z.b 6335 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۲ کیستی ای فراق تو همه درد..؟ کیستی ای منجی دوران ..؟ برای معرفی صحیح هدایتگر زنده دوران هیچ تعریفی از آنچه حجتهای الهی بیان کرده اند، کاملتر و صحیحتر نخواهد بود.. پس پسندیدهتر آن است که ببینیم هدایتگران الهی، شخصیت امام را چگونه معرفی کردهاند. در این تاپیک میخواهیم به برخی از تعاریفی که سفیران هدایت دربارهی امام داشتهاند، اشاره کنیم.. این نوشتار خرد در هفت بخش تقدیم شما عزیزان می گردد.. همراهی شما دلگرمی آفرین است.. :rose: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 39 لینک به دیدگاه
z.b 6335 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۲ مونسِ مدارا کننده امام رضا - هشتمین هدایتگر الهی پس از رسول خدا - میفرمایند: «امام، مونس و همدمی رفیق و مدارا کننده است[1]». آدمی ممکن است با افراد زیادی دوست باشد، اما، همهی آنها انیس نیستند. انیس، همدمی است که بتوان با او انس گرفت و با کمال اطمینان و اعتماد درد دل نمود. چنین افرادی زیاد نیستند. امام رضا امام را دوستی معرفی میکنند که علاوه بر انیس بودن، رفیق نیز هست. یعنی صاحب رفق و مدارا با آدمی است. امام، دوستی صمیمی است که به دلیل محبت و خیرخواهیاش میتوان با او انس گرفت و حتی رازهای دل را به او گفت و آرام گرفت. آیا ما نیز امام را به این شأن قبول داریم؟ آیا با ایشان انس میگیریم و رفاقت میکنیم؟ 1-کافی، ج 1، باب نادر جامع فی فضل الامام و صفاته، ح 1، ص 200. 23 لینک به دیدگاه
z.b 6335 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۲ برادر تنی امام رضا علیه السلام میفرمایند: امام، همانند برادری تنی است و رابطهاش با انسان همچون رابطهی بین دو برادر است [2]. امام، انسانها را جزیی از خود و پارهی تن خود میداند و غم و شادی مردم، خصوصا مؤمنان و دوستدارانش، ایشان را غمگین و شادمان میکند. آیا ما نیز در غم و شادی امام شریک هستیم؟ آیا ایشان را همچون برادری تنی دوست میداریم؟ 2- همان مدرک. 21 لینک به دیدگاه
z.b 6335 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۲ پدر دلسوز رسول اکرم و علی علیهما السلام، پدران امت [3] و سایر ائمه، وارث آنها هستند. امامِ هر عصری، پدر مردم آن زمان است [4]و امروز امام زمان، حضرت حجت بن الحسن العسکری، پدر بزرگوار ما محسوب میشوند. یک پدر دلسوز، در مقابل فرزندش احساس مسوولیت میکند و برای سعادتمندی او از هیچ چیز دریغ نمینماید. امام رضا علیه السلام میفرمایند: امام پدری دلسوز است[5]. بنابراین، سعادتمندی، موفقیت و عاقبت به خیری ما آرزوی امام زمان است و در این راه چیزی برای فرزندانشان کم نخواهند گذاشت. آیا ما نیز امام را به پدری قبول داریم؟ آیا لااقل همان شأنی را که برای پدران خویش رعایت میکنیم، برای ایشان نیز قائل هستیم؟ 3- "من و علی پدران این امت هستیم": بحارالانوار، ج 16، ص 95. 4- "از امام باقر دربارهی آیهی «وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ» سوال شد ایشان فرمودند منظور علی علیه السلام و فرزندان ایشان هستند": بحارالانوار، ج 36، ص 13. 5- کافی، ج 1، باب نادر جامع فی فضل الامام و صفاته، ح 1، ص 200. 22 لینک به دیدگاه
z.b 6335 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۲ مادر مهربان امام، نه تنها پدر دلسوز امت است، بلکه به تعبیر امام رضا علیه السلام، مانند مادری مهربان که به فرزند خردسالش مهر میورزد، به انسانها محبت دارد [6]. هر کس بخواهد بالاترین نمونهی محبت، عاطفه و ایثار را نام ببرد، محبت مادر به کودک شیرخوار را مثال میزند. چراکه مادر به کودک خردسالش که نه تحمل گرسنگی و تشنگی دارد و نه قدرت حفاظت از خود، بیدریغ و با کمال میل محبت میکند. طفل صغیر اگر حتی برای زمان کوتاهی به حال خویش رها شود، ممکن است هلاک گردد و کدام مادری است که تاب دیدن چنین صحنهای را داشته باشد؟ محبت امام نسبت به مردم به چنین محبتی تعبیر شده است. اما در ترسیم قهر و غضب امام، پس از ظهور آنچنان مبالغه شده که تا اسم ظهور امام زمان میآید، اکثریت مردم تصویری خشن از امام را در ذهن متصور میشوند. در حالی که محبت امام به مردم، به مهرِ مادری تشبیه شده است. کدام مادری راضی به اِعمال خشونت نسبت به کودک دلبندش خواهد شد؟ آن چه از روایات بر میآید این است که بسیاری از جنگها و خون ریزیها قبل از قیام امام رخ میدهد و ربطی به ظهور ندارند. بلکه ناشی از فسادی است که مردم در زمین به راه انداختهاند. البته در اینکه امام، ظالمانی را که قصد میکنند مانع از امنیت و هدایت مردمان شوند، از دمِ تیغ میگذرانند شکی نیست. در اینکه منجی مظلومان، نسل ظالمین را از ریشه بر میچیند حرفی نیست. در اینکه هر که بر عدالت علوی بشورد، به دست عدل گستر مهدی موعود، تارانده میشود سوالی نیست. اما اینکه تیغ بر فرزندانش کِشَد و آنان را که خود قربانی ظلم و جهل بودند، گردن زند، با رحمت و عطوفت مادرانهاش سازگار نیست.. اگر معرفت و شناخت ما از حجت زمان اصلاح شود، محبت امام در سینههایمان به جوش نمیآید؟ تمنای وصال، جانمان را در بر نمیگیرد؟ در آن حال چنین بیتفاوت در غیبت محبوب عمر میگذرانیم؟ 6-همان مدرک (5). 23 لینک به دیدگاه
z.b 6335 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۹۲ کهف حصین(1)[7] یکی از صفات اهل بیت علیهمالسلام، "کهف حصین" است[8]. امام صادق علیه السلام میفرمایند: «ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آوَرَد[9]». امام رضا علیه السلام میفرمایند: «امام، پناه بندگان است آن هنگام که در سختیها و مصیبتهای مرگبار، راه به جایی ندارند[10]». آری! امام، پناهگاهی امن برای مخلوقات خداست. نه فقط برای مؤمنان، بلکه برای همهی جهانیان. تا آنجا که اگر آنانی که بنای مخالفت با امام را دارند، به ایشان پناه آوَرَند، از مهر و حمایت حضرت بینصیب نخواهند ماند. نمونههای بسیاری را در تاریخ شاهد بودهایم که دشمنان اهل بیت در حالی که از همه جا رانده شده بودند، به امام زمان خویش پناه آوردهاند. مانند مروان، حاکم اموی که پس از سرنگونی حکومت یزید، مورد خشم اهالی مدینه قرار گرفت. مروان تصمیم گرفت خانواده اش را از بیم آزار مردم نزد دوستان خود بگذارد و خود مدینه را ترک کند. اما کسی به آنها پناه نداد. عاقبت، از همه جا ناامید نزد امام سجاد علیه السلام رفت و از ایشان درخواست کمک کرد. امام نیز پذیرفتند و خانوادهی مروان را در پناه خویش حفظ نمودند [11]. آری! حتی دشمنان این خاندان، به شأن پناه دهندگی و جوانمردی ایشان ایمان داشتند. 7 - کهف حصین به معنای پناهگاه محکم و نفوذناپذیر است: فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه های «کهف» و «حصین». 8 - "اَللّهُم صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد الْكَهْف الْحَصین": بحارالانوار، ج 87، ص20. 9 - بحارالانوار، ج 50، ص 299. 10 - کافی، ج 1، باب نادر جامع فی فضل الامام و صفاته، ح 1، ص 200. 11 - منتهی الآمال، باب 6، فصل 2، ص 584. 8 لینک به دیدگاه
uldoz3 470 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۹۲ عشــق به خــدا تنهــا عشقــي اســت كــه از دو طرفــه بودنــش اطمينــان كامــل داريــد ...! 8 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۹۲ عشــق به خــدا تنهــا عشقــي اســت كــه از دو طرفــه بودنــش اطمينــان كامــل داريــد ...! هر عشقی که فقط تو ذهن باشه و خارج نشه دو طرفه فرض میشه 8 لینک به دیدگاه
z.b 6335 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۹۲ کهف حصین(2) امام دارالامان است. نه فقط در برابر مصائب دنیایی. بلکه امان است برای آنان که از شر شیطان به دامانش پناه جستهاند. چه کسی میتواند آدمی را از شر شیطانی که چونان خون در سراسر وجود آدمی جاری است[12]، محافظت نماید، جز دژ محکم خدا بر زمین؟ آن هنگام که ابلیس بر خدا گردن کشید[13] و از درگاه الهی بیرون رانده شد[14]، از خدا تا روز رستاخیز مهلت خواست[15]. نه برای توبه و استغفار؛ بلکه برای اغوای آدمیان. و خداوند از باب امتحان، او را مهلت داد[16]؛ اما نه تا روز قیامت، بلکه تا روز ظهور منجی آخر زمان، مهدی[17]! از این روست که شیطان از هیچ یک از حجتهای الهی به اندازهی امام زمان علیهالسلام هراس نداشته است. او به خوبی میداند آغاز حکومت مهدی موعود، یعنی پایان سلطنت شیطان. یعنی برچیده شدن بساط اغوای آدمیان. یعنی جدا شدن سر ابلیس از تن، توسط جانشین خدای رحمان[18]. پناه جستن از شر شیطان و تمسّک به پناه عالمیان -مهدیِ صاحب الزمان- تنها مأمن امنی است که ابلیس جرأت نزدیک شدن به آن را ندارد. پس عقل حکم میکند برای در امان ماندن از وسوسههای شیطان، به کهف حصین زمان خویش مراجعه نماییم. امام، کهف حصین است. نه فقط در برابر شدائد و بلایای دنیوی. بلکه پناهگاه بندگان است در سختیِ برزخ و قیامت. محبت و دلسوزی دوست، برادر، پدر و حتی مادر، حد و اندازهای دارد. لااقل بنا به روایت قرآن، میدانیم روزی فرا میرسد که حتی: "مادران شیرده فرزندان شیر خوار خود را رها میکنند[19]" و "آدمی از برادر، مادر، پدر، همسر و فرزندانش فرار میکند[20]" در آن لحظات خطیر که انسان، بیش از هر زمان دیگری محتاج حمایت است، نه از دلسوزی پدر، خبری خواهد بود و نه از محبتِ مادر، نشانی. اما امام در چنین روزی نیز پناه امن امتش خواهد بود[21]. 12 - جاى او (شیطان) را در سینههاى ما مقرر فرمودى، و او را در رهگذر خون ما روان گردانیدى": صحیفه سجادیه، بخش 25، فقرهی 6، ص 122. 13 - "وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ": قرآن کریم، سوره بقره، آیه 34. 14 - "قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ": قرآن کریم، سوره حجر، آیه 34. 15 - "قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ": قرآن کریم، سوره حجر، آیه 36. 16 - "قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ": قرآن کریم، سوره حجر، آیه 37. 17 - "إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ": قرآن کریم، سوره حجر، آیه 38. ؛ امام سجاد ذیل این آیه فرمودهاند: "وقت معلوم روز قیام قائم است": منتخب الانوار المضیئه، ص 203. 18 - امام سجاد فرمودهاند: "وقت معلوم روز قیام قائم است که خداوند وقتی او را اذن قیام میدهد در مسجد کوفه شیطان به نزد او میآید تا آنکه در مقابل آن حضرت زانو میزند و میگوید: واویلاه از این روز، پس آن حضرت موی پیشانیش را میگیرد و او را گردن میزند و آن روز وقت معلوم است": منتخب الانوار المضیئه، ص 203. 19 - "یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ": قرآن کریم، سوره حج، آیه 2. 20 - "یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ؛ وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ؛ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ": قرآن کریم، سوره عبس، آیات 34 تا 36. 21 - بحارالانوار، ج 23، ص 218. 3 لینک به دیدگاه
parniyan71 560 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۲ ممنون از دعوتت مثل همیشه عالی... 2 لینک به دیدگاه
z.b 6335 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 دی، ۱۳۹۲ کشتی نجات در روایات متعددی، اهلبیت علیه السلام و خصوصاً حضرت مهدی علیه السلام با عنوان «سَفینَةُ النَّجاه» یعنی کشتی نجات، یاد شدهاند[22]. کشتی نجات، در دریای متلاطم به دنبال افرادی میگردد که در حال غرق شدن هستند تا نجاتشان دهد. اما به یاد داشته باشیم مَثَل امام، مَثَل کعبه است[23]. این مردم هستند که باید به سوی هدایتگر خویش بشتابند تا از او کسب فیض و هدایت نمایند نه اینکه وظیفهی امام باشد به دنبال آنها راه بیافتد. بنابراین، درست است که امام هر زمانی، کشتی نجات مردمان آن عصر است ولی به شرط اینکه مردم به این کشتی نجات توجه کنند و برای نجات از ضلالت به ایشان مراجعه نمایند[24]. اهمیت مراجعه به کشتی نجات برای مردم دوران غیبت بیش از مردم سایر اعصار است. چراکه امام صادق علیه السلام دربارهی مردم عصر ما به صراحت، از واژهی «غریق» استفاده کردهاند[25]. غریق یعنی کسی که در حال غرق شدن است. یعنی حال ما در عصری که حجت زمان از دیدهها پنهان است، حال کسی است که هر آن ممکن است غرق و هلاک گردد. اما مشکل اینجاست که آن کس که در دریای متلاطم دست و پا میزند، وخامت اوضاع پیش آمده را وجدان میکند و با ذره ذرهی وجود تلاش میکند راه نجاتی بیابد؛ اما ما غافل از شرایطی که در آن هستیم، نه غرق شدن را احساس میکنیم و نه در پی یافتن کشتی نجاتی هستیم. چه دردناک است آن هنگام که پدر دلسوزمان به نجات فرزندانش میشتابد اما برخی، از روی جهل این کشتی نجات را هم پس میزنند.. 22 - به عنوان نمونه بنگرید به: بحارالانوار، ج 53، ص 172. و همان کتاب، ج 40، ص 57. 23 - بحارالانوار، ، ج 36، ص 353. 24 - پیامبر فرمودهاند: "هر که دوست دارد به دین من متمسّک باشد و پس از من بر کشتی نجات سوار گردد، از علی بن ابی طالب پیروی کند ...": بحارالانوار، ج 36، ص 101. 25- امام صادق میفرمایند در عصر غیبت، مردم دعای غریق را زیاد بخوانند و آن دعا این است: "یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک": بحارالانوار، ج 92، ص 326. 1 لینک به دیدگاه
bande khoda 899 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 دی، ۱۳۹۲ آقا نماز جمعه این هفته باتو پای برهنه آمدن تا کوفه باما. ممنون دعوتتون 1 لینک به دیدگاه
z.b 6335 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 دی، ۱۳۹۲ چاه آب رها شده قرآن کریم، حال امام ما را با این عبارت وصف نموده: «بئر معطله[26]» یعنی چاه آبی که بیاستفاده رها شده است. امام کاظم علیهالسلام فرمودهاند: «چاه معطل، امام ساکت است[27]». امام صامت و ساکت، امامی است که به امر خدا سکوت اختیار کرده و خویشتن را اظهار و ابراز نمیکند. مصداق بارز چنین امامی، حضرت ولیعصر علیه السلام ، در دوران غیبت است. به چاهی معطل میگویند که پر آب و قابل استفاده باشد اما کسی از آب آن برداشت نکند. درست مانند امام غایبی که کسی به او مراجعه نمیکند و از علم و برکاتش بهره نمیبرد[28]. بسیاری از وجود چنین آب گوارایی بیخبرند. برخی نیز تنها اسمی از امام غایب شنیدهاند و هیچ گاه برای رفع عطش خود، به ایشان مراجعه نکردهاند. حتی کسانی که به امامت امام زمان اعتقاد دارند و ایشان را در قید حیات میدانند، چنین میپندارند که تا زمان ظهور، شأن امامت و هدایتِ آن حضرت، تعطیل است. چراکه کسی نمیداند امام عصر را کجا بیابد تا از او سیراب شود! تنها عدهی معدودی گوهر وجود چنین چاه پرآبی را درک نمودهاند و از فیض ایشان بهره بردهاند. یکی از مصادیق نصرت امام زمان این است که ایشان را از این غربت خارج سازیم و افراد بیشتری را با این چاهِ پرآبِ رها شده آشنا سازیم. آنان که حلاوت حضور و هدایتگری حضرت مهدی موعود را چشیدهاند، میتوانند دیگران را نیز از وجودش آگاه سازند. 26- قرآن کریم، سوره حج، آیه 45. 27- "اَلبِئرُ المُعَطَّلةُ الاِمامُ الصّامِتُ": کافی، ج 1، باب فیه نکت ...، ح 75، ص 427. 28- در توضیح «بئر معطله» اهل بیت چنین فرمودهاند: "چاه معطله یعنی عالِمی که به او مراجعه نمیکنند، و از علم او بهره برده نمیشود": بحارالانوار، ج 11، ص 19. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده