قرآن را سالهاست که به آتش کشیده ایم !

[en.ml 4,113]

قران من شرمنده تو ام اگر از تو اوازمرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان اوازت بلند میشود همه از هم میپرسند چه کس مرده است.

چه غفلت بزرگی که میپنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است

قرآن من شرمنده تو ام اگر تو را از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام.

یکی ذوق میکندکه ترا بروی برنج نوشته ویکی ذوق میکندکه ترا فرش کرده ویکی ذوق میکند که ترا باطلا نوشته.یکی به خود میبالد که ترادرکوچکترین قطع ممکن منتشر کرده و.........

ایا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم.

قرآن من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را میخوانند وترا میشنوند انچنان به پایت مینشینند که خلایق به پای موسیقی روز مره مینشینند.اگر چند ایه از ترا به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد میزنند احسنت...وگویا مسابقه نفس است.

قرآن من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای .حفظ کردن تو با شماره صفحه وخواندن تو از اخر به اول یک معرفت است یا یک رکورد گیری.

ای کاش انان که ترا حفظ کرده اند، ، حفظ کنی تا اینچنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند.

خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو.انانکه وقتی ترا میخوانندچنان حظ میکنند گویا که قران همین الان به ایشان نازل شده است.

آنچه با قرآن کرده ایم تنها بخشی ازاسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم.

قرآن را سالهاست که به آتش کشیده ایم...

 

علی شریعتی

[پیرهاید 10,193]

وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ{یس / 2}

سوگند به قرآن حکمت آموز

 

درود به پیشگاه شما آزادگان

 

 

و اما بعد

براستی کدام درد آور تر است؟

قرآن سوزی یا اسلام سوزی؟

قرآن این پوست و خطی که از زمان محمد بن عبدالله برای ما مسلمانان بجای ماند میراثی قابل تکریم حداقل برای مسلمانان است. با اینکه دوست ندارم سخن از مکاتب به میان آورم اما آیا یک مکتب با هتک حرمت به مقدس ترین متونش نیست می شود و نابود میگردد؟

و آیا قرآن سوختنی است؟

قرآن در دو بُعد تقسیم معنا پیدا میکند ، بُعدی جسمانی که نمونه هایش به وفور در تاریخ بوده است ؛ قرآن سر نیزه ، قرآن سوخته شده همین ماجرا ، قرآن روی خودروها ، قرآن در تبلیغات شهرداری شهرمان ، قرآن قاب شده در خانه هایمان در اداره هایمان، قرآنی که بخاطر نسوختنش در مساجد لبنان هورایش میکشیم(!)

آیا اینها قرآن مورد تقدس خداوند است ، آیا براستی این کتابیست که خداوند فرموده آن را مایه ی هدایت بشر قرار داده ایم

اما بُعد دوم قرآن ، قرآن یعنی صدای رسای نور در خفقان تاریکی (حال اگر این خفقان را قرآن بُعد اول بر مردمان چیره ساخته است). قرآن جزیی از اسلام است ، قرآن آمد تا اسلام شکوفا شود . پس قرآن زیر مجموعه ای از اسلام است ، لذا اسلام تنها و تنها در چهارچوب قرآن حکیم نقش نمیبنند بلکه زیونده بسیاری از مرام های دینی دیگری است ، از فلسفه گرفته تا فقه و شریعت و عرفان و تاریخ . . . اینها میشود اسلام (ما اینها را یاد میگیریم تا در اسلام تسلیم شویم ، تسلیم رب نه تسلیم عبد)

حال به نظر شما اگر قرآنی که تنها در بُعد اول تکه کاغذی است سوخته شود اولا تر است یا اسلام ما؟

خرافه سازی، بی تدبری عمل و بی حکمتی سخن ، استفاده ی ابزاری از دین و اعتقاد مسلمانان و آفت تقدس زایی ، چیزهاییست که شعله اش هزاران برابر سوزانتر از قرآن سوخته شده در یک کلیسا است.

ما واژگونیم در همه حال

میرویم فریاد میزنیم که از قرآنی که تکه کاغذ عمل نشده ای است برای ما و حال سوخته در دردیم!

وا مصیبتا از قرآنی که در خانه داریم نه به آن عمل میکنیم و نه به دستور دینمان ارزشی و اعتباری سهم میدهیم

تاکید دارم ، آیا اسلام سوزی درد آور است یا قرآن سوزی؟

در جامعه ای که بویی از قرآن در آن طنین انداز نشده است و اگر قرآنی هست تنها تکه پاره هایی هستند که به در و دیوار شهرمان با رنگ سبز و نور افشانی آذین گشته اند ، فی الواقع باید زبان در دهان ارام گیرد که اگر کشیشی از سر بی معرفتی و یا کینه قرآن مارا سوزانده ، ما با معرفت دینمان آنرا خاکستر کرده ایم

 

با سپاس