masi eng 47044 ارسال شده در 23 آبان، 2014 بغض هايم كه ترك بر ميدارند آسمان دل پروانه ها بارانيست بگذار زير اين باران من از تو كم شوم و تو از درد من سيراب بغض هايت كه ترك برداشت به شب شعر من ترانه ببار از تمام دوستاني كه بغض هاي ترك برداشت دارند ميخوام كه اين جا ببارند شايد زمين دلتگي هامون سبز بشه 1
masi eng 47044 مالک ارسال شده در 23 آبان، 2014 دلگيرم از رسم دستهايم وقت نوشتن از تو ببين چگونه مرا بي تو براي فرداهايي تنها ، مينگارند دلگير از چشم هايم از اين ابر هاي هميشه باراني مي بارند و ميشويند آرزو هاي مرا زير پاي دل ديوانه ي تو دلگير از اين تن كه مي رقصد به دست وحشي باد در هر سو به خيال تو محو تماشا دلگيرم من از اين دل كه چه ها كرده است با سوز اين سازهاي ناگفته ام شكستند مرا در من اين من هاي بي دريغ از تو شايد رفته باشي اما من هنوز با تو در ميدان من عاشقانه در جنگ و ستيزم 1
masi eng 47044 مالک ارسال شده در 23 آبان، 2014 روزگارا: تو اگر سخت به من میگیری، با خبر باش که پژمردن من آسان نیست، گرچه دلگیرتر از دیروزم، گر چه فردای غم انگیز مرا میخواند، لیک باور دارم دلخوشیها کم نیست زندگی باید کرد...! 1
ارسال های توصیه شده