- Nahal - 47858 ارسال شده در 21 دی، 2013 مرگ همیشه خیلی آسان تر از عشق بوده است حتی ” آراگون” هم می گفت؛ بدان که شبیه مرگ است، دوست داشتن تو همان کلماتی که شعله های آتش اند و روزگار شاعران که همیشه سیاه بوده است و مرگ که در خیلی از شعرها و عشق ها شانه بر موهای مان می زند عشق که گاهی اوقات به سان شهری مرده است و این رفتن رو به زوال همواره عمیق تر می شود تا به حال برایت جای سوال نبوده چرا شاعران به استادی ِ عشق مشهورند؟ زیرا بیشتر از هر کسی عشق را به دوش کشیده اند و من که چون آب ِنگران از بستر خویش ام پیداست که برای عشق و مرگ تقلا می کنم ایلهان برک برگردان سیامک تقی زاده 3
- Nahal - 47858 مالک ارسال شده در 21 دی، 2013 سخت بود فراموش کردن کسی که با او همه چیز و همه کس را فراموش میکردم! 3
- Nahal - 47858 مالک ارسال شده در 21 دی، 2013 برگ زنبقی بر چهره آب شنا میکند مرگ به هیچ چیز دیگری شبیه نیست ایلهان برک برگردان محسن عمادی 2
- Nahal - 47858 مالک ارسال شده در 21 دی، 2013 بعضی روزها انسان فقط خسته ست نه تنهاست نه غمگین و نه عاشق فقط خسته ست ایلهان برک ترجمه : سیامک تقی زاده 3
- Nahal - 47858 مالک ارسال شده در 21 دی، 2013 بعضی ترانهها را می توان بارها و بارها گوش داد بعضی انسانها را میتوان بارها و بارها دوست داشت .. 3
- Nahal - 47858 مالک ارسال شده در 21 دی، 2013 آن روزها که تو بودی چیزی به نام بدی وجود نداشت اندوه ها این چارچوب های غم انگیز در زندگی وجود نداشت بی تو تمام امیدواری ها را در مرز تاریکی ها گذاشته اند بی تو روی رستگاری های مان خط کشیده اند اکنون مدت های مدیدی ست که این دریای پشت پنجره دیگر زیبا نیست مدت هاست که دیگر روشنای انسانیت مان بدون تو سوسو می زند بیا و برای ما ساعت ها، روزهای تازه ای بیاور 4
- Nahal - 47858 مالک ارسال شده در 21 دی، 2013 انسان هایی بودیم که به پاک کردن عادت داشتیم ابتدا اشک هایمان را پاک کردیم سپس یکدیگر را ... 3
- Nahal - 47858 مالک ارسال شده در 15 اسفند، 2013 يک زن اگر بخواهد حتي مي تواند با صدايش تو را در آغوش بگيرد 2
Hanaaneh 28168 ارسال شده در 7 خرداد، 2014 آنجا میايستند و لب موجشکن دردِدل میکنند صداهاشان پرندهها را به پرواز وامیدارد، برگها را میريزد زنانی از روزگاران ناشناخته. زمانی هست که جهان به سکون میرسد. روزهايی که گلها را در دفترچهای میفشرديم با هم، تا خشک شوند: زنان چنين چيزیاند. که میداند کجا و کی، به ناگاه درمیيابيم که همگان صدايی را میزيستيم که آنان با ما به جا نهاده بودند. 3
- Nahal - 47858 مالک ارسال شده در 23 تیر، 2014 با عطر تو در یک اتاق تنها ماندهام این عذاب را نمیتوانی تصور کنی. 1
- Nahal - 47858 مالک ارسال شده در 30 مرداد، 2014 یک زن تنها به مردی ... که دوستش دارد صدها بار شانس دوباره میدهد ! 1
ارسال های توصیه شده