Mohammad Aref 120454 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۲ وقتی از فاصله به شهر در شب نگاه می کنیم، منظره ای خوشایند را خواهیم یافت؛ مجموعه ای از نورها را خواهیم دید که از چراغ های بر خواسته که با شدت های مختلفی سوسو می زنند. بسیاری از این چراغ ها مربوط به خیابان ها و تاسیسات عمومی در شهرهاست. همان روشنایی های پر نور اتوبان ها، پارک ها و . . . است و از راه دور جلوه ای زیبا به شهر می بخشند. قاعدتا اساتید به روشنایی شهر در خیابان ها پرداخته اند اما صحبت من، صحبت خیابان ها نیست. صحبت از زیبایی شهر در شب از فاصله نزدیک است. بحث من سر نورپردازی ساختمان هاست. ساختمان های عادی، ساختمان های خاص، ساختمان های بزرگ، کوچک، دولتی، خصوصی و . . . متاسفانه از این لحاظ به هیچ عنوان حال و روز خوشی نداریم و با امری دو وجهی مواجهیم. یا ساختمان های تاریک اند یا ساختمان های تاریک اند یا ساختمان های زیادی روشن که زرق و برق شان چشم مان را می زند. آنقدر که توی دل همان ساختمان های تاریک را ترجیح می دهیم. معمار نباید ساختمان را صرفا برای روز طراحی کند. هیچ کس هرگز یک شهر را صرفا زیر نور خورشید پایه نمی گذارند که اگر چنین کرده باشد حق مطلب را ادا نکرده و کار را تا نیمه بیشتر پیش نبرده است. این همه تلاش برای طراحی معماری خاص و دیدنی و منحصر به فرد و این همه مسابقه برای تمایز و تفکیک ساختمان ها از یکدیگر که چشم ها را کور کرده مگر می شود منحصر به نیمی از زندگی در طول روز باشد؟ مگر می شود این همه جان کندن و هزینه کردن و چهره ای جدید را در نمای ساختمان به رخ بقیه ساختمان ها کشیدن و آن وقت بی توجه از کنار منظری گذشتن که نصف عمر ساختمان دیده نمی شود که در تاریکی مطلق است، یا زیر سایه نورهای بی حساب هر جایی؟ نورپردازی ساختمان نه تنها جزئی جدا نشدنی از معماری و منظر است که خود فصلی است که در دنیای امروز گاهی به تصور عمومی از " معماری" هم پهلو می زند و خود را تا آنجا بالا می کشد که نه فقط به عنوان " نورپردازی شب" بلکه به عنوان " ساماندهی نور" چه در روز و چه در شب هویتی مستقل پیدا می کند. در دنیا مواردی از تجربه های مدرن وجود دارد که ساماندهی نور، مقدم بر ساماندهی فضا قرار می گیرد و بار اهمیت یک بنا را مستقل از سایر عناصر هنر معماری، یک تنه به دوش می کشد. منبع : همشهری معماری 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده