رفتن به مطلب

مشکل اساسی درحل مسائل سیستم بیمارگونه رفتار ماست؟ (داستان طنز)


ارسال های توصیه شده

من یک کارمند شهرداری در شهر ......... هستم . می خواهم برایتان جریان اجرای یکی از تصمیمات گرفته شده در شهرداری را تعریف کنم .

جریان از این قرار بود که بنابر نارضایتی مردم از سد معبر دستفروشان ، شهردار محترم و هیئت تصمیم گیرنده دستور داده بودند که اموال تمامی دستفروشان را از سطح شهر جمع آوری کنیم ، من کاری به این قضیه ندارم که این تصمیم درست بود یا غلط ، قضاوت در این باره را به شما واگذار می کنم . خلاصه ما شروع به جمع آوری اسباب و وسایل دستفروشان و توقیف آنها در پارکینگ شهرداری کردیم که بی شباهت به بازی دزد و پلیس دوران کودکی نبود در این بین مواردی دیدیم که به چشم خودمان هم شک کردیم ، کسانی که تا دیروز لنگ لنگان دستفروشی می کردند حال برای فرار از دست ما دونده ی دوی صد متر شده بودند و اگر در دویدنشان زمان می گرفتیم رکورد المپیک جا به جا می شد . پس از توقیف اموال تمامی دستفروشان من مسئول آن شدم که اموال آنها را بعد از فراهم نمودن یک درب مغازه و یا یک محل که به عنوان سد معبر محسوب نشود به آنها تحویل دهم .

روز اول بدون هیچ مراجعه کننده ای گذشت پیش خودم گفتم تا بروند مغازه پیدا کنند و قرارداد ببندند طول می کشد تا چند روز آینده حتما پاشنه ی درب اتاق مرا از جا در می آورند . در راه رفتن به منزل چند نفر از این دستفروشان جلوی مرا گرفتند و با خواهش و التماس از من خواستند که اموالشان را به آنها پس بدهم که به آنها گفتم که این تصمیم توسط شهردار و شورای شهر گرفته شده و من هیچ اختیاری ندارم .

فردای آن روز صبح زود تلفن اتاقم به صدا درآمد گوشی را برداشتم دیدم آقای شهردار پشت خط است بعد از سلام و احوال پرسی از من خواست اسباب و وسایل فلان آقا را به او پس بدهم با اختیارات خود جناب شهردار ، چه می توانستم بگویم ، فقط گفتم چون شما می فرمایید چشم . البته بعد ها فهمیدم که یکی از اعضای شورای شهر این خواسته دار از شهردار داشت . نیم ساعت بعد رئیس بانک ...... که از آن بانک یک وام چرب و نرم هم گرفته بودم و هفت قسط ناقابل آن هم عقب افتاده بود تماس گرفت ، گوشی را برداشتم ، بعد از سلام و احوال پرسی با عتاب گفت:« مرد حسابی وسایل این فامیل مارا چرا توقیف کردید ، چرا مردم را از نان خوردن می اندازید بنده ی خدا داشت یک لقمه نان حلال برای زن و بچه اش تهیه می کرد چرا نان مردم را آجر می کنید .» مبهوت و دستپاچه گفتم : کدام فامیل ؟ گفت : « بابا همانی که روبروی آموزش و پرورش میوه و تره بار می فروشد .» مانده بودم چه بگویم یا باید هفت قسط عقب مانده را می دادم و یا وسایل این بنده ی خدا را ، بدیهی است که عقل سلیم گزینه ی دوم را انتخاب می کند و من نیز همین کار ار کردم ف گفتم : « بابا به خدا نمی دانستم فامیل شماست ، چرا خودش را معرفی نکرد ؟ بگو بیاید همین حالا وسایلش را ببرد .» گوشی را گذاشتم و در حال کشیدن یک نفس عمیق پس از این مکالمه ی نفسگیر بودم که آقای ..... همکار گرامی و دوست صمیمی ام در حالی که جعبه ای شیرینی بدست داشت وارد اتاق شد ، پشت سرش یکی از دستفروشان که اتفاقا خود من وسایلش را توقیف کرده بودم و برای گرفتنش مرارت بسیار کشیدم وارد اتاق شد . آقای ...... گفت : «حمید جان آقای فلانی پسر عموزاده ی من است فردا روز عروسی اش است درست نیست که یک روز قبل از دامادی از کار بیکار شود ، خلاصه هوایش را داشته باش ما هم جای دیگه از خجالتت درآییم.»

خلاصه سرتان را درد نیاورم تا ظهر تمامی وسایل به نحوی آزاد هر کس که می دیدی سرش به یکی از آقایان که من ارادت خاصی به او داشتم وصل می شد ، من نیز به دعوت همگی لبیک گفتم و روی کسی را زمین نگذاشتم و تا ظهر وسیله ای در پارکینگ باقی نمانده بود ، اصلا به من چه که دستفروشان جای تهیه ی مغازه این راه را انتخاب کرده بودند و یا به من چه که هر کس تا به حال برایم کاری انجام داده بود فامیل یکی از دست فروشان ازآب در آمد. الغرض این بود جریان اجرای یک تصمیم گرفته شده و سرانجام آن تصمیم .

 

  • Like 12
لینک به دیدگاه
  • 2 سال بعد...

من فک میکنم قبل از این کار باید یه سری مسائلو هم برای دست فروشا و هم برای خودشون روشن میکردن طرح ناقص بوده خب معلومه نتیجش میشه این دیگه..:w000:

اول اینکه اگه متوجه شده باشم طرح این بوده که وسایل دست فروشا جمع بشه این افراد برن مغازه اجاره کنن بعد بیان وسایلو تحویل بگیرن درست متوجه شدم؟

خب کسی که دست فروشی میکنه 100% وضع مالیش انقد خوب نبوده که یه جارو اجاره کنه پس همیچین توقعی تو این بازار گرونی ملک کاملا بیجاس:w58:

من اگه جای اون شهردار بودم یه نگا میکردم ببینم تو شهرم کجاش کاربری ناسازگار با مساحت بالا دارم و بعد که احتمالا چند تا گزینه پیدا شد میومدم گزینه هامو الویت بندی میکردم بر حسب بهترین مکان یابی! بعدش یه بازارچه احداث میکردم و همه ی اون دست فروشارو به اونجا منتقل میکردم ..هم فال بود هم تماشا و مطمئنم مردمم ازون مکان استقبال میکردن

مهمترین حرکتی که وجود داره اینه که اول اون بازار چه رو اماده میکردم بعد دست فروشارو منتقل میکردم خب وقتی یه شبه کاره این بنده خدا ها رو کساد کنم خب این بیچاره ها چی کار کنن؟اگه مثه نمونه های موردی که شما مثال زدین پارتی نداشته باشن که تهشون میرسه به کار خلاف و دزدیو در اون صورت امنیت جامعه به خطر میفته..

اخه چرا اینا انقد بی فکرن!:vahidrk:کل جامعه رو به خاک سیاه نشوندن اون وقت منتظرن که امام زمان ظهور کنه همه چیو جمو جور کنه..خب برادر من تو وقتی میتونی یه قدمی ور داری داری وقتو انرژی و هزینه تم میزاری چرا درست انجامش نیمدی چرا یه ذره وجدان نداری..چرا همه ی حرفات تو بخش شعارو ادعا جمع بندی شده اخه!:4564::4564::4564:

(دوستان من این سایتو دوس دارم اگه فک میکنین ته حرفم بو دار شده و واسه منافع سایت خطر داره بگین ویرایشش میکنم حتما :ws52:)

  • Like 4
لینک به دیدگاه
من فک میکنم قبل از این کار باید یه سری مسائلو هم برای دست فروشا و هم برای خودشون روشن میکردن طرح ناقص بوده خب معلومه نتیجش میشه این دیگه..:w000:

اول اینکه اگه متوجه شده باشم طرح این بوده که وسایل دست فروشا جمع بشه این افراد برن مغازه اجاره کنن بعد بیان وسایلو تحویل بگیرن درست متوجه شدم؟

خب کسی که دست فروشی میکنه 100% وضع مالیش انقد خوب نبوده که یه جارو اجاره کنه پس همیچین توقعی تو این بازار گرونی ملک کاملا بیجاس:w58:

من اگه جای اون شهردار بودم یه نگا میکردم ببینم تو شهرم کجاش کاربری ناسازگار با مساحت بالا دارم و بعد که احتمالا چند تا گزینه پیدا شد میومدم گزینه هامو الویت بندی میکردم بر حسب بهترین مکان یابی! بعدش یه بازارچه احداث میکردم و همه ی اون دست فروشارو به اونجا منتقل میکردم ..هم فال بود هم تماشا و مطمئنم مردمم ازون مکان استقبال میکردن

مهمترین حرکتی که وجود داره اینه که اول اون بازار چه رو اماده میکردم بعد دست فروشارو منتقل میکردم خب وقتی یه شبه کاره این بنده خدا ها رو کساد کنم خب این بیچاره ها چی کار کنن؟اگه مثه نمونه های موردی که شما مثال زدین پارتی نداشته باشن که تهشون میرسه به کار خلاف و دزدیو در اون صورت امنیت جامعه به خطر میفته..

اخه چرا اینا انقد بی فکرن!:vahidrk:کل جامعه رو به خاک سیاه نشوندن اون وقت منتظرن که امام زمان ظهور کنه همه چیو جمو جور کنه..خب برادر من تو وقتی میتونی یه قدمی ور داری داری وقتو انرژی و هزینه تم میزاری چرا درست انجامش نیمدی چرا یه ذره وجدان نداری..چرا همه ی حرفات تو بخش شعارو ادعا جمع بندی شده اخه!:4564::4564::4564:

(دوستان من این سایتو دوس دارم اگه فک میکنین ته حرفم بو دار شده و واسه منافع سایت خطر داره بگین ویرایشش میکنم حتما :ws52:)

:w58:چقدر دلتون پر بود :w58:

خوب بریم سر روشن شدن بعضی قضایا حرف شما کاملا درسته این طرح ناقص بوده اصلا اگه ناقص نبود شکست نمیخورد ولی شما اینجا یه طرف قضیه رو دیدین یعنی کاملا حق رو به دست فروشان دادین در صورتی که شما به عنوان یه شهرساز باید نفع کل جامعه شهری رو در نظربگیرین نفع همه یعنی دست فروشان ، مشتری ، سایر فروشگاه ها و حتی شهرداری

بیاین از لحاظ اقتصادی بررسی کنیم شهرداری بیاد یه بخش رو در نظر بگیره و اینا رو مستقر کنه اونجا خوبه اینجا یه کار کوچولو پیش میاد اونم اینه که این دست فروشان هزینه مکان نمیدن ، شما وقتی از یه فروشگاهی کالایی میخرین شما هزینه اجاره و آب و برق و گاز فروشگاه رو هم که روی کالا اورده شده می پردازین درصورتیکه از اون دست فروش وقتی کالایی رو میخرین این هزینه ها روی کالا وجود نداره درنهایت جنسی ارزونتر خریداری میکنین و بدین صورت رونق این بازار بیشتر ازفروشگاه هاست و نتیجه این رونق از هم پاشیدن بازار فروشگاه ها که درحقیقت قلب تپنده شهرهاست و در مرکز شهر قرار داره، شما خودتون رو جای مغازه دار بزارین و بهم بگین راضی میشین چنین حرکتی پیش بیاد ؟!؟!؟!؟! و خیلی از مسائل این چنینی که شهرداری باید درنظر بگیره هم رفاه فروشنده هم خریدار هم سایرین :a030:

یه نکته ای هم بگم که این قضیه برای حدود 10 سال پیشه یعنی اون زمان که هنوز این تورم وجود نداشت:a030:

  • Like 7
لینک به دیدگاه
:w58:چقدر دلتون پر بود :w58:

خوب بریم سر روشن شدن بعضی قضایا حرف شما کاملا درسته این طرح ناقص بوده اصلا اگه ناقص نبود شکست نمیخورد ولی شما اینجا یه طرف قضیه رو دیدین یعنی کاملا حق رو به دست فروشان دادین در صورتی که شما به عنوان یه شهرساز باید نفع کل جامعه شهری رو در نظربگیرین نفع همه یعنی دست فروشان ، مشتری ، سایر فروشگاه ها و حتی شهرداری

بیاین از لحاظ اقتصادی بررسی کنیم شهرداری بیاد یه بخش رو در نظر بگیره و اینا رو مستقر کنه اونجا خوبه اینجا یه کار کوچولو پیش میاد اونم اینه که این دست فروشان هزینه مکان نمیدن ، شما وقتی از یه فروشگاهی کالایی میخرین شما هزینه اجاره و آب و برق و گاز فروشگاه رو هم که روی کالا اورده شده می پردازین درصورتیکه از اون دست فروش وقتی کالایی رو میخرین این هزینه ها روی کالا وجود نداره درنهایت جنسی ارزونتر خریداری میکنین و بدین صورت رونق این بازار بیشتر ازفروشگاه هاست و نتیجه این رونق از هم پاشیدن بازار فروشگاه ها که درحقیقت قلب تپنده شهرهاست و در مرکز شهر قرار داره، شما خودتون رو جای مغازه دار بزارین و بهم بگین راضی میشین چنین حرکتی پیش بیاد ؟!؟!؟!؟! و خیلی از مسائل این چنینی که شهرداری باید درنظر بگیره هم رفاه فروشنده هم خریدار هم سایرین :a030:

یه نکته ای هم بگم که این قضیه برای حدود 10 سال پیشه یعنی اون زمان که هنوز این تورم وجود نداشت:a030:

من هی گفتم یه چیزیو جا انداختم!:ws52: این الودگی حافظمو به فنا داده..:w000:

بعله اتفاقا اینی که شما گفتین تو طرحم بود ولی یادم رفت بنویسم بعدم هر چی فک کردم یادم نیومد .. من این مبلغم میگرفتم ازشون خب معلومه اصلا طبیعیشم همینه که حق جارم بدن چون همین که همه ی امکانات این افراد بیاد تو بازارچه فروش میره بالا یعنی افراد یهو میرن همه ی خریداشونو ازون جا میکنن میرن پس باید یه سری چیزارم در نظر گرفت به فرمت عوارض که منافع شهرداریم حفظ شه

پس فک کنم مشکل این فروشنده های دیگه هم رفع شه چون دست فروشا برای دادن عوارض به شهرداری باید خودشونو درامد خودشونو از کار در بیارن دیگه البته باید یه سیستمی باشه که قیمتا نجومی نشه

بعدم شما یه دیقه فک کن.به نظرت کیفیت اون جنسی که دست فروش ارائه میکنه چقد میتونه بالا باشه هان؟من میگم قیمتا باید نرمال باشه مطمئن باش کسایی که تو پاساژای گرون فروشندگی میکنن درامد خودشونو در میارن من دارم اون دست فروشارو برای قشر کم درامد جامعه در نظر میگیرم؟اوکی؟

سوال دیگه ایم هستش؟:whistle:

بعد که قبول! این ماله 10 سال قبل بود! ولی جدا اگه بگردین همچین سوتی هایی هنوزم پیدا میشه تو سیستم :banel_smiley_4:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

این دست فروشا رو جمع کنیم ساماندهی کنیم یه جایی واسشون در نظر بگیریم و .... که دیگه دست فروش نیستن.

دست فروشی با همون وسط خیابون پهن کردنش قشنگه. حتی مردم هم بیشتر می پسندن. چون یا سر راهشونه یا بیشتر و آزادتر تو چشمه. مردم دیگه فقط به یه هدف خاص نمیرن اونجا. بلکه با هدفای مختلف مثل گشت و گذار میان از اونجا رد میشن و به اون دست فروشا هم توجه میکنن.

یه مثال تو سنندج میگم چون دست فروشی زیاده. اونجا یه بازارچه مانندی رو به اسم تاناکورا داره که یه سری اجناس دست دو و یا اجناس خارجی که حالت قاچاق وارد میشن رو میفروشن. یه خیابون فردوسی هم داره که بازار سنندج هم هست و تو پیاده روش سرتاسرش دست فروشا هم هستن. سرزندگی که اون دست فروشا به اونجا میدن خیلی بیشتر از بازاره که در امتدادشه و حالا اگه اینا رو جمع کنن و ببرن یه جا ساماندهی کنن تقریباً میشن مثل همون تاناکورائه که بیشتر مورد توجه غیرسنندجیایی میشه که میرن اونجا.

  • Like 7
لینک به دیدگاه

من هدفم داشتن سیمای خوب شهریه

هدف این تاپیکم این بوده که مردمم از دست فروشا ناراضی بودن و شکایتشونو به مراجع بالادست کرده بودن که اقا اینجا دست فروشا سد معبر کردن:ws52:

متوجهی دوست من در اینجا نارضایتش بیشتر از رضایتش بوده:w16:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
من هدفم داشتن سیمای خوب شهریه

هدف این تاپیکم این بوده که مردمم از دست فروشا ناراضی بودن و شکایتشونو به مراجع بالادست کرده بودن که اقا اینجا دست فروشا سد معبر کردن:ws52:

متوجهی دوست من در اینجا نارضایتش بیشتر از رضایتش بوده:w16:

 

حرف شما کاملا درسته وستا جان ولی ما به عنوان برنامه ریز شهری باید تمامی جوانب رو باهم بسنجیم:a030:

سمیای شهری خوبه در صورتیکه به اقتصاد شهر و خیلی از مسائل دیگه صدمه ای نزنه:w16:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

من تا حدودی با نظر دوستان موافقم اما نمیشه گفت که سر زندگی شهر به وجود دستفروشا بستگی داره من با نحوه ی کسب درامد کسی مشکلی ندارم اما از دید من دستفروشا مشکلات که در فضاهای شهری ایجاد میکنند به مراتب بیشتر از منفعتشون برای اون طرحی که آقا حمید گفتن اون هئیتی که این طرح رو مصوب کرد اول از همه زیر ساخت های طرحو ایجاد نکردن که طرحشون با موفقیت انجام بشه و آبروی خودشونو نبرن و فساد اداری و لابی بازی رو گسترش ندن اونا میبایست اول میومدن یه مکانی رو جهت استقرار دستفروشا مشخص میکردن ( موافقت با حرفای وستا خانم) بعد یکسری امتیازاتو برای اسکانشون فراهم میکردن و طی یه پروسه چند ساله این مغازه ها رو بهشون واگذار میکردن از این طریق هم شهرداری به درامدی میرسید هم دستفروشان اسکان پیدا میکردند و از هرگونه مشکل در فضاهای شهری جلو گیری میشد و نیازی نبود که در فضاهای شهری بازی دزدو پلیس دراورند و از همه مهمتر جلوی هرگونه فساد اداری گرفته میشد و آبروی تصویب کنندگان طرح محفوظ میماند.

  • Like 5
لینک به دیدگاه
حرف شما کاملا درسته وستا جان ولی ما به عنوان برنامه ریز شهری باید تمامی جوانب رو باهم بسنجیم:a030:

سمیای شهری خوبه در صورتیکه به اقتصاد شهر و خیلی از مسائل دیگه صدمه ای نزنه:w16:

 

خب من که اقتصادو فدایی سیمای شهری نکردم تو طرحم به اقتصادم اهمیت دادم:ws52:چرا با احساسات من بازی میکنین اخه:hanghead:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...