.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ دارم ؟؟ :| حس هم داره مگه :) نه :| چمیدونم والا منکه تجربشو نداشتم نمیدونم حس داره یا نداره :| 2 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ نه :| چمیدونم والا منکه تجربشو نداشتم نمیدونم حس داره یا نداره :| نه :| مگه من داشتم از من میپرسی :| 2 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ نه :| مگه من داشتم از من میپرسی :| آره دیگه :| فاطمه چیه پس؟ :| 1 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ آره دیگه :| فاطمه چیه پس؟ :| باشه دیگه :| فاطمه بمن چه ربطی داره :| 1 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ باشه دیگه :| فاطمه بمن چه ربطی داره :| عــه قضیه تون منحل شد؟؟ :| 1 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ عــه قضیه تون منحل شد؟؟ :| نه خیمه زدی رو زندگی من :| اون فرق داره حس نداره ! :| 1 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ نه خیمه زدی رو زندگی من :|اون فرق داره حس نداره ! :| پایه زندگیتون سُسته بمن چیه :| عــــــه خب بعدا حس دارشو بیا تعریف کن :| 2 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ پایه زندگیتون سُسته بمن چیه :|عــــــه خب بعدا حس دارشو بیا تعریف کن :| فکر میکنی خبر ندارم وعده وعید الکی بهش میدی که خام اش کنی :| بعدی اگه در کار بود باشه :| 2 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ فکر میکنی خبر ندارم وعده وعید الکی بهش میدی که خام اش کنی :|بعدی اگه در کار بود باشه :| وعده وعید چیه؟ :| تو بهش توجه نمیکنی اونم متمایل میشه بمن :| بعدی در کارِ من میدونم :| 1 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ وعده وعید چیه؟ :| تو بهش توجه نمیکنی اونم متمایل میشه بمن :| بعدی در کارِ من میدونم :| :| برو تو گفتی منم باور کردم :| وعده آش و.... :| فکر نکنم نیست :| 2 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ :|برو تو گفتی منم باور کردم :| وعده آش و.... :| فکر نکنم نیست :| باور کن :| خب همین دیگه ... آش یکی از نیازهای طبیعیشو تو اون دوران :|تو فراهم نمیکنی اونم کشش پیدا میکنه بمن :| این چه زندگی تو داری ... با 1 آش از هم میپاشه :| فونداسیون زندگیت لهِ لهِ :| هس بابا هس :| 1 لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ باسلام به کسانی که تشکیل دادن و میخوان تشکیل بدن به سلامتیمی دونین بچه بعضی ها رو میبینم که بعد ازدواج تو ذهن خودشون دچار اسارت میشن با سوالهای بی جواب دست و پنجه نرم میکنن سوالاتی مثل محدود شدن - دست و پا گیر شدن - سنگینی مسئولیت - یکنواختی زندگی و و و میخوام بگم بیایین مطرح کنید از مشکلاتتون و راه حلی برای این دلزده گی ها و سوالات و ناامیدی ها بیابیم ..... با تشکر منتظر حضورتون میمونم مشکل ما جوونا میدونی چیه؟ از بس که از بچگی همدم نداشتیم،تمام غم و غصه هامونو ریختیم تو خودمون،بزرگم که شدیم همه استرسها و ترسها و فکرو خیالامونم تو خودمون حل و فصل کردیم...جامعه اسلامیمونو خانواده های مذهبی و سنتی هم از یه طرف باعث شدن نسل جوونمون بدون نیاز به همدم رشد کنه! میترسم سنمون همینجور بالاتر بره و اون احساس نیاز برای تشکیل خانواده و نیاز به همدم درونمون بوجود نیاد... لینک به دیدگاه
saghar... 6666 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ مشکل ما جوونا میدونی چیه؟از بس که از بچگی همدم نداشتیم،تمام غم و غصه هامونو ریختیم تو خودمون،بزرگم که شدیم همه استرسها و ترسها و فکرو خیالامونم تو خودمون حل و فصل کردیم...جامعه اسلامیمونو خانواده های مذهبی و سنتی هم از یه طرف باعث شدن نسل جوونمون بدون نیاز به همدم رشد کنه! میترسم سنمون همینجور بالاتر بره و اون احساس نیاز برای تشکیل خانواده و نیاز به همدم درونمون بوجود نیاد... نترس داداش نترس میخوای خودم دس به کار شم یه دختر خوب برات پیدا کنم که حس نیاز به همدرد رو برات بوجود بیاره؟ 2 لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ نترس داداش نترسمیخوای خودم دس به کار شم یه دختر خوب برات پیدا کنم که حس نیاز به همدرد رو برات بوجود بیاره؟ بدبختی اینجاست که اول اون حس نیاز بایستی در من نوعی بوجود بیاد....اون حرفی که زدم تنها مشکل من نیست،مشکل خیلی از دهه 60-70یاست! اون وقتی که یکی دلش همدم میخواد،پولو سرمایه نداره،اونوقتی که پولو سرمایه داره،نیاز به هم دم نداره... :| مملکتمون همه روزنه های آشنایی 2 جنس مخالف رو 6قفله کرده چسبیده به محوریت تولید مثل. اصلاً هدف ازدواج رو زاد و ولد میبینن... یعنی نیاز مرد به زن و زن به مرد این وسط هیچ نقشی نداره...تنها نیاز مقام عظمی ولایت مهمه که جمعیتمون برسه به 120 میلیون نفر... :| لینک به دیدگاه
saghar... 6666 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ بدبختی اینجاست که اول اون حس نیاز بایستی در من نوعی بوجود بیاد....اون حرفی که زدم تنها مشکل من نیست،مشکل خیلی از دهه 60-70یاست! اون وقتی که یکی دلش همدم میخواد،پولو سرمایه نداره،اونوقتی که پولو سرمایه داره،نیاز به هم دم نداره... :| مملکتمون همه روزنه های آشنایی 2 جنس مخالف رو 6قفله کرده چسبیده به محوریت تولید مثل. اصلاً هدف ازدواج رو زاد و ولد میبینن... یعنی نیاز مرد به زن و زن به مرد این وسط هیچ نقشی نداره...تنها نیاز مقام عظمی ولایت مهمه که جمعیتمون برسه به 120 میلیون نفر... :| بله اون حس بوجود نمیاد اصلن وقتیم بوجود بیاد فاکتورای دیگه نیستن اینجوری نگو بیچاره میشی میبرنت کهریزک 2 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۳ باور کن :| خب همین دیگه ... آش یکی از نیازهای طبیعیشو تو اون دوران :|تو فراهم نمیکنی اونم کشش پیدا میکنه بمن :| این چه زندگی تو داری ... با 1 آش از هم میپاشه :| فونداسیون زندگیت لهِ لهِ :| هس بابا هس :| نمیکنم :| نیاز طبیعی نداریم :| من گفته بودم نمیخوام حالا که خودش میخواد نیاز اشم خودش برآورده کنه :| شما دوستای ناباب میاید هی به بتن فونداسیون زندگی آب میپاشید بعد روانی اش خراب میشه :| نیس بابا نیس :| 3 لینک به دیدگاه
en.ml 4113 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۳ یه تجربه شخصی در مورد دخترها به من اثبات کرده: دختر خانوم هایی که واقعا ذاتا زیبا هستند و خوش هیکل هستند و وضع مالی خوبی دارند دارای شخصیتی مهربان و جدی و رک و واقع بین و خانواده دوست می باشند. دختر خانومهایی که تقریبا از نظر ظاهر معمولی یا پایینتر هستند هیکل نا فرمی دارند و در کل بیکارند دارای شخصیتی پر ادعا بد اخلاق و فوق العاده احساستی و ظاهر بین می باشند. 3 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۳ مرسی سهند تو این زمون حتی خونواده های فوق مذهبی هم ازدواج و آشنایی فقط سنتی رو نمیپسندن.درست به ظاهر زندگی اون تیپ اشنایی ها پایدارتر بوده ولی صرفا تو بیشتر موارد تحمل همدیگه بوده تاتفاهم! از اینورم باید ببینمیا اشنایی مدرن و به دور از نظارت خونواده هم اصلا درست نیس.خوب نیس همه چی رو خودمون تجربه کنیم بهتر تو این موارد از تجربه و نظر کسایی ک تجربه ش رو داشتن(مث پدر و مادر) هم استفاده کنیم. چه اشکالی داره زمونایی ک با طرف قرار داریم رو به خونواده بگیم؟یا حتی بعضی صحبت هایی ک بینمون ردو بدل میشه؟ گاهی پدر و مادر وقتی پای این صحبت ها میشینن ی نظزات و پیشنهاداتی میدن ک از صدتا مشاور بهتره و یجورایی رابطه ما با طرف مقابل رو انالیز میکنن.اونقد کمک حال ادم میشه اگه هم دختر هم پسر واقعا این رو قبول داشته باشن ک هدفشون ازدواج و از اول با برنامه ریزی زیر نظر خونواده جلو برن هم مشکلی پیش نمیاد هم شناختشون از هم واقع بینانه تر میشه. و ی نکته طلایی:برا اشنایی با ی شخص کمترین زمانی ک میزارین 6 ماه باشه!یعنی به تجربه بهم ثابت شده.... 5 لینک به دیدگاه
victoria_r 7682 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۳ مرسی سهندتو این زمون حتی خونواده های فوق مذهبی هم ازدواج و آشنایی فقط سنتی رو نمیپسندن.درست به ظاهر زندگی اون تیپ اشنایی ها پایدارتر بوده ولی صرفا تو بیشتر موارد تحمل همدیگه بوده تاتفاهم! از اینورم باید ببینمیا اشنایی مدرن و به دور از نظارت خونواده هم اصلا درست نیس.خوب نیس همه چی رو خودمون تجربه کنیم بهتر تو این موارد از تجربه و نظر کسایی ک تجربه ش رو داشتن(مث پدر و مادر) هم استفاده کنیم. چه اشکالی داره زمونایی ک با طرف قرار داریم رو به خونواده بگیم؟یا حتی بعضی صحبت هایی ک بینمون ردو بدل میشه؟ گاهی پدر و مادر وقتی پای این صحبت ها میشینن ی نظزات و پیشنهاداتی میدن ک از صدتا مشاور بهتره و یجورایی رابطه ما با طرف مقابل رو انالیز میکنن.اونقد کمک حال ادم میشه اگه هم دختر هم پسر واقعا این رو قبول داشته باشن ک هدفشون ازدواج و از اول با برنامه ریزی زیر نظر خونواده جلو برن هم مشکلی پیش نمیاد هم شناختشون از هم واقع بینانه تر میشه. و ی نکته طلایی:برا اشنایی با ی شخص کمترین زمانی ک میزارین 6 ماه باشه!یعنی به تجربه بهم ثابت شده.... حرفا کاملا پخته و منطقی بود 4 لینک به دیدگاه
saghar... 6666 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۳ مرسی سهندتو این زمون حتی خونواده های فوق مذهبی هم ازدواج و آشنایی فقط سنتی رو نمیپسندن.درست به ظاهر زندگی اون تیپ اشنایی ها پایدارتر بوده ولی صرفا تو بیشتر موارد تحمل همدیگه بوده تاتفاهم! از اینورم باید ببینمیا اشنایی مدرن و به دور از نظارت خونواده هم اصلا درست نیس.خوب نیس همه چی رو خودمون تجربه کنیم بهتر تو این موارد از تجربه و نظر کسایی ک تجربه ش رو داشتن(مث پدر و مادر) هم استفاده کنیم. چه اشکالی داره زمونایی ک با طرف قرار داریم رو به خونواده بگیم؟یا حتی بعضی صحبت هایی ک بینمون ردو بدل میشه؟ گاهی پدر و مادر وقتی پای این صحبت ها میشینن ی نظزات و پیشنهاداتی میدن ک از صدتا مشاور بهتره و یجورایی رابطه ما با طرف مقابل رو انالیز میکنن.اونقد کمک حال ادم میشه اگه هم دختر هم پسر واقعا این رو قبول داشته باشن ک هدفشون ازدواج و از اول با برنامه ریزی زیر نظر خونواده جلو برن هم مشکلی پیش نمیاد هم شناختشون از هم واقع بینانه تر میشه. و ی نکته طلایی:برا اشنایی با ی شخص کمترین زمانی ک میزارین 6 ماه باشه!یعنی به تجربه بهم ثابت شده.... کاملا درست و منطقیست 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده