رفتن به مطلب

بابا لنگ دراز


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

یکی از نامه های بابا لنگ دراز به جودی:

جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که در افق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگر هم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند. درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند.

دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود درحالی که از اطراف خود غافل بوده است. آن وقت دیگر رسیدن به آرزوها و اهداف هم برایش بی تفاوت می شود و فقط او می ماند و یک خستگی بی لذت و فرصت و زمانی که ازدست رفته و به دست نخواهد آمد. …

جودی عزیزم! درست است، ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها وابسته می شویم.

هرچه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود.

پس هرکسی را بیشتر دوست داریم و می خواهیم که بیشتر دوستمان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم

  • Like 21
ارسال شده در

مرسی/

  • Like 6
ارسال شده در

واقعا درسته ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم اونارو را دوستشون داریم و بهشون وابسته می شیم.

  • Like 7
ارسال شده در
:icon_gol::icon_gol:
  • Like 3
ارسال شده در

من بیشتر از جودی عاشق بابا لنگ درازش بودم:ws37:

  • Like 2
ارسال شده در
من بیشتر از جودی عاشق بابا لنگ درازش بودم:ws37:

آی گفتی منم دقیقا همین طور

به جودی حسودیم میشد.

  • Like 3
×
×
  • اضافه کردن...