کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ آن که نقشی دیگرش جایی مصور میشود نقش او در چشم ما هر روز خوشتر میشود ... "خ" 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ خرّم آن دم که چو حافظ به تولای وزیر سرخوش از میکده با دوست به کاشانه روم ک... 2 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ کاش کان دلبر عیار که من کشته اویم بار دیگر بگذشتی که کند زنده به بویم... "ی" 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ یار دلدار من ار قلب بدینسان شکند ببرد زود بجانداری خود پادشهش س... 3 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ سرو سیمینا به صحرا میروی نیک بدعهدی که بی ما میروی ... "ن" 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ نقش بند صورتت زان سان که بایست آفرید بیش از این خوبی به ظرف حسن گنجایش نداشت گ... 3 لینک به دیدگاه
مرید 1252 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ گوش کن با لب خاموش سخن می گویم پاسخم گو به نگاهی که زبان من وتوست ع... 3 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ عشق در دل ماند و یار از دست رفت دوستان دستی که کار از دست رفت ... "د" 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ در این خانه که بر روی کسی بسته نشد چه توان گفت ملایک در میخانه زدند ز... 3 لینک به دیدگاه
مرید 1252 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ ز هجر تلختر آبی نداشت جام سپهر وگرنه دست قضا در گلوی ما میریخت س... 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی ب... 5 لینک به دیدگاه
مرید 1252 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ بنالد بلبل از یک باغبان با صد هزاران گل ننالم چون ؟ که یک گل دارم وصد باغبان دارد ر... 5 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن ترک من خراب شبگرد مبتلا کن ت... 4 لینک به دیدگاه
Arpak 8511 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ تا ذره ای ز درد خودم را نشان دهم بگذار در جدا شدن از یار جان دهم همچون نسیم میگذرد تا به رفتنش چون بوته زار دست برایش تکان دهم 4 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ تا ذره ای ز درد خودم را نشان دهمبگذار در جدا شدن از یار جان دهم همچون نسیم میگذرد تا به رفتنش چون بوته زار دست برایش تکان دهم با چی بگم؟! من همان به که از او نیک نگه دارم دل که بد و نیک ندیده ست و ندارد نگهش دلخواه.... 4 لینک به دیدگاه
Arpak 8511 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ اگرچه شمعی و از سوختن نپرهیزی نبینمت که غریبانه اشک میریزی دلخواه.. 4 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۸۹ بر چشم تو عالم ارچه می آرایند مگرای بدان که عاقلان نگرایند ن... 3 لینک به دیدگاه
نیمه ماه 2908 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۸۹ بر چشم تو عالم ارچه می آرایندمگرای بدان که عاقلان نگرایند ن... نالد به حال زار من امشب سه تار من این مایه تسلی شب های تار من (سلام آقای moh@mad شما بی انصافی کردین و برا من این تایپیک و نفرستادین. با اینکه من مشاعره دوست دارم بی ادبی کردم و بی دعوت شرکت کردم). 3 لینک به دیدگاه
نیمه ماه 2908 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۸۹ نوشتم این غزل نغز با سواد دو دیده که بلکه رام غزل گردی ای غزال رمیده "ش" 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۸۹ نالد به حال زار من امشب سه تار من این مایه تسلی شب های تار من (سلام آقای moh@mad شما بی انصافی کردین و برا من این تایپیک و نفرستادین. با اینکه من مشاعره دوست دارم بی ادبی کردم و بی دعوت شرکت کردم). من از شما معذرت میخام شما بی ادبی بنده رو به بزرگی خودتون ببخشین. البته اطلا رسانی این تاپیک با بنده نبوده. بی ادبی نیس عزیزم شدکت کردنتون خیلی خوشال کننده هس چون لااقل بنده هم از شما یاد میگیرم. شاهنشهی که شیشه جانها به دست اوست گز بشکند به سنگ فقط مزد شست اوست س ... 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده