spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۲ [h=1]کارآفرینی گامی ارزشمند[/h] کارآفرینی از جمله راهکارهایی است که به وسیله آن می توان بیکاری را در میان زنان کاهش داد؛ اما این مهم به راحتی تحقق نمی یابد. زمینه ها و پشتوانه های اقتصادی برای زنان ، استقلال و خودکفایی زنان را هموار می کند و باعث توانمندی اقتصادی می شود. اگر زنان به عنوان نیمی از جامعه در محیط اقتصادی قرار بگیرند، این موقعیت به تواناسازی و استقلال و خودکفایی آنان کمک می کند و راه را برای احقاق حق آنان می گشاید و در نتیجه ، عدالت اجتماعی به میان می آید. بانوان خانه دار زمان زیادی را به کار و امور منزل سپری می کنند. اما مشکلات عظیمی از این ناحیه متوجه آنها می شود یعنی کارشان عایدی ندارد. و از انظار پنهان است؛ ثانیا این طرز تلقی در وجودشان ایجاد می شود که آنها برای کار در خانه ساخته شده اند؛ ثالثا خود را متکی به مردان دانسته و طرز تفکر کار در بیرون و خودکفایی در نزدشان زائل می شود. الف) تهدیدات مرتبط با وضعیت امنیت اقتصادی زنان در سطح فردی ۱. افزایش ورود بی رویه زنان به محیط کار، صرفا برای کسب درآمد (در مقابل تصدی مشاغل اجتماعی با انگیزه اثرگذاری موثر بر پیشرفت جامعه اسلامی). ۲.گسترده شدن مشاغل کاذب منافی هویت و نقش های والای زن. ۳.کمرنگ شدن جایگاه کرامت زن در مقابل مردان در جامعه، به دلیل نیاز مالی. ۴.آسیب پذیری بالای امنیت جسمی، روانی و اخلاقی زنان. ۵.تحیر و سرگشتگی زن به واسطه تعارض نقش های مادری و همسری با مسوولیت ها و تکالیف ناشی از مشاغل تمام وقت در جامعه و وارد آمدن فشار مضاعف بر او. ۶.تخریب کارکردهای ویژه زن به واسطه عدم توجه به استعدادها و ویژگی های خاص جسمی و روحی وی در خانواده و اجتماع. ۷.کم شدن میل به فرزندآوری و محروم ماندن زن از لذت پرورش صحیح فرزند. ۸.خستگی های مداوم و کم شدن جذابیت های زنانه برای همسر و سست شدن روابط درون خانواده. ۹. از دست رفتن فرصت های مختلف آموزشی، سلامتی و تفریحی زنان به دلیل تصدی مشاغل تمام وقت. ب) تهدیدات مرتبط با وضعیت امنیت اقتصادی زنان در سطح اجتماعی ۱. اتلاف نیمی از سرمایه انسانی جامعه به واسطه عدم بهره گیری از «نقش موثر» زن در خانواده و اجتماع. ۲. بیکاری مردان در مشاغل متناسب با ویژگی های جسمی و روحی خود و به عنوان تکیه گاه مالی خانواده در دیدگاه صحیح. ۳. استحاله کارکرد خانواده به واسطه استحاله نقش اعضای آن و در نتیجه، سست شدن بنیان خانواده . ۴. اتلاف منابع و سرمایه های کشور به دلیل عدم هدفمندی تحصیلات و در نتیجه، فعالیت افراد در مشاغل نامربوط با ظرفیت ها و استعدادهای جنسیتی. ۵. فشار به حکومت در جهت ایجاد روزافزون مشاغل درآمدزا برای پاسخگویی به نیاز کاذب جامعه. ۶. به مخاطره افتادن امنیت اخلاقی در سطح وسیعی از جامعه و افزایش هزینه های امنیتی. ۷. کاهش نرخ فرزندآوری در جامعه و تهدید امنیتی نسلی برای آینده کشور. ۸. عدم پرورش صحیح نسل آینده به واسطه کمبود محبت مادری و تربیت در مهدهای کودک. ۶. آگاه نمودن زنان از ویژگی ها و استعدادهای خاص جنسیتی خود، در کنار سایر تکالیف فردی، خانوادگی و اجتماعی آنان در جهت انتخاب آگاهانه و هدفمند آنان میان تکالیف متناسب با ماموریت های جنسیتی. ۷. هویت بخشی و ارزش گذاری مناسب برای کار خانگی زن و تربیت نسل آینده. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده