jonny depp 8297 ارسال شده در 8 دی، 2014 تری – 4 ساله ..... عشق اون چیزیه که لبخند رو وقتی که خسته ای به لبت میاره . . این واقعا 4 سالشه ؟ خستگی ؟ لبخند ؟ لورن – 4 ساله ..... می دونم که خواهر بزرگترم منو خیلی دوست داره بخاطر اینکه تمام لباسهای قدیمی خودشو میده به من و خودش مجبور می شه بره بیرون تا لباسهای جدید بگیره . . این بیچاره چه کلاهی سرش رفته 5
pary naz 2414 ارسال شده در 8 دی، 2014 آن روز ها گنجشک را رنگ می کردند و جای قناری می فروختن این روز ها هوس را رنگ می کنند و جای عشق می فروشند آن روزها مال باخته می شدی و این روز ها دلباخته . . . 6
pary naz 2414 ارسال شده در 8 دی، 2014 يک شبي مجنون نمازش را شکست بي وضو در کوچه ليلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود سجده اي زد بر لب درگاه او پر زليلا شد دل پر آه او گفت يا رب از چه خوارم کرده اي بر صليب عشق دارم کرده اي جام ليلا را به دستم داده اي وندر اين بازي شکستم داده اي نشتر عشقش به جانم مي زني دردم از ليلاست آنم مي زني خسته ام زين عشق، دل خونم مکن من که مجنونم تو مجنونم مکن مرد اين بازيچه ديگر نيستم اين تو و ليلاي تو ... من نيستم گفت: اي ديوانه ليلايت منم در رگ پيدا و پنهانت منم سال ها با جور ليلا ساختي من کنارت بودم و نشناختي عشق ليلا در دلت انداختم صد قمار عشق يک جا باختم کردمت آوارهء صحرا نشد گفتم عاقل مي شوي اما نشد سوختم در حسرت يک يا ربت غير ليلا برنيامد از لبت روز و شب او را صدا کردي ولي ديدم امشب با مني گفتم بلي مطمئن بودم به من سرميزني در حريم خانه ام در ميزني حال اين ليلا که خوارت کرده بود درس عشقش بيقرارت کرده بود مرد راهش باش تا شاهت کنم صد چو ليلا کشته در راهت کنم 6
pary naz 2414 ارسال شده در 8 دی، 2014 به ارتفاع ابدیت، دوستت دارم حتّی اگر به رسم پرهیزکاری های صوفیانه از لذّت گفتنش، امتناع کنم ....! 2
sarevan 9753 ارسال شده در 8 دی، 2014 برا اولین بار شش سال پیش از خودم پرسیدم... و بعداین چندسال.... تعریفی براش ندارم... 7
baranobarf 352 ارسال شده در 8 دی، 2014 عشق دستای ترک خورده پدری که بینایی یک چشمش رو از دست داده... ولی نزاشته خانواده اش بفهمن و هنوز کار می کنه... 5
baranobarf 352 ارسال شده در 8 دی، 2014 همه تعاریف ما از عشق به ذهنیت و طرز تفکرمون بستگی داره خدا... پدر و مادر... همسر... با همه این کلمات میشه عشق رو تجربه کرد. اما به نظر من پایبندی به عشق، حالا در هر موردی از خود عشق بهتره... دوره دبیرستان که بودیم بچه های مدرسه می گفتن عشق از حروف ع ش ق تشکیل شده و مخفف این جمله اس: علاقه شدید قلب پایبندی به این احساس زیبا که خدا در وجود ما گذاشته از خود عشق، وقتی فقط ظاهره قضیه اس، بالاتره... 5
مجید بهره مند 43111 ارسال شده در 9 دی، 2014 به نظر من عشق فقط به خدا بنده های خدا خیلی بیمعرفتن توی عشق دوست خودم وقتی میخواست با خانمش ازدواج بکنه اونا عاشق و مجنون هم بودن تا جایی که اگه یک روز هم دیگه رو نمیدیدن باید یکیشون رو تو بیمارستان پیدا میکردیم کار این عشق به جایی رسید که چیزی که به رفیقم رسید یک امپول هوا توسط زنش بود و اسیدی که ریخته بود رو صورت دوستم برای شناخته نشدن یا کسایی که خیلی هم دیگه رو دوست دارن ولی وقتی وضع مالی شوهر یک مقدار بد میشه اونو فراموش میکنند و تمام زحماتی که برای این زنگی رو فراموش میکنند من کلا از کلمه ای به نام عشق متنفرم متنفففففففففففففففرررررررررررررررررررررررررررررر ببخشید دوستان پر حرفی کردم 7
pary naz 2414 ارسال شده در 9 دی، 2014 خیلی از عشق هابوده که طی مدت کوتاهی تموم شده یا حتی اگه باهم هم ازدواج کردن روزمرگی های زندگی اونارو ازهم غافل کرده. بالاترین عشق اول به خدا بعد به پدر ومادره این عشق ها پایداروهمیشگی اند وجزئی از وجودمونن .بعدش در درجات بعدی عشق به همسر هست که اون هم میشه که یه عشق جاودانه وپایدار وفراموش نشدنی باشه ولی این پایدارشدنش به طرفین ماجرا بستگی داره. 4
pary naz 2414 ارسال شده در 9 دی، 2014 به نظر من عشق فقط به خدا بنده های خدا خیلی بیمعرفتن توی عشق دوست خودم وقتی میخواست با خانمش ازدواج بکنه اونا عاشق و مجنون هم بودن تا جایی که اگه یک روز هم دیگه رو نمیدیدن باید یکیشون رو تو بیمارستان پیدا میکردیم کار این عشق به جایی رسید که چیزی که به رفیقم رسید یک امپول هوا توسط زنش بود و اسیدی که ریخته بود رو صورت دوستم برای شناخته نشدن یا کسایی که خیلی هم دیگه رو دوست دارن ولی وقتی وضع مالی شوهر یک مقدار بد میشه اونو فراموش میکنند و تمام زحماتی که برای این زنگی رو فراموش میکنند من کلا از کلمه ای به نام عشق متنفرم متنفففففففففففففففرررررررررررررررررررررررررررررر ببخشید دوستان پر حرفی کردم خیلی وحشتناک بود واقعا خیلی بد بود شاید باورتون نشه ولی وقتی متنتون رو خوندم اشک تو چشام جمع شد....:5c6ipag2mnshmsf5ju3 5
baranobarf 352 ارسال شده در 9 دی، 2014 آقای مجید بهره مند از عشق متنفر نباشید چون اگه نباشه نفسی که می کشیم هم معنی نداره و باید هر طور شده توی سینه حبسش کرد. خود شما تو زندگی چیزی یا کسی هست که به وجودش حتی اگه شده ذره ای دل خوش باشید؟ این همون عشقه.. عشق های زمینی اگه پایه و اساس درستی نداشته باشند همون سرنوشت دوست شما رو به همراه داره. هر چیزی که رضایت خدا در اون نباشه محکوم به نابودیه.. 5
ارسال های توصیه شده