رفتن به مطلب

بیماریهای اسب


ارسال های توصیه شده

[h=2][/h]

پوست صاف و براق از مشخصات يک اسب سالم است، در حاليکه پوست مات، زبر و خشن ممکن است نشان دهنده بسياري از مشکلات اساسي در اسب باشد. پوست اسب هميشه با حمله تعداد زيادي از عوامل گوناگون از جمله: ويروسها، باکتريها و ميکروبهاي بيماريزاي ديگر و همچنين گزش حشرات مواجه است.

علائم مربوط به بيماري پوستي متغير بوده و ممکن است از يک درگيري ساده پوست با زخمهاي جداگانه تا زخمهاي پيشرفته همراه با خارش و ريزش مو را شامل گردد.

دو شکل بيماري پوستي که در اسب بيشتر اتفاق مي افتند عبارت اند از : رينگ ورم (درما توفيتوزيس dermatophytosis) و رين رات (درماتوفيلوزيس dermatophylosis) .

رينگ ورم يک عفونت قارچي است که مي تواند از اسبي به اسب ديگر از طريق لوازم تيمار مشترک و لوازم سواري و ساز و برگ و يراق اسب منتقل گردد. رطوبت، تراکم جمعيت و شلوغ بودن گله و هواي تاريک و نمور جزء عوامل مساعد کننده بيماري محسوب مي گردند.

رينگ ورم اغلب در اسبان جوان (يک تا سه سال) و گاهي مسن تر ديده مي شود. در حيونات ضعيف و ناتوان رينگ ورم در ابتدا به شکل زخمهاي کوچک ظاهر گشته و به دنبال آن ريزش مو اتفاق افتاده و زخمها به شکل لکه هاي مدور و کروي شکل درآمده و دلمه روي آنها مي بندد.

در اينحالت چنانچه درمان انجام نگيرد زخمها پيشرفت کرده و بزرگ مي شوند، موها شکننده تر و ريزش موها بيشتر شده و زخمها التهاب پيدا مي کنند و متورم مي گردند.

زخمهاي رينگ ورم در اسب بيشتر در محل تماس با زين و تنگ اسب، صورت (اطراف چشم) و پاها ايجاد مي گردد. ممکن است اين زخمها با خراش شديد همراه باشند. ميزان انتقال قارچ مولد رينگ ورم بسيار سريع بوده و به راحتي مي تواند از اسبي به اسب ديگر منتقل شود. چنانچه در يک گله اسب به بيماري رينگ ورم مشکوک شديد، خيلي سريع اقدامات درماني و پيشگيري کننده مناسب از جمله جدا کردن اسب بيمار از بقيه گله، ضدعفوني کردن زخمهاي اسب بيمار و همچنين ضدعفوني نمودن وسايل و تجهيزات اسب مربوطه را انجام دهيد.

درمان شامل استفاده از داروهاي ضد قارچ مانند Clorox (به ميزان 1 به 10 در اب) و همچنين شامپوي ميکونازول (miconazole) است. درمان بايستي روزانه و تا پنج روز متوالي ادامه يافته و سپس به صورت هفتگي انجام گيرد تا زخمها به خوبي التيام يابند.

 

رين رات (rain rot)

به عنوان يک تاول مرطوب و گرم شناخته مي شود. اندامهاي حرکتي خصوصا قسمتهاي انتهائي آن درگير شده ولي ممکن است به يک مسموميت عمومي تبديل گردد. عمل بيماري نوعي باکتري است که خصوصياتي شبيه قارچها دارد. اين باکتري در خاک ، به ويژه در خاکهاي مرطوب و در زمين هائي که در امتداد نهرها و رودخانه ها قرار دارند مشاهده مي گردد.حيوانات بيمار اغلب بعنوان مخزن عفونت محسوب گشته در انتشار بيماري نقش دارند.

رعايت نکردن مسائل بهداشتي اسب داري ها و تحريکات پوستي ايجاد شده در اسب ها مانند تحريک ايجاد شده به دنبال گزش حشرات، از عوامل مستعد کنند بيماري هستند. در اين بيماري زخمهائي در پوست بدن اسب ايجاد گشته که ممکن است اين زخمها پيشرفت کرده و بزرگ و مدور شوند و بر روي آنها پوسته هاي زخم ظاهر گردند.

کندن و برداشتن دسته هاي مو که زخم در آن محل ايجاد کرده دردناک بوده و مي تواند موجب خونريزي گردد.

دامپزشکان اغلب ترجيح مي دهند زخمهاي ايجاد شده بر روي اسبان، کوچک نگه داشته شده و توسعه پيدا نکند تا اقدامات درماني به طور کامل موثر واقع گردد. زخمها عموما بر روي پشت، کپل، گردن و پاها مشاهده مي گردند.

قرار دادن حيوانات در محيط خشک موثر بوده و آنها را از گزش حشرات محافظت مي کند. استفاده از حمام ضدعفوني کننده اسبان که داراي شامپوي يدين (iodine) يا کلر هگزيدين (chlorohexidine) و يا پروکسيد بنزوئيل (benzoyl peroxide) باشد، به طور روزانه و به مدت 7 روز بسيار موثر است. گاهي اوقات تجويز آنتي بيوتيک ضروري است و آنها را بايد به مدت يک تا دو هفته استفاده کرد.

آفتاب گرم و آب و هواي خشک مي تواند در مراقبت از رين رات بسيار موثر باشد. مشکلات پوستي مانند از دست دادن مو، التهاب و آماس پيش از ايجاد خارش حتما بايد مدنظر قرار گيرد و چنانچه زخمها پيشرفت نموده، پوسته پوسته شده و ريزش مو و خونريزي ظاهر شده باشد، مي توان گفت بيماري تشديد شده و وخيم است.

در پايان ذکر اين نکته ضروري است که هيچوقت يک بيماري پوستي را نبايد ساده انگاشته و به آن اهميت ندهيم، بلکه براي تشخيص هر بيماري پوستي و درمان آن مطالعه و تحقيق و تفحص بيشتري نموده تا بهترين روشهاي درمان و پيشگيري را انجام دهيم .

لینک به دیدگاه

(colic) کوليک در اسب

اسبداران معتقدند از زماني که اسب بوده و هست ، کوليک هم بوده و خواهد بود . ميزان مرگ و مير اسبها از کوليک ، از هر بيماري بيشترميباشد .اين سئوال پيش مي آيد که کوليک چيست و چگونه و چرا ايجاد ميشود ؟

خطر کوليک ناشي از عدم رسيدگي درست به اسبها است که امکان بروز انباشتگي ، پيچ خوردگي روده هاي اسب ، زخم معده ،پارگي معده و انسداد روده را ايجاد ميکند و موجب بروز کوليک ميشود . معمولا کوليک بصورت آني و ناگهاني پيش ميايد و مهم است که علت اين بيماري هرچه سريعتر مشخص شود تا بتوان از پيشرفت آن جلوگيري کرد و آن را مهار نمود .

....

با توجه به موارد فوق تعريف کوليک همان درد شکم ميباشد که از اسپاسم کولون روده اسب صورت ميگيرد .اختلالاتي که در اسب موجب کوليک ميشوند عبارتند از :

کوليک يا دل درد عادي 83

کوليک ناشي از انباشتگي 7

کوليک گازي يا اسپاسمي 4

کوليک ناشي از پارگي معده 2

آماس روده 1

انسداد اختناقي 3

نشانه هاي کوليک در اسب مبتلا

1- غلت زدن

2- پا کوبيدن مداوم

3- دراز کشيدن بيش از حد معمول

4- برگرداندن سر به سمت پهلو

5- تاب دادن مکرر لب بالا

6- پشت کردن به گوشه جايگاه همراه با بروز ناراحتي

7- لگد زدن به شکم

8- ايستادن با بدني کشيده

9- نشان دادن مکرر حالت دفع ادرار

10- عدم دفع مدفوع به مدت بيش از 24 ساعت

11- بي اشتهائي

12- رفتار غير عادي و افسردگي

13- تعرق

14- اسهال

بالاترين ميزان مرگ و مير اسبها ناشي از انسداد اختناقي روده ميباشد.برخي عوامل از جمله نژاد در اسب ممکن است تعداد دفعات ابتلا به کوليک را بيشتر کند مثل نژادهاي استاندارد برد ، تنسي واکينگ ، امريکن سدلبرد و وارم بلاد .

خطر انسداد کولون در پوني ها و انباشتگي در اسبهاي جنوب شرقي ايالات متحده آمريکا بيشتر است .

بيشترين عواملي که باعث کوليک ميشوند عبارتند از:

- چسبندگي هاي درون حفره شکم در اسباني که جراحي حفره شکم داشته اند .

- انباشتگي کولون بزرگ که بطور ناگهاني بروز ميکند در اسباني که به مدت زيادي در اصطبل به سر ميبرند ، و ميزان فعاليت ورزشي آنها کاهش ميابد و يا همزمان تحت درمان داروئي بوده اند.

- انباشتگي هايي با کاهش نوشيدن آب و خوردن خوراکهاي خشبي کم کيفيت و گاها نا مناسب بودن وضعيت دندانها در اسب .

- انباشتگي هاي سکوم و زخم معده با تجويز زياد " فنيل بوتازون " در ارتباط ميباشد .

خطر ابتلا به کوليک در اسبهاي اصيل (عرب) بالاتر از ساير نژادهاست . خطر کوليک در اسبهاي 2 تا 10 سال بيشتر از کره اسبها (از شير گرفته تا يکساله) و يا اسبهاي 10 سال به بالاست .

خطر ابتلا به کوليک با وقايعي همانند : آبستني ، دوره شيرواري ، تغيير جيره ، تغيير در نوع فعاليت هاي بدني ، حمل و نقل ، تب و واکسيناسيون در ارتباط ميباشد .

اسبهايي که نسبت غلات به علوفه شان بيشتر است يا روزانه 5/2 کيلوگرم يا بيشتر غذا ميخورند ، در معرض خطر بالاتري از ابتلا به کوليک هستند .

اسبهايي که خوراک پليت و مخلوط دانه غلات آسياب شده با ملاس ميخورند در مقايسه با اسبهايي که کنسانتره درجيره آنها مصرف نشده بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرند .

کوليک را ميتوان بر اساس عامل آن در يکي از موارد زير جاي داد :

جيره غذايي ، استعداد مبتلا شدن به کوليک (نژاد) ، تغيير در حرکات دستگاه گوارش ، عفونت ، انگلها ، زخم ها

بيماري هايي که در اسبها منجر به کوليک ميشوند به قرار زير ميباشند :

انباشتگي به علت خوراک خشبي کم کيفيت

نفخ به علت تخمير بيش از حد

توده مانع در مسير گوارش به علت وجود جسم خارجي

ايست حرکات به علت نا متعادل بودن الکتروليتهاي خون

افزايش قدرت انقباضي به علت واکنش سمپاتو ميتيک

پيچ خوردگي کولون بزرگ به علت حرکات ناهنجار

جابجايي و انسداد اختناقي و فتق به علت زمينه کالبد شناختي و نژاد کوليک کاذب

منظور از کوليک کاذب مواردي است که علائم کوليک مشابه آنچه که در بيماريهاي روده ديده ميشود ، از اختلال در دستگاهي غير از دستگاه گوارش برخيزد .

کوليک در بيماري کليه و مثانه هم رخ ميدهد که بيماريهاي نادري هستند ، هرچند پارگي مثانه ممکن است در کره اسبها نيز ديده ميشود .

آماس پرده هاي جنب ، انفارکتوس عضله قلب و بيماري کبد و رحم هم نشانه هايي از کوليک دارند . گاها کوليک رفتاري هم بروز ميکند ، يعني اسب در پاسخ به تحريکات مختلف از روي عادت علائم کوليک نشان ميدهد و همچنين ممکن است در واکنش به غذا خوردن هم اتفاق ميافتد

انواع کوليکهاي کاذب

آبستني ، عامل: انقباضات رحم

رابدوميوليز ، عامل: ميوزيت ناشي از فعاليتهاي سخت

بيماريهاي کبدي ، عامل: گياهان سمي

بيماري کليه و مثانه ، عامل: سنگهاي مثانه

پلوريت ، عامل:پنوموني

منشاء رواني ، عامل: عادات نا هنجار

ميزان مرگ و مير ناشي از کوليک کولون بزرگ 6/28 ، روده کوجک 1/19 ، پارگي راست روده 1/82 و پارگي مقعد 7/77 ميباشد. معاينه و درمان کوليک در اسب :

در مواقع شکم درد اسب يا اصطلاحا کوليک ، پس از در جريان گذاشتن دامپزشک و تا قبل از رسيدن او ، اقداماتي را بايد انجام داد و علائم زير را بررسي نمود :

علائم درد

از روي برجستگيهاي استخوان لگن ميتوان دريافت که اسب در اثر درد غلت زده ، همچنين جاي لگد روي ديوار باکس و بهم خوردگي زياد بستر باکس با انسداد شديد دستگاه گوارش همخواني دارد .

انسدادها در طول 4 تا 5 ساعت درد شديدي ايجاد ميکنند ولي در مواردي که دوره بيماري طولاني تر بوده و بخشي از روده دچار نکروز پيش رفته اي شده ،علائم چنداني از درد آشکار بروز نميکند . در ظاهر اسب آرام است ولي به شدت افسرده ميباشد .در حالت ايستاده سر را پائين نگه ميدارد و به محيط اطراف توجهي نميکند و نشانه هاي ديگري چون اتساع شکم و بزرگي ناحيه ناف يا بزرگي يک طرف کيسه بيضه بايد مورد توجه قرار گيرد و حتما بايد دامپزشک را در جريان وضعيت و حالات اسب قرار دارد

....

نبض

تعداد ضربان قلب و مشخصات نبض معيارهاي مهمي در معاينه اسب کوليکي ميباشد . عموما تعداد نبض شاخص شدت بيماري و اثرات آن بر دستگاه گردش خون ميباشد . .....

ضربان قلب بيش از هشتاد بار در دقيقه نشاندهنده ضايعه يا بيماري جدي است که آشفتگي شديدي در دستگاه گردش خون اسب ايجاد کرده و حيات اسب به خطر ميافتد . معمولا در شوک و کاهش حجم خون درون رگها ، نبض ضعيف ميشود و در مواردي هم نامنظم ميزند .

.....

تنفس

در اسبي که درد متوسط يا شديد در شکم دارد ، براي آنکه حرکات ديافراگم و قفسه سينه کاهش يابد ، معمولا تعداد تنفس به بيش از سي بار در دقيقه ميرسد . در فشار به ديافراگم در اثر اتساع کولون بزرگ و فتق روده ها ، تعداد تنفس بالا ميرود . افزايش تعداد تنفس همراه با کبودي مخاطات ميتواند ناشي از فشار بر سياهرگ يا آسيب ريوي باشد .

مشخصات غشاءهاي مخاطي ، اهميت زيادي در تعيين وضعيت مايعات بدن اسب دارد .

- غشاءهاي مخاطي

لثه بهترين مکان براي تشخيص مخاطات است ، زيرا در اسب کوليکي اغلب مخاط در اثر ضربه پرخون ميشود . رنگ طبيعي غشاءهاي مخاطي دهان ، صورتي کم رنگ است . با توجه به عامل بيماري هر تغييري در اين رنگ به خاطر کم آبي ميباشد .

در کم آبي ساده مخاط اندکي به سفيدي ميزند ، ولي در پر خوني سياهرگها يا ورود آندوتوکسينها به خون رنگ مخاط به قرمز آجري ميگرايد و در آخر کبود ميشود . کاهش خونرساني به بافتها و هيپوکسي شديد ، رنگ غشاءهاي مخاطي به خاکستري کمرنگ مايل به آبي بدل ميشود .

خون رساني بافتي و کارکرد دستگاه گردش خون را ميتوان با توجه به زمان برگشت خون به بستر مويرگي ارزيابي کرد

لینک به دیدگاه

مشمشه يكي از بيماريهاي باكتريائي مسري خطرناك است كه اغلب سبب ابتلاء تك سميها ميگردد؛ بيماري بشدت كشنده بوده و از اهميت بالائي در جمعيتهاي اسب برخوردار است .اين بيماري از جمله بيماريهاي مهم مشترك بين انسان و دام ميباشد. عامل بيماري : عا مل بيماري باكتري گرم منفي غير متحرك فاقد كپسول و غير هاگزا بنام پزودومناس مالئي ( Pseudomonas mallei ) است كه بعضاً در مراجع جديد به نام بورخولدريا مالئي ( Burkholderia mallei ) نيز ناميده شده است . اپيدميولوژي : پزودومناس مالئي يك انگل اجباري بوده كه بسهولت توسط نور ؛ حرارت و ضد عفوني كننده هاي معمولي از بين ميرود و بنظر نميرسد در يك محيط آلوده بيش از شش هفته باقي بماند . اسبها ؛ قاطرها و الاغها از گونه هاي معمول در گير ميباشند . بيماري در اسب بيشتر بسمت شكل مزمن پيشرفت مينمايد در صورتيكه قاطرها و الاغها بيشتر بشكل حاد بيماري مبتلا ميشوند . حيواناتي كه از تغذيه بدي برخوردارند ويا در محيط نامطلوب نگهداري مي شوند از حساسيت بيشتري برخوردارند . انسان نيز در زمره جانداران حساس به اين عامل عفوني است كه معمولاً بيماري منجر به مرگ مي شود . حيوانات آلوده و يا حامليني كه در ظاهر سالم بوده واز بيماري جان سالم بدر برده اند عمده ترين منابع عفونت بشمار مي آيند . نحوه انتشار آلودگي بدان صورت است كه آسيبها وضايعات ريوي (آبسه مانند ) پاره شده و عامل بيماري بدرون برونشيولها راه يافته وباعث عفوني شدن مجاري تنفسي فوقاني ميگردد كه در نتيجه سبب دفع ارگانيسم از بيني ودهان خواهد شد . انتشار بيماري اغلب از طريق بلع مواد غذائي آلوده با منشا ذكر شده اتفاق مي افتد كه در اين زمينه آبشخورهاي مشترك ( آلوده ) نقش بسزائي خواهند داشت . تماس مستقيم پوست با پوست آلوده و وسايل تيمار ( مانند غشو ) اگر چه مي تواند خطر آفرين باشد ليكن بندرت ايجاد بيماري پيشرونده مينمايد . همچنين انتشار بيماري از طريق استنشاقي نيز ميتواند اتفاق بيافتد اما اين شكل آلودگي احتمالاً تحت شرايط طبيعي نادر مي باشد . مشمشه هم اكنون از كشورهائي همانند آمريكاي شمالي ريشه كن شده است اما مناطقي از جهان منجمله آسياي صغير ؛ آسيا و آفريقا همچنان آلوده مي باشند . از آنجا كه اخيراً پرورش و نگهداري اسب بويژه بصورت متراكم در حال رشد مي باشد و جابجائي دامها در اين شرايط بيش از گذشته و به مقاصد مختلف صورت مي پذيرد ؛ بروز و شيوع بيماري مشمشه در اين جمعيتها دور از انتظار نمي باشد . در تحت چنين شرايطي ميزان مرگ ومير بسيار بالا خواهد رفت و در تعداد كمي از حيوانات كه بظاهر بهبود مي يابند ( حاملين ) بيماري ابقاء مي يابد . بندرت ممكن است حيوانات بطور كامل بهبود يابند . گوشتخواراني همانند شير ممكن است با خوردن گوشت آلوده به بيماري مبتلا شوند . همچنين آلودگي در گوسفند و بز نيز ديده شده است

لینک به دیدگاه

بيماريهاي ويروسي

 

 

هـــــاري

 

بيماري هاري يکي از خطرناکترين بيماريهاي واگير و مشترک بين انسان و کليه حيوانات پستاندار مي باشد. عامل بيماري ويروس مي باشد که در کليه حيوانات خونگرم ايجاد بيماري کشنده مي نمايد. سگ و گربه بيشتر از ساير حيوانات نسبت به بيماري هاري حساس مي باشند. ويروس عامل بيماري در بزاق فراوان بوده و گازگرفتن توسط حيوانات هار عادي ترين راه انتقال بيماري به انسان و ساير دامها مي باشد. ويروس اين بيماري تمايل به دستگاه عصبي دارد و جراحاتي در اين بافت ايجاد مي کند.

 

 

rho.gif

 

اولين نشانه هاي بيماري در اسب وجود خارش در محل گازگرفتگي است. اسب بيمار مضطرب بوده، غذا نمي خورد و مرتب محل گزش را با دندان خود گاز مي گيرد، به پرستار و افراديکه به او نزديک مي شوند حمله مي کند و اگر فرار نکنند آنها را به شدت گاز مي گيرد. به تدريج نشانه هاي فلجي در عضلات گلوي دام ظاهر شده و حيوان با وجود تشنگي مفرط نمي تواند آب بخورد. فلجي کم کم به پاها رسيده، حيوان به زمين مي خورد و در مدت کوتاهي تلف مي شود.

 

 

آبــــــــله

 

آبله اسب قابل سرايت به انسان و گاو مي باشد. نشانيهاي بيماري در اسب عبارت از وجود جراحات و دانه هايي در سطح داخلي دهان، زير زبان، لثه ها و لب مي باشد. دانه ها کم کم چرکي شده و حيوان دچار تب مي شود. بزاق از گوشه دهان جاري شده و ميل به غذا ندارد. جراحات به تدريج وسعت يافته و به مخاط بيني نيز سرايت مي کند. کره اسبها به بيماري حساس تر بوده و گاهي تلف مي شوند. در صورتيکه دانه هاي آبله در روي پاهاي حيوان و در ناحيه بخلق ظاهر شود اندکي لنگش ايجاد کرده کم کم دانه ها چرکي شده و روي آنها را دلمه خشک مي پوشاند و حال حيوان بهبود مي يابد.

 

 

آنسفاليت ويروسي اسب

 

آنسفاليت ويروسي از بيماريهاي عفوني است مه اسبها را مبتلا ساخته و موجب ابتلا انسان نيز مي شود. آنسفاليت ويروسي داراي انواع مختلف بوده و از آن جمله آنسفاليت ويروسي ونزوئلايي مي باشد. نشانيهاي بيماري در اسب اختلال در شناسايي، عوارض عصبي، عدم تعادل، تب و فلجي مي باشد. دفع مدفوع و ادرار مشکل شده، حيوان دايره وار راه مي رود و کم کم فلجي ظاهر مي شود و حيوان زمين گير و در مدت 2 تا 4 روز تلف مي گردد. تعدادي از اسبهاييکه فلج نمي شوند زنده مي مانند. ناقل اصلي بيماري پشه ها مي باشند ولي انتقال از اسب به اسب نيز امکان پذير است. آنسفاليت ويروسي آمريکاي شمالي، شرقي و غربي و آنسفاليت ژاپني نيز وجود دارد که کمتر اسب را مبتلا مي سازد. آنسفاليت ژاپني در حقيقت يک بيماري انساني است که در بيشتر موارد انسان عفونت را به حيوانات منتقل مي سازد.

 

 

آنفولانزاي ويروسي اسب

 

آنفولانزاي اسب بيماري مسري بوده که در شرايط طبيعي تک سمي ها بيشتر به آن مبتلا مي شوند. در نقاطي که تعداد زيادي اسب در مجاورت هم قرار گيرند بيماري به سرعت در بين آنها اشاعه مي يابدو اسبهاي جوان به بيماري حساس تر مي باشند و زماني که بيماري شيوع پيدا کند اسبهاي مسن نيز به آن مبتلا مي شوند. علايم بيماري در اسب عبارت است از تب شديد، بي اشتهايي، ريزش اشک، هجوم الدم بافت چشم و ريزش از بيني. در بعضي از موارد ذات الريه و کور شدن چشم نيز ديده مي شود که در اين صورت منجر به مرگ حيوان مي شود. امکان وجود يرقان و نفريت نيز در اسب گزارش شده است. بيماري از طريق ترشحات بيني، عطسه يا سرفه به خارج پخش و سبب ابتلا ساير اسبها و ديگر موجودات مهره دار و از جمله انسان مي گردد.

 

 

تورم دهان طاولي

 

اين بيماري قابل سرايت به اسب، گاو، خوک و انسان مي باشد. دوره کمون بيماري 1 تا 3 روز است. علايم بيماري تب و افزايش بزاق در هنگام غذا خوردن است که به تدريج دانه هايي در سطح زبان و روي لبها ظاهر مي شود. دانه ها طي 48 ساعت پاره شده و تمام سطح زبان و لبها را فرا مي گيرد و حيوان از خوراک مي افتد. ويروس عامل بيماري از طريق ترشحات آلوده حيوان و گاهي از طريق حشرات انتقال مي يابد. بيماري معمولا" خطرناک نيست و دامهاي مبتلا به زودي بهبود حاصل مي کنند. منبع:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

بيماريهاي قارچي و انگلي

کوکسيديوئيدوميکوز

 

انسان و حيوانات در اثر استنشاق هاگ قارچ کوکسيديوئيديس ايمي تيس که در زمين رشد مي کند مبتلا به بيماري مي شوند. علايم بيماري در اسب عبارت است از لاغري، تب متغير، خيز در پاها، کم خوني و ازدياد گلبولهاي سفيد خون که در بعضي از موارد دل دردهاي متناوب نيز وجود دارد. پارگي کبد در بعضي مواقع ديده مي شود که به تلف شدن حيوان منجر مي گردد.

 

 

کچـــــلي

 

کچلي از بيماريهاي قارچي پوستي مي باشد که اين قارچ به بافتهاي پوششي و شاخي و الياف مو حملخ مي کند. در اسبها بيماري با ايجاد لکه هاي گردي در پوست شروع مي شود و پس از چند روز موها فاسد شده و مي ريزند. سطح پوست خاکستري رنگ و شوره هاي ريزي در پوست ظاهر مي شود. سپس پوسته پوسته شده و خارش شديد در حيوان ايجاد مي کند. در صورتيکه مراقبتهاي لازم انجام شود پس از مدت 25 تا 30 روز بهبود حاصل مي شود. در صورتيکه محل کچلي در زير زين يا تنگ اسب باشد در اثر تحريک بهبودي به تاخير مي افتد و ممکن است به ساير نقاط بدن نيز سرايت کند. بيشتر کچلي هاي انسان از حيوانات سرايت مي کند، به خصوص در نقاط روستايي و جاهاييکه تماس نزديک با اسب و گاو وجود دارد.

 

 

لنفانژيت واگير(مشمشه کاذب)

 

لنفانژيت واگير از بيماريهاي مزمن اسب بوده که توسط يکي از انواع قارچها به نام هيستو پلاسمافارسي مي نوزوم به حيوان سرايت مي کند. اين قارچ از راه خراشهاي پوستي و از طريق لوازم آلوده مثل زين، عرق گير و لوازم تيمار وارد بدن اسب مي شود. زمانيکه اين قارچ به بافتهاي زير پوست مي رسد، قرحه هايي در امتداد عروق لنفي به وجود مي آورد. اين قرحه ها کم کم ضخيم شده و سرباز مي کند. جراحات و ورم بيشتر در اطراف مفصل خرگوشي و يا در تمام قسمتهاي پا مشاهده مي شود، که اغلب بدون درد مي باشد. اين عوارض ممکن است در ساير نقاط بدن و يا مخاط بيني نيز ديده شود که در اين صورت با بيماري مشمشه قابل اشتباه مي باشد ولي بايد توجه داشت که در اين بيماري تست ماليين منفي است. اين بيماري قابل سرايت به انسان و گاو مي باشد.

 

 

جـــــــرب اسب

 

جربهاي مختلفي در اسب ايجاد بيماري مي کنند که مهمترين آنها عبارتند از جرب دمودکس اکويي، جرب سارکوپتيک، جرب پزوروپتيک و جرب کوريوپتيک مي باشد. جرب پزوروپتيک در اسب ايجاد دلمه هايي در قاعده يال و دم کرده، دلمه ها کم کم بزرگ شده و توليد خارش شديد مي نمايد و حيوان بدن خود را به در و ديوار مي مالد. گاهي اوقات ممکن است جراحات در قسمتهاي فاقد مو مثل زير بغل، پستان و بيضه نيز ديده شود. جرب از طريق تماس مستقيم و يا از طريق استفاده مشترک از وسايل مثل زين، عرق گير، افسار و ... قابل انتقال است. جربهاي اسب قابل انتقال به انسان مي باشد.

 

 

ساير

 

از ديگر بيماريهاي مشترک انگلي انسان و اسب مي توان به هيستوپلاسموز، رينوسپوريديوز و توکسوپلاسموز نام برد. منبع:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

آنسفاليت ويروسي از بيماريهاي عفوني است که اسبها را مبتلا ساخته و موجب ابتلای انسان نيز مي شود. آنسفاليت ويروسي داراي انواع مختلف بوده و از آن جمله آنسفاليت ويروسي ونزوئلايي مي باشد. نشانيهاي بيماري در اسب اختلال در شناسايي، عوارض عصبي، عدم تعادل، تب و فلجي مي باشد. دفع مدفوع و ادرار مشکل شده، حيوان دايره وار راه مي رود و کم کم فلجي ظاهر مي شود و حيوان زمين گير و در مدت 2 تا 4 روز تلف مي گردد. تعدادي از اسبهاييکه فلج نمي شوند زنده مي مانند. ناقل اصلي بيماري پشه ها مي باشند ولي انتقال از اسب به اسب نيز امکان پذير است. آنسفاليت ويروسي آمريکاي شمالي، شرقي و غربي و آنسفاليت ژاپني نيز وجود دارد که کمتر اسب را مبتلا مي سازد. آنسفاليت ژاپني در حقيقت يک بيماري انساني است که در بيشتر موارد انسان عفونت را به حيوانات منتقل مي سازد.

لینک به دیدگاه

آنفولانزاي اسب بيماري مسري بوده که در شرايط طبيعي تک سمي ها بيشتر به آن مبتلا مي شوند. در نقاطي که تعداد زيادي اسب در مجاورت هم قرار گيرند بيماري به سرعت در بين آنها اشاعه مي يابدو اسبهاي جوان به بيماري حساس تر مي باشند و زماني که بيماري شيوع پيدا کند اسبهاي مسن نيز به آن مبتلا مي شوند. علايم بيماري در اسب عبارت است از تب شديد، بي اشتهايي، ريزش اشک، هجوم الدم بافت چشم و ريزش از بيني. در بعضي از موارد ذات الريه و کور شدن چشم نيز ديده مي شود که در اين صورت منجر به مرگ حيوان مي شود. امکان وجود يرقان و نفريت نيز در اسب گزارش شده است. بيماري از طريق ترشحات بيني، عطسه يا سرفه به خارج پخش و سبب ابتلا ساير اسبها و ديگر موجودات مهره دار و از جمله انسان مي گردد.

لینک به دیدگاه

سياه زخم يا شاربن از زمانهاي قديم در بيشتر نقاط دنيا وجود داشته و مشترک بين انسان و حيوانات علفخوار مي باشد. عامل بيماري باسيلوس آنتراسيس است. اسب نسبت به بيماري حساس بوده و از طريق زخمها و خراشهاي جلدي و يا بلع ميکروب (از طريق خراشهاي موجود در دهان) و يا در اثر نيش حشرات آلوده به بيماري مبتلا مي شود. علايم بيماري در حيوان گاهي به حدي شديد است که با ساير بيماريها مثل پيچ خوردگي روده اشتباه مي شود. در اين حالت ادرار و مدفوع خوني بوده و کف همراه با خون از دهان و بيني جاري مي شود و حيوان در مدت 3 تا 6 روز تلف مي گردد. در کالبدگشايي، طحال حيوان بزرگ و رگها پر خون و سياه مي باشد. در صورتيکه بيماري از طريق نيش حشرات وارد بدن شود تب، نفس تنگي و دل درد در حيوان ديده مي شود. اورام گرم در ناحيه گلو و جلو شانه ظاهر و به تدريج به حجم آنها اضافه مي گردد. انسان در اثر تماس با دام مبتلا و يا لاشه آن از طريق خراشهاي جلدي و مخاطي بيمار مي گردد. شاربن روده اي در انسان با مصرف گوشت و اعضا آلوده حيوان بيمار حادث مي شود. چنانچه لاشه حيوانات شاربني در زمين پراکنده شود خاک آن نواحي تا مدتها حاوي باکتري بوده و در انتقال بيماري نقش دارد. به همين دليل توصيه مي شود لاشه حيوانات شاربني حتما" بايد در عمق زياد و همراه با چند لايه آهک دفن شود.

لینک به دیدگاه

شکم درد با علايم درد در ناحيه شکم مشخص مي شود. اين بيماري به دليل معده کوچک ، روده هاي بزرگ چين دار، ناتواني در عمل استفراغ در اسب زياد ديده مي شود. معمولي ترين دلايل شکم درد، نامنظمي تغذيه، تغيير ناگهاني رژيم، استفاده از علوفه پژمرده و کهنه و يونجه کپک زده، تغذيه هنگام خستگي، کمبود آب، نجويدن کامل غذا، کار شديد بلافاصله پس از غذا و وجود انگل مي باشد. به اين ترتيب مي توان گفت که مسوول بروز شکم درد اغلب پرستاران و مهتران و مالکان اسبها مي باشند و در صورتي که در مورد تغذيه حيوان مراقبت بيشتري به عمل آيد مي توان از ابتلا به شکم درد جلوگيري کرد.

شکم درد با درد ناحيه شکم آغاز مي شود و اسب با ناآرامي، سم کوبيدن، به پهلو نگاه کردن، خميازه کشيدن، دراز کشيدن، غلتيدن، پشت هم تغيير جا دادن و ناليدن، آنر نشان مي دهد. در دل درد شديد اسب لگد مي زند و شديدا" به دور خود مي چرخد و حرکات غيرارادي مي کند، تنفس مشکل و بدن از عرق پوشيده مي شود. به محض مشاهده اولين علايم شکم درد بايستي غذاي حيوان را قطع کرد و دامپزشک را مطع ساخت. در صورتيکه اسبي تمايل به راه رفتن داشت مي توان به آرامي حيوان را راه برد اما هرگز نبايد در چنين شرايطي اسب را به يورتمه و چهارنعل و غلتيدن وا داشت، اين حرکات ممکنست باعث پارگي روده شوند. استفاده از حوله داغ و پتوي گرم جهت پيچيدن دور شکم و پهلوها ميزان درد را کاسته و عمل روده را تحريک و تسريع مي کند. از خوراندن دارو به اسب يا معالجات ديگر بدون نظر دامپزشک بايستي پرهيز کرد، چه ممکن است خطرناک باشد.

پس از معالجه کامل حيوان بايستي مدت 24 تا 48 ساعت از خوراندن غذاي کامل به آن خودداري نمود، البته اين مدت بستگي به شدت و ضعف شکم درد دارد. سبوس خيسانده گرم براي يکي دو وعده غذا پيشنهاد مي شود. به تدريج به مقدار غذا افزوده تا به اندازه جيره کامل روزانه برسد.

شکم دردهاي نفخي، انقباضي و انسداد روده بزرگ از اقسام شکم درد هستند، ضمن اينکه ورم روده و معده هم جزو بيماريهاي سوء هاضمه محسوب مي شوند.

لینک به دیدگاه

ازتوريا بيماري است که علت اصلي آن شناخته نشده است. در بيشتر موارد تجربه نشان داده است که اسبهايي که کارشان کم و جيره غذايي آنها زياد است به اين بيماري مبتلا مي شوند.

علايم بيماري معمولا" بعد از اينکه اسب به کار گرفته شد پديدار مي گردد. حساسيت زياد، عرق کردن و تنفس سريع ناگهان ظاهر مي شود. لنگش سريعا" پيشرفت کرده و به وضعي مي رسد که اسب روي زمين مي نشيند، عضلات کپل و تهيگاه متورم و سخت مي شوند، درجه حرارت بالا مي رود.

موقعي که حيوان به اين بيماري مبتلا مي شود بايستي آن را در محل آرام و راحتي قرار داد و دامپزشک را باخبر ساخت. با پتوي گرم تهيگاه را پوشانده تا از جريان هوا مصون بماند. خوراک قابل هضم و ملين نيز نتيجه رضايت بخشي دارد.

لینک به دیدگاه

يکي از بيماريهاي مهمي که دست و پاي حيوان به آن مبتلا مي شود بيماري استخوان زورقي مي باشد که طي مسافت زياد در زمين هاي خشک و سخت و يا سرعت خيلي زياد از عوامل ايجاد آن مي باشد و بيشتر در دستهاي حيوان مشاهده مي شود.

اين بيماري عبارت است از تورم استخوان کوچک زورقي و قسمتي از تاندوني که در تماس با آن هست. در نتيجه اين تورم به تدريج تومور استخواني تيزي در استخوان پيدا مي شود که فوق العاده دردناک است و همينطور که بيماري پيشرفت مي کند قسمتهاي استخوان زورقي و اطراف آن به حالت مرده در مي آيند و سياه مي شوند.

در ابتداي اين بيماري علايم معمولا" غير مشخص هستند. اولين علامت پيدا شدن ناراحتي در دستهاي اسب مي باشد. آزمايش دقيق نشان مي دهد که پاشنه ها و قسمت جسم قورباغه سم اسب گرم هستند و همانطور که بيماري پيشرفت مي کند جسم قورباغه کوچک شده و پاشنه ها جمع مي شوند. پيشرفت بيماري معمولا" به آهستگي صورت مي گيرد اما خيلي زود عمل جراحي قطع عصب لازم مي شود. به هر حال هميشه اين چنين عملي هم رضايت بخش و مطمئن نيست.

زمين نرم و بانداژ مرطوب با آب سرد مخصوصا" در اطراف شاخمو مقدار درد را کاهش مي دهد.

لینک به دیدگاه

يکي از بيماريهاي مهمي است که در نتيجه اختلال در گردش خون سم اسب پيدا مي شود، زيرا عروق کف و کاسه به نسبتي که فشار خون تغيير مي کند نمي توانند انبساط پيدا کنند و در نتيجه اختلال پيدا مي شود. ميزان اين اختلال به عوامل مختلف بستگي دارد که گاهي خفيف و نامحسوس و گاهي فوق العاده شديد مي باشد. دستها بيشتر از پاها به اين بيماري مبتلا مي شوند. عده اي معتقد هستند که حرارت زياد، ايستادن به مدت زياد روي زمين سخت، يا نوشيدن مقدار زيادي آب سرد موجب اين بيماري مي گردد. اين بيماري معمولا" به طور ناگهاني ظاهر مي شود. اسب مبتلا از حرکت ناراحت است، درجه حرارت بالا، تنفس سريع، اشتها کم و تشنگي زياد و دست و پاي گرم از علايم اين بيماري مي باشند. اسب مبتلا سنگيني خود را به روي دست يا پاي سالم مي اندازد. اين علايم 4 تا 5 روز باقي مي ماند و اگر فورا" معالجه نشود بيماري به شکل مزمن در مي آيد. همانطور که بيماري پيشرفت مي کند درد و لنگش از ميان مي رود، اما ساختمان سم به تدريج تغيير مي کند. دواير متعدد و مشخص روي ديواره سم به طور افقي با سطح زمين و کف سم پيدا مي شود. به منظور کاستن درد بهتر است دست و پاي مبتلا را تا بالاي بخلق حداقل به مدت يک ساعت در آب گرم قرار داد و سپس آنــرا در آب سردي گذاشت که در آن يخ ريخته شده است. اين معالجه را بايستي ادامه داد تا موقعي که درد تسکين پيدا کند. اسب نبايست زياد سرپا بايستد و هر چقدر بخوابد بهتر است. حضور دامپزشک در حالت شديد براي تزريق محلول آدرنالين ضروري است.

لینک به دیدگاه

قره قوش:

 

علت

مهمترین علل ایجاد این عارضه که در اسبهای جوان که تازه شروع به کار کرده اند اتفاق می افتد عبارتست از ، کار و تمرین زیاد و ناگهانی ، حرکت سریع در زمینهای ناهموار ، ارث ، نعل بندی نادرست ، ضربه های ناگهانی ناشی از لیز خوردن ، وضعیت نامناسب اندام حرکتی و شکستگی طولی و عرضی استخوان قلم جانبی که می تواند باعث تحریک قسمت زایای استخوان گردد و تولید غده و یا زائده در استخوان کند.

 

نشانه ها

بیشتر در اسبهای جوان 4-2 سال اتفاق می افتد. التهاب و تورم شدید وسفت در ناحیه ، گرم شدن ناحیه ، عکس العمل شدید در برابر لمس یا فشار ، لنگش شدید هنگام کار ( در هنگام قدم زدن لنگش زیاد مشخص نیست ) از جمله نشانه های این بیماری می باشند. مراحل تشخیص

لنگش، درد شدید ، تورم و گرم شدن ناحیه ، استفاده از رادیوگرافی.

 

درمان

استفاده از کمپرس و بانداژ مرطوب آب سرد ، وجود بستر نرم ، استراحت تقریباً 30 روز ، استفاده از داروهای ضد التهاب (موضعی و تزریقی) استفاده از داروهای سوزاننده موجود در بازار و در موارد خیلی گسترده و شدید با جراحی و تراشیدن موضع و زائده به ترتیب با توجه به وخامت بیماری از جمله درمانهای توصیه شده برای این عارضه می باشند.

 

پیش بینی

پیش بینی این بیماری مطلوب است به استثناء مواردی که زائده بین استخوان و تاندون باشد که در این صورت لنگش دائمی است و در کل این بیماری در صورت انجام گرفتن اقدامات فوری و لازم کاملاً قابل پیش بینی می باشد.

لینک به دیدگاه

مطالعه و تشخیص علل کاهش وزن در اسب ها

مساله کاهش وزن در اسب از مواردی است که دست اندر کاران امور اسب پی در پی با ان مواجه می شوند زیرا بیش از یک صد سبب گوناگون برای کاهش وزن در اسب ها و کره ها وجود دارد که ممکن است بخاطر سپردن تمامی علل تشخیص های اختراقی در حین معاینه اسب مبتلا به عارضه ی کاهش وزن برای دامپزشک دشوار باشد . یک راه منطقی جهت بیاداوردن این علل ان است که انها را به سه دسته عمده تقسیم بندی نماییم . مکانیسمهای پاتوفیزیولو ژیک اساسی در کاهش وزن عبارت اند از: ۱) جذب ناکافی یا به مصرف رساندن مواد غذایی نامرغوب ۲) افزایش سوخت و ساز بدن یا نیاز به انرژی بیشتر ۳) عملکرد غیر موثر یا ناقص عضو این مطالب علل گوناگون کاهش وزن در اسب و نیز مراحلی را که دامپزشک باید طی کند تا به یک تشخیص مطلوب برسد مورد بحث قرار می دهد ● بررسی مکانیسمهای پاتو فیزیولوژیک در کاهش وزن ۱) جذب ناکافی یا مصرف ناقص غذا شرایطی بسیار همچون روشهای نامناسب مدیریتی می تواند منجر به جذب ناکافی یا مصرف ناقص غذاگردد برای مثال اگر به هنگام غذا خوردن بین اسبها رقابت وجود داشته باشد احتمال دارد یکی از اسبها به اندازه کافی غذا دریافت نکند.عدم توانایی در تغذیه مناسب و کامل نیز ممکن است به این امر بینجامد که حیوان نتواند به حد کفایت از غذا استفاده کند این عدم توانایی ممکن است بر اثر مشکلات مربوط به دهان باشد از جمله موجی شکل قرار گرفتن دندان های اسیا در اثر سائیدگی نا هماهنگ و افتادن بعضی از دندان ها و ناهماهنگی و ردیف نبودن دندان ها و سایر مشکلات اکتسابی ومادر زادی دهان ودندان و یا انسفالومالاسی نیگروپالیدال(۱) . استفاده از غذاهایی که از نظر کیفی در سطح پایینی هستند و یا غذاهای کپک زده احتمالا منجر به امتناع دام از غذاخوردن هرگردد . غذاهای نامرغوب که فاقد انرژی وپروتئین یا مواد معدنی و ویتامین ها به اندازه کافی باشد موجب بروز عوارض ناشی از فقر غذایی می شوند . ۲) افزایش میزان سوخت وساز بدن تمرینات سنگین و سرمای محیط وشیرواری می توانند نیاز به انرژی را در اسب افزایش دهند نئوپلازی ونارسایی حاد عضوی وجراحات ضربه ای ودرد های شدید و مسمومیت عفونی وحالات التهابی از جمله پونومونی نیز می توانند موجب افزایش میزان سوخت وساز در بدن گردند . واسطه های التهابی که در بعضی از این حالات ایجاد می شوند ممکن است به طور زیانباری استفاده از مواد غذایی را به وسیله کاهش کارایی متابولیکی از طریق چرخه های غیر مفید سوخت وساز در بدن تحت تاثیر قرار دهند . چنانچه توده ای از بافت التهابی یا سرطانی به حد کافی بزرگ باشد اغلب اوقات ممکن است انحراف قابل توجهی در مسیر مواد مغذی از سوی بافت های سالم بسوی اینگونه بافت ها روی دهد . ۳) عملکرد غیر موثر یا ناقص عضو بیماری هایی هستند که در اثر عملکرد ناقص میان نارسایی عضوی از بدن همچون نارسایی مزمن قلبی .کلیوی .کبدی بوجود می ایند و موثر در ایجاد عارضه کاهش وزن اسب می باشد - بیماری های مزمن قلبی : بیماری های قلبی شاید همیشه با کاهش وزن همراه نبوده اما گاهی کاهش وزن اشب در شرایط مزمن مثل نارسایی احتقانی قلب – اندوکاردیت یا فیبریلاسیون دهلیزی دیده می شود. - بیماری مزمن کلیوی : بیماری های داخلی کلیه در اسب ها نادر است به هر حال بیماری های کلیوی در اسب ها هر علتی که داشته باشد همیشه با کاهش وزن و تعدادی از نشانه های اشکار درمانگاهی همراه است حالت ازوتمی وافزایش در غلظت سرومی اوره و کراتنین باعث میشود بررسی دقیق تری روی عملکرد کلیه به عمل اید - بیماری های مزمن کبدی : بیماری های مزمن کبدی همچون مسمومیت با گیا هان سمی یا سیروز کبدی پیش رونده در غیاب نشانه های کلینیکی اشکار می تواند با کاهش وزن مزمن همراه باشد . - بیماری های مزمن روده ای و سوء جذب : بیماری های التهابی مزمن روده ای باعلل متفاوت منجر به سوء جذب شده و باعث لاغری پیشرونده می شود . - لنگش : التهاب بافت مورق سم بیماری استخوان ناویکولار، قره قوش (splints) ، اسیب به لایه های سم بدلیل قدم گذاشتن روی شئ تیز یا بیماری مفصلی مزمن می تواند لنگش ایجاد کرده که غالبا می تواند در اندام حرکتی قدامی یا خلفی اتفاق افتد به هر حال این شرایط می توانند دلیل کاهش وزن چشمگیر باشند مخصوصا زمانی که درد به صورت درمانگاهی اشکار شود. در موارد نادر بیماریهای سیستمیک مثل لپتوسپیروز ، بروسلوز ، عفونت هرپس ویروس میتواند با کاهش وزن در غیاب نشانه های خاص دیگر همراه باشد. آلودگیهای انگلی شدید از جمله وجود تعداد زیادی از استرونژیلوسها ی مهاجر و بالغ میتواند با فقر غذایی همراه باشد ولی در هر صورت بیشتر اسبها بار انگلی سنگین را تحمل کرده بدون کاهش وزن مگر این که آسیب روده ای پیش اید. ● تشخیص علل کاهش وزن در اسبها بعد از بررسی اجمالی علل کاهش وزن در اسبها ، در ادامه روند تشخیص و مراحل معاینات درمانگاهی و آزمایشگاهی را جهت رسیدن به عامل اصلی کاهش وزن حیوان در میان عوامل متعدد ، مورد مطالعه قرار می دهیم. ۱) گرفتن تاریخچه ۲) انجام معاینات فیزیکی ۳) بکار گیری روشهای تشخیصی تکمیلی ● گرفتن تاریخچه: همانند مطالعه و بررسی اکثر موارد در مانگاهی ، در ارزیابی وضعیت اسبی که با مساله کاهش وزن روبه روست اولین کار بدست آوردن تاریخچه کامل از بیمار است. ابتدا باید به وضع ظاهری اسب توجه نمود سپس سعی در تشخیص اینکه حیوان به چه میزان و با چه سرعتی وزن کم کرده است پرداخت. وقتی که یقین حاصل شد که اسب دچار عارضه کاهش وزن استباید به نکاتی از تارخچه حیوان توجه کرد که می تواند در تشخیص عامل بیماری و همچنین در تشخیص تفریقی در بین دسته عواملی که احتمالا وقوع انها از سایرین بیشتر است کمک نماید. ● سوالاتی که باید برای بدست اوردن سابقه اسب مبتلابه عارضه کاهش وزن پرسیده می شود ۱) آیا اسبها برای بدست اوردن غذا با همدیگر رقابت دارند؟ ۲) آیا اسب میتواند غذا بدست اورد؟( مثلا لنگش شدید باعث ناتوانی در دسترسی به علوفه و چریدن می شود) ۳) آیا در شرایط نامناسب اب و هوایی سرپناه مناسبی برای حیوان وجود دارد؟ ● نوع استفاده از اسب ۱) اسب به چه شدتی تمرین داده می شود؟ ۲) وضعیت تولید مثلی حیوان چگونه است؟ (ابستن یا شیروار است) ● تغیر در شرایط نگه داری ۱) قبل از وقوع کاهش وزن آیا اسب شرور به گله اضافه شده است؟ ۲) آیا قبل از وقوع کاهش وزن افزایش در سطح تمرینات حیوان وجود داشته است؟ ● رژیم غذایی(نوع و کیفیت غذا) ۱) برنامه غذایی چگونه است؟ ۲) کیفیت غذا در چه سطحی است؟ ۳) ترکیب جیره از نظر مواد غذایی چگونه است؟ ۴) آیا تشخیص غذا دهنده به اسبها راجع به نوع و مقدار مورد نیاز از هر قسم ماده غذایی اگاهی دارد؟ ● غذا خوردن ۱) ایا حیوان در حین جویدن با مشکلی روبه روست؟ ۲) آیا در بلع اشکالی دارد؟ ۳) آیا کم اشتها یا بی اشتها است؟ ● مشکلات دیگر غیر از کاهش وزن - آیا اسب اسهال دارد؟ - آیا افزایش تعداد تنفس یا اختلال تنفسی دارد؟ - آیا دچار تکرر ادرار و تشنگی زیاد است؟ - آیا دلدرد دارد؟ غذای دام باید به نحو مطلوبی بازرسی و طرز تغذیه نیز مشاهده شود بنابر این مزیتی که دامپزشک سیار( دامپزشکی که برای ویزیت بیمار به محل می رود) دارد ان است که امکان بازرسی وضعیت غذا ، طرز تغذیه کردن و محل استراحت دام مستقیما توسط دامپزشک وجود دارد. دامپزشک نباید تصور نماید که دامدار راجع کیفیت بالای علوفه ای و مواد دانه ای مطلع است و بایستی درخواست ازمایش غذایی دام را بنماید. در موارد خاصی که بیش از یک اسب کاهش وزن نشان دهد تجزیه غذا و مطلع شدن از ترکیبات غذا ( ویتامینها و املاح ) سودمند می باشد و از این طریق کمبودهای موجود در محتوای انرژی ، پروتئین و مواد مغذی ضروری می تواند مشخص شود. دامپزشک باید مشخص کند که ایا قبل از وقوع کاهش وزن ، تغییری در شرایط نگه داری یا نوع استفاده از اسب وجود داشته است یا خیر .این تغییرات می تواند شامل یک یا چند مورد از حالات زیر شود. ۱) افزایش سطح یا نوع تمرین ۲) ورود اسب جدید به گله که از سایرین قویتر باشد ۳) شیروار شدن ۴) استفاده از علوفه یا مواد دانه ای جدید ۵) تغیر محل نگهداری بایستی از صاحب دام راجب هر گونه مساله ی غیر عادی دیگری به غیر از کاهش وزن سوال نمود این حالت غیر عادی ممکن است شامل اسهال ، نوشیدن اب فراوان ، افزایش فعالیت تنفسی یا سرعت در تنفس ، تب و یا دلدرد باشد اینگونه علایم بالینی ممکن است نمایانگر یک بیماری اولیه از قبیل نارسایی کلیوی (تکرر ادرار و تشنگی زیاد) یا بیماری های عفونی التهابی (پنومونی ، بیماریهای التهابی روده و یا آبسه های موجود در محوطه بطنی باشد. ● انجام معاینات فیزیکی: مرحله بعدی در ارزیابی اسب مبتلا به عارضه کاهش وزن ، معاینات فیزیکی است. یک معاینه کامل باید روی همه اسبهایی که دچار لاغری شده اند انجام پذیرد زیرا چنین بیمارانی ممکن است بیش از یک مشکل داشته باشند. هر نکته در تاریخچه که به وجود یک بیماری اولیه اشاره کند باید به هنگام معاینات فیزیکی مورد توجه دقیق قرار گیرد. مثلا داودار مشاهده کرده است که اسب سرفه داشته یا به سختی تنفس می کرده است آنگاه ارزیابی کامل دستگاه تنفس توصیه می شود. ملامسه از طریق رکتومیکی از روشهای مهم معاینات فیزیکی بر روی حیوان است که در عمل توش رکتال ممکن است در بعضی موارد توده هایی نظیر ابسه ها یا تومورها در محوطه بطنی لمس گردد. ضخیم شدن جدار روده ، بزرگ شدن عقده های لنفاوی مزانتریک ، چسبندگی هایی در ون محوطه شکمی می تواند ملامسه شود همچنین مدفوع اسب نیز برای یافتن شواهدی دال بر وجود اسهال و یا وجود شن در ان مورد مشاهده عینی قرار گیرد. شنیدن صدای قلب و بررسی پارامترهای درمانگاهی همچون ادم ایجاد شده ، رنگ غشاءموکوسی ، زمان پرشدگی مویرگی ،تعداد ضربان قلب و نظم و شدت ضربان ، الکتروکاردیوگرافی و اکوکاردیوگرافی از جمله معاینات بالینی می باشند که جهت رسیدن به تشخیص صحیح و مناسب توصیه می شود. گوش کردن به صداهای دستگاه گوارش و تنفس جهت پی بردن به علت کاهش وزن در دام نیز توصیه می شود . یک نکته مهم در معاینه اسب مبتلا به عارضه کاهش وزن این است که باید تحلیل عضلانی و از دادن چربی بدن به صورت موضعی یا منتشر را از یکدیگر متمایز نمود زیرا دلایل تحلیل رفتن عضلانی بویژه اگر به صورت موضعی باشد با دلایل کاهش وزن متفاوت است. تحلیل عضلانی به صورت موضعی در نتیجه کم شدن فعالیت عضله در یک موضع خاص ظاهر خواهد شد مثالی که برای این حالت می توان اورد عدم تقارن عضلات سرینی که به هنگام مقایسه عضله متاثر شده با عضله قرینه اش در دطرف مقابل که حالت طبیعی دارد اشکار می گردد. ● بکار گیری روشهای تشخیص تکمیلی: اگر یافته های مشاهده شده در خلال معاینه فیزیکی به تعین موقعیت روند بیماری کمک نماید در مرحله بعد می با یست کار با تمرکز بر ان روند ادامه باید مثلا اگر اسبی با تاریخچه سرفه در معاینه با گوشی نیز افزایش تعداد تنفس و خس خس سینه داشته باشد اقدام بعدی در جهت تشخیص تکمیلی باید در بر گیرنده ازمایش سیتولوژیک خلط و کشت میکروبی ان ، رادیوگرافی از سینه ، تابلوی خون و تعین میزان فیبرینوژن باشد. نمونه خون باید برای تعین نمودار خون ، میزان فیبرینوژن ، مشخصات شیمیایی(۲ ) ارسال گردد. این ازمایشات به تعین وجود حالت التهابی یا عفونی کمک می کند. در اسبهایی با التهاب حاد ممکن است افزایش لکوسیت ها ، نوتروفیل ها ، منوسیت ها ، افزایش فیبرینوژن خون تا ظاهر گردد. در حالات التهابی مزمن ممکن است شمارش افتراقی گلبولهای سفید به وضعیت طبیعی باز گردد ولی اغلب غلظت فیبرینوژن همچنان بالا می ماند و همچنین امکان بوجود امدن کم خونی ناشی از بیماریهای مزمن اسبهای مبتلا به حالات التهابی مزمن وجود دارد. در اسبهای مبتلا به کاهش وزن ارزشمند ترین ازمونهای بیوشیمیایی سرم عبارتند از: align="justify">اندازه گیری کراتینین ، ازت اوره خون (B.U.N) ، انزیمهای کبدی (سوربیتول دهیدروژناز و گاماگلوتامیل ترنسفراز) ، بیلی روبین ، البومین و گلوبولین. نتایج بدست امده از تستهای ازمایشگاهی اولیه چگونگی به کار گیری روشهای تشخیصی بعدی را مشخص می کند مثلا چنانچه حداقل اطلاعات اولیه افزایش مشخص فعالیت انزیمهای کبدی را اشکار می کند ارزیابی بعدی ممکن است شامل اولترا سونوگرافی و بیوبسی کبد باشد.

اگر در مورد اسبی مشخص شده که حالت ازتمی و ایزوستنوریک دارد، در ان صورت باید ازمایشات در جهت تشخیص تفریقی این نارسایی مزمن و نارساییهای کلیه انجام پذیرد و این ازمایشات باید شامل اولتراسونوگرافی کلیه و اندازه گیری الکترو لیتهایی که به مقادیر جزئی در ادرار ترشح می شود و میزان بعضی انزیمها در ادرار باشد.

اگر چنانچه شکی نسبت به وجود یک روند التهابی بر اساس افزایش فیبرینوژن یا تعداد گلبولهاس سفید (wbc) وجود دارد نمونه گیری و بررسی مایع صفاقی و نیز رادیو گرافی از سینه الزامی است نمونه گیری از مایع جنب نیز ممکن است به منظور شناسایی کانون التهاب انجام می شود .

چنانچه در یک یا هر دوی این حفرات (سینه و شکم) التهاب چرکی تشخیص داده می شود مایعات نمونه برداری شده از انها را باید جهت کشت میکروبی و تعین حساسیت انتی بیوتیکی به ازمایشگاه ارسال کرد

اما در صورتی که هیچ مساله غیر طبیعی در معاینات فیزیکی و یا بررسیهای ازمایشگاهی مقدماتی یافت نشد و هیچ نکته ای در خصوص نگهداری و مدیریت نامناسب اسب در تاریخچه وجود نداشت انگاه ازمایشهای اخنصاصی جذب معدی- روده ای برای تعین وجود سندرمهای سوء جذب توصیه می شود.

این ازمایشات معمولا یا شامل گلوگز خوراکی ویا ازمایش جذی گزیلوز می باشد.

● آزمایش جذب گلوکز خوراکی:

▪ مراحل ازمایش

۱) وزن اسب اندازه گیری می شود و حیوان سرتاسر شب گرسنه نگهداری میشود (۱۲-۱۸ ساعت پرهیز غذایی لازم است).

در دو ساعت اول ازمایش باید از نوشیدن اب توسط دام نیز جلوگیری شود .

۲) یک گرم از D- گلوکزانهیدراز یا مونو هیدرات به ازای هر گیلو گرم وزن بدن حیوان در نظر گرفته شده و محلول تازه ۲۰% در اب گرم تهیه می شود.

۳) در نمونه ناشتا، از خون فورا قبل از ازمایش گرفته شده و زمان صفر برای ان دو در نظر گرفته می شود(همه نمونه ها در ماده ی ضد انعقاد . فلوئورید سدیم)

۴) لوله بینی معدی (nasogastic-tube) گذارده شده و تمام محلول گلوکز به معده رسانده می شود

۵) نمونه های دیگر خون در دقیقه های ۱۸۰ ، ۱۲۰ ، ۹۰ ، ۶۰ ، ۳۰ گرفته شده و برای اندازه گیری گلوکز به ازمایشگاه فرستاده می شود و منحنی عمودی جذب گلوکز کشیده می شود.

● تفسیر ازمایش:

در شرایط نرمال منحنی جذب دو فاز دارد در ۲ ساعت اول گلوکوز بی وقفه از روده کوچک جذب شده و غلظت گلوکز پلاسما دو برابر می شود.

فازدوم وابسته به انسولین بوده و یک نزول پیشرونده را برای رسیدن به حالت سکون که پس از ۶ ساعت حاصل می شود نشان می دهد.

ساعتهای نمونه گیری که بیان شد با ید این خصوصییت را در مواردی که جذب لطمه نخورده است نشان دهد.

- یک خط صاف معرف سوء جذب کامل بوده و غالبا بر پیش اگاهی بد دلالت می کند زیرا دلایل اصلی التهاب پیش رونده دیواره روده یا نفوذ سلولی سرطانی دیواره روده است و تشخیص توسط هیستو پاتولوژی تایید می شود.

- منحنی حد واسط جذب طبیعی و سوء جذب کامل ، سوء جذب جزئی را نمایان می سازد که دلایل سوء جذب جزئی عبارتند از:

اختلالات گردش خون، کوچک شدن پرزها یا تغیرات التهابی قابل برگشت ناشی از الودگی انگلی.

● یافته های غیر طبیعی تنفسی:

۱) خرخر یا خس خس

۲) افزایش تعداد تنفس – سختی تنفس و ترشحات چرکی از بینی یا سرفه

لینک به دیدگاه

[TABLE]

[TR]

[TD][TABLE=width: 100%]

[TR]

[TD=width: 100%]

horse.jpg

 

bluefade.gif

مشمشه در اسب

 

در گذشته بيمارى مشمشمه در اکثر‌ کشورهاى اروپائى شيوع داشت ولى با به‌کارگيرى روش‌هاى کنترل و مبارزه وقوع آن به‌تدريج در طول قرون کاهش يافته است. بيمارى مشمشه هنوز در کشورهاى آسيائى و آفريقائى و آمريکاى جنوبى وجود دارد و در ايالت متحده آمريکا و اروپاى غربى از سال ۱۹۳۸ تاکنون عفونت اکتسابى به‌طور طبيعى ديده نشده است.

[/TD]

[TD=width: 20]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] [TABLE=width: 100%]

[TR]

[TD=width: 25]

[/TD]

[TD=width: 100%] بيمارى مشمشه از بيمارى‌هاى واگيردار و خطرناک تک سمى‌ها بوده از جمله بيمارى‌هاى مشترک بين انسان و دام مى‌باشد.

[/TD]

[TD=width: 20]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] [TABLE=width: 100%]

[TR]

[TD=width: 25]

[/TD]

[TD=width: 100%] اين بيمارى در درجه اول به‌عنوان يکى از بيمارى‌هاى اسب، الاغ و قاطر شناخته شده و تصور مى‌شود ساير حيوانات چندان حساسيتى به آن ندارد ولى تحت شرايطى گوسفند و بز به آن مبتلا مى‌شوند. سگ و گربه با خوردن لاشه آلوده تک سمى‌ها بيمار مى‌گردند. گاو و خوک به بيمارى مقاوم‌تر هستند ولى پرندگان در مقابل بيمارى کاملاً مقاوم مى‌باشند. از حيوانات زمانى‌که در شرايط بهداشتى نامساعد، خستگى مفرط و کار سنگين و تغذيه بد قرار گيرند حساسيت بيشترى به بيمارى نشان مى‌دهند.

[/TD]

[TD=width: 20]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] [TABLE=width: 100%]

[TR]

[TD=width: 25]

[/TD]

[TD=width: 100%] همان‌طور که در بالا گفته شد انسان به بيمارى مشمشه حساس است و ابتلاء به آن اغلب منجر به مرگ مى‌شود افرادى‌که در تماس نزديک با اسب‌ها، قاطرها و الاغ‌ها هستند و همچنين دامپزشکان و کارکنان آزمايشگاه‌ها بيشتر در معرض خطر ابتلاء قرار دارند. بيمارى از طريق مخاطات بيني، دستگاه گوارش، زخم‌ها و خراش‌ها جلدى و هواى تنفسى آلوده به انسان سرايت مى‌کند. [/TD]

[/TR]

[/TABLE]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

لینک به دیدگاه

چه عواملي موجب بروز لامينايتيس مي گردند؟

gallop.gif

علت واقعي لامينايتيس هنوز ناشناخته است. اما در اثر عوامل گوناگون ممکن است لامينيايتيس ايجاد گردد که رايج ترين آنها به شرح زير مي باشد:

1- مصرف بيش از حد علوفه غني از انرژي معمولا اين نوع علوفه را کربوهيدرات بالا در فصول بهار و پائيز موجود مي باشد.

2- غذا دادن به اسبان به ميزان زياد، هنگاميکه اسبان داخل اصطبل بوده و به آخور دسترسي دارند و يا زمانيکه وعده هاي غذائي بسيار حجيمي در اختيار يک اسب قرار مي گيرد.

3- چاقي، احتمال دچار شدن حيوانات را به بيماري لامينايتيس بيشتر مي کند.

4- مسموميت خون، درنتيجه ورود سمومي که به نحوي وارد خون شده و در آن جريان مي يابند. اين حالت به واسطه برخي عوامل بروز مي کند که عبارت اند از: اسهال، پريتونيت، متريت و جفت ماندگي پس از زايمان.

5- آسيب و ضربه، صدمه و يا ضربه بسيار سخت (بويژه در اسبهاي سواري) و يا تحمل وزن زياد در حاليکه يکي از اندامهاي حرکتي در اثر آسيب بي حرکت و ثابت شده است، مي تواند باعث بروز يک حمله گردد.

6- برخي از داروها به خصوص کورتيکواستروئيدها موجب افزايش انقباض سرخرگي در پا شده و در اثر آن جريان خون در آن منطقه محدود مي گردد.

7- استرسها امکان پيشرفت لامينايتيس را در اسبان افزايش مي دهند. مانند استرس ناشي از يک سفر طولاني که در اين حالت سطوح بالائي از هورمونهاي کوتيکواستروئيد آزاد مي گردد که تقريبا اثري مشابه تجويز کورتيکواستروئيدها دارد.

8- يک جيره غذائي متشکل از علوفه آبدار به ميزان زياد و يا موادي با بازده غذائي کم مي توانند موجب بروز لامينايتيس گردد.

 

 

سير حوادثي که منجر به لامينايتيس مي شود به شرح زير است:

 

الف- وجود غذا به مقدار بسيار زياد در داخل معده. محلول کربوهيدرات که بايد در روده کوچک هضم گردد به داخل روده بزرگ سرازير مي شود.

ب- تعادل باکتريائي در روده بزرگ به هم خورده و باکتريهائي که از محيط قندي استفاده مي کنند غالب مي گردند و باکتريهاي هضم کننده فيبر از تعدادشان کاسته مي شود. در واقع باکتري هاي دوستدار محلول کربوهيدرات از باکتريهاي هضم کننده الياف پيشي مي گيرند.

ج- مرگ و گسيختگي باکتريهاي هضم کننده الياف به سبب وضعيت اسيدي منجر به آزاد شدن آندوتوکسينها (سموم) مي گردند. همچنين محيط اسيدي قابليت نفوذ ديواره روده را افزايش داده و سموم وارد جريان خون مي گردند. بنا بر اين فشار خون و گردش خون تحت تاثير قرار گرفته و لامينايتيس را به دنبال خواهد داشت.

 

 

تغذيه و مديريت دراسبي که دچار لامينايتيس است

 

1- معمولا مالکين اسب بر اين باور هستند که بايد اسبان يا اسبچه هاي مبتلا را گرسنه نگهداشت. آيا شما يه يک شخص بيمار گرسنگي مي دهيد. ارائه يک رژيم غذائي حاوي الياف سلولزي که مواد معدني و ويتامينها مکمل اين رژيم غذائي مي باشند به منظور فعال نگهداشتن متابوليسم و سوخت و ساز درون سلولي اسب يا اسبچه حياتي مي باشد.

2- عوامل ايجاد کننده بيماري را از بين ببريد.

3- حيوان را گرسنه نگه نداريد زيرا احتمال بروز سندرم هيپر ليپميا وجود دارد. اين امر زماني کاملا تحقق مي يابد که سطوح بالائي از چربي به منظور پاسخگوئي به پديده گرسنگي به داخل خون آزاد مي شوند.

4- از آنجا که مبتلايان به لنگش دچار کمبود کلسيم مي باشند. استفاده از يونجه يا کاه يونجه خرد شده مفيد است که مي تواند جوابگوي نياز کلسيم بدن باشد. جيره پيشنهادي اسبان مبتلا شامل يونجه خرد شده همراه با مکملهاي معدني و ويتامينها به اضافه علوفه خشک و آب است.

 

 

به حداقل رساندن احتمال خطر لامينايتيس

 

1- پيشگيري از بيماري به مراتب بهتر از درمان بيماري مي باشد.

2- اسب را حتي الامکان در برابر عوامل ايجاد کننده لامينايتيس قرار ندهيد.

3- هرگز اجازه ندهيد که اسب يا اسبچه شما بيش از اندازه چاق شود.

4- اطمينان حاصل کنيد که نعلبند شما عمل غيار کردن و تراشيدن سم را به دقت و منظم انجام مي دهد.

5- چراندن گله را به خصوص در فصل بهار محدود نمائيد. آگاه باشيد که غالبا علوفه آبدار در فصل پائيز نيز وجود خواهد داشت.

6- چنانچه در کنترل چرا و چريدن گله در يک محدوده خاص ناتوان مانديد از پوزه بند براي مدت زمان کوتاه استفاده نمائيد. يک پوزه بند شامل يک دريچه مشبک در قسمت تحتاني است که اجازه نوشيدن و جويدن را به اسبچه مي دهد.

7- در صورتي که اسبچه در داخل طويله بسته شده است و يا در چراگاهي خالي از علوفه به سر مي برد، مقداري علوفه خشک يا کاه برايش فراهم نمائيد.

8- جيره غذائي حاوي فيبر فراوان و کربوهيدرات کم به حيوان بخورانيد. چنانچه به حيوانات خود پائين تر از مقادير استاندارد و توصيه شده غذا مي خورانيد،به منظور تهيه يک جيره غذائي متعادل استفاده از مکملهاي معدني و ويتامينها را در نظر بگيريد.

 

 

تشخيص لامينايتيس

 

1- اسب وزن بدنش را از سمتي به سمت ديگر منتقل مي کند.

2- سخت راه رفتن

3- سمها به هنگام لمس کردن گرم به نظر مي رسند.

4- ضربانهاي قوي نبض در سرخرگ انگشتي اطراف بخلق.

5- اسب به سمت عقب رفته (پاها جلوتر از حد معمول) تا فشار ناشي از وزن، کمتر به پاها وارد آيد.

 

 

توصيه هائي سودمند به منظور جلوگيري از لامينايتيس

 

1- مقادير زيادي از علوفه خشبي و داراي فيبر بالا به حيوان بخورانيد.

2- تغييرات جيره کنسانتره را به تدريج و به آرامي و در يک دوره دو هفته اي انجام دهيد.

3- کنسانتره ها را کوچک نگاه داشته و با غلظتهاي مناسب با توجه به وزن و شرايط حيوان در جيره غذائي وارد کنيد و چنانچه به غذاي بيشتري نياز باشد يک وعده غذائي ديگر بدان بيفزائيد.

4- مراقب وزن اسب خود باشيد و جيره غذائي اسبان چاق را کنترل نمائيد.

5- يک جيره غذائي حاوي مقادير زيادي روغن و مخلوطي از الياف (فيبر) درشت و يا يک جيره غذائي حاوي مقادير زيادي مکعبهاي اليافي را به حيوان بدهيد.

 

 

توصيه هاي لازم جهت اداره نمودن اسبهاي مبتلا به لامينايتيس

 

1- در جيره غذائي حيوان علوفه هائي با ارزش غذائي پائين اضافه کنيد مانند کاه و يولاف (جو دو سر)

2- ميزان علوفه خشک و پر حجم را کم کرده و آنرا با کاه مخلوط کنيد. (رقيق کردن)

3- اسبان را از ميدانهاي شني براي مدتي خارج کنيد. (اگرچه اين عمل به راحتي قابل انجام نباشد)

4- از حصارها و نرده هاي الکتريکي به منظور محدود نمودن دسترسي به علوفه استفاده نمائيد.

5- علفها و چمنها را کوتاه نگه داريد .

6- ميزان کار و فعاليت را پيش از افزايش جيره غذائي زياد کنيد.

7- از روغن بعنوان يک منبع انرژي استفاده نمائيد. مانند روغن سويا و يا روغن سبزيجات خالص.

8- به تناوب و به مقدار کم به حيوان غذا دهيد تا منجر به پر شدن بيش از حد معده حيوان نگردد.

9- به منظور کار کشيدن از حيوان اقدام به غذادهي ننمائيد.

10- بجمع مواد قندي (Fructan) را در نظر داشته باشيد.

11- حيوانات را به چراگاه هاي سرد و يخ زده (پادوک) نبريد.

12- در صورتي که مي بايد اسبان را به چراگاه هاي لخت و کم علوفه ببريد، هوا را در نظر گرفته و از پوزه بند استفاده نمائيد تا استرس کمتري به حيوان وارد شود.

 

 

تغذيه اسبان مبتلا به لامينايتيس

 

زماني که اسب يا اسبچه شما به لامينايتيس مبتلا باش بهتر است که کارهاي زير را انجام دهيد:

1- حداقل يک درصد وزن بدن حيوان به او علوفه خشبي و با فيبر بالا بدهيد. (علف خشک يا کاه يولاف) اين ميزان علوفه را در وعده هاي غذائي متناوب تقسيم نمائيد.

2- جيره هاي غذائي کم حجم را به صورت متناوب و مکرر به حيوان بخورانيد.

3- مکملهاي مناسب را به منظور تامين تمامي ويتامينها و مواد معدني مورد نياز بدن حيوان به او بخورانيد.

 

در حالي که اسب شما بهبود مي يابد نکات زير را به منظور کاهش خطر حمله اي ديگر در نظر بگيريد:

1- در جيره غذائي حيوان حجم غلات را به کمترين حد ممکن برسانيد.

2- از منابع انرژي که کند آزاد مي شوند استفاده نمائيد. (از قبيل فيبر و روغن)

3- افزايش وزن را کنترل نموده و شرايط بدني حيوان را تا حدود سه سالگي مورد بررسي و کنترل قرار دهيد.

 

منبع: فارمایران

لینک به دیدگاه

کوليک(colic) در اسب

 

کوليک،علل ايجاد و نحوه درمان آن :

 

اسبداران معتقدند از زماني که اسب بوده و هست ، کوليک هم بوده و خواهد بود . ميزان مرگ و مير اسبها از کوليک ، از هر بيماري بيشترميباشد .اين سئوال پيش مي آيد که کوليک چيست و چگونه و چرا ايجاد ميشود ؟ خطر کوليک ناشي از عدم رسيدگي درست به اسبها است که امکان بروز انباشتگي ، پيچ خوردگي روده هاي اسب ، زخم معده ،پارگي معده و انسداد روده را ايجاد ميکند و موجب بروز کوليک ميشود . معمولا کوليک بصورت آني و ناگهاني پيش ميايد و مهم است که علت اين بيماري هرچه سريعتر مشخص شود تا بتوان از پيشرفت آن جلوگيري کرد و آن را مهار نمود . ....

با توجه به موارد فوق تعريف کوليک همان درد شکم ميباشد که از اسپاسم کولون روده اسب صورت ميگيرد .اختلالاتي که در اسب موجب کوليک ميشوند عبارتند از :

کوليک يا دل درد عادي 83 %

کوليک ناشي از انباشتگي 7 %

کوليک گازي يا اسپاسمي 4%

کوليک ناشي از پارگي معده 2%

آماس روده 1%

انسداد اختناقي 3%

 

 

 

نشانه هاي کوليک در اسب مبتلا :

 

1- غلت زدن

2- پا کوبيدن مداوم

3- دراز کشيدن بيش از حد معمول

4- برگرداندن سر به سمت پهلو

5- تاب دادن مکرر لب بالا

6- پشت کردن به گوشه جايگاه همراه با بروز ناراحتي

7- لگد زدن به شکم

8- ايستادن با بدني کشيده

9- نشان دادن مکرر حالت دفع ادرار

10- عدم دفع مدفوع به مدت بيش از 24 ساعت

11- بي اشتهائي

12- رفتار غير عادي و افسردگي

13- تعرق

14- اسهال

...

colic_maghale.jpgبالاترين ميزان مرگ و مير اسبها ناشي از انسداد اختناقي روده ميباشد.برخي عوامل از جمله نژاد در اسب ممکن است تعداد دفعات ابتلا به کوليک را بيشتر کند مثل نژادهاي استاندارد برد ، تنسي واکينگ ، امريکن سدلبرد و وارم بلاد .

خطر انسداد کولون در پوني ها و انباشتگي در اسبهاي جنوب شرقي ايالات متحده آمريکا بيشتر است .

بيشترين عواملي که باعث کوليک ميشوند عبارتند از:

- چسبندگي هاي درون حفره شکم در اسباني که جراحي حفره شکم داشته اند .

- انباشتگي کولون بزرگ که بطور ناگهاني بروز ميکند در اسباني که به مدت زيادي در اصطبل به سر ميبرند ، و ميزان فعاليت ورزشي آنها کاهش ميابد و يا همزمان تحت درمان داروئي بوده اند.

- انباشتگي هايي با کاهش نوشيدن آب و خوردن خوراکهاي خشبي کم کيفيت و گاها نا مناسب بودن وضعيت دندانها در اسب .

- انباشتگي هاي سکوم و زخم معده با تجويز زياد " فنيل بوتازون " در ارتباط ميباشد .

خطر ابتلا به کوليک در اسبهاي اصيل (عرب) بالاتر از ساير نژادهاست . خطر کوليک در اسبهاي 2 تا 10 سال بيشتر از کره اسبها (از شير گرفته تا يکساله) و يا اسبهاي 10 سال به بالاست .

خطر ابتلا به کوليک با وقايعي همانند : آبستني ، دوره شيرواري ، تغيير جيره ، تغيير در نوع فعاليت هاي بدني ، حمل و نقل ، تب و واکسيناسيون در ارتباط ميباشد .

اسبهايي که نسبت غلات به علوفه شان بيشتر است يا روزانه 5/2 کيلوگرم يا بيشتر غذا ميخورند ، در معرض خطر بالاتري از ابتلا به کوليک هستند .

اسبهايي که خوراک پليت و مخلوط دانه غلات آسياب شده با ملاس ميخورند در مقايسه با اسبهايي که کنسانتره درجيره آنها مصرف نشده بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرند .

کوليک را ميتوان بر اساس عامل آن در يکي از موارد زير جاي داد :

جيره غذايي ، استعداد مبتلا شدن به کوليک (نژاد) ، تغيير در حرکات دستگاه گوارش ، عفونت ، انگلها ، زخم ها . بيماري هايي که در اسبها منجر به کوليک ميشوند به قرار زير ميباشند :

1- انباشتگي به علت خوراک خشبي کم کيفيت

2- نفخ به علت تخمير بيش از حد

3- توده مانع در مسير گوارش به علت وجود جسم خارجي

4- ايست حرکات به علت نا متعادل بودن الکتروليتهاي خون

5- افزايش قدرت انقباضي به علت واکنش سمپاتو ميتيک

6- پيچ خوردگي کولون بزرگ به علت حرکات ناهنجار

7- جابجايي و انسداد اختناقي و فتق به علت زمينه کالبد شناختي و نژادي

8- کوليک به علت سالمونلا

9- آبسه به علت اسروپتوکوکوس اکوئي

10- زخم معده و روده به علت داروهاي ضد التهاب غير استروئيدي

11 - آماس کولون پشتي يا Dorsal colitis است.

 

 

علل کوليک :

 

1- انگلها :

انگلها از علل ايجاد کننده کوليک هستند و برنامه هاي مهار کننده آلودگي انگلي ميزان بروز کوليک را کاهش ميدهد . بيماريهاي ناحيه سکوم و ناحيه ايلئون به سکوم با آلودگي به کرمهاي پهن گره خورده نشان دهنده اين است که اين آلودگي نوعي عامل خطر ساز است

 

2- انباشتگي :

بلعيدن اجسام خارجي هم ميتواند عامل کوليک باشد . انباشتگي شن در کولون به انسداد مي انجامد و بلع اجسام خارجي از جمله ميخ ، سيم و يا سنگهاي نوک تيز ممکن است اولين گام براي تشکيل سنگ روده باشد . بالا بودن پ هاچ کولون و غلظت کانيها موجب سنگ ميشود . تکه هاي لاستيک ، الياف نايلوني مثل موکت و طناب نايلوني ، مو ، سنگها و بذر گياهان از علل شناخته شده انسداد روده ميباشند .در ضربات فيزيکي به حفره شکم ممکن است بخشي از روده جابه جا شود .

پارگي مزانتر با ضربات به شکم و سخت زايي در ماديان ها در ارتباط است .

هماتوم يا خون مردگي ، گرچه در ديواره روده نادر ميباشد ، ولي در ديواره روده کوچک و کولون بزرگ مشاهده شده است . نقايص مادر زادي هم از ديگر عوامل ايجاد کوليک ميباشند . آماس روده به خاطر آماس مخاط يا ديواره روده ، سالمونلا(باکتري گرم منفي) در مراحل آغازين و پريتونيت پس از عمل جراحي ميتوانند کوليک ايجاد کنند . عفونت حفره شکم بخاطر آسيب ديده گي روده ميتواند عامل کوليک باشد . آلودگي مجاري لنفاوي در روده ناشي از اسروپتوکوکوس اکوئي و گونه هاي رودوکوکوس بوجود مي آيند ، که بعدا در روده چسبندگي ميدهند و انسداد و کوليک در پي خواهد داشت .

 

3-مسموميتها :

برخي داروها و اقلام غذائي مورد استفاده در جيره در صورت مصرف بيش از حد باعث بروز کوليک ميشوند .

زخمهاي دستگاه گوارش :

در کره اسبهاي دچار زخم معده احتمال کوليک وجود دارد . همچنين در کره اسبهاي 4 تا 6 ماهه در صورت بروز زخم دوازدهه بدليل اينکه تخليه معده از حالت هنجارخارج ميشود ممکن است کوليک روي بدهد .

نشانه هاي زخم معده عمدتا کم اشتهائي ، لاغري يا کارکرد ضعيف است . در زخمهاي شديد ، شدت کوليک به اندازه اي است که انجام عمل جراحي اجتناب نا پذير است .

زخم معده يا روده ميتواند از عوارض تجويز طولاني مدت داروهاي ضد التهاب غير استروئيدي باشد .

يکي از نشانه هاي مسموميت با فنيل بوتازول در اسب کوليک است که در آغاز بصورت حاد و در نهايت به شکل مزمن در مي آيد . انسداد روده و يا حرکات نا هنجار روده مثل به دام افتادگيها ، پيچ خوردگيها و جابجايي روده باعث ايجاد کوليک ميشوند .

تغيير در مقدار کلسيم و پتاسيم سرم خون با کوليک ارتباط دارد و هر دو از علل انسداد ميباشد . افت کلسيم ميتواند موجب انسداد و يا جابجايي کولون و ساير کوليکهاي حاد گردد .

تجويز پتاسيم در موارد هيپوکالمي ميتواند حرکات روده را بهبود بخشد . ميزان منيزيم هم در حرکات روده موثر است . معمولا اسبهايي که به کزازعلفي مبتلا ميشوند ، ميزان کلسيم و منيزيم خون آنها کاهش ميابد و يا در اسبهايي که به مدت طولاني از غذا محروم مانده اند کاهش منيزيم خون موجب تغيير در حرکات دستگاه گوارش و نهايتا کوليک ميشود .

سکوم و کولون بخشي از دستگاه تخميري دستگاه گوارش اسب ميباشد که هضم سلولز و سنتز اسيدهاي چرب فرار در آن انجام ميگيرد . عوامل خطر سازي چون افزايش مصرف دانه غلات ، تغيير در فعاليت بدني اسب و يا تغيير جيره ممکن است از علل کوليک باشد .

 

منبع: سایت فامیران

لینک به دیدگاه

هاري يك بيماري ويروسي كشنده است كه مخصوص گوشتخواران اهلي و وحشي بوده و انسان و ساير حيوانات خونگرم پستاندار به طور تصادفي و غالباً از طريق گزش به آن مبتلا مي شوند. اين بيماري به دلايل ذيل داراي اهميت مي باشد: ۱ ـ ميزان كشندگي بـــــــالا ( صددرصد) به طوري كه پس از ظهور علايم بيماري چه در انسان و چه در حيوان درمان پذير نبوده و بيمار محكوم به مرگ مي باشد.

۲ ـ افزايش روند موارد حيوان گزيدگي انساني كه بناچار سالانه مبالغ زيادي صرف خريد سرم و واكسن ضد هاري جهت درمان و پيشگيري مي گردد.

۳ ـ تلفات و خسارات اقتصادي زياد

۴ ـ و …

 

 

عامل بيماري:

 

ويروسي است بي هوازي و نروتروپ يعني تمايل به سيستم عصبي دارد و وقتي به سيستم عصبي مركزي حمله نمايد تقريباً هميشه موجب مــــــرگ ميزبان مي گردد.

ويروس هاري در حرارت ۵۰ درجه سانتي گراد در مدت ۱۵ دقيقه و در حرارت ۶۰ درجه در مدت ۳۵ ثانيه و در حرارت ۱۰۰ درجه سانتي گراد در مدت چند ثانيه از بين مي رود.

بنابراين براي ضدعفوني وسايل آلوده كافي است چند دقيقه آنها را بجوشانيد و يا از فنل و الكل استفاده نماييد.

 

مخازن بيماري:

 

 

كليه حيوانات خونگرم پستاندار چه وحشي و چه اهلي اعم از گوشتخوار ـ علفخوار ـ جوندگان و از پرندگان ( خفاشها ) به اين بيماري حساس مي باشند.

 

راههاي سرايت بيماري :

۱ ـ اصلي ترين راه سرايت بيماري از طريق گازگرفتن به وسيله حيوانات مي باشد. در مورد گربه و گربه سانان از طريـــــق پنجه كشيدن انتقال بيماري صورت مي گيرد، زيرا گربه دايماً مشغـــــــول ليسيدن پنجه ها يش مي باشد و پنجه ها آلوده به بزاق مي شوند و در موقع پنجه كشيدن مي تواند ويروس را از طريق خراش به انسان منتقل نمايد.

۲ ـ راه پوست:

بيماري هاري از راه پوست سالم قابل سرايت نيست، ولي اگر كوچكترين خراش يا زخمي در پوست وجود داشته باشد قابل سرايت مي باشد.

۳ ـ راه مخاط ها :

سگها و گربه هاي به ظاهر سالم كه در اواخر دوره نهفتگي بيماري هاري هستند مي توانند ويروس را از طريق ليسيدن مخاط لب ـ چشم و بيني به صاحبان خود منتقل نمايند.

۴ ـ انتقال از راه دستگاه گوارش:

انتقال بيماري از اين طريق بعيد به نظر مي رسد، ولي بايد از خوردن گوشت و ساير فرآورده دامهاي مبتلا به هاري خودداري نمود.

 

 

علايم بيماري در حيوان:

 

دوره كمون يا نهفتگي در سگ و گربه ۲ تا ۳ هفته و گاهي چند ماه است. مهمترين علايم تغيير در رفتار و عادات حيوان مي باشد ، به گونه اي كه حيوان بيش از اندازه به صاحب خود انس مي گيرد و به گوشه اي پناه مي برد و بالاخره در اثر فلج اندامي و دستگاه تنفسي تلف مي شود و يا در بيشتر مواقع حيوان مضطرب و كم كم به صورت وحشي و درنده درآمده و به هر كس و هر حيوان كه سر راه او باشد حمله مي كند ـ كف از دهانش سرازير شده و به علت عدم امكان بلع بر اثر گرسنگي ـ تشنگي و سرانجام بر اثر فلج دستگاه تنفسي مي ميرد.

 

 

علايم بيماري در انسان :

دوره نهفتگي در انسان معمولاً بين ۲ تا ۸ هفته و گاهي كمتر از ۵ روز و به طور نادر تا يكسال و بيشتر نيز ديده مي شود.

 

 

علايم بيماري هاري در انسان :

اين بيماري شامل چند مرحله است. در دوره مقدماتي بيماري كه ۲ تا ۳ روز قبل از ظهور علايم اصلي است افسردگي، بي قراري، خستگي، بي اشتهايي ، تف اندازي، سوزش و خارش و گاهي درد در محل گزش ديده مي شود؛ پس از اين دوره انسان نسبت به تمام محركهاي فيزيكي، شيميايي، حسي و بويايي واكنش نشان مي دهد. كوچكترين صدا يا نور او را به شدت متشنج مي كند و خود را به در و ديوار مي زند؛ اطراف دهان او را كف مي پوشاند و بيمار عطش فراوان دارد، ولي به علت انقباض عضلات گلو قادر به نوشيدن آب نمي باشد و با ديدن يا شنيدن صداي آب به شدت تحريك مي شود و همچنين عبور هوا نيز از روي صورت باعــــــث تحريك بيمار مي شود. پس از آن بيمار بر اثر انقباضات شديد عضله قلب و فلج دستگاه تنفسي فوت مي نمايد.

 

 

اقدامات لازم جهت فرد حيوان گزيده:

۱ ـ خارج ساختن و تميز نمودن ويروس هاري از محل زخم: تا حد مقدور در ساعات اوليه پس از گزش بايد لابلاي زخم را حداقل به مدت ۵ تا ده دقيقه با آب تميز و صابون عميقاً مورد شستشو قرار داد. اين عمل مهمترين قسمت پيشگيــــــري از هاري به حساب مي آيد و مي توان ادعا كرد كه بيش از ۵۰ درصد پيشگيري از بيماري مربوط به رعايت اين مسأله است.

۲ ـ خارج كردن صابون از لابلاي زخم‌:

با استفاده از شيلنگ و فشار آب بايد كف صابونهاي باقيمانده را از لابلاي زخم خارج نمود، زيرا باقيمانده صابون مي تواند مواد ضدعفوني كننده را بي اثر نمايد.

۳ ـ ضد عفوني نمودن زخم:

زخم را بعد از شستشو بايد با الكل ۶۰ تا ۷۰ درجه يا محلول بتادين يك درصد و يا ساير مواد ضدعفوني نمود (زخم را هيچ وقت نبايد پانسمان نمود زيرا ميكروب هاري بي هوازي است و بر اثر پانسمان رشد آن سريع خواهد شد).

۴ ـ ارجاع فرد به مراكز بهداشتي درماني جهت تلقيح واكسن و سرم و پيگيري جهت تكميل نوبتهاي واكسن (كه اين مسأله بايد با پيگيري، آموزش و حساسيت كامل دنبال گردد) ضمناً وضعيت واكسيناسيون توأم يا ثلاث فرد مجروح بايد مورد بررسي قــرار مي گيرد. اگر واكسيناسيون كامل باشد فقط يك نوبت واكسن به عنوان يادآور كافي است، در صورتي كه مجروح بر ضد كزاز قبلاً ايمن نشده باشد. اولين نوبت واكسن و همچنين سرم ضدكزاز به مقدار مورد نياز با نظر پزشك به وي تزريق مي شود و مطابق دستور عمل نوبت هاي بعدي واكسن را ادامه مي دهيم.

 

 

واكسن هاري

 

واكسن هاري از كشت سلولي تهيه مي شود و آن را مي بايست در ۵ نوبت در روزهاي: صفر ـ ۳ ـ‌۷ ـ ۱۴ ـ ۳۰ به صورت عضلاني و حتماً در عضله دلتوئيد بازو تلقيح نمود. در اطفال كمتر از ۲ سال واكسن در ناحيه فوقاني و جانبي ران تزريق مي شود. هرگز نبايستي واكسن را در عضله سرين تلقيح كرد. اگر فردي مورد گزش سگ قرار گيرد و سگ در دسترس باشد بايد آن را به مدت ۱۰ روز بسته و تحت مراقبت قرار داد و در اين مدت اگر علي رغم تأمين آب و غذاي كافي حيوان تلف شد، به احتمال زياد حيوان هار بوده و بايستي واكسيناسيون هاري تا نوبت آخر ادامه پيدا كند، ولي اگر بعد از ۱۰ روز حيــــوان سالم ماند نتيجه مي گيريم سگ هار نيست و از ادامه واكسيناسيون يعني نوبتهاي ۱۴ و ۳۰ خودداري مي نماييم . تذكر : اگر فردي با ۴۸ ساعت يا بيشتر تأخير مراجعــــــه نمايد مي توانيم دوز اوليه واكسن را به دو برابر افزايش دهيم.

 

 

سرم هاري :

 

سرم هاري كه در حال حاضـــر مورد استفاده قرار مي گيرد از پلاسماي انساني تهيه شده و هيچ نوع مخاطره اي در برندارد و احتياج به تست نيز ندارد.

مقدر آن ۲۰ واحد به ازاي هر كيلوگرم وزن و در عضله بايد تلقيج نماييم. بهتر است نصف سرم را در داخل و اطراف زخم و نصف ديگر را در عضله تلقيح نماييم.

در چه مواردي علاوه بر واكسن سرم نيز مورد نياز مي باشد:

۱ ـ گزش توسط حيوانات وحشي

۲ ـ اگر حيوان اهلي باشد ولي متواري شده باشد

۳ ـ اگر فرد داراي زخمهاي عميق و متعدد به ويژه در ناحيه سر، صورت، گردن و نوك انگشتان باشد. تذكر مهم : كليه موارد حيوان گزيدگي چه اهلي و چه وحشي را بايد هار تلقي نمود و بيمار را بايد فوراً تحت اقدامات پيشگيري قرار داد؛ اين موضوع به قدري اهميت دارد كه اگر حيوان گزنده مثل سگ داراي قلاده و واكسيناسيون كامل نيز باشد، مي بايست اقدامات پيشگيري و درمان را براي فرد سريعاً انجام داد يعني داشتن سابقه واكسيناسيون حيوان مانعي براي انجام « سرو واكسيناسيون » فرد نيست.

لینک به دیدگاه

آبله اسب قابل سرايت به انسان و گاو ميباشد. عامل آبله اسب ظاهرا همان ويروس آبله گاو است و به آبله انسان نزديك است. احتمالا هر سه اين ويروسها گونه هاي مختلف يك نوع ويروس مي باشند و در اثر عادت كردن به انواع مختلفي از حيوانات بيماريزايي بيشتري براي نوع مخصوصي پيدا نموده اند. ويروس اسبي به گاو انتقال يافته و ويروس آبله گاوي نيز اسب را مبتلا ميسازد. همچنين با ويروس آبله اسبي در گاو يا آبله گاوي در اسب ميتوان ايمني ايجاد كرد. اشخاصي كه بر ضد آبله مايه كوبي نشده باشند , در صورت پرستاري اسبهاي مبتلا دچار جراحاتي نظير آثار حاصل از مايه كوبي بر ضد آبله ميشوند.

در حال حاضر بيماري آبله در انسان در دنيا ريشه كن شده است. ( اعلام سازمان بهداشت جهاني )

چندين سال است كه بيماري آبله اسب از ايالات متحده يا اروپا گزارش نميشود. با ريشه كن شدن بيماري آبله انسان در دنيا احتمال بروز آبله اسب كاهش يافته است. ميزبان طبيعي ويروس اسب است ولي ويروس ميتواند در گاو و انسان نيز بيماري ايجاد كند. عفونت از اسبي به اسب ديگر توسط انسان يا لوازم و تجهيزات موجود در باشگاههاي سواركاري و پرورش اسب و يا توسط حشرات صورت مي گيرد. انتقال به انسان از طريق مستقيم و تماس با حيوان مبتلا صورت مي گيرد و در انسان فرم خفيف بيماري وجود دارد.

بيماري در انسان بصورت ضايعات آبله بر روي انگشتان و دستها و بازوها و بندرت ساير نقاط بدن ظاهر مي شود. گاهي اوقات احساس خارش و درد در محل زخم وجود دارد. در برخي موارد تب و بيقراري عمومي وجود داشته كه توقف فعاليت بيمار را براي مدت يك يا چند روز ايجاد مي نمايد.

بيماري در اسب ممكن است به دو شكل بروز كند. شكل كم اهميت تر ، عفونت بخلق پاي اسب بوده و ظاهرا بوسيله دستهاي آلودهء نعلبندان و افرادي نظير آنها بوجود مي آيد. اين عفونت به عنوان گريس پا يا پاي گريسي ( Grease heel ) شناخته شده است. از علائم بيماري دانه هاي كوچكي است ( آبله ) كه تبديل به تاول مي شود ، كم كم دانه ها چركي شده و روي آنها را دلمه خشك مي پوشاند و زخمها خشك ميشوند. در خلال تظاهرات اوليه ، پاها تا حدي دردناك بوده ، ممكن است اندكي لنگش ايجاد ، ليكن واكنش عمومي وجود نداشته يا چندان شديد نيست.

در شكل ديگر بيماري جراحات بصورت دانه هاي متعددي در سطح داخلي دهان،روي لثه، زير زبان و داخل لبها ايجاد و به زودي به تاول تبديل ميشود. دانه ها كم كم چركي شده و حيوانات مبتلا خصوصا حيوانات جوان تقريبا هميشه تب داشته و ممكن است بشدت بيمار شوند( حيوانات مسن تر ممكن است تب خفيفي نشان دهند ) حالت عمومي بويژه در كره اسبها خيلي بد است و ممكن است تلف شوند. اسبهاي مبتلا اشتهاي خود را از دست ميدهند ، بزاق از دهان جاري بوده و حيوانات دهان خود را جهت تسكين درد در آب فرو مي برند. اين شكل بيماري ابتدا با جراحات محدودي شروع ميشود ، سرانجام تمام مخاط دهان را فرا مي گيرد و گاهي به مجراي بيني نيز سرايت مي كند.

تشخيص قطعي توسط آزمايشگاه صورت مي گيرد. ويروس را ميتوان از طريق كشتهاي بافتي مختلف و جنين مرغ جدا نمود.

براي آبله اسب يا درمان زخمهاي آبله ، داروي خاصي وجود ندارد.خشك نگهداشتن زخمها ، آنتي بيوتيك ( فرم موضعي ) جهت جلوگيري از آلودگي ميكروبي و داروهاي مسكن جهت تسكين درد مفيد است.

ضد عفوني كردن وسايل و لوازم تيمار، سواركاري و... توصيه ميشود. بهبودي از اين بيماري با ايجاد ايمني قوي همراه است. از آنجايي كه جراحات پوستي بيماري ناراحتي كمتري براي اسب ايجاد مي كند ، برخي از كارشناسان عقيده دارند كه با آلوده ساختن اسب از طريق بين پوستي مي توان حيوان را در برابر شكل خطرناك بيماري ايمن ساخت. هر دو ويروس آبله گاوي و آبله اسبي به افراد واكسينه نشده بر عليه آبله انسان انتقال يافته ، ليكن به افراد واكسينه شده منتقل نمي گردند. با ريشه كن شدن بيماري آبله انسان در دنيا ، اهميت آبله حيوانات كاهش يافته است.

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...