شما جزء کدام دسته از این آدم‌ها هستید؟!

[مجید بهره مند 43111]

ز، امروزه معنا و مفهوم واژه انگيزه، براي همه ما مشخص شده است. براي درك بهتر آن، مي توانيم به دانشگاهي برويم و در آنجا دانشجويي را كه يكپارچه شور و شوق است، در تمامي جلسات كلاس هايش حاضر مي شود، هيچ نكته اي از درس استاد را از قلم نمي اندازد، تحقيقاتش را با لذت و به مراتب كامل تر و بهتر از آنچه از او خواسته اند انجام مي دهد و مدام در كتابخانه ها مي چرخد تا منابع بيشتري راجع به رشته خود بيابد، با دانشجويي مقايسه كنيم كه همكلاس اوست، اما تا حد ممكن در كلاس ها غيبت مي كند و تنها چيزي كه از آمدن به دانشگاه مي خواهد، پاس كردن واحدها و گرفتن يك مدرك خشك و خالي است. دانشجوي اولي يكپارچه شور و انگيزه است، اما دومي، به زور و اجبار ادامه تحصيل مي دهد.

 

 

 

و حالا دو كارمند يك شركت را در نظر بگيريد كه يكي بعد از تمام ساعت كاري، اضافه كاري مي كند و به دنبال مشاغل دوم و سوم است، زيرا مي خواهد كارمند نمونه شود و ارتقا يابد تا بتواند رفاه بيشتري براي خانواده خود فراهم كند، اما دومي، مدام به ساعتش نگاه مي كند تا در جريان باشد كه چند ساعت ديگر از آن زندان رها مي شود و به سمت خانه مي رود. احتمالاً او يا خانواده خوشبختي ندارد كه دوست داشته باشد آنها را مرفه تر كند و يا هيچ گاه، به حيطه كاري اش علاقه اي نداشته است.

 

 

در هر صورت، آنچه اين دو را از هم متمايز مي كند، انگيزه است كه همچون مشعلي درخشان، مي تواند راه موفقيت و پيروزمندي را براي هر فردي روشن كند. انگيزه همان نيرويي است كه ما را در رسيدن به اهداف مان ياري مي كند و موجب مي شود براي اينكه به روياهايي كه در سر مي پرورانيم، جامه عمل بپوشانيم، حداكثر استعدادهاي بالقوه خود را به فعليت در آوريم. درون هر يك از ما، گنجينه اي گرانبها وجود دارد كه نظير آن پيدا نمي شود؛ بنابراين ما بايد آن را از اعماق وجود خود درآوريم و به كار بيندازيم. در اين راه، به اين سه گام توجه داشته باشيد: كشف، طرح ريزي و پرورش.

 

علايق خود را كشف كنيد:

 

به چه چيزهايي عشق و علاقه داريد كه با فكر كردن به آن، شور و حرارت را در وجود خود حس مي كنيد؟ از خود بپرسيد: «اگر مانع خاصي بر سر راهم نباشد و محدوديت هاي مادي و معنوي نداشته باشم، دوست دارم چه كارهايي انجام بدهم؟»

 

اهداف تان را طرح ريزي كنيد:

 

برگه اي برداريد و بر روي آن بنويسيد كه پنج سال پيش كجا بوديد، الان كجا هستيد و خيال داريد پنج سال بعد، در زمينه هاي مختلف به كجا برسيد

 

. مسائل شخصي خود را پرورش دهيد:

 

چه علومي را بايد ياد بگيريد؟ چه درمان هاي جسمي بايد انجام دهيد و چه ترس ها و محدوديت هايي هست كه بايد آنها را پشت سر بگذاريد؟

 

مايك مور در يكي از كتاب هايش مي گويد: «يكي از مهمترين عوامل انگيزه پيدا كردن آن است كه اگر از وضعيت كنوني تان به طور كلي راضي هستيد و احساس راحتي مي كنيد، حتماً آن را ترك كنيد و به سراغ شرايط جديد و ناآشنا برويد. راحت طلبي و زندگي يكسان و يكنواخت، براي شما انگيزه به همراه نمي آورد. از اشتباه كردن، كوچكترين هراسي به دل راه ندهيد و بدانيد در پس هر اشتباهي،‌ درسي نهفته است و به آگاهي شما كمك خواهد كرد تا در آينده، راه صحيح تري را در پيش بگيريد. همچنين ديوارهاي محدود كننده ذهني خود را بشكنيد و جسورانه، بزرگ فكر كنيد.

 

شاد باشيد و هر روز بخنديد

! زيرا افراد خوشحال، پرانگيزه ترند. از اين گذشته، سعي كنيد حداقل روزي يك ساعت را به رشد و پرورش روحيه خود اختصاص دهيد و در اين راه، از كتاب ها، نوارها و دوستان اميدبخش خود كمك بگيريد و از همه مهمتر، راز و نياز با خداي مهربان را فراموش نكنيد.

 

به خود بياموزيد كه كاري را كه شروع مي كنيد، بايد به سرانجم برسانيد. براي هر هفته، از قبل برنامه ريزي داشته باشيد. هرگز اجازه ندهيد موانع، شما را دلسرد كنند و در مايوس كننده ترين لحظات نيز مطمئن باشيد كه موفقيت، همين دوروبر در انتظار شماست. اگر به تمام اين اصول توجه كنيد، به زودي روحي سرشار از انگيزه خواهيد داشت و در جاده پرشكوه خوشبختي پيش خواهيد رفت.