مشاعره با حروف پیشنهادی

[Arpak 8511]

عاشق از مُلك عقل بيرون است

بادِ سر گشته اي چو مجنون ست

عشق شيرين كجا رود از ياد

تيشه شد تاجِ تارك فرهاد

 

م..

[Astraea 25351]

عالم که عارفان را گوید نظر بدوزید

گر یار ما ببیند صاحبنظر باشد

ر

[مرید 1252]

روز وشب روی تو در آیینه ما پیداست

 

بجز از عهد تو با هیچ نبستیم بس است

 

ب...

[مرید 1252]

روز وشب روی تو در آیینه ما پیداست

 

بجز از عهد تو با هیچ نبستیم بس است

 

 

ب...

[moh@mad 5513]

بهر یک جرعه می منت ساقی نکشیم

اشک ما باده ما دیده ما شیشه ما

 

د ...

[مرید 1252]

دوباره صبح می شود غروب تنگ خانه ام

 

دوباره خنده می زند شکوفه ترانه ام

 

 

ص...

[Astraea 25351]

دوش حورازاده​ای دیدم که پنهان از رقیب

در میان یاوران می​گفت یار خویش را

ش....

[moh@mad 5513]

شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم

به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم

 

ع ...

[کتایون 15176]

عشق و کمين گشادنی، ما و ز جان بريدنی

يار و کمان کشيدنی، ما و به خون تپيدنی ...

"پ"

[Arpak 8511]

پر پروانه شکستن هنر انسان نیست

گر بشکستیم ز غفلت من و مایی نکنیم

[moh@mad 5513]

به خاطر ندادن حرف پیشنهادی با اجازه تون خودم میگم.

 

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را

نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را

 

ش ...

[surgun 729]

شمس تبریزی برآر از چاه مغرب مشرقی

 

همچو صبحی کو برآرد خنجر مغمود را

 

 

دلخواه...

[Arpak 8511]

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند

 

ج..

[کتایون 15176]

کی رفته‌ای زدل که تمنا کنم تو را

کی بوده‌ای نهفته که پيدا کنم تو را ...

"ر"

[surgun 729]

جام می و خون دل هر یک به کسی دادند

 

در دایره قسمت اوضاع چنین باشد

 

========================

 

روز تویی روزه تویی حاصل دریوزه تویی

 

آب تویی کوزه تویی آب ده این بار مرا

 

 

دلخواه...

[کتایون 15176]

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند

 

ج..

 

جهان عشق ندانم چه زير سر دارد

که زير هر قدمي يک جهان خطر دارد ...

"ز"

[surgun 729]

زلف تو بر رخت شام است بر سحر

 

عشق تو در دلم گنج است در خراب

 

 

دلخواه...

[moh@mad 5513]

زندگی از بس گهی عزت گهی هم خوار دارد

چرخ بازیگر از این بی مهریا بسیار دارد

 

ق ...

[Arpak 8511]

قطره اشکیم اما در درون دل نهان

گر به سوی دیده ره یابیم دریا میشویم

 

خ..

[surgun 729]

خاموش که سرمستم بر بست کسی دستم

 

اندیشه پریشان شد تا باد چنین بادا

 

 

دلخواه...