رفتن به مطلب

مرتع و مرتعداری


ارسال های توصیه شده

رابطه ی دام و مرتع

 

هر جامعه ی گياهي از تعداد زيادي گياه تشكيل شده است و در شرايط محيطي خاص خود از لحاظ خاك، ‌رطوبت و عوامل ديگر به حالت تعادل درآمده است. ورود تعدادي دام به اين جامعه ی گياهي تعادل موجود در اين جامعه را به هم مي زند. زيرا، دام با چراي خود از برگ و ساقه گياهان، ‌رشد و نمو آنها را مختل و از توليد بذر كه ضامن بقا و تداوم گياهان مرتعي است تا حد زيادي جلوگيري مي كند و با لگد مال كردن برگ، ساقه و ريشه گياهان و سخت كردن خاك،‌ به مرتع صدمه مي زند. از سوي ديگر، با افزايش مقداري كود دامي به زمين موجب تقويت زمين مي شود و شرايط بهتر تغذيه اي را براي گياهان فراهم مي كند. اگر تعداد دام وارد شده به مرتع، مدت چرا ‌و نوع چرا به گونه اي باشد كه گياه بتواند آنچه با چراي دام از دست داده است جبران و تداوم بقاي خود را حفظ كند مشكلي پيش نخواهد آمد ولي اگر تعداد دام زياد باشد يا مدت و نوع چرا به گونه اي باشد كه از مرتع بي رويه بهره برداري شود وضعيت نامناسبي پيش خواهد آمد. در نتيجه، دام گياهان خوشخوراك را چرا مي كند و از بين مي برد و گياهاني باقي مي مانند كه مورد علاقه ی دام نيستند؛ اين گياهان مجال رشد و توسعه بيشتري مي يابند و در آن جامعه به صورت گياه غالب در مي آيند. هنگامي كه چراي بي رويه چند سال ادامه يابد گياهان يكساله جانشين گياهان چندساله مي شوند. در نتيجه،‌ جامعه ی گياهي دستخوش تغيير و تحول زيادی مي شود و بازده آن از نظر كمي و كيفي پايين مي آيد. كم شدن پوشش گياهي و سخت شدن خاك، موجب فرسايش بيشتر خاك خواهد شد و عوارض ناشي از فرسايش شديد خاك را كه قبلاً به آن اشاره كرده ايم در پي مي آورد. از اين رو در استفاده از مراتع نكاتي را بايد مورد توجه قرارد تا اكوسيستم مرتع به خوبي حفظ شود. از جمله اين نكات، رعايت ظرفيت چرا و برداشت مجاز از مرتع است. در ايران، دام ها به روشهاي مختلف نگهداري و تغذيه مي شوند. و ميزان تأثير آنها در تخريب مراتع طبيعي و همچنين نياز به مراتع مصنوعي و ديگر علوفه و مواد مغذي كه در داخل كشور تهيه و يا از خارج از كشور وارد مي شود، متفاوت است. از اين رو، دانستن اطلاعاتي درباره ی آنها، ما را با مسائل تغذيه ی دام ها از مراتع طبيعي و به طور كلي نياز دام ها به مواد غذايي مختلف آشنا مي كند.

لینک به دیدگاه

نژادهاي دامي

 

به طور كلي گذشت زمان و انتخاب طبيعي در هر منطقه از كشور باعث به وجود آمدن نژادهاي دامي است كه قادرند، تحت شرايط آن منطقه در حد مطلوبي، محصول توليد كنند. اين نژادهاي بومي به عنوان منابع ژنتيكي كشور داراي اهميت و ارزش فراواني هستند كه بايد از نابودي آنها جلوگيري به عمل آيد و همچنين لازم است استعدادهاي هر نژادي شناخته و تقويت شود. در كشور ما وضعيت اقليمي، پوشش گياهي، وضعيت خاص و كوهستاني بودن بسياري از قسمت هاي ايران زمينه ی مناسبي را جهت پرورش گوسفند فراهم كرده است. هدف اصلي از پرورش گوسفند در ايران درجه ی اول توليد گوشت، سپس شير و در نهايت پشم است.

 

طبقه بندي نژادهاي دامي

 

طبقه بندي نژادها در كشورهاي مختلف متفاوت است و يكي از طبقه بندي هاي نژادها براساس محصول عمده ی آنهاست.

 

طبقه بندي گوسفند در دنيا

 

1- براساس نوع توليد: (‌گوشتي،‌ شيري، پشمي، ‌پوستي).

 

2- براساس وضعيت شاخ.

 

3- براساس منطقه ی جغرافيايي.

 

4- براساس وضعيت دنبه.

 

5- براساس نوع پشم.

 

نژاد پشمي بزرگترين جمعيت گوسفند در جهان را تشكيل مي دهد. معروفترين آن گوسفند مرينوس است. در بين نژادهاي گوشتي نژادهاي موسوم به انگليسي از شهرت ويژه اي برخوردارند. در كشور ما نمي توان گوسفندان را بر اساس محصول طبقه بندي كرد و هنوز تلاش منسجمي براي يك طبقه بندي مناسب صورت نگرفته است. آنچه قابل قبول است اين كه، در ايران گوسفندان متناسب شرايط خاص آب و هوايي هستند. بنابراين در هر منطقه ی خاص آب و هوايي يك اكوتيپي وجود دارد. گوسفندان ايران عموماً ( پشم خشن ) هستند و پشم آنها برای قالي بافي مناسب است.

 

گوسفندان ايراني برحسب نوع توليد به دسته هاي زير تقسيم مي شوند

 

نژادهاي گوشتي مثل گوسفندان لري- مغاني افشاري – شال.

 

نژادهاي پشمي مثل گوسفندان بلوچي – كلكو –ماكوئي.

 

نژادهاي شيري مانند گوسفندان قزل.

 

نژادهاي پوستي مانند گوسفندان قره گل.

 

1- گوسفند مغاني

 

در دشت مغان و ارتفاعات سبلان پرورش داده مي شود و بعد از گوسفند بلوچي بيشترين جمعيت گوسفند ايراني ( حدود10 ميليون رأس ) را به خود اختصاص مي دهد و از انواع گوشتي _ پشمي بوده و پشم و گوشت آن بسيار مرغوب است.

 

2- گوسفند قزل

 

بيشتر در دامنه هاي سهند و به خصوص در منطقه ی مياندوآب پرورش داده مي شود و در مناطق غربي و جنوبي آذربايجان شرقي تا حوالي درياچه اروميه گسترش دارد. پشم و گوشت آن مرغوب بوده و پنير معروف ليقوان كه شهرت جهاني دارد از شير آن بدست مي آيد.

 

3- گوسفند هركي

 

در بخش هاي از نوار مرزي ايران و عراق نگهداري مي شود و متعلق به ايل هركي است كه در عراق زندگي مي كنند. اين گوسفندان به علت داشتن جثه بزرگ و پشم نامرغوب بيشتر از نوع گوشتي است.

 

4- گوسفند كردي

 

در منطقه ی كردستان پرورش داده مي شود و داراي پشم قهوه اي رنگ بوده و از نوع گوشتي محسوب مي شود.

 

5- گوسفند مهربان

 

در منطقه ی همدان پرورش مي يابد و از نوع گوشتي، پشمي و شيري است.

 

6- گوسفند سنجابي

 

در منطقه ی كرمانشاه و بخش هايي از كردستان پرورش داده مي شود، اين نژاد داراي پشم خشن، و سفيد رنگ و از نوع چند منظوره است.

 

7- گوسفند لري

 

مناطق لرستان، شمال خوزستان، چهارمحال و بختياري پرورش يافته و چند منظوره است.

 

8- گوسفند عربي

 

در مناطق دشتي خوزستان پرورش مي يابد و چند منظوره است.

 

9- گوسفند قره گل

 

در مناطق فارس و سرخس نگهداري مي شود و در گذشته پوست آن مورد توجه بوده ليكن امروزه به منظور توليد گوشت پرورش مي يابد.

 

10- گوسفند كلگوهي

 

در مناطق بين قم و قزوين و همدان پرورش مي يابد و چند منظوره است.

 

11- گوسفند شال

 

در منطقه قزوين پرورش داده مي شود و از انواع گوشتي، پشمي است.

 

12- گوسفند سنگسري

 

در منطقه سمنان پرورش داده مي شود و از نوع گوشتي و پشمي است.

 

13- گوسفند زل

 

از نژادهاي بي دمبه است تنها نژادي است كه دمبه ندارد و در منطقه مازندران، دشت ها، جنگل و در مناطق كوهستاني گرگان و گنبد ديده مي شود و از نوع گوشتي پشمي است.

 

14- گوسفند تالشي

 

در منطقه گيلان متداول است.

 

15- گوسفند كردي - بجنوردي

 

از نوع كردي كردستان است كه در منطقه ی خراسان پرورش داده مي شود و از نوع گوشتي محسوب مي شود.

 

16- گوسفند بلوچي

 

حدود 25% يا1/4 جمعيت گوسفند ايراني را به خود اختصاص مي دهد. در مناطق شرق، جنوب شرقي و نواحي مركزي ايران پرورش داده مي شود و از انواع پشمي و شيري است.

 

17- گوسفند كبوده

 

از نوع گوسفندان پوستی- گوشتی است. خاکستری تا سفید با تنوع رنگهای قهوه ای، سیاه، خاکستری و بور.

 

18- گوسفند بهمئي و دالاق

 

گوسفندان دالاق كه در شرق و شمال شرق شاهرود و نواحي بجنورد وجود دارند اين دسته از گوسفندان بيشتر بصورت ييلاق و قشلاق نگهداري مي شوند.

لینک به دیدگاه

نژادهاي عمده ی بز

 

1- بز مرغوز

 

بز مرغوز يكي از نژادهاي بومي كردستان است. از گذشته های دور اين بز را به خاطر داشتن الياف پشمي مرغوب ( موهر ) نگهداري نموده و از الياف آن لباسهاي قيمتي كردي مخصوصاً بالاتنه و شلوار كردي كه به زبان محلي ( چوخه و رانك ) و كلاه محلي - دستكش - جوراب - جوراب بلند به زبان محلي (پوزه‌وان) - شال گردن - شال پشت - بلوز پشت - بلوز زير بالاتنه - جانماز و غيره تهيه كرده‌اند. متاسفانه اين اواخر به خاطر تلاقي آن با بز موئي به تدريج از تعداد آنها كم شده است به حدي كه نژاد آن رو به انقراض است و اگر فكري اساسي در مورد آن نشود احتمال نابودي آن خواهد رفت؛ لذا به منظور حفظ و حراست اين توده، طرح مزبور به مورد اجرا گذاشته مي‌شود.

 

2- بز رائين

 

نژادی است کرکی، نوع رنگهای سفید، قهوه ای روشن تا قهوه ای تیره، قرمز، زرد و خاکستری در این دام مشاهده می شود. میانگین وزن بز نر 39 کیلوگرم و بز ماده 28 کیلوگرم است.

3- بز تالی جزیره ای

 

نژادی است شیری و به رنگ های قهوه ای روشن تا قهوه ای تیره با خط نواری تیره در امتداد پشت. میانگین وزن بز نر 31 کیلوگرم و ماده 27 کیلوگرم است.

 

4- بز بلوچي

 

نژادی است کرکی- شیری، رنگ بدن سیاه تا قهوه ای و ابلق.

لینک به دیدگاه

نژادهاي عمده ی شتر

 

1- يك كوهانه

 

بیشتر شترهای كشور را شترهای يك كوهانه تشكيل مي دهند كه در چهارده استان كشور پراكنده اند. اين استانها عبارتند از: سيستان و بلوچستان، خراسان، يزد، كرمان، گلستان، سمنان، هرمزگان، بوشهر، فارس، خوزستان، اصفهان، آذر بايجان شرقي، اردبيل و قم كه از اين ميان بالاترين تعداد شتر در دو استان سيستان و بلوچستان و خراسان وجود دارد. شترهای يك كوهانه ی ايران داراي تيره هاي مختلفي اند كه ما در اينجا بصورت اجمالي به بررسي اين تيره ها مي پردازيم.

 

1-1- شتر تركمن

 

شتر يك كوهانه با چثه اي قوي است كه جزء شترهای شيري محسوب می شود. بيشتر در منطقه ی تركمن صحرا، گرگان و گنبد و شمال استان خراسان پراكنده است و جمعيت آن در حدود 3300 نفر برآورد شده است. رنگ شتر تركمن معمولا ًاز قهوه اي روشن تا قهوه اي تيره است. پشم آن تا حدودي مجعد است كه اين صفت آن را از ساير شترها متمايز مي سازد.

 

1-2- شتر بلوچي

 

اين شترها جزء نژاد گوشتي - شيري هستند و در سطح استان سيستان و بلوچستان مخصوصاً اطراف زاهدان ، خاش، ايرانشهر و چابهار پراكنده اند، معمولا كم پشم هستند و برای باركشي و سواري نيز از آنها استفاده مي شود.

 

1-3- شتر بندري

 

اين شتر جزء شترهای سواري و باركش محسوب می شود، كه نامهاي رواحيه، جماز، و پرنده نيز به آن اطلاق مي شود. اين شترها كم پشم، لاغر و بسيار تندرو هستند و ساعتي 35-45 كيلومتر طي طريق مي كنند. اين تيپ شتر بيشتر در استانهاي هرمزان، كرمان، بوشهر و جنوب استان هرمزگان پراكنده است. شترهاي بندري سبك وزن ( نر بالغ حدود 600 و ماده بالغ حدود 400 كيلوگرم ) دارای بدن كشيده و پاهاي بلند و استخوانهاي قوي و نه چندان ضخيم هستند. سر نسبتا كوچك پيشاني برجسته، گردن باريك، كوتاه و عضلاني دارند که در محل الصاق به شانه فرم متناسبي دارد. قسمت عقب بدن كوتاه، عضلاني و شيب دار است. رانها فشرده و عضلاني بوده و زياد از هم فاصله ندارند. پوست نازك و موهاي كوتاه و فشرده دارند.

 

1-4- شتر كلكوئي

 

منطقه ی اصلي زيست اينشتر استان فارس بودن است که در حدود دويست سال پيش با ايل كلكوئي از فارس به اطراف قم برده شدند و هنوز در اطراف قم و تهران وجود دارند. از اين شترها قبلا برای باركشي و سواری در ارتش استفاده مي شد و هنگي بنام شترهای جماز وجود داشت كه در حقيقت بخش سواره نظام ارتش را تشكيل مي داد.

ايل كلكوئي وظيفه ی نگهداري اين شتران را بر عهده داشت و پس از فروپاشي هنگ شترهای جماز و گرايش افراد ايل كلكوئي به شهرنشيني تعداد شتر های ايل روز به روز كاهش پیدا کرد و اكنون گله هاي پراكنده از اين شترها در كوير قم و مسيله تا درياچه ی نمك پراكنده اند. وزن نر بالغ 800 كيلوگرم و ماده ی بالغ حدود 600 كيلوگرم است و ارتفاع نرها حدود 1888 سانتيمتر است. در حال حاضر حدود 1500 نفر از اين نژاد بطور ناخالص وجود دارد.

 

2-دو كوهانه

 

نژادی است درشت اندام و با قابلیت حمل و نقل، رنگ بدن قهوه ای تیره، کوهان گرد، ستون فقرات پرگوشت، میزان کرک و موی آن بیشتر از شتر یک کوهانه است.

 

3- شتر کویر مرکزی

 

نژادی است گوشتی- پشمی با اندام متوسط، سر و گردن کوتاه، زانوهای کشیده، فرق سر گرد و خمیده، لب بالا آویزان، چشمها فرورفته، گوشها کاملاً کوچک، بدن به رنگ قهوه ای روشن، خاکستری سیاه و سفید بوده و موهای بدن بسیار نرم و پشمی است.

لینک به دیدگاه

روش هاي مختلف گله داري

 

انسان با گسيل دام به مراتع برای بهره برداري از روش هاي كوچ نشيني، رمه گرداري، ‌دامداري نيمه متحرك و ساكن استفاده مي كند.

 

1- كوچ نشيني

 

عبارتست از تغيير مكان يا جابجايي فصلي دامداران، از مراتع قشلاقي به ييلاقي و بالعكس.

در واقع مي توان آن را نوعي تطابق اكولوژيكي انسان و دام با محيط طبيعي عنوان كرد. در اين روش خانواده ی كوچ نشين، همزمان با دام ها در نقل مكان شركت مي كنند. كوچ نشيني به وسيله ی بسياري از عشاير مانند ايل هاي قشقايي در فارس، بختياري در كهكيلويه و شاهسون در آذربايجان شرقي اعمال مي شود. در كوچ نشيني بر روي دام داشتي و توليد دو منظوره گوشت و فرآورده هاي لبني به طور توأم تأكيد مي گردد و به همين علت خانواده ها براي شيردوشي به همراه گله حركت مي كنند.

 

2- رمه گرداني

 

در بين دامداران مهاجر اطراف استان هاي تهران و سمنان بيشتر مشاهده مي شود كه فقط دام ها همراه با چوپان از قشلاق به ييلاق و بالعكس كوچ مي كنند و خانواده ی دامدار يكجانشين هستند و به اين علت دامداري براساس توليد گوشت صورت مي گيرد.

 

3- نيمه متحرك

 

عبارتست از جابجايي و تغيير مكان كوتاه بين دشت و كوه كه از نظر زماني و مكاني در مقايسه با رمه و كوچ نشيني در مقياس محدودتري انجام مي شود. در اين شيوه برحسب اينكه خانواده دام را همراهي كند یا نه، به كوچ نشيني نيمه متحرك و يكجانشينی یا رمه گرداني نيمه متحرك تقسيم مي شود. اين شيوه در ميان عشاير تركمن در شمال شرق مازندران مشاهده مي شود.

 

4- روش ساكن

 

این روش در روستاها كه از مراتع محدود اطراف محل سكونت خود استفاده مي كنند مرسوم است.

 

5- روش صنعتي و نيمه صنعتي

 

علوفه ی اين نوع دامداري از مراتع تأمين نمي شود بلكه دامدار خود به توليد علوفه از طريق كشت گياهان مرتعي و خوراك هاي مكمل دامي اقدام مي كند.

لینک به دیدگاه

رژيم غذايي انواع دام

 

بز

 

بوته و درختچه مي خورد، قدرت چرايي بيشتري داشته و وضعيت آرواره هاي آن طوري است كه گياه را از سطح پائين برداشت مي كند.

 

گوسفند

 

پهن برگان علفي را ترجيح مي دهد، رژيم غذايي گوسفند از نظر پروتئين غني تر از گاو است و از نظر قدرت چرايي و وضعيت آرواره براي برداشت گياه بعد از بز قرار مي گيرد.

 

گاو گراس ها را ترجيح مي دهد، از نظر رژيم غذايي پروتئين آن كمتر از رژيم غذايي گوسفند است و از نظر قدرت چرايي و وضعيت آرواره براي برداشت گياه بعد از گوسفند قرار دارد.

 

شتر

 

خار را بيشتر ترجيح مي دهد.

 

با مقايسه ی رژيم غذايي گاو و گوسفند مشاهده مي شود كه گاو كمتر انتخاب كننده ی گياهان براي چراست. گندميان را مي چرد و كمتر به پهن برگان علفي كوتاه مانند يونجه هاي يكساله توجه دارد. تصور براين است كه اين تفاوت ها ناشي از توانايي فيزيكي كمتر گاو براي انتخاب مي باشد. گاو در محدوده ی 1 متر جلو و بالاي سرش چرا مي كند محدوده ی ديد و تحرك گوسفند در مقايسه با گاو بيشتر است به طوري كه تا 3 متري جلوي خود را تحت نظر دارد. بز چه به صورت عمودي با بالا رفتن از بوته ها و درختان و چه به صورت افقي داراي تحرك چرايي بيشتري است. بز معمولاً بوته ها را بيشتر از گوسفند چرا مي كند. این انتخاب گاه به منظور ارزش رجحاني بيشتر برخي از گونه ها، و گاه نيز به منظور چرا در ارتفاع بيشتر است. بنابراين بوته هاي خوش خوراك بيشتر در دسترس بزها قرار مي گيرند. ليكن برخلاف عقيده ی عام بزها بيشترين احتياجات غذايي خود را از همان گونه هايي كه گوسفند چرا مي كند تأمين مي كنند به طور كلي گونه هاي خوش خوراك هم به وسيله ی گوسفند و هم به وسيله ی بز چرا مي شوند و گونه هاي غير خوش خوراك نيز چرا نمي شوند. شتر بيشتر بوته هاي خاردار را مصرف مي كند و هنگام چرا حركت آهسته اي دارد برعكس گاو يا بز كه در چرا بسيار متحرك هستند. شتر با حركت ممتد به چرا ادامه مي دهد به طوري كه مشاهده شده است شتر، در مرتع خوب بعد از 5/2 ساعت چرا، 5 كيلومتر طي مسير نموده است. شتر در مرتع غني يا فقير به منظور چرا فقط گونه هاي محدودي را انتخاب مي نمايد و از هر گياه مقدار كمي چرا كرده و به گياه ديگر روي مي آورد حتي ديده شده است كه شتر به خار گياهان اكتفا كرده و از برگ ها كه ظاهراً خوش خوراك تر هستند چرا نمي كند و علي رغم وزن زياد در مقايسه با ساير انواع دام ها قادر است شرايط سخت و كمبود علوفه و آب را بهتر تحمل كند.

لینک به دیدگاه

پراكنش دام در مرتع

 

رفتار دام هاي مختلف متفاوت است و هر دامي داراي الگوي پراكنش متفاوت روزانه است. اين رفتار و الگو نسبت به عواملي چند متفاوت است.

 

عوامل مؤثر در پراكنش دام

 

1- وضعيت توپوگرافي مرتع

 

از اين لحاظ مثلاً گاو به علت جثه سنگين مراتع هموارتر را دوست دارد در صورتي كه بز به علت اينكه داراي تحرك بيشتري است مي تواند در مراتع با پستي و بلندي زياد پراكنده شود و به چرا بپردازد.

 

2- علوفه ی قابل دسترس

 

اين مورد از دو لحاظ بر روي پراكنش دام اثر دارد:

 

2-1- از لحاظ كميت

 

وقتي پوشش گياهي متراكم است و حجم علوفه ی در دسترس زياد است دام احتياج ندارد زياد از آبشخور دور شود. هر چه پوشش تنك تر شود علوفه ی در دسترس كمتر شده و در نتيجه دام شعاع بيشتري را از منابع آب فاصله مي گيرد تا علوفه ی موردنياز خود را بدست آورد.

 

2-2- تعداد دفعات احتياج دام به آب

 

هر چه علوفه سبزتر و پرآب تر باشد دام كمتر به آب احتياج دارد و در اين صورت دام شعاع بيشتري از منابع آب فاصله مي گيرد. اگر دام( گوسفند ) فقط يك بار در روز به آب احتياج داشته باشد مي تواند تا شعاع 10 كيلومتري از آبشخور به دنبال علوفه برود اما اگر 2 بار در روز به آب نياز داشته باشد اين شعاع به 2 تا 3 كيلومتر كاهش مي يابد و در نتيجه پراكنش دام به صورت متراكم در اطراف آبشخور است.

 

3- اقليم

 

در هواي گرم دام بيشتر در اطراف آبشخور يا سايه تجمع پيدا مي كند و در هواي ملايم پراكنش دام بهتر خواهد بود. از بين عوامل اقليمي باد بر روي پراكنش دام مؤثرتر است. مثلاً گوسفند و گاو علاقه دارند در خلاف جهت باد حركت كنند و به طبع پراكنش آنها هم خلاف جهت باد صورت مي گيرد.

 

4- ميزان هضم پذيري علوفه

 

چون دامهاي استفاده كننده از مرتع نشخواركننده هستند هر چه هضم پذيري كمتر باشد؛ دام مدت زمان بيشتري به استراحت در اطراف آبشخور مي پردازد.

 

5- منابع آب در دسترس دام

 

محل قرار گرفتن آبشخور عامل مهم پراكنش دام در مرتع است. در مراتعي كه آبشخور ها به هم نزديك و يا قطعات مرتع كوچك است تعداد دفعاتي كه دام به آبشخور مراجعه مي كند بيشتر ولي مدت زمان سپري كردن اطراف آبشخور كمتر است. اما زماني كه فاصله آبشخورها زياد باشد تعداد دفعات مراجعه كمتر ولي مدت زماني كه اطراف آبشخور سپري مي كند بيشتر است.

pic4.JPG

6- چراي گروهي

 

دام علاقه دارد به صورت گروهي چرا كند. هر چه پوشش متراكم تر اندازه ی گروه بزرگتر و هر چه پوشش پراكنده تر اندازه ی گروهها كوچكتر مي شود. وجود سايه هم از عوامل مهم پراكنش دام در مرتع است در هواي گرم دام علاقمند است در زير سايه باشد و فاصله زيادي را طي مي كند تا خود را به سايه برساند. يكي ديگر از علل مهم عدم پراكنش صحيح چرا در مرتع استفاده از سيستم سنتي دامداري كشور بر اساس توليد مواد لبني است. طبق بررسي انجام شده به وسیله ی دكتر يزدي در مقاله اي به عنوان ( گذر از كوچ نشيني به رمه گرداني ) محدوديت زماني شيردوشي دام ها در بخشي از دوره ی بهره برداري مراتع باعث محدوديت مكاني چرا مي شود. چنانچه شيردوشي روزانه يك بار انجام شود، دام ها را فقط مي توان در حدود 10 ساعت از محل چادر ها دور كرد كه با افزايش دفعات شيردوشي به 2 بار در روز اين مدت به 5/4 ساعت تقليل مي يابد و با توجه به شرايط توپوگرافي،‌ پوشش گياهي و نياز دام به آب حداكثر فاصله اي كه دام ها ضمن چرا در مدت 10 ساعت مي پيمايند از 5 كيلومتر تجاوز نخواهد كرد. بنابراين چوپان مجبور است كه دام ها را در فضاي محدودتري چرا دهد بدين ترتيب چراگاه هاي غني دور افتاده مورد استفاده دام قرار نگرفته و مراتع به صورت يكنواخت چرا نخواهد شد.

 

pic5.JPG

اثر چرا بر گياهان

 

چراي دام بر خاك مرتع تأثير داشته، ‌مخصوصاً در اوايل بهار و يا مواقع ديگر كه خاك مرتع مرطوب است باعث سفت شدن آن مي شود. در نتيجه علاوه بر اينكه قابليت نفوذ خاك نسبت به نزولات كاهش خواهد يافت، ‌نگهداري خاك نسبت به آب نيز كاهش مي يابد. در نتيجه گياهان به علت جريان سطحي آبها و هدر رفتن سريع رطوبت خاك از نسبت كمتري از رطوبت و بارندگي منطقه استفاده خواهند كرد. به علت فشرده شدن خاك، ريشه گياهان به مقدار كمتري در خاك نفوذ مي نمايند. از طرف ديگر در چنين شرايطي سبز شدن بذور گياهان مرتعي مشكل خواهد بود. البته بايد در نظر داشت كه طبق نتايج به دست آمده در مراتعي كه اصلاً چرا نشده باشد، رشد گياهان كمتر از مراتعي خواهد بود كه به مقدار كمتري مورد چرا واقع شده اند. گياهان در حالت اخير قوي تر از حالت اول خواهند بود. بخصوص در مورد گراس ها انواع چراشده بوته هاي پهن به وجود خواهند آورد در صورتي كه در انواع چرا نشده قطر تاج گياه كمتر خواهد بود.

 

در مناطق خشك در اثر چرا مقداري از اندامهاي گياه برداشت شده و در نتيجه در مدت خشكي به علت كم شدن سطح تبخير كننده، گياه بهتر خواهد توانست در مقابل خشكي مقاومت از خود نشان دهد. همچنين دام ضمن چرا با افزودن كود باعث حاصلخيزي خاك مي شود.

 

بيشتر مراتع كشور قبل از فصل مساعد و زمان مناسب و بلافاصله پس از ذوب شدن برف ها (اوايل بهار) يعني درست زماني كه چراي دام بيشترين خسارت و صدمات را به پوشش گياهي و خاك مرتع مي زند، مورد هجوم دام قرار مي گيرد.

 

چراي بي رويه و قبل از موعد مقرر باعث كاهش جمعيت گونه هاي خوش خوراك و سير قهقرایي مراتع مي گردد. در صورتي كه عده اي از گياهان بي ارزش و سمي از چراي بي موقع سود برده و رقابت گياهي براي آنها كم مي شود.

 

مراحل سير قهقرايي مرتع در اثر چراي شديد دام

 

تشخيص بعضي از مراحل سير قهقرايي كه به وسيله ی چراي نامناسب دام در مرتع حادث مي شود آسان است. در اكثر مناطق سير قهقرايي در اثر چراي بي رويه صورت مي گيرد و بايستي مرتعداران اين سير قهقرايي را به موقع تشخيص داده و مراحل آن را به خوبي بشناسند. مراحل سير قهقرايي در اثر چراي مفرط و بهره برداري نامناسب عبارت است از:

 

الف) تخريب فيزيولوژي گياهان خوش خوراك

 

گياهان خوش خوراك در اثر فشار چراي دام، قدرت گياهي خود را از دست داده و در نتيجه رشد ساليانه و تجديد حيات طبيعي آنان كاهش مي يابد.

 

ب) تغيير در تركيب گياهي

 

ادامه ی بر هم زدن فعاليت فيزيولوژيكي گياه موجب از بين رفتن آن مي شود. از بين رفتن بيشتر گياه بيشتر ناشي از كاهش عمليات فتوسنتز، رقابت گياهي، سن زياد و خشكسالي كه موجب كاهش رشد مي گردد، است.

 

تغيير در تركيب گياهي تدريجي بوده و توام با تقليل گياهان مرغوب و كاهش عمليات فيزيولوژيكي است. همراه با كاهش تعداد گياه در واحد سطح، رقابت گياهي كاهش مي يابد در نتيجه گياهان نامرغوب و مقاوم وارد مي شوند. در اين حالت دام هايي كه در مرتع چرا مي نمودند به ناچار بايستي اشتهاي خود را از گياهان مرغوب به گياهان نامرغوب تغيير دهند.

 

ج) هجوم گونه هاي جديد

 

همراه با تغيير تركيب گياهي، گياهان جديدي كه قبلاً در تركيب كليماكس وجود نداشته وارد مي شوند. اولين هجوم آورنده ها گياهان يكساله هستند و سپس گياهان چندساله بوته اي كه داراي ارزش علوفه اي نيستند. اكثر گياهان چندساله هجوم آورنده، براي چراي دام مناسب نيستند. اين مراحل جايگزيني بيشتر موجب تقليل كيفيت گياهي مي شود.

 

د) ناپديد شدن گياهان خوش خوراك

 

مرحله ی بعدي سير قهقرايي در اثر بهره برداري بي رويه و چراي مفرط دام در مرتع، كم شدن شديد گونه هاي خوش خوراك و باارزش و در نهايت ناپديد شدن آن ها در مرتع است. به جاي گونه هاي خوب مرتعي، گياهان يكساله و گونه هاي چندساله غيرخوش خوراك در مرتع ظاهر مي شوند.

 

هـ) كاهش پوشش گياهان مهاجم

 

ادامه ی چراي بي رويه سرانجام درصد پوشش نباتي را هم كاهش مي دهد. در اين صورت گياهان خوش خوراك از بين مي روند و به تدريج جاي آنها را گياهان يكساله غير خوش خوراك مي گيرند. اگر چراي مفرط همچنان ادامه يابد از مقدار پوشش گياهان نامرغوب هم به تدريج كاسته مي شود.

 

اثرات چراي زودرس و چراي شديد در تخريب خاك

 

ورود دام به مرتع قبل از زمان مناسب و چراي زودرس در مرتع علاوه بر اين كه به پوشش گياهي لطمه وارد مي نمايد، به دليل رطوبت زياد خاك و در اثر تردد، زياد دام در مرتع باعث فشرده شدن خاك و كم شدن تخلخل آن مي گردد.

 

در نتيجه ی اين عمل، وزن مخصوص خاك افزايش يافته و قابليت نفوذپذیری آن به آب كاهش مي يابد. اين امر مي تواند مرحله ی اول جريان سطحي و يا فرسايش تلقي گردد. فشردگي خاك علاوه بر كاهش قابليت نفوذپذیری آن به آب باعث كاهش در ظرفيت نگهداري آب نيز مي گردد و اين امر در مناطق خشك و نيمه خشك بسیار حائز اهميت است.

 

بطور كلي اثرات منفي چراي زودرس و بيش از اندازه ی دام در مرتع به شرح زير است:

 

1- سخت يا فشرده شدن خاك سطحي به ويژه در هنگامي كه خاك مرطوب باشد كه اين عمل باعث:

 

• كاهش منافذ خاك مي گردد.

 

• ميزان نفوذ آب را كاهش مي دهد.

 

• ب كمتري در خاك ذخيره مي شود.

 

• هرز آب را افزايش مي دهد.

 

• خاك هاي سله بسته و خشك، شكسته شده و خاك در معرض فرسايش آبي و خاكي قرار می گیرد.

 

• در خلال بارندگي در خاك هاي رسي باعث سله بندي خاك مي گردد.

 

2- پوشش زنده ی گياهي كاهش مي يابد.

 

3- فرسايش شياري از مسير حركت دام شروع مي شود.

 

4- رطوبت كمتري براي رشد گياهان باقي مي ماند.

 

5- مواد غذايي خاك كم مي شود.

 

6- رطوبت خاك كم مي شود.

 

7- فرسايش خاك زياد مي گردد.

 

8- شرايط براي رشد و استقرار نهالهاي جوان دشوار می گردد.

لینک به دیدگاه

شايستگي مرتع

 

حالت شایستگی مرتع حالتی است که بتوان از مرتع به عنوان چرای دام استفاده نمود و این امر را در سال‌های آتی محدود نکرد بلکه بتوان برای سالیان طولانی از مرتع استفاده کرد بدون اینکه به منابع پوشش گیاهی و خاک آن و یا مناطق مجاور صدمه‌ای وارد شود.

 

طبقه بندي شايستگي مرتع

 

بعد از تعيين شايستگي مرتع كه با بررسی عواملي همچون خصوصيات فيزيكي منطقه ( شيب و طول دامنه، موانع طبيعي، مقدار و نحوه پراكنش منابع آب، خصوصيات مخصوص خاك و ...) و پوشش گياهي و وضعيت آن در منطقه مشخص مي گردد مراتع اينگونه طبقه بندي مي گردد:

 

1- مراتع قابل چرا

 

مراتع قابل چرا مراتعي هستند كه در حال حاضر استفاده می شوند و يا مي توانند مورد استفاده دام قرار گيرند. اين گونه مناطق توليد علوفه نموده و يا استعداد توليد علوفه داشته و مي توانند اصولاً به عنوان چراي دام مورد استفاده قرار گيرند بدون اينكه در بهره برداريهاي آتي و يا موارد مربوط به آبخيز و ساير ارزشهاي ديگر منطقه لطمه اي وارد شود. مراتع قابل استفاده با توجه به روشهاي مرتعداري موجود و همچنين تسهيلات اصلاحي موجود به ترتيب زير طبقه بندي مي گردد:

 

- مراتع اصلي: شامل آن قسمت از مراتع قابل استفاده است كه معمولاً بيشتر جلب توجه دام را مي نمايد. براي ورود دام در اين گونه مراتع هيچ گونه مانعي وجود ندارد و چراي اصولي باعث ايجاد خسارت در مرتع و خاك و يا موارد ديگر منطقه يا مناطق مجاور نخواهد شد. در اين مراتع توليد علوفه خوب بوده و منابع آب در منطقه وجود دارد. ممكن است مراتع در شرايط قهقرا ملاحظه شوند كه در اثر استفاده ی بي رويه از آن در گذشته بوده و بديهي است توليد علوفه ی آنها در این صورت كمتر خواهد بود.

 

- مراتع درجه دو يا ثانوي: اين گروه شامل مراتعي است كه از لحاظ پايداري خاك، شيب، محصول علوفه، براي استفاده ی دام مناسب است ولي به علت وجود نواقصی در برنامه هاي اداری و يا اصلاح منطقه استفاده ی دام از اين گونه مراتع خيلي كم بوده و يا اصلاً مورد استفاده قرار نگيرد.

در اغلب موارد از اين مراتع پس از اتمام استفاده ی صحيح از مراتع اصلي به عنوان چراي دام استفاده مي شود. در اين گونه مراتع ظرفيت چرا محاسبه نمي گردد و در صورت رفع نواقص موجودي كه باعث محدوديت و ممانعت از استفاده از اين گونه مراتع مي شود، مي تواند به مراتع اصلي تبديل گردد.

 

- مراتع قرق شده: مراتعي كه اصولاً مي تواند مورد استفاده ی دام قرار گيرد، ولي به دلایلی از قبیل استفاده هاي تفرجگاهي حفاظت آبخيز و حفاظت حيوانات شكاري از ورود دام به آن جلوگيري مي شود.

 

- مراتع موقتي: زمينهايي است كه به طور كلي پوشيده از درخت است ولي پوشش درختي آنها در اثر اجراي عملياتي از قبيل بهره برداري و قطع درختان و يا آتش سوزي از بين رفته و مناطقي مناسب براي چراي دام به وجود آمده است. در اين گونه اراضي ظرفيت چرايي براي هر دوره محاسبه شده و اين ظرفيت چرايي به طور مجزا از آنچه در مورد ظرفيت چراي منطقه بدست آمده است، در نظر گرفته خواهد شد. بديهي است در اين گونه اراضي ظرفيت چرا با در نظر گرفتن رشد نهالهاي درختي، پايداري خاك و حيوانات شكاري موجود در منطقه محاسبه خواهد شد.

 

در مورد اراضي با پوشش درختي كه پوشش آنها به نحوي از بين رفته و ايجاد مجدد پوشش درختي در اين گونه اراضي مستلزم نهال كاري است، همانند ساير اراضي استفاده هاي مرتعي در نظر گرفته می شود.

 

2- مراتع غير قابل استفاده

 

شامل مراتعي است كه ارزشي براي دام نداشته و يا به عللي از قبيل: ناپايدار بودن خاك، شيب تند، عاري بودن زمين از پوشش گياهي، وجود پوشش درختي متراكم و سرانجام فقدان توليد علوفه نبايد مورد استفاده دام قرار گيرد. اين گونه اراضي علي رغم اجراي برنامه هاي اداره منطقه و عمليات اصلاحي به صورت غير قابل استفاده باقي خواهد ماند.

لینک به دیدگاه

خصوصيات كيفي علوفه

 

خوش خوراكي

 

مجموعه عواملي است كه سبب مي گردد يك گياه در مقابل گياه ديگر خوش خوراك باشد. خوش خوراكي مربوط به مجموعه خصوصياتي است كه دام را جهت ترجيح يك علوفه بر انواع ديگر علوفه و مواد غذايي تحريك مي كند. اين اختلافات در ميزان جاذبيت يا مقبوليت علوفه، اساس مصرف انتخابي در بين علفخواران است.

 

خوش خوراكي ممكن است گروهي از گونه هاي گياهي يا همه ی گياهان مربوط به يك گونه را در برگرفته و يا محدود به يك نوع گياه و يا اندام هاي خاص يك گياه باشد. علاوه بر گونه هاي گياهي زيرگونه و واريته هاي مربوط به يك گونه نيز ممكن است از نظر ميزان خوش خوراكي اختلافات زيادي با هم داشته باشند به همين دليل صفات مربوط به خوش خوراكي كه از طريق مطالعه ی ويژگي هاي گياه و نيز ميزان تمايل دام به گونه اي خاص قابل تشخيص است.

 

ارزش رجحاني يا انتخاب

 

عبارتست از انتخاب يك گياه در مقابل يك گياه ديگر به وسیله ی دام، كه عمدتاً يك عكس العمل رفتاري است.

 

از آن جا كه اقليم و توپوگرافي يك محل خاص تعيين كننده ی نوع گونه هايي است كه قادر به رشد در آن منطقه هستند لذا انتخاب نوع علوفه به وسیله ی دام در هر منطقه تابع نوع گياهاني است كه در آن محيط يافت مي شوند. آن دسته از گونه هاي گياهان علوفه اي كه معمولاً توسط دام هاي چراكننده يا سرشاخه خوار ترجيح داده مي شوند و در انتخاب اول مورد استفاده قرار مي گيرند گونه هاي ارجح ناميده مي شوند. گونه هاي گياهي فوق العاده خوش خوراك به عنوان گونه هاي لذيذ يا اصطلاحاً ( گياهان بستني ) موسومند. اين گياهان معمولاً به لحاظ فيزيولوژيكي مطلوبيت بيشتري داشته و حتي در شرايط دام گذاري مناسب ( يعني دام با توجه به ظرفيت مرتع ) در پوشش هاي مخلوط نيز بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرند. نام گذاري گونه هاي گياهي به صورت كم شونده، زياد شونده و مهاجم در طبقه بندي شرايط مرتع معرف كاهش ميزان خوش خوراكي آنهاست.

 

درجات خوش خوراكي با توجه به اشتياق دام در مورد چراي گياهان مختلف مي توان درجات خوش خوراكي را به شرح زير بيان نمود:

 

1- گياهان بسيار خوش خوراك: گياهاني در اين گروه قرار مي گيرند كه دام در تمام فصل با اشتياق و ولع آن را می خورد.

 

2- گياهان خوش خوراك: گياهاني كه در تمام فصل با اشتياق و بدون اينكه انتخابي در مورد گياهان ديگر انجام گردد خورده مي شوند.

 

3- گياهاني با خوش خوراكي متوسط: گياهاني كه در تمام فصل ولي با اشتياق كمتر از گروه قبلي مورد چراي دام قرار مي گيرند.

 

4- گياهان با خوش خواركي كم: گياهاني كه با رغبت مورد چراي دام قرار نمي گيرند و معمولاً بعد از چراي گياهان سه گروه قبلي مورد استفاده قرار مي گيرند.

 

5- گياهان با خوش خوراكي خيلي كم: گياهاني كه به صورت اتفاقي مورد چراي دام قرار مي گيرند.

 

6- گياهان غيرخوش خوراك: گياهاني كه مورد چراي دام قرار نمي گيرند.

 

همانطوري كه ذكر شد به دلیل تأثير عوامل مؤثر در خوش خوراكي تغييراتي در درجات خوش خوراكي حاصل مي شود. به طور كلي و از جنبه هاي عملي مي توان گياهان مرتعي را بر مبناي كلاس هاي گياهان به شرح زير طبقه بندي كرد:

 

گياهان كلاس i شامل درجات 1و2 خوش خوراكي

 

گياهان كلاس ii شامل درجات 3و4 خوش خوراكي

 

گياهان كلاس iii شامل درجات 5و6 خوش خوراكي

لینک به دیدگاه

نگاهي كلي به مسائل و مشكلات مراتع ايران به طور كلي، مراتع ايران همانطور كه قبلاً ذكر شد در وضعيت خوبي به سر نمي برند به گونه اي كه قسمت اعظم مراتع، در شرايطي است كه نياز به اصلاح دارد، بسياري از مراتع هم، از لحاظ پوشش گياهي آنچنان فقير شده است كه ديگر قابل بهره برداري نيست و بايد قرق و بكلي، احيا شود. سطح وسيعي از مراتع نيز وجود دارند که به منظور استفاده در ديگر زمينه ها، يا مجاز به استفاده از آنها به صورت مرتع نيستيم ( مانند مراتعي كه طبق قانون براي حفاظت از محيط زيست، اجراي برنامه آبخيزداري و غيره به سازمان هاي مربوط واگذار شده است ) و يا به طور كلي تخريب شده است ( مانند سطح هاي كه به شهرها و مراكز صنعتي و غيره تبديل شده است ). با توجه به اهميت مراتع كه مختصري از آن ذكر شد، و از آنجا که مرتع منابع اوليه ی قسمت اعظم تأمين گوشت مورد نياز كشور را تشكيل مي دهد، تخريب و نابودي آن مسائل عديده اي را براي كشور به وجود آورده و نظم طبيعي و نيز اقتصادي و سياسي كشور را به هم مي زند. لذا بايد عوامل مؤثر در تخريب مراتع مورد بررسي قرار گيرد و اقدامات لازم جهت مديريت صحيح مراتع انجام گيرد. اولين گام در اين راه شناسايي مهمترين عوامل تخريب است كه قبلاً مختصري به آن اشاره گرديد. با توجه به عوامل تخريب واضح است كه عمده ترين عامل تخريب مراتع ايران چراي بي رويه است و حال بايد ابتدا اين مسأله را از ريشه بررسي كرد كه چرا يك دامدار با چراي بي رويه موجبات تخريب مراتع را فراهم مي سازد. در مواردي كه سطح مراتع بسيار وسيع و شرايط آب و هوايي نيز مناسب و تعداد دام اندك است حتي اگر دامدار هم بخواهد كه عمداً پوشش گياهي را از بين ببرد و يا به ميزان قابل توجهی كاهش دهد، قادر نخواهد بود، زيرا به علت كم بودن دام، چرا بسيار ناچيز و نامحسوس است. يكي از مسائلي كه در مراتع مناطق خشك ايران مشاهده مي گردد مراتع دشتي يك قسمت بكلي از بين رفته ولي قسمت دورتر آن دست نخورده و بكر باقي مانده است. علت اين مسئله را مي توان اين گونه عنوان كرد كه وجود آب كافي در قسمت تخريب شده سبب شده كه دام به طور مفرط از اطراف منبع آب تغذيه كند و همين امر موجبات نابودي پوشش گياهي را فراهم مي كند. در چنين شرايطي مي توان گفت مسئله ی عمده اين است كه دامدار توان اقتصادي و فكري ايجاد منابع آبي را در فواصل مناسب ندارد. در بعضي موارد هم اعمال اقدامات مديريتي همچون قرق و عدم تأمين علوفه مورد نياز براي دامدار در طول مدت قرق باعث وارد شدن فشار بيش از حد دام به قسمت هاي مجاور قرق و در نتيجه فقير شدن آن قسمت از پوشش گياهي می شود. زيرا دامدار براي امرار معاش خود ناگزير به چراندن دام خود در اين قسمت هاست. بنابراین مديران مرتع در صورت قرق يك منطقه بايد به فكر دامدار نيز باشند تا به او لطمه اقتصادي وارد نگردد. در مواردی هم در بعضي از مراتع ايران بدون توجه به شرايط مرتع از روش هاي مديريتي كه متناسب با آن نيست استفاده شده از جمله، مثلاً بدون توجه به ظرفيت چراي يك منطقه براي آن قسمت پروانه چرا با ظرفيت بيش از حد صادر شده است. حال بايد با توجه به شرايط و ضوابط متفاوت در مناطق مختلف كشور راه حل هاي مناسبي در چهارچوب اصل استفاده ی بهينه از منابع طبيعي و توسعه ی پايدار ارائه گردد كه این امر نیازمند انجام و پي ريزي يك سري عمليات مرتعداري ( مديريت مراتع ) با همکاری افراد كارآمد است.

لینک به دیدگاه

مرتعداري با پيشرفت تكنولوژي نوين،‌ ديگر زمان آن گذشته است كه دامداران همچنان به شيوه ی چوپاني در گذشته دام خود را وارد مرتع كنند و از امكانات محدود استفاده نمايند زيرا امروزه براي مرتعداري، به مقدار كافي سرمايه و آگاهي هاي علمي نياز است و مرتعداري علمي علاوه بر تجربه و آگاهي لازم، ‌به علاقه و هنر نيز نياز دارد. اساساً در تعريف مرتعداري تعبير علم و هنر، بهروري عقلاني و مناسب و مستمر به كار گرفته شده است. افرادي كه به صورت مبتدي به اين حرفه علاقه مند هستند، لازم است مدت زيادي با علوم طبيعي و مرتعداري و موارد و زمينه هاي مربوط به آن آشنايي حاصل نمايند؛ از اثرات چرا بر گياه مطلع باشند،‌ زمان ورود و خروج دام را به نسبت فصول سال بشناسند؛ مقدار برداشت علوفه از مرتع را بدانند تا به گیاهان كه خود موجود زنده اي هستند خسارت وارد نشود. علاوه بر همه ی اينها در مرتعداري نبايد توجيه اقتصادي را فراموش كرد. در ايران ادارات منابع طبيعي در سراسر اين خاك گسترده، آماده ی همكاري و انتقال مطالب علمي و تجربي هستند و مهندسان فن از هيچ گونه تلاشي در جهت آشنايي بيشتر دامداران دريغ نخواهند ورزيد.

لینک به دیدگاه

تعاريف مرتعداري (Range management) مرتعداري دانشي است در طرح و هدايت مصارف مرتع جهت تداوم توليد حداكثر علوفه و محصولات دامي كه در شرايط محيطي معيني امكان پذير است. مشروط بر آنكه به حفظ و اصلاح ساير منابع طبيعي شامل آب و خاك و حيات وحش كوچكترين خللي وارد نيايد. (شيدائي ، فرهنگ مرتع مرتعداري-1375) مرتعداري عبارتست از اداره ی يك منبع قابل تجديد به منظور دستيابي به تركيب بهينه اي از توليداتي نظير توليد محصولات دامي، توليد گياهان دارويي، ايجاد مناطق تفرجي، توليد گياهان صنعتي، حفاظت خاك، حيات وحش و شكار و … ( مصداقي، منصور، 1374، مرتعداري ايران. ص 10).

مرتعداري عبارت است از نظام اداره ی زمين در چهارچوب مشخصه هاي دانشي تحت عنوان علم مرتع.(هدي - (1975) ،كتاب مديريت مراتع) مرتعداري علم و هنري براي ايجاد تناسب بين استفاده هاي حاصل از مرتع كه مورد توجه و نياز جامعه است از طريق اداره ی اكوسيستم مرتع. (استودارت، اسميت و باكس- 1975، كتاب مديرت مرتع) مرتعداري را علم و هنر برنامه ريزي و مديريت مرتع به منظور بدست آوردن حداكثر محصول دامي با حفظ دوام منابع طبيعي مي دانند.( والنتين ،1971)

مرتعداري را تجزيه و تحليل و به كارگيري اطلاعات مربوط به ساختمان و اعمال اكوسيستم مرتعي تعريف می کنند. (كوك 1983) مرتعداري عبارتست از اداره ی اكوسيستم مرتع به منظور بدست آوردن استفاده ی بهينه از منابع و توليدات و سرويسهاي آن با تاكيد بر حفاظت آب و خاك و سرانجام محيط زيست (مقدم، محمدرضا، 1377، مرتع و مرتعداري، 7). مرتعداري را علم نگهداري و بهره برداري از مراتع به گونه اي كه جامعه ی گياهي به نحو مطلوب حفظ شود و به ساير منابع چون آب، خاك و غيره زياني وارد نشود، مي دانند(پازوكي،منوچهرع 1380، مرتع، ص 5). در مجموع مي توان گفت براساس مجموع نظرات ارائه شده "مرتعداري علم اداره ی پايدار اكوسيستم هاي مرتعي به منظور تأمين انتظارات جامعه" از اين اراضي است، از گذشته اي دور نيازهاي جامعه صرفاً در محدوده ی توليد حداكثري علوفه و گوشت معني مي يافت. امروزه شايد تلفيقي از گزينه ی اول و انتظارات ديگر نظير مدنظر باشد و به طبع در آينده برحسب نياز جامعه توجهات و انتظارات جديدي مطرح خواهد بود. ذكر اين نكته ضروريست که اداره ی يك اكوسيستم به عنوان مرتع مبناي تعريف است نه نوع كاربري، ممكن است مرتعي بصورت چراگاه اداره شود و يا برای پرورش زنبور عسل و مرتعي به عنوان زيستگاه حيات وحش، مديريت در تمام موارد ذكر شده نيازمند شناخت درستي از اكوسيستم مرتعي و مديريت متناسب با نوع كاربري است.

لینک به دیدگاه

اهداف مرتعداري

 

1- افزايش پوشش گياهي مناسب در مرتع.

 

2- افزايش قدرت توليد علوفه و حفظ توليد.

 

3- افزايش بازده نگهداري آب در مرتع و جلوگيري از فرسايش.

 

4- افزايش عملكرد كمي و كيفي محصولات دامي.

 

5- افزايش بازده اقتصادي.

لینک به دیدگاه

اهميت مرتعداري با يادگيري راه هاي بهره برداري صحيح از مراتع،‌ وضعيت پوشش گياهي آنها بهتر شده و درنتيجه هنگام بارندگي از ايجاد رواناب كاسته شده و آب فرصت كافي براي نفوذ را پيدا مي كند، سفره هاي آب زيرزميني تغذيه شده و چشمه ها و قنات هاي روستاها پرآب مي گردند. با نفوذ آب ديگر سيلاب به وجود نمي آيد و به تبع آن از بسياري از خسارات مالي و جاني جلوگيري به عمل مي آيد. علاوه بر موارد ذكر شده محصولات دارويي،‌ خوراكي و صنعتي براي بهره برداران زياد خواهند شد و عوايد ديگر كه براي بهره برداران دربر خواهد داشت. حال با دانستن اهميت مرتعداري لازم است كه تمام بهره برداران مراتع با روش هاي درست نگهداري و استفاده از مراتع كه در قالب طرح هاي مرتع داري عنوان مي گردد، آشنا شوند.

لینک به دیدگاه

طرح مرتعداري طرح مرتعداري، ‌طرحي است كه در آن برنامه هاي مناسب ( براساس شرايط منطقه ) براي مديريت مرتع، پيش بيني شده است. اين طرح، با تلاش مجري ( بهره بردار ) و يا مجريان و با كمك و پشتيباني دولت به مرحله اجرا در مي آيد. طرح مرتعداري علاوه بر رعايت نكته ها و مسائل فني مرتعداري، با در نظر گرفتن وضعيت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بهره برداران با مشكلات كمتري اجرا مي شود. تاريخچه بعد از انقلاب مشروطه در اواخر حكومت خاندان قاجاريه، ‌مرتع به طور رسمي به مالكيت اشخاص در آمد و مديريت اقتصادي بهره برداري بر آن حاكم شد. از سال 1339 براساس آيين نامه ی اجرايي قانون جنگل ها و مراتع، ‌مالكان براي حفظ و احيای مراتع بايد به دستورهاي فني كارشناسان در موارد زير عمل مي كردند: 1- تناسب تعداد دام و انواع دام با ظرفيت مرتع. 2- تاريخ ورود و خروج دام از مرتع. 3- فصل، مدت و محل چراي دام. پس از ملي شدن جنگل ها و مراتع كشور در بهمن ماه 1341 و تغيير مالكيت مراتع از بخش خصوصي به دولتي در سال 1342، ‌قانون بهره برداري از مراتع به تصويب رسيد. در اين قانون به چرانيدن دام در منابع طبيعي بدون پرداخت حق علف چر، روش صدور پروانه چرا، ‌برخورد قانوني با دام اضافي و ... اشاره شده است. پس از تصويب قانون تشكيل وزارت منابع طبيعي سابق در آذر ماه 1346،‌ در قوانين مصوبه سال 1348، براي اولين بار بهره برداري از مراتع به صورت طرح مرتعداري مطرح شد. از سال 1348 تا سال 1354 طرح هاي مرتعداري در سطحي حدود 700 هزار هكتار تهيه شد. اين طرح ها كه به نام طرح هاي مرتعداري بزرگ شناخته شده اند،‌ به دلايل مختلفي مفيد نبودند و طور عملي اجرا نشدند. با تغيير مديريت دفتر فني مرتع و مشكلات مربوط به اجراي طرح هاي مرتعداري،‌ حركت جديدي در تهيه و اجراي طرح هاي مرتعداري به وجود آمد. در اين دوره كه تا اوايل سال 1357 ادامه داشت، ‌براي سطح 6/3 ميليون هكتار از مراتع كشور طرح مرتعداري تهيه گرديد كه به نام طرح هاي مرتعداري كوچك معروف شد. اين طرح ها نيز به دليل اينكه به مسائل اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بهره برداران كمتر پرداخته بود، موفق نبود. پس از انقلاب شكوهمند اسلامي،‌ تهيه ی طرح هاي مرتعداري تقريباً متوقف شد. اما از سال 1365 به لحاظ ضرورت، ‌تهيه و اجراي طرح هاي مرتعداري دوباره شروع شد. در اين مرحله براي موفقيت طرح و توجه به بهره بردار، تغييراتي در قرارداد و موارد ضروري ديگر به عمل آمد و زمينه ای براي تهيه و اجراي طرح هاي مرتعداري با زمينه مشاركت فعال مجريان فراهم گرديد. در طرح هاي مرتعداري با توجه به وضعيت مالكيت مرتع، وضعيت بهره برداري مرتع، وضعيت اجتماعي اقتصادي بهره برداران، وضعيت اوضاع طبيعي، وضعيت آب و هوا و جغرافياي منطقه‌، وضعيت خاك و منابع آبي، ‌تيپ هاي مرتعي و ارزيابي و اندازه گيري در آنها و در نهايت استعدادهاي ديگر داخل مرتع راهكارهاي زير ارئه گرديد: ارائه ی برنامه هاي اصلاحي و احيا‌كردن مراتع. ارائه ی برنامه هاي مديريتي. ارائه ی بر نامه هاي بهره برداري.

لینک به دیدگاه

برنامه هاي اصلاحي و احيايي مراتع شامل 1- مديريت دام 1-1- كاهش شدت دام گذاري و ايجاد تعادل بين تعداد دام و ظرفيت مرتع 1-2- رعايت فصل چرا و آمادگي مرتع جهت بهره برداري 2- عمليات بيولوژيكي بذركاري، بذرپاشي، كپه كاري، كودپاشي، آتش سوزي در مراتع.

pic6.JPG

3- عمليات بيو مكانيكي 3-1- بانكت، پيتينگ، تراس، فاروئينگ

لینک به دیدگاه

برنامه هاي مديريتي مراتع

 

1-اصلاح شخم

 

وضع و اجراي قوانين مستحكم در برخورد با متخلفان اين امر( كشاورزاني كه اراضي شيبدار مرتعي را با شخم زدن به ديم زارهاي كم بازده تبديل مي كنند) و تعديل شيب هاي ديم زارها براي ممانعت از ايجاد رواناب.

 

2-اصلاح كاربري اراضي

 

استفاده از اراضي براساس قابليت و استعداد يك اصل مديريتي مهم در مديريت آبخيزهاي كشورمان بشمار مي رود.

 

3-مديريت چرا

 

3-1- قرق و حفاظت مراتع

 

اصولاً اين گونه اقدامات مي تواند جنبه ی مديريتي يا تحقيقي داشته باشد كه در حالت اول به آن قرق حفاظتي و در حالت دوم قرق اكولوژيكي گفته مي شود. آنچه كه در مورد قرق در اين مبحث به آن اشاره خواهد شد قرق حفاظتي است كه به عنوان قرق مديريتي اطلاق مي شود. اين گونه قرقها را مي توان از لحاظ نوع عملكرد و عرصه هاي مورد نظر تقسيم بندي نمود.

 

3-2- رعايت ظرفيت چرايي

 

اعمال مديريت صحيح و برنامه ريزي مناسب در مورد به كارگيري روش هاي چرا، از قبيل چراي تناوبي، چراي تأخيري، چراي تأخيري و تناوبي و چراي تعادلي.

3-3- احداث آبشخور

 

همانطور كه قبلاً ذكر شد يكي از علل تخريب مراتع عدم پراكنش مناسب دام ها به دليل نبود منابع آبي كافي است. لذا يكي از راهكارهاي اعمال چراي يكسان در تمامي سطح مراتع ايجاد منابع آبي به فواصل مناسب در سطح مراتع براي شرب دام است.

 

4- آناليز و ارزيابي اراضي

 

آنالیز مراتع به معنای شناسایی و ارزیابی تولید بالفعل و بالقوه به منظور بهره برداری صحیح از این منبع باارزش طبیعی است. ارزیابی مرتع پس از بررسی منابع اساسی زمین یعنی خاک، آب، اقلیم، پوشش گیاهی و حیات وحش آغاز می شود و با بررسی مسائل اقتصادی و اجتماعی برای مسائل مرتع و مرتع داری راه حل هایی را ارائه می دهد.

 

5- مميزي مراتع

 

مميزي مرتع يعني شناسايي بهره برداران واقعي داراي حق استفاده از مراتع، به منظور صدور پروانه چرا، همراه با تعيين ضوابط و شرايط بهره برداري اصولي بر اساس شرايط منطقه و وضعيت پوشش گياهي مرتع.

لینک به دیدگاه

برنامه هاي مدون بهره برداري

استفاده ی پايدار و مستمر از منابع موجود در يك مرتع در گرو بهره برداري متناسب با توان منابع است. بهره برداري متناسب از توان اكولوژيكي يك سرزمين نياز به اهرم هاي مديريتي مختلفي دارد كه در موارد قبلي ذكر شد. بنابراين مسئولين بايد توان توليدي مرتع را در مورد تمامي بهره برداري ها برآورد كرده و طبق جدول زمان بندي شده اي آن را در اختيار بهره بردار قرار دهند. تا خسارتي به مرتع وارد نگردد.

لینک به دیدگاه

وظيفه ی بهره برداران و مجريان در اجراي طرح طرح مرتعداري تهيه شده پس از بررسي و تصويب در كميته ی فني، براساس قرارداد محضري 30 ساله به مجري واگذر مي شود. اين مدت براي دوره هاي ديگر با شرايط مقرر در قرارداد قابل تمديد است. براساس قرارداد منعقد شده، وظايفي به عهده ی مجري است كه مهمترين آنها عبارتند از: 1- مجري طرح بايد همه ی عمليات اجرايي، احيايي و بهره برداراي را براساس موارد پيش بيني شده در طرح اجرا كند. 2- مجري طرح در برابر اجراي طرح، ‌مي تواند از مرتع به منظور تعليف دام به تعدادي كه در طرح مشخص شده است، استفاده كند. 3- مجري طرح به هيچ عنوان اجازه ندارد بدون اجازه قبلي و كتبي ادره كل منابع طبيعي،‌ محل عرصه ی اجراي طرح و مراتع آن را يكجا يا قسمتي از آن را به افراد ديگر واگذار كند. يا از مرتع براي كار ديگري خارج از طرح تصويب شده استفاده كند يا بنا و ساختماني در آن بسازد. تخلف از اين شرط باعث فسخ قرارداد مي شود. گزارش ناظر اجراي طرح، ملاك تخلف و مبناي فسق قرارداد خواهد بود. 4- مجري تعهد دارد هر سال حداكثر تا پايان خردادماه، گزارش عمليات انجام شده سال قبل را با تأييد يا اظهار نظر ناظر طرح به ادره كل منابع طبيعي ارائه كند. تخلف از اين كار، از موارد عدم رعايت شرط هاي قرارداد به حساب مي آيد و اداره ی كل منابع طبيعي مي تواند تصميم هاي لازم را در مورد ادامه ی بهره برداري مجري از مرتع بگيرد. 5- مجري تعهد دارد كه طرح مصوب و برنامه هاي اجرايي آن را براساس جدول های زمانبندي شده در طرح اجرا كند. مجري مي تواند در صورت مشاهده ی اشكال در طرح، آن را به سرعت از طريق ناظر به اداره كل اعلام كند. تخلف از اين كار، ‌با توجه به گزارش ناظر، موجب حق فسق براي اداره كل خواهد بود. 6- مجري تعهد دارد مورد قرارداد را حفظ و حراست نمايد و در صورت مشاهده ی تجاوز،‌ موضوع را به اداره كل خبر دهد و اقدام قانوني راانجام دهد. 7- چنانچه نقشه ی مراتع موضوع طرح، اشتباه باشد و از محدوده ی ساير عرصه ها داخل طرح شده باشد، مجري طرح مي تواند مقدار مورد اشتباه را از اداره كل بخواهد تا به طرح اضافه شود.

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...