ehda-ehda 10 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 فروردین، ۱۳۹۳ سلام به همه ی دوستای خوبم.. دو سال پیش با پسری آشنا شدم که دانشجوی ارشد بودند و پس از آشنایی کمی که بصورت تلفنی و زیر نظر خانواده من، بدست اومد ایشون با مادر و خواهرش امدند برای خواستگاری.. البته نه رسمی بلکه برای صحبت و اشنایی. پس از اون خانواده من گفتند که اقا پسر یا باید دکترا قبول بشن یا سربازی برن تا قبولشون کنن. در این مدت ایشون در یک شهر دیگر بودند و هر 4 ماه همدیگر را میدیدیم و ارتباط دیگری نداشتیم. حالا پس از گذشت دو سال انتظاری که کشیدم برای بیرون اومدن از بلاتکلیفی ایشون دکترا قبول شدند و در صحبت های قبل از ازدواج گفتند که موضوعی را باید با من در میون بذارن و اون این بود که ایشان یک بافت اضافه در ناحیه سینه دارند. این بافت 4سانت قطر و حدود یک سانت برامدگی دارد. و اصطلاحا این عارضه ژنیکوماستی نام دارد. الان هم من و هم خانواده ام نسبت ب این موضوع نگران و مردد شده ایم. ایشان میگویند که به چندین متخصص مراجعه کرده اند و مشکلی ندارد این غده. بهرحال خیلی دوراهی سختی است از طرفی دو سال برای زندگی کنار ایشون برنامه ریزی کردم از طرفی احساس میکنم نگرانی وجود این توده همیشه با من خواهد بود. خواهش میکنم راهنماییم کنید..ممنونم نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .