spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۲ شاعر ، نویسنده و فیلمساز معاصر ایتالیایی؛ پیر پائولو پازولینی از هنرمندان و روشنفکران در قرن بیستم است. درونمایه بسیاری از آثار شاخص پازولینی اقتباس از آثار ممتاز کلاسیک جهان همچون ،ادیپ شهریار، مده آ، دکامرون، حکایتهای کانتربری و هزارویک شب است. فروپاشی بنیادین، فروپاشی یک کل منسجم و خودنگاری در تئوری سینمای شاعرانه او الهامبخش بوده اند. این سینماگر مرگ دلخراشی داشت که برخی آن را به نشست و برخاست با آدمهای منحرف ربط داده اند و عده ای عامل آن را فاشیستهایی می دانند که از وی کینه به دل گرفته بودند. سینمای پازولینی، سینمایی است حماسی و اسطوره ای . فیلم های پازولینی جسارت و بیپروایی در نمایش تهوع آور خشونت و فاشیسم، در عصری جنونزده با آدمهایی مست و درد کشیده، ضدیتی است حاد و قاطع و مطلق که هیچ چیز آن را التیام نمی بخشد. پازولینی؛ آرتیستی متفاوت، با عقاید به ظاهر تاریک و نمایش بیپروا و جسورانه این عقاید و الهام از ادبیات غنی کلاسیک غرب، فیلم هایش را به بحث انگیزترین فیلمهای قرن بیستم بدل کرد. وی علاوه بر نگارش فیلمنامه به تدوین، فیلمبرداری و نیز آهنگسازی آثار سینمایی پرداخت و در سال ۱۹۶۱ برای اولین بار روی صندلی کارگردانی نشست و « باج خور» را ساخت. سالشمار تولد: ۵مارچ ۱۹۲۲ در بولونیای ایتالیا و در یک در یک خانواده اشرافی و ثروتمند ؛ مرگ: ۲نوامبر ۱۹۷۵در ۵۳ سالگی. سینماگر آوانگارد، جنجالی در دههی ۶۰ مجال بروز و ظهور یافت ، در طول این دهه او به زبان و ساختار سینمایی مختص به خودش رسیده بود، فضایی که از هیچ زمینهی سینمایی پیش از خود الهام نمی گرفت بلکه از هنرهای پیش از خود بهره می برد؛ از ادبیات فولکور و موسیقی خاص خودش. او از سن هفت سالگی با سرودن اشعاری استعداد های هنری خود را به رخ کشیده است در سال ۱۹۴۲در حالی که تنها ۲۰سال داشت و در دانشگاه هنر ایتالیا مشغول به تحصیل بود اولین کتاب خود را به چاپ رساند. نوشتن داستانهای کوتاه را در همان زمان آغاز کرد ، بعدها پازولینی در کنار نگارش داستانهای کوتاه به نوشتن رمان پرداخت. او همزمان با رمانهایش شعر نیز می سرود مجموعهی اشعارش «Le ceneri di gramsci» در سال ۱۹۵۷ موفق به اخذ جایزهی ویرجیو گردید، همچنین در بین سالهای ۹۵ تا ۹۸ او به همکاری با مجلات آوانگارد و پیشروی آن زمان مشغول بوده است و در بسیاری از اشعاری که در این مجلات به چاپ رساند به پاپ پیوز دوازدهم حملات شدیدی نمود. فیلم شناسی سالو یا ۱۲۰ روز در شهر فساد (۱۹۷۵)/ شبهای عربی یا هزار و یک شب (۱۹۷۴)/ شکلهای سرزمین پازولینی (۱۹۷۴)/ افسانههای کانتربری (۱۹۷۲)/ دوازده دسامبر ۱۹۷۲ (۱۹۷۲) ناتمام/ دکامرون (۱۹۷۱)/ یادداشتهایی برای کوهستان آفریقایی (۱۹۷۰)/ یادداشتهایی بر عشق کثیف (۱۹۷۰)/ مده آ (۱۹۶۹)/ خوکدانی (۱۹۶۹)/ عشق و نفرت (۱۹۶۹)/ قاعده (۱۹۶۸)/ یادداشتهایی بر فیلم هندی (۱۹۶۸)/ هوس به سبک ایتالیایی (۱۹۶۸)/ پادشاه اودیپوس (۱۹۶۷)/ افسونگران (۱۹۶۷)/ شاهینها و گنجشکها (۱۹۶۶)/ گذر از فلسطین (۱۹۶۵)/ دیدارهای عشقانه (۱۹۶۵)/ پدر وحشی (۱۹۶۵)/ انجیل به روایت متی (۱۹۶۴)/ مورا دی سانا (۱۹۶۴)/ هاری (۱۹۶۳)/ بگذارید از نو بیندیشیم (۱۹۶۳)/ ماما روما (۱۹۶۲)/ باجخور (۱۹۶۱) به چالش کشیدن مناسبات اجتماعی «آکاتونه»( ۱۹۶۱) به عنوان اولین اثر وی برای طرح عقاید ستیزهجویانه پازولینی در به چالش کشیدن مناسبات اجتماعی آن زمان بود. در فستیوالهای سینمایی مونترال و کالووی نام او برسر زبانها افتاد و نهایتا تجربه بعدی او که « ماما رما» نام داشت در سال ( ۱۹۶۲) موفق به دریافت جایزه حلقه منتقدین جشنواره ونیز و روبان نقره ای ایتالیا شد. پس از آن با گدار و روسلینی و اگو گرگوریتی« آنتولوژی» را و بعد « انجیل به روایت متی» که روایتی نامتعارف و شخصی از حضرت مسیح(ع) است را ساخت . وی سال ۱۹۶۸ نیز «تئورما» را ساخت. «تئورما» یک سینمای فانتزی است. یک ساحت خیالی یا عرصه ای که سوژه اش در آن می تواند شمایل یک قهرمان اسطوره ای را بازسازی کند. «دکامرون» فیلم دیگر او فیلمی سرگرم کننده است که در ۸ اپیزود ساخته شده است که کل داستان در قرن چهاردهم میلادی اتفاق میافتد. اپیزود قتل یک جوان به دست سه برادر متعصب بسیار جالب از آب در آمده است . این فیلم ۱۱۱ دقیقه ای در سال ۱۹۷۱ در جشنواره برلین موفق به دریافت جایزه مخصوص هیئت داوران جشنواره شده است. بار انتقادی و در عین حال ضد مذهبی افكار پازولینی در فیلمهای دكامرون و داستانهای كانتربری بسیار شدید و كوبنده است. پازولینی هنرمند و کارگردان آوانگارد سینمای ایتالیا است که موفق می شود سیمای وحشتناک و تهوع آور فاشیسم را در فیلم هایش به نمایش بگذارد. عجیب ترین فیلم پازولینی «سالو» یا «صد و بیست روز در شهر فساد(سدوم)» یک فیلم خشن و مستقیما سیاسی ، طغیانگر و آنارشیستی و در آن واحد صادقانه، آخرین اثر این شاعر، فیلسوف و سینماگر شهیر ایتالیایی است. داستان فیلم از نوشته های مارکی دوساد، نویسنده مشهور فرانسوی است و فیلم نامه را هم پازولینی به کمک رولان بارت نوشته است. داستان فیلم در۱۹۴۴ و چهار ماه آخر حکومت فاشیستی ایتالیا اتفاق میافتد. ایتالیا در دست متفقین افتاده و آنچه از حکومت فاشیستی بر جای مانده به «جمهوری سالو» واقع در منطقه کوچکی در شمال ایتالیا، محدود میشود . چهار تن از سردمداران محلی: یک دوک، یک اسقف، یک دادستان و یک رئیس جمهور دست به بازداشت گسترده جوانان می زنند و از آن بین هشت دختر و هشت پسر سالم و جذاب! را بر میگزینند و به همراه مزدوران فاشیست، خدمتکاران و یک نوازنده پیانو و سه زن نقال در ویلایی دورافتاده گرد هم میآیند . نقالی سه زن شامل محفل دیوانگی، محفل مدفوع و محفل خون است که پس از اتمام هر حکایت اسیران به انجام آنچه در حکایت ذکر میشود مجبور میشوند . در نهایت چهار مرد به ترتیب در موضع ناظر قرار می گیرند و شکنجه هایی که سه نفر دیگر بر سر اسرا میآورند را تماشا میکنند. سكانس پایانی، به همان اندازه كه ناراحتكننده و آزاردهنده است تفكر برانگیز نیز هست و حجت پازولینی را در ابراز انتقاد تند و تیزش تمام میكند. در این سكانس، جوانان یاغی سالو با وحشیانهترین روشها شكنجه و قتل عام میشوند و چهار حاكم فاشیست این امر را هدایت میکنند. آنها یكییكی از پنجره به منظره شكنجه مرتدین مینگرند و هردم كه یكی از آنها از پنجره نظارهگر است، سه حاكم دیگر مشغول آزار و شكنجه یاغیان هستند. در اینجا، پازولینی فئودالیسم و توتالیته را تنها ناظر اعمال خشونت معرفی میكند و اینكه این مقولهها نه تنها از این موضوع پیشگیری نمیكنند بلكه به نوعی آن را مشروع و قانونمند میدانند. علی احمدی 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده