spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۲ آیا شما هم میتوانید دیکتاتور شوید؟ شباهتها و تفاوتهای مستبدان و زیردستانشان دیکتاتورهای به شدت دگرآزار (سادیست) مثل صدام حسین وجوزفاستالین خصایص مشترکی دارند – خودشیفتگی شدید و پارانویا - که همیشه در انسانهای معمولی به این شدت دیده نمیشود. اما دیکتاتورهای مستبد مثل حسنی مبارک چه؟ آیا یک آدم معمولی و خیرخواه میتواند به یک رهبر خودکامه سرکوبگر تبدیل شود؟ شاید نه یک شبه، تحقیقات روانشناسانه نشان میدهد که قدرت بر روان انسان تاثیر میگذارد. شاید مشهورترین نمونه این تاثیر را بتوان در تجربه زندان استنفورد در 1971 بررسی کرد. در آن آزمایش آکادمیک - که بعد از مدتی از کنترل خارج شد – دانشجویان و افراد عادی در یک زندان ساختگی به صورت تصادفی به عنوان «زندانی» یا «زندانبان» انتخاب شدند. چند روز بعد از آغاز این آزمایش زندانبانها آنقدر خشن و سوءاستفادهگر و زندانیان آنقدر منفعل شده بودند که مسوول آزمایش مجبور شد زودتر از آنچه پیشبینی شده بود این تجربه را به پایان برساند. اما دیگر انواع قدرت هم میتوانند بر رفتار انسان تاثیر بگذارند. نتایج یک تحقیق که در سال 2010 در نشریه علوم روانشناسی منتشر شد نشان میدهد افرادی که خود را ثروتمند میدانند بسیار کمتر از افرادی که خود را فقیر میدانند میتوانند احساسات درونی دیگر انسانها را درک کنند. دچر کلتنر از دانشگاه کالیفرنیا که این تحقیق را انجام داده میگوید دلیل این تفاوت میتواند این واقعیت باشد که افراد کمقدرت نیاز دارند که برای دوام آوردن با دیگران دست به ائتلاف و اتحاد بزنند؛ اما قدرتمندان و ثروتمندان بدون نیاز به دیگران هر کاری که دلشان بخواهد انجام میدهند. کلتنر میگوید: «وقتی شما قدرت دارید واقعا از توجه دقیق به محیط اجتماعیتان دست برمیدارید. دیگر متوجه احساسات واقعی دیگر افراد نمیشوید. ممکن است علیه فقر حرف بزنید اما درک روشنی از وضعیتهای مهم اجتماعی ندارید. قدرت باعث میشود که شما از روی انگیزه آنی تصمیم بگیرید، خودخواه شوید و واکنش دیگران نسبت به رفتارهایتان برایتان کم اهمیت شود.» نتایج یک تحقیق دیگر هم که در مجله علوم روانشناسی منتشر شد نشان میدهد افرادی که در یک آزمایش به آنها آموخته شد قدرتمند باشند بیشتر از بقیه اعتقاد داشتند که میتوانند یک وضعیت را کنترل کنند، حتی وضعیتی کاملا وابسته به شانس مثل تاس انداختن. بر این اساس «توهم کنترل شاید یکی از مهمترین راههایی باشد که باعث میشود قدرت باعث نابودی خودش شود.» همه اینها را که کنار هم بگذاریم به دستورالعمل ساخت دیکتاتور میرسیم، دیکتاتوری که واقعا نمیداند دیکتاتور است: اول طعم قدرت را بچشید، بعد به دیگران توجه نکنید و گوش ندهید، و بعد ایمان بیاورید که شما اتفاقات تصادفی را هم تحت کنترل خود دارید. با این همه قدرت خوب خوب یا بد بد نیست. ریچارد پتی، استاد روانشناسی دانشگاه دولتی اوهایو میگوید: «قدرت باعث تقویت اعتقادات کنونی فرد میشود.» نتایج تحقیق او و همکارانش در سال 2007 در مجله روانشناسی اجتماعی و شخصیتی منتشر شد. آنها از عدهای شرکتکننده خواستند تفکرات مثبت یا منفیشان در مورد چیزی را بنویسند. بعد کاری کردند که آنها قدرت بیشتری پیدا کنند و از آنها خواسته شد دوباره تفکراتشان را بنویسند. نتیجه اینکه آنها که تفکر مثبتی داشتند تفکرشان مثبتتر شد و آنها که منفی میاندیشیدندتاریک اندیشتر شدند. پتی میگوید: «قدرت آنچه را که در سر شما میگذرد بزرگتر میکند. به همین خاطر است که افراد قدرتمند بیشتر از افراد عادی کارهای خوب یا کارهای بد انجام میدهند.» 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده