Bahram Sh مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 5 خرداد، ۱۳۸۹ دوستان دیدم جای مباحث فلسفی و فرهنگی در تالار معماری خالی می باشد ...برای همین این تاپیک را زدم تا پیرامون این مباحث بحث کنیم .. فلسفه و فرهنگ در معماری نقش ارزنده ای دارد..که متاسفانه اکثر معماران کنونی ایران از فلسفه و فرهنگ به میزان بسیار کمی در کارهای خود استفاده می کنند و نتیجه این برخورد و دیدگاه می شود همین که می بینید .. بافت های شهری بدون هدف و ساختار خانه های بدون در نظر گرفتن فرهنگ ......فلسفه و فرهنگ و معماری روابط تنگاتنگی دارند .. هدف این تاپپک بحث پیرامون رابطه ی فلسفه و فرهنگ و معماری می باشد .. ان شالله در آخر این بحث ها جمع بندی را انجام می دهیم البته طبیعیه این حوزه در معماری بسیار گسترده و تمام نشدنی هست.. لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 6 خرداد، ۱۳۸۹ هر جامعه ای با هر سیستمی که اداره شود و هر نوع ایدئولوژی که بر آن حاکم باشد دارای اهداف و آرمانهای خاص خود می باشد. وظیفه اصلی فرهنگ نمایش این ایده های ذهنی است به وسیله نمود اشکال عینی، در فرایند این استحاله معماری نقشی اساسی بر عهده دارد. هر بنایی به عنوان جزئی از فرهنگ معماری این وظیفه را دارد که یک اندیشه ذهنی را از طریق فرم ظاهری خود عینیت ببخشد و به این ترتیب نمودی خواهد بود برای سنجش این فرهنگ. از این دیدگاه تعریفی که هانس هولاین از معماری می کند قابل درک است: « معماری نظمی معنوی است که در ساختمان ها تجسم یافته است» اغلب سعی می شود به این بهانه که این ساختمان فقط برای فلان عملکرد ساخته شده است از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کنند در اینجا فراموش می شود که هر ساختمانی برای کاربردی ساخته می شود. معماری ای که تنها به خاطر نفس معماری باشد اصلاً وجود ندارد. به این ترتیب هر ساختمانی یک شاهد فرهنگی است چه به مفهوم خوب و چه به مفهوم بد آن. برگرفته از کتاب زیبایی شناسی در معماری یورگ کورت گروتر ترجمه دکتر جهانشاه پاکزاد – مهندس عبدالرضا همایون نظرتون در مورد دیدگاه گروتر چیست؟ لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 6 خرداد، ۱۳۸۹ مروری کوتاه بازتاب هویت فرهنگی در معماری نوشين برنائي شايد به ندرت بتوان هنري يافت كه به اندازه معماري با زندگي مردم پيوند داشته باشد . عوامل و پديده هاي مختلفي وجود دارند كه در شكل دهي فضاهاي معماري نقش دارد . فرهنگ يكي از عوامل مهم در چگونگي شكل گيري فضاهاي معماري به شمار مي آيد . گاهي برخي فرهنگ را حتي مهمتر از اقليم عامل درجه اول برمي شمارند. فرهنگ را در يك تعريف بسيار كلي مي توان مجموعه اي از اعتقادات ، باورها ، سنت ها و الگوهاي رفتاري و نيز دانش ، اطلاعات و ادبيات مكتوب و شفاهي يك جامعه دانست و آن را از تمدن كه در اين تعريف مجموعه اي از دستاوردهاي جامعه است متفاوت است . هر جامعه اي داراي فرهنگ خاص خود است كه شالوده معماري آن جامعه را پايه گذاري مي كند و معماري آن جامعه تصويرعيني آن فرهنگ مي باشد . در حقيقت معماري وسيله واقعي سنجش فرهنگ يك ملت بوده و هست . فرهنگ هر جامعه پاسخگوي چگونگي شكل گيري فضاهاست . حضور فرهنگ در فضاهاي معماري و شهري از راه هاي گوناگون صورت مي گيرد كه براي نمونه مي توان به حضور آن به شكل عناصر ، نقش ها ، تزئينات ، تركيب هاي حجمي يا تركيب هايي خاص در پلان اشاره كرد . هر بنايي به عنوان جزئي از فرهنگ معماري وظيفه عينيت بخشيدن يك انديشه ذهني را از طريق فرم ظاهري خود را دارد كه نمودي است براي سنجش فرهنگ . البته نقش فرهنگ در شكل گيري تمام فضاهاي معماري يكسان نبوده بلكه در سازمان يابي فضاهاي فرهنگي ، آييني و عمومي بيشتر بوده است . اغلب سعي ميشود به اين بهانه كه بنايي براي عملكرد خاصي ساخته مي شود از زير بار اين مسئوليت شانه خالي كنند و فراموش مي كنند كه هر ساختماني يك شاهد فرهنگي است . تجلي فرهنگ در فضا ، نشانه هايي داراي معنا و محتوايي خاص است . اين نشانه ها گاه تك معنايي و گاه چند معنايي است و همچنين مي تواند صريح و آشكارباشد يا تلويحي و نيمه آشكار . البته نشانه هاي آشكار قابل مشاهده و درك براي افراد غير حرفه اي و عمومي باشد مانند گنبد ، منار و ايوان و... . مجموعه از نشانه ها نمايانگر هويت يك فضاست كه وجه مشخصه يك فضا از لحاظ زمينه هاي فرهنگي و كاركردي و سرزمين است . فضا به معناي عام ، واقعيتي است داراي ويژگي هاي هويتي مشخص و معين . نتيجه برداشت هاي آدمي از فضا از تجربه هاي ذهني ، شخصي ، فرهنگي و اجتماعي او تاثيرپذير است . لذا يك فضاي معماري در مفهوم كلي نشان دهنده خصوصيات اصلي فرهنگي و سرزميني آن است . نوع و كاركرد بنا نيز موثر است . در بعضي بناهاي فرهنگي و آييني غالبا به صورت صريح يا تلويحي هويت و سنت بازتاب مي يابد در حالي كه در برخي ديگر اين امر ناديده گرفته مي شود. سرزمين ما در تاريخ چند هزار ساله خود شاهد تحولاتي در عناصر معماري چون حياط مركزي ، گنبد و قوس و الگوهاي طراحي مانند طرح چهار ايواني متناسب با گذر زمان بوده است . اما متاسفانه در دوره معاصر كمتر شاهد آثاري هستيم كه بتوان آن را نشات يافته از مبادي معماري ملي دانست . تحولاتي كه از آغاز قرن حاضر شروع شد ، موجب گسيخته شدن رشته هاي استوار بين برخي از مظاهر و جلوه هاي زندگي با فرنگ جامعه شد و در نتيجه روندي از مظاهر تمدن و فرهنگ غرب اقتباس شده بود و روز به روز گسترده تر مي شد . معماري سنتي نيز از حركت باز ايستاد و پيش از آنكه فرصت و امكان انطباق با تكنولوژي و شرايط جديد را بيابد ف مورد بي توجهي قرار گرفت . به علت ضعف در زمينه مباني نظري معماري موجب شد تا تلاش انجام شده از سوي هنرمندان و پژوهشگران هنوز به نتيجه ي مطلوب نرسد .بعضی از معماران معاصر در تلاش ايجاد پيوند بين گذشته و حال ، نظرياتي را ارائه داده اند . آنها معتقدند براي دستيابي به هدف پيوند معماري گذشته و حال و ايجاد تداوم و استمرار بين اين دو معماري مي بايست به گذشته معماري توجهي عميق داشت . توجه عميق به فهم روح كلي ، فهم اصول و مباني آن و به كارگيري اين اصول به خصوص در جهت تداوم و تكامل معماري گذشته و حال است . البته بايد توجه داشت كه انعكاس آينه وار و تقليد صرف آثار گذشته معماري بدون توجه به ريشه ها و كاربردهاي خصوصيات فضايي و كالبد آن امري بي ثمر و حتي گاهي مخرب خواهد بود . به همين جهت انتظار مي رود با توجه به فرهنگ غني و هويت معماري ايران ، متخصصين دوره معاصر در بازيابي ويژگي هاي معماري ، تاريخي و سنتي خود اهتمام به عمل آورند. منابع: - زيبا شناختي در معماري/ مولف يورگ گروتر ؛ ترجمه جهانشاه پاكزاد ؛ عبدالرضا همايون . _ تهران ، دانشگاه شهيد بهشتي ، مركز چاپ و انتشارات ،1383 -فلسفه و معماري / موسي ديباج ، حسين سلطانزاده ، _ تهران ، دفتر پژوهش هاي فرهنگي ، 1377 – سيري در مباني نظري معماري / غلامحسين معماريان ،_ تهران : سروش دانش ، 1384 –مجله معماري و فرهنگ / شماره 25 – ريشه ها و گرايش هاي نظري معماري / تاليف محمد منصور فلامكي ،- تهران :فضا ،1381 - معماري ايران (دوره اسلامي) ؛ گردآورنده محمد يوسف كياني ._ تهران ؛سمت ، 1379" لینک به دیدگاه
sarai 769 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۸۹ اطلاعاتت خوبه چند سال پيش دكتر الهي قمشه اي اومده بود دانگده معماري يزد سه ساعت سخنرايش رو فقط گذاشت براي صحبت در مورد فلسه -معماري -هارموني -آب و.... بحث بسيار قشنگي بود حيف كه چيزي يادم نيست 2 لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۸۹ اطلاعاتت خوبه چند سال پيش دكتر الهي قمشه اي اومده بود دانگده معماري يزد سه ساعت سخنرايش رو فقط گذاشت براي صحبت در مورد فلسه -معماري -هارموني -آب و.... بحث بسيار قشنگي بود حيف كه چيزي يادم نيست متاسفانه سارا جان مقوله مهم رابطه فرهنگ ،فلسفه و معماری به حاشیه رفته و نتیجه آن را در یک جامعه کوچک مثل محیط مجازی می بینم .... من هر جا که چنین موضوعی را باز کردم با استقبال بسیار کم دوستان روبرو شدم .. این هم بر می گردد به نگاه دولت مردان و سیاست گذاران فرهنگی ما... لینک به دیدگاه
sarai 769 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۸۹ قبول دارم حرفت رو الان معماري رو فقط تو برج ساختن و بسلز بفروشي مي دونند البته شايد فقط تو كشور ما باشه وگرنه يه زن عراقي مثل زاها حديد رو بايد ديد كه چگونه كارهايي انجام ميده در حال حاضر كه ماندگار هست بهر حال اون هم ديدگاه خاص خودش رو داره 2 لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 19 تیر، ۱۳۸۹ قبول دارم حرفت رو الان معماري رو فقط تو برج ساختن و بسلز بفروشي مي دونند البته شايد فقط تو كشور ما باشه وگرنه يه زن عراقي مثل زاها حديد رو بايد ديد كه چگونه كارهايي انجام ميده در حال حاضر كه ماندگار هست بهر حال اون هم ديدگاه خاص خودش رو داره در مورد شخص زاها حدید بحث زیاده ولی جسارت و نوآوری در کارهایش قابل تقدیره .. لینک به دیدگاه
sarai 769 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 تیر، ۱۳۸۹ من چيزي در موردشخصيتش نشديم ولي از كاراش خوشم مياد واقعا جسارت داره راستي سي دي كارهاي آرتور اميد آذري رو برام فرستادن كارهاش رو ديدي جالبه 1 لینک به دیدگاه
sarai 769 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۸۹ چي شد ديگه خسته شدي از فلسفه و معماري؟/:cryingf: لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۸۹ چي شد ديگه خسته شدي از فلسفه و معماري؟/:cryingf: دوستان شرکت نمی کنند ... به عقیده من در باره ی یک موضوع خاص بحث کنیم .... به طور مثال عوامل شکل دهی معماری غرب (معماری مدرن و پست مدزن) لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۸۹ من چيزي در موردشخصيتش نشديم ولي از كاراش خوشم مياد واقعا جسارت دارهراستي سي دي كارهاي آرتور اميد آذري رو برام فرستادن كارهاش رو ديدي جالبه کاراش جالبه ولی دوستان و از جمله خودم اعتقاد داریم که کاراش بیشتر شبیه نقاشیه تا معماری .. لینک به دیدگاه
sarai 769 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۸۹ شايد كارهاي اميد آذري بتونه تكوني بده به بقيه آخه كسي كار خاصي انجام نمي ده 1 لینک به دیدگاه
Bahram Sh مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۸۹ ابرام خان ديگه نمياي میام ولی کمی گرفتار شدم .. اشالله در کوتاه ترین فرصت ممکن برای بی علاقه ای بچه ها به فلسفه فکری می کنم ... لینک به دیدگاه
m.memar 434 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ من خیلی خیلی به فلسفه و استفادش در معماری علاقه دارم.. و چون دوست دارم فرمهام توجیه فلسفی داشته باشن، همیشه کار رو برام سخت میکنه و فکر و مطالعه زیادی میخواد!! به نظرم یه کار پخته با یک پشتوانه فلسفی به تجربه و مطالعات زیادی احتیاج داره و خیلی خیلی خیلی سخت بدست میاد! شاید برای یک معمار تلاشگر بتونه یک بار تو کارش اتفاق بیفته... لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده