریزی، نسبت به بهبود ارزش محصولات اقدام کند. او این وظیفه را بر عهده "لارنس مایلز" مهندس ارشد شرکت گذاشت تا راه موثری برای بهبود ارزش محصولات پیدا کند.

بدین ترتیب علم مهندسی ارزش توسط "لارنس مایلز" در سال 1947 بنیان­گذاری شد. او و گروه همکارش یک سیستم قدم به قدم به‌نام" تجزیه و تحلیل ارزش" ایجاد کردند. مایلز روش رسمی را به اجرا درآورد که در جریان آن چندین گروه از کارکنان شرکت کارکرد محصولات تولیدی و شیوه­های انجام تولید را مورد بررسی قرار دادند. آنان به اتکای روشهای خلاق گروهی تغییراتی در محصولات شرکت به وجود آوردند که بدون آنکه افت در کارایی محصولات ایجاد کند، موجب کاهش هزینه­های تولید شود. با این وجود مهندسی ارزش از سال 1952 در صنعت به رشد و شکوفایی رسید و در دهه اخیر به طور جدی در صنعت ساختمان مورد توجه قرار گرفت و به‌عنوان یک روش مهم در عرصه فعالیتهای مهندسی شناخته شد. مهندسی ارزش به‌عنوان شیوه­ای کارآمد برای شناسایی و حذف هزینه­های غیر ضروری و کوتاه کردن زمان اجرا و بهینه­سازی طرحها به‌کار گرفته می­شود. مهندسی ارزش با ارائه راهکارهای نو و ابتکار، خلاقیت و استفاده از تجربیات، نتایج سودمندی را در زمینه­های بهبود کیفیت و صرفه­جویی در هزینه کل به عنوان دو عامل بسیار اساسی در پی داشته است. کشورهای صنعتی سالهاست که در مراحل مختلف طرح از این تکنیک استفاده می­کنند و حتی در بعضی از کشورها استفاده از مهندسی ارزش در پروژه­هایی با بودجه دولتی و خاص اجباری است. در سال 1954 دفتر کشتی­سازی نیروی دریایی آمریکا اولین سازمان دفاعی بود که یک برنامه رسمی مهندسی ارزش را با کمک مایلز تدوین کرد. در سال 1956 لشکر اورنانس از ارتش آمریکا آغاز کننده برنامه مهندسی ارزش بود و برنامه ارائه شده آنها سالهای طولانی ادامه یافت و در بخش آموزش، مدیران مهندسی پیشنهاد کردند که مهندسی ارزش به‌عنوان بخشی از دروس ارائه شود. پس از آن مهندسی ارزش در سایر مراکز از جمله نیروی هوایی آمریکا و غیره گسترش یافت. تا سال 1972 صنایع ساختمان به‌طور محدود به مهندسی ارزش علاقه نشان می­داد تا اینکه دوازدهمین کنفرانس سالانه انجمن مهندسان ارزش آمریکا موسوم به SAVE بر کاربرد تحلیل ارزش را در صنایع ساختمان تاکید کرد و آن را ضروری دانست. هنگامی که وزارت دفاع آمریکا در سال 1962 نخستین گام را در وارد کردن مهندسی ارزش به عرصه ساختمان برداشت انجمن زمین شناسی آمریکا پیشگام شد و اهمیت برنامه قاطعانه گسترش چشمگیر در بهره گیری از تحلیل ارزش در دو عرصه طراحی و اجرا را بر عهده گرفت. انجمن زمین شناسان آمریکا در روز یکم مارس 1972 اعلام کرد که شرایط مربوط به مهندسی ارزش در اغلب قراردادهای معماری، مهندسی ، سرپرستی و اجرا گنجانده شده است و بعد از آن در کلیه شرکتها به تدریج مورد استفاده قرار گرفت.

در حال حاضر هیچ روشی وجود ندارد که کاربرد روشهای مهندسی ارزش را در پروژه­های ملی کلیه کشورها الزامی گردانیده باشد، این علم در جهان امروزی شناخته شده و در حال تکامل است و شرکتهای مختلف از مزایای آن استفاده می­کنند.

تعاریف و توضیحات مهندسی ارزش

مهندسی ارزش و یا تحلیل ارزش به صورتهای مختلف تعریف شده است. لارنس مایلز مهندسی ارزش را همچون دیدگاهی خلاق و سازمان یافته که شناسایی کارآمد هزینه­های غیرضروری را انجام می­دهد، تعریف می­کند. در این تعریف منظور از هزینه­های غیر ضروری هزینه­هایی است که به کیفیت، بهره­برداری، عمر مفید، شکل ظاهر، مشخصات فنی درخواستی کارفرما مربوط نمی­شود.

انجمن آمریکایی مهندسان ارزش، مهندسی ارزش را کاربرد نظام یافته روشهای فنی شناخته شده برای شناسایی کارکردها در قبال کمترین هزینه کلی تعریف می­کند .

تعاریف مختلف دیگری نیز ارائه شده که به برخی ازآنها اشاره می­شود:

مهندسی ارزش یک روش منسجم برای رسیدن به بالاترین ارزش به ازای هر واحد پولی هزینه شده است، در حالی که کیفیت، ایمنی، قابلیت اطمینان و قابلیت نگهداری حفظ و یا ارتقا یابد.(دل ایزولا،1997)

مهندسی ارزش تلاشی است سازمان یافته که کارکردهای کالاها و خدمات را تحلیل می­کند. در این تلاش، راه و روشهایی جستجو می­شوند که بتوانند کارکردهای ضروری و ویژگیهای مورد نیاز محصول را همراه با سودآوری تولید آن تامین کنند.(جری کافمن، 1998)

مهندسی ارزش توسط کِلی و میل اینگونه تعریف شد: مهندسی ارزش یک خدمت فعال، خلاق و حل کننده مشکلات است که با استفاده از روش منضبط و جهت‌دار سیستم ارزش مشتری را مشخص می­کند. در این روش برای نمایش ارتباط بین زمان/ هزینه و کیفیت از تحلیل کارکردی استفاده می‌شود. یک روش سیستماتیک برای ایجاد طرح کار است که بعد از اینکه جریان کار با تحلیلهای کارکردی مناسب مورد مطالعه قرار گرفت، بهترین ارزش را برای هر محصولی ایجاد می­کندو در صورت نیاز، اصلاح و یا طراحی مجدد کار انجام می­شود.

مهندسی ارزش فرایندی برای دست­یابی به بهترین نتیجه ممکن است به گونه­ای که کیفیت، ایمنی، قابلیت اعتماد و قابلیت تعمیر با هر واحد پولی که هزینه می­شود، بهبود یابد. مهندسی ارزش، یک سیستم چند منظوره برای آنالیز طراحی یک محصول است.

فرایند مهندسی ارزش

فرایند مهندسی ارزش یک فرایند منطقی و سیستماتیک است که در آن استفاده از یک گروه متشکل از تخصصهای مختلف و یا یک گروه میان رشته­ای برای هدفهای زیر استفاده می­شود:

انتخاب پروژه مناسب برای تجزیه و تحلیل با توجه به زمان صرف شده؛

مطالعه محاسبه ارزش جاری با توجیه کارکردها، نیازها و هدفها؛

تدوین و ارزیابی گزینه­های جدید برای تخمین یا ارتقای کیفیت و یا کاهش هزینه­ها برای اجزای دارای ارزش کم؛

انطباق گزینه­های جدید با بهترین راه عمل کردن آنها.

متدولوژی مهندسی ارزش بر اساس برنامه­های کاری صاحب نظران مختلف آن به ظاهر متفاوت است. مایلز آن را طی 7 فاز و بعدتر 5 فاز، کمپتر5 و هنان طی 8 فاز ، ماج 7 و اتوود در 7 فاز ، فالون در 6 فاز ، دل ایزولا با 4 فاز و حتی در مواردی نیز مهندسی ارزش را طی 9 فاز انجام می­دهند. البته این تفاوتها بیشتر ظاهری و صوری است و ماهیت کار تفاوت چندانی با هم ندارد.(کریمی،1384)

انجمن مهندسی ارزش آمریکا جهت استاندارد سازی متدولوژی ارزش الگوی شش مرحله ای را جهت مطالعات ارزش ایجاد کرده است(شکل1):

مهندسی ارزش پیش از آنکه به‌صورت یک تکنیک مطرح شود مبتنی بر یک فرهنگ حرفه­ای است. خلاقیت را نمی­توان تنها با قانون اعمال کرد، بلکه برای بسترسازی خلاقیت ابتدا باید بها و ارزش واقعی خلاقیت را به‌عنوان یک فرهنگ شناسایی کرد. می­توان با تکنیک مهندسی ارزش خلاقیت را نهادینه کرد.

 

نتایج حاصل از مهندسی ارزش را به‌شرح زیر می­توان خلاصه کرد:

1. افراد به مواردی که نیازمند به بهسازی و توجه باشد،آگاه می­شوند.

2. ابزاری برای ارزیابی گزینه­های مختلف فراهم می­کند.

3. امکان ارزیابی و بیان کمی هزینه­ها را فراهم می­کند.

4. روشی است که باید تولید اندیشه­ها، جایگزینی راهکارها را در اختیار یک شرکت قرار می­دهد.

5. منطق پنهان در پشت هر تصمیم را به‌صورت مستندی مشخص می­سازد.

6. امکان خلاصه­سازی انبوه اطلاعات و ایجاد پرسشهای جدید و بهتر و استفاده از اعداد برای ارزیابی را فراهم می­کند.

7. موجب ارتقای ارزش و کاهش هزینه­ها می­شود.

همانطور که ملاحظه شد باوجود مزایای فوق متاسفانه این تکنیک در کشور ما تا کنون گسترش نیافته است و همانطور که ذکر شد جهت انجام این مهم نیاز به فرهنگ­سازی وجود دارد و باید توجه نمود نمی­توان با اقدامات فوری و بدون مطالعه این کار را آغاز کرد، زیرا در صورتی‌که ابعاد و زمینه­های فرهنگی آن به‌درستی شناسایی نشود، فقط در حد نامهای زیبا باقی خواهد ماند. البته سازمان مدیریت و برنامه­ریزی کشور در صدد است با اعمال آیین­نامه­ها و بخشنامه­ها این روش را تا حدی لازم الاجرا کند، ولی به‌نظر می­رسد در صورتی که بتوان کاربرد عملی این علم را به جامعه مهندسین کشور ارائه کرد، کلیه سازمانها داوطلبانه به اعمال مهندسی ارزش در طرحهای خوداقدام کنند.

طبق بررسی صورت گرفته و تعاریف آورده شده از مهندسی ارزش 38 مولفه اساسی در موفقیت مهندسی ارزش شناسایی شده است که عوامل کلیدی موفقیت در اجرای مهندسی ارزش هستند. (جدول 1) این عوامل در اجرای مهندسی ارزش در تمامی صنایع نقش دارند اما میزان نقش آنها در صنایع مختلف متفاوت است. مولفه های گردآوری شده بر مبنای رویکرد فرایندگرا و با تفکیک ورودی، خروجی و عوامل تاثیر گذار بر مبنای نمودار (1) مشخص شده اند.

 

پیشنهادها

برای اجرای دقیق و موثر فن مهندسی ارزش در صنایع مختلف به مدیران صنایع موارد زیر( که بر گرفته از تحقیقات مختلف است)پیشنهاد می‌شود:

1. استفاده از فنون مدیریت ارتباط با مشتریان برای شنیدن صدای مشتریان و استفاده از معیارهای مورد نظر آنان در مرحله ارزیابی گزینه­ها.

2. استفاده از سیستم حسابداری مدرن که متاسفانه در اکثر شرکتهای ایرانی مورد استفاده قرار نگرفته است.

3. استفاده از فنون TQM برای بالا بردن کیفیت محصول نهایی با توجه به معیارهای خواسته شده مشتریان یا کارفرما.

4. تلفیق تکنیک مهندسی ارزش و QFD و استفاده از خانه کیفیت برای بالا بردن ارزش محصول از دیدگاه مشتری.

5. برگزاری منظم جلسات طوفان فکری در طول پروژه وبویژه قبل از شروع پروژه برای به‌کاربردن نوآوری در پروژه و ایجاد اتاق فکر داخل سازمان.

6. تقسیم بندی و زمان­بندی فعالیتها و استفاده از استانداردهای تعیین شده برای جلوگیری از دوباره کاری.

7. استفاده از تکنیک­های مدیریت پروژه و مدیریت زمان و ترسیم مسیر بحرانی پروژه به وسیله نمودار CPM و یا استفاده از نرم‌افزارهای کنترل پروژه.

8. به دست آوردن ارزش هر یک ارزش کارکردها و در مجموع هر یک از فعالیتها برای متعادل سازی عملکرد با هزینه.

9. تعیین اهداف اصلی سازمان و به طبع آن استراتژی­های کوتاه مدت و بلند مدت به وسیله مدیران و صاحبان سازمان و بازنگری و بررسی دوره ای استراتژی­ها.

نتیجه گیری

در این پژوهش مولفه های موثر در مهندسی ارزش شناسایی و با استفاده از دید فرایندگرا طبقه بندی شد. توجه مدیران صنایع به تک تک این مولفه ها می تواند موجب کارایی بالاتر فن مهندسی ارزش درهر صنعت شود.

منابع

1. ای یر، اس.اس. روش به کارگیری مهندسی ارزش، جبل عاملی و میر محمد صادقی، محمد سعید و علیرضا، چاپ اول، تهران، انتشارات فرات، 1380

2. انجمن مهندسی ارزش ایران، خبرنامه داخلی، پیش شماره 1و 2.

3. کریمی، محمود، بهبود بی تردید، تهران، انتشارات رسا، 1384

4. Dell`Isola, Alphons, Value engineering:practical approach,R. S. Means company,Inc. , 1997.

5. Kaufman, J.Jerry, Value management, creating competitive advantage, Crisp publication,1998.

 

 

برگرفته از پایگاه مقالات علمی ایران system.parsiblog.com

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...