رفتن به مطلب

اُزدمــــیر آصف


Hanaaneh

ارسال های توصیه شده

دیـــگر همانند گذشته دلتنگت نمــــی شوم !

حتــــی دیگر

گاه به گاه ...

گــــریه هم نمیــکنم !

در تمــــام جملاتی که نام تـــو در آنها جاری است ...

چشـــمانم پـــر نمــــی شود !

تقــــویم روزهای نیامدنت را هم ...

دور انــــداخته ام !

کمــــی خسته ام

کمــــی شکسته ،

کمــــی هم ...

نبــــودنت مــــرا تیــــره کرده است !

اینکه چطـــور دوباره خوب خواهم شد را

هنـــــوز یاد نگــــرفته ام ...

و اگــــر کسی حالم را بپــــرسد ؛

تنــــها می گویم :

" خـــــویم " !

امـــــا ...

مضـــطربم !

فــــراموش کردن تــــو

علی رغم اینکه

میلــــیون ها بار به حافظه ام ســــر میزنم ،

و نمــــی توانم چهره ات را به خاطر بیــــاورم ...

من را مــــی ترساند !

 

 

دیــــگر آمدنت را انتظار نمــــی کشم !

حتــــی دیگر

از خواسته ام برای آمــــدنت ...

گذشته ام !

ایــــنکه از حال و روزت با خــــبر باشم ،

دیــــگر برایم مهم نیست !

 

 

بعضــــی وقتها که به یادت مــــی افتم

با خــــود می گویم :

به من چــــه ؟؟!

درد ، بــــرای من کافی است !

 

 

 

 

آیــــا به نبودت عادت کـــرده ام ؟

از خیال ِ بودنت ... گذشته ام ؟؟

مـــضطربم ...

اگــــر عاشق کسی دیگر شوم ...

باور کن

آن روز ... ؛

تا عمــــــر دارم

تــــو را

نخواهم بخشـــــید !

 

 

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...