رفتن به مطلب

تخصص چیست؟ مهارت به چه می گویند؟


ارسال های توصیه شده

در تعریف جمعیت فعال گفته می شود: نیروی فعال به کسی اطلاق می شود که 1-دارای مهارت، تخصص و تجربه باشد 2- جویای کار باشد. به عنوان مثال اگر کسی ویژگی اول را داشته باشدولی جویای کار نباشدجزو این گروه قرار نمی گیرد(توجه داشته باشید که جمعیت فعال تشکیل شده از جمعیت شاغل بعلاوه جمعیت بیکار)

آیا برای داشتن مهارت و تجربه می بایست لزوما در دانشگاه یا آموزشگاه دوره ای را گذراند و مدرک گرفت؟ برای آشنایی بیشتر با این مقوله مثالی می زنم. من جثه ی نحیفی ندارم. گاهی اوقات نیز ادعا می کنم که در نوجوانی و اوائل جوانی ورزشکار و رزمی کار بوده ام. اما اگر قرار باشد روزی کارگری کنم و مثلا یک بار نیسان پر از مصالح ساختمانی را به فاصله تنها 5 متر با فرغون جابجا کنم پس از 2 یا 3 بار رفت و آمد خسته شده و از رمق می افتم ولی اگر به برخی کارگران ساختمانی دقت کنید، با بدنهای نحیف و بعضا دچار سوء تغذیه از صبح تا شب فرغون بدست، مصالح را تا طبقات بالای ساختمان می برند. آیا ایشان فیزیکدان هستند و یا علم مکانیک می دانند که فرغون اهرم نوع دوم است و برای آنکه نیروی کمتری بکار رود (خسته نشوند) باید بار را در قسمت جلوی فرغون انبار کرده و هنگام حرکت هروله کنند (نه تند و نه اهسته بدود) همانند کاری که حاجیان بین صفا و مروه (چهارمین عمل از اعمال عمره تمتع) باید انجام بدهند؟

نه! مطمئنا در ایران دوره های آموزشی برای این کار وجود ندارد. ولی این کارگر ماهر و با تجربه است. تجربه و مهارت و تخصصی که من نوعی ندارم.

پس تا اینجا مشخص شد که منظور از تخصص و مهارت چیست. اما سوال اینجاست که آیا دانشجویان ما پس از فراغت از تحصیل دارای مهارت و تخصص هستند؟ به تجربه می گویم 99 درصد موارد خیر! خوش بینانه ترین حالت آن است که ذهن دانشجو در پایان تحصیلات کارشناسی یا کاردانی، انباشته شده از یک سری نظریات غیر کاربردی که نه به کار خودش می آید و نه گره ای از مشکلات جامعه باز می کند. شاید یک دلیل نیز آن باشد که در طول تحصیل، قوه تفکر منطقی و تحلیل علمی این شخص را پرورش نداده اند.

بواسطه وضعیت شغلی ام با فارغ التحصیلان و دانشجویان زیادی در رشته های آمار، اقتصاد، مدیریت، حسابداری و کلیه ی گرایشهای رایانه سر و کار داشته ام. اما متاسفانه اکثریت در هنگام مصاحبه اشتغال و یا حین کار، ضعفهای بسیاری دارند و باید بعضا از صفر شروع کنند. روی سخنم بیشتر با جوانانی است که جویای کار هستند. می دانید که فرصت اشتغال در بخش عمومی بنا به دلائل مختلف محدود است. اگر شانس بیاورید و با پارتی و مدرک و معدل و سهمیه استخدام شوید باز هم راه پیشرفت و ارتقاء دشوار است. در نظر بگیرید که چه تعداد فارغ التحصیل در رشته شما وجود دارد که تفاوت زیادی نیز از نظر مهارتی با هم ندارید. (هیچگاه این خاطره از یادم نمی رود که کارفرمایی که خود دارای مدرک فوق دیپلم بود،-سالهای 78 و 79- چنین اظهار می کرد که مهندس استخدام می کنم جفتی 100 هزار تومان واقعا هم همین طور بود). ولی کسی موفق تر است که تخصص و مهارت و تجربه بیشتری داشته باشد تا بتواند بهتر چانه زنی کند. اینها که گفته شد از دانشگاههای ما بیرون نمی آید. چه بسیار لیسانس و مهندس رایانه به من برای کار مراجعه کرده اند ولی دریغ از توان انجام یک کار ساده. برخی از فوق دیپلم های رایانه حتی نمی توانند یک سیستم عامل ویندوز نصب نمایند. لیسانسیه ها هم دست کمی از آنها ندارند. کم کم فوق لیسانسهای بی سواد نیز در جامعه زیاد شده اند. جالب آنکه معدلشان از 17 نیز کمتر نیست البته در بین همکارانم افرادی هستند که شاید مدرک بالایی نداشته باشند ولی به گواه اطرافیان توانایی های بسیاری دارند. این موضوع در خصوص دیگر رشته ها نیز صادق است ولی چون مجال نوشتن کم است و خواننده وبگرد ، کم حوصله؛ تنها به یک تجربه دیگر اشاره می کنم:

 

قرار بود در یکی از ادارات شعب شهرستان یک شبکه راه اندازی نماییم. کلیه تجهیزات نیز آماده بود. معمولا برای این کار از شرکتهای تهرانی استفاده می کردم. لیکن گفتم این بار یکی از شرکتهای شهر ... را محک بزنم. شرکت انتخاب شد و کار اجرای شبکه 28 روز به طول انجامید. (البته همراه با ایرادات متعدد) مشابه همان ساختمان را سال قبل به یک شرکت پایتخت نشین محول نموده بودم. شگفت آنکه در عرض 2 شبانه روز پروژه را با کیفیت بالا تحویل داد و من همچنان در حسرت زمان و بودجه تلف شده!

منبع:

سایت کارو تلاش

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...