رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

[TABLE=class: cms_table, align: center]

[TR]

[TD][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD=class: cms_table_toplist]موسيقي و تاثيرات متفاوت آن بر انسان ( نقش درمان کننده) [/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

در مغز انسان مركزي براي دريافت موسيقي وجود دارد كه درست در پشت پيشاني قرار دارد، و از قضا اين همان نقطه اي است كه وظيفه يادگيري و ابراز احساسات انسان را نيز بر عهده دارد.

 

به همين دليل بين موسيقي، يادگيري، و كنترل و ابراز احساسات رابطه مستقيمي وجود دارد.

 

دانشمندان آمريكايي ميگويند كه افراد در موارد مختلف واكنش هاي متفاوتي به يك موسيقي مشابه نشان ميدهند كه احتمال داده مي شود كه يك دليل اين امر، شرايط احساسي گوناگون انسان ها در زمان هاي متفاوت باشد. اما آيا تنها شرايط احساسي ماست كه باعث شفابخشي يا بيماري زايي موسيقي در وجود ما مي شود؟ يا اين مساله به ذات موسيقي و نوع آن نيز بر مي گردد؟

 

اولين مطلبي كه بايد بدانيم اين است كه اصلا چه اتفاقي مي افتد كه يك موسيقي در ذهن ما جاي مي گيرد؟

 

دانشمندان دانشگاه دارتموث در نيوهمپشاير در اين باره مي گويند: علت تكرار شدن ناخودآگاه برخي قطعات موسيقي در ذهن انسان به ناحيه اي در قشر جلويي مغز باز مي گردد.

 

اين ناحيه از مغر مسوول يادآوري قطعات موسيقي است كه فرد در گذشته شنيده و با ناحيه گيجگاهي در ارتباط است.

 

ناحيه گيجگاهي نيز خود وظيفه پردازش صداهاي اوليه و ساده، استدلال و همچنين يادآوري خاطرات را بر عهده دارد و حالا بايد بدانيم كه چه موسيقي در مغز ما ايجاد آرامش و در جسم ما نويد درمان مي دهد و چه نوع موسيقي منجر به استرس و در نتيجه بيماري مي گردد.

 

* موسيقي و نقش درماني آن

 

رونالد هاس استاد دانشگاه موتسارت شهر سالزبورگ اتريش مي گويد از طريق موسيقي مي توان مصونيت انسان ها را در برابر بيماري ها تقويت كرد، دردها را كاهش داد و از بروز حوادث جلوگيري به عمل آورد.

 

تحقيقاتي كه وي انجام داده است نشان مي دهد كه بايد به انواع موسيقي در درمان بيماري ها توجه شود.

 

* موسيقي شرق و درمان كوفتگي و سردرد

 

همين آقاي هاس در تحقيقي كه انجام داده، به اين نتيجه رسيده كه براساس شواهد تجربي برخي از ملودهاي قديمي مشرق زمين براي از بين بردن سردردها و كوفتگي بدن موثر است.

 

وي مي گويد: حدود 800 سال پس از ميلاد مسيح، در برخي از مراكز درماني مشرق زمين، از موسيقي براي درمان دردها استفاده مي شده است.

 

* كمك موسيقي به كاستن از خطر آلزايمر

 

در تحقيقي هم كه دانشمندان آمريكايي انجام دادند مشخص شده است كه مطالعه ، نواختن موسيقي و انجام بازي هايي مثل شطرنج با كاهش خطر ابتلا به آلزايمر در افراد مسن موثر است.

 

* به هنگام گرفتن رگ گيري كودك موسيقي فراموش نشود

 

نتايج تحقيقي كه در خرم آباد انجام شده هم نشان ميدهد كه استفاده از موسيقي هاي مخصوص كودكان باعث انحراف ذهن آنان نسبت به درد ناشي از اقدامات تهاجمي كوتاه مدت مثل رگ گيري مي شود.

 

''رگ گيري'' يكي از شايعترين اقدامات دردناك پزشكي است و به صورت مكرر بعنوان لازمه و مقدمه تشخيص يا درمان بيماريها مورد استفاده قرار مي گيرد.

 

اين تحقيق كه بر روي 30 كودك شش تا 12 ساله مبتلا به تالاسمي در بيمارستان شهيد مدني خرم آباد انجام شده، نشان مي دهد كه شدت درد رگ گيري در كودكاني كه فكرشان در زمان رگ گيري به سمت موسيقي كودكان معطوف شده به طور معني داري كمتر از ساير روشها بوده است.

 

* موسيقي و افزايش توان يادگيري

 

محققان هنگ كنگي هم با مطالعه اي به مقايسه كودكاني كه تحت آموزش موسيقي قرار داشتند با ديگر كودكان پرداختند و به اين نتيجه رسيدند كه كوكاني كه در گذشته تحت آموزش موسيقي قرار گرفته بودند حافظه شفاهي بسيار قوي تري دارند و مي توانند لغات بيشتري را از فهرست خوانده شده به ياد بياورند و در هر سنجش، بهتر از سنجش قبل عمل مي كنند.

 

* تداوم آموزش موسيقي به افزايش حافظه مي انجامد

 

همين محققان روانشناس هنگ كنگي عقيده دارند آموزش موسيقي نيم كره چپ مغز را تحريك ميكند و يادگيري شفاهي نيز توسط همين قسمت از مغز انسان كنترل مي شود.

 

مطالعات بعدي اين محققان نشان داد بهبود حافظه انسان با ادامه يادگيري موسيقي، ادامه پيدا مي كند و با توقف آموزش موسيقي متوقف مي شود.

 

* شنيدن موسيقي هماهنگ با ضرباهنگ قلب آرام بخش است

 

يك محقق ژاپني در دانشگاه ناگويا نيز به اين نكته پي برده كه شنيدن موسيقي هايي كه برمبناي ضرباهنگ قلب تدوين شده اند، در آرامش اعصاب و كاستن تنش افراد موثر است.

 

اين محقق از 22 داوطلب خواست كه در اتاقي به پاسخگويي يك سلسله پرسش كه مرتب سخت تر مي شد، بپردازند.

 

براي نيمي از داوطلبان، موسيقي متكي به ضرباهنگ قلب آنان پخش شد و ديگران در سكوت به حل مسائل ادامه دادند.

 

پرسشهاي تنظيم شده در پرسشنامه به منظور اندازه گيري ميزان استرس و اضطراب داوطلبان و احساس خستگي آنان تدوين شده بود.

 

نتايج حاصله از پاسخ ها حكايت از آن داشت داوطلباني كه به موسيقي قلب خود گوش مي داده اند به مراتب از آرامش بيشتري برخوردار بوده اند.

 

*موسيقي هوش و عواطف روحي افراد را تقويت مي كند

 

يك محقق دانشگاه علوم پزشكي تبريز هم مي گويد كه موسيقي، دقت، هوش، حس مشاهده، استنباط و عواطف روحي انسان را تقويت مي كند.

 

كبري پرون مي گويد، تحقيقاتي كه در بخش مراقبت هاي ويژه انجام گرفته نشان مي دهد كه موسيقي به ميزان قابل توجهي در تسكين وتقليل وضعيت بحراني بيماراني كه در بخش آي سي يو بستري بوده اند، تاثير داشته است.

 

سامانه اعصاب انسان به محرك هاي موزيكال پاسخ مثبت مي دهد و عملا موسيقي در تغيير حالت بيماران موثر است.

 

وي افزود، استفاده از موسيقي باعث آرامش روحي، بهبود وضعيت ذهني ، كاهش اثرات استرس هاي وارده مي شود و به افراد در برقراري ارتباط، اتحاد و تطابق كمك مي كند.[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 3
لینک به دیدگاه

[TABLE=class: cms_table, align: center]

[TR]

[TD][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD=class: cms_table_toplist]موسيقي، سلاحي عليه چاقي [/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]تحقيق نشان داد موسيقي نقش مهمي در كاهش وزن مي تواند داشته باشد.به نوشته الحيات، جنگ جهاني عليه چاقي روز به روز گسترده تر مي شود و محققان هر روز به فكر راه هاي مختلف براي مبارزه با اين آفت قرن بيست و يكم هستند. محققان با بررسي بيش از 41 زن چاق دريافتند اگر آنها به همراه موسيقي و رژيم غذايي بهداشتي، به طور مرتب ورزش كنند، طي مدت كوتاهي به نتايج خوبي دست خواهند يافت. پزشكان گفتند: پياده روي نيم ساعته در روز و حداقل سه بار در هفته و گوش دادن به موسيقي در هنگام ورزش بسيار به مبارزه با چاقي كمك مي كنبيمارن قندي و ابتلا به التهاب ريويد.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 1
لینک به دیدگاه

[TABLE=class: cms_table, align: center]

[TR]

[TD][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD=class: cms_table_toplist]موسيقي درماني چيست؟ [/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]در يونان قديم ارتباط نزديكي بين موسيقي و شفا وجود داشت. اين همبستگي به يكي از خدايان يونان «آپولو» شخصيت و شكل داده است. آپولو هم خداي موسيقي و هم خداي طب بود.يونانيان معتقد بودند كه امراض نتيجه عدم هارموني در وجود فرد است و موسيقي با قدرت روحي و اخلاقي خود مي تواند با برگرداندن هارموني و نظم در بدن سلامتي را براي فرد مورد استفاده به ارمغان آورد.پژوهش هاي انجام شده، نشان مي دهد كه غده تالاموس به عنوان مهمترين غده در مغز انسان محرك هاي صوتي را به وسيله سيستم هاي عصبي دريافت و در كنار حافظه و تخيل به آنها پاسخ مي دهد.غده هيپوفيز نيز كه از غده تالاموس فرمان دريافت مي كند به محرك هاي صوتي موزون پاسخ مي دهد، موجب بروز ترشحاتي مي شود كه نتيجه آن آزادسازي ماده آرام بخش به نام آندروفين خواهد بود.

با توجه اينكه مهمترين اثر ماده مزبور، تسكين درد در انسان است به سادگي مي توان به ارزش موسيقي درماني كه عملاً موجبات آزادسازي ماده آندروفين كه علاوه بر تسكين درد، موجبات انبساط و شادي را در انسان فراهم مي سازد، پي برد.

تحقيقاتي كه توسط كولن در سال ۱۹۹۲ در بخش مراقبت هاي ويژه بيمارستان «سنت جرج» لندن صورت گرفته، نشان مي دهد كه موسيقي به ميزان قابل توجهي در تسكين و تقليل وضعيت بحراني بيماران كه در بخش آي ـ سي ـ يو بستري بود ه اند تأثير داشته است.زيرا ثابت شده است كه سيستم اعصاب انسان به محرك هاي موزيكال پاسخ مثبت مي دهد. موسيقي درماني يك فرآيند فعال است. در موسيقي درماني، ما انتظار داريم كه موسيقي ما را در برگرفته و در تمام وجودمان جريان پيدا كند.

يادتان باشد كه از قوه تخيل مغز استفاده كنيد. به خاطر داشته باشيد: «انرژي در پي انديشه مي آيد» هر جا كه فكر باشد انرژي هم وجود دارد. براي بهتر گوش كردن به موسيقي دو مطلب را به خاطر بسپاريد: ۱- صداي موسيقي در حدي باشد كه شما با آن راحت هستيد. ۲- خودتان را تسليم موسيقي كنيد.

در اينجا به كاربرد مواردي چند از موسيقي درماني اشاره مي شود:

كاربرد موسيقي درماني

براي كمك به افراد عقب مانده

با حركات ريتميك موزيكال مي توان مهارت در هماهنگي هاي حركتي را بهبود بخشيد، اشعار آوازهاي مخصوص را مي توان نوشت كه از طريق آن مراحل و روش هاي مهارت هاي خودياري مثل لباس پوشيدن و مسواك زدن را ياد بگيرند و به خاطر بسپارند. موزيك تراپيست ها، براي اينكه برنامه هاي درماني و روش هاي مؤثر براي در حال جريان ايجاد كنند، بايد برنامه ريزي دقيقي را به كار گيرند.

جريان برنامه ريزي شامل چهار مرحله كلي است:

۱- تعريف مشكل درمانجو يا زمينه نياز آن (سنجش)

۲- فراهم كردن هدفي براي درمانجو كه به رفع مشكل يا نياز او كمك كند.

۳- برنامه ريزي مناسب فعاليت هاي موزيكي

۴- تكميل روش ها و فعاليت ها و ارزشيابي واكنش هاي درمانجو

مشاهدات و تجربيات اخير نشان داده است كه كاربرد موسيقي در درمان ناتواني هاي يادگيري اشخاصي كه آسيب هاي شنوايي دارند، اشخاصي كه آسيب هاي بينايي يا آسيب هاي گفتاري دارند، مورد استفاده قرار مي گيرد.

 

كاربرد موسيقي درماني در نارسائي هاي گفتاري

افرادي كه در ارتباط كلامي مشكل دارند با خواندن آوازها و سرودهاي مخصوص مي توانند در شمرده تلفظ كردن اصوات، گفتار مورد نياز و مهارت در تشخيص لغات رشد و تمرين كنند. ريتم و صداي موسيقي همچنين مي تواند تقويت جريان تكلم را در اختلالات گفتاري مانند لكنت زبان آسان سازد. از موسيقي براي اشخاص زبان پريش (آفازيك) به عنوان روش براي برقراري رابطه كلامي مي توان استفاده كرد.

تكنيك شناخته شده، درمان آوازي ملوديك

(Melodic intonation Therepy ( M.I.T در اوايل دهه هفتاد ميلادي به عنوان يك روش ترميمي براي بخشي از مسائل گفتاري بزرگسالان زبان پريش به وجود آمده است. در اين روش جملات كوتاه در نمونه هاي ساده آهنگين، با آواز خوانده مي شود. به موازاتي كه بيماران عبارات و جملات را ياد مي گيرند، آهنگ ها كمرنگ تر و محو مي شوند، اين روش بر پايه اين نظريه قرار گرفته كه وقتي نيم كره سمت چپ، آسيب مي بيند مي توان به وسيله اغراق در آواز (ريتم، با تأكيد بيان كردن و جملات ملوديك) با كمك نيم كره راست مغز، تكلم را كمك، تحريك و تسهيل كرد.

 

كاربرد موسيقي درماني در درمان

معلوليت هاي ارتوپدي

بنابر نظر «رودنبرگ» (۱۹۸۲) از موسيقي مي توان در چند منظور درماني براي معلولين ارتوپدي استفاده كرد:

۱- كاهش حواس پرتي

۲- رهايي از تنش ها و حساسيت هاي شديد

۳- تقويت تمرين هاي عضلاني

۴- افزايش احساس ارزش شخصي

فعاليت هاي مختلف موسيقي درماني مي تواند جهت بهبود وضعيت مفاصل و ماهيچه ها و افزايش هماهنگي حركات آنها كمك كرد. مثلاً نواختن سازهاي انتخاب شده با شيوه هاي مخصوص مي تواند تحرك و استقامت مفاصل را افزايش دهد و با هماهنگي قسمت هايي از بدن را بهبود بخشد.

مثلاً نواختن پيانو براي حركت و خم كردن و كشش انگشت ها و از ريتم سازها براي افزايش دامنه حركات و منبعي براي الگوهاي حركتي.از نواختن ساز دهني براي كنترل بهتر دست ها و هماهنگي آن با دهان و تقويت ظرفيت هاي حياتي مي توان استفاده كرد. يكي ديگر از منافع يادگيري نواختن ساز براي معلولين، احساس كاميابي و رضايت است. نواختن ساز، احساس ارزش شخصي را افزايش مي دهد و اگر به صورت گروهي نواخته شود، رشد اجتماعي شان تقويت خواهد شد.

 

كاربرد موسيقي درماني در درمان سالمندان

سالمندي معمولاً با درجاتي از زوال كاركرد جسمي و ذهني همراه است. كه اين درجات در افراد مختلف متفاوت است. بيشتر افراد مسن خصوصاً آنهايي كه در خانه هاي سالمندان زندگي مي كنند، علائمي از اختلالات فكري و بدني دارند.

بسياري از سالمندان مشكل پزشكي مانند بيماري هاي قلبي، ديابت، سرطان و يا فشارخون دارند. به علاوه عده اي نيز به دلايل عاطفي دچار افسردگي و تنهايي مي شوند.

موسيقي درماني مي تواند در زمينه تقويت كاركرد جسمي و روحي اين افراد مؤثر واقع شود. به عنوان مثال موسيقي همراه با تمرينات و ورزش هاي روزانه، مي توان احساس دردي را كه غالباً توأم با اين ورزش هاست از ذهن دور ساخته و يا انگيزه و محرك لازم را براي شركت در انجام اين قبيل ورزش ها و فعاليت هاي حركتي فراهم كرد.

دست زدن نشاط انگيز و موسيقي ريتميك مي تواند ورم مفاصل انگشتان را صاف كند، اعتماد به نفس او را افزايش داده و انرژي مثبت را در اينگونه افراد تقويت كند. مهم است به خاطر بسپاريم كه موسيقي مورد علاقه سالمندان مانند ديگر اقشار مردم دامنه وسيعي دارد. علاقه آنها متناسب با سنشان تغيير مي كند. معمولاً افراد مسن به آهنگ هاي معروفي كه در دوران جواني حوالي سنين ۱۸ تا ۲۵ سالگي گوش مي دادند، علاقه نشان مي دهند.

 

 

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 2
لینک به دیدگاه

موسيقي درماني چيست؟

 

در يونان قديم ارتباط نزديكي بين موسيقي و شفا وجود داشت. اين همبستگي به يكي از خدايان يونان «آپولو» شخصيت و شكل داده است. آپولو هم خداي موسيقي و هم خداي طب بود.يونانيان معتقد بودند كه امراض نتيجه عدم هارموني در وجود فرد است و موسيقي با قدرت روحي و اخلاقي خود مي تواند با برگرداندن هارموني و نظم در بدن سلامتي را براي فرد مورد استفاده به ارمغان آورد.پژوهش هاي انجام شده، نشان مي دهد كه غده تالاموس به عنوان مهمترين غده در مغز انسان محرك هاي صوتي را به وسيله سيستم هاي عصبي دريافت و در كنار حافظه و تخيل به آنها پاسخ مي دهد.غده هيپوفيز نيز كه از غده تالاموس فرمان دريافت مي كند به محرك هاي صوتي موزون پاسخ مي دهد، موجب بروز ترشحاتي مي شود كه نتيجه آن آزادسازي ماده آرام بخش به نام آندروفين خواهد بود.

با توجه اينكه مهمترين اثر ماده مزبور، تسكين درد در انسان است به سادگي مي توان به ارزش موسيقي درماني كه عملاً موجبات آزادسازي ماده آندروفين كه علاوه بر تسكين درد، موجبات انبساط و شادي را در انسان فراهم مي سازد، پي برد.

تحقيقاتي كه توسط كولن در سال ۱۹۹۲ در بخش مراقبت هاي ويژه بيمارستان «سنت جرج» لندن صورت گرفته، نشان مي دهد كه موسيقي به ميزان قابل توجهي در تسكين و تقليل وضعيت بحراني بيماران كه در بخش آي ـ سي ـ يو بستري بود ه اند تأثير داشته است.زيرا ثابت شده است كه سيستم اعصاب انسان به محرك هاي موزيكال پاسخ مثبت مي دهد. موسيقي درماني يك فرآيند فعال است. در موسيقي درماني، ما انتظار داريم كه موسيقي ما را در برگرفته و در تمام وجودمان جريان پيدا كند.

يادتان باشد كه از قوه تخيل مغز استفاده كنيد. به خاطر داشته باشيد: «انرژي در پي انديشه مي آيد» هر جا كه فكر باشد انرژي هم وجود دارد. براي بهتر گوش كردن به موسيقي دو مطلب را به خاطر بسپاريد: ۱- صداي موسيقي در حدي باشد كه شما با آن راحت هستيد. ۲- خودتان را تسليم موسيقي كنيد.

در اينجا به كاربرد مواردي چند از موسيقي درماني اشاره مي شود:

كاربرد موسيقي درماني

براي كمك به افراد عقب مانده

با حركات ريتميك موزيكال مي توان مهارت در هماهنگي هاي حركتي را بهبود بخشيد، اشعار آوازهاي مخصوص را مي توان نوشت كه از طريق آن مراحل و روش هاي مهارت هاي خودياري مثل لباس پوشيدن و مسواك زدن را ياد بگيرند و به خاطر بسپارند. موزيك تراپيست ها، براي اينكه برنامه هاي درماني و روش هاي مؤثر براي در حال جريان ايجاد كنند، بايد برنامه ريزي دقيقي را به كار گيرند.

جريان برنامه ريزي شامل چهار مرحله كلي است:

۱- تعريف مشكل درمانجو يا زمينه نياز آن (سنجش)

۲- فراهم كردن هدفي براي درمانجو كه به رفع مشكل يا نياز او كمك كند.

۳- برنامه ريزي مناسب فعاليت هاي موزيكي

۴- تكميل روش ها و فعاليت ها و ارزشيابي واكنش هاي درمانجو

مشاهدات و تجربيات اخير نشان داده است كه كاربرد موسيقي در درمان ناتواني هاي يادگيري اشخاصي كه آسيب هاي شنوايي دارند، اشخاصي كه آسيب هاي بينايي يا آسيب هاي گفتاري دارند، مورد استفاده قرار مي گيرد.

 

كاربرد موسيقي درماني در نارسائي هاي گفتاري

افرادي كه در ارتباط كلامي مشكل دارند با خواندن آوازها و سرودهاي مخصوص مي توانند در شمرده تلفظ كردن اصوات، گفتار مورد نياز و مهارت در تشخيص لغات رشد و تمرين كنند. ريتم و صداي موسيقي همچنين مي تواند تقويت جريان تكلم را در اختلالات گفتاري مانند لكنت زبان آسان سازد. از موسيقي براي اشخاص زبان پريش (آفازيك) به عنوان روش براي برقراري رابطه كلامي مي توان استفاده كرد.

تكنيك شناخته شده، درمان آوازي ملوديك

(Melodic intonation Therepy ( M.I.T در اوايل دهه هفتاد ميلادي به عنوان يك روش ترميمي براي بخشي از مسائل گفتاري بزرگسالان زبان پريش به وجود آمده است. در اين روش جملات كوتاه در نمونه هاي ساده آهنگين، با آواز خوانده مي شود. به موازاتي كه بيماران عبارات و جملات را ياد مي گيرند، آهنگ ها كمرنگ تر و محو مي شوند، اين روش بر پايه اين نظريه قرار گرفته كه وقتي نيم كره سمت چپ، آسيب مي بيند مي توان به وسيله اغراق در آواز (ريتم، با تأكيد بيان كردن و جملات ملوديك) با كمك نيم كره راست مغز، تكلم را كمك، تحريك و تسهيل كرد.

 

كاربرد موسيقي درماني در درمان

معلوليت هاي ارتوپدي

بنابر نظر «رودنبرگ» (۱۹۸۲) از موسيقي مي توان در چند منظور درماني براي معلولين ارتوپدي استفاده كرد:

۱- كاهش حواس پرتي

۲- رهايي از تنش ها و حساسيت هاي شديد

۳- تقويت تمرين هاي عضلاني

۴- افزايش احساس ارزش شخصي

فعاليت هاي مختلف موسيقي درماني مي تواند جهت بهبود وضعيت مفاصل و ماهيچه ها و افزايش هماهنگي حركات آنها كمك كرد. مثلاً نواختن سازهاي انتخاب شده با شيوه هاي مخصوص مي تواند تحرك و استقامت مفاصل را افزايش دهد و با هماهنگي قسمت هايي از بدن را بهبود بخشد.

مثلاً نواختن پيانو براي حركت و خم كردن و كشش انگشت ها و از ريتم سازها براي افزايش دامنه حركات و منبعي براي الگوهاي حركتي.از نواختن ساز دهني براي كنترل بهتر دست ها و هماهنگي آن با دهان و تقويت ظرفيت هاي حياتي مي توان استفاده كرد. يكي ديگر از منافع يادگيري نواختن ساز براي معلولين، احساس كاميابي و رضايت است. نواختن ساز، احساس ارزش شخصي را افزايش مي دهد و اگر به صورت گروهي نواخته شود، رشد اجتماعي شان تقويت خواهد شد.

 

كاربرد موسيقي درماني در درمان سالمندان

سالمندي معمولاً با درجاتي از زوال كاركرد جسمي و ذهني همراه است. كه اين درجات در افراد مختلف متفاوت است. بيشتر افراد مسن خصوصاً آنهايي كه در خانه هاي سالمندان زندگي مي كنند، علائمي از اختلالات فكري و بدني دارند.

بسياري از سالمندان مشكل پزشكي مانند بيماري هاي قلبي، ديابت، سرطان و يا فشارخون دارند. به علاوه عده اي نيز به دلايل عاطفي دچار افسردگي و تنهايي مي شوند.

موسيقي درماني مي تواند در زمينه تقويت كاركرد جسمي و روحي اين افراد مؤثر واقع شود. به عنوان مثال موسيقي همراه با تمرينات و ورزش هاي روزانه، مي توان احساس دردي را كه غالباً توأم با اين ورزش هاست از ذهن دور ساخته و يا انگيزه و محرك لازم را براي شركت در انجام اين قبيل ورزش ها و فعاليت هاي حركتي فراهم كرد.

دست زدن نشاط انگيز و موسيقي ريتميك مي تواند ورم مفاصل انگشتان را صاف كند، اعتماد به نفس او را افزايش داده و انرژي مثبت را در اينگونه افراد تقويت كند. مهم است به خاطر بسپاريم كه موسيقي مورد علاقه سالمندان مانند ديگر اقشار مردم دامنه وسيعي دارد. علاقه آنها متناسب با سنشان تغيير مي كند. معمولاً افراد مسن به آهنگ هاي معروفي كه در دوران جواني حوالي سنين ۱۸ تا ۲۵ سالگي گوش مي دادند، علاقه نشان مي دهند.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

[TABLE=class: cms_table, align: center]

[TR]

[TD][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD=class: cms_table_toplist]موسيقي درماني [/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]خدا زيباست و زيبايي را دوست دارد. رسول اكرم (ص)

 

اديان و نژادها بي شمارند اما زبان و روح يكي است، زبان عشق. موسيقي نوعي زبان عشق است.

 

] كاربرد موسيقي براي درك زيبايي و سلامت زندگي اجتناب ناپذير است[

 

 

از بدو خلقت انسان، نيازهاي متنوعي(اعم از جسمي و رواني) با او همراه بوده كه براي برآورده ساختن اين نيازها سازگاري با محيطش به ابزارهايي نياز داشته است.

هنر به عنوان يكي از وسايل اوليه ي سازگاري بشر در خدمت نيازهاي كمال جويي و زيبا طلبي و از طرف ديگر، آرامبخش ناراحتي ها و سختي هاي زندگي او بوده است. موسيقي شكلي از هنر است كه احساس، عاطفه، ادراك و شناخت انسان را بدون نياز به تكلم و زبان منتقل مي كند.

استفاده ي بشر از موسيقي، امري آسان و قابل دسترس بوده است، چون ريتم و ملودي، به عنوان دو ركن اساسي موسيقي، در سرشت انسان وجود داشته و از طرفي آواگريها و حركات ريتميك نيز نيازي به تكلم نداشته است. از اين رو در بيشتر قبايل ابتدايي مراسم و آيين هاي مختلف موسيقيايي كه وسيله اي براي ابراز همبستگي جمعي و از بين بردن ترس ها و غم ها و ايجاد آرامش و شادي و اراده در بين افراد قبيله بوده برگزار مي شده است.

موسيقي زبان آرزوها، انتظار ها و عواطف بشري است و هر قوم و ملتي بر حسب ويژگي هاي عاطفي و فرهنگي خود، موسيقي خاصي دارد. با درك موسيقي، عواطف زيبا، همدردي و تفاهم بيشتر قلبي ميسر خواهد شد.

پژوهشگران توصيه مي كنند كه والدين روزانه يك ساعت براي فرزندان كوچك خود موسيقي پخش كنند. اين عمل موجب بهتر شدن وضعيت تغذيه، خواب و افزايش وزن آنها مي شود. (تله تكست شبكه 2 سيما)

موسيقي و درمان

از ابتداي تاريخ، بشر از موسيقي براي شفاي بيماران استفاده مي كرده است. براي مثال؛ ريتم طبل ها در مراسم شفابخش جادوگران و درمان گران نقش مهمي داشته است.

ارسطو مي گويد: از موسيقي مي توان در بسياري از شئون زندگي، تربيت، سرگرمي، درمان، خوشگذراني و تعديل احساسات و عواطف استفاده كرد. (منتهي تصريح مي كند كه گرچه پر كردن اوقات فراغت، امري لازم است، ليكن بايد با نوعي از موسيقي مفيد و تعالي بخش پر شود).

فارابي موسيقي را با سه خاصيت مطرح مي ساخت: احساس انگيز، نشاط انگيز، خيال انگيز و يا تحت شرايطي هر سه خصوصيت را دارا مي باشد.

نغمه هاي موسيقي بر حسب تركيب فواصل و ريتم داراي ارتعاشات خاصي هستند كه با تحريك ارتعاشات سلول هاي عصبي احساس و انگيزه اي را تقويت، تضعيف و يا منتقل مي سازند. اگرچه فوايد درمان با موسيقي از دوران هاي قبل مطرح بوده است، اما تا قبل از اينكه در قرن اخير به عنوان يك رشته تخصصي شناخته شود خوب معرفي نشده است.

امروزه از تأثير و فوايد موسيقي در مراحل مختلف رشد و زندگي انسان (از دوره جنيني تا سالمندي) گياهان و جانوران سخن به ميان مي آيد، و از تغييرات آن بر روي سيستم هاي حسي حركتي، هيجاني-عاطفي، ترشح غدد، هوشياري و آگاهي و شناخت فرد بحث مي شود.

به گفته پژوهشگران مركز پزشكي نيويورك، شنيدن موسيقي هاي كلاسيك و حتي موسيقي جاز موجب كاهش اضطراب و افزايش تحمل درد بيماران مي شود. (تنسي ويليامز)

مقدمه اي بر موسيقي درماني

شايد تا كنون مطالبي در روزنامه ها، مجلات، محل كارتان يا در بين مردم درباره ''موسيقي درماني'' خوانده يا شنيده باشيد. موسيقي درماني يك رشته جديدي است و فقط به مدت پنجاه سال است كه به عنوان يك تخصص كلاسيك و حرفه اي توسعه پيدا كرده است.

بر طبق تعريفي كه '' انجمن ملي موسيقي درماني'' (NAMT) ارائه داده است، موسيقي درماني عبارتست از '' كاربرد موسيقي تأمين، حفظ و بهبود سلامت جسماني و رواني در واقع موسيقي درماني كاربرد منظم موسيقي است، بطوريكه موسيقي درمانگر مستقيما'' در يك محيط درماني، تغييرات دلخواه را در عواطف و رفتار درمانجو ايجاد مي كند.... )

به طور خلاصه در موسيقي درماني با استفاده از موسيقي، كه يك رسانه هنري خلاق است، به افرادي داراي مشكلات گوناگون، به منظور دستيابي به بهداشت رواني و جسمي آنان كمك مي شود.

موسيقي درماني در درمان افرادي كه ناتواني هاي مختلفي از جمله عقب ماندگي ذهني، تأخير يافتگي رشدي، معلوليت جسمي، بيماري رواني و... داشته اند، به طور موفقيت آميزي جواب داده است.

موسيقي درمانگر، اهداف و مقاصد را بر اساس نيازهاي خاص درمانجو دنبال مي كند. فنون مختلفي براي پيشبرد اين اهداف استفاده مي شود.براي مثال، آواز خواندن مي تواند به افراد مبتلا به بيماري آلزايمر كمك كند تا حافظه دراز مدتشان را به كار اندازند، نواختن آلات موسيقي با همسالان يا درمانگر مي تواند مهارت هاي ميان فردي را افزايش دهد و كاركردهاي اجتماعي را بهبود بخشد. از همه مهمتر اينكه افراد احساساتشان را در روشي مطمئن و لذت بخش بوسيله نواختن موسيقي، گوش كردن به موسيقي و رقصيدن به همراه موسيقي بيان مي كنند.

البته موسيقي درماني فقط در خدمت افرادي كه داراي انواع مختلف ناتواني ها هستند به كار برده نمي شود، بلكه در شرايط مختلف پزشكي نيز سودمند است. از جمله كاهش فشار رواني يا درد، زايمان، توانبخشي بيماران سكته اي و مبتلايان به بيماري پايانه(بيماري هايي كه علاج ناپذيرو مرگبار هستند، مثل ايدز). مساله عمده كه در اينجا براي درمانگر مطرح است كاهش درد و تحمل آن در شيوه درمان است و يا كمك به بيمار براي دستيابي به كاركردهاي بهينه.

موسيقي درماني رشد فزاينده اي در كشورهاي مختلف جهان و در عرض سال هاي اخير داشته است و كارهاي درماني متعددي توسط موسيقي درمانگران صورت پذيرفته است و اين امر تأكيد گرديده كه اساسا'' موسيقي در درمان اشخاص مبتلا به وضعيت هاي مختلف پزشكي كارآئي بسياري دارد.

اين مقاله كوتاه به شما يك ديد كلي درباره اينكه '' موسيقي درماني چيست؟'' ارائه داده است. اين مقاله فقط بخش كوچكي از اين رشته حرفه اي عظيم را معرفي كرده است و به عنوان يك كليت در اين باره نمي تواند نتيجه گيري شود.

موسيقي سنتي ما با اصالت و ريشه هاي عميق فرهنگي قابليت بسياري براي گسترش و تدوين هاي تازه اي از جانب استادان موسيقي دارد.

دكتر داريوش صفوت موسيقيدان برجسته معاصر نقل مي كرد كه مرحوم عبدالحسين شهبازي بيست دقيقه در كنار بستر بيماري كه پزشكان از او قطع اميد كرده بودند سه تار نواخته و پس از 20 دقيقه حال بيمار بهبود يافته و خطر رفع شده است. (همشهري 10/8/1379)

اگر شما به اين رشته علاقمنديد، مي توانيد براي گرفتن اطلاعات بيشتر در اين باره با سازمان هاي حرفه اي به رايزني بپردازيد، يا مي توانيد با هر بيمارستان يا مدارس آموزش ويژه كه خدمات يا برنامه هاي موسيقي درماني را تدارك مي بينند مشورت كنيد.

در زير اطلاعات دو سازمان حرفه اي در خارج كه شما مي توانيد با آنها رايزني كنيد آمده است.

1- انجمن ملي موسيقي درماني

(NAMT) National Association for Music Therapy 8455 colesvilleRD.

Suite930 silver spring, MD 20910

Tel: 301-589-3300

Fax: 301-589-5175

2- انجمن موسيقي درماني آمريكا

(AAMT) American Association for Music Therapy

P.O. box: 80012

Valley Forge, PA 19484

Tel: 216-265-4006

علي مدديان پاك [/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 2
لینک به دیدگاه

[TABLE=class: cms_table, align: center]

[TR]

[TD][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD=class: cms_table_toplist]موسيقي آرامش دهنده بيماران [/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]دانشمندان ژاپني گفتند موسيقي فشار خون بيماران را كاهش و به آن ها آرامش مي دهد. به نوشته عرب آنلاين، محققان بيمارستان دانشگاه هاكيادو با بررسي بيماران دريافتند گروهي كه هنگام آزمايش هاي پزشكي به موسيقي گوش دادند، فشار خون شان كاهش يافت.

پزشكان با آزمايش 34 بيمار و تكرار آزمايش در بيست دقيقه بعد مشاهده كردند فشار خون هفده بيمار با شنيدن موسيقي كاهش يافت.

موسيقي صداي امواج آب، پرندگان و خش خش شاخه هاي درختان، آرامش رواني زيادي در بيماران ايجاد مي كند. [/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 2
لینک به دیدگاه

[TABLE=class: cms_table, align: center]

[TR]

[TD][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD=class: cms_table_toplist]موسيقي درماني در پزشکي [/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]موسيقي درماني چيست؟

اصوات موسيقي به علت برخورداري از بار هيجاني و عاطفي تاثيرات عميقي بر روحيات شخصيت و پرورش عواطف انساني مي گذارند و در تعدادي از شاخه هاي طب جايگزين مانند طب سوزني هومئوپاتي و آيورودا نقش عمده اي در درمان دارند.

امروزه به علت نگرش علمي و روش مند به موسيقي در درمان امراض موسيقي درماني به عنوان رشته اي مستقل مورد توجه قرار گرفته و در حكم روشي مكمل براي درمانهاي رايج پزشكي تعريف شده است كه منظور از آن استفاده تجويز شده از تحريكات موسيقايي يا فعاليتهاي آن براي كاهش ناتواني و بيماري و تغيير حالات ناسازگار از طريق توانبخشي توقف و درمان علائم بيماري است كه زير نظر پرسنل آموزش ديده صورت مي گيرد. در اين رشته موسيقي به عنوان ابزار و موسيقي درمان گر به عنوان فرد متخصص در برخي از بيماري ها شرايطي را (با توجه به شدت آن بيماري) ايجاد مي كنند كه مي تواند بيمار را در يك روند مثبت صعودي درجهت كاهش استرس ها و ارتقا سلامت قرار دهد و اين شرايط ممكن است متناسب با جنس و سن بيمار و شدت بيماري در امراض مختلف متفاوت باشد.

- در مورد كاركرد موسيقي در پزشكي پژوهش هاي گوناگون و معتبري صورت گرفته است كه تعدادي از آن ها بر روي علائمي چون ضربان قلب، فشارخون، دردهاي گوناگون، تنفس، واكنش هاي پوستي، هورمونهاي آدرنالين، پرولاكتين، كورتيزول، امواج مغزي، كتكولامين ها، استروئيدها، الكتروميوگراف، عوارض جانبي داروها، مدت استفاده از داروها و مدت بستري بودن و بسياري موارد ديگر متمركز بوده است.

به طور كلي اهداف درماني اين پژوهش هاي موسيقايي را مي توان در هشت محور عمده خلاصه كرد :

1. پيشگيري، آموزش و يادگيري

2. كاهش دردهاي گوناگون پزشكي و دندان پزشكي

3. كاهش تنش ها و نگراني هاي ناشي از جراحي آسيبها و بيماريها

4. توان بخشي بعد از جراحي آسيب ها و تصادفات

5. كاهش خستگي حاصل از تنوس هاي عضلاني (گرفتگي هاي عضلاني ) و كاركرد ماهيچه

6. كاهش عوارض جانبي دارو ها

7. كاهش مدت استفاده از دارو ها

8. كاهش طول مدت درمان و بستري بودن

- علاوه بر تاثيرات درماني يادشده موسيقي مي تواند براي ارتقا برخي از فاكتورهاي رفتاري در افراد سالم موثر واقع شود.

- مثلاٌ در صنعت از دوش موسيقي براي افزايش بازده توليد و آرامش رواني كاركنان استفاده مي شود. تاثيرات انواع موسيقي بر فرايندهاي حافظه يادگيري، دقت، ادراكات حسي، سيستم عصاب حركتي و … نمونه هايي از اين مقوله اند. پژوهش هاي انجام شده درباره حس آميزي رابطه متقابل تاثيرات رواني برخي از نت ها و گامهاي موسيقي را با رنگهاي مختلف آشكار مي سازد. مثلاٌ روان پزشكان رنگ قرمز را به گام دوماژور و رنگ سبز مايل به آبي را به گام لاماژور نسبت داده اند.

- موسيقي در زمينه شناخت و كمك به رفع مشكلات رفتاري نيز كاربرد فراواني دارد و اين تغييرات رفتاري خاصه در سنين رشد و كودكي حائز اهميت است. علت اين تاثير گذاري اين است كه هنر به طور كلي و در اين جا موسيقي با توجه به بار عاطفي آن به عنوان نوعي وسيله تخليه رواني به كار برده مي شود و كودكاني كه دچار تنش و فشار رواني هستند با برون فكني فشارها و هيجانات از طريق موسيقي، به حد مطلوب هيجان و آرامش دست مي يابند. به استثناي مواردي كه مشكل كودك ريشه جسمي يا ارگانيك (اندامي) دارد تاثير موسيقي در رفتار كودك در مقايسه با ساير شيوه هاي ديگر از جمله دارو درماني موفق تر بوده و بيش از هر روش ديگري در تعديل رفتارهاي كودك موثر است اگر چه در مورد نقصهاي ارگانيك نيز نقش موسيقي را نبايد از نظر دور داشت.

- مهم ترين ويژگي ازتباطي موسيقي جنبه غير كلامي آن است كه مي تواند در درمان اهميت اساسي داشته باشد. موسيقي واسطه با ارزشي براي ايجاد ارتباط مجدد با واقعيت در مورد افرادي است كه از واقعيت و اجتماع بريده اند(بيماران اسكيزوفرني). موسيقي، نوعي محرك احساسي قوي و تجربه اي چند حسي است : تحريك شنوايي از طريق اصواتي كه شنيده مي شوند تحريك لمسي از طريق ارتعاشاتي كه قابل احساس هستند و نيز تحريك بينايي توسط اجراي زنده آن. مثلاٌ كسب موفقيت در فعاليتهاي موسيقايي مي تواند احساس ارزش فردي را تقويت كند. به علاوه موسيقي به عنوان انتقال دهنده اطلاعات انتقال دهنده تقويت كننده ها و زمينه اي براي يادگيري و انعكاس مهارتها نيز مي تواند مورد استفاده قرار گيرد.

 

 

- مهارت هاي لازم

بررسي علمي هر پديده در جهان منوط به شناخت اجزا عناصر تشكيل دهنده و نسبتهاي لازم و متعادل در ميان آنها و نيز بررسي طرز قرار گرفتن هر يك از اجزا و نسبت روابط و وظايف آنها با يكديگر است . در مبحث موسيقي درماني كه دو جنبه موسيقايي و پزشكي درآن مطرح است داشتن اطلاعاتي جامع براي درك و دريافت موسيقي روان شناسي موسيقي، تئوري موسيقي، تاريخ موسيقي و همچنين شناخت دقيق جوانب مختلف جسمي و رواني انسان از ديدگاه علوم فيزيولوژي (كاركرد صحيح اجزاي بدن) و پاتولوژي (آسيب شناسي) براي «موسيقي- درمانگر » الزامي است.

- علاقه و اشتياق يه كار و پذيرش مسئوليت حرفه اي از تعهد نسبت به اين رشته احرتام ره حقوق درمان جويان و داشتن روحيه تحقيق از ويژگي هاي مهم يك «موسيقي درمانگر» است. بنابراين او بايد مهارت هاي تكنيكي و تفسيري پيشرفته را حد افل در يك وسيله اجراي موسيقي بداند و در توسعه و گسترش روابط بين افراد از طريق فعاليتهاي موسيقايي مهارت كامل داشته باشد.

از طرفي چون ريشه و پايه تمام بحثهاي روان شناسي به نوعي به مغز و اعصاب مربوط مي شود و با توجه به اين كه فرايند درك موسيقي در مغز انسان صورت مي گيرد ضرورت بحث عصب شناختي پيرامون موسيقي آشكارتر مي شود . موسيقي مي تواند از طريق ايجاد تحريكاتي در قسمتهاي مختلف سيستم عصبي به طور وسيعي بر بسياري از اعضا و اندام هاي انسان از نظر ادراكات حسي و كاركردهاي عملي موثر واقع شود و باعث پويش جسم و روان انسان در حالت سلامتي و بيماري گردد.

 

 

تكنيك ها و روشهاي موسيقي درماني

شنيدن موسيقي به طور غير فعال / در اين روش بيش تر بيماران موسيقي دلخواه و انتخابي خود را مي شنوند و در مواردي مي توانند از هدفون استفاده كنند و اجازه دارند صداي ضبط را كنترل و نوار را دستكاري كنند.

كاهش درد اضطراب و استرس ناشي از بيماري و استفاده كمتر از داروهاي بي حسي و يا كاهش عواض جانبي داروها و در نهايت كوتاه كردن مدت استفاده از دارو و بستري شدن از هدفهاي عمده درماني در اين روش است. انتخاب موسيقي مورد علاقه بيمار بر اساس تجربيات، روحيات، منش و خلق و خوي وي معمولاٌ با برانگيخته شدن خاطراتي همراه خواهد بود كه قبلاٌ تجربه شده و تهييج اين خاطرات خود موجب تحريكاتي هيجاني در سطح سيستمهاي خود آگاه و ناخود آگاه عصبي و مغزي مي شود و پي آمدهاي مختلفي را بر جاي خواهد گذاشت كه بايد توسط متخصص اين رشته- يعني «موسيقي درمانگر»- تا رسيدن به هدف نهايي پيگيري و كنترل شود و تداوم داشته باشد.

 

 

2. همكاري فعال در فعاليتهاي موسيقايي :

در اين روش بيماران براي هماهنگي هاي عضلاني و تنفسي به انجام تمرينات مناسب ريتميك مي پردازند و از موسيقي براي حركات بدني، خواندن و نواختن استفاده مي كنند. مثلاٌ سازهاي بادي براي افزايش گنجايش ششها مورد استفاده قرار مي گيرند. در اين روش از ريتم و سبك موسيقي مناسب با نيازهاي بيماران استفاده مي شود. به عنوان مثال موسيقي محرك مانند ديسكو براي حركات قوي و موسيقي آرام مانند والس براي انجام حركات روان و سيال به كار مي روند و در موارد ديگر به تمرين تمركز بر روي عناصر و اجزاي موسيقي از طريق شنيدن توصيه شده است. هدفهاي عمده درماني كه از اين روش حاصل شده عبارتند از : كاهش درد همراه با حركات ريتميك، افزايش توانايي هاي حركتي، افزايش قدرت و مدت حركت در نارسايي هاي عضلاني، افزايش گنجايش تنفسي و نمونه هاي متعدد ديگر.

 

 

3. موسيقي و مشاوره :

در اين روش از موسيقي براي بحث و گفت و گو و ياد آوري خاطرات بيماران به منظور افزايش مكالمه مثبت و ارتباط نزديك با يكديگر استفاده شده است. ترغيب بيشتر بيماران به شروع گفت و گو و بحثهاي موسيقايي و سخن گفتن پيرامون هر چيزي- جز بيماري- بر تحمل و سازگاري بيماران با شرايط بيمارستاني مي افزايد. هدف عمده اين روش كاهش استرسها، نگراني ها، ترسهاي ناشي از بيماري و جراحي و افزايش ارتباطات بين فردي و ايجاد آرامش و اميدواري در بيماران است.

 

 

4. موسيقي و رشد :

در اين روش عمدتاٌ از موسيقي به عنوان محركي تقويت كننده استفاده مي شود و با آن افراد مختلف مخصوصاٌ كودكان را به انجام تمرينات موزيكال ترغيب مي كنند كه تقويت رفتارهاي خاص خودياري و يادگيري مي انجامد. هدف عمده اين روش افزايش يادگيري و توان بخشي بيماران و جلوگيري از واپس روهاي رشدي است.

 

 

5. موسيقي و محرك :

در اين روش موسيقي براي تقويت حواس بينايي، لامسه و شنوايي به كار مي رود و غالباٌ با فعاليتهاي خوشايندي همراه مي شود و تحريكهاي شنوايي و لامسه را فراهم مي كند. در مواردي نيز در اين روش از نمايش براي هدايت تصوير و تخيل بيماران استفاده شده است. اين روش ضمن داشتن كارايي در درمان بيماراني كه دچار نقيصه هاي حسي و حركتي هستند تاثير بارزي در كاهش افسردگي و اضطراب معلولين دارد.

 

 

6. موسيقي و بازخورد زيستي :

در اين روش از موسيقي براي تقويت پاسخهاي فيزيولوژيك استفاده مي كنند و موسيقي را بازخوردهاي زيستي بيماران همراه مي نمايند و پاسخهاي مطلوب را در آنان افزايش مي دهند و به اين ترتيب از ناراحتي هاي فيزيولوژيك مي كاهند. براي مثال موسيقي را همراه با تنفس ريتميك عميق و يا حركات سيبك سازه در كاهش فشار خون، تنش هاي عضلاني، تشنجهاي صرعي و دردهاي ميگرني به كار گرفته اند.

 

 

7. موسيقي و فعاليتهاي گروهي :

در اين روش بيماران در فعاليتهاي گروهي موسيقايي مانند شنيدن، خواندن و نواختن شركت مي كنند و ارتباط مثبت بين افراد و احساس بهبودي افزايش مي يابد و متقابلاٌ احساس ناشي از ديدها و بيماري هاي مانند افسردگي و اضطراب كاهش پيدا مي كند. شركت در كنسرتهاي موسيقي درخواست آهنگاهاي مورد علاقه اجراي موسيقي في البداهه به طور گروهي و همچنين بحث هاي گروهي درباره موسيقي و تاثير مثبت اين فعاليتها از جمله مواردي است كه گزارش شده است .[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 2
لینک به دیدگاه

[TABLE=class: cms_table, align: center]

[TR]

[TD][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD=class: cms_table_toplist]موسيقي و نقش بيماري زايي آن [/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]برخلاف آنچه تاكنون از نقش شفابخشي موسيقي گفتيم، برخي از موسيقي ها هستند كه با توجه به مركز موسيقي در مغز كه هم مكان با بخش احساس است بر روي روح انسان تاثير منفي مي گذارد كه دو نمونه از آنها و نتيجه تحقيقاتي كه دربار آنها شده بيان مي شود.

 

* موسيقي تند و نقش آن در ايجاد رفتار پرخاشجويانه

 

يك مطالعه در آمريكا، اين باور عمومي را كه گوش كردن به موسيقي تند و خشن بدون ايجاد هيچ تاثير مضري به تخليه عواطف و احساسات منفي كمك مي كند، رد مي نمايد.

 

پژوهشگران دانشگاه ايالتي آيوا و بخش خدمات انساني تگزاس بر روي بيش از 500 دانشجو كه به هفت آواز تند توسط هفت هنرمند و 8 آواز ملايم توسط هفت هنرمند ديگر گوش كرده بودند آزمايشهايي انجام داده شد.

 

در اين مطالعه براي ارزيابي احساسات و افكار پرخاشجويانه، از دانشجويان آزمونهاي مختلف روانشناسي گرفته شد.

 

نتايج بدست آمده نشان داد موسيقي تند بدون آنكه تحريك يا تهديدي وجود داشته باشد احساسات خصمانه را افزايش مي دهد.

 

* موسيقي بسيار بم و نقش آن در ايجاد غم و نااميدي

 

دانشمندان انگليسي در يك آزمايش نشان دادند صداهاي بسيار بم و غيرقابل شنيدن براي انسانها، موسوم به مادن صوت (Infrasound)، موجب بروز حالات غيرطبيعي از قبيل اضطراب، نگراني، غم شديد و نااميدي در افراد مي شوند.

 

دكتر ريچارد لرد از آزمايشگاه ملي فيزيك انگليس براي بررسي تاثير صداهاي غيرقابل شنيدن بر افراد، آزمايشي ترتيب داد.

 

در اين آزمايش لرد و همكارانش در يك سالن بزرگ اجراي موسيقي زنده، قطعاتي از موسيقي را براي 750 شنونده پخش كردند و بدون اطلاع شنوندگان، در لابه لاي برخي از اين قطعات به كمك يك فلوت هفت متري اصوات بسيار بم و غيرقابل شنودي توليد كردند و سپس از شنوندگان خواستند تا واكنش خود به اين قطعات موسيقي را بيان كنند.

 

با وجود اينكه شنوندگان نمي دانستند در كداميك از قطعات موسيقي اصوات مادون صوت گنجانده شده، اما 22 درصد از آنها با اشاره به قطعات موسيقي حاوي صداهاي غيرقابل شنود، بيان كردند كه در هنگام شنيدن اين قطعات دچار احساسات غيرعادي شده اند.

 

اين احساسات غيرعادي عبات بودند از احساس ناآارمي و اندوه، نااميدي شديد، نگراني و اضطراب، تنفر و همچنين احساس ترس.

 

صداهاي مادون صوت به طور طبيعي و در هنگام وقايعي نظير طوفان، وزش باد و تغييرات الگوهاي آب و هوايي و همچنين برخي انواع زلزله نيز توليد مي شوند.

 

دانشمندان عقيده دارند كه چنين اصواتي ممكن است به طور طبيعي در برخي مكانها و خانه ها نيز توليد شود كه در پي آن ساكنين چنين مكانهايي ناخودآگاه احساس ترس و نگراني مي كنند و اين احساسات خود را به وجود روح و يا مسايلي از اين قبيل، نسبت مي دهند.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 2
لینک به دیدگاه

[TABLE=class: cms_table, align: center]

[TR]

[TD]

[TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD=class: cms_table_toplist]موسيقي و نقش بيماري زايي آن

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]برخلاف آنچه تاكنون از نقش شفابخشي موسيقي گفتيم، برخي از موسيقي ها هستند كه با توجه به مركز موسيقي در مغز كه هم مكان با بخش احساس است بر روي روح انسان تاثير منفي مي گذارد كه دو نمونه از آنها و نتيجه تحقيقاتي كه دربار آنها شده بيان مي شود.

 

* موسيقي تند و نقش آن در ايجاد رفتار پرخاشجويانه

 

يك مطالعه در آمريكا، اين باور عمومي را كه گوش كردن به موسيقي تند و خشن بدون ايجاد هيچ تاثير مضري به تخليه عواطف و احساسات منفي كمك مي كند، رد مي نمايد.

 

پژوهشگران دانشگاه ايالتي آيوا و بخش خدمات انساني تگزاس بر روي بيش از 500 دانشجو كه به هفت آواز تند توسط هفت هنرمند و 8 آواز ملايم توسط هفت هنرمند ديگر گوش كرده بودند آزمايشهايي انجام داده شد.

 

در اين مطالعه براي ارزيابي احساسات و افكار پرخاشجويانه، از دانشجويان آزمونهاي مختلف روانشناسي گرفته شد.

 

نتايج بدست آمده نشان داد موسيقي تند بدون آنكه تحريك يا تهديدي وجود داشته باشد احساسات خصمانه را افزايش مي دهد.

 

* موسيقي بسيار بم و نقش آن در ايجاد غم و نااميدي

 

دانشمندان انگليسي در يك آزمايش نشان دادند صداهاي بسيار بم و غيرقابل شنيدن براي انسانها، موسوم به مادن صوت (Infrasound)، موجب بروز حالات غيرطبيعي از قبيل اضطراب، نگراني، غم شديد و نااميدي در افراد مي شوند.

 

دكتر ريچارد لرد از آزمايشگاه ملي فيزيك انگليس براي بررسي تاثير صداهاي غيرقابل شنيدن بر افراد، آزمايشي ترتيب داد.

 

در اين آزمايش لرد و همكارانش در يك سالن بزرگ اجراي موسيقي زنده، قطعاتي از موسيقي را براي 750 شنونده پخش كردند و بدون اطلاع شنوندگان، در لابه لاي برخي از اين قطعات به كمك يك فلوت هفت متري اصوات بسيار بم و غيرقابل شنودي توليد كردند و سپس از شنوندگان خواستند تا واكنش خود به اين قطعات موسيقي را بيان كنند.

 

با وجود اينكه شنوندگان نمي دانستند در كداميك از قطعات موسيقي اصوات مادون صوت گنجانده شده، اما 22 درصد از آنها با اشاره به قطعات موسيقي حاوي صداهاي غيرقابل شنود، بيان كردند كه در هنگام شنيدن اين قطعات دچار احساسات غيرعادي شده اند.

 

اين احساسات غيرعادي عبات بودند از احساس ناآارمي و اندوه، نااميدي شديد، نگراني و اضطراب، تنفر و همچنين احساس ترس.

 

صداهاي مادون صوت به طور طبيعي و در هنگام وقايعي نظير طوفان، وزش باد و تغييرات الگوهاي آب و هوايي و همچنين برخي انواع زلزله نيز توليد مي شوند.

 

دانشمندان عقيده دارند كه چنين اصواتي ممكن است به طور طبيعي در برخي مكانها و خانه ها نيز توليد شود كه در پي آن ساكنين چنين مكانهايي ناخودآگاه احساس ترس و نگراني مي كنند و اين احساسات خود را به وجود روح و يا مسايلي از اين قبيل، نسبت مي دهند.:5c6ipag2mnshmsf5ju3

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 2
لینک به دیدگاه

[TABLE=class: cms_table, align: center]

[TR]

[TD][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD=class: cms_table_toplist]تاثير موسيقي در هنگام ورزش کردن [/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]مقدمه اي برتاريخچه ورزشورزش کمابيش ازدوره باستان درهمه جوامع حضورداشته است و از آنجايي که انسانها همه چيز را به قارۀ خود به ويژه يونان و روم بازمي گردانند اصل ورزش را ازيونان دانسته اند.

درزمانهاي قديم مادران به دختران خود فنون خانه داري وپدران به پسرانشان فنون تيراندازي ماهيگيري شکار و جنگ را مي آموختند تا براي حفاظت وحراست ازجان خود به کسي نيازي نداشته باشند.

 

درميان تمامي کشورها ايران تنها کشوري بود که به امور ورزشي وتربيت بدني اهميت زيادي مي داد زيرا ورزش رابه منظور چابکي و ايجاد انرژي دربدن و توانايي وسلامتي را وسيله مهمي براي ارتشي قويي و پيروزمند مي دانستند. ايرانيان از پنج سالگي تا بيست سالگي سه چيز رامي آموختند:

 

1- سواري 2-تيروکمان 3-راستگويي

تاثيرموسيقي درهنگام ورزش کردن کودکانمان:

 

موسيقي ميتواند يک عامل محرک براي ما در هرلحظه از زندگي باشد حال اگر ما بخواهيم تاثير آن رادرهنگام ورزش کردن کودکانمان بخوانيم در ابتدا ما نمي توانيم سبک خاصي را به آنها تحميل کنيم ولي پيشنهاد ما اين است که از موسيقي هايي که محرک هاي خوبي هستند در هنگام ورزش کردن استفاده کنيم، به عنوان مثال سبک(Techno ):

چرا اين سبک از موسيقي راما پيشنهاد مي کنيم ؟

 

زيرا شدت و سرعت (Tempo ) اين سبک نا خداگاه ما رابه حرکت در مي آورد و اين حرکات را اگر ما فرم و نظم خاصي به آنها دهيم حرکات فرميک و يا ورزشي مي توانيم نامگذاري کنيم که تعداد آنها و فرم صحيح شان بايد مشخص باشد تا انرژي زيادي از ما هدر نرود و خستگي بعد از اين حرکات به جاي شادابي براي ما باقي نماند.

 

اگر هرروز صبح در کنار فرزندانمان ورزش کنيم و آنها را به اين امر عادت دهيم که فقط روزانه با موزيک 30 دقيقه ورزش کنند، بعد ازيک مدت سيستم بدن به اين برنامه روزانه عادت مي کند واين عادت موجب سلامتي بدن مي شود که در آيندۀ آن شخص نشان داده مي شود.

 

همان طور که در مقالۀ قبل گفته شد که صبح ها ازموسيقي براي کودکانمان استفاده کنيم وحس حاکم بر فضايي راکه آنها دوست دارند برايشان ايجاد کنيم، اگر ما بتوانيم ورزش را دراين برنامه روزانه قرار دهيم يک برنامه تقريباً کامل را براي آنها درست کرده ايم.

 

* نکته: بچه ها اگر مقدار خوابشان کامل باشد صبح ها به راحتي از خواب بيدار ميشوند و آن روز را از صبح با اين برنامه ايي که هرروز برايشان تکرار شده است خوب شروع مي کنند ولي اگر شب زمان زيادي را نشسته باشند وخواب کافي نداشته باشند به اين برنامه هيچ وقت تن نمي دهند و يا اگر آنها را مجبور کنيم که ورزش کنند وموسيقي شاد گوش کنند مي توانيم بگوييم روز خوبي را شروع نکرده اند و بداخلاقي از زماني که از خواب به زور بلند شده اند شروع مي کنند و در مدرسه يا مهد کودک به جاي گوش کردن به مطالب به چرت زدن مي پردازند.

 

ورزش مي تواند يک عامل محرک خوب براي روحيه وشادابي کودکانمان باشد ولي اگر طبق برنامه و قائده و اصول باشد. پس بيا ئيم آن حس حاکم بر فضايي را که فرزندانمان براي ورزش کردن دوست دارند برايشان درست کنيم تا با شادابي خاصي هر روزشان را شروع کنند.

 

 

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 2
لینک به دیدگاه

[TABLE=class: cms_table, align: center][TR][TD][TABLE=class: cms_table][TR][TD=class: cms_table_toplist]تاثير موسيقي در هنگام ورزش کردن [/TD][/TR][/TABLE][/TD][/TR][TR][TD]مقدمه اي برتاريخچه ورزشورزش کمابيش ازدوره باستان درهمه جوامع حضورداشته است و از آنجايي که انسانها همه چيز را به قارۀ خود به ويژه يونان و روم بازمي گردانند اصل ورزش را ازيونان دانسته اند.درزمانهاي قديم مادران به دختران خود فنون خانه داري وپدران به پسرانشان فنون تيراندازي ماهيگيري شکار و جنگ را مي آموختند تا براي حفاظت وحراست ازجان خود به کسي نيازي نداشته باشند.درميان تمامي کشورها ايران تنها کشوري بود که به امور ورزشي وتربيت بدني اهميت زيادي مي داد زيرا ورزش رابه منظور چابکي و ايجاد انرژي دربدن و توانايي وسلامتي را وسيله مهمي براي ارتشي قويي و پيروزمند مي دانستند. ايرانيان از پنج سالگي تا بيست سالگي سه چيز رامي آموختند:1- سواري 2-تيروکمان 3-راستگويي تاثيرموسيقي درهنگام ورزش کردن کودکانمان:موسيقي ميتواند يک عامل محرک براي ما در هرلحظه از زندگي باشد حال اگر ما بخواهيم تاثير آن رادرهنگام ورزش کردن کودکانمان بخوانيم در ابتدا ما نمي توانيم سبک خاصي را به آنها تحميل کنيم ولي پيشنهاد ما اين است که از موسيقي هايي که محرک هاي خوبي هستند در هنگام ورزش کردن استفاده کنيم، به عنوان مثال سبک(Techno ):چرا اين سبک از موسيقي راما پيشنهاد مي کنيم ؟ زيرا شدت و سرعت (Tempo ) اين سبک نا خداگاه ما رابه حرکت در مي آورد و اين حرکات را اگر ما فرم و نظم خاصي به آنها دهيم حرکات فرميک و يا ورزشي مي توانيم نامگذاري کنيم که تعداد آنها و فرم صحيح شان بايد مشخص باشد تا انرژي زيادي از ما هدر نرود و خستگي بعد از اين حرکات به جاي شادابي براي ما باقي نماند.اگر هرروز صبح در کنار فرزندانمان ورزش کنيم و آنها را به اين امر عادت دهيم که فقط روزانه با موزيک 30 دقيقه ورزش کنند، بعد ازيک مدت سيستم بدن به اين برنامه روزانه عادت مي کند واين عادت موجب سلامتي بدن مي شود که در آيندۀ آن شخص نشان داده مي شود.همان طور که در مقالۀ قبل گفته شد که صبح ها ازموسيقي براي کودکانمان استفاده کنيم وحس حاکم بر فضايي راکه آنها دوست دارند برايشان ايجاد کنيم، اگر ما بتوانيم ورزش را دراين برنامه روزانه قرار دهيم يک برنامه تقريباً کامل را براي آنها درست کرده ايم. * نکته: بچه ها اگر مقدار خوابشان کامل باشد صبح ها به راحتي از خواب بيدار ميشوند و آن روز را از صبح با اين برنامه ايي که هرروز برايشان تکرار شده است خوب شروع مي کنند ولي اگر شب زمان زيادي را نشسته باشند وخواب کافي نداشته باشند به اين برنامه هيچ وقت تن نمي دهند و يا اگر آنها را مجبور کنيم که ورزش کنند وموسيقي شاد گوش کنند مي توانيم بگوييم روز خوبي را شروع نکرده اند و بداخلاقي از زماني که از خواب به زور بلند شده اند شروع مي کنند و در مدرسه يا مهد کودک به جاي گوش کردن به مطالب به چرت زدن مي پردازند.ورزش مي تواند يک عامل محرک خوب براي روحيه وشادابي کودکانمان باشد ولي اگر طبق برنامه و قائده و اصول باشد. پس بيا ئيم آن حس حاکم بر فضايي را که فرزندانمان براي ورزش کردن دوست دارند برايشان درست کنيم تا با شادابي خاصي هر روزشان را شروع کنند.[/TD][/TR][/TABLE]

  • Like 1
لینک به دیدگاه

[TABLE=class: cms_table, align: center]

[TR]

[TD][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD=class: cms_table_toplist]موسیقی درمانی [/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]هموطن-سالیان بسیاری است كه دانشمندان و روان شناسان در مورد تاثیر موسیقی بر روان انسان تحقیق می كنند، آخرین نتایج تحقیقات دانشمندان نشان می دهد كه موسیقی بر اساس ریتم و ملودی می تواند، موجب كاهش و یا افزایش فشار خون شود و یا اینكه با موسیقی می توان درد نوزادان تازه به دنیا آمده را كاهش داد.

 

دانشمندان برای رسیدن به این نتیجه موسیقی ملایم ساختند و برای یكصدنوزادتازه به دنیاآمده صدای هر یك از مادران رابه موسیقی اضافه كرده وبرای نوزادان پخش كردند.تمام نوزادان سریعاآرام شدندودر بعضی كه سابقه بیماری نیزدر پرونده پزشكی آنها ثبت شده بود، تسكین درد و آرامش عجیبی ایجاد شد. اكنون پزشكان، روانشاسان و دانشمندان بر این باورند كه با همیاری گسترده می توان موسیقی را طراحی كرد كه حتی می تواند بیماری كشنده سرطان را نیز درمان كند[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 1
لینک به دیدگاه

[TABLE=class: cms_table, align: center]

[TR]

[TD][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD=class: cms_table_toplist]موسيقي سبب افزايش توان مغزمي‌شود [/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]ايرنا-نتايج يك مطالعه جديد براي نخستين بار به شواهد محكمي دست يافته‌است كه نشان مي‌دهد نواختن موسيقي به ميزان قابل توجهي سبب تقويت توانايي‌هاي ذهن انسان مي‌شود و دقت و توان شنوايي انسان را براي همه انواع صدا، از جمله صداي مكالمات، افزايش مي‌دهد.

 

 

به گزارش سايت اينترنتي "لايوساينس"، "نينا كراوس" عصب شناس دانشگاه "نورث‌وسترن" و سرپرست اين مطالعه اعلام كرد: پرداختن به موسيقي سبب افزايش گستره وسيعي از توانايي‌هاي ذهني، از جمله توانايي خواندن متون، توانايي درك تغييرات جزيي در آهنگ صداي مخاطب و نيز توانايي شنيدن صداها در محيطهاي شلوغ مي‌شود. وي افزود: نتايج مطالعه جديد اهميت گنجاندن كلاس موسيقي در مدارس را اثبات مي‌كند.

در اين مطالعه "كراوس" و همكارانش از ? ???داوطلب انگليسي‌زبان كه نيمي از آنها در سنين پايين دست كم شش سال به نواختن يك ساز پرداخته بودند، درخواست كردند به تماشاي يك فيلم سينمايي بنشينند.

 

در خلال پخش شدن فيلم، صدايي مشابه تلفظ لغت "مي ? "mi?در زبان چيني به صورت پيوسته و با شدتي مشابه شدت صداي عادي تكلم انسانها، در محيطي كه اين افراد قرار داشتند پخش شد.

 

در زبان چيني آهنگ بيان كردن لغات در معناي آنها تاثير مي‌گذارد و لغات مشابه اگر با آهنگهاي متفاوت ادا شوند، معاني متفاوتي خواهند داشت.

 

به طور مثال لغت "مي" در زبان چيني اگر با آهنگ عادي ادا شود به معناي "چپ نگاه كردن" است، اگر با آهنگي اوج گيرنده ادا شود به معناي "گيج كردن" است و اگر با آهنگي نزولي و سپس صعودي بيان شود به معناي "برنج" خواهد بود.

 

محققان فعاليت مغز اين داوطلبان را در حين تماشاي فيلم ثبت كردند و متوجه شدند هرچند تمامي حواس آنها متوجه تماشاي فيلم است و صداي "مي" چه از لحاظ زبان‌شناسي و چه از لحاظ موسيقي معناي مشخصي براي آنها ندارد اما آن دسته از داوطلبان كه داراي سابقه نواختن ساز هستند به راحتي و به شكل ناخودآگاه سه نوع مختلف ادا شدن "مي" را درك مي‌كنند.

 

نتايج غيرمنتظره اين مطالعه نشان داد آواهاي مختلف لغت "مي" سبب تغييرات در فعاليت بخش "ساقه مغز" مي‌شود كه كنترل برخي رفتار غير ارادي بدن از جمله تنفس و ضربان قلب را بر عهده دارد.

 

در گذشته تصور مي‌سد پردازش موسيقي تنها به بخش "كورتكس" مغز كه فعاليتهايي نظير استدلال، تفكر و تكلم در آن كنترل مي‌شود، مربوط است اما مطالعه جديد نشان مي‌دهد "ساقه مغز" نيز در پردازش موسيقي شركت دارد.

 

به گفته "كراوس"، موسيقي احتمالا سبب افزايش سطح فعاليت بخش "كورتكس" مغز و نيز تنظيم فعاليت بخش ساقه مغز مي‌شود. نتايج اين مطالعه در شماره ماه آوريل نشريه "علوم عصب‌شناسي نيچر"(? (Nature Neuroscience?منتشر خواهد شد[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 1
لینک به دیدگاه

كاربردهاي موسيقي درماني چيست؟

مطالعات و تحقيقات مختلف نشان داده‌اند كه موسيقي درماني در پيشبرد آرامش، كاهش اضطراب و استرس و درمان افسردگي موثر است. مطالعه بر روي بيماراني كه به دلايل مختلف مثل سوختگي، بيماري‌هاي قلبي، ديابت و سرطان در بيمارستان بستري بوده‌اند، نشان داده است كه موسيقي درماني به بيماراني كه از اختلالات و مشكلات عاطفي و احساسي رنج مي‌برند، اجازه مي دهد تا بتوانند تغييرات مثبت ذهني و خلقي در خود ايجاد نموده و در عين حال توانايي حل مشكلات را بدست آورند. در عين حال موسيقي درماني در بيماران بستري در انستيتوي سلامت رواني هم بسيار موثر بوده است.

موسيقي درماني به عنوان درمان مكمل براي توانبخشي بيماران باعث تقويت سطوح ارتباطي و هماهنگي جسمي شده و در افراد داراي اختلالات نورولوژيك و اختلالات گفتاري كه دچار مشكلات روحي و جسمي نيز هستند، باعث بهبود عملكردهاي ذهني و جسمي مي‌گردد. موسيقي درماني در مراقبت از نوزادان ،حتي نوزادان نارس موثر و مفيد بوده و براي اطفال و نوزادان تحت مراقبتهاي پزشكي يا اعمال جراحي نيز بسيار قابل استفاده است. اين درمان در اطفالي كه دچار ناتوانايي‌هاي يادگيري يا اختلالات گفتاري و شنوايي هستند نيز ممكن است بسيار مفيد واقع شود.

موسيقي درماني مي‌تواند نياز به دارو درماني را در حين زايمان كاهش داده و بعنوان عامل مكمل در كنار بيهوشي در جريان اعمال جراحي و دندانپزشكي مورد استفاده قرار گيرد. موسيقي درماني را جهت كاهش دردهاي مزمن هم مي‌توان بكار برد.

موسيقي درماني مي‌تواند كيفيت زندگي را در افراد مبتلا به بيماريهاي بسيار شديد و جدي كه در مراحل نهايي بيماري قرار دارند بهبود بخشيده و موجب بهتر شدن سطح سلامت و بالابردن كيفيت زندگي در آنها شود. از موسيقي درماني براي تكميل درمان بيماران مبتلا به ايدز، سكته‌هاي مغزي، پاركينسون، سرطان و آلزايمر و ساير انواع فراموشي‌ها مي توان استفاده نمود.

با توجه به وسعت عملكرد موسيقي درماني، نياز به انجام تحقيقات رسمي براي تعيين تعداد افرادي از جامعه كه مي‌توانند براي درمان بيماريهايشان از موسيقي درماني كمك بگيرند، احساس مي‌شود.

? چگونه يك موسيقي درمانگر انتخاب كنيم؟

موسيقي درمانگرها بصورت خصوصي يا همراه با روانپزشكان و روانشناسان و به عنوان عضوي از گروه مشاورين توانبخشي فعاليت مي‌نمايند و در حال حاضر حدود ???? درمانگر از اين نوع، در ايالات متحده آمريكا مشغول به فعاليتند. براي انتخاب درمانگر در اين كشور، به افراد توصيه مي شود مطمئن شوند كه وي حتماً دوره موسيقي درماني را در كالج يا دانشگاه طي كرده باشد همچنين بايد مدارك ثبت شده‌اي از مراكز تأييد كننده موسيقي درمانگرها (mt-bc) يا از مراكز ثبت ملي موسيقي درمانگرها (rmt) يا مراكز تأييد موسيقي درمانگرها (cmt) و يا مراكز پيشرفته? تأييد موسيقي درمانگرها (acmt) داشته باشد. به هر حال قبل از انتخاب يك موسيقي درمانگر سعي كنيد با چند درمانگر صحبت كرده تا بهترين آنها را انتخاب نماييد.

? براي درمان با اين روش توجه به چه احتياطاتي لازم است؟

موسيقي درماني براي تمام افراد مناسب نيست. برخي از افراد ممكن است با اين نوع درمان احساس اضطراب و برافروختگي بيشتري ‌نمايند و بعضي هم ممكن است اصلاً به اين درمانها پاسخ ندهند. اگر شما يك نشانه يا علامت خاصي داريد و تمايل داريد كه با موسيقي درماني معالجه شويد، ابتدا با پزشك خود مشورت نمائيد تا وجود هرگونه مشكل پزشكي زمينه‌اي خطرناك و جدي را در شما رد نمايد.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

[TABLE=class: cms_table, align: center]

[TR]

[TD][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD=class: cms_table_toplist]استانداردهاي موسيقي درماني در كار باليني [/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]براي انجام هركاري داشتن استانداردها و رعايت آن, بهترين مدرك براي قضاوت و ارزشيابي خواهد بود . موسيقي درماني به استفاده ويژه از موسيقي اطلاق مي شود كه براي سلامت روحي و رواني, جسماني, ايجاد آمادگي و شادابي براي شروع به كار, براي توانبخشي, آموزش هاي خاص, مراقبت از خود و يا رشد شخصيت مفيد واقع مي شود. موسيقي درماني براي هر سن و سال و هر مرحله ز مشكلات رواني در هر جامعه و مراكز درماني خاص مي تواند مورد استفاده قرار گيرد. خلاصه اينكه باري هر موردي كه بخواهد استفاده شود , هدف اين است كه به افراد كمك كند تا بتوانند از همه توان خود استفاده كنند. خدمات موسيقي درماني بوسيله افراد با سابقه و معتبر در كار موسيقي درماني كه عضو انجمن موسيقي درماني هستند ارائه مي شود. گرچه خدمات موسيقي درماني در بسياري از مراكز درماني مي تواند مورد استفاده قرار گيرد. ولي يك سري از روش هاي استاندارد وجود دارد كه بايد توسط همه موسيقي درمان گرها, مورد توجه قرار گيرد و به اجراء در آيد. استانداردهاي ديگري وجود دارند كه در ده مورد مختلف مطرح شده اند و به كار گيري آن در مورد افرادي كه تحت درمان موسيقي درماني هستند, توصيه شده اند كه اين موارد عبارت هستند از: موارد اعتياد, توان بخشي معلوليت, مراكز آموزشي, مراكز درماني, مراكز روانپزشكي و رواند درماني, ناتواني هاي جسماني و حركتي, مراكز مشاوره, در درمان خصوصي, در مراكز نگهداري سالمندان و در كارهاي مربوط به ارتقاء كيفيت سلامت شخص به پيوست شماره مربوط به رعايت اصول اخلاقي استانداردهاي موسيقي درماني.

اين استانداردهاي موسيقي درماني طراحي شده اند تا اينكه به موسيقي درمان گرها و دست اندر كاران موسيقي درماني جهت ارائه خدمات موسيقي درماني كمك كند تا اينكه كيفيت كار خود را ارتقاء بخشند. موسيقي درمان گر ها از بهترين قضاوت هاي حرفه اي خود براي اجراي اين استانداردها استفاده خواهند كرد. از انجمن استانداردهاي موسيقي درماني براي درمان بيماري ها و ناراحتي ها و همچنين از كميته هاي خاص, مخصوص افراد جامعه خواسته مي شود كه به صورت دوره اي اين استانداردها را مورد بازبيني و نگرش قرار دهند, تا اينكه اين استانداردها هميشه به روز باشد.

استانداردهاي موسيقي درماني بعنوان قوانيني اندازه گيري كيفي خدمات, تعريف شده است . اين استانداردها توسط انجمن موسيقي درماني آمريكا تهيه شده است . رعايت اين استانداردهاي كلي به عنوان استانداردهاي ويژه براي هر يك از موارد ده گانه موسيقي درماني مطرح مي باشند. اينها به عنوان طرح هاي بيشتر استانداردهاي كلي هستند و ارتباط تنگنا تنگ با آنها دارند. اين ارتباط نزديك انعكاسي از شمارش سيستمي است كه از طريق اين مدارك مورد استفاده قرار مي گيرد. اين مقاله ابتدا استانداردهاي عمومي كه مي بايست براي انواع موسيقي درماني بكار رود, مورد بررسي قرار گرفته, استانداردهاي موسيقي درماني در دنيا و در صورت وجود استاندارد موسيقي درماني در ايران به تبيين أن مي پردازد..

در ارائه خدمات موسيقي درماني, موسيقي درمانگرها يك روش عمومي كه شامل :

1 ) ارجاع و پذيرش

2 ) برآورد

3 ) برنامه ريزي برنامه

4 ) اجرا و انجام

5 ) مستند سازي

6 ) پايان خدمات ( نتيجه گيري ) را پيگيري مي نمايند . موسيقي درماني عبارت است از استفاده خاص از موسيقي در خدمت به افراد با نيازهاي متفاوت بهداشت روحي فيزيكي توانبخشي آموزش اختصاصي مراقبت از خود يا رشد شخصي .

 

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 1
لینک به دیدگاه

[TABLE=class: cms_table, align: center]

[TR]

[TD][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD=class: cms_table_toplist]موسيقي درماني كاربرد سيستم هاي زيستي [/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]

چكيده:

موسيقي درماني براي تسكين ناراحتي هاي هيجاني جسماني و روحي استفاده مي شود. موسيقي درمان گر مجرب و كار آزموده خدمات فردي را براي بيماران مهيا مي كند. متون بسيار زيادي وجود دارد كه اثبات مي كند موسيقي درماني اثرات مثبتي را بر درمان بيماراني كه داراي مشكلات عصبي هستند دارد.

موسيقي يك الگوي خوبي را براي بررسي تعاملات پيچيده اي كه در سطح سيستم هاي مغز اتفاق مي افتد فراهم مي كند. امروزه فن آوري هاي پيچيده و پيشرفته تصوير برداري از مغز دانشمندان را قادر ساخته تا مطالعه كنند چطور موسيقي تاثير بر فعاليت هاي مغز در بيماران آسيب ديده رواني دارد. بديهي است موسيقي بر بيماراني كه بيماري آلزايمر رنج مي برند اثر مثبتي داشته است با توجه به اينكه درمان قطعي براي اين بيماري كشف نشده است. با تحقيقات بيشتر و پيشرفت حيطه هاي چند رشته اي كه متمركز مي كند موسيقي درماني را (فن آوري تصوير برداري در پيشرفت سيستم هاي موسيقي اطلاعات كامپيوتري و نرم افزار پزشكي) ممكن است، درمان اختلالات رواني غير قابل درمان مثل بيماري آلزايمر، اوتيسم (autism) و بيماري پاركينسون را با موسيقي درماني امكان پذير كند.(5)

موسيقي درماني آسايش لازم را فراهم مي كند، از اضطراب و افسردگي مي كاهد، و مشكل بي خوابي را بدون وابستگي به دارو با استفاده از موسيقي مغز (brain music) درمان مي كند. اگر تحقيقات به طور گسترده و مداوم ادامه يابد اين امكان را به وجود مي آورد كه در آينده ، درمان اين اختلال با موسيقي درماني بر طرف شود، بجاي اينكه از داروهاي بسيار زياد استفاده شود.

مقدمه:

دانش پزشكي دنياي پيچيده و گسترده دارد. هر بيماري با علايم مشخص و به دلايل گوناگون به وجود مي آيد و درمان هاي مختلي نيز براي او ممكن است. تحقيقات نشان مي دهد كه موسيقي از طريق تاثير بر هورمون هاي مختلف , ضربان قلب و فشار خون , تغيير پتانسيل الكتريكي عضله ها و همچنين تقويت مهارت ها و حركات بدن و زمينه هاي روانشناسي وارد عمل شده است. به عبرت دقيق تر موسيقي با تحريك مركزعواطف در مغز (نظام ليمبيك) بر اعصاب مركزي خودكار و واكنش بيوشيميايي و عضلاني اثر گذاشته و هم چنين با تاثير بر حافظه و يادآوري خاطرات و احساس هاي گذشته تغييراتي را در شرايط فيزيولوژيك و پزشكي بر جاي مي گذارد.

موسيقي درماني چيست؟

موسيقي درماني، استفاده ماهرانه از موسيقي و آلات موسيقي توسط يك موسيقي درمان گر ماهر و مجرب براي ترفيع حفظ و بازگرداندن بهداشت روحي رواني ، جسماني و هيجاني است.

تكنيك هاي موسيقي درماني:

موسيقي درماني شامل تكنيك هاي مختلف مانند: آواز خواندن ، حركات موزون، گوش دادن به موسيقي، و آهنگ سازي يا نواختن موسيقي است.

گوش دادن به موسيقي به پيشرفت مهارت هاي شناختي مانند تاثير هيجانات و اظهار خود و براي درمان بيماران با زوال عقلي موثر مي باشد.

آواز خواندن و گوش دادن به موسيقي به افراد مسن كمك مي كند حوادث با ارزش زندگي اشان را به خاطر آورند.

حركات ريتميك و موزون به درماني ناراحتي هاي ماهيچه اي و مفصلي كمك مي كند.

ارگان هاي احساسي (دريافتي) همه اطلاعات گرد آوري شده را مستقيما به بخش هاي مشخص در لوب هاي گيجگاهي در قشر مركزي مي رسانند. اما پاسخ به موسيقي به امورات ، خيلي بيشتر از اينها نياز دارد.

حافظه قرار گرفته در طرف پشت لوب هاي پيشاني ، ذرات موسيقي را در خود ذخيره مي كند، در صورتي كه مغز همه آهنگ ها را احساس مي كند.

تاثير موسيقي بر سلامت و آسايش و رفاه بيماران:

تحقيقات موسيقي- پزشكي نشان مي دهد كه موسيقي به چندين طريق بر سلامت و آسايش و رفاه بيماران پزشكي اثر مي گذارد:

1. پيشگيري, آموزش و يادگيري

2. كاهش دردهاي گوناگون پزشكي و دندان پزشكي

3. كاهش تنش ها و نگراني هاي ناشي از جراحي, آسيب ها و بيماري ها

4. توانبخشي بعد از جراحي, آسيب ها و تصادف ها

5. كاهش خستگي حاصل از گرفتگي هاي عضلاني و كاركرد ماهيچه ها

6. كاهش عوارض جانبي داروها

7. كاهش مدت استفاده از داروها

8. كاهش طول مدت درمان و بستري

پاسخ هيجاني به موسيقي:

پاسخ هيجاني به موسيقي در مجموعه ساختاري بسيار گسترده در سراسر مغز پردازش مي شود. غشاي محاسبه گر ، ساختاري كه در هر يك از لوب هاي گيجگاهي با چين خوردگي در بافت كه شيار جانبي ناميده مي شود ، نشان داده مي شود. به نظر مي رسد كه شامل مهار ت هاي ادراكي باشد. (شكل شماره 1)

شكل شماره -1 ساختارهاي عصبي بكار رفته در پردازش موسيقي(6)

بر اساس پيچيدگي كار پردازش اين منطقه به سه لايه تقسيم مي شود: (شكل شماره 2)

شكل شماره 2- داده هاي اقتباس شده از magnetoencephalography (MEG) مطالعه پردازش موسيقي(7)

 

· غشاي اوليه: داده ها را از طريق گوش ، از ساختاري كه تالاموس ناميده مي شود دريافت مي كند كه عناصر اصلي موسيقي را مثل شدت يا بلندي را مي تواند تشخيص دهد.

· غشاي ثانويه آهنگ و الگوهاي ريتمي را تشخيص مي دهد.

· و غشاي سوم اين الگو ها براي درك كامل از موسيقي تلفيق مي كنند.

براي نواختن موسيقي ، اين اطلاعات با سيگنال هاي از نواحي ديگر مغز كه غشاي حركت نام دارد تلفيق مي شود. بر طبق استانداردهاي كار موسيقي درماني براي درمان زير نظر گرفتن پيشرفت بيماري و تنظيم مجدد درمان با توجه به پاسخ بيمار مسئول است.

بيماري آلزايمر ، از متداول ترين مشكل زوال عقلي مي باشد كه عملكردهاي ادراكي و حافظه را تحت تاثير قرار مي دهد. اين يك بيماري استحاله اي است كه با آغاز آرام و در ادامه كاهش توانايي هاي شنوايي فرد مي باشد.

بررسي متون:

شخصيت اجتماعي و شغلي فرد در طول دوره بيماري كاهش مي يابد . ( 2 ) شيوع زوال عقلي با سن افزايش مي يابد بنابراين افراد مسن بيشترين جمعيتي هستند كه از اين بيماري رنج مي برند . ( 3) بطور معمول حدود 4 ميليون آمريكايي هستند كه اين بيماري را تجربه كرده اند ( 2 ) برآورد شده كه 12 تا 14 ميليون افراد تا سال 2040 تحت تأثير اين بيماري قرار مي گيرند مگر اينكه درمان اين بيماري پيدا شود ( 3 )

تأثير پذيري بيماران زوال عقلي مخصوصاٌ بيماري آلزايمر به موسيقي به خوبي استفاده شده است . ( 4 ) موارد زيادي اين حقيقت را ثابت كردند كه مردم با زوال عقلي علي رغم حافظه كم, قادر به بخاطر آوردن و خواندن آوازهاي قديمي و حركات موزون با آهنگ هاي قديمي مي باشند . (3 )

نتيجه گيري:

موسيقي درماني آسايش لازم را فراهم مي كند، از اضطراب و افسردگي مي كاهد، و مشكل بي خوابي را بدون وابستگي به دارو با استفاده از موسيقي مغز (brain music) درمان مي كند. اگر تحقيقات به طور گسترده و مداوم ادامه يابد اين امكان را به وجود مي آورد كه در آينده ، درمان اين اختلال با موسيقي درماني بر طرف شود، بجاي اينكه از داروهاي بسيار زياد استفاده شود. موسيقي درماني براي تسكين ناراحتي هاي هيجاني جسماني و روحي استفاده مي شود. موسيقي درمان گر مجرب و كار آزموده خدمات فردي را براي بيماران مهيا مي كند. متون بسيار زيادي وجود دارد كه اثبات مي كند موسيقي درماني اثرات مثبتي را بر درمان بيماراني كه داراي مشكلات عصبي هستند دارد. روان به سلول هاي مغز و بافت هاي بدن متصل است ودر واقع تراوشي از جسم است. به همين دليل به هر ناراحتي و خستگي و دردي كه به جسم وارد شود بر روان نيز تاثير مي گذارد و برعكس. تاثير جسم و روان متقابل است.

 

منابع و مآخذ:

1. زاده محمدي, علي. كاربردهاي موسيقي درماني در زمينه هاي روانپزشكي, پزشكي و روانشناختي به انضمام موسيقي و ... . تهران: اسرار دانش, 1380.

2. Cevasco, A. M., Grant, R. E., “Comparison of different methods for eliciting exercise-to-music for clients with Alzheimer’s disease,” Journal of music therapy, vol. 40-1, 2003, pp. 41-56.

3. Brotons, M., Kogger, S. M., Pickett-cooper, P., “Music and Dementias: A review of literature,” Journal of Music Therapy, vol. 34,4,1997, pp. 204-245.

4. Aldridge, D., Aldridge, G. “Two epistemologies: Music therapy and medicine in the treatment of dementia,” The arts in psychotherapy, vol.19, 1992, pp. 243-255.

5. Haider, Maria. ''music therapy: an application of systems biology''.BME, 1450, Midterm Assignments, oct 28, 2003, 4 pages.

6. Abbot, A., “Neurobiology: Music, maestro, please!,” Nature , vol. 416, 2002, pp. 12 14.

7. Patel, A. D., “Language, music, syntax and the brain,” Nature Neuroscience, vol. 6 no. 7, 2003, pp. 674-681

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 1
لینک به دیدگاه

تم درمانی

تقریباً روزی نیست که در معرض رسانه‌های جمعی، پخش صوت و یا رایانه در معرض موسیقی قرار نگیریم، و البته معمولاً بدون انتخاب و بدون شناخت از تأثیرات ژرف و شگرف. و این در حالی است که، کمتر کسی موسیقی را بعنوان ابزاری حساس با تأثیرات ذهنی و بدنی عمیق می‌شناسد و از آن کمتر، کسانی که رژیم موسیقایی مناسب حال خود را بشناسند و به کار گیرند.

از دیر باز، موسیقی حین مناسک مذهبی، کار کردن، آیین‌های درمانی، جشن‌ها و مراسم اجتماعی به کار گرفته می‌شد و فقط در چند سده اخیر است که موسیقی به صورت یک فعالیت علمی مستقل در آمده است.

استفاده از موسیقی در جهت تأمین و ارتقا سلامت آن هم در عصری که انسان بیش از همیشه نیاز به تأمین‌هایی برای مقابله با استرس‌های بسیار متنوع و پیچیده جهان نو دارد، راهی است برای پیوند دوباره موسیقی به نیازهای بنیادین و غنی‌تر نمودن سبک زندگی.

به اعتقاد گاستن (1962)، مهم‌ترین عناصر تشکیل دهنده موسیقی عبارتند از : ریتم(ضرباهنگ) و ملودی(آهنگ)، که آهنگساز از طریق آنها ایده‌ها و احساسات خود را منتقل می‌کند.

در انتخاب موسیقی مناسب برای هر فرد و هر جمعیت، می‌توان به عناصر ساختاری موسیقی توجه کرد. در یک برخورد تحلیلی می‌توان به اثرات روان شناختی ریتم‌ها، ملودی‌ها، فرم و ارکستراسیون (انتخاب سازها) موسیقی پرداخت. در برخی موسیقی‌های عوامانه و بازاری ممکن است تأثیرات برخی عناصر، متضاد برخی دیگر باشد. مثلاً یک ریتم تند و انرژی‌زا با یک ملودی و آواز محزون همراه شده و از همین رو می‌تواند شنونده را دچار احساس سردرگمی و کلافه‌گی نماید. اما، در بررسی ترکیبی و کل نگرانه موسیقی، به ایده‌ها و احساسات حاصل از آن توجه می‌شود، به این تأثیر «تم» گفته می‌شود. این مقوله را در موسیقی درمانی «تم درمانی» نامیده‌ایم.

 

* شیوه‌های موسیقی درمانی

طبق یک بررسی متاانالیز، که توسط استندلی و همکارانش (1992) بر روی 55 پژوهش تجربی موسیقی درمانی انجام شده است، هفت روش عمده موسیقی درمانی عبارتند از:

1) شنیدن موسیقی غیرفعال

2) شرکت در برنامه‌های فعال موسیقی

3) موسیقی و مشاوره

4) موسیقی و موضوعات تحولی و آموزشی

5) موسیقی و تحریک

6) موسیقی و بازخورد زیستی

7) فعالیت‌های گروهی موسیقایی

همان گونه که ملاحظه می‌نمایید، نخستین و عمده‌ترین روش موسیقی درمانی، شنیدن موسیقی غیرفعال(Passive Music Therapy) می‌باشد، که در این روش درمانگر بر حسب نوع اختلال به تجویز یک موسیقی خاص می‌پردازد.

 

* ملاک‌های تجویز موسیقی

برای تجویز موسیقی نمی‌توان ملاک‌هایی دقیق و کمی قائل شد و با یک سری دستورالعمل‌ها و پرسش‌های محدود به طور قاطع، موسیقی اختصاصی یک فرد، یک بیماری و یا یک سیستم حیاتی را تعیین نمود، زیرا مانند دیگر درمان‌های بالینی، نیاز به مهارت بالینی در شناخت تفاوت‌های فردی، مسایل فرد و البته ارائه برنامه موسیقایی مناسب توسط موسیقی درمانگر دارد.

در تجویز موسیقی به طور سنتی، شناخت طبع فرد یا حتی طالع او در نظر گرفته می‌شود ولی در روش‌های جدید بیشتر از شرح حال بالینی، شناخت رگه‌های شخصیتی فرد و مشکلات جسمی و روانی‌اش استفاده می‌شود. برخی موسیقی‌ها ممکن است تداعی‌گر تجربیات و هیجانات خاصی برای فرد باشد و یا با برخی زمینه‌های فرهنگی ارتباطی عمیق داشته باشد ولی صرف نظر از این شرطی‌شدگی‌ها، موسیقی زبانی بسیار انتزاعی، جهانی و غیر شرطی برای ارتباط بالینی است، چرا که روش‌هایی که با زبان سر و کار دارد - هر کلمه‌ایی، هر جمله‌ایی و هر متنی - تداعی‌ها و تأویل‌های خاص خود را در هر زبان، هر فرهنگ و هر فرد دارد.

 

* تم درمانی چیست؟

نخستین بار افلاطون فیلسوف یونانی، در کتاب «جمهور» به طبقه‌بندی تم‌ها پرداخت. وی مقام میکسولیدین را حزین، مقام دورین و فریژین را محرک و مقام لیدین را نشاط‌آور تعریف نمود. سپس در سال 1918 اواسیلیوس، تم‌ها را به چهار گروه تقویتی tonic، محرک simulative، آرام‌بخش sedative، خواب‌آور narcotic، طبقه‌بندی نمود. در ایران نیز برای نخستین‌بار، زاده محمدی(1381) براساس حالتهای روان‌شناختی و تأثیرات عاطفی، تم‌های موسیقی را به هفت گروه زیر طبقه‌بندی نمود:

1) تم‌های آرام ساز Relaxation Themes

2) تم‌های خلق ساز Mood - Making Themes

3) تم‌های جسمانی ساز Somatization Themes

بنابراین تعریف تم درمانی در واقع تجویز موسیقی براساس تم و تأثیر احساسی و شناختی موسیقی است. در زیر به ویژگی‌های موسیقایی و روان‌شناختی هر یک از تم‌های بنیادین و موارد عمومی تجویز آنها اشاره می‌شود.

 

* تم‌های آرام ساز

تم‌های آرام ساز دارای ریتم و ملودی ساده و یکنواخت بوده و حداقل القای خلق را دارا می‌باشند. تحریک کننده و مهیج نیستند. به عبارت دیگر، از لحاظ هیجانی و عاطفی خنثی هستند. تأثیرات روانی حرکتی در آنها اندک بوده و بیشتر در سطح شناخت اثر می‌گذارند.

در موسیقی غربی، آثار بسیاری به ویژه در موسیقی‌های الکترونیک مانند بسیاری از آثار کیتارو، ونجلیس و قطعات ارکسترهای پاپ مانند جاز ملایم، دارای تم آرام‌‌بخش هستند. بسیاری از تک نوازی‌ها نیز تأثیر آرام‌بخش دارند. برخی از آثار کلاسیک غربی و به ویژه سبک‌های لاروک(هرچند دارای تنوع در ریتم و ملودی و دینامیک هستند) نیز مناسب می‌باشند.

موسیقی دستگاهی ایران، به دلیل القا خلق جندان مناسب این کار نیست، اما از این میان، برخی از قطعات ماهور تم آرام‌بخش دارند. موسیقی‌های آرام ساز برای مطالعه، رانندگی(به ویژه در مسیرهای پر ترافیک) و محل کار می‌تواند مفید باشد.

یکی از تقسیمات فرعی تم‌های آرام ساز، تم‌های خلسه ساز Trance - Making Themes است. از آنجا که خلسه در واقع نوعی آرامش پیشرونده و ناب‌تر است، این تم‌ها نیز آرامشی عمیق‌تر و ناب‌تر را ایجاد می‌کنند. تم‌های خلسه ساز، ضمن دارا بودن ویژگی‌های تم‌های آرام ساز، با محدود کردن میدان توجه، تأثیر بر امواج مغزی و کاهش ضربان قلب و تنفس، حالتی از سبکی و خلسه به همراه آرامش عمیق را ایجاد می‌کند، به همین دلیل مناسب رانندگی و مطالعه نمی‌باشند و از آن می‌تواند برای کاهش اضطراب، بی‌خوابی و ایجاد حالت هیپنوتیزم، آرام سازی و تمرینات مراقبه استفاده شود. چنین تمی را در آثار کلاسیک غربی، در سبک امپرسیونیسم که گونه‌ای ابهام و تعلیق را ایجاد می‌کند، می‌توان دریافت. همچنین موسیقی‌های سماعی(دف همراه ساز) که ریتمی یکنواخت و یا چرخشی دارند، برای ایجاد خلسه مناسبند. این آثار را تم‌های خلسه ساز نمایشی نامیده‌ایم.

 

* تم‌های خلق ساز

این تم‌ها دارای ریتم و ملودی غنی و متنوع هستند به طوری که منجر به القای خلق‌هایی همچون غم Blue یا سرخوشی Elation می‌گردد. بسیاری از قطعات موسیقی اصیل ایرانی دارای چنین ویژگی هستند. با شنیدن این تم‌ها، یک حالت خلقی، بسته به نوع و شرایط روان‌شناختی شنونده، ایجاد می‌گردد. موسیقی اغلب فیلم‌ها نیز دارای ویژگی‌های خلق ساز می‌باشد.

تم‌ها خلق ساز در سطح هیجان عمل می‌کنند. این تم‌ها دارای طیفی وسیع از آرام ساز تا جسمانی ساز هستند. کرانه آرام ساز آنها دارای حالتی خلسه ساز و کرانه جسمانی ساز آنها، تم‌های نمایشی را به وجود می‌آورند.

 

*تم‌های جسمانی ساز

این تم‌ها دارای ریتم و ملودی بسیار متنوع و اغلب دینامیک قوی و تمپوی تند بوده، به طوری که شنونده را به انجام حرکات بدنی وا می‌دارد. تأثیرات روانی حرکتی و اتونومیک آنها بالاست. این تم‌ها در سطح بدن عمل می‌کنند.

در استفاده از این تم‌ها باید به عامل زمان و شرایط روان‌شناختی شنونده توجه گردد. به طوری که یک تم جسمانی ساز به هنگام خواب ممکن است علاوه بر بی‌خوابی منجر به سردردهای تنشی گردد.

یکی از تقسیمات فرعی این تم، تم‌های نیرو ساز Force - Making Themes می‌باشد که در آنها، عامل ریتم و دینامیک اهمیت ویژه‌ای دارد و اغلب برای فعالیت‌های ورزشی مناسب است. از دیگر تقسیمات فرعی تم‌های جسمانی ساز، تم‌های نمایشی Hysteroid Themes می‌باشد که در واقع یک تم ترکیبی است، زیرا دارای عناصری از تم خلق ساز می‌باشد. انواع موسیقی‌های شش هشتم ایرانی، راک و ... دارای چنین حالتی هستند. یکی از کاربردهای تم‌های جسمانی ساز، در صورت استفاده مناسب، تخلیه هیجانات است.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...