Abo0ozar 8637 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 شهریور، ۱۳۸۸ بافتهای فرسوده شهر تهران در حالی از چرخه رشد و توسعه شهر بازماندهاند که توانمندیهای نهفته و ظرفیتهای لازم را جهت ایفای نقشی تعیینکننده در فرآیند توسعه این شهر دارا هستند. از اینرو، توسعه نوسازی بافتهای فرسوده باید از اهداف اصلی نوسازی شهر تهران باشد، تا در برابر چرخه توسعه نیافتگی و فرسودگی ایستادگی کند. در این صورت تحقق اهداف نوسازی، بهعنوان اثر نهایی توسعه نوسازی بافتهای فرسوده، نیازمند آن است تا تمامی تلاشها در این سمت جهتگیری و معنادار شوند. به این منظور، اتخاذ فرآیندی علمی در نوسازی بافتهای فرسوده شهر تهران، از کلیدیترین موضوعات مدیریت نوسازی پایتخت به شمار میرود.باید توجه داشت که اساس «فرآیندمحوری نوسازی»، جریان نگرش «اجتماعی»، «فرهنگی» و «اقتصادی» مردم است. به عبارت دیگر چنانچه نگاه نوسازی، نگاهی مبتنی بر جریان زندگی مردم در هر برهه از زمان نباشد، نمیتواند فرآیند محوری خود را اثبات و ادعا کند. پس یک ضرورت اصلی، اتکا و اصرار نوسازی بافتهای فرسوده در برنامهریزی بر مبنای نیاز ساکنان، ظرفیت آنها و تمایلات مردم ساکن است. به منظور تحقق اهداف نوسازی، انجام اقداماتی به صورت فرآیندی و سلسلهای به هم پیوسته در چهار مرحله به شرح زیر ضروری است: ۱) اقدامات پایهای و نظری؛ که به تعمیق شناخت موضوع و تعیین چارچوبهای موردنیاز، از طریق تحقیقات نظری و میدانی صورت میپذیرد. براساس مطالعات انجام شده، شاخص «ناپایداری» در بعد مفهومی موضوع، بهعنوان مهمترین شرط فرسودگی بافتهای شهر تهران مطرح بوده و به کارگیری سایر شاخصها نظیر «نفوذناپذیری»، «ریزدانگی»، به همراه مباحث اجتماعی، اقتصادی، محیطزیستی و ... تنها در تعیین نحوه اقدام و اولویتهای مداخله دخیل است. همچنین تعیین چهار حوزه اهداف کلان نوسازی شامل «ایمنسازی»، «تعادلبخشی»، «حیاتبخشی» و «ظرفیتسازی» از دستاوردهای این مرحله از اقدامات است. از سوی دیگر، تحقق این اهداف از طریق به کارگیری همه سیاستها، راهبردها و سازوکارها با رویکرد اصولی «حداقل مداخله بخش عمومی و دولتی» و «حداکثر مشارکت مردم» تضمین میشود. علاوه بر آنچه اشاره شد، باید در مرحله اقدامات پایهای، تدوین برنامه راهبردی - اجرایی نوسازی و تعیین مراحل عبور از اقدامات اضطراری و فوری تا تبدیل کردن نوسازی به جریان پایدار در مدیریت شهری پیشبینی شود. تعیین خصوصیات و ویژگیهای مناطق دارای اولویت اقدام، متمرکز و مداخله مستقیم نیز دستاورد این مرحله از فرآیند نوسازی بافتهای فرسوده شهر تهران بوده است. ۲) اقدامات زمینهای و پشتیبانی؛ که براساس اقدامات سیاستی، برنامهای و چارچوبهای حقوقی و مالی تعریف میشود. مهمترین عامل برای نوسازی شهری و علیالخصوص بافتهای فرسوده، وجود اراده سیاسی است. در اینصورت شناخت شرکای واقعی و شرکت دادن آنها در فرآیند نوسازی از طریق اقدامات لازم در بخشهای سیاستگذاری، قانونگذاری و برنامهریزی در سطح ملی و شهری، دستیابی به دیدگاهی مشترک در مورد اهداف نوسازی را محقق میکند. سلسله اقدامات زمینهای و پشتیبان در مسیر نوسازی بافتهای فرسوده، نیازمند بستر قانونی و فنی لازم است که به پشتوانه آن بتوان آگاهانه و هدفمند قدم برداشت. در قالب طرح ویژه نوسازی، هدایت نوسازی و ساخت و سازها به شکلی فرآیند محور، تحقق تملک هدفمند به جای تملک کور، زمینهسازی ایفای نقش مشارکت فعال مردم، جذب سرمایهگذاران و... محقق میشود.از دستاوردهای مهم این مرحله از اقدامات پشتیبان و زمینهساز در فرآیند نوسازی، تعریف پروژههای نوسازان است که در تامین مسکن معوض ساکنان بافتهای فرسوده در قبال تملک ملک مردم، به عنوان بهای عادلانه واحدهای مسکونی به آنان واگذار میشود. ۳) اقدامات زیربنایی؛ یکی از شروط اولیه تحقق نوسازی، مشخص شدن سهم بخش عمومی و دولتی در این مناطق است. این امر منوط به تامین زیرساختها و تعریف و اجرای طرحهای نوسازی با کاربریهای ارزشافزا است. چنانچه این امر توام با اقدامات حمایتی لازم صورت گیرد، موجب ایجاد تقویت انگیزههای ساکنان و ارتقای کیفی و کمی خدمات و زیرساختها و در نتیجه افزایش تمایل به نوسازی در مردم میشود. در این مرحله از اقدامات فرآیند نوسازی، به منظور تامین زیرساختها، به عنوان مهمترین رکن نوسازی بافتهای فرسوده، نیاز به تملک و تولید زمین است. به عبارت دیگر نوسازی بافتهای فرسوده در گرو نوسازی محلات شهری و نوسازی محلات در گرو تامین زیرساختهای لازم جهت گذر به مرحله ورود مردم به عرصه نوسازی و مشارکت مستقیم آنها در نوسازی محلات خود است. جایگاه تملک در این فرآیند دارای اهمیت بسیار زیادی است که میتواند به عنوان گلوگاه فرآیند نوسازی به شمار آید. ۴) اقدامات توسعهای؛ نوسازی بافتهای فرسوده اصولا امری است که بدون مشارکت مستقیم ساکنان این مناطق امکانپذیر نیست. این امر از آن روی اهمیت مییابد که دانسته شود محدودیتهای مالی، اجرایی، سازمانی، حقوقی و قانونی مانع عمدهای در راه تمرکز اجرای اقدامات توسط بخش دولتی و عمومی قلمداد میشود. بنابراین اساسا صرفنظر از ابعاد اجتماعی فرهنگی نوسازی که با توجه به سلایق مردم نیازمند تکثیر و تنوع است، تمرکز در اجرای این طرحها از عهده شهرداری تهران و حتی دولت خارج است. حاصل و دستاورد این مرحله از اقدامات توسعهای نوسازی بیانگر لزوم «تمرکززدایی» در مدیریت اجرایی طرحهای نوسازی است و این امر مستلزم توسعه ظرفیتهای محلی و به تبع آن تحقق مشارکتهای اجتماعی در فرآیند نوسازی است. به این جهت پیشبینی نهادهای میانی با هدف ترویج نوسازی و به عنوان پل ارتباطی میان نهاد مدیریت نوسازی و مردم تمرکز اقدامات نوسازی در نهادهای مردمی، یکی از ضرورتهای حاضر است. علیرضا عندلیب مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران، روزنامه سرمایه 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده