رفتن به مطلب

حوصله نیست...


ارسال های توصیه شده

 

 

 

احمد غفاری «روشن»

 

------

 

کم کن این فاصله را حق من این فاصله نیست

با دلم یکدله شو کس چو منت یکدله نیست

 

حرف دل را به زبان آور و کم طفره برو

این همه بین زبان تا دل ما فاصله نیست

 

شکوه ای بر دل تو هست اگر فاش بگو

یا نکن اخم چنین یا که نفرما گله نیست

 

نزن از دوری خود سنگ محک عشق مرا

بر دلم طاقت طی کردن این مرحله نیست

 

نرو از وادی مجنون خود ای لیلی من

که مرا پای دویدن ز پی قافله نیست

 

غیر زخمه به دل خسته زدن، ساز تو و

غیر نالیدن و فریاد مرا مشغله نیست

 

تلخی لحن من از تلخی کام است مرنج

خون به دل دارم و از دست غمم حوصله نیست

 

غزل چشم تو ما را به تغزل می داشت

بی نگاه تو به دل شور و شر و هلهله نیست

 

بوسه ای کن صله ی شعر من ای خسرو حسن

درخور پادشهان، ترک عطا و صله نیست

 

روز «روشن» چو شب تیره ی زلفت منما

کس به دیوانگی اش بسته در آن سلسله نیست

 

:icon_gol:

 

 

  • Like 18
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...