بان کی مون حیا کن، قالیچه رو رها کن! / طنز

[Imaaan 17,059]

آفتاب: بازی با اخبار همواره یکی از راه های شوخی و طنازی است، امروز هم سه خبر روز دستمایه طنز شده است.

بان كي مون حيا كن! قاليچه رو رها كن:

 

در خبر ها آمده رئيس جمهور عزيز قبلی در سفرهاي استاني كه به نيويورك و توابع به همراه خانواده داشتند يك قاليچه دستبافت را به بان كي مون هديه كرده كه از قضا صاحب بخت برگشته اش به عنوان نمونه كار به صنف مربوطه داده بود. رئيس جمهور هم از روي حسن نيت براي جهاني كردن اثر آن را برده به بان كي نشان داده و گفته: كسي كه فرش مي بافه نبايد رو حصير باشه!

 

ولي نگو بان كي يك ذره دستش كج بوده و پس نداده.

 

دو بيت شعر از زبان قالي باف خطاب به رئيس جمهور وقت (منظور آن قاليباف نيست،اين قالي باف است!):

 

اين فرش دستباف را به امانت نگاه دار / مي دانمت شدني نيست، پس بده!

 

چندين و چند سال تو شدي حلال مشكلات / بس كن نشد! تو كليدا رو پس بده!

 

 

كمپين حمايت از حقوق حيوانات:

 

در خبرها آمده كه دختري رفته است به كلانتري و گفته: من نامزدم(دوست پسر سابق) را پس از آنكه نيامد مرا بگيرد كشتم! از او پرسيدند چجوري؟ گفت: بردمش بيابان با چاقو كشتمش بعد هم آتشش زدم، الان هم خيلي ناراحتم!

 

طي تحقيقات معلوم شد نه نامزدي وجود داشته و نه آن چيزي كه آتش زده اند آدم بوده. نگو باقي مانده كله پاچه ديشب بوده كه استخوان هايش را برده و آتش زده... يادش بخير قديم ها كه دختران خواستگار داشتند پسرها تهديد به اسيدپاشي و فرار و خودكشي مي‌كردند! اما الان از سر ناچاري ادعاي قتل و كشتن پسر در دستور كار قرار گرفته. مسئولين لطفا رسيدگي كنند اگر باقی شام کله پاچه نداشت، دست به كار مي شوند و جان حيوانات در خطر است. در ضمن از صداوسيما كه با ساختن سريال هايي كه در آن هنوز دختراني پيدا مي شوند كه خواستگار دارند كمال تشكر را داريم.

 

دو بيت شعر از زبان اين دختر:

 

جان پدر، جان پسر بيا و مرا بگير / امشب نشد، بعد دو هفته بيا بگير

 

گر امشب و سال دگر نيامدي / يك كارت سوخت و چاقوي ميوه خوري بگير

 

غم رسوايي و يك درد عجيب:

 

در خبرها آمده كه: بعد از ماجراي استيضاح وزير علوم روحاني در حال احمدي ن‍ژاد شدن است.

 

به دو بيت شعر ناقابل از زبان دكتر حسن بسنده مي كنم:

 

سخن منطقي و لفظ بيانم / خبر از بورسيه و دست نهانت دارد

 

ظاهرا نطق صريح من و افكار وزيرم / غم رسوايي و يك درد عجيبي دارد

 

 

 

عباس جوادي

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

• ورود
• یا
• ثبت نام