YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آذر، ۱۳۹۲ جنگ نرم چيست ؟ چه اهدافي دارد ؟ و راههاي مقابله با آن چيست؟ تا سال 1945 میلادی غالب جنگها "جنگ سخت" بود. پس از آن با توجه به دو قطبی شدن جهان به بلوک شرق و بلوک غرب، دور جدیدی از رقابت ها میان آمریکا و شوروی سابق آغاز شد که به "جنگ سرد" مشهور شد. جنگ سرد ترکیبی از جنگ سخت و جنگ نرم بود که طی آن دو ابر قدرت در عین تهدیدهای سخت از رویارویی مستقیم با یکدیگر پرهیز میکردند. با فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی و پایان جنگ سرد کارشناسان بخش جنگ در ایالات متحده با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند که می شود با هزینه کمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر کشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و... دست یافت که در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت. جنگ نرم این نوع جنگ از فروپاشی شوروی شروع و تاکنون ادامه داشته و متکی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی است.آمریکایی ها با استفده از این نوع جنگ تاکنون موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در کشورهای مورد نظر شدند. انقلاب های رنگی که در چندین کشور بلوک شرق و شوروی سابق رخ داد،در واقع نمونه ای از جنگ نرم است. آمریکایی ها با استفاده از قدرت نرم موفق به تغییر رژیم های سیاسی در کشورهایی چون لهستان،گرجستان، چک اسلواکی، قرقیزستان، اکراین و تاجیکستان گردید. در تمامی این دگرگونی های سیاسی بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تکیه بر قدرت نرم و ابزار رسانه، با تغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری از رژیم های سیاسی حاکم مشروعیتزدایی گردید و از طریق جنبشهای مردمی و ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جابه جا شد. جنگ نرم در قالبهای مختلف مثل : انقلاب مخملی ، انقلاب های رنگی (انقلاب نارنجی و...)، عملیات روانی ، جنگ رسانهای، با استفاده از ابزار رسانهای ( رادیو ، تلویزیون، روزنامه و امثال آن) و ... توانست نظام سیاسی بعضی از کشورها ـ مانند اوکراین و گرجستان ـ را تغییر دهد. تعریف جنگ نرم مفهوم جنگ نرم (Soft Warfare) در مقابل جنگ سخت (Warfare Hard) است و تعريف واحدی كه مورد پذيرش همگان باشد ندارد. «جان كالينز» تئوريسين دانشگاه ملي جنگ آمريكا، جنگ نرم را عبارت از “استفاده طراحي شده از تبليغات و ابزارهاي مربوط به آن، براي نفوذ در مختصات فكري دشمن با توسل به شيوه هايي كه موجب پيشرفت مقاصد امنيت ملي مجري مي شود”، مي داند. ارتش ايالات متحده آمریکا در آيين رزمي خود آن را بدين صورت تعريف نموده است: “جنگ نرم، استفاده دقيق و طراحي شده از تبليغات و ديگر اعمالي است كه منظور اصلي آن تاثيرگذاري بر عقايد، احساسات، تمايلات و رفتار دشمن، گروه بي طرف و يا گروههاي دوست است به نحوي كه براي برآوردن مقاصد و اهداف ملي پشتيبان باشد”.با عنايت به تعاريف فوق، معروفترين تعريف را به جوزف ناي، پژوهشگر برجسته آمريكايي در حوزه “قدرت نرم” نسبت مي دهند. وي در سال1990 ميلادي در مجله “سياست خارجي” شماره 80 ، قدرت نرم را “توانايي شكل دهي ترجيحات ديگران” تعريف كرد. تعريفي كه قبل از وي «پروفسور حميد مولانا» در سال1986 در كتاب “اطلاعات و ارتباطات جهاني؛ مرزهاي نو در روابط بين الملل” به آن اشاره كرده بود. با اين وجود مهمترين كتاب در حوزه جنگ نرم را جوزف ناي در سال2004 ، تحت عنوان “قدرت نرم؛ ابزاري براي موفقيت در سياست جهاني” منتشر نمود. بنابراين جنگ نرم را مي توان هرگونه اقدام نرم، رواني و تبليغات رسانه اي كه جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگيري و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شكست وا مي دارد. جنگ رواني، جنگ سفيد، جنگ رسانه اي، عمليات رواني، براندازي نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملي، انقلاب رنگي و... از اشكال جنگ نرم است . به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسياري در علوم سياسي و نظامي مي باشد. در علوم نظامي از واژه هايي مانند جنگ رواني يا عمليات رواني استفاده مي شود و در علوم سياسي مي توان به واژه هايي چون براندازي نرم، تهديد نرم، انقلاب مخملين و اخيراً به واژه انقلاب رنگين اشاره كرد.در تمامي اصطلاحات بالا هدف مشترك تحميل اراده گروهي بر گروه ديگر بدون استفاده از راه هاي نظامي است. در يك تعريف كامل تر مي توان گفت، جنگ نرم يك اقدام پيچيده و پنهان متشكل از عمليات هاي سياسي، فرهنگي و اطلاعاتي توسط قدرت هاي بزرگ جهان براي ايجاد تغييرات دلخواه و مطلوب در كشورهاي هدف است . دلایل استفاده از جنگ نرم انتشار مقاله مشهور «جوزف نای» نظریهپرداز آمریکایی تحت عنوان «قدرت نرم» power Soft در فصلنامه آمریکایی foreign policy در سال ۱۹۹۰ دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند؛ تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند. براین اساس آمریکا می توانست بجای سرمایه گذاری میلیارد دلاری بر تئوری جنگ ستارگان به منظور مقابله با آنچه تهدید شوروی خوانده می شد، به سرمایه گذاری بر نخبگان جامعه شوروی از طرق مختلف اقدام کند. پس از فروپاشی شوروی جوزف نای مقاله دیگری تحت عنوان «کاربرد قدرت نرم» در فصلنامه فارن پالسی در سال ۲۰۰۴ منتشر ساخت که تکمیل کننده نظرات قبلی او متناسب با تغییرات جهان در سال های پس از فروپاشی شوروی و بویژه تحولات ناشی از واقعه یازده سپتامبر در روابط بین الملل بود. در مقاله مذکور جوزف نای دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنار بکارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح کرد. بعدها نظرات او تکمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان بکارگیری «قدرت هوشمند» Smart power به مورد اجرا گذارده شد. براساس این نظریه آمریکا با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند به برقراری نفوذ در بدنه جامعه هدف کمک می کند. این دیدگاه با دستورالعمل های اجرایی که توسط کارشناسان اطلاعاتی آمریکا نظیر دکتر «جین شارپ» تهیه شد، در سطح رسانه های گروهی به مفهوم «انقلاب نرم» معروف شد. بنابراین جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد. جنگ نرم به روحیه، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می کند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می کند، فروپاشی روانی یک ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختارهای آن باشد. جوزف نای قدرت نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب قدرت است. بر این پایه یک کشور می تواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون کشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می کنند، تحت تأثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار می گیرند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می شوند. در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستورالعملی است که دیگران را جذب کند. بنابراین جنگ نرم از یکسو توانایی کسب آنچه که می خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می باشد ( و از سوی دیگر نشان دهنده ، تفاوت های عمده آن با جنگ سخت می باشد. تفاوتهای جنگ نرم و جنگ سخت 1- حوزه تهديد نرم اجتماعي، فرهنگي و سياسي است، در حالي كه حوزه تهديد سخت امنيتي و نظامي ميباشد؛ 2- تهديدهاي نرم پيچده و محصول پردازش ذهني نخبگان و بنابراين اندازهگيري آن مشكل است، در حالي كه تهديدهاي سخت؛ عيني، واقعي و محسوس است و ميتوان آن را با ارائه برخي از معيارها اندازهگيري كرد؛ 3- روش اعمال تهديدهاي سخت، استفاده از زور و اجبار است، در حالي كه در نرم ، از روش القاء و اقناع بهرهگيري ميشود. و تصرف و اشغال سرزمين است در حالي كه در تهديد نرم ، هدف تاثيرگذاري بر انتخابها، فرآيند تصميمگيري و الگوهاي رفتاري حريف و در نهايت سلب هويتهاي فرهنگي است؛ 4- مفهوم امنيت در رويكردهاي نرم شامل امنيت ارزشها و هويتهاي اجتماعي ميشود، در حالي كه اين مفهوم در رويكردهاي سخت به معناي نبود تهديد خارجي تلقي ميگردد. 5- تهديدهاي سخت، محسوس و همراه با واكنش برانگيختن است، در حالي كه تهديدهاي نرم به دليل ماهيت غير عيني و محسوس آن، اغلب فاقد عكسالعمل است. 6-مرجع امنيت در حوزه تهديدهاي سخت، به طور عمده دولتها هستند، در حالي كه مرجع امنيت در تهديدهاي نرم محيط فروملي و فراملي (هويتهاي فروملي و جهاني) است؛ 7- كاربرد تهديد سخت در رويكرد امنيتي جديد عمدتاً مترادف با فروپاشي نظامهاي سياسي- امنيتي مخالف يا معارض است، در حالي كه كاربرد تهديد نرم در رويكردهاي امنيتي جديد عليه نظامهاي سياسي مخالف يا معارض، مترادف با فرهنگسازي و نهادسازي در چارچوب انديشه و الگوهاي رفتاري نظامهاي ليبرال و دموكراسي تلقي ميشود. جنگ نرم نيز همانند جنگ سخت اهداف مختلفي دارد و قاعدتا هدف غايي هر دو آنها تغيير كامل نظام سياسي يك كشور است كه البته با اهداف محدودتر هم انجام مي گيرد. در حقيقت جنگ نرم و جنگ سخت يك هدف را دنبال مي كنند و اين وجه مشترك آنهاست، در هر صورت هدف اصلي اين جنگ، اعمال فشار براي ايجاد تغيير در اصول و رفتار يك نظام و يا به طور خاص تغيير خود نظام است. اهداف جنگ نرم 1- استحاله فرهنگي در جهت تأثيرگذاري شديد بر افكار عمومي جامعه مورد هدف با ابزار خبر و اطلاع رساني هدفمند و كنترل شده كه نظام سلطه همواره از اين روش براي پيشبرد اهداف خود سود جسته است. 2- استحاله سياسي به منظور ناكارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخريب و سياه نمايي اركان آن نظام. 3- ايجاد رعب و وحشت از مسائلي همچون فقر، جنگ يا قدرت خارجي سركوبگر و پس از آن دعوت به تسليم از راه پخش شايعات و دامن زدن به آن براي ايجاد جو بي اعتمادي و ناامني رواني. 4- اختلاف افكني در صفوف مردم و برانگيختن اختلاف ميان مقام هاي نظامي و سياسي كشور مورد نظر در راستاي تجزيه سياسي كشور. 5- ترويج روحيه ياس و نااميدي به جاي نشاط اجتماعي و احساس بالندگي از پيشرفت هاي كشور. 6- بي تفاوت كردن نسل جوان به مسائل مهم كشور. 7- كاهش روحيه و كارآيي در ميان نظاميان و ايجاد اختلاف ميان شاخه هاي مختلف نظامي و امنيتي. 8- ايجاد اختلاف در سامانه هاي كنترلي و ارتباطي كشور هدف. 9- تبليغات سياه (با هدف براندازي و آشوب) به وسيله شايعه پراكني، پخش تصاوير مستهجن، جوسازي از راه پخش شب نامه ها و... 10- تقويت نارضايتي هاي ملت به دليل مسائل مذهبي، قومي، سياسي و اجتماعي نسبت به دولت خود به طوري كه در مواقع حساس اين نارضايتي ها زمينه تجزيه كشور را فراهم كند. 11- تلاش براي بحراني و حاد نشان دادن اوضاع كشور از راه ارائه اخبار نادرست و نيز تحليل هاي نادرست و اغراق آميز. جنگ نرم به ابزارها و امکاناتی نیازدارد تا بتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند. ابزارهاي جنگ نرم جنگ نرم با پشتوانه قدرت نرم انجام مي گيرد. بنابراين تمامي ابزارهاي حامل قدرت نرم را بايد به عنوان ابزارهاي جنگ نرم مورد توجه و شناسايي قرار داد. اين ابزارها انتقال دهنده پيام ها با اهداف خاص هستند. در عصر ارتباطات با تنوع ابزاري براي انتقال پيام از يك نقطه به نقطه ديگر هستيم. رسانه ها شامل راديو، تلويزيون و مطبوعات، عرصه هاي هنر شامل سينما، تئاتر، نقاشي، گرافيك و موسيقي، انواع سازمان هاي مردم نهاد و شبكه هاي انساني در زمره ابزار جنگ نرم به شمار ميآيند. با توجه به اينكه در جنگ نرم از ابزار مختلفي استفاده مي شود مي توان گفت كه به همان نسبت نيز گروه هاي مختلفي را مورد هدف و مبارزه قرار مي دهد. چه افراد و تشكلهايي هدف جنگ نرم هستند؟ همه افراد جامعه ميتوانند بخش هاي مشخصي باشند كه مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند و البته اين موضوع وابسته به هدفي است كه باني جنگ نرم آن را دنبال مي كند. اقشار مورد نظر بانيان جنگ نرم بستگي به هدف آنها دارد كه ميان مدت است يا عمومي و با توجه به هدف اقشار را تحت نظر مي گيرند اما در حالت كلي مي توان گفت كه گروه هاي هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان و توده هاي مردم هستند. نخبگان نيروهاي مياني را تشكيل مي دهند و مي توانند به عنوان تصميم گيران و تصميم سازان يك حكومت مطرح باشند. نخبگان جامعه مدني مانند رهبران احزاب و... هم با آشفتگي ذهني خود، مي توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ايجاد كنند و روحيه ملت را درهم بشكنند. در بعضي موارد براي رسيدن به اهداف مورد نظر خود گروه ها و اشخاص خاص و تأثيرگذار را مورد هدف قرار مي دهند و از آن گروه يا فرد براي رسيدن به اهداف خود استفاده مي كنند. مانند استفاده از قوميت هاي مختلف يا خواص و نخبگان فرهنگي وعلمي. با توجه به اينكه در جنگ نرم از ابزارهاي رسانه اي، فرهنگي و علمي استفاده مي شود پوشش آن براي طبقات مختلف بيشتر و متفاوت تر است. جنگ رسانه اي مي تواند توده هاي مردم را تحت تأثير قرار بدهد و به همين شكل در جنگ علمي نخبگان را مورد هدف قرار دهد. افراد مورد نظر جنگ هاي نرم وابسته به هدف جنگ هاي نرم نيستند بلكه به دليل اينكه در جنگ نرم ابزارهاي مختلفي مورد استفاده قرار مي گيرد در نتيجه افراد بيشتري درگير مي شوند اما در جنگ سخت كه تنها ابزار مورد استفاده ابزار نظامي است تنها گروه هاي نظامي (و در موارد معدودي غير نظاميان) در طرف مقابله قرارمي گيرند. در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه های، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوعی مختلفی استفاده می شود. تاكتيكهاي جنگ نرم 1- برچسب زدن: بر اساس اين تاكتيك، رسانه ها، واژه هاي مختلف را به صفات مثبت و منفي تبديل كرده و آنها را به آحاد يا نهادهاي مختلف نسبت مي دهند 2- تلطيف و تنوير: از تلطيف و تنوير (مرتبط ساختن چيزي با كلمه اي پر فضيلت) استفاده مي شود تا چيزي را بدون بررسي شواهد بپذيريم و تصديق كنيم. 3- انتقال: انتقال يعني اينكه اقتدار، حرمت و منزلت امري مورد احترام به چيزي ديگر براي قابل قبول تر كردن آن منتقل شود. 4. تصديق: تصديق يعني اينكه شخصي كه مورد احترام يا منفور است بگويد فكر، برنامه يا محصول يا شخص معيني خوب يا بد است. تصديق فني رايج در تبليغ، مبارزات سياسي و انتخاباتي است. 5- شايعه: شايعه در فضايي توليد مي شود كه امكان دسترسي به اخبار و اطلاعات موثق امكان پذير نباشد. 6- كليگويي: محتواي واقعي بسياري از مفاهيمي كه از سوي رسانه هاي غربي مصادره و در جامعه منتشر مي شود، مورد كنكاش قرار نمي گيرد. توليدات رسانه هاي غربي در دو حوزه سياست داخلي و خارجي، مملو از مفاهيمي مانند جهاني شدن، دموكراسي، آزادي، حقوق بشر و... است. اينها مفاهيمي هستند كه بدون تعريف و توجيه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمينه اي مشخص بكار گرفته ميشوند. 7- دروغ بزرگ: اين تاكتيك قديمي كه هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً براي مرعوب كردن و فريب ذهن حريف مورد استفاده قرار ميگيرد. 8- پاره حقيقتگويي: گاهي خبر يا سخني مطرح مي شود كه از نظر منبع، محتواي پيام، مجموعه اي به هم پيوسته و مرتب است كه اگر بخشي از آن نقل و بخشي نقل نشود، جهت و نتيجه پيام منحرف خواهد شد. 9- انسانيتزدايي و اهريمنسازي: يكي از موثرترين شيوه هاي توجيه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و يا سخت)، «انسانيتزدايي» است. چه اينكه وقتي حريف از مرتبه انساني خويش تنزيل يافت و در قامت اهريمني در ذهن مخاطب ظاهر شد، مي توان اقدامات خشونت آميز عليه اين ديو و اهريمن را توجيه كرد. 10- ارائه پيشگوييهاي فاجعهآميز: در اين تاكتيك با استفاده از آمارهاي ساختگي و ساير شيوه هاي جنگ رواني (از جمله كليگويي، پاره حقيقتگويي، اهريمنسازي و ...) به ارائه پيشگوييهاي مصيبتبار ميپردازند كه بتوانند حساسيت مخاطب را نسبت به آن افزايش داده و بر اساس ميل و هدف خويش افكار وي را هدايت نمايند. 11- قطرهچكاني: در تاكتيك قطرهچكاني، اطلاعات و اخبار در زمان هاي گوناگون و به تعداد بسيار كم و به صورتي سريالي ولي نا منظم در اختيار مخاطب قرار مي گيرد تا مخاطب نسبت به پيام مربوطه حساس شده و در طول يك بازه زماني آن را پذيرا باشد. 12- حذف و سانسور: در اين تاكتيك سعي مي شود فضايي مناسب براي ساير تاكتيك هاي جنگ نرم به ويژه شايعه خلق شود تا زمينه نفوذ آن افزايش يابد. در اين تاكتيك با حذف بخشي از خبر و نشر بخشي ديگر به ايجاد سوال و مهمتر از آن ابهام مي پردازند و بدين ترتيب زمينه توليد شايعات گوناگون خلق مي شود. 13- جاذبه هاي جنسي: استفاده از غریزهی جنسی و نمادهاي اروتيكال از تاكتيكهاي مهم مورد استفاده رسانه هاي غربي است به طوري كه مي توان گفت اكثر قريب به اتفاق برنامه هاي رسانه هاي غربي از اين جاذبه در جهت جذب مخاطبان خويش به ويژه جوانان كه فعالترين بخش جامعه هستند، بهره ميگيرند. 14- ماساژ پيام: در ماساژ پيام، از انواع تاكتيك هاي گوناگون (حذف، كلي گويي، پاره حقيقت گويي، زمان بندي، قطره چكاني و...) جنگ نرم استفاده مي شود تا پيام بر اساس اهداف تعيين شده شكل گرفته و بتواند تصوير مورد انتظار را در ذهن مخاطب ايجاد كند. در واقع در اين متد ، پيام با انواع تاكتيك ها ماساژ داده مي شود كه از آن مفهوم و مقصودي خاص برآيد. 15- ايجاد تفرقه و تضاد: ازجمله اموري كه در فرآيند جنگ نرم مورد توجه واقع مي شود، تضعيف از طريق تزريق تفرقه در جامعه هواداران و حاميان حريف است. ايجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقيب باعث عدم انسجام و يكپارچگي شده و رقيب را مشغول مشكلات دروني جامعه حاميان خود مي كند و از اين طريق از اقتدار و انرژي آن كاسته و قدرتش فرسوده شود. 16- ترور شخصيت: در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فيزيكي جاي خود را به ترور شخصيت داده است. در زماني كه نميتوان و يا نبايد فردي مورد ترور فيزيكي قرار گيرد با استفاده از نظام رسانه اي و انواع تاكتيك ها از جمله بزرگ نمايي، انسانيتزدايي و اهريمن سازي، پاره حقيقت گويي و... وي را ترور شخصيت مي كنند و از اين طريق باعث افزايش نفرت عمومي و كاهش محبوبيت وي مي شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامي نیز با استفاده از اين تاكتيك و بهره گيري از ابزار طنز، كاريكاتور، شعر، كليپ هاي كوتاه و... كه عموماً از طريق اينترنت و تلفن همراه ، پخش مي شود به ترور شخصيت برخي افراد سياسي و فرهنگي موجه و معتبر در نزد مردم مي پردازند. 17- تكرار: براي زنده نگه داشتن اثر يك پيام با تكرار زمان بندي شده، سعي مي كنند اين موضوع تا زماني كه مورد نياز هست زنده بماند. در اين روش با تكرار پيام، سعي در القاي مقصودي معين و جا انداختن پيامي در ذهن مخاطب دارند. 18- توسل به ترس و ايجاد رعب: در اين تاكتيك از حربه تهديد و ايجاد رعب و وحشت ميان نيروهاي دشمن، به منظور تضعيف روحيه و سست كردن اراده آنها استفاده مي شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهديد و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنين القاء مي كنند كه خطرات و صدمه هاي احتمالي و حتي فراواني بر سر راه آنان ممكن كرده است و از اين طريق، آينده اي مبهم و توام با مشكلات و مصائب براي افراد ترسيم مي كنند. 19- مبالغه: مبالغه يكي از روشهايي است كه با اغراق كردن و بزرگ نمايي يك موضوع، سعي در اثبات يك واقعيت دارد. كارشناسان جنگ رواني، از اين فن در مواقع و وقايع خاص استفاده مي كنند. غربي ها همواره با انعكاس مبالغه آميز دستاوردهاي تكنولوژيك خود و اغراق در ناكامي هاي كشورهاي جهان اسلام سعي در تضعيف روحيه مسلمانان در تقابل با تمدن غربي دارند. 20- مغالطه: مغالطه شامل گزينش و استفاده از اظهارات درست يا نادرست، مشروح يا مغشوش و منطقي يا غيرمنطقي است، به اين منظور كه بهترين يا بدترين مورد ممكن را براي يك فكر، برنامه ، شخص يا محصول ارائه داد. متخصصين جنگ نرم، مغالطه را با «تحريف» يكسان مي دانند. اين روش ، انتخاب استدلال ها يا شواهدي است كه يك نظر را تاييد مي كند و چشم پوشي از استدلال ها يا شواهدي كه آن نظر را تائيد نمي كند. اصول و روشهای مقابله با جنگ نرم اما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهرهگیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن ها را کاست و یا از میان برد. براي مقابله با جنگ نرم، نخست بايد ويژگيهاي اين نوع جنگ را آناليز كرده و خوب بشناسيم و بدانيم كه جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوتهايي دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار ميگيرد، جان انسانها، تجهيزات، امكانات و بناهاست كه معمولا در اين مواقع با استفاده از همين مسائلي كه مورد هدف قرار گرفته است، افكار عمومي عليه دشمن فعال ميشود، در حالي كه در جنگ نرم آن چه هدف قرار ميگيرد، افكار عمومي است. براي دستيابي به اين هدف، بايد بيش از گذشته رسانهها را مورد توجه قرار دهيم و افكار عمومي داخلي و جهاني را نسبت به دروغپردازي رسانههاي خارجي، آگاه كنيم. اين دو مهم فقط با تقويت رسانههاي خودي و تلاش براي بينالمللي كردن اين رسانهها، ميسر است. ديپلماسي رسانهاي در سياست خارجي هر كشور به دو صورت تحقق مييابد؛ يكي مديريت رسانهها توسط سازمانهاي ديپلماتيك رسمي كشور و ديگري به صورت خودجوش و در راستاي سياستهاي كلان كشورها. هر ملتي و كشوري داراي منابع قدرت نرم است كه شناسايي و تقويت و سازماندهي آن ها مي تواند براساس يك طرح جامع تبديل به يك فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ايران را مي توانيم «ايدئولوژي اسلامي»، «قدرت نفوذ رهبري»، «حماسهآفرينيها» و «درجه بالاي وفاداري ملت به حكومت» برشمریم. برخی راههای مقابله با جنگ نرم 1. گسترش دامنه و شمول فعاليتهاي فرهنگي. 2. افزايش محصولات فرهنگي تأثيرگذار بر جامعه و جوانان. 3. ایجاد راههای مشروع برای ارضاء نیازهای مردم. 4. استفاده از ديپلماسي عمومي. 5. استفاده از راهبردهاي ويژه در مورد اقوام و اقليتها: اقليتهاي جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابري، مستعد مخالفتورزي عليه نظام حاكم هستند و دشمنان فرامنطقه اي يكي از ميدان هاي فعاليت خود را در كشورهايي كه داراي تنوع قوميت هاست، قرار مي دهند. اما زماني كه نظام مستقر با انجام راهبردهاي مناسب در مناطق محروم و دور از مركز و اختصاص بودجه هاي لازم در قالب طرح هاي توسعه همه جانبه خصوصا طرح هاي اشتغال زا و به كارگيري مديريت هاي توانمند در اين مناطق و با روحيه جهادي و بسيجي مشغول خدمت به مردم شدند، مي توانند آن احساس را كم كنند يا از ميان بردارند. 6. عمليات رواني متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبايستي منفعلانه عمل كرد. عاملان تهديد نرم از انواع تبليغات، فنون مجاب سازي روش هاي نفوذ اجتماعي و عمليات رواني به منزله روش هاي تغيير نگرش ها، باورها و ارزش هاي جامعه هدف استفاده مي كنند. انجام تبليغات هوشمندانه، سريع با قدرت منطق و انديشه و احاطه ذهني بر مخاطبان جنگ نرم مي تواند يكي از روشهاي مقابله باشد. 7. آگاهیبخشی عمومی. 4 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آذر، ۱۳۹۲ زیبایی اندام و تروریسم نرم ورزشی استفاده از ظرفیت ورزش به عنوان تهدید نرم در سال های گذشته در دستور کار غرب به ویژه ایالات متحده قرار گرفته است. به گزارش مشرق ،تروريسم، پديده اي جدي در مناسبات و روابط اجتماعي بشري كه داراي سه ويژگي اساسي است: - تروريسم، پديدهاي سياسي است. - كه مبتني بر توطئه و طرح از پيش تعيين شده است، - و بر عليه مردم بيدفاع اعمال ميشود. تهدیدات تروریستی تنها به بمب گذاری و تیراندازی(گریلا تروریسم) محدود نمی شود بلکه حوزه وسیعی را در قالب تهدیدات سخت، نیمه سخت و نرم در بر می گیرد. امروز شاهد آن هستیم که صحنه جنگ با دشمن با تغیر موضع ازحالت سخت به نرم دیگر عینی نیست و به راحتی مواضع خودی و دشمن مانند جنگ سخت قابل تفکیک نیست. در همین راستا استفاده از ظرفیت ورزش به عنوان تهدید نرم در سال های گذشته در دستور کار غرب به ویژه ایالات متحده قرار گرفته است. مسئله ورزش صرفا نگاه اجمالی به چند رشته ورزشی و سلامت و نشاط جسم نیست، بلکه ازآن جهت حائز اهمیت است که عرصه ورزش به ویژه ورزش حرفه ای به مثابه ظرفی است که محتوای آن را تهدیدات نرم تشکیل می دهد و فقط ماهیت ظرف به ظاهر شبیه ورزش است، که این تهدیدات همانند مکانیسم ویروس در جامعه هدف عمل می کند. در ادامه به رشته زیبایی اندام به عنوان یکی از تهدیدات حوزه ورزش اشاره می شود. تاریخچه منشاء زیبایی اندام به یونان باستان باز می گردد تا جایی که بدن زیبا و عضلات تنومند مورد ستایش و پرستش قرار می گرفته است. در آموزش و پرورش اسپارتی کودک از سن ۷ سالگی تا سن ۳۰ سالگی جدا از خانواده و در خوابگاه مخصوصی به همراه دیگر پسران بصورت گروهی و برهنه به سر میبرد. حتی هنگام ضیافتها و غذاخوردن هم تنها پسران شرکت داشتند. این امر به این سبب بود که سربازان در هنگام جنگ به علت پیوندهای قویای که در طول زمان بوجود آمده بود، به خوبی بتوانند همرزمان خود را حمایت کنند. به نظر میرسد گسترش چنین طرز تفکری موجب شد که نخست در اسپارت و سپس در یونان، سربازان تشویق به همجنسگرایی شوند. بارزترین نمونه رواج همجنس گرایی را میتوان در سپاه مقدس تبس دید. به طوری که امروزه از ورزش زیبایی اندام به عنوان ورزش همجنس گرایان یاد می شود. به همین دلیل مسابقات زیبایی اندام طی سال های 1357 تا 1372 در کشور ممنوع بوده است. زیبایی اندام ورزش و تحرک یکی از نیازهای ضروری هر جامه ای به شمار می رود. فواید ورزش بر کسی پوشیده نیست اما بر خلاف تصور همگان حد بهینه ای در فعالیت های ورزش وجود دارد که می تواند برای سلامتی بدن و پیشگیری از بیماری ها مفید باشد و اگر میزان و شدت فعالیت از این حد تجاوز نماید، باعث آسیب های متعددی خواهد شد. زیبایی اندام نیز از این قاعده مستثنی نیست و با توجه به رشد روزافزون و قارچ گونه باشگاه های زیبایی اندام در کشور طیف وسیعی از تهدیدات شرکت کنندگان این رشته ورزشی را در سه سطح مبتدی، آماتور و حرفه ای تهدید می نماید که در ادامه به تهدیدات سلامتی آن اشاره می شود. آسیب های عضلانی و مفاصل کشیدگی و پارگی عضلانی، پارگی تاندون ، پارگی لیگامنت و مینیسک، شکستگی مفاصل آسیب های سیستم قلبی عروقی افزایش فشار خون دیاستولی، افزایش ضربان قلب استراحتی، کاهش حجم خون بازگشتی و خطر سکته قلبی در حین تمرین، ضربان قلب نامنظم مصرف دارو استفاده از هورمون ها و مکمل هاو خطر نابودی ارگان های بدن و ابتلا به سرطان، عدم توانایی باروری cia و بی ثبات سازی نقش سرویس اطلاعات مرکزی ایالات متحده (cia) در مسئله امنیت ثبات مندی در حوزه داخلی و بی ثبات سازی در حوزه خارجی خود می باشد که آن را در تمام زمینه ها از جمله ورزش و سلامتی نیز دنبال می کند. cia از طریق شبکه های ماهواره ای فارسی زبان خود مسئله بی ثبات سازی در حوزه سلامت را در دستور کار قرار داده است به طوری که به بهانه زیبایی و تندرستی بدن، داروهای متعددی را که عمدتا برای سلامتی بسیار زیان آور است را اشاعه و ترویج می دهد. هدف از این کار تهدید و آسیب رساندن به امنیت سلامت جامعه می باشد. به طوری که مصرف این داروها و مکمل ها به شدت در جامعه رواج پیدا کرده است. عمق فاجعه را می توان در گزارش اخیر وزارت بهداشت ایران مشاهده کرد. این گزارش اشاره می نماید، به غیر از داروها و مکمل های تولیدی شرکت های داخلی و واردات آن از مبادی قانونی گمرک کالا، میزان قاچاق داروها و مکمل های ورزشی در سال 84 از 25 میلیون دلار به 600 میلیون دلار در سال 90 رسیده است. نکته قابل تامل این است که اکثر داروهای وارداتی قاچاق ساخت کشور ایالات متحد می باشد که تجربه در گزارش های اخیر سازمان های سلامت در اقصی تقاط جهان ثابت می کند که این داروها علاوه بر عوارض طبیعی خود دارای مواد آغشته و خطرناک نیز می باشد که هدف از این کار همان بی ثبات سازی سلامت جامعه هدف می باشد. زنان و زیبایی بدن ترویج سبک زندگی یکی از کارکردهای دستگاه تبلیغاتی ایالات متحده یعنی هالیوود در جنگ نرم می باشد. که یکی از اقدامات آن در حوزه تندرستی استراتژی باربیزیشن می باشد. این امر به ویژه در میان کشورهای جهان اسلام از غلظت بالایی برخوردار است. در این استراتژی اندام کارکترهای زن سریال ها و فیلم های سینمایی همگی شبیه باربی می باشد. آنها با این شیوه قصد دارند اندام باربی را به عنوان یکی از ویژگی های زن مطلوب غرب الگو سازی کنند. این در حالیست که بنا به گزارشات سازمان های بخش سلامت ایالات متحده که در12سال پیش منتشر شده در خوشبینانه ترین حالت، حداقل 60 درصد مردم ایالات متحده دچار چاقی می باشند که میزان این افراد از دهه گذشته تا کنون نیز در حال افزایش است. استراتژی باربزیشن توسط شبکه های ماهواره ای غرب کار را به جایی می رساند که امروزه در جامعه ما مصرف آمفیتامین ها( نوعی ماده مخدر بسیار خطرناک) به ویژه در میان دختران برای شبیه سازی هر چه بیشتر اندام خود به باربی و به عنوان دارویی برای کاهش وزن به شدت رواج یافته است. اگر دختران سایر ملتها با "ارزش"های آمریکایی تربیت شوند، این دختران، نقش همسران و مادران را در جوامع خودشان عهده دار می شوند، لذا مبتنی بر ارزش های آمریکایی، جامعه شان را اداره می کنند. عمق هدف استراتژی باربیزیشن هدف قرار دادن سرمایه اجتماعی جامعه است که در این میان زنان به عنوان سیستم باروری جامعه نقش حیاتی را در تولید سرمایه اجتماعی ایفا می کند. اگر این تهدیدات را جدی نگیریم در آینده شاهد نسلی بیمار از زنان به عنوان مادران ایرانی خواهیم بود. محمود خدائی 2 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آذر، ۱۳۹۲ "دیپلماسی حجاب" در المپیک 2012 زنان مسلمان ورزشکار "دیپلمات های عمومی" هستند که در المپیک امسال دیپلماسی حجاب را رقم زدند. به گزارش مشرق ،در سی امین دوره بازیهای المپیک لندن شاهد حضور گسترده زنان مسلمان محجبه بودیم که در میان رقابت های ورزشی نگاه تماشاگران را بیشتر از گذشته به خود معطوف کرده بود. به ویژه آن که برای نخستین بار عربستان، قطر و برونئی اقدام به اعزام ورزشکاران زن خود کرده بود. زنان مصری هم برای اولین بار پس از انقلابی که سال گذشته در کشورشان به وقوع پیوست در افتتاحیه المپیک لندن پرچمدار کاروان ورزشی کشورشان در این دوره از مسابقات بودند که با حجاب اسلامی در این مراسم رژه رفتند. اما یکی از زیباترین اتفاقاتی که در این دوره از مسابقات افتاد اصرار وجدان علی سراج عبدالرحمن شهرخانی ورزشکار بانوی مسلمان عربستانی برای حضور با حجاب در رقابتهای جودو بود. در این باره روزنامه کانادایی هرالد گزارش داد" این بانوی مسلمان موجب ایجاد جنبش حجاب در المپیک شد. هنگامی که بانوی جودوکار برای حفظ حجاب پافشاری کرد برخی از قهرمانان زن والیبال ساحلی کشورهای مختلف از جمله ژاپن، کانادا و چک اعتراضهایی را در خصوص پوشش بانوان مطرح کردند. پس از آن نیز بانوان بدمینتونباز در این خصوص اعتراضاتی داشتند . " معمولا کمیته های مختلف المپیک زنان محجبه ورزشکار رااز گردونه مسابقات خارج و به آنها اجازه حضور نمی دادند، ولی در این دوره از المپیک تاحدودی این موانع را حذف و به بانوان مسلمان به شرط آنکه حجابشان بر روند مسابقه تاثیر نداشته اجازه حضور دادند. اما در این میان عده ای نیز تحمل نداشتند و از خود واکنش نشان دادند به طوری که در پی آزاد شدن پوشیدن حجاب توسط زنان ورزشکار، تعدادی از اعضای مؤسسه اکراینی "فیمین" که به اصطلاح در زمینه دفاع از حقوق زنان فعالیت می کند، در اقدامی غیر اخلاقی به مرکز شهر لندن رفته و با عریان شدن، اعتراض خود نسبت به آزاد شدن پوشش حجاب در المپیک را نشان دادند و کمیته بین الملی المپیک(IOC) را ضعیف در برابر کشورهای اسلامی دانستند. مهمترین و اساسی ترین علت هراس و دشمنی غرب از حضور زنان مسلمان محجبه در عرصه های مختلف از جمله ورزشی؛ ترس از الگو شدن زن مسلمان برای دیگر زنان دنیا است.به ویژه آن که در شرایط بحران اقتصادی جهان و تظاهرات گسترده مردم غرب که خدشه ای جبران ناپذیری بر آخرین نسخه تمدنی غرب یعنی لیبرال دموکراسی وارد می آورد. حضور زنان محجبه مسلمان در میان کانون توجه تماشاگران المپیک از سراسر جهان می تواند پیام بلند و رسایی باشد در مقابل دیگاه محدودیت و انزوای زن در اسلام باشد رهبر معظم انقلاب اسلامي در این باره می فرمایند" غربيها مدعياند كه حجاب يك مسئله ديني است و در جوامع لائيك نبايد ظهور پيدا كند اما علت واقعي مخالفت غرب با حجاب اين است كه سياست راهبردي و بنياني غرب درباره زن يعني عرضه شدن و هرزه شدن زن را با چالش روبرو مي كند و مانع تحقق آن ميشود". ديپلماسي عمومي را به معناي تقويت منافع ملي از طريق شناخت، اطلاع رساني و تأثير گذاري بر مردم كشورهاي ديگر و گسترش گفتگو ميان شهروندان و نهادهاي يك كشور و همتايان خارجي آنان تعريف ميكنند. عمده ترین ابزارهاي ديپلماسي عمومی عبارتند از فيلم هاي سينمايي و تلويزيوني، مبادلات فرهنگي، تلويزيون، هنر و ورزش. در حالی که زنان نماینده نیمی از جمعیت جهان هستند، بسیاری از کسانی که به مطالعه توسعه انسانی می پردازند، دیپلماسی عمومی را وسیله ای برای پیشرفت و توانمندسازی زنان و دختران در سراسر جهان ارزیابی می کنند، به ویژه این که کارشناسان بین المللی فعال در این بخش دریافته اند زنان در عرصه های سیاسی و اقتصادی بسیاری از کشورها در سطح پایینی نمایندگی می شوند. دفتر اتحاد از طریق ورزش، مدیریت برنامه های تبادل بین المللی وزارت امور خارجه ایالات متحده با هدف ایجاد ارتباط بین جامعه جهانی از طریق ورزش را بر عهده دارد. اتحاد از طریق ورزش، برنامه های تبادل بین المللی را اجرا می کند که هدف از آن کمک به جوانان محروم برای کشف این مساله است که چگونه دستیابی به موفقیت در زمینه ورزش می تواند به آنها مهارت های مورد نیاز برای موفق شدن در زندگی را بیاموزد. اتحاد از طریق ورزش، در چهارچوب اعزام نمایندگان ورزشی و برنامه های بازدید ورزشی و اعطای کمک های مالی، تلاش می کند تا با پیامی مبنی بر تعهد ایالات متحده نسبت به درک بین المللی، مدارای فرهنگی و احترام متقابل، با ورزشکاران جوان، مربیان و مدیران ورزشی در سراسر جهان ارتباط برقرار کند. آنها به بررسی این امر پرداختند که برنامه های ورزشی بانوان و دختران چگونه می تواند به ارتقای رهبری، کار گروهی، احترام، خود آگاهی و مهارت های زندگی بیانجامد و چطور ورزش و برنامه های تفریحی می تواند اثر مثبتی روی جوانان در خطر یا محروم بگذارد. طبق گزارش سال 2007 سازمان ملل با عنوان "زنان 2000 – زنان، برابری جنسیتی و ورزش" – توانمند سازی زنان و دختران از طریق ورزش ابزار توانمند سازی اجتماعی و اقتصادی مهمی است. زنان و دختران شبکه های بین فردی جدیدی کسب می کنند، در آنها حس هویت ایجاد می شود و به فرصت های جدیدی دسترسی پیدا می کنند که باعث می شود آنها مشارکت بیشتری در زندگی اجتماعی خود داشته باشند؛ سایر اهداف طرح توانمند سازی زنان و دختران از طریق ورزش عبارتند از: - ورزش به عنوان وسیله ای برای بهبود نقش رهبری زنان و دختران و مشارکت آنها در تصمیم گیری عمل می کند. - ورزش مردم را از سرتاسر مرزها، فرهنگ ها و نظام های اعتقادی گرد هم می آورد، و می تواند باعث ارتقای مدارا و درک بیشتر بین افراد و جوامع شود. - مشارکت دختران در ورزش می تواند کلیشه های جنسیتی را به چالش بکشد و نگرش های تبعیض آمیز جا افتاده در بین مردم را بشکند. - فرصت عالی را برای تأمین اطلاعات و ارتقای گفتگو در مورد اهمیت آموزش دختران در اختیار تیم ها و سازمان های ورزشی قرار می دهد. امروزه رویدادهای ورزشی بین المللی جذابی وجود دارد که توجه مردم جهان را به خود جلب می کند، بازی های المپیک بزرگترین رویدادی است که ملت های جهان را در یک شهر دنیا گرد هم می آورد و به وسیله آن افکار عمومی جهانیان را به خود معطوف می کند. 3 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آذر، ۱۳۹۲ دستورالعملی برای دیپلماسی عمومی آمریکا + دانلود موسسه پروژه امنیت آمریکایی اعلام کرد که آمریکا پس از پایان جنگ سرد، نتوانسته ارتباط منسجم و یکپارچه ای در سطح استراتژیک با مردم خارجی برقرار نماید. به گزارش مشرق، موسسه پروژه امنیت آمریکایی در گزارشی، وضعیت دیپلماسی عمومی آمریکا را بررسی کرد. این گزارش نگاهی به ضرورت استراتژیک دیپلماسی عمومی برای آمریکا می اندازد. نویسنده گزارش متئو والین، بسیاری از مسائل را در دیپلماسی عمومی معاصر بررسی کرده و راه کارهایی را به سیاستگذاران و مجریان دیپلماسی عمومی ارائه می دهد. همچنین در گزارش مطالعات موردی نیز صورت گرفته و راهنمایی هایی برای تقویت اثرگذاری ارسال پیام آمریکا به خارج بیان شده است. در معرفی این گزارش آمده است: در سال 2008، موسسه پروژه امنیت آمریکایی، چشم انداز خود از بنای یک زرادخانه جدید آمریکا که در آن بر دیپلماسی به عنوان یک عنصر اساسی در استراتژی امنیت ملی تاکید می شود ترسیم کرد. دیپلماسی در نوع خود دارای جنبه های مختلفی است؛ قسمتی از آن پشت درهای بسته صورت می گیرد و قسمت دیگری نیز کاملا آشکار است. موسسه پروژه امنیت آمریکایی نگران اینست که آمریکا پس از پایان جنگ سرد، نتوانسته ارتباط منسجم و یکپارچه ای در سطح استراتژیک با مردم خارجی برقرار نماید. از آن زمان تاکنون، این مردم [خارجی] شک و تردیدهای خود را در مورد نیات و مشروعیت سیاست خارجی آمریکا ابراز داشته اند. همین امر پیامدهای گسترده ای برای امنیت ملی داشته که منجر به شناسایی دیپلماسی عمومی به عنوان حوزه ای که تمرکز بیشتری نیاز دارد شده است. در این محیط به شدت مرتبط با یکدیگر، موسسه پروژه امنیت آمریکایی معتقد است که برای تقویت امنیت ملی، دیپلماسی باید چیزی بیش از ارتباط دولتی با دولت دیگری باشد. امروزه بیش از گذشته، مردم کشورها نقش بیشتری در تعاملات بین المللی ایفا می کنند. طبیعت متغیر جهان ما، که با پیشرفت در حمل و نقل، تکنولوژی ارتباطی و اقتصاد، کوچک تر شده به این معناست که جمعیت هایی که در گذشته جدا از یکدیگر بودند، اکنون منافع مشترک عمیقی دارند. نه تنها سیاست خارجی ما روی زندگی مردم خارجی تاثیرگذار است، بلکه موفقیت بخش عمده ای از آن مرهون همکاری همین مردم است و همکاری آنها پیامدهایی برای امنیت ملی آمریکا دارد. در طول دهه گذشته، ارتش سهم عمده ای در برقراری ارتباط سیاست های آمریکا در خارج داشته است. این امر تدریجا تبدیل به روال آمریکا در مناطقی که سخت ترین چالش ها در رابطه با تصویر آمریکا را تجربه کرده اند شده است. برخلاف نقش پررنگ ارتش، در این گزارش ما به جای عملیات های اطلاعاتی ارتش، روی مسائل کلان دیپلماسی عمومی آمریکا تمرکز خواهیم کرد. در طول جنگ سرد، دیپلماسی عمومی آنقدر اهمیت و اولویت داشت که نهادهای دولتی مستقلی برای خود داشت. اما دیگر این چنین نیست و در بیست سال گذشته، بحرانی در دیپلماسی عمومی آمریکا و ناتوانی در بیان مناسب ارزش های آمریکایی برای مخاطبان خارجی قابل مشاهده است. این گزارش چند مسئله را بررسی می کند: تعریف دیپلماسی عمومی چیست، چرا برای امنیت ملی مهم است، بهترین روش برای اجرای موفق آن. در پایان نکات مهم مطرح شده در این گزارش به قرار ذیل است: · دیپلماسی عمومی عنصر حیاتی امنیت ملی است که طرح ریزی طولانی مدت نیاز دارد. · گوش دادن به مخاطبان خارجی به آمریکا فرصت سیاستگذاری و پیام رسانی بهتری را برای رسیدن به اهداف استراتژیک می دهد. · ارتباط گیرنده باید در نظر مخاطبان هدف، معتبر باشند. · ارسال پیام مشروعیت خود را از دست می دهد اگر اقدامات پشتوانه آن نباشد. · شاخص های مناسب برای اندازه گیری ثاثیرگذاری برنامه ها باید به وجود آید. · به منظور به حداکثر رسانی تاثیر دیپلماسی عمومی، آمریکا باید بیش از همه چیز، کیفیت روایت و ارسال پیام خود را تقویت کند. · ارتباط دیجیتال، جایگزین دیگر وسایل ارتباطی موثر نیست. انواع وسایل ارتباطی باید به خدمت گرفته شود تا نتایج مطلوب حاصل شود. برای دانلود گزارش، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام را کلیک کنید. 3 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آذر، ۱۳۹۲ آشنایی با اهداف و پشتپرده نظم نوین جهانی + فیلم و عکس نظم نوین جهانی مورد نظر آمریکا و صهیونیستها چیست؟ تحولات یک قرن اخیر، جهان را به چه سمت و سویی سوق داده است؟ اهداف این نظم نوین و منافع آن برای ابرقدرتها چه خواهد بود؟ ایران در کجای نظم نوین جهانی قرار دارد؟ آیا نظم نوین جهانی "توهم توطئه" است؟ برای آشنایی بیشتر با مفهوم نظم نوین جهانی، اهداف و پشتپرده آن با گزارش ویژه مشرق همراه شوید... به گزارش مشرق، با توجه به اینکه اخیرا اصطلاح نظم نوین جهانی بر سر زبان بیشتر سیاستمداران بزرگ دنیا افتاده و بر آن به طور ضمنی تأکید کردهاند، آشنایی با مفهوم این اصطلاح برای همگان ضروری است. اگرچه برخی برای بیاهمیت جلوه دادن نظم نوین آن را تئوری توطئه میخوانند اما لازم است بدانید که این اصطلاح به دست سیاستمداران و اساتید فن ابداع شد و از آن برای اشاره به نیاز به یک نظام جهانی بر پایه ایدهآلهای سیاسی و اجتماعی غربی استفاده شده است. به همین دلیل نباید به راحتی از کنار آن گذشت. ایدئولوژی نظم نوین جهانی پیش از تئوری توطئه پا به عرصه گذاشت و چنین تئوریهای به دلیل عدم شفافیت در درون دولت و اعمال مشکوک افراد قدرتمند که از آن اصطلاح استفاده کردهاند توسعه یافته است. اصطلاح نظم نوین جهانی و اصطلاحات مشابه آن همچون نظم بینالمللی یا دولت جهانی و امثال آن معنای پیچیدهای ندارد. نظم نوین رمز و رازی مخفی یا تئوری توطئهای تودرتو نیست. معنای آن خیلی ساده است: نظمی جدید در کل دنیا. ساختار سیاسی و مالی جدید، شیوهای جدید برای مدیریت و کنترل تمامی امور در مقیاس جهانی. گرافیک ارتباط و عملکرد سازمانهای دولتی و غیر دولتی آمریکا در راستای نظم نوین جهانی بنابراین هنگامی یکی از مقامات ارشد سیاسی جهان از یک نظم نوین جهانی و مفاهیم مشابه سخن به میان میآورد منظورش نوعی تغییر در ساختار قدرت در جهان است و با توجه به اینکه هر یک از ما شهروندان این جهان محسوب میشویم پس تحت تأثیر ساختار جهان خواهیم بود و زمانی که مقامات منتخب جهان یا افراد قدرتمند در خصوص نظم نوین جهانی بحث و گفتگو میکنند یا خواستار اجرای آن میشوند، عقل سلیم حکم میکند که این مساله پیامدهایی برای زندگی ما دارد و باید گوش به زنگ باشیم. باید اذعان داشت که حکومت جهانی یا نظم نوین جهانی همیشه در ذهن افراد قدرتمند و حاکمان دنیا بوده است و خواهد بود. بخشهایی از فیلم ماتریکس که در آن ضرورت وجود نظم نوین جهانی و ناگزیر بودن جهان از پذیرش آن به مخاطب الغا میشود برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دانلود فیلم با وجود اینکه از نظم نوین جهانی به عنوان «تئوری توطئه» یاد میشد اما این اصطلاح به تازگی بر زبان بسیاری از رهبران کنونی غرب به طور علنی جاری و رسانهای شده است و به جرئت میتوان گفت که این توطئه بزرگ قرن 21 دیگر بر کسی پوشیده نیست و تلاش رسانهها و اندیشمندان غربی برای واهی نشان دادن این مساله نتیجهای در پی نخواهد داشت. [TABLE=class: ncode_imageresizer_warning] [TR] [TD=class: td1, width: 20][/TD] [TD=class: td2]جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 908x594 می باشد.[/TD] [/TR] [/TABLE] علائم نظم نوین جهانی رمزگشایی شده بر روی دلار آمریکا نظم نوین جهانی؛ سلطه بر تمام دنیا «ویکیپدیا» با تئوری خواندن نظم نوین جهانی در توضیحات مربوط به این اصطلاح آورده است که در برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، اصطلاح نظم نوین جهانی (New World Order یا NWO) به پیدایش حکومتی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای سلطه بر تمام دنیا اطلاق میگردد. در تئوریهای توطئه درونمایه معمول نظم نوین جهانی پایگاه سری قدرتی از نخبگان در نظر گرفته میشوند که لیست بلندبالایی از اقداماتی که باید در سطح جهان انجام دهند در دست دارند و در حال دسیسهچینی برای حاکمیت بر جهان از طریق یک حکومت جهانی اقتدارگرا و قدرتطلب هستند؛ حکومتی که جایگزین حاکمیت تمامی کشورهای مستقل جهان شود. طرحریزی رخدادهای مهمی در سیاست و اقتصاد جهان به گروههای تأثیرگذار کوچکی نسبت داده میشوند که از طریق برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام متعددی انجام میگیرند. تلاش برای تسلط بر جهان از جانب گروههای سیاسی و سری کوچک طی حوادث تاریخی و کنونی متعدد، جزئی از نقشه دستیابی به سلطه جهانی در نظر گرفته شدهاند. سخنان جان اف کندی در مورد نظم نوین جهانی که باعث ترور وی شد برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دانلود فیلم ماهیت نظم نوین جهانی چیست؟ نظم نوین جهانی یک دکترین و برنامه است اما واقعیت چیز دیگریست! نظم نوین جهانی اصطلاحی است که از آن برای توصیف متحد کردن ابرقدرتهای جهان برای برقراری، حفظ صلح و امنیت جهانی و به بیانی روشنتر نظارت و حکمرانی بر کل جهان استفاده میشود. اصطلاحاتی نظیر دولت جهانی، نظم جدید، جهانی سازی، دهکده جهانی، نظم بینالمللی و امثال آن همگی مترادف با نظم نوین جهانی هستند. شکی نیست که همه این اصطلاحات میتوانند به جای یکدیگر و با توجه به مقتضیات زمان و مکان و در شرایط متفاوت برای مخاطبان متفاوت به کار بروند. اشتباه نکنید! آنها در اساس یک معنی را القاء میکنند. برنامه نظم نوین جهانی در دنیای امروز دیگر مخفی نیست. این برنامه در گزارشات شورای روابط خارجی، کمیسیون 3 جانبه، گروه بیلدربرگ، کلوپ رم، سازمان ملل، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و اخیرا بر زبان بسیاری از رهبران غربی نظیر باراک اوباما، هیلاری کلینتون، بیل کلینتون، جورج بوش، دیوید کارون، گوردون براون، آنگلا مرکل، نیکولا سارکوزی و ... جاری و بر آن تاکید شده است. ویژگیها و روشهای اجرای نظم نوین جهانی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دانلود فیلم مایر آمشل روچیلد را میتوان بنیانگذار نظم نوین جهانی نامید. وی در سال 1744 در فرانکفورت آلمان دیده به جهان گشود. راتچیلد همچنین بنیانگذار امپراتوری بانک راتچلیدهاست. وی در سال 1773 میلادی 12 تن از دوستان بانفوذ و قدرتمند خود را جمع و آنها را قانع کرد که اگر همگی آنها تمام سرمایه و توان خود را یکجا جمع کنند میتوانند بر جهان حکومت کنند و نظم نوین جهانی پا به عرصه ظهور میگذارد. پس از این بود که طبقه ممتاز ایلومناتی و فراماسونرها با یکدیگر متحد شدند و دستورالعمل نظم نوین جهانی را مرحله به مرحله به اجرا گذاشتند. در این میان سرمایهداران بزرگ دنیا، بانکداران، سیاستمداران و طبقه ممتاز جهان جزو برنامهریزان اصلی نظم نوین هستند. «جورج بوش پدر» - چهل و یکمین رئیس جمهور آمریکا - نخستین سیاستمداری بود که در سخنرانی خود خطاب به کنگره در سال 1990 میلادی بر ایجاد «نظم نوین جهانی» تأکید کرد. اگرچه تئوریهای اولیه دکترین «نظم نوین جهانی» یا «دولت جهانی» و امثال آن توسط افرادی نظیر «وودرو ویلسون» بیست و هشتمین رئیس جمهور آمریکا، «هنری کیسینجر»، «دیوید راکفلر»، «وینستون چرچیل»، اندیشکده «شورای روابط خارجی آمریکا»، «میخائیل گورباچف»، «جورج سوروس» و دیگر رهبران و سرمایه داران غربی مطرح شده است اما به طور کلی میتوان سخنرانی «جورج بوش پدر» در سال 1990 را که منجر به جنگ خلیج فارس و جنگهای کنونی شد، سرآغاز مرحله اصلی تحقق و پیاده سازی نظم نوین جهانی دانست. اگرچه ایده نظم نوین جهانی قدمتی بیش از صد سال دارد اما جنگ خلیج فارس گامی تاریخی برای استقرار نهایی نظمی نوین جهانی بود. نظم نوین هنوز شکل نهایی خود را پیدا نکرده و در حال حاضر در دوره انتقال به نظم نوین به سر میبریم. سخنان جورج بوش پدر در توضیح نظم نوین جهانی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دانلود فیلم دیوید راکفلر در سخنرانی خود که در سال 1994 در مراسم ضیافت شام سفیران سازمان ملل انجام داد در خصوص فرصت پیش آمده برای دوره انتقال به نظم نوین جهانی چنین عنوان کرد: پنجرهای که برای استقرار حقیقی صلحآمیز و مستقل نظم جهانی باز شده است زیاد دوام نخواهد آورد. ما در شرف دگرگونی جهانی هستیم. تنها چیزی که نیاز داریم بحرانی بزرگ و به موقع است تا کشورها نظم نوین جهانی را بپذیرند و از آن تبعیت کنند. رویدادهایی نظیر حادثه 11 سپتامبر و یا حتی جنگ با ایران میتوانند تداعی کننده بحران بزرگ در اذهان باشد که دنیا را متقاعد به جنگ افروزی و پیشبرد طبقه ممتاز و غرب برای کنترل خاورمیانه کرد. جایگاه ایران در نظم نوین جهانی سخنرانی سالانه جورج بوش پدر در کنگره: چیزی که در خطر است مهمتر و بزرگتر از یک کشور کوچک است، آن یک ایده بزرگ است: نظم نوین جهانی. این سخنرانی منجر به شعلهور شدن آتش جنگ خلیج فارس و جنگهایی که تاکنون به طول کشیده است شد. به نظر میرسد هدف غایی نظم نوین غرب خاورمیانه است. چرا که اسلام و منابع عظیم نفتی در آنجا تمرکز یافته است. غرب برای بقا به نفت نیاز دارد و از طرفی اسلام ضد ظلم و ضد استعمار است و همین امر بیم رهبران نظم نوین جهانی را در پی دارد و آن را رقیب نیرومندی در عرصه جهان میبینند. به دلیل اینکه اسلام و ایدئولوژی اسلامی با نظم نوین جهانی و استکبار در تضاد کامل است، غرب در تلاش برای ریشه کن کردن اسلام و مسلمانان برای پیشبرد اهداف خود و استقرار جهانی نظم سیاسی اقتصادی خود است. اکنون این ایران است که به کانون اصلی توجهات تبدیل شده است چرا که نظم نوین جهانی در مرحله پایانی خود است و تنها ایران است که در برابر آن مقاومت میکند. افزایش روزافزون قدرت ایران در منطقه، بیداری اسلامی اعراب، افزایش نفوذ و روابط تهران با کشورهای مختلف جهان و بنبستهایی که انقلاب اسلامی برای غرب و صهیونیسم در خاورمیانه کنونی به همراه داشته، توطئه غرب برای تشکیل حکومت جهانی و جهانیسازی را به چالش کشیده است. برنامه هستهای، نقض حقوق بشر و دیگر بهانههای غرب برای حمله به ایران را فراموش کنید! آنها فقط میخواهند ایران را از سر راه خود بردارند تا بدون هیچ مزاحمتی بر دنیا حکمرانی کنند. تلاشها و تشدید فشارهای اخیر غرب مبنی بر تحریمهای یکجانبه آمریکا و اروپا علیه تهران فقط در راستای تسلیم کردن ایران و پذیرفتن نظم نوین جهانی است. نظم نوین جهانی تنها یک چالش پیش روی خود دارد و آن ایران سرسختی است که طی 3 دهه اخیر به رغم جنگ تحمیلی، تحریمها، ترورها و فشارهای بینالمللی در برابر این نظم شیطانی ایستادگی کرده است. غرب ناامید شده که نتوانسته از پس بنبستی به نام ایران برآید به ناچار آخرین گزینه خود را به روی میز گذاشته است و آن چیزی نیست جز حمله به ایران. نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که ایران هستهای مساوی است با قدرت جهانی شدن و به بیانی شفافتر کابوسی برای غرب. ایران سرشار از منابع طبیعی و فسیلی با هستهای شدن به یکی از قدرتمندترین و ثروتمندترین کشورهای جهان تبدیل خواهد شد و بدین گونه معادلات غرب را از ریشه ویران خواهد کرد. چرا خاورمیانه به میدان جنگ غرب تبدیل شده است؟ نظم نوین جهانی در پی کنترل و تصرف تمامی قدرت و منابع جهان است که نفت مهمترین نیاز غرب برای اداره جهان است. یکی از اهداف اصلی غرب کنترل و در اختیار گرفتن جریان انرژی در جهان است. مرکز ثقل منابع طبیعی و فسیلی جهان در خاورمیانه قرار دارد و به نوعی این منطقه را میتوان مروارید جهان نامگذاری کرد. تنگه هرمز گذرگاهی حیاتی برای برخی از بزرگترین کشورهای تولید کننده نفت در دنیا، شامل عربستان، عراق، کویت، عمان و ایران است. منطقه خلیج فارس بیش از 60 درصد منابع نفت و حدود 40 درصد منابع گاز طبیعی جهان را در خود جای داده است. بر اساس آمار «اداره اطلاعات انرژی» آمریکا، در سال 2011 روزانه حدود 17 میلیون بشکه نفت از این تنگه عبور کرده است که معادل 35 درصد کل جابجاییهای نفت دنیا از طریق اقیانوسها است. از آنجایی که ایران در منطقه راهبردی خاورمیانه قرار دارد و اختیار تنگه هرمز را نیز در دست دارد به راحتی میتواند برنامههای غرب را با مشکل مواجه کند. از طرفی غرب نمیتواند حضور ایران اسلامی را در باشگاه قدرتهای جهانی بپذیرد چرا که ماهیت اسلامی آن مغایر با روح نظم نوین جهانی است و با منافع غرب تضاد کامل دارد. پس تنها دو راه حل وجود دارد: 1- یا ایران در برابر حکومت جهانی سر تسلیم فرود آورد و یا 2- با توسل به تحریم و فشار و تهدید و جنگ ایران را مجبور به پذیرش نظم نوین جهانی کرد. هیلاری کلینتون در سخنرانی سال 2009 خود خطاب به کارشناسان و سیاستمداران اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا اینگونه به این نکته تاکید میکند: «ما به رهبران ایران گزینهای واضح و مشخص میدهیم، اینکه همانند عضوی متعهد و قابل اعتماد به جامعه بینالملل! بپیوندند یا اینکه به راهی که به انزوای بیشتر ایران منتهی خواهد شد ادامه دهند». ایران و غرب نمیتوانند بر سر نظم نوین جهانی با یکدیگر کنار بیایند نتیجه طبیعی چنین وضعیتی، که در آن نه ایران و نه غرب، نمیتوانند پیامدهای ناخوشایند عبور از خطوط قرمز یکدیگر را تحمل کنند، تمایل طرفین به مذاکراتی خواهد بود که میتواند به همزیستیهای مسالمتآمیز بلندمدتتری تبدیل شود. صرف نظر از ایدئولوژیها، طرفین نمیتوانند پیشنهاد چشمگیری برای راضی نگه داشتن یکدیگر ارائه دهند. خواستههای ایران که تسلط بر منطقه و قدرت تصمیمگیری در خصوص چگونگی تخصیص و توزیع درآمدهای نفتی است، غرب را در جایگاهی قرار خواهد داد که مجبور به تابعیت از سیاستهای تهران میشود؛ و خواستههای غرب مبنی بر دست کشیدن ایران از گسترش نفوذ خود و اکتفا به مرزهای جغرافیایی، تهران را از یک فرصت استثنایی برای عملی کردن ادعای دیرین خود، محروم میکند. سخنان اوباما در مورد نظم نوین جهانی در تبلیغات انتخاباتی خود برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دانلود فیلم پس ما با وضعیتی مواجهیم که در آن هیچ یک از طرفین نمیخواهد دست به اقدامی بزند که دیگری را خشمگین کند و در عین حال نیز هیچ یک از طرفین نمیخواهد و نمیتواند که با دیگری کنار آید؛ و این درست همان نکتهای است که این رودررویی را تبدیل به یک موقعیت بسیار خطرناک کرده است. وقتی پای مسائل اساسی در میان باشد، طرفین در موقعیتی قرار دارند که در صورت اضطرار میتوانند عمیقاً به دیگری صدمه زنند، و از طرفی هیچ یک نیز در وضعیتی نیستند که بتوانند برای رسیدن به توافقات گستردهای با یکدیگر وارد مذاکره شوند. درست مانند یک بازی طولانی مدت شطرنج؛ یک بازی که هر دو طرف ممکن است به راحتی و بر اثر یک خطای محاسباتی یا بلوف طرف مقابل، فریب خورده و حرکت اشتباهی انجام دهند. نظم نوین جهانی با الگوی ایرانی اما نگرانی غرب به همینجا ختم نمیشود. ایران دامنه نفوذ و تاثیرگذاری خود در منطقه را به شکل پیچیدهای گسترش داده است. از چین و روسیه گرفته تا عراق و سوریه و لبنان و کشورهای آمریکای لاتین. ایران توانسته با بکارگیری دیپلماسی ویژه خود همپیمانان و متحدان راهبردی خوبی در خاورمیانه و حیاط خلوت آمریکا پیدا و جبهه جدیدی را در مقابل غرب صفآرایی کند. این مساله معادلات غرب را با چالش مواجه کرده و موجب بینظمی در نظم نوین یا دولت جهانی شده است. به همین خاطر است که غرب در تلاش است ایران را به هر طریق ممکن از سر راه خود بردارد چرا که منافع آمریکا و متحدانش و نظام تک قطبی را به شدت تهدید میکند. آیا غرب میتواند نظم جهانی خود را بر این تحمیل کند؟ آیا ایران میتواند در مقابل غرب مقاومت کند و از پذیرش آن سرباز زند؟ آیا غرب میتواند با ایران قدرتمند و هستهای کنار بیاید؟ آیا غرب میتواند بینظمیای را که ایران باعث آن شده تحمل کند؟ آیا ایران نظم نوین جهانی خود را خواهد ساخت؟ آیا ایران نظام بینالمللی تک قطبی را تبدیل به نظامی چند قطبی خواهد کرد؟ آیا ایران میتواند در نهایت دست غرب را از خاورمیانه کوتاه کند؟ اینها سوالاتی است که فقط گذشت زمان میتواند پاسخ آن را بدهد. نظم نوین جهانی از دیدگاه مقام معظم رهبری: «این نظام نوینی که آمریکاییها میگویند این است، کاری کنند که همه دنیا آن طور که آنها میخواهند، فکر کنند و حقایق را وارونه بفهمند. نظم نوینی که آمریکا در پی استقرار آن است، متضمن تحقیر ملتها و به معنای امپراتوری بزرگی است که در رأس آن آمریکا و پس از آن قدرتهای غربی است. بازگشت به جامعه جهانی – که آمریکا منادی آن است – به معنای پذیرش سلطه فرهنگ غرب است. نتیجه تمام درگیری شرق و غرب چه باید باشد؟ باید قدرت مطلقه و روزافزون آمریکا بر ملتهای ضعیف باشد؟ معنای نظم نوین جهانی این است!؟» امید است کارشناسان و سایستمداران ایران با توجه به فرمایشات و بیانات رهبر معظم انقلاب در خصوص نظم نوین جهانی غرب با دقت و مکاشفه بیشتری به ابعاد مختلف و پنهان این بعد از سیاست بینالمللی و نظام سلطه بپردازند و ایران را از خطراتی که نظم نوین جهانی در پی دارد مصون نگه دارند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
notrino 2604 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آذر، ۱۳۹۲ خیلی ببخشید ولی بزرگترین سرباز جنگ نرم دشمن فعلا داره به راحتی با روش های قانونی کار میکنه...مدت زمانی هم فرصت داره تا دل خیلی از خائنین به اهداف و وطن رو شاد کنه....مگه نبود مهاجرانی که یه زمان کتاب اموزش دختر بازیو ای مسائل بخش شد...کتاب ترانه های هایده و مهستی و شکیرا رو با مجوز ارشاد دادن بیرون...حالا همون اشه و همون کاسه . لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده