رفتن به مطلب

کسی تو زندگيمه! ناز يا واقعيت؟!


ارسال های توصیه شده

سلام و صد سلام به همه دوستان انجمن نوانديشان!

اول از همه به خودم خير مقدم ميگم به خاطر اولين حضورم در انجمن! :)

عرض کنم خدمتتون ما بعد عمری (26 سال) برای اولين بار (باور کنين برای اولين بار! آخه قبلش حس همسر و همراه به هيچ دختری تا اين اندازه نداشتم!) احساس کرديم همسر و همراه زندگيمونو پيدا کرديم! ديگه با اين سن هم قطعا خبری از کر و کور شدن نيست! چون من اين خانمو به خاطر سنگينی، متانت و نجابتش انتخاب کردم! از شما چه پنهون زيبايی ايشون هم بی تأثير نبوده ولی باور کنين درصد تأثيرگذاريش بسيار پايين بوده چون اون فاکتورهای اخلاقی که اشاره کردم برام خيلی بيشتر اهميت داره! چون به اين مسئله واقفم که زيبايی های اخلاقی هست که تا آخر زندگی ارزشمند و مهمه، زيبايی های ظاهری بعد يه مدت کوتاهی برای طرفين کم ارزش و کم اهميت ميشه!

بنده يه دفتر خدمات کامپيوتری دارم و آشنايی بنده با اين خانم محترم هم از همينجا شروع شد! البته تو مدتی که ايشون به دفتر ميومدن و من کاراشونو انجام ميدادم هيچ صحبتی باهاشون نکردم! تقريبا يک ماه رفتاراشونو در بيرون زيرنظر داشتم! ايشون از خونه مستقيم ميره دانشگاه مستقيم هم برميگرده خونه! سوار تاکسی شخصی هم نميشه! جای ديگه هم بخاد بره با يه خانمی که به احتمال زياد مادرشون هست ميره! علايم و نشانه ها هم ميگفت که ايشون متاهل نيست! نه حلقه ای نه انگشتری نه با جنس مخالفی و ...! آقا سرتونو درد نيارم ما تصميم گرفتيم خيلی محترمانه مستقيما به ايشون ابراز علاقه کنيم! اول ميخواستم برم تو دانشگاه باهاشون حرف بزنم اما يه مشتری سمج گيرمون افتاد نرسيدم! فقط رسيدم برم سر خيابون و ايشون هم يه چند دقيقه بعد با تاکسی اومد بعدش من رفتم جلو! سلام کردمو گفتم خانم ميشه من چند دقيقه تو دفترم وقتتونو بگيرم؟! نجابتی که من از ايشون ديده بودم حدس ميزدم نياد تو دفترم! اما گفتم بذار بگم يجورايی تست نجابتشم ميشه! دقيقا همونی شد که حدس ميزدم! گفت همينجا بگين! من گفتم زياد وقتتونو نميگيرم، قصد مزاحمتم ندارم! باز گفت همينجا بگين! باز من حرفمو تکرار کردم بازم گفت همينجا بگين ديگه! البته همه حرفاشو مودبانه ميزد و از اخمو اينا هم خبری نبود! تازه يه لبخند ريز هم رو لبش بود! منم گفتم باشه هر جور شما راحتين همينجا ميگم! عرض کنم خدمتتون توروخدا از حرف من يه وقت ناراحت نشين چون من از وضعيت تأهل يا تجرد شما بی خبرم! حقيقتش من مدتيه بهتون علاقه مند شدم حالا ميخواستم نظر خودتونو بدونم! گفت نه نميشه! گفتم ميشه بگيد چرا؟! اينجاشو خيلی آروم گفت، کسی تو زندگيم هست! من گفتم يعنی متأهلين؟! گفت بله! ميخواستم سؤال پيچش کنم اما گفتم تو خيابونه خوب نيس! بعدشم فردين بازی درآوردم گفتم آرزوی خوشبختی دارم براتون! چيکار کنم ديگه آخه گفت متأهلم! اما حالا يه ذره شک کردم! نکنه داره ناز ميده! با خودم ميگم نه بابا اين چه ناز دادنيه؟! با اين حرفش که اميد منو کمتر کرد! اگه ميخواست ناز بده نهايتش ميگفت شرايطشو ندارم، درس دارم و ازينجور چيزا که راه برگشت داره! شايد بگين چرا تحقيق نميکنم يا خانوادرو نميفرستم! عرض کنم ايشون تو مجتمع زندگی ميکنه که ميترسم آمارشون درست نباشه، خانوادرو هم کامل در جريان گذاشتم اما بنابردلايلی فعلا براشون مقدور نيس برن! محتملترين حدس من اينه که ايشون با کسی قول و قرار ازدواج گذاشته! حالا به نظرتون من بينوا چه کنم؟ برم دانشگاه يه بار ديگه باهاش صحبت کنم؟ به تحقيق از همسايه هاشون اعتماد کنم؟ چه کنم کلا؟!

ضمنا برای اينکه بدونين کر و کور نشدم بگم من تصميم دارم اگه ايشون مجرد باشه راجع به افکار و عقايد باهاش صحبت کنم! البته با حفظ همه شئونات! بعد اگه به توافق رسيديم برم خواستگاری!

نيازمند ياری سبزتان هستم!

لینک به دیدگاه

شاید متاهل نباشه ولی همونطور که گفتین احتمال داره با کسی قرار ازدواج گذاشته باشه.

قلب یه خانم هم اگه جایی باشه به کس دیگه ای نمیتونه توجه کنه.

اگه میخواست ناز کنه این حرفو نمیزد.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...