رفتن به مطلب

مشاعره با حروف پیشنهادی


armstrong

ارسال های توصیه شده

غافل از مور مشو گرچه سلیمان باشی

که ز هر ذره به درگاه خدا راه بود

 

پ

پاییز ای فصل برگ ریز.

و ای آبان تو ای ماه جدایی

غمی دارم به دل, از تو گلایه

کجا بردی آفتاب را؟

من به سایه

 

آهای ای ماه زرده بی طرفدار

مرا در خود رها کن

رها کن

دست بردار...

م.................

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 2.4k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

گویند صبر کن که تورا صبر بر دهد

آری دهد ولیک به خون جگر دهد

ما عمر خویش به صبوری گذاشتیم

عمر دگر بباید تا صبر بردهد

 

ط ...

  • Like 1
لینک به دیدگاه

نمی دارد کسی هم دوستم ای دل

چرا دلخوش به پاییزی کند مردم؟

برای برگ ریزانش؟ برای لختی سبزان پا بر خاک؟ برای چه؟

ولی می گویم ای مردم بیایید و ببینیدم

خزانم من خزانستان و شاید لذت باران

چه می داند کسی شاید

مبارک باد میلادم

م................

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...