Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 12 مرداد، 2014 زندگی + تحصیلات عالی از رود جاری تر از کوه محکم تر از سختی فولاد حتی مصمم تر ما زندگیمونو با عشق می سازیم نه کم میاریم و نه رنگ می بازیم دیروز و باید دید فردا رو باید ساخت من یاد میگیرم دنیا رو باید ساخت از خواب پا میشم خورشید می تابه بیدار میمونم دنیا اگه خوابه کی گفته این دنیا جای منازعه نیست بجنگ و تجربه کن شکست فاجعه نیست 1
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 12 مرداد، 2014 خلیج ایرانی تیغیم و می بریم ، رعدیم و می غریم فریادمون پشته ، کوهو تکون میده از جار و جنجال ، دشمن نمی ترسیم این خاک خیلی از ، این بازی ها دیده خون عزیزامون ، دریاست ای دنیا طوفان ترین دریا ، با ماست ای دنیا سبز و سفید و سرخ ، آباد و آزاده تا هست این پرچم ، بالاست ای دنیا خلیج ایرانی ، آبیه آزاده یه ملت عاشق ، پشت تو وایستاده برای داشتن تو ، دنیا اگه جمع شه فک کن اجازه بدیم ، یه موازت کم شه 1
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 12 مرداد، 2014 دوست داشتم تو این فکر بودم که با هر بهونه یه بار آسمونو بیارم تو خونه حواسم نبود که به تو فکر کردن خود آسمونه خود آسمونه تو دنیای سردم به فکر کردم که عطرت بیاد و بپیچه تو پارچه بیای و بخندی تو باز خنده هاتو مثل شمعدونی بزارم رو طاقچه به تو فکر کردم به تو آره آره به تو فکر کردم که بارون بباره به تو فکر کردم دوباره دوباره به تو فکر کردن عجب حال داره تو و خاک گلدون با هم قوم وخویشین من و باد و بارون با هم رفیق صمیمیم از این برکه باید یه دریا بسازیم یه دریا به عمق یه عشق قدیمی دوست داشتم با تموم وجودم عزیزم هنوزم تو رو دوست دارم الهی همیشه کنارتو باشم الهی همیشه بمونی کنارم _________________________________ محبوب ترین ترانه سال 92 1
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 12 مرداد، 2014 همسایه دریا واسه کشتیای بی سرنشین جا نداره پس من چرا غرق بودم تهران که دریا نداره این گوشه از شهر امنه من سعی کردم نمیرم انقد نمیرم که آخر این گوشه پهلو بگیرم تو سال ها سرنشین این گوشه از شهر بودی اما با من که همیشه همسایتم قهر بودی آرامش قبل طوفان ابروی اون روی ماهه اخمت به من گفت هر شب طوفان سختی تو راهه چند روز چند سال چند قرن از رد پامون گذشته قلبم به عمر یه تاریخ از این خیابون گذشته قلبم مث گوش ماهی با موج موهات رفیقه عشق من این تنگ کوچیک کوچیکه اما عمیقه هر جا پی ات رفته بودم دلتنگ برگشته بودم آشفته و خسته انگار از جنگ برگشته بودم من خوب بودم تا این شهر با خشکسالیش بدم کرد خوب شد خدا رحم کرد و عشق تو دریا زده م کرد 1
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 12 مرداد، 2014 چشمه ی طوسی توی هر ضرر باید استفاده ای باشه باخت باید احساس فوق العاده ای باشه آه فاتح قلبم فکرشم نمیکردی رام کردن این شیر کار ساده ای باشه آه چشمه طوسی آه چشم ویروسی بعد از این به هر دردی مبتلا بشم خوبه مبتلا بشم مردم مبتلا نشم مردم از تو درد لذت بخش هرچی میکشم خوبه من یه بچه شیطون توی کوچه ها بودم عشق تو بزرگم کرد عشق تو هلاکم کرد جیک جیک مستونم بود و عشق بازیگوش مثل جوجه مرده توی باغچه خاکم کرد آه چشمه طوسی آه چشم ویروسی بعد از این به هر دردی مبتلا بشم خوبه مبتلا بشم مردم مبتلا نشم مردم از تو درد لذت بخش هرچی میکشم خوبه آفرین به این زور و آفرین به این بازو آفرین به این چشم و آفرین به این ابرو آفرین به هر شب که بی گدار میباره با جنون در افتادن خیلی آفرین داره با تو هیچکس جز من بی سپر نمیجنگه با تو هیچکس از این بیشتر نمیجنگه با جنون در افتادن باز کار دستم داد آه فاتح قلبم عشق تو شکستم داد آه چشمه طوسی آه چشم ویروسی بعد از این به هر دردی مبتلا بشم خوب 1
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 13 مرداد، 2014 روز خواستگاری عشق من! روز خواستگاری كه سينی از دست دخترم افتاد ياد آن روز تلخ افتادم كه هوای تو از سرم افتاد مادرم رخت شسته بود آن روز كفتری روی بام خانه نشست از لب بام ديدمت، ناگاه پشت بام از كبوترم افتاد كوچه باريك بود... -قهر نكن من فقط اندكی جوان هستم -باز تا ديدمت دلم لرزيد باز هم چادر از سرم افتاد من همانم كه مرده بود، فقط اندكی سالخورده تر شده ام اندكی هرچه داشتم اما روزی از چشم همسرم افتاد خانه در بی كسی فرو می رفت عشق من! تا به يادت افتادم آنچنان گريه ام گرفت كه باز پدرم ياد مادرم افتاد كفتر از پشت بام خانه پريد مادر از پای حوض پر زده بود پدر آتش گرفت و خواهرم از شانه های برادرم افتاد ساعت چند و نيم ديشب را چند پيمانه از خودم رفتم تا بيايم به خواستگاری تو باز چشمم به دخترم افتاد 1
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 13 مرداد، 2014 استکان مي خواهم از همين استكان تو را به خانه دعوت كنم هوا نسبتا سرد است ودست هايت را مي فشارم هوا كاملا سرد مي شود سر مي كشم لباسهايم را پتوها را تو اين عرياني را نمي فهمي تو در جيب هايت فرو رفته اي و پا به يك ميهماني رسمي گذاشته اي مي خواهم هردوپايم را در اين ميهماني جا بگذارم ابديت رو به اتمام است بگو بميرم مي خواهم بميرم يخ بسته است هوا واقعا در اين آسمان سبكسر پرنده ها كپسول هاي اكسيژن خود را چگونه حمل مي كنند؟ روي دلم سنگيني مي كند اينهمه وزن ستون فقراتم را كجا فرو بريزم بند نمي آيد اينهمه حرف چرا زخم دهانم را با گوشه ي پيراهنت نمي بندي؟! باد پرهاي ريخته ام را در چمدان مي گذاردو در قفس را به روي چمدان مي بندد حالا چه كار كنم ؟ تو از مسافرت باز نمي گردي حالا چه كار كنم؟ ................................... شعر دوم استخوان اين ماهي را از گلويم بيرون كنيد. من فقط حوضي كوچكم خاطرات هندوانه هاي تابستان در من است و پاي مردان و زناني كه سالها پيش مرده اند تا قوزك در قلبم فرو رفته است عميق بودي غرق شدم. سراغ ماه را از هر كس گرفتم گريست و دانستم صداي خوشي ندارم و درصبحي تاريك با صداي ناشتا گفتم طعم دانستن گلويم را مي خواشد و پايين مي رود در خيابان سنگباران مهيبي ست جاي بوسه هايت را به همراه دارم پيشاني ام به اختصار مي شكند اما نجات مي يابد در من لنگر مي اندازد غروب جمعه وضو مي گيرد خستگي در مي كند كدام كشتي از اينجا گذشته است كه احساس كوفتگي دارم؟ هیچ... (از مجموعه اشعار سپید ) برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 13 مرداد، 2014 قطار قدیمی دروغگوی عزیزم!واسم بجز تو چی مونده؟ کدوم دروغ تو امشب منو تا اینجا کشونده همون دروغ بزرگی که هیچکی جز توبلد نیست همون که قصشو هیچکی تو هیچ کتابی نخونده پرنده های تو هر صب رو بند رخت حیاطن پرنده ی منو از رو طناب تو کی پرونده؟ کی گریه کرده بجز من؟کی از تو دست نشسته؟ کی ابر چشماشو هر شب رو دستای تو چلونده؟ یه مرد درد کشیده که طعم مرگو چشیده که با تو بوده وعمری تو بی کسی گذرونده دروغگوی عزیزم! کی گفته عشق دروغه؟ اگه دروغه کدوم آتیش این پرا رو سوزونده؟ شاید تو راست میگفتی که این قطار قدیمی همیشه هر کی رو برده به مقصدش نرسونده به زندگیم نگا کن دروغگوی عزیزم! به جز دروغ تو هیچی نمونده،هیچی نمونده 1
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 13 مرداد، 2014 خونه این خونه بی تو خونه نیست قبره این چشم بی تو چشم نیست ابره میمیرم از عشق تو میدونم تنها علاج عاشقی صبره دنیا پر از حرفای ناگفته ست چیزی نگفتم وقتی میرفتی چیزی نگفتم چون نمیخواستم از پا بیوفتم وقتی میرفتی دنیا چه بی اتفاقه وقتی تو پیشم نباشی بیچاره میشم نمونی دیوونه میشم نباشی دنیا چه بی اتفاقه وقتی تو پیشم نباشی بیچاره میشم نمونی دیوونه میشم نباشی این خونه بی تو خونه نیست قبره این چشم بی تو چشم نیست ابره میمیرم از عشق تو میدونم تنها علاج عاشقی صبره دنیا چه بی اتفاقه وقتی تو پیشم نباشی بیچاره میشم نمونی دیوونه میشم نباشی دنیا چه بی اتفاقه وقتی تو پیشم نباشی بیچاره میشم نمونی دیوونه میشم نباشی هر کی میاد مهمون ناخونده ست سر میزنه اما نمیمونه از دست دادن کار سختی نیست از دست رفتن خیلی اسونه دنیا چه بی اتفاقه وقتی تو پیشم نباشی بیچاره میشم نمونی دیوونه میشم نباشی دنیا چه بی اتفاقه وقتی تو پیشم نباشی بیچاره میشم نمونی دیوونه میشم نباشی 1
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 13 مرداد، 2014 خواب خوابتو میبینم این بهترین راهه من زنده میمونم با این که این رویا کوتاه کوتاهه باز از تو ممنونم روزا که بیدارم از روز بیزارم وقتی که میخوابم بیدار بیدارم هر شب که دلتنگم هر شب که غمگینم میخوابم و خواب چشماتو میبینم چشمای رویایی چرا یه دنیا رو از من طلب دارن قربون اون چشمات چرا به اون چشمات خیلی بدهکارم خیلی بدهکارم کاش میشد این روزا کابوس فردارو طاقت میاوردم این اخرین باره میدونم از این خواب بیدار شم مردم بیدار شم مردم چشمای رویایی چرا یه دنیا رو از من طلب دارن قربون اون چشمات چرا به اون چشمات خیلی بدهکارم خیلی بدهکارم
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 15 مرداد، 2014 وصیت نامه اگرکسی شب سرما به ابرها زدو گم شد مرا به یاد بیارید وبا ستاره ی چشمم برای راه بلدها نشانه ای بگذارید برای این گل قرمز نماز مرده بخوانید مرا شمرده بخوانید برای خاکسپاری تمام باغچه ها را به مادرم بسپارید دودانگ پیرهنم را دوپاره ازکفنم را به چشمهام بدوزید سپس ملال تنم را دوبال پر زدنم را دراین کفن بگذارید لباس گرم بپوشید به این اتاق مبادا بهارآمده باشد کدام فصل من ازسال؟! مصممید که امسال سر از کدام درآرید؟ به همسری که ندارم به نقل قول بگویید چه دوست داشتنی بود شما!آهای شماها! شماکه همسرخود را همیشه دوست ندارید! برادران عزیزم! شمیم ملحفه هایش کنار میزشما بود پدرعزیز شما بود کسالت پدرم را مگربه یاد ندارید؟! به خواهران صبورم خبردهید که "یلدا" تصادفا شب فرداست تولدم شب یلداست مقدراست که فردا بدون وقفه ببارید زیاد امید ندارم که ازتپیدن قلبم گلی دوباره بروید مگربهار که سرشد کنارسنگ مزارم دلی دوباره بکارید کدام قله کدام اوج؟ منی که اینهمه کوهم از این جهان به ستوهم من ازشکار نکردن شما ازاینکه شکارم نبوده اید شکارید غروب شد همه رفتند در ایستگاه کسی نیست چه خوب شد همه رفتند چه ساده اید که دایم کنار این چمدانها درانتظارقطارید به این اتاق مبادا بهارسر زده باشد... بهارسرزدو سرشد خروس خوان سحرشد ستاره های من آیا خیال خواب ندارید؟؟؟؟ _________________________________ 3
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 22 مهر، 2014 تنهاترین (حضرت علی (ع)) نفس تو سینه ی محراب حبسه هوا بغضش گرفته ابر خستست کی از دنیا دلش انقدر خونه که حتی صبرشم از صبر خستست کدوم خورشید از این جا گذشته که رنگ از روی هر کوهی پریده کی بازم دردشو با چاه گفته کی انقد بار تنهایی کشیده با این که سوگوارو بی قراری محاله پیش غم از پا بیوفتی دلت می لرزه چون هر لحظه باید به یاد غربت زهرا بیوفتی حبیب عاشقا و دردمندا شنیدم هیچ دردی بی دوا نیست تو هم درمونی و هم درد ای مرد کسی با دردت اما آشنا نیست شکم سیرا ، بدا ، دنیا پرستا به حقت زیر تیغ ذوالفقارن به شوق دیدنت اما هنوزم یتیما شب به شب چشم انتظارن 1
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 8 دی، 2014 جز من ، بی تو چیزی نیستم جُز پرده ی بی آفتاب جُز رختخواب کهنه و لیوان آب و قرص خواب من ، بی تو چیزی نیستم جُز.. خونه ی بی پنجره جُز آدمی که غربتش از مرگ طولانی تره.. من ، بی تو چیزی نیستم جُز چندتا اَبر بی قرار من ، بی تو چیزی نیستم جُز آه جُز گرد و غبار من.. بی تو چیزی نیستم جُز چندتا اَبر بی قرار من بی تو چیزی نیستم جُز آه جُز گرد و غبار.. یادم بده کاری کنم جوری بهم عادت کنی که زیر چتر گریه هام احساس امنیت کنی یادم بده کاری کنم بی وقفه با من سر کنی من شعر بنویسم برات تو شعرامو از بر کنی کاشکی به گوشت می رسید دارم چه رنجی می برم بپا غرورم نشکنه من از تو دل نازک ترم من بی تو چیزی نیستم ، من بی تو اصلا” نیستم شاید کسی که عمریه ، دنبالشی من نیستم.. من ، بی تو چیزی نیستم جُز چندتا اَبر بی قرار من ، بی تو چیزی نیستم جُز آه جُز گرد و غبار من.. بی تو چیزی نیستم جُز چندتا اَبر بی قرار من بی تو چیزی نیستم جُز آه جُز گرد و غبار..
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 8 دی، 2014 یوسف افسوس بود و جز افسوس چیزی به شب نمی تابید هرچشمه ای که می خشکید از چشم ما می افتاد از روزگار دلگیرم ای کاش رنج آخر داشت یوسف اگه برادر داشت کی توی چاه می افتاد دل چشمه بود و می جوشید وقتی خدا واسه ی مردم هر روز یک کوزه رو میشکست از تیکه هاش دل می ساخت از تیکه تیکه ی قلبم هی کوزه ساخت اما حیف هی هرشب واسه من ِ تنها از خون و خاک گِل می ساخت بکار و بچین بچین و ببخش زمین خدا برای همست ببین و نترس نترس و بگو خدای تا ابد خدای همست تا چشم کار می کرد و تا اعتماد می کردم چشمم به هرچی که می دید بی اعتماد تر می شد معجون دردمندی از سردرد و دردسر بودم با هر مسکن ِ تازه دردم زیادتر می شد خشکیده تر شدم ای ماه عکست توی کدوم چشمست اینجا که هرچی می بینم دالون ِ تنگ و تاریکه.. اینجا که هرچی می گردم راهی به سرپناهی نیست روح بزرگ من دیدی دنیا چقدر کوچیکه.. بکار و بچین بچین و ببخش زمین خدا برای همست ببین و نترس نترس و بگو خدای تا ابد خدای همست بکار و بچین بچین و ببخش زمین خدا برای همست ببین و نترس نترس و بگو خدای تا ابد خدای همست..
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 8 دی، 2014 کلنجار کمد پر از لباس تو میز پر از عکس توئه هنوز تو اتاقمون میپلکن نشونه هات وقتی که توی خلوتت منو مرور میکنی یه قطره اشک ممکنه بشینه روی گونه هات میپرم از خواب شبو لباسمو تن میکنم چراغو روشن میکنم خونه رو پرسه میزنم تا خود صبح با خودم همش کلنجار میرم تا بلکه خوابم نبره نیای به خواب دیدنم سعی نمیکنم تورو مجاب اون نادان کنم از کجا معلوم که سرت از این شلوغ تر نشه از کجا معلوم دل تو یه روز برام تنگ شه و یجور بخوای بیای پیشم که هیشکی با خبر نشه.. اینکه دوستم نداشتی برام اهمیت نداشت فقط دلم میخواست یه روز تموم بشن بهونه هات دلت که پر زد واسه من به در که چشم دوختی بال ِ شکسته ی منو بدوز روی شونه هات برام مهم نیست که دیگه صدای قلبم چی میگه تو آخرش توجهی به خواهشم نمیکنی فقط یکم کلافه ام یکم به هم ریخته ام اما مهم نیست که دیگه نوازشم نمیکنی سعی نمیکنم تورو مجاب اون نادان کنم از کجا معلوم که سرت از این شلوغ تر نشه از کجا معلوم دل تو یه روز برام تنگ شه و یجور بخوای بیای پیشم که هیشکی با خبر نشه..
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 8 دی، 2014 یه خونه کوچیک خیال میکردم برای پیشونیم یه خونه ی کوچیک رو شونه هات داری چه بی دلیل چه زود بهونه گیر شدی چقد دلیل واسه بهونه هات داری آهای فرصت کم آهای راه زیاد یه عمر فاصله بود از تو به این آغوش بین منو تو هنوز یه ریز برف میاد به دیدنم که میای لباس گرم بپوش به دیدنم که میای برام گلاب بیار که مزه مزه کنم نفس کشیدن ِ تو برای تشنگیام یکم سراب بیار که باز دوره کنم خیال ِ دیدن تو… بخاطر تو دلم با اینکه زود شکست نه باز عاشق شد نه دوست پیدا کرد نه پای درد دل ِ هرکی رسید نشست نه سفره ی دلشو پیش ِ کسی وا کرد به دیدنم که میای برام ستاره بیار چراغ ِ اول این شبو تو روشن کن بازم اگه حرفام حوصلتو سر برد هنوز سحر نشده هوای رفتن کن به دیدنم که میای برام گلاب بیار که مزه مزه کنم نفس کشیدن تو برای تشنگیام یکم سراب بیار که باز دوره کنم خیال دیدن تو…
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 8 دی، 2014 خواب لبخند زد و دستامو گرفت اما توی خواب فردا نشده بیدار شدم بیدار و خراب عکسش روی میز باز از توی قاب بیرون اومدو دستامو گرفت باهم دوباره رفتیم توی قاب ترسیدم اگه بیدار بشم خوابم بپره گفتم نکنه اصلا” روی میز خوابم نبره تنها روی تخت تنها توی خواب با اون توی قاب چشماشو که بست قاب از روی میز افتاد و شکست.. حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه.. حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه.. بارون میومد پس داد زدم من پشت درم خمیازه ی باد آهسته گذشت از پشت سرم در وا نشده بیدار شدم بارون میومد گفتم نکنه فردا شده و من بی خبرم.. بارون میومد پس داد زدم پشت دره بیدار شدی گفتی نکنه خوابم نبره سیل از توی قاب اومد تو اتاق در وا شده بود ما غرق شدیم از بس که اتاق دریا شده بود.. حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه.. حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه.. تغییر کنه..
Mahdi Eng 22940 مالک ارسال شده در 8 دی، 2014 پاروی بی قایق دوتا چشمام دوتا سرباز مغرورن که مدت هاست از معشوقشون دورن دوتا سرباز که چندتا زن تنها توی دلشوره هاشون رخت میشورن دوتا دستام دوتا چاقوی بی دسته دوتا قفل بزرگ ِ دست و پا بسته دوتا پارو دوتا پاروی بی قایق دوتا کشتی با ده تا لنگره خسته.. گلو خلوت ترین پس کوچه ی بن بست سرم سرکش ترین فواره ی میدون یه فنجون قهوه تو غمگین ترین کافه یه عابر تو خیابونای سرگردون چشامو بستمو وا کردمو دیدم یکی از بال ِ بستم آسمون ساخته یکی دفتر شده افتاده رو سینم یکی از استخونام نردبون ساخته سرم چندتا کتاب ِ رنگ و رو رفته یه بالون با طناب ِ از گلو پاره به اعدامی که اُمیدش به دنیا نیست ولی دنیا براش جذابیت داره.. نه دنیا از سرم خیلی زیادی بود نه پیشونی نوشتم گود کن باشن بهر طبعی شکلک در نیاوردم فقط میخواستم شکل خودم باشم گلومو پاره کردم اما این مردم بهم گفتن که دیوونست ، عاشق نیست کسی باور نکرد این آدمه بی شکل به غیر از عشق با چیزی موافق نیست..
ارسال های توصیه شده