رفتن به مطلب

خسته نباشی خسته...


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 187
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بگذره که بدتره

اون وقت واسه هرکاری دیره

 

گاهی احتیاجه که بگذره

که نتیجه رو ببینی

که بگن بزرگ شدی و میتونی خیلی کارو انجام بدی

گاهی این بزرگی ارزوست

این ازادی و اختیار ارزوست

لینک به دیدگاه
چرا همه تریپ غمین؟؟

چرا فک میکنید هرچی غمگین تر به نظر بیاین مردم بیشتر بهتون توجه میکنن؟؟

 

مگه مابزرگ نشدیم؟واقعا بده واسه یه بانو یا آقای 20 و اندی ساله که تو اوج شادیه هی بیاد بگه میخوام بمیرم راحت شم چرا کسی دوسم نداره چرا مشقامو ننوشتم....بابا بجنگیم با سختیامون...

 

هی فرت فرت خستم بیزارم میخوام بمیرم فلان و فلان و فلان...واقعا چرا؟؟؟

 

مگه ما اشرف مخلوقات نیستیم که بجنگیم باهمه اینا...

بسه بابا توام بااین تاپیکت:w000:

 

 

پ.ن:خودم به شدت تریپ غم بودم اما از سال 93 قول دادم دیگه رو ندم به غمام که بخوان انقد به من محیط شم...

 

این تایپیک رو نزدم دور هم گریه کنیم و یا جلب توجه کنم یا کلاس بذارم:w58:

اگه افسردگی باکلاسه پس من آدم خیلی چیپی هستم چون بیشتر مواقع خوشحالم:ws3:

ولی آدما همیشه خوشحال نیستن همه مثل هم نیستن و قرار نیست مثه هم باشن

لینک به دیدگاه

یعنی میخوام بگم ما گم شدیم

اینجا کجاست؟بقیه کجا رفتن؟

این گم که میگن کجا هس اصلا؟ یعنی اونجا که فکر میکنیم باید باشیم و نیستیم همون گمه که میگن یا فکرمونم خودش گمه؟

اگه واقعا گم گمه، دوس دارم گم بشم

پیدا بشیم که باز بقیه ما رو می بینن و همونی میشیم که بودیم، حالا اگه گم بشیم شاید فرق کنه

اصلا گم دورتره یا دور؟

اصلا چرا گفتم دور،میتونی نزدیک باشی و گم باشی ولی دور باشی و پیدا

میگم آهای آدم خسته تو که این همه از دور حرف میزنی دور بری که خسته تر میشی پس دقیقا فازت چیه؟همین نزدیکا یه جا رو دور فرض کن و برو

با اینکه بهتره حرفی نزنم چون دارم پرت و پلا میگم ولی نمیشه

لینک به دیدگاه

دلم برای رفیقم سیّد گرفته بدجور

دلش شکسته

یه سال تو فکرش بود، اما اعتنایی نکرد

آخرشم رفت

سیّد میدونم این خستگی تا عمر داری به تنت میمونه اما خسته نباشی

لینک به دیدگاه

یادش بخیر، ما از بیخ به کمتر از بهتر راضی نبودیم

تا اینکه اونو دیدیم

له شدیم نفهمیدیم تو دلش چی میگذره...یعنی میخوام بگم مرد کوه دردِ انصافا

اون روز دیدمش،سلام علیکی داشتیم، سرشو برگردوند، انگار درد گنگی تو چشاش بود

انگار اونم خسته بود

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

گاهی هم بعد از کلی دوندگی،یه جا میشینی که مثلا خستگی در کنی

وقتی که دیگه پذیرفتی که همینه که هست

میخوای بخواه نمیخوای هم باید بخوای

یهو دوباره همچین میکوبه تو مخت که دلت میخواد بگیریش و تا میخوره بزنیش

د خ لا مصب تو که میبینی من دیگه حوصله خودمم ندارم آخه این ادا اصولا چیه

بعد یهو از خواب میپری

میبینی همش خواب وبده ها ولی همونخواب از بودن تو بیداری،بیشتر خسته ت کرده

لینک به دیدگاه

خسته ام ...

از اینکه روزگارم بر خلاف ارزوهایم گذشت خسته ام ...

 

دوباره سیب بچین حوا

بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند

از اینجا خسته ام ...

لینک به دیدگاه

اقا اسپم نشه حالا

اول ک عنوان تاپیک و دیدم فکر کردم طنزه و یاد اوس موسی تو پایتخت سه افتادم هر وقت دستشویی داشت به نقی میگفت نقی جان خسته نباشی اوه اوه واقعا خسته نباشی

بعد اومدم دیدم جدیه

منم خستم شش روزه خونه تکونیم تموم نشده

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
احساست اشتباهِ:ws3:

اون همه خرما میخوری بعد نمیتونی پاسخگو باشی:hanghead:

تو از کجا میدونی من خرما زیاد میخورم؟:hanghead:

 

:5c6ipag2mnshmsf5ju3

مگه خرماهای باغ تورو میخورم؟:ws3:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...