sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۲ [TABLE=width: 95%] [TR] [TD=class: HTitle, width: 100%, colspan: 2]فراسوي افق: جستاري در توليد و دريافت نوشتار انيد بلايتون[/TD] [/TR] [TR] [TD=colspan: 2] مقدمه مترجم:[/TD] [/TR] [TR] [TD=colspan: 2, align: right]محقق پيش از هر چيز بايد يك مسئلهشناس باشد. از درون متنها و نظريهها نميتوان به يافتن مسئله رسيد. مسئله جايي آن بيرون وجود دارد و با بدن و ذهن ما مستقيماً در تماس است. جدال بر سر اولويت ترجمه يا تأليف در حقيقت جدال بر سر اصالت متن و اصالت مسئله است. پرسشي كه هر ترجمهاي پيش روي خود ميبيند، اين است كه چرا بايد «اين» پژوهش را ترجمه كرد و چرا الان و در اين برهه آن را ترجمه كرد؟ اين پژوهش بيش از هر چيز يك پژوهش مسئلهشناسانه است و ليزل كوئتزي در پرداخت و نگارش آن به مسائلي اشاره ميكند كه چهبسا تا حد زيادي مسائل ما نيز باشد. اين پژوهش را كه تحليلي فوكويي- گادامري از كارنامهي انيد بلايتون است، هنگامي كه در حال نوشتن يك معرفي كتاب براي ترجمهي يكي از نوشتههاي انيد بلايتون بودم، يافتم. به صورت آزاد و در قالب پي. دي. اف در اينترنت موجود است. نكتهي جالب توجه و خاصي كه در اين پژوهش يافتم علاوه بر طرح كاربردي نظريات هانس گئورگ گادامر و هانس روبرت ياوس كه در فارسي منابع اندكي دربارهي او به عنوان يكي از شاگردان و دنبالهروان گادامر وجود دارد، وجه مسئلهشناسانهي آن است. براي معرفي كتاب انيد بلايتون استفادهاي اجمالي از آن كردم و با توجه به اينكه مطالب آن به لحاظ نظري سنگينتر از آن بود كه در يك معرفي كتاب از آنها استفاده شود، خوانندگان را به متن اصلي ارجاع دادم و اكنون ترجمهي آن تقديم حضور خوانندگان ميشود . دربارهي ضرورت اين ترجمه بايد گفت اين پژوهش به لحاظ اسلوب دانشگاهي و دقيقي كه در آن بهكار رفته است، براي بسياري از كساني كه در زبان فارسي به پژوهش در ادبيات كودكان ميپردازند، مفيد خواهد بود. به ويژه آنكه تا آنجا كه اين پژوهشگر پارهوقت ادبيات كودك ميداند پژوهشهاي نظري در حوزهي ادبيات كودكان در زبان فارسي نقصها و كاستيهاي بسياري دارد. پژوهشگران از ارجاع دادن به يكديگر ابا ميكنند و هنگامي كه در يك موضوع (مثلاً مخاطبشناسي ادبيات كودك) به انبوه مقالات نوشته شده در نشرياتي كه معتبر هم هستند رجوع كنيد درخواهيد يافت كه پژوهشگران غالباً خود را مبدأ تاريخ فرض ميكنند و از توضيح واضحات و برخي كليگوييها يا احياناً تكرار نظريههاي قبلاً بارها طرح شده فراتر نميروند. بههرحال ميدانيم كه نظام ارجاع در تحقيق از يك نظم سلسلهمراتبي تبعيت ميكند. صرف نظر از آنكه نگارنده در اين مجال قصد ندارد كاستيهاي توجيهگرانهاي را كه در همين نظم سلسلهمراتبي آكادميك وجود دارد به چالش بگيرد، ضعف عمده در اين حوزه را ميتوان در همين درك اشتباهي دانست كه از هدف تحقيق و نحوهي مواجهه با آنچه «پيشينهي تحقيق» ناميده ميشود دانست. پژوهشهاي ادبيات كودك در زبان فارسي همواره مطالعاتي در موازات يكديگر بودهاند و آن فرآيند انباشت تاريخي كه ميبايد تحقيق نمايندهي آن باشد، از نظر پژوهشگران دور ميماند. در كنار اين موضوع، تحقيق حاضر نمونهاي از كاربرد نظريههاي مختلف در يك زمينهي مشخص از ادبيات كودك است. تا امروز ترجمههايي از مباني نقد ادبيات كودك چه به صورت گردآوري در قالب تأليف و چه در قالب ترجمه صورت گرفته است، اما صرف نظر از كيفيت ترجمهها متنهايي كه تا امروز ترجمه شدهاند، غالباً شيوههاي نوشتن نقد را با ياري گرفتن از نظريات حوزههاي گوناگون توضيح دادهاند. حال آنكه اين تحقيق، خود نمونهاي تمامعيار و عيني و ملموس از آن كاري است كه ما پيشتر به كرات دستورالعملهاي آن را خواندهايم. مشخصات مقاله:مقاله در 12 صفحه به قلم لیزل کونتزی.منبع:كودك و نوجوان ،شماره پياپي 196، ،سال هفدهم،، شماره در سال 4، بهمن، 1392، صفحه 16-27 برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام [/TD] [/TR] [/TABLE] لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده