رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

دموي

از جنس هوا و گرم وتر است وبراي رساندن غذا واكسيژن به سلولها است.و اگر زياد شود مزه دهان شيرين مي شود- سر سنگين شده – – چرت زدن كم حواس –كش آمدن آب دهان – زبان قرمز مي شود مثل آنكه رب انار يا زرشك خورده باشد و بدن دچار خارش و دمل و جوش ريز بيشتر در گردن بين كتف شده از لثه خون مي آيد و مضطرب ميشود.

علت :

پرخوري وخوردن بيش از حد خون را زياد مي كند

غذاي مضر براي دموي مزاج ها:

پر خوري - بادنجان – غذاي نشاسته اي – آب يخ –شيريني - غذاي ممنوعه ناشتا (خاك شير - بالهنگ – تخم ريحان – تخم مل – قدومه شيرازي – بالنگو – اسفرزه) يكي از اينها را در آب بريزيد حجمش زياد مي شود و بخوريد حركات دودي روده را زياد كرده و روده براحتي كار مي كند – استفاده از ترشي طبيعي فصل (شاتوت - زرشك – ليمو ترش – آب نارنج – مركبات) – سوپ جو – نان

درمان:

جو - سالاد با روغن زيتون و آب ليمو قبل از غذا – جوانه ها – سبزي – ميوه

غذاهاي مضر براي افراد دموي مزاج

 

غذاهاي سرخ شده، چرب و پر حجم، شيرينجات قنادي و مصنوعي، پرخوري، ادويه جات تند، غذاهاي شور، انواع شور (كلم شور، خيار شور و...) گوشت زياد، كره و خامه، غذاهاي نشاسته اي، آب يخ، دوغ، نوشابه، تخم مرغ، نوشيدن مايعات همراه با غذا ويا بلافاصله بعد از آن، خرما، رطب، توت خشك، كشمش، سس، رب، ترشيجات، سركه، سير، چاي، قهوه، نسكافه، ماست، بادمجان و غذاهاي ساندويچي.

 

غذاهاي مفيد براي افراد دموي مزاج

 

نوشيدن روزي شش ليوان آب خنك نيم ساعت قبل و دو ساعت و نيم بعد از غذا، زرشك، كاهو، خيار و ميوه جات به خصوص سيب درختي همراه با پوست و دانه هاي آن، انار، سبزيجات، سوپ جو، ليمو ترش تازه، استفاده از سالاد قبل از غذا، روغن زيتون، حبوبات و غلات جوانه زده (مثل گندم، جوي دو سر، ماش و عدس)، بذرهاي ملين (مانند خاكشير، اسفرزه، تخم ريحان، بالنگو، بارهنگ، تخم مرو)، عسل به مقدار كم، غذاهاي خام (ميوه جات و سبزيجات)، انواع توت، به خصوص شاه توت، كدو خورشتي، نوشيدن دو تا سه ليوان آب زرشك كه سريعا خون را به حالت طبيعي باز مي گرداند، كم خوري، استفاده از غذاهاي ساده و كم كالري، مانند سبزيجات بخار پز. به افرادي كه دموي مزاج هستند نيز نرمش و ورزش توصيه مي شود.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

صفراوی:يعني شخصي كه با مزاج پايه صفرا متولد شده

آثار كواكب و سيارات و ستارگان و مزاج والدين و خيلي چيزهاي ديگه دست به دست هم دادن تا يه كودك صفراوي متولد بشه

البته تشخيص مزاج در كودكي و طفوليت كار متخصصاي طب سنتي هست

الان ويژگيهاي فرد بزرگسال صفراوي رو تشريح ميكنيم:

صفرا مثل آتش هست

شخص صفراوي يعني شخصي كه عنصر آتش از اركان اربعه در وجودش از بقيه عناصر آب و خاك و هوا؛بيشتر هست ...

{ جنّ مطلقا از عنصر آتش ساخته شده...}...زنبور هم از جنس صفراست...

بگرديد دنبال ويژگيهاي آتش:

زود گـُــر ميگيره و راحت هم خاموش ميشه

آدمهاي صفراوي زود قاط ميزنن و خيلي سريع هم پشيمون ميشن ...

اگر موقع عصبانيتشون يه پارچ آب يخ بريزيد روي سرشون خيلي سريعتر خاموش و آروم ميشن

ديدين بعضي آدما بداخلاقي ميكنن ولي توي دلشون هيچي نيست؟زود هم آروم ميشن انگار نه انگار همين چند لحظه قبل عصباني و برافروخته بودن..پيله نميكنن..لجباز نيستن...

 

آتش و حرارت هميشه به سمت بالا حركت ميكنه مثل صفرا! پس هيچ وقت رسوب نداره

يعني آدم صفراوي هيچوقت كينه به دل نميگيره ...بديهاي ديگران رو زود فراموش ميكنه.

 

يه بار خواستم مزاج يكي از همكاران رو تشخيص بدم ازش پرسيدم زود عصباني ميشي؟گفت خيلي زود! گفتم: زود هم پشيمون ميشي ؟..گفت: مثل سگ!!!03.gif صفرا باعث تيزي و حدت در جريان خون ميشه ...خون در مغز اين افراد فرز تر جريان داره پس مطالب رو زود ميگيرن!!حافظه خوبي دارن ...حدت ذهن دارن..حاضر جواب و پر حرف هستن هميشه جواب توي آستين دارن .... كم نميارن

اكثرا بسيار سريع و مثل فشفشه حرف ميزنن ..يه دوست صفراوي دارم كه از بس سريع حرف ميزنه هميشه حرف " دال" رو جا ميزاره....الفبا به گرد پاي صحبتاش نميرسن ...

*

هنوز سوال از دهنت در نيومده جوابت رو ميدن

 

اعتماد به نفس و جسارت بالايي دارن كه البته شدت و ضعف داره

يعني ادمهاي صفراوي يه قالب و تابلوي مشابه هم دارن با يه طيف وسيع ....

گاهي پر انرژي و پر تحرك هستن گاهي بي رمق و خسته

گاهي ميل جنسي بالايي دارن و گاهي كم

 

اصلا تحمل رياست ديگران رو ندارن!!!از انتقاد خوشش نمياد...

خوابشان كم است ...

ما يه استاد صفراوي داشتيم كه شبي 2 ساعت مي خوابيد البته احساس خستگي هم نميكرد...

بد ترين فصل براشون تابستونه حسابي كلافه هستن و گرمايي

 

صفرا داغه مثل آتش پس حرارتش چربيهاي بدن رو ميسوزونه

پس آدم صفراوي لاغر هست و از اون ادمهايي هستش كه هر چي ميخوره بازم شكمش به پشت كمرش چسبيده و عمري در حسرت چاق شدن ميسوزه...

 

مثالش همين ادمايي كه همش دنبال رژيم چاقي ميگردن هر چي هم ميخورن چاق نميشن...

قيافه آدمهاي صفراوي:

 

اكثرا صورتهاي كشيده اي دارن با بيني و يا دهان بزرگ!!يا هردو بزرگه يا يكيشون...

چون صفرا از عنصر آتشه و بايد از يه راهي خارج بشه تا نسوزيم!! راه خروجش هم بيني و دهان هست ...حالا يه دختر صفراوي دماغشو عمل كنه در واقع سيستم تهويه حرارت بدنشون رو دستكاري كرده....

 

ممكنه بر حسب شدت حرارت چشماي ريزي داشته باشن

بدنشون لاغر و رگهاي پشت دستشون برجسته و مشخصه

سرشون بزرگه!! (كله گُنده)!!...

 

مردان صفراوي در قسمت جلوي سر كچل ميشن ...

در دوران بلوغ قسمت پيشاني و گونه ها جوش ميزنه و چانه از جوش در امانه

چون صفرا از حرارته و تا ميتونه ميره بالا پس زياد به چونه كار نداره

چون حرارت دارن ،فوليكولهاي مو در بدنشون ميسوزه و بدنشون مثل آدمهاي دموي مزاج پرمو و پشمالو نيست...چندان چهار شونه هم نيستن

قفسه سينه باريك و قد و بالاي لاغر و كشيده دارن

رنگ پوست متمايل به زرد است و حالت سبزه و گندمگون ندارن

موي سر افراد صفراوي لخت و صاف نميشه اكثر خشكه و فر داره

خوب!!

حالا يه بار ديگه ويژگيهاي ظاهري افراد صفراوي رو مرور كنيد و قيافه آقاي احمدي نژاد و عليرضا خمسه رو تجسم كنيد ...اين دو نفر نمونه بارز مزاج صفراوي هستن

خاله شادونه!!كه برنامه كودك اجرا ميكنه هم كاملا چهره افراد صفراوي مزاج رو داره!!. ..ببخشيد ديگه مجبوريم از كسايي مثال بزنيم كه همه ديده باشن

 

توي درمانگاه دو تا همكار صفراوي دارم: دقيقا صورت كشيده چهره متمايل به زرد لاغر با بيني بزرگ و دهان گشاد!! يكيشون وقتي ميخنده نيشش تا بناگوش باز ميشه اينجوري: هردو پر حرف ...و خيلي هم سريع و تند و فرز صحبت ميكنن پر كار و پر انرژي...

يكيشون عين فشفشه راه ميره

يه بار صفراي هردوشون همزمان زد بالا ...قاط زدن اساسي و حسابي دعواشون شد ...دو دقيقه بعد آروم شدن انگار نه انگار....

ميزان بزرگي دهان و بيني رو نسبت به فرد ي با مزاج معتدل مي سنجيم علي الخصوص اگر خانم باشن و انتظار نميره يه خانم صفراوي دهان و بيني آنچنان بزرگي داشته باشه....به هر حال يه بزرگي در دهان يا بيني هست البته بستگي به شدت حرارت و صفرا داره

من خودم امروز جايي يه خانم صفراوي ديدم با بيني متوسط و دهاني نسبتا بزرگ كه البته بزرگيش به چشم نمياد...رگهاي پشت دستش برجسته بود و توي اين سرما

بي جوراب و با كفش تابستوني مي گشت!!!..صورتش هم كشيده بود و ته رنگ چهره اش زرد...صداي كلفتي داشت و بلند صحبت مي كرد...

از طرفي بعيد است شخص صفراوي مزاج، لب و دهان غنچه اي و بيني نهفته و ريز مثل ژاپني ها داشته باشه...اين رو به خاطر داشته باشيد..(ممكنه طرف سرش يه مزاج مثل بلغمي داشته و تنش صفراوي و فرز و گرمايي است!!)

يا در تشخيص اشتباه كرديد يا در سنجيدن ميزان بزرگي دهان و بيني دچار خطاي ديد شدين....

از طرفي امروز بر خلاف قديم اكثر مردم مزاج تركيبي دارن يعني سرشون يه مزاج و تنشون يه مزاج ديگه داره مثلا سر دموي مزاج و تن بلغمي

آدمهاي صفراوي مزاج در نيمه ماه قمري وقتي قرص ماه كامل است دچار جوش و خروش بيشتري ميشوند و احتمال اينكه برخوردها و رفتارهاي گزنده اي نسبت به ديگران داشته باشند بالا تر است..

 

همونطور كه جاذبه ماه باعث جزر و مد آب درياهاست ،جزر و مد در بدن گرم مزاجان هم اتفاق ميفته يعني صفراوي ها و دَمَوي ها...

 

مثلا ممكنه در نيمه ماه قمري فرد صفراوي دچار عصبانيت هاي زودرس شده برخوردهاي تند و شتاب زده اي نسبت به ديگران داشته باشد و قضاوت ها و برداشتهاي نادرست كه البته چون هيچ خودخوري اي ندارند و اكثرا افراد بي پرده و جسوري هستند ممكنه بسته به شرايط و نوع تربيت و هزار فاكتور موثر ديگه؛قضاوتهاي نادرست نسبت به شخص مقابل رو به زبان بيارن و باعث دلخوري بشوند...

حتي ممكنه اين اشخاص در نيمه ماه قمري اوضاع يك سايت رو به هم بريزند اما كم كم از 17 ماه قمري به بعد آرام ميشن و به گوشه اي مي خزند و ارسالهاي عادي رو از سر ميكيرند...و نسبت به خيلي چيزها بي تفاوت تر ميشن

ممكنه دست به ارسالهاي دور از تامل بزنند كه بعد از چند رو ز خودشان واقعا پشيمون مي شن.....نمونه اش رو بارها با هم در اين سايت شاهد بوديم..

اصولا صفراوي ها عجول هستند و بعضا با شتاب تصميم ميگيرند

هر گز گرم مزاجان صفراوي كار امروز رو به فردا نمي اندازند ..تاخير و شك و دودلي در اجراي تصميم ها ندارند...

باز هم بسته به نوع تربيت و شرايط زندگي!!صفراوي ها ميتونند فرماندهان و مديران جسوري باشند

 

مزاج صفراوي رو اگر در جهت مثبت رشد بدي انسانهاي فوق العاده و شجاع و سالمي ميشن !!

مثال:

يه خانم 24 ساله مهندس كامپيوتر از دانشگاه آزاد خيلي فرز و زبل و باهوش و معروف به پرحرفي!!....قد كشيده صورت كشيده دهان در حالت خنديدن بيخ تا بيخ باز ميشه...بيني هم كمي بزرگتر از بقيه خواهر ها و مادرش....

سر سفره شام يه شب تابستاني جايي مهموني هستن

تلفن به صدا در مياد و خبر قبوليه يكي از اقوام در دانشگاه آزاد ابلاغ ميشه!!

يكي از حضار ميگه:ولش بابا مدرك دانشگاه آزاد كه به درد نميخوره...

هنوز حرف از دهن اين پير مرد 70 ساله( كه منظوري هم نداشت) در نيومده بود كه اين خانم قاطي كرد....تند تند شروع كرد به دفاع از مدرك دانشگاه آزاد و بدون در نظر گرفتن شان و سن و سال طرف مقابل كلي حرف زد آخرش هم زد زير گريه!كه مردم نميفهمن ما هم زحمت كشيديم و از اين حرفها

همه ساكت بودن كسي جرات حرف زدن نداشت چون سابقا به تجربه ثابت شده اين وقتا بايد سكوت كرد!!!وگرنه طرف بيشتر قاطي ميكنه و ممكنه فحش هم بده...

اين ويژگي افراد صفراويست كه بسته به نوع تربيت و فرهنگ و ظرفيت وجغرافياي محل زندگي و...با گستاخي و بدون در نظر گرفتن شان طرف صحبت ميكنن...اتفاقا اين خانم در خانواده اي رشد كرده بود كه كسي يه بار هم بهش نگفت بالاي چشمت ابروست....پس گستاخي و به قولي زبون درازي!!در اين شخص بيشتر نمود پيدا كرده...

تا اينجا بايد متوجه شده باشيد كه همه صفراويها به يه اندازه صفاتشون نمود پيدا نميكنه

اتفاقا چند دقيقه بعد اين خانم آروم گرفت انگار نه انگار اتفاقي افتاده...ميگفت و ميخنديد!!!!!..........

 

سن صفراوي+فصل تابستان+مزاج پايه صفرا+عدم يادگيري در كنترل خشم هاي آني در خانواده !!!= گستاخي هاي دور از شان

بديه قضيه اينه كه اين افراد راحت و بي پرده حرفشون رو ميزنند و خودشون رو خالي ميكنند بدون در نظر گرفتن مزاج و روحيه شخص مقابل ...خصوصا اگه شخص مقابل يه آدم سودايي مزاج باشه...

موهاي افراد صفراوي مزاج خيلي زود چرب ميشه گاهي بعضيهاشون ميگن همينكه از حمام ميايم بيرون موهامون چربه...

به خاطر اينكه صفرا چربيهاي بدن رو ميسوزونه و مياره بالا(مثل آتش و حرارت كه همش مياد بالا) بعد چربيها رو از طريق پوست سر دفع ميكنه..به خاطر همين چربي سوزيه كه صفراويها لاغرن و هر چي ميخورن چاق نميشن

 

كف دست و پاي افراد صفراوي هميشه گرمه خصوصا تابستانها كه ممكنه از شدت داغي تاول بزنه احتمال تاول زدن خيلي كمه اين حالت نادره ولي من بين يكي از آشناهام يه خانم 40 ساله ميشناسم كه هيچوقت جوراب نميپوشه حتي زمستونها كف پاهاش داغه و تابستونها مرتب تاول ميزنه

پس اگه با يكي از دوستاتون مصاحفه كرديد و حس كردين كف دستش داغ و خشكه(بدون عرق) بدونيد طرف صفراوي مزاجه...

اگه خيلي با علاقه مطالب اين تاپيك رو به خاطر بسپاريد با همين مصاحفه ساده ميتونيد خيلي چيزها رو در مورد دوستتون حدس بزنيد...

 

صفراوي ها علاقه زيادي به خوردن آب يخ!!دارنكيسه صفرا در همسايگي معده س

كيسه صفرا حرارت داره و گرمه

يخ كه داخل معده شد سرماش به كيسه صفرا ميرسه و صفراي داخل كيسه رو بلور ميكنه و اين ميشه مقدمه تشكيل سنگ صفرا!!!....

 

بعضي افراد از عرق بد بوي بدن شاكي هستن

 

عرق افراد سر د مزاج بوي بدي نداره اما عرق بدن افراد گرم مزاج مثل همين صفراوي ها ؛بدبوست

 

بچه صفراوي يه بچه لاغر و كم غذا اما فوق العاده شيطون و پرتحرك هست كه مادرش ميگه: بچم هيچي نميخوره اما ديوار راست رو ميگيره ميره بالا!!

حتي توي خواب هم هي جفتك ميزنه!!!بي قراري ناشي از مزاج گرم توي خواب هم راحتش نميذاره.. شب گوشه اتاق مي خوابه صبح توي ايوون بايد پيداش كني... ..

 

ديدين پير مردها و پيرزنهاي لاغر اندام اما شاد و پر انرژي و پر جنب و جوش؟؟

اينا دقيقا مثال آدماي صفراوي هستن...كه به قولي حتي تا لب گور هم با پاي خودشون ميرن!!...

 

البته يه ويژگي صفراويها اينه كه حالي به حولي هستن...يه وقت ممكنه خسته و بي انرژي باشن يه وقت هم ديگه اوج ميگيرن حسسابي!!

 

باز هم بسته به خيلي چيزا و تربيت پايه و...ممكنه فرد صفراوي اهل هارت و پورت و بلف زدن باشه..كه اين هم خودش طيف وسيعي داره و در همه صفراويها به يه شدت و ميزان نيست

مثلا شب قول ميده:ال ميكنم بل ميكنم!!صبح انگار نه انگار...

به خاطر اينه زمان قول دادن صفراش اوج گرفته بود...موقعي كه ميزنه زير قولش صفراش كمي فروكش كرده بايد يه چاي زنجبيل بهش بدي تا حسابي صفراش اوج بگيره تا به قولش عمل كنه

تو فاميلمون يه آقاي صفراوي داريم اينقدر هارت و پورت ميكنه كه حد نداره

مثلا ديدن يكي مياد توي سايت:من ال هستم بل هستم قصد دارم اين كار رو بكنم!!بعد 6 ماه منتظر ميشيني ميبيني طرف حتي يه كلمه ديگه هم ارسال نكرده...چون اون زمان صفراش اوج گرفته بود!!

 

اگه دو تا صفراوي با هم ازدواج كنن زندگي پر شور حرارتي خواهند داشت

بديش اينه كه وقتي دعواشون بشه ظرفي سالم توي آشپزخونه نمي ذارن ...يه بدي ديگه هم اينه كه ممكنه هر كدوم بخوان رييس باشن

 

زن بلغمي هم ميتونه با شوهر صفراوي كنار بياد چون آرام و صبوره...اما آخرش اين شوهر صفراوي از دست زن بلغمي و سرد مزاجش يا دق ميكنه يا معتاد ميشه...

 

اگه زن صفراوي و مرد بلغمي باشه اين مرد ميشه زن ذليل ...چون صفراويها دوست دارن رييس باشن...

 

يه سوال؟ به نظرتون چه مشاغلي در جامعه براي صفراوي ها مناسب نيست؟؟

بدترين شغل براي صفراويها فروشنده بودن و راننده تاكسي بودنه!!داغون ميشن اساسي..

 

مثال:

 

يه پدر بزرگ 86ساله دارم كه خياطه. ..هنوزم كه هنوزه ميشينه با دقت يه پيرهنايي براي مادربزرگم ميدوزه بيا و ببين....يه عمري مانتو مدرسه ماها رو پدربزرگم ميدوخت

اين پدربزگم يه تابلوي صفراي خالصه:

هنوز روي پاي خودشه بدون كوچكترين وابستگي به كسي

شاد و خندون و در عين حال زود جوش مياره و زودي خاموش ميشه

اين همه سال ذررره اي كينه از كسي به دل نگرفته

لاغر

موهاي جلوي سرش ريخته

بيني بزرگ!

عاشق رنگ قرمز

زود تصميم ميگيره و بي معطلي و دودلي! تصميمش رو اجرا ميكنه گاهي عجول به نظر مياد...

صفراويها در ازدواج ايرادهاي بني اسراييلي نميگيرن و اگر واقعا عاشق كسي باشند از آسمان سنگ هم بباره تزلزلي در عشق اونها پيدا نميشه

پدربزرگم هر بار عين يه پسر 18 ساله ميشينه و ماجراي خواستگاريش از مادربزرگم رو با وجد تمام!!تعريف ميكنه

يه دقيقه هم آروم نميشينه حتما يه كاري واسه خودش درست ميكنه و خودش رو سرگرم نگه ميداره...يادمه بچه كه بودم يه مسافرت باهاشون رفتم اوقات بيكاريش رو توي مسافرت كوبلن مي بافت!!!! كارهاي هنري رو دوست داره...

ما هر سال روز ميلاد حضرت علي اكبر ع – روز جوان - رو زنگ ميزنيم بهش تبريك ميگيم!!!(اونوقت يكي بايد روز سالمند زنگ بزنه به ما به اصطلاح جوونهاي اين دوره زمونه تبريك بگه!! )

بيماريهايي كه صفراويها مستعد ابتلا به اونها هستن:

 

احتمال ابتلا به فشار خون و انسداد عروق قلبي در افراد صفراوي مزاج كمه..افراد صفراوي مزاج دچار افزايش چربي خون نميشن..

 

در فصل تابستان با خوردن گرمي ها و استنشاق بوي گرم مثل بوي اسپند دچار سردرد در قسمت پيشاني ميشن...زياد زير آفتاب موندن ...ورزش كردن زير آفتاب براي اونها شديدا مضر هست و باعث جوشش صفرا و بروز اين سردرد ميشه

 

براي بهبود سردرد صفراوي و قاط زدنهاي صفراوي بهترين درمان نوشيدن شربت سكنجبين هست كه با سركه طبيعي و عسل درست شده باشه نه سكنجبين پاستوريزه بازار!!

 

آكنه صورت كه در سن صفرا و در فصل تابستان و گرما و با خوردن شيريني و گرمي ها بدتر ميشه ...آكنه صفراوي قسمت چانه رو در گير نميكنه بلكه محدود به گونه ها و پيشاني و سر هست..آكنه هاي نوك تيز كه نوكش زرده نشانه غلبه صفراست...

صفراوي ها دچار اگزما و خارش هاي پوستي ميشن كه در فصل تابستان و با خوردن گرمي بد تر ميشه اما زمستان از اين اگزما در امانند

 

غلبه صفرا ميتونه باعث آروغ تلخ،مزه تلخ دهان و حالت تهوع بشه...

كلا مزه تلخ دهان نشانه غلبه صفراست ...يه دوستي داشتم مدتي دچار غلبه صفرا بود آنقدر از تلخي دهان شاكي بود كه ميگفت شب اگه بخوابم خواب ببينم دارم شيريني مي خورم اون شيريني توي خواب هم مزه تلخ ميده....

 

ادرار غليظ و زرد پررنگ همراه با سوزش و بوي تند نشانه غلبه صفراست

يادمه يا مريضي داشتم اين شكايت رو داشت بهش ميگفتم ممكنه عفونت ادرار داشته باشي ميگفت نه من هر وقت گرمي بخورم اينطور ميشه....

 

غلبه صفرا در مغز باعث خشكي مغز و عصبانيت هاي آني ميشه كه ميتونه منجر به جنون و پرخاشگريهاي خطرناك بشه ....مقدمه ورود به اين مرحله ،بي خوابي هستش ....

 

يعني اگه يه صفراوي مزاج يه مدت بي خواب بشه ...مزه دهنش تلخ بشه و شامه و شنواييش قوي بشه اين نشون ميده كه ممكنه اين فرد در چند روز آينده يه قاط اساسي بزنه...

صفرا خشكه..

هر چي خشكي در مغز بيشتر ===حس بويايي و شنوايي قويتر!!

مثال:

يه همكار صفراوي داشتم يه خانم جوون و لاغر ...سر درشت... بيني جراحي شده!! خيلي هم سريع صحبت ميكرد....

يادمه وقتي هوا رو به گرمي رفت يه مدتي هي بهم زنگ ميزد كه زودتراز اون برم شيفت اورژانس رو تحويل بگيرم چون هر كاري كرد تا 3 -4 صبح خوابش نبرد ه و بنابراين خسته س و نميتونه زود بياد

هر وقت هم ميومد كلافه بود ...هي ميگفت دهنم تلخه...ميرفت پيش پرستارا بهش امپول ضد تهوع تزريق ميكردن ...چون همش احساس دل به هم خوردگي داشت

 

حالا خوراك موقع استراحتش چي بود؟؟هي قهوه و چيپس مي خورد...يعني دقيقا چيزايي كه مزاج گرم و خشك دارن....

فكر ميكرد با قهوه خستگي ناشي از بي خوابيش رفع ميشه ...اما باعث تشديد صفراش ميشد...

خلاصه يكي دو هفته به اين منوال گذشت يه روز در ميون پيامك ميداد كه من زودتر برم شيفت رو تحويل بگيرم چون بازم نتونست بخوابه....

 

يه روز ظهر موقع برگشتن با هم بوديم يه پرايدي آروم ميزنه به ماشينش...هيچ خطي هم برنداشت اما ناگهان قاطي زد ديدني يه پرخاش و جنگ و جدالي با راننده پرايد راه انداخت كه حد نداشت ...كسي هم جلودارش نبود ...زنگ زد 110 !يه ماشين پليس و 2 تا افسر بيچاره رو الاف خشم ناگهاني خودش كرد ....افسر مونده بود چي بگه!!

 

اون بي خوابي ها و تلخي دهان همه هشدار غلبه صفرا و جنون اني بودن!!...

اگه كمي بيشتر طب سنتي رو تحويل بگيريم اونوقت با روزي دو سه استكان شربت سكنجبين حال اين جور ادما حسابي جا مياد هم راحت مي خوابن هم تلخي دهن رفع ميشه هم جلوي خشم اني اونم زير ظل آفتاب يه ظهر گرم!!گرفته ميشه...

 

اگه شربت سكنجبين سخته،ميتونيد از شربت آب ليموي تازه استفاده كنيد ...

اتفاقا بارها بهش گفتم شربت آب ليمو بخور ! بعد از 10 روز مقداري اب ليمو ريخت داخل چاي و خورد ميگفت درجا تلخي دهنم برطرف شد و ديگه هم پيش نيومد...

 

يه مشكل صفراوي ها خصوصا پسرهاي صفراوي ،طاسي سر در قسمت جلو ي سر هستش براي جلوگيري از اين طاسي بهترين كار حجامت در سن اوج صفرا يعني حدود 20الي 28 سالگي هستش (حجامت بين دو كتف و حجامت سر تحت نظر پزشك وارد وبا تجربه!)

صفراوي ها عموما خواب دعوا مرافعه و جنگ و بزن بزن و جكي جان و بروسلي ميبينن

 

صفراوي ها چكار كنند تا سالم تر بمانند؟؟

از هواي خنك بيشتر بهره مند بشن ..

از كار و ورزش و فعاليت زير آفتاب خصوصا در فصل تابستان خودداري كنند

بهترين زمان ورزش براشون صبح زود يا غروب و شب هست وقتي هوا خنكه..

شربت آب ليمو رو فراموش نكنن

مايعات بيشتر مصرف كنن تا ادرارشون به رنگ زرد ليمويي باشه ..ادرار غليظ و زرد و پررنگ با سوزش نشانه اوج گرفتن صفراست پس با مصرف مايعات خنك مثل شربت آب ليمو و سكنجبين ،اين حالت رو رفع كنن

بهتره با مطالعه بيشتر راههاي كنترل خشم و عصبانيت رو ياد بگيرن!!

وبا عمل بيشتر به احاديثي كه در اين زمينه اومده و با تكرار و تمرين ، بر خشم هاي اني خودشون غلبه كنن چون همونطور كه گفتم مزاج خشم ،گرم و خشكه و باعث سوخت صفرا و توليد اخلاط بيماريزا در بدن هر فردي خصوصا افراد صفراوي مزاج ميشه.."يه فاميل صفراوي داشتيم كنار وسيله كارش يه كاغذ گذاشته بود روش نوشته بود" اخــــلاق سگي ممنوع!!"

غذاهاي مضر براي افراد صفراوي مزاج:

مصرف زياد ادويه و تخم مرغ و سير و گوشت قرمز ...موز ..خربزه...آناناس ...طالبي ...انجير...گردو...پسته...فندق...� �ياه دانه و شنبليله..

اينها رو ميتونن مصرف كنن اما زياده روي نشه...

خواه نا خواه ادم صفراوي ميگه از گردو و فنق خوشم نمياد چون هر وقت مي خورم دهنم آفت ميزنه يا جوشاي صورتم بيشتر ميشه....

 

بهتره غذاهاي گرم مزاج رو با مُصلــِــح ؛ - يعني يه چيزي كه از گرميه مزاج اون غذا كم كنه و معتدلش كنه- مصرف كنن

مصلح غذاهاي گرم رو هم كم كم توي تاپيك "تو آني كه مي خوري" ميگم

 

غذاهاي سازگار با مزاج صفراوي ها:

مركبات..خيار – انار – زرشك – گيلاس – آلبالو – گوجه سبز - سوپ جو – كاهو – اسفناج – ليموترش تازه همراه با غذا و....

 

بهترين نوشيدني براي رفع عطش صفراوي ها كه اتفاقا خيلي هم عطش دارن ؛عرق كاسني و عرق شاه تره هستش

ميتونن نيم ساعت قبل از غذا يه ليوان شربت زرشك بنوشند

 

ميتونن تخم خيار+تخم كاهو+مغز تخم هندوانه+تخم كاسني(هر كدوم رو كه تونستيد از عطاري گير بياريد) به مقدار مساوي از هر كدوم آسياب كنيد با هم مخلوط كنيد و يه قاشق غذا خوري از اين مخلوط رو در يه ليوان آب حل كنيد و ميل كنيد ....اين براي فرونشاندن صفرا و عطش ناشي از اون خيلي مفيده...

افراد صفراوي مستعد بروز چه بيماريهايي هستند:

اضطراب

تپش قلب

سوزش ادرار بدون علت

اگزمايي كه تابستونا بدتر ميشه

لاغر شدن شديد و بي علت

شوره سر

لكه بيني و افزايش خونريزي قاعدگي

سرفه خشك

يه اختلال روانپزشكي به اسم "دو شخصيتي"؛همونطور كه گفتم صفرا ميتونه باعث بشه كه شخص حالي به حولي باشه ميگه ميخنده خوشه يهو قاط ميزنه...يا هارت و پورت ميكنه اُلدُرم بُلدُرم راه ميندازه بعد ميبيني هيچي توش نيست هيچ پخي نيست!!

 

حالا حالت شديدترش ميشه اختلال 2 شخصيتي...

اين مثال اختلال 2 شخصيتي نيست يه نمونه از حالي به حولي بودنه صفراويهاست:

يه معلم زبان داشتيم يه خانم صفراوي و شاد !كه اصرار داشت ماهم تو كلاسش شاد باشيم. ..خيلي خوش بود...يهويي يه امر خلاف ميلش تو كلاس ميديد قاط ميزد ديدني... طرف رو مي شست پهن ميكرد جلوي آفتاب 2 ثانيه بعد دوباره بساط چه چه و گلخنده پهن بود يعني عصبانيتش تا اخر كلاس طول نميكشيد بين بچه ها به يه آدمunstable !معروف بود...

 

خوب!ديگه هر چي از صفرا داشتم گفتم

فقط يادتون باشه اين مزاج يه مزاج عادي هستش من بيماري و مرض بهتون معرفي نكردم بلكه مزاج خيلي از ادماي عادي دور و برمون رو كه روزمره باهاشون سرو كار داريم گفتم و اينكه چيكار كنن تا سالمتر باشن چي بخورن چي نخورن ...چه اخلاقايي دارن

بسته به تربيت و محيط زندگي ممكنه از تابلوي صفرا صفات خوب يا بدش بيشتر نمود پيدا كنه...

.از رئيس جمهور و يه فرمانده موفق و شجاع جنگ تا آدم دم دمي مزاج و بد اخلاقي كه هيچي توش نيست...

اگه درست تربيت بشن و خودشون هم در خصوص تربيت خودشون بيشتر كار كنن به نظرم ميتونن انسانهاي موفقق و نو آور و مبتكري باشن

گرم مزاجهاي آينده ساز!!!...

اختلال دو شخصيتي با دو قطبي فرق داره با هم !!

وقتي ميگيم "اختلال" يعني فرد دچار غلبه يه خلط مثلا صفرا يا ...شده و بيماره و احتياج به درمان داره نه اينكه مزاجش صفرا باشه...

همونطور كه صفراويها خودشون بي كينه هستن توقع دارن ديگران هم از رفتارهاي اونا كينه اي به دل نگيرن اگه مثلا سر يه سودايي قاط بزنن ،سودايي خودخوري ميكنه و به دل ميگيره صفراوي ميگه:اه!چه ادم بي خودي!!مگه من چي گفتم؟!!...يعني از همه توقع بي خيالي داره... (حتي سودايي مدتها از كارهاي خودش عذاب وجدان داره و هي گير ميده به قضيه!!)..

صفراوي زود پشيمون ميشه و گير نميده ...زود بي خيال ميشه چون گير نميده به نظر مياد پشيمون نشده...

در مورد دومي ( خون ) مزاجها : اونا هم گرم مزاجن و بسته به شدت حرارت ممكنه بيني و دهان بزرگي داشته باشن

يا ممكنه سرش صفراوي باشه و هيكلش دموي...چون هيكلي و دموي بودن مال صفراوي ها نيست...

سن بالاي 35 سال ديگه سن سرديه...اگه طرف شكم داره يعني شكمش بلغمي شده چاقي اي كه بيشتر در شكم و نيم تنه متمركز باشه مال بلغمه...يعني طرف مزاج پايه اش گرمه منتها الان به مقتضاي سن سردي ،سردي افتاده در شكمش

باز قاطي نكنيدا!!اينايي كه گفتم اصلا سخت نيست نكاتش رو كنار هم يادداشت كنيد و تمرين كنيد در ضمن براي تشخيص مزاج هم بايد به ظاهر جسمي توجه كنيد هم رفتارها..

 

 

اين حديث رو شنيديد:؟

شيطان در رگهاي انسان جريان داره و در خون انسان به همه جاي بدنش ميرسه؟؟

با توجه به اينكه شيطان و دودمانش همه از جنس جن هستن و جن هم از آتش پس فكر كنيد ببينيد وقتي به شيطان جولان تاخت و تاز ميديم چه بلايي سرمون مياد

به نظرم حديث قابل تامليه..

 

ول يه تعريف مختصر از صفرا:

صفرا ماده اي سبز رنگ و تلخ مزه هست كه در كبد ساخته ميشه و در كيسه صفرا كه درست زير كبد قرار گرفته ذخيره ميشه

صفرا از آب و چربي و پروتئين و يه سري تركيبات ديگه ساخته شده

چربي صفرا همون چربي معروف خودمون يعني" كلسترول" هست

در طب قديم اومده كه افزايش كلسترول خون فرد رو صفراوي مزاج ميكنه

از طرفي ممكنه بدون هيچ مشكل و بيماري اي ،صفراي فرد بر ديگر اخلاطش برتري داشته باشه

مثلا جوونتر ها صفراوي مزاج تر از پيرها هستن براي همين جوشي تر و بر افروخته تر هستن

آمريكاييها هم صفراي خونشون از آدماي ديگه بيشتره

*@*@*@*@*@*@

از علايم غلبه خلط صفرا بر بقيه اخلاط(يعني خون و بلغم و سودا) :

 

بي اشتهايي

تهوع و و يه نيمچه استفراغي كه يه مايع تلخ زرد – سبز رو از معده به دهان بالا مياره

گزگز و سوزن سوزن شدن پوست(مثلا يكي از مريضام كه كلسترول خونش خيلي بالا بود و چند تا از علائم صفراوي شدن رو داشت ابراز ميكرد كه احساس ميكنه انگار در قسمتهاي مختلف پوست بدنش سوزن فرو ميكنن يا انگار يكي نيشگونش ميگيره...!!)

خشكي دهان و بيني

مزه تلخ دهان

زرد شدن رنگ چهره

زبان زبر و خشك ميشه

فرد احساس گرما ميكنه و از نسيمهاي خنك لذت ميبره

ديدن خوابهاي آتشين مثلا ديدن خواب بخار حمام و آتيش و از اين جور چيزها و اگه ديگه خيلي صفراوي باشه چيزهايي كه زرد نيستن رو هم به رنگ زرد ميبينه......

 

اگه يه وقت در اثر ناپرهيزي و افراط و تفريط دچار اين علائم شدين و احساس كردين كه صفراي خونتون بالا زده بهتره تركيبات صفرا بُر مصرف كنين

مثلا دم كرده نعنا قبل از غذا و هويج و آرتيشو يا كنگر فرنگي........اينا صفرا بُر هستن

صفراوي شدن باعث يه سري سردردهايي ميشه كه نوشيدن يه ليوان چاي كه ليمو ترش داخلش چلونده باشيم ميتونه خيلي سريع باعث بهبود اين سردرد بشه

در مزاج صفراوي پوست به رنگ زرد درمياد

در پزشكي هم داريم اگه مقدار بيلي روبين كه يكي از اسيدهاي ذخيره شده در كيسه صفراست بالا بره پوست بدن زرد ميشه

البته اين زردي هميشه اوله اولش از سفيدي چشم شروع ميشه

يعني اگه از فرق سر تا نوك پاهاتون عينهو ليمو زرد باشه اما صلبيه و سفيدي چشم زرد نباشه اين زردي ناشي از صفرا نيست بلكه: شايد مركبات زياد خوردين يا تيروييد كم كار بوده كه بدون درگير شدن چشم ، بقيه بدنتون زرد شده

به هر حال تا اينجا با تركيب مطالب طب قديم و جديد :

زردي پوشت ناشي از غلبه صفرا اول از همه از سفيدي چشم شروع ميشه و بر حسب شدت پوست بدن رو هم درگير ميكنه و درگيري پوست بدون درگيري چشم نداريم البته اگر در اثر انسداد مسير خروج صفرا به روده صفراي خون بالا بره خارش پوست هم داريم (خارش + زردي پوست كه مايل به سبزه)

 
  • Like 2
لینک به دیدگاه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

سودا يكي ديگه از اخلاط چهارگانه س كه رنگش سياهه(قرمز تيره)

خوده سودا به عربي يعني سياهي

در رگها هست بيشتر تمايل به رسوب داره ودر پزشكي معادل" سديمان" هستش اضافيه اون در طحال ذخيره ميشه

 

معادل سودا ميشه عنصر خاك در طبيعت..

حالا ويژگيهاي خاك چيه؟

خاك سرد و سنگينه .خشكه...

همش تمايل داره رسوب كنه...

خود به خود جابجا نميشه و اوج نميگيره مگر با باد!!...

ميشه روش نقش و نگار كشيد...

همه چيز هم آخرش به خاك تبديل ميشه

 

آدم سودايي چه قيافه اي داره؟؟

آدمهاي لاغري هستن

رنگ چهره بادمجاني وتيره س

خصوصا دور چشماشون تيره تر هستشعلت تيره بودن دور چشم رسوب سودا در عروق ريز پلكهاست و علت ديگه اي نداره

جمجمه ادمهاي سودايي نسبت به هيكلشون كوچيكه...يعني سر و صورت كوچكي دارن( نسبت به هيكلشون)

پوست بدنشون خشكه

اين خشكي رو خودشون احساس ميكنن ممكنه به چشم نياد بيشتر احساس ميشه

هر تيرگي دور چشم نشانه سوداست حالا يا مزاج پايه فرد سوداست يا در اثر برخي علل سودا بهش اضافه شده...خلاصه اگه ديديد دور چشم كسي تيره تر از صورتش بود بدونيد سوداي خونش رفته بالا!! حالا بياييد ويژگيهاي عنصر خاك رو تطبيق بديد به خصوصيات اخلاقي افراد سودايي:

مزاج سرد و خشك دارن..

زود دوست نميشن..در دوستي ها و كارهاشون خيلي احتياط ميكنن پس كمتر گول مي خورن!!

حد و مرز خودشون رو مشخص ميكنن!و اجازه نميدن كسي قدم به حريم اونها بذاره

مثلا اگه در محيط كار همه يه كمد داشته باشن ادم سودايي روي كمدش اسمش رو مي نويسه!!كه؛ آره!!اين مال منه! بهش چپ چپ نگاه نكنيد...

يا مثلا در آپارتمان قسمتي از ديوار حياط رو با رنگ علامت ميذارن كه يعني اينجا تا اينجا مال ماشينه منه!!حتي اگه خالي بود كسي از همسايه ها حق نداره ماشينش رو بذاره....

البته "مشخص كردن حد و مرز" هم طيف داره همه سودايي ها تا اين حد تابلو برخورد نميكنن...ممكنه حد و مرز رو در ذهنشون تعريف كنن كسي هم خبر نداشته باشه به محض اينكه كسي وارد اون حد شد اوضاع شلوغ ميشه

حركات افراد رو زير نظر دارن و مرتب ازشون نكته در ميارن!!گاهي هم نكته ها واقعيه و اينقدر ريزه كه توجه هيچكس رو به خودش جلب نميكرد و ممكنه بقيه ابراز كنن كه ؛اي بابا !عجب ادم باهوشي !به چه چيزي توجه كرد...

اين از هوش زياد نيست از نكته سنجي و ريزبيني اونهاست

گاهي نكته سنجي هاي واهي و بي خود دارن از سر بدبيني و بددلي!!

در بررسي اوضاع بسيار موشكافانه و دقيق هستن همه جوانب رو در نظر ميگيرن اما در تصميم گيري مقداري مشكل دارن..

پس ميتونن يه مشاور موفق باشن و مدير رو از همه اوضاع با خبر كنن اما مدير موفقي نميشن!! چون شك و دو دلي و اين پا اون پا كردن از ويژگيهاي سوداييهاست...و نمي تونن تصميم هاي مهم و اجرايي و چه بسا يه تصميم ساده بگيرن...

مثال در خصوص نكته سنجي و ريزبيني در سودايي مزاجها:

اين ويژگي ميتونه در هر جهتي پرورش پيدا كنه؛مثبت ...منفي...خوب...بد...

 

جنبه مثبت:

يه دبير شيمي داشتيم سال سوم دبيرستان ! يه خانم معلم با سر و صورتي كه نسبت به هيكلش ظريفتر و ريز تر بود

چهره بادمجاني رنگي داشت ...عموما رنگ چهره سودايي ها بادمجاني و تيره هستش..

دقت كنيد بادمجاني با "سبزه رو" بودن فرق ميكنه

يه معلم فوق العاده منظم فوق العاده با برنامه ...

در تدريس شيمي بسيار نكته سنج ودقيق و ريز بين بود...

عين يه استاد دانشگاه كار كشته...مو رو از ماست مي كشيد..

ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــ

مثال ديگه:

يه مهندس برق آقاي 45 ساله

سر نسبت به هيكل كوچكتره آنقدر در درس و رشته خودش ريزبين و موشكافه كه حد نداره ...همه فكر ميكنن فرد بسيار باهوشيه در صورتي كه گفتم اين از هوش زياد نيست بلكه از دقت نظر زياد افراد سوداوي مزاجه...

در حرفه و شغل خودش بسيار ادم موفقيه و از اونجايي كه رشته برق و الكترونيك به دقت و توجه زيادي هم احتياج داره ايشون از اين جهت كم نذاشته

يا مثلا در حرفه پزشكي:تصور كنيد يه خانمي كه صورتش و سرش نسبت به تنش كوچكتر بود ...چندان باهوش هم نبود اما درتشخيص بيماريها عين يه كاراگاه عمل ميكرد عين يه باز جوي دقيق!!خيلي ريزبين و با وسواس پيش ميرفت تا به تشخيص برسه...همه جوانب و شرح حال بيمار رو در نظر مي گرفت يه نكته هايي به ذهنش ميرسيد كه دور از تصور بود...اما در نسخه نويسي(يعني تصميم گيري نهايي )يه كم اين پا اون پا ميكرد..

 

ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــ

 

يه استاد گوش و حلق و بيني رو تصور كنيد كه سودايي باشه !!2 متر قد داشت اما سايز جمجمه ش اصلا به قدش نمي اومد و ريزتر بود...يادمه قشنگ دور چشماش يه هاله تيره داشت...اه!اينقدر توي كارش دقيق بود ادم حوصله ش سر مي رفت به خاطر وسواسي كه سودايي ها در كارهاشون دارن اين استادمون يه مطلب رو صد دفعه ميگفت!!....فضاي داخل گوش هم يه فضاي چند ميليمتري هستش ...اين فرد به خاطر ريزبيني و دقت زياد در جراحي هاش شخص موفقي بود...

از طرفي چون سودايي ها دو دل و كمي شكاك هستن اين استادمون همش ماها رو از شستن گوش بيماران مي ترسوند هي مي گفت :ممكنه پرده گوش بيمار سوراخ باشه و شماها ندونيد و با شستن گوش اوضاع بدتر ميشه....هر جلسه اين حرفو تكرار ميكرد تا جايي كه ديگه اعتماد به نفسي براي شستن گوش بيمار نداشتيم...

سودايي ها ميتونن بازپرسها كارآگاهان و يا چشم پزشكان موفقي باشن و هر حرفه اي كه خيلي به وسواس و دقت و توجه نياز داره...

همچين" دل گــُنده" نيستن و زود تصميم نميگيرن اول به همه چي شك ميكنن بعد كم كم به نتيجه ميرسن...عين يه باز پرس به قضايا نگاه ميكنن

سوداي ها ريزبين و نكته سنج هستن

حتي اين برخوردشون رو در اينترنت هم نشون ميدن

يه نكته ها و برداشت هايي از حرفها و ارسالهاي ديگران دارن كه طرف اصلا همچين منظوري نداشت

مثالش كاربراني كه به ارسال همه شك دارن ....يه جور نگاه بدبينانه به نظرات ديگران دارن مرتب دچار سوء تفاهم ميشن ...بد برداشت ميكنن...و به خاطر همين همش ديگران رو زير سوال مي برن نه كه حالت بازجويي هم دارن...انگار داخل سايت همه بايد بهشون جواب پس بدن!...

مثلا به جاي جناب! بهشون بگيد عاليجناب!...بد برداشت ميكنن..

پس يه ويژگي سودايي ها شده نكته سنجي ها در حدي كه از اصل مطلب عقب ميفتن ..

انسانهاي بد بين...بد تا!...ناراحت مزاج...حساس...خود خور ..غصه خور...

هم خيلي زود بهشون بر مي خوره هم كينه به دل ميگيرن

البته اينا همش مثاله!هر كي به خودش گرفت و ناراحت شد مطمئن باشه مزاجش سوداست....

 

افرادي كه مرتب از گفتار و رفتار ديگران سوء برداشت دارند

بدبينانه به اتفاقات نگاه ميكنند

مثلا كسي بهش سلام كنه توي دلش ميگه:"منظورش چي بود؟ نكنه ازم پول قرض مي خواد؟.."

تا يه سوالي ازش مي پرسي ميگه:منظور؟

برخي اين شك رو بروز ميدن برخي نه!تو ذهنشون مرتب زير و رو ميكنن كه فلاني منظورش از اون برخوردش چي بود؟ و اين رو در مرحله ذهن نگه ميدارن و دچار خوددرگيري ميشن ...

مثلا تو محيط كار يه ارباب رجوع زياد باهاش گرم بگيره خودش رو جمع و جور ميكنه ميگه اين منظورش چيه ؟ ...براي همين برخوردشون عين مزاجشون كمي سرد و خشكه... به خاطر بدبيني هايي كه دارن جوري رفتار ميكنن كه به كسي رو ندن...

عموما رفتاري شبيه باز پرسها و ارتشي ها دارن...

تابع نظم و مقررات هستن اگه كسي بالاي سرشون هم نباشه ساعت ورود و خروجشون رو دقيق مي زنند

بعضي سودايي ها توي خونه واسه خودشون رژه ميرن ..يه نظم خاصي دارن

يه خاصيت خاك اينه كه هر چيزي بالاخره يه روزي خاك ميشه...

درست؟

خوب!هر مزاجي هم روزي به سودا كشيده ميشه...

سودا سرنوشت هر مزاجيه...

يعني ممكنه خلق و خوي ادمهاي سودايي رو هر كسي با هر مزاج ديگه اي هم داشته باشه

ممكنه يه ادم صفراوي زير چشماش كبود باشه....خوب!اين يعني چي؟

يعني طرف مزاج پايه ش صفراست ...حالا مقداري از صفراش سوخته و شده سودا....((مقداري سودا در حد اعتدال رو همه ادمها دارن ...اما اگه در اثر سوختن ساير اخلاط ايجاد بشه ديگه چيز معتدلي نيست))

يعني سودايي كه در حد اعتدال داشته حالا شده خارج و بيش از حد اعتدال

مثلا براي خودم يا هر كسي با يه حرفه پردردسر و خسته كننده:از سال آخر دانشگاه به اين ور يعني درست از وقتي كه مستقيم با بيماران و دردسرهاشون ارتباط دارم خصوصا شبهاي وحشتناك كشيك! سودايي شدم

حالا يه سوداي معتدل بودم و از اعتدال خارج شدم يا هر مزاج ديگه اي كه بالاخره در اثر استرس و ترس و خستگي و غصه و...سودا بهم اضافه شد....

دقيقا از زمان انترني به اين ور ادم حساسي شدم به حرفهايي كه اصلا قبلا برام پشيزي نمي ارزيدن الان كلي اهميت ميدم و ممكنه زودتر از قبل ناراحت بشم

هر وقت هم خسته(خستگي) ميشم يا مدتي بي خوابي ميكشم دور چشمام تيره تر ميشه و گود ميفته اين هم يعني سودام در اثر خستگي رفته بالا....

 

پس ممكنه خصوصيات اخلاقي سودايي ها رو خيلي ها داشته باشن

يه مثال از مزاج پايه سودا يادم مياد...همين پسره كه توي سريال ترانه مادري نقش پويا رو بازي ميكرد...سايز جمجمه ش نسبت به قد و قواره ش كمي كوچيك بود...

اين حتما سودايي مزاجه ...حالا اين دليل نميشه همه بدي هاي سودايي ها رو هم داشته باشه ....سودا اگه به جا و معتدل باشه اتفاقا چيز خوبي هم هست...

 

در ضمن ممكنه يكي مزاجش اصلا سودايي نباشه اما زير دست يه مادر يا پدر سودايي بزرگ بشه يا كافيه يه مادرشوهريا مادرزن سودايي نصيبش بشه:

 

همنشيني با ادمهاي سودايي باعث افزايش سودا در بدن ميشه......البته سودايي هاي منفي نه مثبت

همنشيني با ادمهاي بد اخلاق و بد قيافه باعث افزايش سودا در بدن ميشه

يك غم فروخورده يه غصه اي كه سالها در دل مانده و با كسي لام تا كام در مورد اون مشكل صحبت نشده ،اين غم!باعث افزايش سودا در بدن ميشه و هر كسي با هر مزاجي رو به سودايي شدن ميكشونه

 

 

شما از خصوصيات سودايي ها چيزي بهتون نماسيده؟؟يا كسي رو دور و برتون كشف نكردين؟

يه پدر سودايي(سر نسبت به هيكل كوچيكتر) كه تمام امور خونه رو زير نظر داره..واسه هر اتفاقي يا هر وسيله اي كه گم بشه همه رو بازجويي ميكنه..مثلا مياد خونه ميگه:صبح اين آينه اينجا بود الان چرا اونجاست؟كار كي بود؟ چرا اين كار رو كرديد؟

ممكنه مرد سودايي بياد هر ماه از تمام تماسهاي تلفني زن و بچه ش پرينت برداره ببينه كي به كي زنگ زد...يا اينكه مرتب آخرين تماسها رو چك ميكنه ببينه هر كي چه مدت با تلفن حرف زده...

ممكنه مرتب به نظم آشپزخانه هم كه به مرد ربطي نداره مرتب گير بده ...به اوضاع كابينتها گير بده... اگه حريف زنش نشه خودش دست به كار ميشه مرتب آشپزخانه رو رديف ميكنه كابينتها رو جابجا ميكنه و بعضا به خاطر همين دخالتها خانمش باهاش درگيري داره

حتي اگه همه چي سر جاش باشه بازم ميگرده يه گيري پيدا ميكنه...كه مثلا نوك چاقو كثيفه چرا خوب نشستين؟ اصلا چاقو رو كي شسته مادر يا دختر؟؟...

يكي از دوستام يه پدر سودايي داشت ميگفت گاهي ميره بالاي صندلي يواشكي از شيشه بالاي در ببينه من توي اتاقم چي كار ميكنم

يا از سوراخ كليد در ديد ميزنه......ميگفت مرتب مارو زير نظر داشت ببينه واقعا درس مي خونيم يا نه...

به خاطر همين زير نظر داشتنها و گير دادنها اعتماد به نفس بچه ها سلب ميشه عين اون استاد جراح گوش و حلق و بيني كه اعتماد به نفسي براي شستشوي ساده گوش! برامون نذاشت....

بعضي سودايي ها با خودشون حرف ميزنن...خاطرات بد زندگي و بديهاي ديگران رو بارها براي خودشون تعريف ميكنن ...و بعضا در تنهايي ميزنن زير گريه ساعتها زانوي غم بغل ميگيرن خودخوري ميكنن و غصه هاي بي خود مي خورن

بعضا به خاطر بدبيني و شك و وسواس دچار خوددرگيريهاي فكري ميشن جوري كه مرتب صحنه ظلم و و آزار ديگران به خودشون رو تصور ميكنن صحنه هاي غمناك از مرگ و تشيع جنازه خودشون يا دوستان و اقوام اينكه افتادن زندان و دارن كتك ميخورن...صحنه دعوا و مشاجره و مظلوم واقع شدن خودشون (هنوز اتفاق نيفتاده نه حقي ازش ضايع شده نه كسي چيزي بهش گفته اما عين خاك روي همه چي رسوب ميكنه و ريز ريز نكات منفي رو از وقايع استخراج ميكنه).....در افكارشون خودشون رو مركز هر چي مظلوميت و بدبختي قرار ميدن و ديگران و روزگار و رئيس شركت و خواهر شوهر و مادر زن و...رو عامل بدبختي ها و فلاكت هاي خيالي خودشون ميدونن...بعد تو ذهنشون در مقام دفاع بر ميان ...

خلاصه خيلي با خودشون در گيرن اين درگيري هم شدت و ضعف داره

بعضيها كه از بس از اينجور افكار دارن آخرش افسردگي ميگيرن و كم كم رابطه شون رو با بقيه كم رنگ ميكنن تا آزاري از كسي بهشون نرسه...

گفتم،اينم شدت و ضعف داره و الزاما هر سودايي مزاجي تا اين حد خوددرگيري نداره

اگه يه دختر سودايي زير دست والدين سودايي بزرگ بشه يا مثلا در كودكي والدين ش رو از دست بده و سختي روزگار زياد بكشه اوضاعش وخيم تره حتي بدبيني و نكته سنجيش به حدي ميرسه كه نميتونه براي ازدواج دست به انتخاب بزنه(عدم قدرت انتخاب به خاطر ترس شك دودلي عدم اطمينان بدبيني) دختر سودايي مزاجي كه لااقل يكي از والدينش دموي مزاج و خوش مشرب و مهربان باشه وضعش بهتره چون بهترين چيز براي جلوگيري از رسوب خاك، باد يا هوا هستش

دموي ها مثل باد هستن (معادل دَم در طبيعت عنصر باد هست)

وقتي به سودايي مزاجها يا همون هايي كه عنصر خاكي اونها از بقيه مزاجها بيشتره برخورد كنن اونها رو به اعتدال ميرسونن و از سردي و خشكي و رسوب و افسردگي و منفي بافي نجاتشون ميدن...

پس تنهايي و غربت و خستگي و هر مصيبتي براي سودايي مزاجها رنج آورتره..اين افراد هرگز نبايد تنها بمونن..چون حسابي رسوب ميكنن و وقتي پا به سن گذاشتن ميشن عين سنگ قبر كه ديگه هيچ بادي هم نميتونه بلندش كنه.

عدم قدرت انتخاب هم شدت و ضعف داره...

ممكنه يكي يه هفته طول بكشه تا تصميمي رو اجرا كنه

ممكنه يه سودايي هر وقت ميره بازار دست خالي برگرده چون ميترسه كفش و لباسي بخره...شك داره...هي ميگه :بخرم؟ نخرم؟اگه خوب نباشه؟ اگه طرف سرم كلاه بذاره؟ هيچي ولش كن اصلا نميخرم

ممكنه هم هر چي ميخره هي پشيمون بشه كه چرا فلان مدل رو نخريدم

خلاصه يه خاطره خوش از خريدهاش نداره(بازم ميگم،الزاما هر سودايي مزاجي تا اين حد مشكلدار نيست دارم مثال ميزنم...درك بيشتر مطلب به هوش خودتو بستگي داره)

مثلا يه معلم سودايي داشتيم ليست دانش آموزا رو كه ميگرفت دستش تا اسم يكي رو بخونه بياد پاي تخته 2 سسسسسسساعت طول ميكشيد!تو دلمون ميگفتيم:اه!بابا جون يه اسم انتخاب كن كلكش رو بكن ديگه!!

 

يه زوج سودايي هم زندگي خوبي نخواهند داشت ديگه خودتون تصور كنيد چرا...

بيماريهايي كه سودايي ها بيشتر از مزاجهاي ديگه مستعد ابتلا به اون ها هستن و هر كسي در اثر عدم مراعات اگه سوداش زياد بشه ممكنه به اين بيماريها مبتلا بشه..:

 

وسواس

فوبيا(ترس شديد و بي مورد)

اسكيزوفرني يا ماليخوليا

بواسير

واريس – واريكوسل

پسوريازيس و انواع اگزماها – خشكي پوست و ترك خوردن پوست

بي خوابي

افسردگي

خشكي ناخن

كابوس

پيرچشمي

سرطانها

 

مادربزرگم يه خاله زاده سودايي مزاج داشت ..بنده خدا يه عمري با وسواس و بدبيني به ديگران سر كرد آخر عمري رابطه شرو با همه قطع كرده بود.يكي از غذاهاي اصليش هم متاسفانه گوشت گاو بود...سالها مبتلا بود به ناراحتي پوستي اي به اسم "ليكن سيمپلكس كرونيكوس" كه پس گردنش رو مبتلا كرده بود و به هيچ دارويي هم جواب نميداد

اين ادم شديدا بد خواب بود

وقتي ميرفت رختخواب چندين ساعت عين جغد چشماش باز بود و فكر و خيال ميكرد ميگن از بچگي هم هميشه آخر از همه خوابش ميبرد

بي خوابي ها شون در فصل پاييز تشديد ميشه

سودا سرد و خشكه:

جريان داشتن خوني كه سرد و خشك باشه در مغز باعث بي خوابي ميشه

مثل سگ!

سگ هم مزاجش سوداييه..

مزاج شب هم سرده...براي همين سگ شبها نميخوابه...چقدر هم بدبينه هر كي از كنارش رد شه اگه بوي آشنايي نداشته باشه زودي پاچه ش رو ميگيره!!

گفتم بو!...سودايي ها قدرت بويايي و شنوايي شون از هر مزاج ديگه اي بيشتره

آرومترين صدا ها رو هم ميشنون

حتي اينقدر شديد كه ممكنه دچار توهم بشن بوهايي كه وجود نداره يا صداهايي كه وجود نداره رو مي شنون...ممكنه الكي حس كنن بوي گاز مياد...يا حس كنن يكي صداشون كرده ...يا هي صداي پيامك و زنگ موبايلشون رو مي شنون...(توهم بويايي و شنوايي)

وقتي هم مي خوان بخوابن كل دنيا بايد ساكت باشه صدا از كسي در نياد حتي تحمل تيك تاك ساعت رو ندارن و به ديوار اتاقشون ساعت آويزون نميكنن با كوچكترين صدايي از خواب مي پرن ...با كوچكترين صدايي هم حواسشون پرت ميشهحالا در موارد شديد تر ممكنه بشن آدماي شبگردي كه شب تا صبح نميتونن يه چشم روي هم بذارن...

 

همه بي خوابي ها زير سر سوداست..

 

البته صفراوي ها هم ممكنه گاهي بي خواب بشن چون صفرا هم خشكه...اما سودا يي ها بي خواب و بد خواب تر هستن..با كوچكترين وزوز پشه اي از خواب مي پرن

متاسفانه درمان سودا مثل صفرا نيست كه بشه با يه شربت آب ليمو خنكش كرد

درمان سردي ها مثل سودا و بلغم طول ميكشه

يه مثال هست كه ميگه:

سودا مثل گاويست كه تا آرام است مي توان با طفلي او را نگه داشت اما اگر وحشي شد پيل هم حريف اونيست

 

هر كي علائمي از سودا درش ظهور پيدا كرد حتما بايد تا دير نشده بجنبه درمانش هم مفصله انشاء الله تو تاپيك سودايي مزاج شدي؟ كاملتر ميگم

 

اينجا تا حد امكان توصيه ميكنم برنج سفيد رو با زيتون يا سبزيجات مصرف كني

حتي الامكان چايي نخوري چون چايي سودازاست

با خودت پودر آويشن داشته باش بريز روي غذاي بيمارستان

از عرق "باد رنجبويه"استفاده كن..نه فقط روزهاي كشيك بلكه 40 روز پشت هم يه فنجون با يه استكان آب ...خيلي براي غم و ترس ناشي از سودا مفيده

خاكشير هم بايد حداقل يه ماه هرروز مصرف بشه نه اينكه با يه استكان راحت بشي وبري كشيك..

 

يه چيز اورژانسي هم اگه بخواي"يه قاشق مرباخوري فرنجمشك+يه استكان عرق بهار نارنج"

يه ساعت قبل از شروع كشيك مصرف كن...

فرنجمشك هر قاشق مرباخوريش 1000تومنه!!!...اما خوب اثر ميكنه

سيب زميني و بادمجان و عدس هم اصلا نخور

ورزش و پياده روي رو بيشتر كن پشت كامپيوتر هم كمتر بشين!!

سوسي و كالباس هم غم و غصه و فكر و خيال رو زياد ميكنه

رب گوجه و آب يخ هم نخور... ..اينقدر ميگم يخ نخوريد بده چون سوداي خون رو زياد ميكنه و عاقبتش ميشه ترس و فكر و خيال

سودا باعث خشكي و ترك خوردن ناخن ميشه باعث ميشه ناخن حالت راه راه(Ridging) ) پيدا كنه...

يه خصوصيت خاك اينه كه هر چيزي رو به سمت خودش ميكشونه هر چيزي ازش بلند بشه اخرش يه روزي به خودش برميگرده...مركز و محور اركان و عناصر ،خاك هست...

سودايي ها هم عين خاك خود محور و خسيس هستن...اينم شدت و ضعف داره ...ممكنه اصلا پول خرج نكنن...يا راحت خرج نكنن....يا مثلا هر چي به كسي قرض دادن مرتب توي اين فكر هستن كه طرف امانتي رو به موقع بياره ...يه كتاب به كسي قرض ميده بعد از 2هفته كتابو لازم هم نداره اما پا ميشه ميره دنبالش....

شنيدين طرف چقدر خشكك ناخنه!!(كنايه از خساست) اينم حكايت سوداست كه واقعا باعث خشكي ناخن ميشه تمام افسردگي ها هم از صدقه سر سوداست....سودا ي نا بجا كه ريشه كن بشه خلق طرف ميره بالا طرف شاد ميشه

كابوسهاي شبانه زير سر سوداست...خواب هاي سياه ..هيكلهاي سياه و عجيب و غريب و ترسناك...خواب سقوط از بلندي و صحنه هاي تاريك همه از سوداست

يه همكار سودايي منفي داشتم كه همه از دستش سودايي بودن!!!هر روز صبح ميومد درمانگاه ميگفت بازم ديشب كابوس ديدم!!...

 

 

يه ادم افسرده نزدِ يكي از معصومين رفت و گفت هر چي دعا و نذر و نياز و عبادت ميكنم از فكر و خيال و افسردگي نجات پيدا نميكنم و ممكنه از اين غم هلاك بشم...امام لبخندي زدن و گفتن دعا به جا!! اما بايد وسيله نجات از هر مشكلي رو هم در نظر داشت بعد يه رژيم غذايي به طرف دادن و طرف بهبود پيدا كرد

رسوب سودا در سياهرگها باعث واريسي شدنه اون رگها ميشه

 

واريسهاي پا

واريكوسل(واريسي شدن عروق بيضه ها) در مردان كه يكي از علل عقيمي در اونهاست همه زير سر سوداست و با رژيم ضد سودا درمان ميشه

 

بواسير يا هموروييد هم در اثر رسوب سودا در وريدهاي انتهاي مقعد ايجاد ميشه علامت اون درد و دفع چند قطره خون بعد از اجابت مزاج هست

الانه ميان بواسيريا واريكوسل رو جراحي ميكنن...در صورتي كه طب سنتي ميگه با جراحي مشكلي حل نميشه چون اون سودا ميره جاي ديگه اي از بدن رو خراب ميكنه !توي طبيب بايد سودا رو ريشه كن كني ،نه اينه كه چند سانت رگي كه سودا درش رسوب كرده بود رو در بياري...

 

برخي ادمها بدون علت و علامت خاصي طحالشون بزرگه...ممكنه اتفاقي در سونوگرافي ديده بشه كه طحال بزرگتر از نرماله...پزشكا ميگن مهم نيست اما اطباي طب سنتي ميگن اين زنگ خطر افزايش سوداست ...بايد درمان بشه ...

در سودايي ها تفكراتي كه در كوردكي در مغز رسوب كردن مرتب بروز پيدا ميكنن.آدم سودايي مرتب خاطرات بد كودكي رو يادآوري ميكنه..مرتب بديهايي كه همكلاسي ها بهش كردن ...

مثلا الان 30 سال سنشه ...هي با خودش فكر ميكنه..كلاس پنجم بودم فلان معلم فلان حرفو بهم زد ...هرچي بد بختي دارم از اونجاست ...بديهاي ديگران گه گداري ميان به ذهنش و توي ذهنش تاخت و تاز ميكنن....

سودايي ها زودرنج و خود خور هستن ...از كوچكترين حرف ادم برداشت بد و بي مورد ميكنن ...زودي به خودشون ميگيرن

افراد خودخور و ناراحت مزاجي هستن و زود نااميد ميشن..ياس ..دودلي ..شك ..

خيلي زود بهشون بر مي خوره...جنبه حرف درشت رو ندارن چه بسا حرف معمولي و بي منظور رو هم ازش برداشت منفي ميكنن...

ممكنه ناراحتيشون رو بروز ندن و كسي متوجه نشه... اما تا مدتهاي مديد خودخوري ميكنن و فكرشون درگيره ...مثل خاك كه نقش پذيره ،نقش خاطرات و برخوردها در ذهنشون ميمونه...كينه اي هستن...ول كن معامله نيستن ...هي به يه قضيه گير ميدن...سمج و لجباز هستن يا در جنبه مثبت يا منفي...

مثلا يه كاري رو شروع كردن ممكنه زود دلسرد و نااميد بشن اما به خاطر سماجت كار رو ادامه ميدن توام با دو دلي و ترديد...

از نظر جسمي زود خسته ميشن اما چهار دست و پا و چهار چنگولي هم كه شده كار رو ادامه ميدن ،به خاطر سماجتشون...

از كاه كوه ميسازن..

برخي افراد سودايي خودشون رو در مركز هر چي بدبختي و مظلوميت قرار ميدن تمام خاطرات و جنبه هاي زندگي رو طوري كنار هم مي چينند انگار همه عالم باهاش بد هستن همه قصد بدي كردن و زور گفتن بهش دارن ...به مديران و سرپرستان محيط كاري خودشون بدبين هستن همش ابراز ميكنن حقي از انها ضايع شده ....حقي از اونها خورده شده...كسي قدر اونها رو نميدونه و از اين قبيل افكار

 

ريزبيني ...موشكافي ...دقت زياد...در نظر گرفتن همه جوانب از ويژگيهاي مثبت اونهاست كه ممكنه درست پرورش پيدا كنه يا نه..

 

ياس نااميدي و بدبيني و شك و ترديد هم به صورت بالقوه درشون هست و بسته به محيط زندگي و نوع تربيت و هزار فاكتور ناشناخته ديگه، ممكنه بروز پيدا كنه با شدتهاي متفاوت در افراد سودايي...يعني اينطور نيست كه بدبيني همه سودايي ها يه جور باشه

 

يه همكار سودايي دارم يه خانم 25 ساله !

همش گير داده به مديرجديد درمانگاه ..مرتب پشت سرش نق ميزنه كه:"از وقتي اين مدير اومده بدبخت شدم ...برنامه هام ريخته به هم ...داره زور ميگه...رييس بازي در مياره...نفهمه!!...هيچي حاليش نيست..."

خلاصه اين خانم خيلي شلوغش ميكنه...

تا وقتي مدير جديد درمانگاه رو نديده بودم تحت تاثير اين حرفا ،كمي نسبت به مدير گارد ميگرفتم..

بعد ديدم نه!مدير كه خيلي خوبه!برنامه ها و طرح هاي جديد داره

اشكال از خوده اين خانمه!...

چون مزاجش سوداييه و سرده و خشك؛..پس نميتونه با شرايط جديد ومقررات جديدي كه مدير جديد آورده،خودش رو وفق بده..سودايي ها به شرايط جديد و ادماي جديد دير عادت ميكنن

  • Like 2
لینک به دیدگاه

بلغمي

بدن عليه خودش انقلاب مي كند و رماتيسم مفصلي مي آورد .مثل كشك و آب يا سفيده تخم مرغ است ومربوط به سيستم لنفاوي يا سيستم ايمني يا است.از جنس آب وسرد و تر است و كساني كه سردي زياد بخورند (ماست ترشي)بلغم فعال مي شود. وزير چشم پف كرده - مزه دهانشان ترش مي شود – پوست شل و ول و سفيد و آبكي مي شود – پوست مقطعي سفيد مي شود (برص) و موها زود سفيد مي شود و مو – لك قهوه اي در سفيدي چشم و سردي دست وپا و پا درد و زانو درد – لرزش دست و پا (پاركينسون) دير هضم شدن غذا – درد معده – تنگي نفس موقع خوردن غذا - قلنج مي كنند و دوست دارند ماساژ بدهند و درد كمر و بين شانه ها و گرفتگي ماهيچه پشت گردن - كسل و خواب آلود – جاري شدن آب از دهان در خواب – دچار تپش قلب وقتي از خواب بيدار مي شود - رقيق بودن آب بيني – ترشح بيني – سرفه زياد - فراموشي – دفع ادرار زياد همراه با فشار ضعف مثانه .

علت:

غذاهاي لبنيات و ترشي و سركه بلغم را زياد مي كند.

غذاي مضر براي بلغمي مزاج ها:

لبنيات – ترشي – ليته – شور – سيب زميني – عدس – قارچ – گوشت گاو و گوساله – گوشت سفيد(براي رماتيسمي ها بد بوده و درد را زياد مي كند)- چاي – قهوه – نسكافه – ميوه ترش و كال – نارنگي – كيوي – گرمك(سرد است) – خيار پوست كنده – ليمو شيرين – سوپ جو با زنجبيل

درمان:

گوشت (شتر – گوسفند - كبوتر – سار – گنجشك) – ادويه جات (هل – دارچين – زنجبيل – زيره – زعفران – زنيا – سرنجان – خولنجان – سير- موسير – خردل) - سبزيجات(كرفس – نعناع – ريحان – جعفري – ترخون – مرزه) - كلم – مارچوبه – هويج - كدوحلوايي ( درصورت داشتن يبوست با ادويه گرم مصرف شود اگر يبوست نداريد مصرف نكنيد ) - ليمو ترش – گندم – نخود – گردو هندي – قدومه شيرازي

 

غذاهاي مفيد براي افراد بلغمي مزاج

 

تمام غذاهاي گرمي بخش از قبيل گوشت شتر، گوسفند، كبوتر، سار، گنجشك، بوقلمون كباب شده و از ميوه جات: همه ي ميوه هاي رسيده و شيرين.

 

از ادويه جات: هل، دارچين، زنجبيل، زعفران، جوز هندي، فلفل سياه و فلفل سفيد و دانه ي فلفل، دانه ي خردل، سير، موسير، از ريشه ها: چغندر، شلغم، هويج، كلم قمري، ترب سياه و سفيد.

 

از سبزيجات: كليه ي سبزي جات گرم، مانند: انواع كلم، ساقه ي كرفس، نعناع، ريحان، جعفري، مرزه، ترخون، تره و شويد. از حبوبات: نخود، گندم، لوبيا چيتي، لوبيا كشاورزي و يا كپسولي، دال عدس و لپه.

 

در صورت استفاده از ساير حبوبات و غلات، بهتر است از ادويه جات گرم مانند: زيره ي سياه، زيره ي سبز، زنجبيل، دارچين، هل، زعفران و كمي زرد چوبه استفاده شود.

 

از بذرهاي ملين مانند: تخم ريحان، تخم شربتي، قدومه ي شيرازي، خاكشير و بارهنگ نيز مي توان استفاده كرد.

 

از خشكبار: بادام، گردو، فندق، پسته، كنجد، ارده مفيد است و از عسل و شيره ي خرما مي توان مصرف كرد.

 

استفاده از اين نوع مواد غذايي بسياري از بيماري هاي اتوايميون، مانند: بيماري هاي رماتيسم، پاركينسون و ساير بيماري هاي صعب العلاج را درمان مي كند. اكثر افراد مبتلا به اين بيماري ها از طبع سرد برخوردار هستند.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...