sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۲ چکیده: نظر به اينكه عكاسي از بدو پيدايش، بر نقاشي تأثير گذاشته است و آگاهي از اين امر براي تمامي كساني كه در زمينهي هنر تحصيل ميكنند ضروري بهنظر ميرسد، نگارنده در اين مقاله با نگاهي ويژه به بررسي تأثيرات عكاسي در شكلگيري برخي از شيوههاي نقاشي ميپردازد. چراكه عكاسي با قدرت منحصر بهفردش در ثبت رويدادهاي ناديده، دريچههاي تازهاي به جهان قابل رويت گشوده و توانسته ناديدههاي بسياري را بهصورت روابطي از نور و سايه نمايان سازد؛ با گشودن اين دريچههاي نوين، ديد انسان به جهان و تصوير كردن آن از طريق نقاشي متحول شده است. در اين راستا روش پژوهش در مقالهي فوق، تحليل تاريخي با توجه به تصاوير نمونه در كتابهاي متعدد و تطبيق تاريخي آثاري از عكاسي و نقاشي بوده كه به نحوي از يكديگر تأثير پذيرفتهاند. با مطالعات مذكور اين نتيجه حاصل گشت كه شباهتهاي معنادار، ميان شيوههاي نوظهور در نقاشي بيتأثير از عكسهاي ثبت شده در همان دورهي زماني نبوده است؛ در واقع دستيابي به كيفيات بصري جديد از طريق شيوههاي گوناگون عكاسي، سبب جلب توجه نقاشان گرديد و ايشان سعي به بازنمايي چنين ويژگيهايي در نقاشيهاي خود نمودند. برخي از دستاوردهاي عكاسي كه تأثير بسياري بر تغيير نگرش در نقاشي گذارد و به ايجاد سبكها و رويكردهايي جديد منجر شد را ميتوان اينگونه برشمرد؛۱- بازنمايي واقعيت (شبيهسازي چهره- ايجاد تنوع در عمق ميدان وضوح- ثبت آني تأثير نور- بافت- عمقنمايي- مستندسازي)،۲- حذف معيار رجوع (عكاسي هوايي- ماكروفتوگرافي و ميكروفتوگرافي)، و ۳- انتزاعگرايي (همزماني نقاط ديد مختلف- ثبت مرحله به مرحلهي حركت- بازنمايي انكسار و انعكاسها) مشخصات مقاله:مقاله در 10 صفحه به قلم زهرا رهبرنيا (دانشیار گروه پژوهش هنر،دانشکده هنر،دانشگاه الزهرا(س)) و سميه مهريزي ثاني (نویسنده مسول:دکتری پژوهش هنر،دانشکده هنر و معماری دانشگاه تربیت مدرس،تهران،ایران) ،منبع مجله کتاب ماه هنر ،شماره پياپي 181، ،سال شانزدهم،، شماره در سال 1، مهر، 1392، صفحه 38-47 برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده