رفتن به مطلب

12بهمن سالروز ورود امام خمینی(ره) - دهه فجر


masi eng

ارسال های توصیه شده

و قلوب خود را منور می کنیم به یاد آن روز که هواپیمای حامل حضرت روح الله بر باند فرودگاهِ قلبِ پیروان امیرالمومنین حیدر کرار(صلوات الله علیه) نشست و شهیدان در قطعه ی 17 در بهشت زهرای تهران به پیشوازش شتافتند و کاخ یزیدیان ، از فریاد حسینیِ او به لرزه درآمد

 

30960ce77e83.gif

 

الله اکبر ////خمینی رهبر///

  • Like 10
لینک به دیدگاه

دوازدهم بهمن ماه سال 1357هواپیمای ایرفرانس حوالی 9 صبح در فرودگاه مهرآباد می نشیند و امام‌خمینی‌ پس از 15 سال هجرت، پا به خاک میهن اسلامی می‌گذارد. جمعیت استقبال‌کننده در طول 33 کیلومتر از فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا که مقصد بعدی امام ‌ بود، در انتظار هستند تا بزرگترین استقبال تاریخ را رقم زدند‌.

پس از 15 سال تبعید و دوری از وطن باید استقبالی شایسته از امام خمینی می‌شد اما ایشان قبرستان پایتخت را برای سخن گفتن در جمع میلیونی مشتاقان برمی گزینند؛ همانجایی که یادگار رژیم پهلوی است و فرزندان وطن که برای اسلام برخواسته و جاوید شده بودند در آنجا آرام گرفته بودند.

بسم‌‌الله الرحمن الرحیم امام خمینی در همهمه تمامی آنانی که در بهشت زهرا منتظر شنیدن سخنان رهبر انقلاب اسلامی بودند گم می‌شود.امام با تشکر و تسلیت آغاز می‌کنند و می‌گویند: ما در این مدت مصیبت‌ها دیدیم؛ مصیبت‌های بسیار بزرگ و بعضی پیروزی‌ها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بود. مصیبت‌های زن‌های جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفل‌های پدر از دست داده. من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست داده‌اند می‌افتد، سنگینی در دوشم پیدا می‌شود که نمی‌توانم تاب بیاورم. من نمی‌توانم از عهده این خسارات که بر ملت ما وارد شده است برآیم.

من نمی‌توانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد. خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید. من به مادرهای فرزند از دست داده تسلیت عرض می‌کنم و در غم آنها شریک هستم. من به پدرهای جوان داده، من به آنها تسلیت عرض می‌کنم. من به جوان‌هایی که پدرانشان را در این مدت از دست داده‌اند تسلیت عرض می‌کنم.

انگار شهدای انقلاب را می‌بیند که در جمعیت پرخروش موج می‌زنند؛ همان‌هایی که آمده‌اند تا رهبرشان را ببینند؛ جوانانی که شاید خمینی را ندیده بودند به جز عکسی از او در خفا.

تبیین مغایر عقل و قانون بودن رژیم سلطنتی دومین بخش سخنان امام است.

خمینی باید تاریخ را ورق بزند. پس می‌گویند: خوب، ما حساب بکنیم که این مصیبت‌ها برای چه به این ملت وارد شد؟ مگر این ملت چه می‌گفت و چه می‌گوید که از آن وقتی که صدای ملت درآمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اینها ادامه دارد؟ ملت ما چه می‌گفتند که مستحق این عقوبات شدند؟ملت ما یک مطلبش این بود که این سلطنت پهلوی از اول که پایه‌گذاری شد برخلاف قوانین بود. آنهایی که در سن من هستند می‌دانند و دیده‌اند که مجلس مؤسسان که تأسیس شد، با سر نیزه تأسیس شد. ملت هیچ دخالت نداشت در مجلس مؤسسان. مجلس مؤسسان را با زور سرنیزه تأسیس کردند و با زور وکلای آن را وادار کردند به اینکه به رضا شاه رأی سلطنت بدهند.

پس این سلطنت از اول یک امر باطلی بود؛ بلکه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلی است و خلاف حقوق بشر است. برای اینکه ما فرض می‌کنیم که یک ملتی تمامشان رأی دادند که یک نفری سلطان باشد؛ بسیار خب، اینها از باب اینکه مسلط برسرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رأی آنها برای آنها قابل عمل است.

لکن اگر یک ملتی رأی دادند - ولو تمامشان - به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی [ است؟] ملت 50 سال پیش از این، سرنوشت ملت بعد را معین می‌کند؟ سرنوشت هر ملتی به دست خودش است. ما در زمان سابق - فرض بفرمایید که زمان اول قاجاریه - نبودیم؛ اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطه یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همه ملت هم - ما فرض کنیم که - رأی مثبت دادند اما رأی مثبت دادند بر آغا محمدخان قجر و آن سلاطینی که بعدها می‌آیند؛ در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمد شاه بود، هیچ‌یک از ما زمان آغا محمد خان را ادراک نکرده؛ آن اجداد ما که رأی دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رأی دادند که زمان ما احمد شاه سلطان باشد؟ سرنوشت هر ملت دست خودش است.

 

 

چه بر سر ایران رفت؟

 

 

مرور و یادآوری جنایت های رژیم پهلوی روایتی است که تاریخ پر از ننگ سلطنت را نشان می‌دهد.امام خمینی در مرور جنایات رژیم شاهنشاهی می‌گویند: من باید عرض کنم که محمد رضا پهلوی، این خائن خبیث... رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستان‌های ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد.

تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ریخته است که اگر بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سال‌های طولانی با همت همه مردم، نه یک دولت این کار را می‌تواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را می‌توانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمی‌توانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند. شما ملاحظه کنید به اسم اینکه ما می‌خواهیم زراعت را، دهقان‌ها را دهقان کنیم، تا حالا رعیت بودند و ما می‌خواهیم حالا دهقانشان کنیم! « اصلاحات ارضی» درست کردند. اصلاحات ارضی‌شان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که به کلی دهقانی از بین رفت، به کلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج. یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای آمریکا و مامحتاج به او باشیم ودر اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را. تخم‌مرغ از او بیاوریم، یا از اسرائیل که دست نشانده آمریکاست بیاوریم.

 

 

enghelab-2-ak-10-11.jpg

 

بنابراین کارهایی که این آدم کرده به‌عنوان « اصلاح»، این کارها خودش افساد بوده است! قضیه «اصلاحات ارضی» یک لطمه‌ای بر مملکت ما وارد کرده است که تا شاید20 سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بکنیم؛ مگر همه ملت دست به هم بدهند و کمک کنند تا سال‌هایی بگذرد و جبران بشود این معنا. فرهنگ ما را یک فرهنگ عقب نگه داشته درست کرده است. فرهنگ ما را این [شاه] عقب‌نگه داشته به‌طوری که الان جوان‌های ما تحصیلاتشان در اینجا تحصیلات تام تمام نیست و باید بعد از اینکه یک مدتی در اینجا یک نیمه تحصیلی کردند، آن هم با این مصیبت‌ها، آن هم با این [فشار]ها، باید بروند درخارج تحصیل بکنند.

ما50 سال است، بیشتر از 50 سال است دانشگاه داریم و قریب سی‌ و چند سال است که این دانشگاه را داریم؛ لکن چون خیانت شده است به ما، از این جهت رشد نکرده‌؛ رشد انسانی ندارد. تمام انسان‌ها و نیروی انسانی ما را از بین برده است این آدم. این آدم به واسطه نوکری که داشته، مراکز فحشا درست کرده. تلویزیونش مرکز فحشاست، رادیواش - بسیاری‌اش - فحشاست. مراکزی که اجازه دادند برای اینکه باز باشد، مراکز فحشاست.

اینها دست به دست هم دادند. در تهران مرکز مشروب فروشی بیشتر از کتابفروشی است، مرکز فساد دیگر الی ماشاءالله است. برای چه؟ سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب‌نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ماکی مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما می‌دانید که جوان های ما را اینها به تباهی کشیده‌اند و همین طور سایر این [مراکز]. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کرده‌اند به مملکت ما.

شاه چه کرده بود؟

هنوز بودند کسانی که سلطنت را می‌پسندیدند؛ یا نمی دانستند که سلطنت برای ایران چه ارمغانی داشته یا فراموش کرده بودند اختناق و چپاول وطن را.

امام خمینی باید آنچه را بر سر ملت ایران آمده بود مرور می‌کرد؛ مسلماتی که خیلی‌ها نمی‌دانستند:

و اما نفت ما. تمام نفت ما را به غیردادند! به آمریکا و غیراز آمریکا دادند. آنی که به آمریکا دادند عوض چه گرفتند؟ عوض، یک اسلحه‌هایی برای پایگاه درست کردن برای آقای آمریکا! ما هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم! آمریکا با این حیله، که این مرد(شاه) هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما[ربود] و برای خودش در عوض، پایگاه درست کرد.

یعنی اسلحه‌هایی آورده اینجا که ارتش ما نمی‌تواند این اسلحه‌ را استعمال بکند؛ باید مستشارهای آنها باشند، باید کارشناس‌های آنها باشند. این هم از ناحیه نفت، که این نفت ما را اگر چند سال دیگر - خدای نخواسته - این [شخص] عمر پیدا کرده بود، عمر سلطنتی پیدا کرده بود، مخازن نفت ما را تمام کرده بود، زراعتمان را هم که تمام کرده، این ملت به کلی ساقط شده بود و باید عملگی کند برای اغیار. ما که فریاد می‌کنیم از دست این، برای این است.

خون‌های جوان‌های ما برای این جهات ریخته شده؛ برای اینکه آزادی می‌خواهیم ما. ما 50 سال است که در اختناق به سر بردیم. نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم؛ نه خطیب می‌توانست حرف بزند، نه اهل منبر می‌توانستند حرف بزنند، نه امام جماعت می‌توانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد؛ نه هیچ‌یک از اقشار ملت کارشان را می‌توانستند ادامه بدهند و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود و الان هم باز نیمه حشاشه(پرکاه؛ بقیه روح در شخص بیمار.

در اینجا منظور دولت بختیار است) او که باقی است، نیمه حشاشه این اختناق هم باقی است. ما می‌گوییم که خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم - تمام اینها غیرقانونی است و اگر ادامه به این بدهند، اینها مجرمند و باید محاکمه بشوند و ما آنها را محاکمه می‌کنیم.‌

 

 

ارتشبد! شما نمی‌خواهید مستقل باشید؟‌

 

 

اندرز و اتمام حجت به ارتش فرازهای آخر سخن امام است و می‌گویند: ‌ و من باید یک نصیحت به ارتش بکنم و یک تشکر از یک ارکان ارتش، یک قشرهایی از ارتش. اما آن نصیحتی که می‌کنم این است که ما می‌خواهیم که شما مستقل باشید. ما داریم زحمت می‌کشیم، ما خون دادیم، ما جوان دادیم، ما حیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر کشیدند، می‌خواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد، شما نمی‌خواهید، آقای سرلشکر، شما نمی‌خواهید مستقل باشید؟ شما می‌خواهید نوکر باشید؟...

و السلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته.

سلام آخر امام خمینی در 12بهمن 57 آغاز راهی نو در تاریخ بود؛ تولد جمهوری اسلامی ایران.

  • Like 9
لینک به دیدگاه

بهمن روزبازگشت امام خميني رهبر كبيرانقلاب به آغوش وطن وروزبزرگترين شادماني ملت انقلابي

ايران كه استقبال مليونها نفري باشكوهي ازفرودگاه مهرآباد تا دانشگاه تهران بعمل آمد وقرار بود

امام در دانشگاه تهران سخنراني كنند ولي جمعيت بحدي بود كه اين كارغير ممكن شد و

حضرت امام محل ديدار بامردم را به بهشت زهرا و كنارمزارشهدا انتقال دادند

ودر بهشت زهرا بامردم سخن گفتند

  • Like 5
لینک به دیدگاه

گفت وگو بامردي که دست امام را در پلکان هواپيما در دست داشت مرکز اسناد انقلاب اسلامي براي نخستين بار با فردي که در پلکان هواپيما دست امام را گرفته بود گفت و گويي انجام داد که متن آن را مي خوانيد:وقتي که قرار شد آقاي خميني به ايران بيايد من هم همراه ايشان در آن پرواز تاريخي بودم و زماني که هواپيما مي خواست در فرودگاه مهرآباد به زمين بنشيند، يونيفرم مخصوص پوشيدم و به هنگام تشريف فرمايي امام از پله هاي هواپيما دست امام را گرفتم و امام هم دست مرا گرفت و از پله ها پايين آمديم، روز عجيبي بود، انگار مسيح(ع) ظهور کرده بود.در اول آبان ۱۳۸۸ دوستي به نام آقاي ميرغضنفري تلفن زد و گفت: آيا شما از مهمانداري که همراه امام در روز ۱۲ بهمن از پله هاي هواپيما پايين مي آيند خبر داري؟ گفتم: چطور؟ گفت: ايشان در تهران هستند و سرگردان. خيلي تعجب کردم و گفتم: مشتاقانه منتظر ديدار اين عزيز و شما در مرکز اسناد انقلاب هستم. بنابراين در تاريخ ۱۰/۸/۸۸ آقاي ميرغضنفري به همراه ژرژان فابين باتااوش محافظ مخصوص حضرت امام به مرکز تشريف آوردند. البته آقاي باتااوش بدون لباس يونيفرم که در ۱۲ بهمن بر تن داشت، آمده بود.آقاي باتااوش خيلي روان فارسي صحبت مي کرد و خيلي هم پير شده و با آن چهره معروف متفاوت است. به آقاي باتااوش گفتم: چطور در ايران ماندگار شدي؟ و سپس به ياد فيلمي افتادم که چندين سال پيش آقاي داود رشيدي درباره اقامت امام در پاريس تهيه کرده و در آن فيلم با افراد بسياري صحبت شده بود و گفته شد که فردي که همراه امام از پله هاي هواپيما پايين مي آيد نيز مرحوم شده است؟! «يار در خانه و ما گرد جهان مي گرديم.»سپس آقاي باتااوش ادامه داد و گفت: ۶۴ سال دارم و اصالتا اهل الجزاير هستم و به فرانسه مهاجرت کردم و در يک خانواده مسيحي بزرگ شده ام. بعد از تحصيلات دانشگاهي جذب پليس فرانسه شدم و به هنگام ازدواج قسمتم يک خانم ايراني به نام «بيتا آهي» شد و ثمره اين ازدواج هم دو فرزند است. يک دختر و يک پسر که الان بين آمريکا و ايران تردد مي کنند.از آقاي باتااوش پرسيدم چگونه به پير و مرشد و مراد ما روح ا...الموسوي خميني وصل شدي؟ گفت: وقتي آقاي امام خميني به پاريس آمدند، پليس فرانسه چند نفر را براي محافظت نزد امام فرستاد اما آقاي خميني هيچ کدام را نپذيرفت تا اين که قسمت من شد و در همان ديدار اول علقه اي ميان من و آقاي خميني برقرار شد و چون فارسي هم صحبت مي کردم مزيد بر علت شد و در مدت ۱۱۶ روز اقامت امام در نوفل لوشاتو همواره با امام بودم.آقاي باتااوش خاطرات شنيدني زيادي از نوفل لوشاتو داشت و سپس ادامه داد و گفت: وقتي که قرار شد آقاي خميني به ايران بيايند من هم همراه ايشان در آن پرواز تاريخي بودم و زماني که هواپيما مي خواست در فرودگاه مهرآباد به زمين بنشيند، يونيفرم مخصوص پوشيدم و به هنگام تشريف فرمايي امام از پله هاي هواپيما دست امام را گرفتم و امام هم دست مرا گرفت و از پله ها پايين آمديم، روز عجيبي بود، انگار مسيح(ع) ظهور کرده بود، ايشان ادامه داد و گفت به علت علاقه اي که به امام پيدا کرده بودم به احمدآقا گفتم مي خواهم در ايران بمانم. احمدآقا گفت دولت فرانسه براي شما مشکل درست نمي کند؟ گفتم خير. خودم را بازنشسته مي کنم. بعد از موافقت امام و احمدآقا و گرفتن حکم بازنشستگي به ايران آمدم و با نظر احمدآقا با شهيد چمران و سپس مرحوم نظران همکاري هاي متعدد داشتم...در کارهاي مختلف کمک مي کردم. حال هم که پير شده ام و همسرم نيز از من جدا شده است و در غربت و بي کسي و آوارگي درتهران به سر مي برم تا اين که بميرم و جنازه ام را آتش بزنند و در دريا بريزند تا به وسيله گردش آب به طبيعت برگردم. قصه پرغصه آقاي باتااوش خيلي مرا متاثر کرد و گفتم چگونه کسي که به عشق امام جلاي وطن کرده و به ايران هجرت کرده، بايد چنين آواره و بي خانمان، و هر چند شب مهمان کسي باشد، به چند نفر از مسئولان هم مشکلات و گرفتاري هاي آقاي باتااوش را منتقل کردم، آن ها هم تعجب مي کردند که اين آقا چطور تا به حال در ايران بوده و هيچ کس خبر ندارد و دوم آن که شايد...گفتم ما که از غيب خبر نداريم؟ مي توانيد با چند سوال مشکل اين شيدايي امام را حل کنيد و لااقل ايشان را از آوارگي نجات دهيد تا مبادا رسانه هاي ضدانقلاب که کم هم نيستند از آقاي باتااوش بهره برداري سياسي کنند.

  • Like 8
لینک به دیدگاه

درباره آن روز که خورشید جهان تشیع از مغرب طلوع کرد و حجت مسلمانی ملت ، به آغوش ملت خود بازگشت ، چه زیبا است ترنم آیات الهی ، آن گاه که فرمود :

 

« وَجَاء مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ - اتَّبِعُوا مَن لاَّ يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ» :

و [در اين ميان] مردى از دورترين جاى شهر دوان دوان آمد [و] گفت اى مردم از اين فرستادگان پيروى كنيد. از كسانى كه پاداشى از شما نمى‏خواهند و خود [نيز] بر راه راست قرار دارند پيروى كنيد (سوره ی یس- آیه 20 و 21)

 

و قلوب خود را منور می کنیم به یاد آن روز که هواپیمای حامل حضرت روح الله بر باند فرودگاهِ قلبِ پیروان امیرالمومنین حیدر کرار(صلوات الله علیه) نشست و شهیدان در قطعه ی 17 در بهشت زهرای تهران به پیشوازش شتافتند و کاخ یزیدیان ، از فریاد حسینیِ او به لرزه درآمد.

 

سلام بر او در روزی که زاده شد

و در روزی که از این جهان هجرت کرد

و در روزی که دیگر بار زنده برانگیخته خواهد شد

برای مشاهده تصاویر با کیفیت بهتر ، ابتدا آن ها را ذخیره کنید

131383_478.jpg

انتشار خبر ورود قریب الوقوع امام خمینی در اول بهمن ماه 1357

 

131382_445.jpg

خبر بسته شدن فرودگاه تهران در روز چهارم بهمن ماه 1357

 

131384_783.jpg

آغاز تحصن علما ، دانشجویان و اساتید دانشگاه در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به بسته شدن فرودگاه ها

 

131385_238.jpg

سخنرانی آیت الله خامنه ای در میان تحصن کنندگان در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به بسته شدن فرودگاه ها

 

131386_928.jpg

استقرار واحد های زرهی ارتش در میدان انقلاب فعلی

 

131387_519.jpg

بالا گرفتن تظاهرات خیابانی در اعتراض به بسته شدن فرودگاه ها

 

131388_643.jpg

بالا گرفتن تظاهرات خیابانی در اعتراض به بسته شدن فرودگاه ها

 

131389_620.jpg

تظاهرات خیابانی در اعتراض به بسته شدن فرودگاه ها در میدان انقلاب فعلی

 

131390_967.jpg

تظاهرات خیابانی در اعتراض به بسته شدن فرودگاه ها در میدان انقلاب فعلی

 

131391_352.jpg

سرکوب تظاهرات خیابانی در اعتراض به بسته شدن فرودگاه ها در میدان انقلاب فعلی

 

131392_479.jpg

تظاهرات خیابانی در اعتراض به بسته شدن فرودگاه ها در میدان انقلاب فعلی

 

131416_121.jpg

و پیروان امیرالمومنین حیدر(ص) کار را تمام کردند

 

131423_380.jpg

صبح گاهان روز 12 بهمن 1357 - داخل هواپیمای ایرفرانس

  • Like 6
لینک به دیدگاه

131393_597.jpg

پنجشنبه ، 12 بهمن 1357 - ساعت 9 و 30 ددقیقه - ورور امام روح الله خمینی پس از 15 سال به ایران

 

131425_842.jpg

و تاریخ با گام های امام روح الله ورق می خورد

 

131431_362.jpg

این ما هستیم که زیر عَلَم آن سیّد بزرگ – روح الله موسوی – قیام کرده ایم، که عمامه ای سیاه داشت و عبا

و قبا و لبّاده می پوشید و جز در یک مدت کوتاه، هنگام تبعید در ترکیه، لباس پیامبر را از تن بیرون نیاورد...

و نعلین می پوشید و از هر ده کلمه ای که می گفت، هر ده کلمه اش درباره دین بود (شهید آوینی)

 

131419_739.jpg

همافران ، اولین استقبال کنندگان از امام روح الله

 

131421_689.jpg

سوار شدن امام روح الله به خودرو برای انتقال به سالن انتظار فرودگاه مهرآباد تهران

 

131394_345.jpg

امام روح الله خمینی در حلقه مریدان و همافران در فرودگاه مهرآباد تهران

 

131422_159.jpg

توقفی کوتاه در سالن انتظار فرودگاه مهرآباد ، تلاوت قرآن ، خیر مقدم به امام و خواندن سرود خمینی ای امام

 

131429_133.jpg

بیانات مختصر امام روح الله و حرکت به سوی منتظران

 

131395_445.jpg

آذین خیابان های مسیر حرکت کاروان امام خمینی

  • Like 5
لینک به دیدگاه

131396_732.jpg

مردم در انتظار ورود کاروان امام روح الله خمینی به خیابان های تهران

 

131397_902.jpg

12 بهمن 1357- مقابل درب اصلی دانشگاه تهران. قرار بود ابتدا امام خمینی در دانشگاه تهران سخنرانی کنند

 

131417_561.jpg

اتومبیل حامل امام روح الله بر گرد میدان آزادی

 

131398_608.jpg

آذین خیابان های مسیر حرکت کاروان امام خمینی

 

131399_966.jpg

 

131400_344.jpg

اتومبیل حامل امام روح الله بر گرد میدان آزادی

 

131428_333.jpg

قطعه 17 بهشت زهرای تهران در انتظار ورود امام روح الله

  • Like 5
لینک به دیدگاه

131401_792.jpg

حضرات آیات مرتضی مطهری و محمد صدوقی ، در قطعه 17 بهشت زهرای تهران

و تلاش برای ایجاد آرامش در میان جمعیت میلیونی

 

131418_851.jpg

کاروان امام روح الله خمینی ، در خیابان های مملو از جمعیت متوقف شده و امام به هلی کوپتر متنقل می شوند

 

131420_268.jpg

قطعه 17 بهشت زهرای تهران - لحظه فرود هلی کوپتر حامل امام روح الله و تلاش انتظامات برای باز کردن محلی جهت فرود

 

131402_760.jpg

فرود هلی کوپتر حامل امام روح الله خمینی در قطعه 17 بهشت زهرای تهران

 

131403_258.jpg

مشایعت امام روح الله خمینی به سمت جایگاه سخنرانی در قطعه 17 بهشت زهرای تهران

 

131424_829.jpg

مشایعت امام روح الله خمینی به سمت جایگاه سخنرانی در قطعه 17 بهشت زهرای تهران

 

131404_500.jpg

جلوس امام روح الله خمینی در جایگاه سخنرانی در قطعه 17 بهشت زهرای تهران

 

131430_594.jpg

برخیزید ای شهیدان راه خدا / ای کرده بهر احیای حق ،جان فدا

برخیزید رهبر آمد کنون در کنارتان/ تا سازد غرقه در بوسه خاک مزارتان

131426_557.jpg

دقایقی قبل از آغاز خطابه ی تاریخی

  • Like 5
لینک به دیدگاه

 

131405_572.jpg

خطابه ی تاریخی امام روح الله خمینی در قطعه 17 بهشت زهرای تهران

 

131406_511.jpg

خطابه ی تاریخی امام روح الله خمینی در قطعه 17 بهشت زهرای تهران

 

131427_757.jpg

 

131407_369.jpg

خطابه ی تاریخی امام روح الله خمینی در قطعه 17 بهشت زهرای تهران

 

131408_605.jpg

پس از پایان سخنرانی امام روح الله خمینی در بهشت زهرای تهران ، هنگامی که ایشان به سمت

هلی کوپتر حرکت می کرد، عمامه ی ایشان بر اثر فشار جمعیت ،‌ افتاد

 

131409_620.jpg

هلی کوپتر حامل امام روح الله قصد خارج کردن ایشان از بهشت زهرا را دارد

 

131410_683.jpg

ناگهان جمعیت خود را به هلی کوپتر می رسانند و دقایقی طولانی در حرکت آن ایجاد وقفه می کنند

 

131411_496.jpg

آغاز استقرار امام روح الله خمینی در خیابان ایران

منبع:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 5
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.
×
×
  • اضافه کردن...