رفتن به مطلب

حیاط خلوت مستر


ENG.SAHAND

ارسال های توصیه شده

بچه ها می خوام اینجا رو خلوت کنم بنویسم عکس بزارم فکر کنم و ......................

لطفا پست نزنید اینجا خلوت باشه دوست داشتید بیایین و ببینین .................:icon_gol:

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 43
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

لامصب از سگ وفادارتره این تنهایی:icon_razz:

تنهاش که می ذاری میری تو جمع

 

کلی میگی می خندی بعد که از همه جدا شدی

از کنج تاریکی میاد بیرون. وا میسه بغل دستت

و دست گرمشو می ذاره رو شونت بر می گرده میگه خوبی رفیق؟!

بازو خودتی و خودت:icon_gol::icon_gol:

 

لینک به دیدگاه

امروز دلم برا صنعت خیلی سوخت

چه بیچاره چه تنها چه بی پول چه بی حامی .............

جه مظلومه این صنعت ..................:sad0:

پولی که تصویب میشه کجا میره میگن 3000 میلییارد برا صنعت در نظر گرفتیم تو جیب کی خدا داند:hanghead:

لینک به دیدگاه

گاهی اونقدر خسته میشویم که خستگیمون در نمیشه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
“درد” میشه :sigh:

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
  • 1 ماه بعد...

روزی در یک دانشگاه دانشجویی به استاد خود گفت:

اگر شما خدا را به من نشان دهیدعبادتش می کنم.

 

من تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.

 

استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت:آیا مرا می بینی؟

 

دانشجو پاسخ داد:خیر استاد،چگونه وقتی پشت به شما هستم

 

شما را ببینم؟

 

استاد کنار او رفت،نگاهی به او کرد و گفت:

 

تا وقتی به خدا پشت کرده باشی

 

او را نخواهی دید.

لینک به دیدگاه

این را بدان، آدمیان تنها تا زمانی همراهیت می کنند و برایت ارزش قائلند

 

که تو در اوج باشی،از هر لحاظ،آن هنگام که تو در نقش یک

 

انسان یاری دهنده

 

و برتر نباشی بلکه بر حسب جبر روزگار به طور موقت در نقش

 

یک شخص محتاج

 

به توجه،همیاری و همدردی ظاهر شوی خواهی دید که چگونه

 

تو را در زیر

 

نگاه های سرد و سنگین شان له می کنند و به سادگی

از تو می گذرند،

 

بدون هیچ رحمی

لینک به دیدگاه

اما من اینگونه نخواهم بود می دانم تو نیز اینچنین نخواهی بود من گروه خونی تورا میدانم و میدانم که رنگین ترین خون و گرمترین خون در رگهای تو جاریست

لینک به دیدگاه

حکایت رفاقت من با تو ،

حکایت "قهوه" ایست ،

که امروز به یاد تو .....

تلخِ تلخ نوشیدم !

که با هر جرعه ،

بسیار اندیشیدم...،که این طعم را دوست دارم یا نه ؟!

و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن ،

که انتظار تمام شدنش را نداشتم !

و تمام که شد ،

فهمیدم باز هم قهوه می خواهم !

حتی ،

تلخِ تلخ !

شبیه "باز هم " ماندنِ من ،

با توی تلخِ بی معرفتِ بی معرفت ...

لینک به دیدگاه

من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام

 

فقط کمی

 

تو را کم اورده ام

 

یادت هست؟ میگفتم در سرودن تو ناتوانم؟ واژه کم می اورم برای گفتن دوستت دارمها؟

 

حالا تـــمــــــــام واژه ها در گلویم صف کشیده اند

 

با این همه واژه چه کنم؟

 

تکلیف اینهمه حرف نگفته چه می شود؟

 

باید حرفهایم را مچاله کنم و بر گرده باد بیاندازم

 

باید خوب باشم

 

من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام

 

فقط کمی بی حوصله ام....

 

آسمان روی سرم سنگینی میکند

 

روزهایم کش امده

 

هر چه خودم را به کوچه بی خیالی میزنم

 

باز سر از کوچه دلتنگی در میاورم

 

روزها تمام ابرهای اندوه در چشمان منند ولی نمی بارند

 

چون

 

من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام

 

تمام خنده هایم را نذر کرده ام که گریه ام نگیرد

 

اما شبها..

 

کاش لا اقل میشد فقط شب بخیر شبها را بگویی تا بخوابم

 

لالایی ها پیشکش

 

من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام

 

فقط نمیدانم چرا هی آه میکشم

 

آه

 

و

 

آه

 

و بازم آه

 

خسته شدم از این همه آه

 

شبها تمام آه ها در سینه منند

 

ان قدر سوزناک هستند که می توانم با این همه آه دنیا را خاکستر کنم

 

اما حیف که قول داده ام من خوبم ....من آرامم......

 

فقط کمی دلواپسم

 

کاش قول گرفته بودم از تو

 

برای کسی از ته دل نخندی

 

می ترسم مثل من عاشق شود

 

حال و روزش شود این...

 

تو که نمی مانی برایش آنوقت مثل من باید

 

آرام باشد .....خوب باشد..... قول داده باشد

 

بیچاره..

1798495-20657bdc694fbfbc.jpg

 

نترس باز شروع نمیکنم اصلا تمام نشده که بخواهم شروع کنم

 

همین دلم برایت تنگ شده را هم به تو نمی گویم

 

تو راحت باش

 

من خوبم ....من آرامم......آخر من قول داده ام که آرام باشم!

لینک به دیدگاه

امان از این بوی تابستان و آسمان صاف ،

که آدم نه خودش میداند دردش چیست

و نه هیچ‌کس دیگری ...............

فقط میدانی که هر چه هواگرمتر میشود ,

دلت آغوش ِسردتری می خواهد...!شایدم نمی خواهد

اما پاییز

فقط میدانی هرچه که هوا سردتر میشود دلت آغوش گرمتری میخواهد

پاییز:sigh:

لینک به دیدگاه

09.jpg

 

دیشب را تا صبح بدنبالت گشتم

لابه لای تمام خاطرات گذشته...

تمام خوبهایم را ورق زدم...

لحظه به لحظه اش را...

رد پایت همه جا جاریست...

اما...

دوباره تکرار داستان همیشگی

نبود تو و انتظار من...!!!

امروز را هم دوباره دنبالت می گردم......مثل همه روزهای نبودت!!!

امروز هم سراغت را از تمام برگ ها می گیرم...!

شاید

برگی را از قلم انداخته باشم

لینک به دیدگاه

دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم :

می آید ..... می ماند ....

و به تنهائیم پایان میدهد آمد

..... رفت ......

و به زندگی ام پایان داد ... !!

 

 

05.jpg

لینک به دیدگاه

سلوممممممممم مستر خوبی چه خبرا

این اراجیف چیه بالا بافتی مگه مردم کم مشکل دارن غم نامه براشون نوشتی هان:w000:

مگه قرار نشد بهشون روحیه بدی هان :w000:

مثله اینکه حالتو گرفتن نه؟:ws3:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...