رفتن به مطلب

به جشن طلاق ما خوش آمدید!


Imaaan

ارسال های توصیه شده

جدایی هم مثل ازدواج میتونه شیرین باشه ، میتونه ازادی به همراه داشته باشه . چرا اکثرا برای طلاق متاسف میشن . مگه انسان چند بار زندگی میکنه که باید با عذاب و زجر زندگی رو تحمل کنه؟ شاید برای بعضی اینقدر درد اور بوده که جدایی و آزادی شادی رو به همراه داره. چرا نمیخوایم به خودمون کمک کنیم که بعضی مسائل واسمون جا بیفته ، حتما باید با ناراحتی و فحش و ناسزا و خاطرات بد از هم جدا شیم؟ واقعا نمیتونیم طوری برخورد کنیم که بعد جدایی وقتی همدیگرو دیدیم حس یه دوست داشته باشیم نه تنفر؟ زندگی مشترک با رابطه ی اجتماعی و دوست بودن خیلی فرق میکنه گاهی آدمها میتونن دوست باشن اما نمیتونن همراه زندگی ما باشن .

 

طلاق به احتمال زیاد عذابش کمتر از اون زندگی مشترک بوده که طرفین به جای ادامه زندگی ترجیح دادن جدا بشن ولی خوب به نظر من با خاطره خوب جدا شدن نیاز به جشن گرفتن نداره همین که دوستانه و محترمانه به این نتیجه برسن که باید جدا بشن و حق و حقوق همدیگه رو رعایت کنن میشه خاطره خوش.

اصولا این جشنایی که برای ازدواجم گرفته میشه اضافیه و خصوصیت جوامع مصرف گرایی مثل جامعه ایرانه حالا یکی ازدواج کرده یا طلاق گرفته زندگی شخصی خودشه این دیگه نیاز به جشن نداره. فکر کنم این فرهنگ جمعی جشن گرفتن و فردی غصه خوردن رو جمع کنیم به نتایج خوبی برسیم :w16:

  • Like 7
لینک به دیدگاه
شاید جشن به معنی شادی باشه .رهایی و شادی کردن حق انسان اسیر هست . اسرا رو که از عراق میاوردن چه جشنی به پا میشد ؟ این نمونه ی کوچیکش هست:ws3:

جامعه ی ما متاسفانه یا زنگی زنگه یا رومی روم. تو هیچ چیزی حد تعادل نداره ، مثل حیوان درنده و حریص . البته این گناه مردم هم نیست این شرایطی هست که برای مردم بوجود اوردن ، فرهنگ ، سنت ، دین و ... رو بزور به خوردشون دادن و حق انتخاب نذاشتن . واگرنه چرا تو هر کاری ما باید زبان زد خاص و عام باشیم؟:icon_pf (34): تاسف بر جایی که بدنیا اومدم و اینجا محکوم به زندگی شدم ... تاسف

 

 

اخه شما اسراي جنگي رو با اين مقايسه ميكني !

 

مثال خوبه ، اما مثالي كه بگنجد ! نه اين ...

 

 

نميدونم اگر به من كارت جشن طلاق بدن ! ميرم ، ولي سر هر دوتاشون رو ميبرم :ws3:

  • Like 6
لینک به دیدگاه
شاید جشن به معنی شادی باشه .رهایی و شادی کردن حق انسان اسیر هست . اسرا رو که از عراق میاوردن چه جشنی به پا میشد ؟ این نمونه ی کوچیکش هست:ws3:

جامعه ی ما متاسفانه یا زنگی زنگه یا رومی روم. تو هیچ چیزی حد تعادل نداره ، مثل حیوان درنده و حریص . البته این گناه مردم هم نیست این شرایطی هست که برای مردم بوجود اوردن ، فرهنگ ، سنت ، دین و ... رو بزور به خوردشون دادن و حق انتخاب نذاشتن . واگرنه چرا تو هر کاری ما باید زبان زد خاص و عام باشیم؟:icon_pf (34): تاسف بر جایی که بدنیا اومدم و اینجا محکوم به زندگی شدم ... تاسف

 

ببینید این یه شیوه خوب سخنوری هست که انسان برای تفهیم حرف خودش مثال میاره اما مثال بایستی هم راستا و هم جهت با موضوع باشه...

نمیدونم به تفاوت مثال خودتون با این موضوع چه قد فکر کردید؟؟؟

۱- اون اسیر جنگی (که به قول شما از عراق آوردن) مگه به اختیار خودش اسیر شد؟؟ اما در قضیه ازدواج معیار اول انتخاب و اختیار هست و اتفاقا اگه شما داری از جانب خانوم ها این حرف رو میزنی بایستی بگم که عروس در ازدواج حق انتخاب نهایی رو داشته.چه در مرحله خواستگاری و چه در مراسم عقد.این اختیار رو هم همون دینی داده که شما بهش انتقاد دارید. (هر چند که اصلا و ابدا اشتباه های آقایون رو منکر نمیشم و اونها رو هم مقصر میدونم)

۲- چه قدر تو جشنی که مقایسه کردید به افراد شرکت کننده توجه کردید؟؟ همه افرادی که تو جشن طلاق هستن از این امر راضین؟؟ کسی ناراحت نیست؟؟ تو جشن یه اسیری که به وطنش برگشته اوضاع چه طوره؟؟؟

۳-...

دلایل زیاده و اصلا نمیخوام مقایسه کنم چون به نظرم اینا دو تا موضوع جدا هستن و اگه شما به موضوعی انتقاد دارید بهتره در موضوع خودش و در باب خودش بیان کنید

مسلما اونجا حرفاتون شنیدنی تر میشه.

 

جدا از هر مبحث دینی و عقیدتی (من کاری به عقیده و فکر افراد ندارم چون برای هر تفکری احترام قائلم و معتقدم حرفشون باید شنیده بشه) اما مگه کی رفت برای این مملکت جنگید؟؟مگه پدر و برادر و عمو و دایی و آشناهای ما نبودن؟؟ اگه از کسی یا چیزی انتقاد داریم بهتره خودمونو زیر سوال نبریم...

 

جامعه مدنی رو افراد جامعش میسازن و تو هیچ جامعه ای ندیدم افراد دیگه ای برای برگزاری جشن عروسی یا طلاق دو نفر تصمیم بگیرن

تاسف رو برای جایی که به دنیا اومدید نخورید.بلکه باید برای افراد نا آگاه جامعه خودمون تاسف خورد.

ببخشید اگه انتقادی صحبت کردم.امیدوارم از من نرنجیده باشید

  • Like 5
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...