a_ghadimi 4539 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 فروردین، ۱۳۹۳ ”هایتک“ نیاز فردای صنعت دنیای امروز دنیای متنوع و نوآوری است. این تحولات سریع محیطی و بهویژه تحولات تکنولوژیک از یک طرف و جهانی شدن تجارت از سوی دیگر، مدیران بنگاههای اقتصادی با چالشهای جدی روبهرو کرده است. این امر، سبب شده است مدیریت بنگاهها، بهخصوص بنگاههائی که با تکنولوژیهای پیشرفته سر و کار دارند، پیچیدهتر شود. مدیران این شرکتها علاوه بر تسلط به مباحث مرتبط با تکنولوژی بنگاه خود، باید از حداقل آگاهی نیز نسبت به دانش مدیریت بنگاههای High-Tech برخوردار باشند. این مسئله وقتی اهمیت خود را نشان میدهد که بدانیم بنگاههای کوچک و متوسط و بهویژه بنگاههای کوچک و متوسط High-Tech، در اقتصاد جهانی نقش قابل توجهی را ایفاء میکنند و این نقش در آینده پررنگتر خواهد شد. لذا توجه به شیوهٔ خاص مدیریتی این بنگاهها در روزگار ما از اهمیت ویژهای برخوردار است و تربیت مدیران بنگاههای High-Tech کشور برای ورود به این عرصه، امری ضروری بهنظر میرسد. امروزه بنگاههای اقتصادی به دنبال آموزش نیروی انسانی خود هستند که امری لازم و مفید است، اما موضوعی اساسی مطرح است و آن اینکه آموزش به خودی خود، دارای ارزش نیست و صرف این مسئله که ما نیرو تربیت کنیم و آموزش دهیم ممکن است به حل مشکلات بنگاه / جامعه منجر نشود. بهعبارت دیگر، آموزش وقتی ارزشمند است که در راستای نیازهای بنگاه و در جهت حل مشکلات آن، انجام پذیرد. با همین دیدگاه و براساس نیازی که از جانب مدیران شرکتهای High-Tech به مرکز صنایع نوین اعلام شده بود، این دورهٔ آموزشی شکل گرفت. هدف دورهٔ آشنائی مدیران شرکتهای High-Tech با مسائل، اصول و تکنیکهای خاص مدیریت این بنگاهها است که برای نخستینبار در کشور صورت میگیرد. 3 لینک به دیدگاه
a_ghadimi 4539 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 فروردین، ۱۳۹۳ صنایع High-Tech چیست؟ تجربه نشان میدهد در سالهای گذشته، برداشت متخصصان از تکنولوژی، برداشت سختافزاری بوده است. به همین دلیل برای دستیابی به تکنولوژی، مدیران عمدتاً به خرید ماشینآلات اقدام میکردهاند. اما امروزه این برداشت دچار تغییر شده است. امروزه مدیران میدانند که خرید سختافزار، برای دستیابی به تکنولوژی کافی نیست بلکه باید عناصر دیگر تکنولوژی نیز توجه شود. عناصری مانند نیروی انسانی و یا دانش فنی که باید در کنار آن سختافزار باشند. بحث High-Tech تکنولوژیهائی که از آنها تحت عنوان High-Tech یاد میشود ویژگیهای خاصی دارند. نخست اینکه این تکنولوژیها سرعت تحول بالائی دارند. گاهی اوقات عمر این تکنولوژیها به کمتر از یک سال میرسد، در صورتیکه در تکنولوژیهای سنتی، متوسط عمر، بیش از ۱۰ سال است دوم اینکه نقش نیروی انسانی نسبت به سختافزار بالاتر است. به این معنی که اگر ارزش افزودهای که ایجاد میشود اندازهگیری کنیم، در High-Tech سهم نیروی انسانی در ایجاد این ارزش افزوده، بسیار پررنگتر است. بهعلاوه عاملی که باعث ایجاد این نقش میشود، توانمندی عملی نیروی انسانی است و نه میزان تجربه و یا تلاش فیزیکی او. بهعبارت دیگر، نقش علم در High-Tech بیش از نقش تجربه است. سوم اینکه ارزش افزودهٔ تکنولوژی در محصول نهائی نسبت به عوامل دیگر تولید (همچون مواد اولیه انرژی و غیره) بسیار بالا است. بهعنوان مثال اگر محصولات یک کارخانهٔ ذوبآهن را بازیافت کنیم، قسمت اعظم آن دارای ارزش است. بهعبارت دیگر، مواد بازیافت شده، از ارزشی تقریباً معادل محصول نهائی برخوردار هستند که این امر، نشاندهندهٔ سهم بالای مواد اولیه در ارزش نهائی محصولات است. حال اگر خودروئی را دمونتاژ کنیم، ارزش قطعات و مجموعههای آن، مسلماً کمتر از ارزش اتومبیل خواهد بود، هرچند که این مجموعه، دارای ارزش قابل توجهی است. حال یک محصول High-Tech مثل IC را در نظر بگیرید. اگر این محصول را دمونتاژ کنیم، ارزش آنچه که بهدست میآوریم، در مقابل ارزش IC بسیار ناچیز است. این امر سهم تکنولوژی را در ارزش نهائی محصول نشان میدهد. به همین ترتیب، میتوان نتجه گرفت سهم تکنولوژی در یک اتومبیل، متوسط و در محصولات ذوبآهن اندک است. براساس نظر متخصصان در حوزهٔ مدیریت تکنولوژی، صفت High-Tech به بنگاههائی قابل اطلاق است که حداقل دارای چهار ویژکی زیر باشند: نخست تکنولوژیهای محوری آنها، یعنی تکنولوژیهائی که فعالیت تجاری شرکت، بر محور آن تکنولوژیها استوار است از نوع High-Tech است. دوم اینکه بخش عمدهای از نیروی انسانی شاغل در این بنگاهها را نیروهای دانشگر (محققان و مهندسان) تشکیل میدهند. چهارم اینکه این بنگاهها عمدتاً در بازارهائی فعالیت دارند که نوآوری اصلیترین سلاح رقابتی آنها است. بنگاههای High-Tech بدون تعامل با دنیای خارج از ایران، یعنی بدون تعامل با فضای بینالمللی نمیتوانند به حیات خود ادامه دهند. این موضوع دو دلیل عمده دارد: یکی اینکه بازار داخلی کشور برای محصولاتی که این شرکتها عرضه میکنند، بسیار محدود است. در نتیجه ما به بازار بینالمللی برای عرضهٔ محصولات خود نیازمندیم. برای مثال، مشتریان یک نرمافزار تخصصی در داخل کشور بسیار محدود هستند. دلیل دوم این است که در حوزهٔ High-Tech تحولات تکنولوژی آنقدر سریع است که هیچ بنگاهی نمیتواند در دنیا تمام تکنولوژیهای موردنیاز خود را به تنهائی توسعه دهد. بنابراین باید بخشی از تکنولوژیهای موردنیاز خود را از سایر نقاط دنیا و از بنگاههای مشابه تهیه کند. در حوزههای High-Tech مانند الکترونیک، اپتیک، بیوتکنولوژی و موارد مشابه آن، بنگاهها تلاش میکنند تلاشهای موردنیاز خود را از هر نقطهٔ دیگر جهان تهیه کنند. این اتفاقی است که در تمام دنیا رخ میدهد. دو دلیل ذکر شده ضرورت تعامل با جهان خارج از کشور را نشان میدهد. هایتک در بازار بینالمللی امروزه، بسیاری از تکنولوژیها بین کشورهای پیشرفته تبادل میشود. حتی ممکن است از یک کشور در حال توسعه به کشورهای توسعهیافتهٔ اروپائی و آمریکائی یا ژاپن، انتقال تکنولوژی صورت گیرد. این مسئله در هایتک امری کاملاً طبیعی است. شرکتهای هایتک ایرانی، ناگزیر هستند تکنولوژیهائی را که خودشان نمیتوانند توسعه دهند از خارج کشور تهیه کنند و حتی این تعامل میتواند (یا بهتر بگویم باید بتواند) بنگاههای هایتک کشور را در فروش تکنولوژیهائی که در ایران توسعه داده شدهاند و دیگر بنگاهها در جهان مشتری آن هستند، کمک کند. در تعامل قرار گرفتن این شرکتهای ایرانی با بازار بینالمللی، نیازمند این است که مدیران ما آمادگی انجام این کار را داشته باشند. 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده