Construction 4752 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ محققان دانشگاه هاروارد، 80 پیرمرد و 80 پیرزن را که در خانه ی سالمندان زندگی می کردند، انتخاب كردند و بدون اینکه کوچکترین توضیحی به آنها بدهند، شبانه آنها را به شهرکی که مطابق با 40 سال پیش ساخته شده بود انتقال دادند. غذاهای 40 سال پیش در این شهرك پخته می شد . دکوراسون این شهرک، فرم خانه ها و خیابان های این شهرک دقیقا مطابق با چهل سال پیش طراحی شده بود. فیلم هایی که از تلویزیون پخش می شد ، آهنگها و اخباری که در رادیو پخش می شد دقیقا مطابق با 40 سال قبل ساخته شده بود . بعد از گذشت شش ماه، این 160 نفر را از هر نظر مورد آزمایش قرار دادند : تعداد موی سر ، رنگ موی سر ، نوع استخوان ، خمیدگی بدن ، لرزش دستها ، لرزش صدا ، میزان فشار خون ... بعد این 160 نفر را به داخل این شهرك بردند ، بعد از گذشت 5 الی 6ماه كم كم پشتشان صاف شد ، راست می ایستادند ، لرزش دستها بطور ناخودآگاه از بین رفت ، لرزش صدا خوب شد ، ضربان قلب مثل افراد جوان ، رنگ موهای سر شروع به مشكی شدن كرد ، چین و چروكهای دست و صورت از بین رفت . علت چه بود ؟ 10 لینک به دیدگاه
a.namdar 5908 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ چه اتفاق جالبی! فکر کنم فارغ از مباحث روانی ، مهمترین علتش رو تو مباحث بیوشیمی و ساختار مغز و عوامل موثر بر فعالیتهای بخشهای مختلف مغز دنبال کردند. که چون اطلاعاتم عمومیه و تخصصی نیست نگم بهتره(میشه یه مشت چرت و پرت). ولی خب خودمو که میذارم جای اونا میبینم منم بودم سرحال میشدم. شاید چون اول اینکه فقط همسنهاشون رو میبینن. آدمای جوون رو نمی بینن که بخوان خودشون رو با اونا مقایسه کنن تا کاستیهای جسمی شون بهشون یاداوری بشه. بعد خب شش ماه تو حال و هوای جوونی بودن! اتفاقایی که یاداور سرزندگیو حیاته. انگار آدم وقتی کم میاره و تسلیم میشه که بخواد به نقصهاش آگاه باشه و اونا رو به خودش گوشزد کنه. اما اونجا دیگه دلیلی برای به خاطر آوردن معایب و نقصها نداشتن. ولی بازم نمیتونم دلیل قانع کنندهای برای خودم داشته باشم. ذهنمو مشغول کرد. خیلی جالب بود مرسی. 5 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ با سلام انسان هر چی رو که باور بکنه کیفیت جسم و روحش هم متناسب همان باور سر و شکل پیدا میکنه . اونا چون مطابق با 40 سال پیش زندگی میکردند باور کرده بودند که 40 سال جوانتر شده اند و بدنشان هم همون رو نشون میداد. قانون زندگی قانون باور هاست. توانمندی ما رو باور های ما تعیین میکنند. 3 لینک به دیدگاه
hami_sani 6076 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۹۳ سلام خیلی جالبه من فکر میکنم علتش اینه که دارن بهشون میقبولونن که پیر نیستن وقتی اخبار و غذا و شرایط و ..... و ...... برگرده به 40 سال پیش همه به این باور میرسن که 40 سال جوان تر شدن و کم کم خودشونو تو دار و دسته پیرها نمیبینن 4 لینک به دیدگاه
Construction 4752 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۳ دلیل این موضوع ضمیر ناخودآگاه ست که دربردارنده باورهای زندگی ماست باور ما روی ساختار و فعل و انفعالات شیمیایی سلول ها اثر گذاره جهت آشنایی با این قدرت درون پیشنهاد می کنم سخنان دکتر آزمندیان را که خود ایشون محصول تغییر باور هستن را در تاپیک زیر گوش کنید http://www.noandishaan.com/forums/thread131246.html باور ها شخصیت ما را شکل میدهن خیلی از باورهای ما مثبت و خیلی ها هم منفی است سوال من اینست چطوری میتونیم در ضمیر ناخودآگاه نفوذ پیدا کرده و باور درست را جایگزین باور غلط کرد؟ 2 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۳ دلیل این موضوع ضمیر ناخودآگاه ست که دربردارنده باورهای زندگی ماست باور ما روی ساختار و فعل و انفعالات شیمیایی سلول ها اثر گذاره جهت آشنایی با این قدرت درون پیشنهاد می کنم سخنان دکتر آزمندیان را که خود ایشون محصول تغییر باور هستن را در تاپیک زیر گوش کنید http://www.noandishaan.com/forums/thread131246.html باور ها شخصیت ما را شکل میدهن خیلی از باورهای ما مثبت و خیلی ها هم منفی است سوال من اینست چطوری میتونیم در ضمیر ناخودآگاه نفوذ پیدا کرده و باور درست را جایگزین باور غلط کرد؟ چطور میتوان فهمید کدام باور درسته و کدوش غلط , که بعدا بخوایم جایگزینشون بکنیم؟ 2 لینک به دیدگاه
Construction 4752 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۳ چطور ميتوان فهميد کدام باور درسته و کدوش غلط , که بعدا بخوايم جايگزينشون بکنيم؟ از طريق حس دروني و نشانه هاي که در زندگي مون ظاهر ميشه اون باوري که حال دروني آدم را خوب کنه و در آدم ايجاد رضايت و ميل به حرکت ايجاد کنه باور درسته و اونجاي که از زندگي مون ناراضي و حس خوبي نه نسبت به گذشته و نه به آينده داريم يعني يه باور غلط فعال است البته گاهي ممکنه با يک باور غلط به ظاهر حس خوبي هم داشته باشيم ولي غافل از اينکه اين بر مي گرده به عدم آگاهي. مثلا من ميگم انجام کاري سخته از چند نفر ديگه هم مي پرسم اونا هم همسو با من همين نظر را دارن و ميگن سخته. اينجا من قيافه حق به جانب مي گيرم و با اين توجيه خودم را راضي مي کنم 2 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۳ از طريق حس دروني و نشانه هاي که در زندگي مون ظاهر ميشه اون باوري که حال دروني آدم را خوب کنه و در آدم ايجاد رضايت و ميل به حرکت ايجاد کنه باور درسته و اونجاي که از زندگي مون ناراضي و حس خوبي نه نسبت به گذشته و نه به آينده داريم يعني يه باور غلط فعال است البته گاهي ممکنه با يک باور غلط به ظاهر حس خوبي هم داشته باشيم ولي غافل از اينکه اين بر مي گرده به عدم آگاهي. مثلا من ميگم انجام کاري سخته از چند نفر ديگه هم مي پرسم اونا هم همسو با من همين نظر را دارن و ميگن سخته. اينجا من قيافه حق به جانب مي گيرم و با اين توجيه خودم را راضي مي کنم فک کنم این موضوع به چاکرا ها مربوط میشه . 1 لینک به دیدگاه
استرالیا 2015 1460 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۳ متن زیر بر اساس یک ماجرای واقعی است: مایکل دانشجوی رشته پزشکی در یکی از شهرهای مرکزی استرالیا بود. او برای انجام یک تحقیق دانشجویی به سیدنی مسافرت کرد . بعد از چند روز وقتی که میخواست به شهر خود برگردد متوجه شد که برای خرید بلیط پول کافی ندارد.بنابر این تصمیم گرفت که به صورت مخفیانه سوار قطار شود. منتظر شد و دقیقاً در لحظه حرکت قطار داخل یکی از واگنهای باری پرید. بعد از حرکت قطار و بعد از اینکه چشمهایش به تاریکی داخل واگن عادت کرد ، متوجه شد که داخل یکی از سردخانه های مخصوص حمل گوشت قرار دارد. ترس تمام وجودش را فرا گرفت.هرچه سعی کرد نتوانست در را باز کند و صدای فریاد او را هم کسی نمی شنید. کمی فکر کرد و بعد تصمیم خود را گرفت. او دیگر مجاب شده بود که در این واگن خواهد مرد. بنابراین از آنجا که یک دانشجوی پزشکی بود تصمیم گرفت به عنوان آخرین کار زندگیش گامی در راه پیشرفت علم پزشکی بردارد و مراحل یخ زدگی یک انسان را تا جایی که توان داشت بنویسد. چند ساعت بعد وقتی کارگران راه آهن در سردخانه را باز کردند با جسد پسر جوان در حالی که کاملاً منجمد و بیجان بود مواجه شدند. همگی از این اتفاق کاملاً در شگفت بودند چون در تمام این مدت سردخانه خاموش بوده و دمای داخل آن ۱۵ درجه بالای صفر بوده است. بعد هم که نوشته های او توسط دانشمندن مطالعه شد همگی با کمال تعجب متوجه شدند که این جوان در دمای ۱۵درجه بالای صفر تمام مراحل یخزدگی را دقیقاً تجربه کرده است!!! _ ذهن ما دارای چنین قدرت خارق العاده ای است قدرت باور و تلقینی که نیروی ان باور نکردنیه…. این یعنی قدرت خارق العاده ذهن ما … 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده